این مقاله به مهمترین تحلیلهاى جدید از واقعه عاشورا که عمدتاً در دهه چهل و پنجاه مطرح شد اشاره دارد. صالحى نجفآبادى هدف امام حسینعلیه السلام را برقرارى حکومت اسلامى معرفى مىکند و رخداد حادثه عاشورا را مولود حوادث غیرقابل پیشبینى مىداند. دکتر شریعتى و شهید مطهرى حرکت امام را حماسى و بر طبق منطق شهادت تحلیل مىکنند. دکتر شهیدى نیز پایاننگرى سیاسى را از منطق امامعلیه السلام به دور مىداند و حرکت آن حضرت را بر طبق اتمام حجت براساس دعوت کوفیان تحلیل مىکند.
امروزه الگوهای شایستگی یکی از موضوعات اثرگذار و در واقع هسته مرکزی تمامی فعالیت های مدیریت منابع انسانی سازمانها می باشد. این الگوها ضمن ایجاد گفتمان جدیدی در ادبیات مدیریت با عنوان مدیریت منابع انسانی مبتنی بر شایستگی(CBHRM ) در قالب شیوه ای نو برای یکپارچه کردن اقدامهای مختلف حوزه نیروی انسانی به کار می رود. در این مقاله با توجه به پرسش اساسی «الگوی مفهومی شایستگی نیروی انسانی در نهج البلاغه کدام است؟ » و با استفاده از روش ترکیی(کیفی تحلیل مضمون و کمی ISM)، مطالعه دقیق و جامع کتاب شریف نهج البلاغه، تکمیل پرسش نامه توسط 40 تن از نخبگان و متخصصان حوزه مدیریت و نهج البلاغه، سعی شده ضمن استخراج مولفه های شایستگی، الگوی مفهومی تحقیق تدوین گردد. در نهایت با توجه به مطالعه متن و روش تحلیل مضمون، 332 کد باز، 48 مضمون پایه و شش مضمون سازمان دهنده با عناوین( خدا محوری، عدالت محوری، معرفت، درایت، قوت و سلامت) از متن استخراج و بر اساس تکنیک ISM الگوسازی، رتبه بندی و سرانجام الگوی شایستگی های منابع انسانی در نهج البلاغه ارائه و تشریح شد.
رفتار بخشهای مختلف حاکمیت، ممکن است در عمل، مردم را متضرر کند. به طور معمول این پرسش مطرح است که دولت در قبال اقدامات زیانبار خود، در چه مواردی و تا چه حدی مسؤول است؟ پاسخ مشهوری که از جمله، مستند به ماده 11 قانون مسؤولیت مدنی به این پرسش داده شده، این است که رفتارهای حاکمیتی از جبران خسارت مصون است و مسؤولیت دولت، بهمعنی الاعم، به اعمال تصدی ناشی از تقصیر اداری محدود شده است. نوشتار حاضر، با مرور پیشینه بحث در دکترین و مقررات و با شیوه تحلیلی ـ توصیفی ثابت مینماید معافیت دولت از مسؤولیت در قبال اعمال حاکمیتی با قواعد ریشهای و دیرین فقهی و اصول شناختهشده و بنیادین مسؤولیت مدنی از جمله اصل جبران خسارت در تعارض است و تحمیل کامل آوار خسارت بر زیاندیده، جهت نفع حاکمیت و دیگر مردم، منطق قانعکنندهای ندارد و شواهدی وجود دارد که نشان میدهد، قانونگذار پس از انقلاب اسلامی، از نظر قبلی خود؛ به ویژه در حیطه اجرایی و قضایی عدول کرده است. مبانی فقهی چون «احترام» و «لاضرر» و «الغرم بالغنم» در کنار ضرورت توزیع خسارت ناشی از اعمال حاکمیت مبتنی بر مصالح عمومی از جمله مبانی تقویتکننده عدول قانونگذار محسوب میشود.
در این مقاله جایگاه شورای فرهنگ عمومی استان اصفهان در ساماندهی امور فرهنگی مطالعه شده و بررسی وضعیت سیاست گذاری و برنامه ریزی در مصوبه های شورای فرهنگ عمومی استان اصفهان در سال های 1372 تا 1389 داده های پژوهش را تشکیل می دهد.
روش بررسی، تحلیل محتوای مصوبه های شورای فرهنگ عمومی با استفاده ازآزمون های «خی دو» و «دوجمله ای» رابطة بین نوع مصوبه ها بر اساس آیین نامة شورا و سیاست گذاری و برنامه ریزی با ساماندهی امور فرهنگی سنجیده شده است.
نتایج نشان داد که بین مصوبه های مربوط به سیاست گذاری و برنامه ریزی فرهنگی با ساماندهی امور فرهنگی رابطة مستقیم وجود داشت؛ همچنین نیمی از مصوبه های شورای فرهنگ عمومی در امر سیاست گذاری فرهنگی، مرتبط و در وظیفة برنامه ریزی، بیشتر مصوبه ها نامرتبط با وظایف شورا بودند.
در این کتاب، الیزابت فریزر به بررسی مشروح مفهوم اجتماع می پردازد و اجتماع گرایی سیاسی و فلسفی را مورد بررسی قرار می دهد سپس مشخصاً به تحلیل رابطه میان اجتماع گرایی و تفسیرگرایی، سازه گرایی اجتماعی، سرزمین، زندگی خانواده و در نهایت سیاست می پردازد.