سرزمین حاصلخیز، پرآب و استراتژیک جولان، تنها سرزمین باقیمانده در محدوده فراتر از خط سبز (مرزهای 1948) است که همچنان در اشغال رژیم صهیونیستی است. این سرزمین در سال 1967 به اشغال رژیم صهیونیستی درآمد و نبرد 1973 نیز در آزادسازی آن توفیق چندانی نداشت. از آن روز تا کنون، عقبنشینی از این ارتفاعات، مساله مشترک سوریه و رژیم صهیونیستی شده است. در این مقاله، جایگاه جولان در امنیت اسرائیل در سه مؤلفه موقعیت استراتژیک نظامی، منابع آبی و جمعیت مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از این تحقیق، شناخت جایگاه این مؤلفهها در امنیت اسرائیل است. آیا عقبنشینی از جولان، همچون سه توافقنامه رژیم صهیونیستی با مصر، حکومت خودگردان فلسطین و اردن، میتواند امنیت رژیم صهیونیستی را تامین کند یا برجستگیهای این سرزمین، هرگونه عقبنشینی را برای امنیت رژیم صهیونیستی پر هزینه و گرانبها خواهد کرد؟
منطقه خاورمیانه به دلیل موقعیت مناسب استراتژیکی محل منازعه قدرت های بزرگ و محل بحران ها می باشد. موقعیت هایی مانند ارتباط با آب های آزاد، موقعیت خشکی مناسب ترانزیتی و وجود منابع معدنی و نفتی. قرار داشتن قدرت هایی مانند روسیه، ایران، عربستان و اسرائیل، همه این ها باعث شد کشور آمریکا به دلایلی که در این مقاله تبین می شود به بحران سوریه ورود پیدا کند. این مقاله با استفاده از روش پژوهش توصیفی-تحلیلی با هدف بررسی اهداف آمریکا در بحران سوریه بر اساس مدل مدیریت بحران مایکل برچر بر اساس علل ایجاد بحران طبق نظریه آشوب گردآوری شده است. در این مقاله پس از بررسی بحران سوریه از منظر مدیریت مایکل برچر متغیرهای مستقل بررسی می شود و در ادامه متغیر وابسته به بازیگر که در این مقاله آمریکا می باشد تبین می شود. به نظر می رسد آمریکا در بحران سوریه به دنبال بالابردن ضریب امنیت رژیم اسرائیل، بازنگری سوریه در برقراری روابط راهبردی با ایران، قطع حمایت سوریه از جبهه مقاومت، منافع اقتصادی و رقابت با روسیه می باشد که این اهداف را مورد بررسی قرار می دهیم.