فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۸۱ تا ۱٬۶۰۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
128 - 150
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف مطالعه مقایسه اثربخشی آموزش یادگیری مغز محور و روش چند حسی بر عملکرد ریاضی دانش آموزان پایه سوم دارای اختلال ریاضی انجام گرفته است. این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری آن دانش آموزان پایه سوم دارای اختلال ریاضی مرکز اختلالات یادگیری آموزش وپرورش سبزوار به تعداد 50 نفر در سال تحصیلی 1400-1401 بود که 45 نفر آز آن ها به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به تصادف در سه گروه مساوی قرار گرفتند. ابزار پژوهش مقیاس سنجش توانمندی های ریاضیات دانش آموزان پایه سوم تبریزی (1389) بود و گروه های آزمایش 8 جلسه 60 دقیقه ای به تفکیک تحت آموزش یادگیری مغز محور و روش چند حسی قرار گرفتند و گروه کنترل آموزشی ندید. داده ها به روش تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی تحلیل شد و نتایج حاکی از اثربخشی مثبت هر دو روش بر عملکرد ریاضی بود که اثربخشی روش یادگیری مغز هم در پس آزمون و هم در دوره پیگیری بیش از آموزش چند حسی بود (05/0>P). بر همین اساس می توان از این دو روش در جهت افزایش عملکرد ریاضی دانش آموزان با نقص یادگیری ریاضی استفاده نمود.
آزمون برازندگی مدلی در رابطه بین خودکارآمدی تحصیلی، اهداف پیشرفت 2×3 و انگیزش درونی- بیرونی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
152 - 180
حوزه های تخصصی:
این مطالعه باهدف بررسی اثرات مستقیم و غیرمستقیم بین خودکارآمدی تحصیلی، اهداف پیشرفت 2×3 و انگیزش درونی- بیرونی دانش آموزان متوسطه دوم شهر انار انجام گرفت. این مطالعه از نوع همبستگی است و 270 دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به سؤالات مقیاس انگیزش پیشرفت Vallerand و همکاران (1992)، خرده مقیاس خودکارآمدی تحصیلی، پرسشنامه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (MSLQ) Pintrich & Degroot (1990) و پرسشنامه اهداف پیشرفت 2×3 Elliot و همکاران (2011) پاسخ دادند، داده ها نیز با استفاده از روش تحلیل مسیر تحلیل شد. نتایج نشان داد اثر مستقیم خودکارآمدی تحصیلی بر اهداف تکلیف-گرایش، تکلیف-اجتناب، خود-گرایش، خود-اجتناب، دیگری-گرایش، دیگری-اجتناب، انگیزش درونی و بیرونی معنی دار است. نتایج دیگر نشان داد اثر مستقیم اهداف تکلیف-گرایش، خود-گرایش، خود-اجتناب و دیگری-اجتناب بر انگیزش درونی معنی دار اما اثر مستقیم اهداف تکلیف-اجتناب و دیگری-گرایش معنی دار نبود. اثر مستقیم اهداف خود-اجتناب بر انگیزش بیرونی معنی دار اما اثر مستقیم اهداف تکلیف-گرایش، تکلیف-اجتناب، دیگری-گرایش، دیگری-اجتناب و خود-گرایش معنی دار نبود. نتایج واسطه ای نیز نشان داد اهداف تکلیف-گرایش، اهداف خود-گرایش و خود-اجتناب نقش واسطه ای معنی دار در رابطه بین خودکارآمدی تحصیلی و انگیزش درونی دارند، همچنین اهداف خود-اجتناب نقش واسطه ای معنی دار در رابطه بین خودکارآمدی تحصیلی و انگیزش بیرونی داشتند. این نتایج نشان داد نوع اهداف پیشرفتی که یادگیرندگان اقتباس می کنند، می تواند بر رابطه بین خودکارآمدی تحصیلی و نوع انگیزش یادگیرنده به خصوص انگیزش درونی اثرگذار باشد.
اثربخشی الگوی آموزشی تعاملی مبتنی بر رسانه های نوین بر شادکامی و امیدواری در کودکان مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
182 - 205
حوزه های تخصصی:
کودکان مبتلا به بیماری دیابت، شرایط ناتوان کننده ای را تجربه می کنند، این شرایط به گونه ای است که می تواند بر شادکامی و امیدواری کودک مبتلا به دیابت تاثیر بگذارد. بنابراین هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش تعاملی مبتنی بر رسانههای نوین بر بر شادکامی و پذیرش بیماری در کودکان مبتلا به دیابت نوع 2 بود. این پژوهش از نظر روش شناسی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان مبتلا به دیابت مراجعه کننده به مرکز درمانی گابریک و کلینیک های دیابت شهر تهران در سال 1399-1398 بود که از این جامعه نمونه ای به حجم 44 نفر (24 نفر در گروه آزمایش و 19 نفر در گروه کنترل) با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. الگو آموزشی پس از اجرای پیش آزمون برای کودکان گروه آزمایش به مدت 6 جلسه اجرا گردید. گروه کنترل آموزش روان شناختی خاصی دریافت نکرد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آزمون آماری تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد الگوی آموزش تعاملی مبتنی بر رسانه های نوین بر شادکامی و امیدواری روانی کودکان دیابتی تاثیر معنادار دارد (05/0p<). براساس نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت الگوی آموزش تعاملی مبتنی بر رسانه های نوین می توان به عنوان روش مداخله ای کودکان مبتلا به دیابت در کنار درمان دارویی مورد استفاده قرار گیرد.
واژگان کلیدی: الگوی آموزشی تعاملی مبتنی بر رسانه های نوین، شادکامی، امیدواری، کودکان مبتلا به دیابت نو ع 2
نقش واسطه ای نظریه ذهن در رابطه بین کارکردهای اجرایی با کیفیت زندگی و همدلی در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۹
200 - 220
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای نظریه ذهن در رابطه بین کارکرد های اجرایی با کیفیت زندگی و همدلی در کودکان بود. روش پژوهش توصیفی - همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کودکان (دختر و پسر) 8 تا 12 سال شهرستان میبد در سال تحصیلی 1400-1399 بود که تعداد 350 از آنان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسش نامه های همدلی کودکان Auyeung و همکاران (2009)، کیفیت زندگی فرم والدین Varni و همکاران (2001)، کارکرد های اجرایی Coolidge (2002) و تئوری ذهن Hutchins (2012) فرم والدین را تکمیل نمودند. نتایج پژوهش نشان داد که کارکردهای اجرایی بر نظریه ذهن، کیفیت زندگی و همدلی کودکان، تأثیر مستقیم معناداری دارد و هم چنین نظریه ذهن نیز بر کیفیت زندگی و همدلی کودکان، تأثیر مستقیم معناداری دارد. یافته ی دیگر نشان داد که نظریه ذهن، در رابطه بین کارکرد های اجرایی با کیفیت زندگی و همدلی کودکان، نقش واسطه ای دارد. لذا می توان نتیجه گرفت که بهبود کارکرد های اجرایی و تقویت نظریه ذهن می تواند منجر به افزایش کیفیت زندگی و همدلی در کودکان شود.
اثربخشی خود افشایی اساتید بر کم رویی در بین دانشجویان رشته زبان انگلیسی: نقش میانجی امنیت روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
34 - 59
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثر خود افشایی اساتید بر کم رویی دانشجویان رشته زبان انگلیسی با نقش میانجی امنیت روانشناختی می-باشد. این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بوده و با روش پیمایشی انجام گرفت. جامعه آماری شامل دانشجویان رشته زبان انگلیسی دانشگاه-های استان مازندران بود و حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 384 نفر تخمین زده شد. برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه استفاده شد که روایی و پایایی آن با استفاده از آزمون تحلیل عاملی تاییدی و آلفای کرونباخ به تایید رسید. همچنین، برای پاسخ به پرسشهای تحقیق از مدل معادلات ساختاری با نرم افزار لیزرل و جهت سنجش معنی داری از آزمون سوبل بهره گرفته شد. نتایج حاکی از آن است که خودافشایی اساتید و کم رویی دانشجویان دارای همبستگی معنادار اما معکوس هستند. بعلاوه، مشخص شد که خودافشایی اساتید بر کمرویی دانشجویان و نیز امنیت روانشناختی ایشان تاثیر معناداری دارد. همچنین، با توجه به نتیجه آزمون سوبل، مشخص شد که خودافشایی بر کم رویی با نقش میانجی امنیت روانشناختی اثر غیرمستقیم دارد. در نتیجه، با توجه به بیشتر بودن اثر مسیر غیرمستقیم از مسیر مستقیم و نتایج آزمون معناداری می توان گفت وجود متغیر میانجی تاثیر را افزایش داده و نقش میانجی امنیت روانشناختی مورد تایید واقع می شود.
تأثیر بار شناختی برونزاد بر درگیری شناختی و بار شناختی مطلوب دانشجویان: اثر دشواری مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
180 - 201
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه ی حاضر بررسی تأثیر بار شناختی برونزاد بر درگیری شناختی و بار شناختی مطلوب در دانشجویان بود. روش پژوهش از نوع شبه-آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و جامعه آماری شامل دانشجویان دختر مقطع کارشناسی شهرستان اصفهان بود. ابتدا 30 دانشجو به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و تصادفاً به دو گروه آزمایش و کنترل گماشته شدند. برای القاء بار برونزاد از اثر ناسیالی متن استفاده گردید. بدین صورت که در مرحله پیش آزمون، متنی با فونت سیال (خوانا) به هر دو گروه داده شد تا به مدت 10 دقیقه مطالعه کنند. سپس از آنها خواسته شد تا ارزیابی خود را از متن با پاسخ دادن به پرسشنامه بار شناختی (Klepsch et al, 2017) و خرده مقیاس درگیری شناختی (Reeve, 2013) مشخص کنند. در مرحله بعد، متنی موازی با متن پیش آزمون به آزمودنی ها داده شد با این تفاوت که فونت متن گروه آزمایش به صورت کمتر خوانا دستکاری شد. سپس از هر دو گروه خواسته شد تا به پرسشنامه بار شناختی و درگیری شناختی پاسخ دهند. داده های پژوهش با روش MANCOVA تحلیل گردید. نتایج نشان داد تفاوت معناداری به لحاظ درگیری شناختی و بار شناختی مطلوب بین گروه آزمایش و گروه کنترل وجود دارد. از این رو به نظر می رسد حدی از بار برونزاد، با ایجاد درگیری شناختی می-تواند پردازش شناختی مطلوب را در یادگیرندگان برانگیزد.
تجربه زیسته دانش آموزان دختر مهاجر افغانستانی با تاکید بر سرمایه های تحولی درونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تجربه زیسته دانش آموزان دختر مهاجر افغانستانی با تأکید بر سرمایه های تحولی درونی بود. روش پژوهش پدیدارشناسی توصیفی بود و جمعیت شرکت کنندگان شامل ۲۰ دانش آموز دختر مهاجر افغانستانی متوسطه دوم ساکن شهر مشهد و حاشیه های آن به روش گلوله برفی مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. هر مصاحبه حدود ۳۰ دقیقه به طول انجامید. سپس پاسخ ها با روش هفت مرحله ای کلایزی تحلیل شدند. بافته ها حاکی از ۴ مضمون اصلی سرمایه های تحولی درونی شامل منابع هویت مثبت، توانمندی های اجتماعی، پایبندی به ارزش های اخلاقی و در جست و جوی آموختن بود. در مجموع یافته ها بیانگر آن است که دختران دانش آموز افغانستانی دارای سرمایه های درونی مناسبی بودند. تحصیل در مدرسه، حمایت والدین برای ادامه تحصیل، داشتن ارزش های اخلاقی جامعه پسند، انگیزش پیشرفت و تلاش برای ساختن آینده ای بهتر، مشخصه دختران افغانستانی امروز است.
سبک های مقابله ای والدین با هیجان های منفی کودکان: نقش واسطه ای نظم جویی هیجان در والدین دارای فرزند درخودمانده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین سبک های مقابله ای والدین با هیجان های منفی کودکان با توجه به نقش واسطه ای نظم جویی هیجان در والدین دارای فرزند در خودمانیم بود. این پژوهش از نوع توصیفی، از نوع همبستگی بود و جامعه آماری والدین دانش آموزان دارای اختلال درخودماندگی در مدارس کودکان استثنایی شهر بندرعباس در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ بود که 300 نفر تخمین زده شد. با توجه به محدود بودن جامعه در دسترس تمام والدین به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند که از این تعداد 250 نفر در پژوهش شرکت کردند. ابزارهای پژوهش شامل سیاهه سرشت و منش (کلونینجر، 1986)؛ مقیاس مشکلات در نظم جویی هیجانی (گراتز و روئمر، 2004) و مقیاس سبک های مقابله با هیجانات منفی کودکان (فابس، آیزنبرگ و برونزوایگ، 1990) پاسخ دادند. یافته ها نشان داد منش همکاری و خود راهبری، تبیین کننده مثبت نظم جویی هیجانی در والدین دارای فرزند درخودمانده است. سرشت آسیب پرهیزی و پشتکار تبیین کننده های منفی نظم جویی هیجانی و سرشت پاداش وابسته تبیین کننده مثبت نظمجویی هیجانی و همچنین منش خود فرا روی تبیین کننده مثبت سبک های برخورد حمایتی و غیرحمایتی و سرشت آسیب پرهیزی تبیین کننده منفی سبک های حمایتی بود. سرشت پاداش وابسته تبیین کننده منفی سبک های غیر حمایتی و سرشت پشتکار نیز تبیین کننده مثبت سبک های غیر حمایتی بود. هیچ یک از مسیرهای واسطه ای معنی دار نبودند. به طور کلی می توان گفت ویژگی های سرشت و منش والدین می توانند تبیین کننده سبک های مقابله با هیجان های منفی والدین و همچنین نظم جویی هیجان آنها باشند که هر دو نقش مهمی در اجتماعی شدن هیجانی فرزندان دارند.
اثربخشی آموزش تئوری انتخاب بر دشواری تنظیم هیجان، ارضای نیازهای اساسی و علائم داغدیدگی در پسران نوجوان داغدیده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: نوجوانان داغدیده معمولاً گستره وسیعی از ناسازگاری های هیجانی و رفتاری را تجربه می کنند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش تئوری انتخاب بر دشواری تنظیم هیجان، ارضای نیازهای اساسی و علائم داغدیدگی نوجوانان داغدیده انجام شد.
روش: این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی نوجوانان پسر داغدیده تحت پوشش یکی از خیریه های شهر تهران در سال 1401 بودند، که از بین آن ها تعداد 30 نفر با روش در دسترس انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. در گروه آزمایش برنامه تئوری انتخاب در 8 جلسه هفتگی (هر جلسه به مدت 1 ساعت) اجرا گردید اما گروه کنترل این مداخله را دریافت نکرد. برای گردآوری داده ها از فرم اطلاعات دموگرافیک، پرسش نامه های دشواری تنظیم هیجان (گراتز و رومر، 2004)، نیازهای اساسی (سالاری و صاحبی، 1383) و سوگ کودکان و نوجوانان (دایرگرو و همکاران، 2001) استفاده شد. داده ها با تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی در نرم افزار آماری SPSS-26 تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد آموزش تئوری انتخاب باعث کاهش دشواری تنظیم هیجان، علائم داغدیدگی، ارضای نیازهای اساسی و کاهش مؤلفه های نیاز به امنیت، عشق و تعلق، آزادی، قدرت و تفریح در گروه آزمایش شد (05/0>P)، و این تأثیر در مرحله پیگیری پایدار و معنادار بوده است (05/0>P).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه، می توان از آموزش تئوری انتخاب در مراکز درمانی جهت کاهش علائم سوگ، دشواری تنظیم هیجانی و بهبود ارضای نیازهای اساسی نوجوانان داغدیده استفاده کرد.
مقایسه اثربخشی ورزش مغزی و بازتوانی شناختی رایانه ای Captain’s Log بر اجتناب شناختی و کارکرد اجرایی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال یادگیری نوعی اختلال عصبی تحولی است هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش ورزش مغزی و آموزش بازتوانی شناختی رایانه ای Captain's log بر اجتناب شناختی و کارکرد اجرایی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری بود.
روش کار: روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آمون_پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه پژوهش را تمامی دانش آموزان 7 تا 9 سال (پایه های اول و سوم ابتدایی) دارای اختلال یادگیری مراجعه کننده به مراکز اختلال یادگیری شهرستان تنکابن در سال تحصیلی 1402-1401 تشکیل دادند که از بین آنها 45 نفر به صورت در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. گروه اول طی 8 جلسه تحت آموزش ورزش مغزی و گروه دوم طی 15 جلسه بازتوانی شناختی رایانه ای Captain's log قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه کارکردهای اجرایی (BRIEF) و پرسشنامه اجتناب شناختی (CAQ) بود.
یافته ها: یافته های به دست آمده از تحلیل واریانس آمیخته نشان داد، تفاوت معناداری بین گروه ها در مراحل پس آزمون و پیگیری وجود دارد (0/001>P). هر دو روش مداخله موجب کاهش اجتناب شناختی و افزایش کارکرد اجرایی شده اند و میزان اثربخشی در طی زمان دارای ماندگاری اثر بوده است. همچنین بین میزان درمان بازتوانی شناختی موثر تر ار ورزش مغزی بر اجنتاب شناختی و کارکرداجرایی بود (0/001>P).
نتیجه گیری: به طور کلی نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد هر دو روش مداخله بر اجتناب شناختی و کارکرد اجرایی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری موثر است.
مقایسه شاخص های عملکردهای اجرایی، فاکتورهای التهابی و استرس اکسیداتیو در افراد تحت درمان نگه دارنده با متادون و بوپرونورفین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: متادون و بوپرنورفین به عنوان دو داروی انتخابی در مراکز و کلینیک های ترک اعتیاد هستند که به طور گسترده مورد استفاده قرار می گیرند. بدین منظور مطالعه ای حاضر با هدف بررسی عملکردهای اجرایی در افراد معتاد تحت درمان با متادون و بوپرنورفین و مقایسه آن با افراد سالم انجام شد.
روش کار: به منظور اجرای این مطالعه از مراجعه کنندگان به مراکز ترک اعتیاد خراسان جنوبی استفاده شد، شرکت کنندگان به سه گروه 30 نفری (گروه تحت درمان با بوپرنورفین، گروه تحت درمان با متادون و گروه شاهد) تقسیم شدند. عملکردهای اجرایی در هر گروه ارزیابی شد. همچنین سطح سرمی مالون دی آلدهید، ظرفیت تام آنتی اکسیدانی و فریتین نیز اندازه گیری شد.
یافته ها: نتایج نشان داد عملکردهای اجرایی افراد تحت درمان با بوپرنورفین و متادون نسبت به گروه شاهد به طور معناداری کاهش یافته بود، سطح سرمی فریتین در گروه شاهد و متادون بیشتر از گروه تحت درمان با بوپرنورفین بود، سطح سرمی مالون دی آلدهید در گروه تحت درمان با متادون نیز به طور معناداری بیشتر از گروه سالم بود و سطح سرمی ظرفیت تام آنتی اکسیدانی در گروه تحت درمان با متادون به طور معناداری بیشتر از گروه تحت درمان با بوپرنورفین بود.
نتیجه گیری: بوپرنورفین و متادون سبب القا استرس اکسیداتیو، کاهش سطح سرمی فریتین و کاهش عملکردهای اجرایی می گردند. باید توجه داشت که این داروها به طور طولانی مدت مورد استفاده قرار می گیرند و ممکن است در طولانی مدت نسبت به مواد افیونی شرایط استرس اکسیداتیو، التهابی و حتی عملکردهای اجرایی افراد معتاد را بهبود بخشند.
تصمیم گیری ادراکی در موقعیت های واقع گرایانه با تلفیق شواهد بصری و نشانه های اجتماعی: مدل رانش انتشار به عنوان ابزار تحلیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تازه های علوم شناختی سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۱)
124 - 139
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در موقعیت های واقع گرایانه، تصمیم گیری ها عمدتاً بر اساس ترکیبی از اطلاعاتی که از منابع مختلف به دست می آیند، صورت می گیرد. هدف اصلی این مطالعه، بررسی تأثیرات اطلاعات اجتماعی بر تصمیم گیری در حضور شواهد حسی، و مطالعه نحوه وقوع این تأثیرات بود.
روش کار: در پژوهش حاضر با استفاده از آزمون تصمیم گیری ادراکی، آزمایشی در مورد تصمیم گیری در حضور شواهد حسی و اجتماعی طراحی شد، تا با استفاده از آن، تأثیرات اجتماعی هنجاری به حداقل رسد و تنها بر تأثیرات اجتماعی اطلاعاتی تمرکز شود. معناداری تحلیل های رفتاری با استفاده از آزمون های آماری انجام شد و مدل رانش انتشار تعمیم یافته برای بررسی چگونگی فرایند تصمیم گیری استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان می دهند که اطلاعات اجتماعی به طور قابل توجهی دقت تصمیم گیری شرکت کنندگان را افزایش می دهد، حتی زمانی که شرکت کنندگان اطلاعات را از شرکای با دقت پایین دریافت می کنند. افزایش صحت شرکت کننده به طرز چشمگیری با میزان درستی اطلاعات اجتماعی دریافت شده (از شریک با صحت بالاتر نسبت به شریک با صحت پایین تر) افزایش می یابد، در حالی که قطعیت شریکان تأثیر چندانی روی این بهبود نمی گذارد. در آنالیزهای مربوط به مدل رانش انتشار از مقایسه داده های مربوط به آزمایش مرجع و داده های همراه با اطلاعات اجتماعی، در یافتیم تمام پارامترهای تصمیم گیری از جمله پارامترهای آستانه تصمیم، نقطه شروع و نرخ رانش به صورت معناداری متفاوت هستند و آستانه تصمیم و نقطه شروع در آزمایشات همراه با اطلاعات اجتماعی بیشتر از حالت مرجع و نرخ رانش کمتر از حالت مرجع است، اما تفاوت های دقت میان مواجهه با شرکای با دقت بالا و پایین عمدتاً تحت تأثیر پارامتر نقطه شروع قرار دارند.
نتیجه گیری: در آخر، این مطالعه در پژوهش های مرتبط با تصمیم گیری، رفتار انسانی و بهبود کیفیت تصمیم گیری ها مفید است و به ما در درک بهتر اثر اطلاعات اجتماعی بر فرایند تصمیم گیری افراد کمک می کند.
تشخیص بیماری آلزایمر با شبکه عصبی کانولوشنی از تصویربرداری تشدید مغناطیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تازه های علوم شناختی سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۱)
140 - 154
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این مقاله روشی جدید برای تشخیص بیماری آلزایمر بر اساس ویژگی های تصاویر تصویربرداری تشدید مغناطیسی (MRI) ارائه می کند. تصاویر MRI با حداقل 3 تسلا و ضخامت 3 میلی متر برای تعیین پلاک های پیری و کلاف های مارپیچی ثبت می شود.
روش کار: ویژگی های تصاویر MRI مانند آتروفی لوب گیجگاهی میانی، حجم ماده سفید، حجم ماده خاکستری، مایع مغزی نخاعی و عدم تقارن تعیین می شود. افراد به سه گروه افراد سالم، بیماران خفیف و شدید تقسیم شدند. عدم تقارن و میانگین آتروفی لوب گیجگاهی با پیشرفت بیماری آلزایمر افزایش می یابد، زیرا میزان آسیب به لوب گیجگاهی در تصاویر MRI بیماری آلزایمر افزایش یافته است.
یافته ها: صحت نتایج شبکه عصبی Elman با ویژگی های استخراج شده از تصاویر MRI با صحت نتایج شبکه عصبی کانولوشنی مقایسه می شود. صحت نتایج با ترکیب ویژگی ها در افراد سالم 82/5 درصد بود. در بیماران آلزایمر خفیف 86/5 درصد و در بیماران آلزایمر شدید 94/5 درصد است.
نتیجه گیری: بالاترین صحت نتاج در گروه بیماران مبتلا به آلزایمر شدید و مناسب ترین ویژگی در بین ویژگی های تصاویر MRI، میزان آتروفی لوب گیجگاهی داخلی است. استفاده از شبکه عصبی کانولوشنی نشان می دهد که صحت نتایج در گروه سالم 98 درصد، در گروه خفیف 97/7 درصد و در گروه بیماران شدید 97/5 درصد است. این نتایج نشان می دهد که عملکرد شبکه عصبی کانولوشنی در مقایسه با شبکه عصبی Elman دارای صحت نتابج بیشتری است.
مدل ساختاری نقش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با میانجی گری ادراک استعاری زمان در پیش بینی رفتار پرخطر نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تازه های علوم شناختی سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۱)
173 - 184
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در تنظیم شناختی هیجان و رفتارهای پرخطر در نوجوانان ادراک زمان نقش بازی می کند. از این رو، هدف این مطالعه تعیین روابط ساختاری بین تنظیم شناختی هیجان با رفتار پرخطر نوجوانان با نقش میانجی ادراک استعاری زمان بود.
روش کار: روش این مطالعه همبستگی به روش معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل نوجوانان شهر تهران از مهر 1401 تا خرداد 1402 بود. بدین منظور، از بین نوجوانان شهر تهران به صورت نمونه گیری در دسترس 400 نفر انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه های خطرپذیری نوجوانان، ادراک استعاری زمان و تنظیم شناختی هیجان را تکمیل کردند. برای تحلیل داده های توصیفی از نرم افزارSPSS-26 و برای ارزیابی دستیابی به مدل برازش شده از نرم افزار AMOS-8.8 استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد؛ مدل مورد مطالعه از برازش مناسب برخوردار است و مدل تحلیلی رابطه بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با رفتار پرخطر نوجوانان با نقش میانجی ادراک استعاری زمان معنادار است. از طرفی، با افزایش راهبرد تنظیم شناختی هیجان منفی، ادراک استعاری زمان نوجوانان کمتر می شود و همچنین با افزایش راهبرد تنظیم شناختی هیجان مثبت، ادراک استعاری زمان نوجوانان بیشتر می شود.
نتیجه گیری: بر این اساس می توان نتیجه گرفت؛ در تنظیم شناختی هیجان نوجوانان با رفتارهای پرخطر آنها، درک زمان به صورت استعاری می تواند نقش میانجی بازی کند. از این رو، روان شناسان رشدی که در حوزه نوجوانی مطالعه می کنند، باید به درک زمان به صورت استعاری همراه با تنظیم شناختی هیجان و مولفه های آن توجه کنند.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سبک های مقابله ای، تحمل پریشانی و باورهای فراشناختی در افراد وابسته به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
195 - 220
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر سبک های مقابله ای، تحمل پریشانی و باورهای فراشناختی در افراد وابسته به مواد مخدر بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مردان وابسته به مواد مخدر مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد شهر تهران در سال 1402 بود. از این بین، 40 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه مقابله چندبعدی، مقیاس تحمل پریشانی و پرسشنامه باورهای فراشناختی را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. درمان پذیرش و تعهد در 8 جلسه 90 دقیقه ای با فراوانی دو جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود داشت و درمان پذیرش و تعهد باعث کاهش سبک های مقابله ای هیجان مدار و اجتنابی و باورهای فراشناختی ناکارآمد و باعث افزایش سبک های مقابله ای مسئله مدار و تحمل پریشانی در افراد وابسته به مواد مخدر شد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش حاکی از اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر بهبود سلامت روانی افراد وابسته به مواد مخدر بود. از آنجایی که این افراد از نظر روانی آسیب پذیر هستند، لازم است تدابیری در جهت ارتقای سلامت روان شناختی آنها اتخاذ شود.
مقایسه سبک های دلبستگی، ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی و سلامت اجتماعی در افراد وابسته به مواد و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
333 - 351
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه سبک های دلبستگی، ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی و سلامت اجتماعی در افراد وابسته به مصرف مواد و افراد بهنجار بود. روش: پژوهش حاضر علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز درمانی اقامتی و افراد بهنجار در شهر مرودشت در سال 1402 بود. از این بین، 106 نفر در دو گروه افراد وابسته به مواد (53 نفر) و افراد بهنجار (53 نفر) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های سبک های دلبستگی، ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی و سلامت اجتماعی پاسخ دادند. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که افراد بهنجار از دلبستگی ایمن بالاتری نسبت به افراد وابسته به مصرف مواد برخوردار بودند. افراد وابسته به مصرف مواد سبک های دلبستگی ناایمن اجتنابی و دوسوگرایی بیشتر؛ میزان کمتری از ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی در سه بعد خودمختاری، شایستگی و ارتباط، و سلامت اجتماعی پایین تر در چهار بعد شکوفایی، همبستگی، پذیرش و مشارکت نسبت به افراد بهنجار داشتند. نتیجه گیری: سبک های دلبستگی در کنار عدم ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی از عوامل زمینه ساز در گرایش و ابتلا به اعتیاد به مواد مخدر می باشد و سطوح پایین تر سلامت اجتماعی در بین افراد وابسته به مصرف مواد نسبت به افراد بهنجار از نشانه ها و پیامدهای اعتیاد به مواد مخدر می باشد.
The Effectiveness of Family Empowerment on Psychological Disturbance and Emotional Expression in Adolescents with Substance Dependent Parents(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۶, Issue ۲ - Serial Number ۱۶, Spring ۲۰۲۳
19 - 32
حوزه های تخصصی:
The aim of this study was to determine the effectiveness of family empowerment with socio-emotional learning on psychological trauma and emotional expression in adolescents with parents with substance abuse. The method of the present study was a quasi-experimental with a pre-test-post-test design and a control and follow-up group. 30 of them were purposefully selected and randomly assigned to experimental and control groups. Research data were collected using the Depression, Anxiety and Stress Scale (DASS-21) by Lovibond & Lovibond (1995) and the King & Emmons (EEQ) Emotional Expression Questionnaire (1990) and analyzed by repeated measures analysis of variance. Were analyzed. The results of the present study showed that family empowerment on emotional expression and depression, anxiety and stress of adolescents with dependent parents was effective (P <0.01) and this effectiveness is stable in quarterly follow-up (P <0.01). According to the results of the present study, it can be concluded that family empowerment learning program is one of the effective treatments for psychological trauma and emotional expression of adolescents
اثربخشی طرحواره درمانی بر تحمل ابهام و ناگویی هیجانی زنان مطلقه مراجعه کننده به بهزیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ دی ۱۴۰۲ شماره ۱۰ (پیاپی ۹۱)
۱۱۸-۱۰۹
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر تحمل ابهام و ناگویی هیجانی زنان مطلقه مراجعه کننده به بهزیستی بود. روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری را کلیه زنان مراجعه کننده به بهزیستی شهر تبریز در شش ماهه دوم سال 1402-1401 تشکیل دادند که از بین آنها تعداد 40 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگذاری شدند. قبل و بعد از مداخله طرحواره درمانی برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های تحمل ابهام نوع دوم (MSTAT II) مکلین (1993) و ناگویی هیجانی تورنتو (20-TAS) تیلور و همکاران (1997) استفاده شد و برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون تحمل ابهام و ناگویی هیجانی در دو گروه آزمایش و کنترل در سطح 05/0 تفاوت معناداری وجود دارد. از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که طرحواره درمانی در افزایش تحمل ابهام و همینطور کاهش ناگویی هیجانی موثر بوده است.
بررسی تاثیر فرهنگ سازمانی بر عملکرد وچابکی سازمان با توجه به نقش میانجی تعهد کارکنان در شرکت های تولیدی کوچک و متوسط شهر یزد
حوزه های تخصصی:
هدف بررسی تاثیر فرهنگ سازمانی بر عملکرد وچابکی سازمان با توجه به نقش میانجی تعهد کارکنان در کارشناسان شرکت های تولیدی کوچک و متوسط شهر یزد بود. روش انجام این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی وطرح پژوهشی در زمره طرحهای توصیفی و از نظر هدف، در قالب پژوهش های کاربردی بود. در این پژوهش متغیر فرهنگ سازمانی توسط پرسشنامه استاندارد دنیسون (2000) که شامل 12 مولفه و 60 سوال و متغیر چابکی سازمانی توسط پرسشنامه شریفی و ژانگ (1999) با 15 گویه و تعهد سازمانی از پرسشنامه استاندارد آلن و میر (1990)که با 24 سوال و در قالب سه مولفه تعهد مستمر، تعهد عاطفی و تعهد هنجاری بودند و متغیر عملکرد سازمانی با پرسشنامه هرسی و گلداسمیت اندازه گیری شد. نمونه مورد بررسی 205 نفر از کارشناسان شرکت های تولیدی که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و روش تعیین تعداد نمونه جدول مورگان بود. برای توصیف ویژگی های نمونه شاخص های توصیفی میانگین، انحراف معیار و برای تحلیل استنباطی از نرم افزار spss , pls استفاده شد و نتایج حاصل از تحقیق، تایید فرضیه های را نشان داد.
نقش سه گانه تاریک شخصیت در ابعاد مقابله دینی با میانجی گری تصور از خدا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سه گانه تاریک شخصیت در تبیین ابعاد مثبت و منفی مقابله دینی با میانجی گری تصوّر از خدا انجام گرفت. شرکت کنندگان این پژوهش 311 نفر (151 مرد و 160 زن) بودند که به روش نمونه گیری در دسترس، به مقیاس های سه گانه تاریک شخصیت، تصوّر از خدا و مقیاس کوتاه مقابله دینی پاسخ دادند. در این پژوهش برای تحلیل داده ها از روش هم بستگی، مدل یابی علّی، تحلیل رگرسیون تک متغیره و چند متغیره استفاده شد. یافته ها از هم بستگی میان متغیرهای پژوهش حکایت داشت. همه ی سه گانه تاریک و همه خرده آزمون هایش با مقابله دینی منفی و تصوّر منفی از خدا رابطه داشتند. هم چنین ماکیاولیانیسم و سایکوپاتی با تصوّر مثبت از خدا و خودشیفتگی و تصوّر مثبت از خدا رابطه داشتند. در برازش مسیر های مدل معلوم گردید که مسیر مستقیم سه گانه تاریک به مقابله دینی منفی معنادار نیست و مسیر سه گانه تاریک به تصوّر از خدا و تصوّر از خدا به مقابله دینی منفی معنادار است. بر این اساس نقش میانجی گری تصوّر از خدا برای رابطه میان سه گانه تاریک و مقابله دینی منفی تایید گردید. بنابراین می توان نتیجه گرفت سه گانه تاریک می تواند از طریق تصوّر از خدا در راهبرد منفی مقابله ی دینی نقش آفرینی کند.