فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۵٬۰۴۱ تا ۱۵٬۰۶۰ مورد از کل ۷۳٬۴۵۳ مورد.
منبع:
میقات حج دوره ۲۷ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۵)
79 - 88
حوزه های تخصصی:
پیشینه این سفرنامه به سال 1246 1245ق. بازمی گردد. به نوشته عباسقلی کمررودی، صاحب سفرنامه که از اهالی کمر رود نور مازندران بوده، حرکت از حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) (شهر ری) آغاز شده، به سوی اصفهان و شیراز و بندر بوشهر ادامه می یابد و در روز 15 جمادی الآخر 1245 قمری، با کشتی به سوی بندر عباس، و از آنجا به سوی بندر مُخا در یمن و از بندر مُخا به مقصد جدّه می روند و پس از 14 روز دریانوردی، به جهت وجود باد مخالف، به عمّان برمی گردند و از آنجا با شتر به سوی مکّه سفر می کنند. وی 33 روز در مکّه معظّمه توقّف داشته و بجز ادای مناسک حج، تعداد 450 طواف نَه شوط بر گرد خانه کعبه انجام داده، و در مدینه النبی(ص) روز توقّف داشته است.
بررسی فقهی مرگ نایب در حج(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
میقات حج دوره ۲۷ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۶)
67 - 88
حوزه های تخصصی:
اگر نایب به هنگام انجام دادن حجّ منوب عنه بمیرد، نیابت وی از دو جهت مورد بحث است: نخست؛ از جهت صحت یا بطلان نیابت که تأثیر بسزایی در اِجزا یا عدم اِجزا از منوب عنه دارد و دوم؛ از جهت استحقاق نایب بر اجرتی که دریافت کرده یا قرار است بعد از عمل دریافت کند.از جهت اول، اگر مرگ وی پیش از احرام باشد، به اتفاق فقها عمل او باطل است و از منوب عنه مجزی نیست. همچنین اگر مرگ وی بعد از احرام و بعد از ورود به حرم باشد، به اتفاق فقها نیابت وی صحیح است و از منوب عنه مجزی است. ولی در جایی که مرگ وی بعد از احرام و قبل دخول در حرم باشد، اتفاقی بین فقها نیست و از آنان دو قول نقل شده که قول به عدم اِجزا موافق ادله است.از جهت دوم، اگر نیابت وی برای تفریغ ذمه منوب عنه باشد، استحقاق اجرت وی تابع اِجزا یا عدم اِجزا از منوب عنه است. اما اگر نیابت وی برای انجام دادن خصوص اعمال حج باشد (نه تفریغ ذمه)، دو حالت برای آن متصور است:1. اگر مقدمات انجام دادن حج (مثل طی مسیر) در اجرت دخالتی ندارد؛ در این صورت، بعد از مرگ نایب، وی مستحق اجرتی نیست.2. و اگر نیابت وی برای خصوص اعمال حج، با دخالت مقدمات (به نحو مقدمیت یا به نحو جزئیت) باشد، هر مقدار عملی که از نایب برای تحقق حج منوب عنه انجام گیرد، به همان مقدار مستحق اجرت است.
نگرشی بر مبانی قرآنی اندیشه سیاسی امام خمینی
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
179 - 205
حوزه های تخصصی:
یکی از ابعاد مهم اندیشمندان طراز برجسته تاریخ بخصوص کسانی که در عرصه های سیاسی و اجتماعی تأثیرگذار بوده است، بُعد اندیشه ای وی در عرصه ی سیاست و حکومت است. اندیشه سیاسی افراد را باورهای عقلانی، منطقی و مستدل افراد درباره ی چگونگی سامان یابی زندگی سیاسی تشکیل می دهد. یکی از شخصیت های تأثیرگذار عرصه ی سیاست در دوران معاصر، امام خمینی (ره) است که ضمن تسلط بر فلسفه، تفسیر، عرفان، فقه، اصول و... بر حوزه سیاست نیز دارای اشراف کامل بود. ازاین رو، با بررسی سیره ی سیاسی وی در ابعاد نظری و عملی می توان به مبانی قرآنی دست یازید که دارای انسجام، نظم منطقی و جامع است. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به منظور دست یابی به مبانی قرآنی اندیشه سیاسی امام خمینی (ره) سامان یافت. یافته های تحقیق نشان می دهد که در اندیشه سیاسی امام خمینی (ره) مبانی قرآنی به عنوان بنیان های نظریه سیاسی وی را هستی شناسی، معرفت شناسی، انسان شناسی و جامعه شناسی ساخته است.
حاکمیت اراده ظاهری در ماهیت انشا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال چهارم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۰
91 - 115
حوزه های تخصصی:
فقهای امامیه یکی از شروطِ صحت در معاملاتِ بمعنی الأعم را وجود قصد انشا دانسته اند و از این رو، فقدان آن را موجب بطلان یا عدم انعقاد عقد می دانند. این برداشت از مفهوم انشا ناظر به جنبه سلبی آن می باشد که مورد اتفاق همه فقهای امامیه است و اختلافی در این میان دیده نمی شود. آنچه محل تأمل است و در لسان برخی از فقهای معاصر نیز سخن به میان آمده، جنبه ایجابی و سببیّت انشا در تحقق عقد است؛ بیان این امر، با این پرسش است که آیا در انعقاد عقد آنچه سازنده عقد می باشد اراده باطنی و انشای درونی است یا اراده ظاهری نیز یارای آن را دارد که سبب در ساختن عقد باشد. این اختلاف نظر در این مبنا تا جایی است که حتی برخی از فقهای امامیه در تبیین ماهیت انشا به صراحت آن را همان اراده مظهره یا ظاهر شده دانسته اند. هر چند با تتبع در متون فقهی می توان دریافت که فقهای امامیه در سببیّت تحقق عقد بیشتر جانب اراده باطنی را گرفته اند، اما نظریه حاکمیت اراده ظاهری که برگرفته از برخی فتواهای آن هاست می تواند به عنوان یک نظریه مترقی بسان برخی از مکاتب حقوقی برای اتقان و استحکام معاملات و قراردادها قرار گیرد.
اعتبار استصحاب استقبالی در استنباط احکام شرعی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال چهارم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۲
7 - 30
حوزه های تخصصی:
استصحاب یکی از ادلّه پرکاربرد در استنباط احکام شرعی است که یکی از اقسام چهارگانه آن بر اساس زمان متیقن و مشکوک، استصحاب استقبالی می باشد. استصحاب استقبالی به این معناست که اگر زمان یقین، شک و متیقّن، هر سه در نزد مکلف، فعلی باشد؛ امّا زمان مشکوک در آینده فرض شود، از ادامه آن تا آینده، ابقا شود. این استصحاب همانند استصحاب حالی متداول، دارای کاربردهایی مهم در فقه و استنباط احکام آن است. ادلّه ای نیز برای اثبات اعتبار آن وجود دارد، امّا متأسفانه مورد غفلت بیشتر علمای دانش اصول واقع شده و بحثی جدّی پیرامون این نوع استصحاب در کتب اصولی صورت نگرفته است. بهره گیری از اطلاق روایات استصحاب و تطبیق ارکان استصحاب بر استصحاب استقبالی، اعتبار استصحاب استقبالی را ثابت می کند و به اشکالات مطرح پاسخ می دهد. همچنین مروری بر کاربردهای آن در فقه همانند جواز بدار، عدم بازگشت دیه، لزوم معامله سلف، عدالت امین، تغییر فتوا و ... اهمیّت آن را در اثبات مسائل فقهی نشان می دهد.
رنج به مثابه تجربه دینی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله توضیحاتی درباره مأهیت تجربه دینی ارائه گردیده است، و به امکان ارائه گونه ای نظریه عدل الاهی (تئودیسه ) تحت عنوان تئودیسه صمیمیت یافتن با خدا ، اندیشیده شده است. بر طبق این تئودیسه، مواردی از رنج و آلام می تواند مَحْمِلی برای نوع خاصی از تجربه دینی باشد که طی آن، فرد در تجربه هایی مشابه با تجربه های خدا سهیم می شود. این تجربه ها می توانند همانند و یا همجنسِ تجربه های خدا باشند. دیدگاه مؤلف این است که دیدگاه سنتیِ قائم بر رنج ناپذیری خدا، قابل دفاع نیست و چون رنج به معنایی معروض وجود خدا نیز می شود لذا انسان رنجمند هرگاه معروض شروری از آن نوع گردد که وجود الاهی را نیز به معنایی متأثر می سازد، به تجربه هایی مشابه تجربه های خدا دست می یابد. این تجربه ها نه تنها خاصیّت معرفت بخشی دارند، فرد را برای همدردی و همدلی با همنوعانی که مبتلا به گونه ای مشابه از رنج و مرارت هستند، مستعد و آماده می گردانند. مؤلف دایره شمول این تئودیسه را محدود می داند، ضمناً به متأثربودن آن از انگاره های دینی مسیحی است اذعان دارد و در بهترین حالت، آن را قابل اطلاق به موارد معینی از رنج و درد می داند.
نقش خیال در تجسم اعمال از دیدگاه ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه تکوینی بین جزای اخروی و عمل انسان که از آن به «تجسم اعمال» تعبیر می شود، یکی از مهم ترین مباحث معاد است. تصریح به این رابطه پیش از صدراییان و در لسان عرفا به ویژه ابن عربی شکل گرفت. محی الدین با طرح نظریات بدیع خود در مورد خیال، تقسیمات و احکام آن، کمک شایانی برای فهم تجسم اعمال و اثبات آن در عوالم اخروی نمود. از نظر او، خیالْ ظرفی برای تلطیف محسوسات یا تجسم معانی است و راه ادراک این معانیِ تجسم یافته در عالم مثال نیز قوه خیالی است که خداوند در وجود انسان قرار داده است. وی ارتباط بین قوه خیال و عالم مثال را از راه خواب و مکاشفه امکان پذیر می داند؛ به طوری که انسان در خواب و مکاشفه از حواس ظاهری به حواس باطنی منتقل شده و معارف عِلوی را مشاهده می کند. علاوه بر دو راه ذکرشده، محی الدین به خلق اشیا در خارج توسط «همت» نیز اشاره می کند؛ به طوری که ایجاد اشیای عینی در این دنیا، اختصاص به اوتاد داشته و در آخرت، وصفِ تمام انسان ها بوده و سبب خلقِ صور نیکو یا زشت توسط نفس خواهد شد. تجرد برزخی قوه خیال نیز یکی از مقدمات اثبات تجسم اعمال است که از برخی عبارات محی الدین قابل دستیابی می باشد.
واکاوی مفهومی و مصداقی آیه تبلیغ بر اساس دلالت سیاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانشمندان شیعه بر اساس سیاق درونی آیه تبلیغ (مائده: 67) و با تأکید بر روایات صحیحی که ذیل این آیه در کتب روایی فریقین وجود دارد، ولایت امیرمؤمنان علی(ع) را پس از پیامبر گرامی اسلام(ص) نتیجه گرفته اند. در مقابل تفاسیر اهل سنت در تمام دوره ها با تکیه بر دلایلی که در صدر آنها توجه به «سیاق آیات» قرار دارد، از پذیرش این استدلال سر باز زده اند. برخی دانشمندان شیعه در مقام پاسخ به این شبهه ادعا می کنند که میان آیه تبلیغ و آیات قبل و بعد آن ارتباط معنایی وجود ندارد و لذا این سیاق آیات، از حجیت ساقط است. این پژوهش نشان می دهد انسجام معنایی آیات قبل و بعد از آیه تبلیغ، نه تنها تضادی با ارتباط این آیه با ولایت امیر مؤمنان علی(ع) ندارد، بلکه خود دلیلی محکم بر وجود چنین ارتباطی است. همچنین با توجه به دلالت سیاق، می توان به معنای ولایت نیز در همین آیات دست یافت. در این آیات تعبیر «ما آُنزل» در ارتباط با مفهوم ولایت به کار رفته و از جاری شدن ولایت خدا بر رسولش و برخی مؤمنان خاصّ صحبت شده است. در تمام این سیاق، قوم یهود و اعتقاد باطل آنان به عنوان اصلی ترین دشمنان ولایت معرفی می شوند.
تحلیل مفهوم، مبانی، اهداف و اصول عدالت تربیتی ازمنظر شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل مفهوم، مبانی، اهداف و اصول عدالت تربیتی ازمنظر شهید مطهری با استفاده از دو روش تحلیل مفهومی (مفهوم پردازی) و روش استنتاجی است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که در صورت بندی مفهوم عدالت تربیتی ازمنظر شهید مطهری می توان به فرصت های آموزشی برابر، رعایت حقوق و استحقاق افراد باتوجه به تلاش و استعدادهای متربیان، جبران کمبودهای متربیان نیازمند توجه خاص، تلازم استعداد و وظایف متربیان اشاره نمود. مهم ترین مبانی عدالت تربیتی عبارت است از: 1. برخورداری انسان از تعلیم وتربیت، مصداق برخورداری از فیض عام خداوند است؛ ۲. برخورداری انسان از تعلیم وتربیت یکی از جلوه های توازن در هستی به منزله اصل حاکم بر جهان آفرینش است؛ ۳. برخورداری انسان از تعلیم وتربیت، جنبه ای از تحقق عدالت فردی است؛ ۴. برخورداری انسان از تعلیم وتربیت زمینه ساز تحقق عدالت اجتماعی است؛ ۵. تعلیم وتربیت مهم ترین عامل زمینه ساز رشد فطریات انسانی است؛ ۶. تعلیم وتربیت مهم ترین عامل زمینه ساز رشد کرامت انسانی است؛ ۷. تعلیم وتربیت ابزار اصلی رشد تعقل و اراده به عنوان ویژگی های ایجادکننده کرامت انسانی است؛ ۸. تعلیم وتربیت ابزار رشد ارزش های اخلاقی است؛ ۹. تعلیم وتربیت، زمینه ساز سعادت انسانی است، همچنین اصل آموزش همگانی، اصل فردیت در آموزش، اصل پرورش فطریات، اصل پرورش کرامت و اصل سعادت از مهم ترین اصول برآمده از آرای شهید مطهری است.
شبهه زدایی تقابل عصمت و آیات عتاب در نمای 65 آیه سوره زمر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۴
133 - 156
حوزه های تخصصی:
از پندارهای مغرضانه برخی مستشرقان که تحت لوای به چالش کشیدن قرآن مطرح شده، تقابل ظاهری فحوای برخی آیات است. «عصمت انبیا» یکی از این موارد می باشد که در آیات متعددی بر آن تأکید شده است. در مقابل؛ برخی دیگر از آیات که در عرف مفسران به «آیات عتاب» مشهور گشته اند، آن گونه که از ظاهر آنها نیز برداشت می گردد، با موضوع عصمت منافات داشته و این دو ناسازگار جلوه می نمایند. نوشتار حاضر سعی می کند با هدف پاسخ گویی به این شبهه، بر اساس مطالعه توصیفی تحلیلی شصت و پنجمین آیه سوره زمر: (و لقد اوحی الیک و الی الذین من قبلک لئن اشرکت لیحبطن عملک و لتکونن من الخاسرین) در منابع فریقین؛ ضمن بیان مفهوم عصمت و تبیین وجه توحیدی جهت آیه، نظریات مفسرانی که خطاب را کنایی و یا حقیقی می دانند مطرح نموده و نظر به کارکردهای بلاغی و سیاق؛ به شبهه زدایی مسأله تعارض آیه با بحث عصمت بپردازد.
روش هرمنوتیکی ملاصدرا در تفسیر آیات قرآن
منبع:
الاهیات قرآنی سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۱
93 - 104
حوزه های تخصصی:
هرمنوتیک در حوزه معرفت شناسی به عنوان روشی برای رسیدن به حقیقت الفاظ و عبارات، از جمله شیوه هایی است که در قرن اخیر از جانب بسیاری از صاحب نظران غربی مورد توجه قرار گرفته است. در این شیوه تلاش شده است با تکیه بر برخی اصول و مبانی خاص و با پیگیری معناشناسانه الفاظ و مفاهیم، به حقیقت مدنظر گوینده دست یابند. متناسب با این شیوه غربی، در عالم اسلام متفکران مسلمان، از مفهومی به نام تأویل سخن به میان آورده اند. ملاصدرا به عنوان یکی از متفکران اصیل اسلامی در بحث تأویل، معتقد است که با ریشه یابی دقیق الفاظ در عوالم سه گانه و با روش های عرفانی، فلسفی و کلامی به معنای ملکوتی آن ها رسیده و بسیاری از مشکلات و اختلافات را در باب متشابهات قرآنی از این طریق پاسخ داده است. این جستار بر آن است که با روش توصیفی- تحلیلی، پس از بررسی معنای هرمنوتیک و نسبت معنایی آن با تأویل، روش خاص ملاصدرا در تفسیر آیات قرآن را مورد ارزیابی قرار دهد.
تبیین مفهوم متناقض نما و کارکرد آن در تعابیر شعری احمد مطر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متناقض نما شگردی هنریست که به عنوان یکی از مؤلفه های برجسته سازی و آشنایی زدایی در متون ادبی مورد توجه ناقدان قرار گرفته است. این فن در ادبیات جدید به عنوان یکی از مهمترین ویژگی های شعر معاصر به شمار آمده و برای آن انواع، کارکردها و مقاصد خاصی در نظر گرفته شده است. این پژوهش می کوشد تا با تکیه بر روش توصیفی – تحلیلی، کارکرد متناقض نما و انواع آن را در شعر احمد مطر کاویده و به این مساله پاسخ دهد که وی برای بیان چه اغراضی از این شیوه بیانی استفاده کرده است. نتیجه پژوهش حاکی از این است که متناقض نما مهمترین ویژگی اسلوبی شعر احمد مطر به شمار می رود که شاعر آن را در دو گونه متناقض نمای ترکیبی و متناقض نمای معنایی به کار برده است. کارکرد این شگرد در شعر او در جهت تبیین برخی مفاهیم سیاسی، اجتماعی، آزادگی و مفاهیم ذاتی به کار گرفته شده و با استفاده از زبان تمسخر و تهکم و به شکلی طنزگونه در راستای بیان برخی اغراض مثل، تمسخر حکام و سردمداران عرب و سرزنش جامعه عربی به خاطر پذیرفتن ظلم و ستم به کار بسته شده است.
جایگاه مفاهیم تربیتی فردی و اجتماعی در داستان های کوتاه علی حجازی با تکیه بر کتاب «النعاس و أمیر العواصف»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عوامل متعددی در شکل دهی شخصیت کودک تأثیر دارد؛ از جمله می توان به خانواده، اجتماع، مدرسه، رادیو و تلویزیون، کتاب و دیگر وسایل ارتباطی اشاره کرد. یکی از گونه های ادبی که تأثیر به سزایی در شکل گیری شخصیت کودک دارد ادبیات کودک است. کودکان از زمانی که صحبت کردن را یاد می گیرند در مرتبه اول از طریق دیگران و در مرتبه دوم به وسیله خودشان با کتاب های داستان و شعر آشنا می شوند در این میان داستان و قصه به دلیل قابلیت خاصی که دارد در انتقال مفاهیم تربیتی به کودک تأثیر به سزایی دارد. آنچه به عنوان فرضیه این پژوهش مطرح است این است که داستان به عنوان یکی از ابزارهای آموزشی غیررسمی به طور نیمه مستقیم و غیرمستقیم تأثیر مهمی در انتقال مفاهیم تربیتی به کودکان دارد. بر پایه این فرضیه این سؤال مطرح می شود که مهم ترین مفاهیم تربیتی بکار رفته در داستان های کودکانه چیست؟ نگارندگان در این پژوهش بر آن هستند تا با استفاده از شیوه توصیفی – تحلیلی مهم ترین مفاهیم تربیتی داستان های کوتاه لبنان را با تکیه بر کتاب «النعاس و أمیر العواصف» اثر کودکانه نویس لبنانی علی حجازی مورد بررسی قرار دهند. در پایان این نتیجه گرفته می شود که این کودکانه نویس لبنانی ضمن رعایت زیبایی های هنری در قالبی خاصی مفاهیم تربیتی همچون وفاداری، اجتناب از تکبر و غرور، تقویت حس وطن دوستی، دوراندیشی و اجتناب از سستی؛ تقویت روحیه شکرگزاری از دیگران و ... را در کتاب خود به کودکان منتقل می کند.
تحلیل ماهیت عدالت بر مبنای حق فطری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تبیین های متعددی از مفهوم «عدالت» بر پایه «برابری»، «استحقاق» و یا «حق» توسط نظریه پردازان ارائه شده است. در تلقّی از عدالت به مثابه «حق» نیز برداشت هایی از سوی نظریه پردازان از عدالت به مثابه «حق طبیعی» یا «حق قراردادی» ارائه شده است. هر یک از این نظریه ها در برداشت از ماهیت عدالت و ارائه راه کارهای تحقّق آن در جامعه، مسیرهای مخلتفی را طی کرده است. نظریه «عدالت مبتنی بر حق فطری» با ارائه یک تلقّی عام از «عدالت» ناظر به اساسی ترین و مهم ترین نیازها و حقوق انسانی، از گستردگی و جامعیت بیشتری نسبت به نظریه های رقیب برخوردار است. بر اساس این نظریه، حق در پایه ای ترین و اساسی ترین حالت، نه طبیعی و نه قراردادی، بلکه امری فطری و ذاتی است. توجه به ویژگی های حق فطری، برداشتی از عدالت که دربرگیرنده همه نیازهای اساسی و حقوق ثابت بشری بوده و از این رو مورد توافق و رضایت همه جوامع بشری و در همه عصرها و نسل ها است، ارائه می دهد.
مستندات روایی ماده453 قانون مدنی ایران و نقد فقه الحدیثی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۱۷ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۶
63-88
حوزه های تخصصی:
قاعده " التلف فی زمن الخیار من مال من لاخیارله"از جمله قواعد مسلم فقهی است که، بر اساس آن تلف مبیع در مدت زمان مقرر برای خیار، از عهده و ذمه خریدار دارای حق خیارساقط است. از جمله مباحث مهم پیرامون قاعده، بحث در گستره شمول و دامنه فراگیری آن نسبت به برخی از خیارات است که نتایج فقهی آن همانند سایر قواعد فقهی متأثر از دیدگاه های مختلفی است که پیرامون کمّیّت شمول آن وجود دارد، از بررسی به عمل آمده چنین استفاده می گردد، پیرامون این مسئله سه نظریه قابل طرح و بحث است: نخست؛ نظریه اختصاص قاعده به خیار شرط و خیار حیوان، که مبنای ماده 453 قانون مدنی قرارگرفته، دوم؛ نظریه تعمیم قاعده به خیار مجلس، سوم؛ نظریه تعمیم قاعده به همه اقسام خیارات. ضمن بررسی انتقادی در نظریات مطرح شده، مفاد نظریه سوم، باتوجه به این نکته مورد تأکید قرارگرفته است که، مناط و ضابطه مسئولیت ناشی از تلف یانقص مبیع، انقضاء و عدم انقضای شرط در نظر گرفته شده برای معامله است، به گونه ای که اگر مدت مقررّ شده امتداد داشته باشد، ضمان ناشی از حدوث قهری عیب در مبیع بر عهده بایع خواهدبود و در صورت استقرار معامله و ثبات آن برای مشتری ضمان در همه خیارات به مشتری منتقل خواهدگردید.
تأملی درباره جایگاه و مؤلفههای تربیت اخلاقی کودکان در خانواده (براساس دیدگاه امام علی (ع))(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۱ (پیاپی ۵۳)
55 - 79
حوزه های تخصصی:
دنیای معاصر بیش از هر زمان دیگری با مشکلات مختلف اخلاقی مواجه است. مراد از تربیت اخلاقی، فرایند ایجاد و پرورش فضایل اخلاقی در فراگیران و کوشش برای بازداشتن آن ها از رذایل اخلاقی در مقام نظر و عمل است. با توجه به اهمیت تربیت اخلاقی، پرداختن به مباحث مربوط به اخلاق و تربیت اخلاقی از جایگاه رفیعی برخوردار است. امام علی7، اولین پیشوای شیعیان، نکات برجسته ای درباره تربیت اخلاقی بیان فرموده است. پژوهش حاضر می کوشد با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به واکاوی جایگاه و مؤلفه های تربیت اخلاقی کودکان در خانواده از دیدگاه امام علی 7بپردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد امام مراحل تربیت اخلاقی را براساس مراحل اخلاق به سه دوره هفت ساله تقسیم کرده و درباره مؤلفه های تربیت اخلاقی (هدف غایی، اهداف واسطه ای، اصول و روش ها) مواردی را به صورت کاربردی ارائه کرده است. الگوبرداری از سیره حضرت علی7، بهره گیری از روش های تربیتی اسلامی و پرورش نسل صالح می تواند راهگشای سعادت دنیوی و اخروی باشد.
چرا من باید اخلاقی باشم؟(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۱ (پیاپی ۵۳)
107 - 129
حوزه های تخصصی:
تاریخ فلسفه اخلاق از دیرباز شاهد تلاش فیلسوفان برای تولید و ارائه ی دلایل مختلف برای «اخلاقی بودن» بوده است. سؤالِ «چرا باید اخلاقی بود؟»، در جهت رسیدن به پاسخ های قانع کننده، برای قبول کردن و همچنین زندگی کردن بر اساس نظام اخلاقیِ خاص استوار است. ولی سؤالی که ما در پی پاسخ به آن هستیم این است که «چرا من باید اخلاقی باشم؟». در سؤال اولی پاسخ ها و دلایل به دنبال توجیه نظامِ اخلاقی هستند، ولی در دومی با قبولِ فایده مند بودن نظام اخلاقی، حیطه خاصی را به چالش می کشاند و آن اینکه آیا لازم است که فرد همیشه رفتار اخلاقی داشته باشد؟ این مقاله درروش گردآوری مطالب، از روش کتابخانه ای و در نحوه استناد داده ها، از شیوه اسنادی پیروی می کند و در تجزیه وتحلیل مطالب، روش آن تحلیل محتوایی از نوع توصیفی تحلیلی است. در ابتدا با بررسی جواب های ارائه شده به یک دسته بندی از جواب ها بسنده کرده و در ادامه به بخشی از چالش های پیش روی این جواب ها پرداخته ایم و به این نتیجه دست یافته ایم که یک نوع دلیلِ خاص به تنهایی برای اخلاقی بودن کافی نیست و دلیل محکم و قوی که هم ایجاد انگیزه کند و هم از قوت کافی برخوردار باشد، یک دلیل چندوجهی است که از کنار هم قرار گرفتن چندین نوع ادله مختلف و از ترکیب شدنِ آن ها به دست می آید.
آیا رذایل مهلکند؟(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۱ (پیاپی ۵۳)
131 - 162
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، فیلسوفان و روانشناسان اخلاق، توجه فزاینده ای به موضوع فضائل داشته اند؛ اما موضوع رذایل اخلاقی کمتر مورد تمرکز آن ها بوده است. گابریل تیلور، محقق برجسته اخلاق با هدف اصلاح این کم توجهی، در اثری مهم با نام «رذایل مهلک»، این مسئله را به تفصیل مورد بحث قرار می دهد. رذایل مهلک که در سنت مسیحیت به هفت گناه کبیره نیز شهرت دارند، شامل کاهلی، حسد، طمع، غرور، خشم، شهوت و شکم پرستی می شوند. به باور تیلور، هر یک از این رذایل تباه کننده نفس اند و داشتن آن ها مانع از هدایت آدمی به سوی یک زندگی شکوفا و سعادتمند می گردد. هرچند از این سخن نمی توان نتیجه گرفت که فضایل لازمه شکوفایی اند، اما می توان آن را مؤیدی دانست بر مدعای اخلاق فضیلت ارسطویی که نبود چنین رذایلی را، شرط لازم برای نیل به حیاتی مطلوب می داند. تیلور در این مقاله که درواقع برشی از کتاب اوست که سال ها بعد و با تفصیل بیشتر نگاشته شد، ماهیت رذایل به فرد را با بررسی موردی رذیلت کاهلی روشن می کند.
بازپژوهشی مستندات فقهی ممنوعیت ازدواج مسلم با غیرمسلم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
261 - 279
حوزه های تخصصی:
مسئله ازدواج یکی از حساس ترین ، اجتماعی ترین و نهادی ترین برنامه های مدنی هر فرهنگ و ملت است. بر همین اساس، شکل گیری قرارداد وعقد ازدواج امری تشریفاتی و عقدی دارای ضوابط خاص محسوب می شود. در قانون های و مقررات فقهی اسلامی نیز، شرایط و ویژگی های خاصی برای این قرارداد تشریفاتی در نظر گرفته شده که از جمله این مباحث، چگونگی و حکم ازدواج مسلمان با غیرمسلمان است. نظریه مشهور فقها، این بوده که زن مسلمان در هیچ شرایطی حق ازدواج با مرد غیرمسلمان را ندارد و همچنین مرد مسلمان هم نمی تواند به صورت دائم با زن غیرمسلمان ازدواج کند. البته در صورت ازدواج غیردائم مرد مسلمان با زن غیرمسلمان و پیدا شدن فرزند، بچه ملحق به مرد مسلمان است. در خصوص مستندات فقهی این مسئله دیدگاه های مخالفی مطرح شده و ابهامات و سؤالاتی چند در بین است. مقاله حاضر به روش توصیفی - تحلیلی محتوایی و با ابزار کتابخانه ای و داده های مطالعاتی و فیش های تحقیقاتی، مستندات فقهی مسئله مزبور را بازپژوهش کرده و به سؤالات چندی در این زمینه پاسخ داده است.
پدیدارشناسی راهبردهای امام علی (ع) برای تحقق عدالت در جامعه (مطالعه موردی نهج البلاغه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدالت مفهومی آرمانی است که یکی از غایات علم سیاست به شمار می رود. خارج ساختن این مفهوم از حالت ذهنی و تحقق آن در واقعیت عینی، اجتماعی و سیاسی، نیازمند روش است. امام علی(ع) در نامه هایش به یاران و کارگزاران خود، شیوه های اجرایی و عملی رسیدن به عدالت را ترسیم می کند. در این پژوهش با مطالعه موردی نهج البلاغه، با استفاده از تحلیل محتوای آثار با روش پدیدارشناسی به نقد و ارزیابی اندیشه آن بزرگوار در مورد عدالت می پردازیم. چارچوب نظری به کار گرفته شده در این پژوهش، تکنیک های قدرت برگرفته از آثار مارتین هایدگر، میشل فوکو و جورجو آگامبن می باشد، که در مورد اخلاق جایگاهی اندرزنامه نویسی اسلامی به کار گرفته شده است. بر این اساس، چهار اصل راهبردی مستخرج از متن نهج البلاغه بررسی می شوند که عبارتند از: 1- اصل شایسته سالاری؛ 2- اصل انصاف؛ 3- اصل استحقاق و نفی تبعیض؛ 4- اصل اعتدال و میانه روی.