همکاری روسیه و سازمان کنفرانس اسلامی
چکیده
متن
سفردبیرکل کنفرانس اسلامی به مسکو نشان دهنده اهمیت روسیه دار این سازمان به عنوان ناظر است. روسیه تنها کشور دارای حق وتو در سازمان کنفرانس اسلامی است. این موضوع دارای اهمیت بسیار است که می تواند به سازمان اعتماد به نفس بیشتری برای بازی در صحنه سیاسی جهان داشته باشد. پس از رویداد 11 سپتامبر و فضایی که برای حضور آمریکا در عرصه اوراسیای مرکزی پدید آمد، جهان دوباره در فضای جنگ سرد قرار گرفت، اما این بار هدف آمریکا نه محاصره سازی شوروی بلکه محاصره سازی فدراسیون روسیه بود. به همین منظور با توجه به اقداماتی که غرب برای محاصره روسیه انجام می دهد روسیه را بر آن داشته است تا از فضای محاصره سازی غرب خود را خلاصی دهد.
روسیه در انزوای جغرافیایی خود از نظر ژئواستراتژیک با محدودیت هایی روبروست. از شمال به اقیانوس منجمد شمالی، از جنوب به کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز و ایران و ترکیه محدود است و از سوی غرب توسط متحدان سابق خود در اروپای شرقی که متحد غرب شده و در حال پیوستن به ناتو هستند به سختی در تنگنا قرار گرفته است. به همین جهت با وجودی که ژاپن پیشنهادهای خوبی در ازای واگذاری مجدد جزایر کوریل در شرق دور به روسیه می دهد، با این وجود روسیه حاضر به پذیرش این پیشنهاد نیست زیرا در آن صورت فضای حیاتی روسیه از سوی شرق بسته می شود و مرحله نخست از آرزوهای قرن گذشته خـود درباره روسیه را جـامه مرحله نخست از آرزوهای قرن گذشته خود درباره روسیه را جامه عمل خواهد پوشاند. بدین ترتیب روسیه فعلاً این فضا را در شرق دور خود در اختیار دارد و مـی توانـد بـا ابـزار اقتصادی صدور نفت و گاز سیبری به چین و ژاپن با این کارت بازی کند.
در جنوب روسیه از سوی قفقاز و دریای خزر و آسیای مرکزی، توسط غرب به محاصره کشیده می شود و انقلاب های رنگین در پیرامون آن رخ می دهد و حلقه محاصره را بدرون فدراسیون می کشاند. روسیه با اهرم گاز در زمستان 2006 اروپا را به لرزه در می آورد و با افتتاح خط لوله گاز بلواستریم در سال 2005 برای فروش میزان قابل توجهی از گاز خود به ترکیه عضو ناتو، آن کشور را مات خویش می سازد تا به فکر کمک به غرب برای محاصره سازی روسیه نیافتد. اما در عرصه سیاسی و استراتژیک نیز روسیه اهرمهایی را در اختیار دارد که یکی از آنها سازمان شانگهای است که به خوبی عمل کرده و کشورهای خارج از حوزه جغرافیایی را نسبت به خود جلب کرده است که عضویت ناظر ایران، پاکستان، مغولستان و هندوستان از آن جمله است. از طرفی علاقه مندی ترکیه برای عضویت در این سازمان نشان دهنده تغییرات در صحنه بازی اوراسیاست. شاید اگر دبیرخانه اکو کمی فعالیـت کند، می تواند با تشویق روسیه به عضویت در آن، سازمان را جانی تازه بخشیده و بازارهای جدیدی بروی خود بگشاید و از این رخوت و سستی رهایی یابد. عضویت روسیه در سازمان کنفرانس اسلامی از منظرهایی که بر شمرده شد می تواند مورد بررسی قرار گیرد. روسیه دارای قلمروهایی مسلمان نشین در قفقاز شمالی و ناحیه ولگاست که در صورت نپرداختن بدانها می تواند امنیت شکننده روسیه را به خطر اندازد. از سویی در صوت رفتار نا مناسب با مسلمانان خود، جهان اسلام را در برابر خود خواهد داشت. بنابراین برای جلوگیری از گسترش اسلام افراطی نظیر آنچه در بین چچن ها رواج دارد و کمک های طالبان به این جریانات، روسیه را آسیب پذیر خواهد کرد و در صورت مقابله با این جریانات از سوی جهان اسلام به چالش کشیده خواهد شد. آقای پوتین با درایت تمام در این زمینه عمل می کند و در مقابل عضویت دو کشور مهم اسلامی منطقه در سازمان شانگهای (ایران و پاکستان) می خواهد در سازمان کنفرانس اسلامی برای خود جایگاهی در خورشان خود به دست آورد. جمعیت حدود 25 میلیونی روسیه به تنهایی به اندازه چند کشور مسلمان کم جمعیت است.
از طرفی مخالفت های آمریکا با جهان اسلام به ویژه با گسترش نفوذ مسلمانان، جهان اسلام را به یک ابرقدرت جهانی نیازمند می سازد. روسیه می تواند پاسخگوی برخی از نیازهای اساسی و استراتژیک جهان اسلام باشد. تکنولوژی روسیه، به ویژه تسلیحات، فناوری هسته ای برای مقاصد صلح آمیز در احداث نیروگاه های هسته ای، صنایع نظامی استراتژیک و هوا فضایی آن می تواند در جهان اسلام برای خود جایگاه قابل توجهی داشته باشد. بنابراین فعال شدن روسیه در سازمان کنفرانس اسلامی نه تنها نیاز متقابل بلکه نیازی استراتژیک برای نظم جهانی، چند قطبی شدن جهان و همگرایی و همکاری های منطقه ای است.