۱.
با اینکه بحث مبسوط زمان توسط ابن سینا(متوفی، 428/ 1037) در طبیعیات شفاء منبع روشنی برای فلسفه سینوی از زمان است، الهیات اشارات او در بردارنده نظریه مختصر اما قابل اعتنائی از موضوع در ارتباط با ماده است. این محتوا، بحث غنی ابن سینا در باره قدم خلقت در نمط پنجم «در باره صنع و ابداع» است. مهمتر اینکه ظهور عنوان زمان و ماده نسبت به این امر مشهور دینی موجب می شود که برخوردهای عقلی میان شارحان به وجود آید. متکلم بزرگ اشعری، فخرالدین رازی(متوفی، 606/ 1209) در دفاع از آموزه کتاب مقدس(قرآن) در ابدی نبودن عالم، بدون هیچ محدودیتی به نقد اندیشه ابن سینا پرداخته است. متکلم و منجم شیعه نصیرالدین طوسی(متوفی، 672/ 1274) به تصحیح و دفاع از آن می پردازد، به خصوص با پوششی در برابر اصالت تسمیه افراطی رازی ظاهر می شود تا دیدگاهی را بپذیرد که براساس اطلاعات اساسی بحث نه واقع گرا ونه اسم گرا باشد. و به طور منظم اشاره می کند که با مبنای کلی دلیل ابن سینا موافق است...
۳.
کلید واژه ها:
حدیث فرقه ناجیه عقل قرآن شیعه اهل سنت
کثرت ادیان و تعدد فهم های دینی، امری مسلم و انکارناپذیر است. به این امر بایستی کثرت فرق و گرایش های درون یک سنت دینی را هم افزود. این واقعیت ما را با این پرسش مواجه می سازد که حقیقت و رستگاری در کدام یک از آنها است؟ حدیث فرقه ناجیه، پاسخی روایی از منجر خاص آن است که مطابق آن از میان همه فرق مختلفِ امت موسی، عیسی و پیامبر اسلام (ص)، تنها یک فرقه، نجات یافته و بقیه اهل هلاکت هستند. در این تحقیق نشان داده می شود که محتوای این حدیث منقولِ با مفاد آیات قرآن، سنت و منطق عقل بشری سازگار نیست. آیات قرآنی دال بر نجات مومنان براساس ایمان و عمل صالح، و دلایل عقلانی چون رابطه تشکیکی نظام باورهای دینی، تفاوت دینداری تحقیقی و تقلیدی، تفاوت های قابلیت های فطری و اکتسابی و اهمیت اصول اخلاقی، در مجموع بیانگر بطلان مدعای حدیث فرقه ناجیه است. درواقع، منطق عقلانیت نوین دینی، تشکیکی بودن حقانیت و نجات را مورد تاکید قرار می دهد. نتیجه آنکه ضرورت عقلانیت نوین دینی بازاندیشی عقلانی انبوه روایات مختلف درباب موضوعات گوناگون دینی است تا از هرگونه نگرش تقلیدی انحصاری و افراطی، که منشا خشونت های مذهبی و تندروی دینی است، خودداری گردد.
۴.
کلید واژه ها:
تجربه دینی رنج پذیری خدا رنج تئودیسه صمیمیت یافتن با خدا پلانتینگا ولترستورف
در این مقاله توضیحاتی درباره مأهیت تجربه دینی ارائه گردیده است، و به امکان ارائه گونه ای نظریه عدل الاهی (تئودیسه ) تحت عنوان تئودیسه صمیمیت یافتن با خدا ، اندیشیده شده است. بر طبق این تئودیسه، مواردی از رنج و آلام می تواند مَحْمِلی برای نوع خاصی از تجربه دینی باشد که طی آن، فرد در تجربه هایی مشابه با تجربه های خدا سهیم می شود. این تجربه ها می توانند همانند و یا همجنسِ تجربه های خدا باشند. دیدگاه مؤلف این است که دیدگاه سنتیِ قائم بر رنج ناپذیری خدا، قابل دفاع نیست و چون رنج به معنایی معروض وجود خدا نیز می شود لذا انسان رنجمند هرگاه معروض شروری از آن نوع گردد که وجود الاهی را نیز به معنایی متأثر می سازد، به تجربه هایی مشابه تجربه های خدا دست می یابد. این تجربه ها نه تنها خاصیّت معرفت بخشی دارند، فرد را برای همدردی و همدلی با همنوعانی که مبتلا به گونه ای مشابه از رنج و مرارت هستند، مستعد و آماده می گردانند. مؤلف دایره شمول این تئودیسه را محدود می داند، ضمناً به متأثربودن آن از انگاره های دینی مسیحی است اذعان دارد و در بهترین حالت، آن را قابل اطلاق به موارد معینی از رنج و درد می داند.
۵.
ابن سینا در متافیزیک خود ساختاری سِ ه ضلعی برای فیض عرضه می کند2، که بر آن اساس هر یک از عقول عالیه منشأ سه امر است: عقلی دیگر، یک نفس و جرمی فلکی مناسب با آن نفس. این فیض ها سه لایه ناشی از ادراکات سه گانه هر یک از عقول است: 1- ادراک خداوند به عنوان نخستین مبدأ ضرورت بخش و درک خویش به عنوان حقیقتی ممکن که به دو حیثیت منقسم است. 2- تعقل خویش به عنوان ممکن بالذات و 3- تعقل خویش به عنوان واجب بالغیر...