فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۹۲۱ تا ۵٬۹۴۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم تابستان (تیر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
521-532
حوزه های تخصصی:
زمینه: طبق پژوهش های انجام شده ادراک استرس تحصیلی یک متغیر مؤثر در سلامت روانشناختی نوجوانان است، از سوی دیگر طرحواره درمانی یکی از درمان های نسل سوم است که روش مناسبی برای درمان اختلال های روانشناختی از نظر کارآمدی و هزینه درمانی می باشد، اما پژوهش های کمی در مورد تأثیر این درمان بر ادراک استرس تحصیلی انجام شده است. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی طرحواره درمانی گروهی بر کاهش ادراک استرس تحصیلی در دانش آموزان بود، اما ابتدا رابطه متغیر مزاحم شیوه های والدگری مادران با ادراک استرس تحصیلی دانش آموزان بررسی و کنترل شد. روش: این پژوهش مطالعه ای نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه دهم دبیرستان های شهر تهران بود که در سال تحصیلی 98-97 مشغول به تحصیل بودند. از بین این افراد با شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای 300 نفر و از بین آنها 30 نفر بر اساس معیارهای ورود انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایش طی شانزده جلسه یک ساعته طرحواره درمانی گروهی دریافت کردند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه ادراک استرس تحصیلی بدیاوی و گبریل (2015) و پرسشنامه شیوه های والدگری بامریند (1991). برای بررسی ارتباط بین متغیرهای کمی از نرم افزار SPSS16 و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد. یافته ها: در پس آزمون بین دو گروه آزمایش و گواه از نظر ادراک استرس تحصیلی با کنترل شیوه های والدگری تعامل معنی دار وجود داشت. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از تحقیق نشان داد طرحواره درمانی گروهی در کاهش ادراک استرس تحصیلی دانش آموزان در طول زمان مؤثر بود. بنابراین می تواند جزء برنامه های مداخلاتی مراکز مشاوره ی وابسته به آموزش و پرورش در نظر گرفته شود.
بررسی ابعاد شناختی هیجانی شخصیت و نیمرخ روانی بیماران سایکوتیک ناشی از مصرف شیشه و مقایسه آن با افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم تابستان (تیر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
533-536
حوزه های تخصصی:
زمینه: یکی از مهمترین مباحث در زمینه وابستگی و سوء مصرف مواد فرآیندهای شناختی هیجانی در مصرف کنندگان می باشد. این بدین دلیل است که سوء مصرف باعث آسیب های بلند مدت مغزی در این قربانیان می شود. در حقیقت، اعتیاد به مواد یک فرآیند پیچیده ذهنی است که فاکتورهای شناختی، هیجانی و زیستی را درگیر می کند. هدف: این پژوهش با هدف بررسی ابعاد شناختی هیجانی نظریه شخصیت کلونینجر در افراد وابسته به شیشه و مقایسه آنها با افراد عادی انجام شد. روش: این پژوهش یک مطالعه علی مقایسه ای است. در این تحقیق 50 بیمار سایکوتیک ناشی از مصرف شیشه که برای ترک اعتیاد خود به مرکز درمانی کنگره 60 مراجعه کردند و نیز 50 نفر از دانشجویان دانشکده روانشناسی دانشگاه تهران به عنوان گروه کنترل با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و دو پرسشنامه TCI و ASR را پاسخ دادند. داده های استنباطی تفاوت معنادار در سطح 0/001 در ابعاد شخصیت بین دوگروه نشان داد، اما در بعد پشتکار تفاوت معناداری 0/05 بدست نیامد. یافته ها: به وسیله آزمون تحلیل واریانس چند متغیری بررسی شدند و برای تحلیل ارتباط این دو گروه از رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتیجه گیری: این بدان معنی است که بیماران سایکوتیک ناشی از مصرف متامفتامین در ابعاد شناختی هیجانی بجز پشتکار و مؤلفه های نیمرخ روانی از سلامت روانی کمتری نسبت به گروه عادی برخوردارند و تمامی مؤلفه های نیمرخ روانی نیازمند توجه بالینی است
تدوین بسته ارتقای تحمل پریشانی و مقایسه اثربخشی آن با درمان مبتنی بر شفقت بر خودانتقادی، ترس از ارزیابی منفی و اضطراب در زنان مبتلا به سردرد های تنشی مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم تابستان (تیر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
621-634
حوزه های تخصصی:
زمینه: تحمّل پریشانی نقش بسزایی در سلامت روانی و جسمانی دارد؛ با این وجود، تاکنون توسعه مداخلات مختص افزایش تحمل پریشانی کمتر مورد توجه بوده است. همچنین تأثیر مداخلات مبتنی بر شفقت نیز بر ویژگی های روانشناختی افراد مبتلا به بیماری های روان تنی (مانند سردردهای تنشی) کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. هدف: هدف پژوهش حاضر تدوین بسته ارتقای تحمل پریشانی و مقایسه اثربخشی آن با درمان مبتنی بر شفقت بر خودانتقادی، ترس از ارزیابی منفی و اضطراب در زنان مبتلا به سردرد های تنشی مزمن بود. روش: طرح پژوهش حاضر شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان مبتلا به سردردهای تنشی مراجعه کننده به کلینیک های مغز و اعصاب شهر اصفهان در بازه زمانی سه ماهه در تابستان سال 1398 تشکیل می دادند. تعداد 48 زن مبتلا به سردرد های تنشی با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایشی بسته ارتقای تحمل پریشانی (16 نفر) و درمان مبتنی بر شفقت (16 نفر) و یک گروه گواه (16 نفر) به طور تصادفی گمارده شدند. افراد در دو گروه بسته جدید ارتقای تحمل پریشانی که توسط نویسندگان این مقاله طراحی شده و درمان مبتنی بر شفقت گیلبرت (2010) به مدت ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای (هر هفته یک جلسه) مداخلات مربوطه را دریافت کردند، ولی افراد در گروه گواه مداخله ای دریافت نکردند. شرکت کنندگان با استفاده از مقیاس های خودانتقادی (گیلبرت و همکاران، 2004)، ترس از ارزیابی منفی (لیری، 1983) و اضطراب (بک و همکاران، 1998) در مراحل پیش و پس آزمون مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شد . یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که با کنترل پیش آزمون، بسته ارتقای تحمل پریشانی و درمان مبتنی بر شفقت نسبت به گروه گواه موجب بهبود معنادار در میزان خودانتقادی (0/001 > p ، 0/67 = η ، 42/37 = F )، ترس از ارزیابی منفی (0/001 > p ، 0/52 = η ، 23/04 = F ) و اضطراب (0/001 > p ، 0/61= η ، 33/51 = F ) زنان مبتلا به سردردهای تنشی مزمن شدند. همچنین یافته ها نشان داد که بسته ارتقای تحمل پریشانی نسبت به درمان مبتنی بر شفقت به میزان بالاتری منجر به کاهش خودانتقادی در زنان مبتلا به سردردهای تنشی می شود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه، اثربخشی بسته جدید طراحی شده به منظور ارتقای تحمل پریشانی و همچنین درمان متمرکز بر شفقت بر خودانتقادی، ترس از ارزیابی منفی و اضطراب زنان مبتلا به سردردهای تنشی مزمن مورد تأیید قرار گرفتند .
مقایسه اثربخشی گروه درمانی های مبتنی بر ذهن آگاهی و مصاحبه انگیزشی بر خودکارآمدی درد و تحمل پریشانی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم تابستان (تیر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
635-651
حوزه های تخصصی:
زمینه : کیفیت زندگی افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس تحت تأثیر بیماری آنها قرار می گیرد زیرا با مشکلات عصبی بی شماری همراه است، حالی که در بررسی اثربخشی آموزش این نوع از برنامه ها برخودکارآمدی درد و تحمل پریشانی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروز شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و گروه درمانی مصاحبه انگیزشی بر خودکارآمدی درد و تحمل پریشانی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون - پیگیری با گروه گواه بود. جامعه پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس شهرستان بروجن بود که به مرکز شهید وفایی تا سال 1398 مراجعه کرده بودند. از بین 138 نفر بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس، 36 بیمار با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه قرار گرفتند. مداخله گروه درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (کابات زین و همکاران، 1992) در 12 جلسه 90 دقیقه ای وگروه درمانی مصاحبه انگیزشی (دیوید روزن گرین، 2005) در 12 جلسه 90 دقیقه ای در گروه آزمایش اجرا شد. ابزارهای پژوهش، شامل پرسشنامه های خودکارآمدی درد (نیکولاس، 2007) و تحمل پریشانی (سیمونز و گهر، 2005) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار SPSS-22 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد، گروه درمانی ذهن آگاهی و مصاحبه انگیزشی بر افزایش خودکارآمدی درد (0/002 = p ) تأثیر معناداری داشت، همچنین، گروه درمانی ذهن آگاهی و مصاحبه انگیزشی نیز بر افزایش تحمل پریشانی (0/001 = p ) تأثیر معناداری داشت، اما بین اثربخشی گروه درمانی ذهن آگاهی و مصاحبه انگیزشی بر خودکارآمدی درد و تحمل پریشانی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس تفاوت معناداری وجود نداشت. پژوهش حاضر نشان داد گروه درمانی ذهن آگاهی و مصاحبه انگیزشی، میزان خودکارآمدی درد و تحمل پریشانی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس را بهبود می بخشد. بر این اساس، بیماران در فرآیند گروه درمانی ذهن آگاهی و مصاحبه انگیزشی، یاد می گیرند به فرآیند ذهنی از طریق آموزش راهبردهای رفتاری، شناختی و فراشناختی آگاهی یابند، و در این مسیر، میزان تحمل پریشانی و خودکارآمدی درد را بهبود می دهند. نتیجه گیری: اثربخشی گروه درمانی ذهن آگاهی و مصاحبه انگیزشی بر خودکارآمدی درد، تاب آوری، تحمل پریشانی و اجتناب تجربه ای بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس مؤثر است .
نقش پیش بینی کنندگی سبک های دلبستگی در دلزدگی زناشویی زنان متأهل شهر تهران
منبع:
مطالعات و تحقیقات در علوم رفتاری سال سوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶
126 - 117
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش پیش بینی کنندگی سبکهای دلبستگی دلزدگی زناشویی در زوجین متأهل انجام شد. روش انجام پژوهش از نوع مطالعات همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه ی متأهلین مراجعه کننده به خانه های سلامت مناطق 3، 18، 8، 2 و7 شهرداری تهران که حداقل دو سال از زندگی مشترک آنها سپری شده در تابستان و پاییز 1394 بود. نمونه مورد مطالعه شامل225 نفر (119 زن و 106مرد) و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه سبک دلبستگی هازن و شاور و مقیاس دلزدگی زناشویی پاینز است. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه گام به گام استفاده گردیده است. یافته های این پژوهش نشانگر این است؛ بین سبک دلبستگی اجتنابی با دلزدگی زناشویی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد و رابطه ی سبک دلبستگی ایمن با دلزدگی زناشویی معکوس ومعنادار می باشد. همچنین بین دو متغیر سبک دلبستگی دوسوگرا و دلزدگی زناشویی رابطه معنی داری وجود ندارد. در این میان متغیرهای سبک دلبستگی ایمن، اجتنابی، دوسوگرا در تبیین واریانس دلزدگی زناشویی هستند و 48/0 از واریانس و تغییرات دلزدگی زناشویی را تبیین می کنند. یﺎﻓﺘﻪﻫﺎی ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﻣﺆیﺪ ایﻦ اﺳﺖ که هر چه زوجین دارای سبک دلبستگی ایمن بالاتر باشد احتمال عدم دلزدگی زناشویی بالاتر است.
تعیین ارزش پیش بینی کنندگی تست حساسیت پوستی نیاسین برای تشخیص بیماری اسکیزوفرنیا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: این مطالعه برای ارزیابی پاسخ حساسیت پوستی در اثر تماس با محلول نیاسین در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا وگروه کنترل سالم برای بررسی صحت استفاده از این تست در کمک به تشخیص و غربالگری بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع ارزیابی تست های تشخیصی است که در سال 1397 در شهرستان زنجان انجام شد. افراد شرکت کننده در این مطالعه شامل 157 نفر بیمار شناسایی شده مبتلا به اسکیزوفرنیا بودند که اساتید روان پزشکی آن ها را معرفی کرده بودند و همچنین 33 نفر در قالب گروه کنترل غیربیمار وارد مطالعه شدند. با توجه به معیارهای خروج از 157 بیمار تنها 36 نفر وارد مطالعه شدند. کارشناسان غیرمطلع از وضعیت بیمار آزمون حساسیت به نیاسین را با استفاده از محلول متیل نیکونینات (شرکت سیگما آلدریچ با خلوص بالای 99 درصد) با غلظت های گوناگون 0/1، 0/01 و 0/001 مول و به طور جداگانه با در نظر گرفتن بازه های زمانی متفاوت (10،5، 15 و20 دقیقه) انجام دادند. حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت و ارزش اخباری منفی محاسبه و گزارش شد. یافته ها: در 10 دقیقه ، بالاترین دقت آزمون هنگام استفاده از محلول نیاسین0/001 میلی متر گزارش شد (حساسیت = 94 درصد، ویژگی =50 درصد، PPV = 51درصد، و NPV = 94 درصد)؛ در 15 دقیقه، بالاترین دقت آزمون در غلظت 0/01 مشاهده شد (حساسیت = 52 درصد، ویژگی = 77 درصد،79 = PPV درصد، NPV = 77درصد). نتیجه گیری: پاسخ واکنشی پوست در برابر نیاسین در میان افراد دارای تشخیص اسکیزوفرنیا ضعیف و یا خنثی شده است. بنابراین، استفاده از این ماده یک بیومارکر تکمیلی در کمک به تشخیص و غربالگری اسکیزوفرنیا و زمینه مناسبی برای کارهای تحقیقی است.
اثربخشی بازی ویدئویی سازه های من بر انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان بیش فعال ورزشکار
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال بیش فعال/ نقص توجه نوعی اختلال دوران کودکی است که با الگویی مداوم از علائم بی توجهی، بیش فعالی یا تکانش گری نامناسب همراه است که معمولا تا بزرگسالی ادامه دارد. هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بازی ویدئویی سازه های من بر انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان بیش فعال ورزشکار انجام شد . روش: پژوهش از نوع شبه آزمایشی به همراه پیش آزمون، پس آزمون و پیگردی با گروه کنترل بود. جامعه آماری تحقیق ۷۹ دانش آموز ورزشکار بیش فعال/ نقص توجه ۹ تا ۱۶ سال استان لرستان در سال ۱۳۹۹ بودند . از این تعداد ۳۰ دانش آموز به شکل تصادفی انتخاب و در دو گروه ۱۵ نفری کنترل و آزمایش قرار گرفتند. آزمودنی ها با آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین سه بار (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) ارزیابی شدند. همچنین برای آزمون فرضیه، از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، آزمون بنفرونی و نرم افزار spss نسخه ۲۶ در سطح معنی داری ۰/۰۵ استفاده شد. یافته ها: نتایج نمرات انعطاف پذیری شناختی نشان داد که تفاوت معنی داری بین دو گروه در سه مرحله اندازه گیری وجود دارد ( P =۰/۰۰۰۱ ) . نتایج آزمون تعقیبی بنفرونی نیز نشان داد که بین گروه کنترل و آزمایش در مؤلفه های انعطاف پذیری شناختی تعداد طبقات ( =۰/۰۲۷ P ) و خطای درجاماندگی ( P =۰/۰۰۰۱) تفاوت معنی داری وجود دارد، یعنی بازی ویدئویی سازه های من در گروه آزمایش باعث بهبود انعطاف پذیری شناختی شده است؛ ولی در گروه کنترل تغییری در میزان انعطاف پذیری شناختی مشاهده نشده است. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که بازی ویدئویی سازه های من، انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان ورزشکار بیش فعال/ نقص توجه را بهبود می بخشد.
اثربخشی نوروفیدبک در کاهش علائم بیش فعالی/کمبود توجه و پرخاشگری کودکان 7-9 سال
حوزه های تخصصی:
مقدمه: دو پدیده اختلال بیش فعالی/ کمبود توجه و پرخاشگری از رایج ترین مشکلات مربوط به کودکان هستند از این رو ارزیابی اقدامات درمانی مؤثر در این مورد مهم است. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی نوروفیدبک در افزایش توجه و کاهش پرخاشگری کودکان ۹-۷ سال انجام شد. روش: روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. از بین کودکان ۹-۷ سال که در زمستان سال ۱۳۹۸، جهت دریافت مداخلات درمانی به کلینیک روانشناسی کودک و نوجوان بهنود شهر قزوین مراجعه کردند ۳۰ کودک با تشخیص قطعی اختلال به صورت در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. گروه آزمایش طی ۲/۵ ماه به صورت ۲ جلسه هفتگی (در مجموع ۲۰ جلسه) تحت درمان نوروفیدبک قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه پرخاشگری کودکان (شهیم، ۱۳۸۵) و فرم والد پرسشنامه کمبود توجه/ بیش فعالی (کانرز و همکاران، ۱۹۹۹) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس با نرم افزار SPSS نسخه ۲۶ استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون تحلیل کواریانس نشان داد بین میانگین نمرات کمبود توجه (۰/۰۱> P ) و پرخاشگری (۰/۰۱> P ) (پرخاشگری آشکار و رابطه ای) در مرحله پس آزمون بعد از کنترل نمرات پیش آزمون تفاوت معنادار است؛ یعنی درمان نوروفیدبک موجب افزایش توجه و کاهش پرخاشگری (آشکار و رابطه ای) کودکان ۹-۷ سال شده است. نتیجه گیری: با توجه به معنی داری نتایج می توان اثربخشی نوروفیدبک را در کاهش کمبود توجه و پرخاشگری به همه کودکان ۹-۷ ساله تعمیم داد و استفاده از آن را در مراکز درمانی به متخصصان توصیه کرد.
مقایسه فشارزاهای شغلی و تمایل به ترک خدمت بر مبنای لنگرگاه های شغلی در مدیران شرکت انتقال گاز ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش مقایسه فشار زاهای شغلی و تمایل به ترک خدمت بر مبنای لنگرگاه های شغلی در مدیران شرکت انتقال گاز ایران بود. روش: پژوهشی مقطعی که جامعه آماری آن متشکل از کلیه مدیران شرکت انتقال گاز است. 494 نفر از مدیران شرکت با روش نمونه گیری خوشه ای متناسب با حجم انتخاب شده و به پرسشنامه های فشارزاهای شغلی واحد صنعتی (صفارزاده، 1377)، لنگرگاه شغلی (شاین، 1985) و تمایل به ترک شغل (اورایل ی، چ تمن و کالدول، 1991) پاسخ دادند. یافته ها: بین افرادی که لنگرگاه غالب آنها استقلال است در مقایسه با لنگرگاه خدمت تفاوت معنی داری از نظر آماری در میزان فشارزاهای شغلی وجود دارد. به عبارت دیگر فشارزاهای شغلی در لنگرگاه استقلال بالاتر از لنگرگاه خدمت است. علاوه بر آن بین افرادی که لنگرگاه غالب آنها استقلال است در مقایسه با گروه دارای لنگرگاه غالب خدمت، تنوع و مدیریت تفاوت آماری معنی داری در میزان تمایل به ترک خدمت وجود دارد. نتیجه گیری: لنگرگاه شغلی در رضایت شغلی و تمایل به ترک خدمت مدیران نقش به سزایی دارد. پیشنهاد می شود که در سازمان ها بسترهای لازم را جهت فعالیت پویای مدیران در راستای لنگرگاه غالب آنان فراهم آورند.
بررسی عوامل موثر در گرایش زنان به اعتیاد در استان آذربایجان غربی و ارائه ی راهکار: مطالعه ی کمی- کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۲
۴۴-۷
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه طراحی الگوی عوامل موثر در گرایش زنان به اعتیاد در استان آذربایجان غربی و ارائه ی راهکار بود. روش: به این منظور از طرح اکتشافی آمیخته استفاده شد و داده ها طی دو مرحله کیفی و کمی جمع آوری شد. در مرحله نخست مبانی نظری و پژوهش های انجام شده در خصوص عوامل موثر در گرایش زنان به اعتیاد مورد بررسی و تفحص قرار گرفت و با بهره گیری از روش کیفی با 16 نفر از متخصصان و صاحب نظران حوزه اعتیاد به صورت فردی مصاحبه شد. طی سه مرحله کدگذاری داده های کیفی، مقوله های اصلی و فرعی، عوامل موثر در گرایش زنان به اعتیاد و روابط بین آن ها به دست آمد. در مرحله بعد بر مبنای یافته های حاصل از مرحله پژوهش کیفی، پرسشنامه و الگوی اولیه طراحی شد و در نهایت با مشارکت 156 نفر از زنان وابسته به مواد الگوی مذکور آزمون شد. تحلیل داده های کمی به منظور شناخت روابط بین عوامل و تعمیم یافته های مرحله نخست انجام شد و شاخص های برازندگی الگو به منظور بررسی برازش مطلوب داده ها با الگوی مفهومی که پژوهشگر بر اساس یافته های مرحله پژوهش کیفی مفروض دانسته بود، بررسی شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان دهنده 5 مقوله کلی بود که در قالب الگوی پارادایمی{شامل عوامل شناختی (نگرش مثبت به مواد؛ فقدان شناخت نسبت به مواد؛ عدم آموزش بهداشت روانی و عدم شناخت مهارت های زندگی)، عوامل روانی- رفتاری (عوامل روانی؛ هیجانی و شخصیتی)، عوامل اجتماعی (همسالان و همکاران؛ محل زندگی و تحصیل و دسترسی آسان و نارسایی های اجتماعی)، عوامل خانوادگی (اعتیاد اعضا خانواده (والد-خواهر-برادر)؛ از هم گسیختگی خانواده و عوامل ارتباطی-تربیتی خانواده) و عوامل فرهنگی(تبلیغ مصرف مواد؛ فرهنگ مصرف تفننی؛ نبود امکانات تفریحی-آموزشی و ضعف اعتقادات مذهبی)، عوامل موثر در گرایش زنان به اعتیاد و روابط بین ابعاد مختلف آن را منعکس می کردند. در الگو مرحله کمی پژوهش، نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که الگوی ساختاری پژوهش با داده های گردآوری شده برازش دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت عوامل شناختی، روانی، اجتماعی، خانوادگی و فرهنگی در گرایش زنان به اعتیاد از نقش بسزایی برخوردار می باشند و این امر مستلزم ارائه آموزش ها و راهکارهای شناختی، روانی، اجتماعی، خانوادگی و فرهنگی است.
مطالعه کیفی عوامل زمینه ساز خانوادگی و آموزشگاهی رفتار پرخطر مصرف مواد در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۲
۲۴۴-۲۲۵
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مطالعه کیفی عوامل زمینه ساز خانوادگی و آموزشگاهی رفتار پرخطر مصرف مواد در دانش آموزان انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از حیث ماهیت داده ها کیفی از نوع روش زمینه ای استراوس و کوربین (1997) بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه اول و دوم شهر بیرجند در سال تحصیلی 99-1398 بود. تعداد 18 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند (نمونه گیری نظری) و با توجه به ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند. همچنین ﺗﺠﺰیﻪ و ﺗﺤﻠیﻞ داده ها با استفاده روش های کدگذاری باز، محوری و انتخایی صورت گرفت. یافته ها: در تجزیه و تحلیل در مرحله کدگذاری باز 101 کد شناسایی شدند، که در کدگذاری محوری و براساس شباهت موضوعی 13 زیر مقوله و در نهایت در مرحله کدگذاری انتخابی 5 مقوله انگیزه پایین دانش آموز و والدین، جو نامطلوب آموزشگاه، آموزش های نامطلوب در آموزشگاه، همسالان و دوستان نامناسب و وجود قوانین معیوب در آموزشگاه شناسایی شد. نتیجه گیری: مجموعه عوامل زمینه ساز خانوادگی و آموزشگاهی سهم چشمگیری در بروز و تداوم رفتار پرخطر مصرف مواد در دانش آموزان دارند. به نظر می رسد درمانگران، پژوهشگران و مشاوران از یافته های پژوهش حاضر می توانند برای کاهش و پیشگیری از رفتارهای پرخطر مصرف مواد در دانش آموزان استفاده کنند.
رابطه ی حمایت اجتماعی و سرسختی روانشناختی با تاب آوری در زنان دارای همسر وابسته به مواد تحت درمان دارویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۲
۲۶۰-۲۴۵
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ی حمایت اجتماعی و سرسختی روانشناختی با تاب آوری همسران افراد وابسته به مواد تحت درمان دارویی در مراکز ترک اعتیاد شهر زاهدان انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل زنان دارای همسر وابسته به مواد بودند ک ه جه ت درم ان همس ران خود به مراکز ترک اعتیاد خود معرّف شهر زاهدان مراجعه کرده بودند. نمونه ی آماری پژوهش شامل 200 نفر از زنان افراد وابسته به مواد بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه ی حمایت اجتماعی واکس و همکاران (۱۹۸۶)، پرسشنامه ی سرسختی روانشاختی اهواز کیامرثی و همکاران (1377) و پرسشنامه ی تاب آوری کونور و دیویدسون (2003) دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین حمایت اجتماعی و سرسختی روانشناختی با تاب آوری همسران افراد وابسته به مواد تحت درمان رابطه ی مثبت معناداری وجود دارد. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون آشکار کرد که 58 درصد از واریانس تاب آوری همسران افراد وابسته به مواد تحت درمان براساس حمایت اجتماعی و سرسختی روانشناختی قابل پیش بینی است. نتیجه گیری: با توجه به اینکه حمایت اجتماعی و سرسختی روانشناختی با تاب آوری همسران افراد وابسته به مواد تحت درمان رابطه ی مستقیم دارند و می توانند تاب آوری را پیش بینی کنند، می توان برای افزایش تاب آوری خانواده های مواجه با اعتیاد، برنامه ی حمایت اجتماعی این خانواده ها را در اولویت قرار داده و از کلاس های آموزشی برای افزایش سرسختی روانشناختی آن ها استفاده کرد.
تحلیل الگوهای مصرف چندگانه مواد و رفتار جنسی پرخطر و نقش محافظت کننده ایمان مذهبی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۲
۳۵۹-۳۴۱
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت پایش مداوم الگوهای رفتار پرخطر در دانشجویان و شناسایی عوامل محافظت کننده در برابر آن ها، پژوهش حاضر با هدف تحلیل الگوهای مصرف چندگانه مواد و رفتار جنسی پرخطر و نقش محافظت کننده ایمان مذهبی در دانشجویان انجام شد. روش: در یک پژوهش مقطعی، 400 دانشجو (200 نفر از دانشگاه علامه طباطبایی و 200 نفر از دانشگاه رازی کرمانشاه) به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و با استفاده از پرسشنامه های ایمان مذهبی و رفتارهای پرخطر مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش تحلیل طبقه نهفته، آزمون همبستگی پیرسون، آزمون خی دو و تحلیل واریانس یک راهه و با به کارگیری از نرم افزارهای SPSS و Mplus مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تحلیل طبقه نهفته به استخراج یک گروه غیرمصرف کننده و چهار گروه مصرف کننده مواد منجر شد. مصرف کننده سیگار، قلیان و دارو عمده ترین مصرف کنندگان در بین شرکت کنندگان بودند و مصرف کنندگان مواد سنگینی مانند تریاک در اقلیت بودند. رفتار جنسی پرخطر بیشترین میزان شیوع را در بین مصرف کنندگان الکل و گل داشت و ایمان مذهبی بیشترین نقش محافظتی را در برابر مصرف الکل ایفا می کرد. نتیجه گیری: با توجه به الگوهای متفاوتی از رفتار پرخطر که در بین دانشجویان شایع است، مداخلات طراحی شده باید با این الگوها متناسب باشد تا بتواند بیشترین اثربخشی را داشته باشد. همچنین، تقویت ایمان مذهبی با برنامه های مختلف می تواند به کاهش درگیری دانشجویان در رفتارهای پرخطر منجر شود.
اثر آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر ویژگی های الکتروانسفالوگرافی و عملکرد ورزشی بازیکنان گلبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر ویژگی های الکتروانسفالوگرافی و عملکرد ورزشی بازیکنان گلبال انجام شد. در یک طرح نیمه آزمایشی، 27 ورزشکار به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش طی 8 جلسه هفتگی 120 دقیقه ای تحت مداخله کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. قبل و بعد از مداخله، سیگنال های مغزی با چشمان بسته از نواحی Cz، O1، Fz، F3 و F4 ثبت شد. همچنین از دو مهارت دقت شوت و جهت یابی برای سنجش عملکرد ورزشی استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس آمیخته نشان داد که گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل تغییر معنادار و افزایشی در امواج تتا، آلفا، SMR و بتا داشته است. همچنین عملکرد ورزشی بازیکنان گلبال بهبود یافته است. براساس یافته های این مطالعه، به نظر می رسد آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی علاوه بر ارتقای عملکرد ورزشی، باعث ایجاد سازگاری هایی در دستگاه عصبی شود.
مدل علّی انگیزه تحصیلی بر اساس خودشکوفایی و خودتنظیمی با میانجیگری معنای تحصیلی در شرایط پاندمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۹) مجموعه مقالات کووید- ۱۹
354 - 372
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف، ارائه مدل علّی انگیزه تحصیلی براساس خودشکوفایی تحصیلی، خودتنظیمی با میانجیگری معنای تحصیلی در دانش آموزان مدارس مقطع متوسطه در شرایط پاندمی کرونا انجام شد. روش پژوهش: روش این مطالعه مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه شهر تهران در سال 1398 تشکیل می دادند که از میان آن ها، تعداد 485 نفر (در مدل یابی معادلات ساختاری تعیین حجم نمونه می تواند بین ۵ تا ۱۵ مشاهده به ازای هر متغیر اندازه گیری شده تعیین شود) با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه انگیزه تحصیلی هارتر (1981)، خودشکوفایی تحصیلی جونز و کراندال (1968)، پرسشنامه خودتنظیمی پینتریچ و همکاران (1991) و پرسشنامه معنای تحصیلی هندرسون-کینگ و اسمیت (2006). به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل معادلات ساختاری و نرم افزار SPSS-V23 و Lisrel-V8.8 استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که خودشکوفایی تحصیلی بر انگیزه تحصیلی دانش آموزان تاثیر مثبت و معناداری دارد (58/0=β، 001/0>P) و بین معنای تحصیلی و انگیزش تحصیلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (86/0=β، 001/0>P). همچنین بین هیجان های پیشرفت با انگیزش تحصیلی در دانش آموزان رابطه وجود دارد (54/0=r، 001/0>P) و خودشکوفایی تحصیلی، خودتنظیمی بر انگیزه تحصیلی با میانجیگری معنای تحصیلی در دانش آموزان مقطع متوسطه تاثیر دارد (001/0>P). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که خودشکوفایی تحصیلی، خودتنظیمی بر انگیزه تحصیلی با میانجیگری هیجان های پیشرفت در دانش آموزان مقطع متوسطه تاثیر دارد.
تاثیر آموزش ذهن آگاهی بر بلوغ عاطفی دختران در دوره بلوغ
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۲
147 - 165
حوزه های تخصصی:
با توجه به این که از بین دوره های مختلف زندگی انسان، دوران کودکی و نوجوانی از مهم ترین و حساس ترین مراحل زندگی هر فرد به شمار می رود از این رو هدف پژوهش حاضر " تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر بلوغ عاطفی دختران دردوره بلوغ" بود. روش پژوهش نیمه تجربی و طرح انتخابی برای اجرا نیز طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دختران پایه متوسطه اول شهر تهران در سال تحصیلی 98-1399 تشکیل می دادند. 30 نفر از این افراد با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند (15 نفر برای هر گروه). گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش ذهن آگاهی به شیوه گروهی شرکت کردند، در حالی که گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس های بلوغ عاطفی سینگ و بهارگاوا (1974) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و با آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین میانگین نمرات گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد و نتیجه گیری می کنیم که آموزش ذهن آگاهی به طور معناداری در افزایش بلوغ عاطفی دختران نوجوان مفید بوده است.
اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر طرحواره درمانی بر بهزیستی روان شناختی و تمایزیافتگی خود در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت اجتماعی سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
149 - 164
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدفشناسایی اثر آموزش گروهی مبتنی بر طرحواره بر بهزیستی روان شناختی و تمایزیافتگی خود دانشجویان دختر انجام پذیرفت. پژوهش در چارچوب طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون_پس آزمون با گروه گواه اجرا گردید. جامعه آماریپژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر کارشناسی 18 تا 21 سال ساکن در خوابگاه چمران تهران در سال 1396 بود که از بین آن ها 30 نفر به صورت نمونه دردسترس انتخاب گردیده و به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. جهت گرداوری اطلاعات در این پژوهش از پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ( PWBS ) و پرسشنامه خودمتمایزسازی اسکورون و اسمیت(2003) استفاده شد و مطابق با طرح، آزمودنی ها در دو مرحله قبل و بعد از اجرای آموزش گروهی به سنجش درآمدند. برنامه اجرایی به مدت 11 جلسه آموزش گروهی 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد اما گروه گواه، آموزشی دریافت نکرد. جهت تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شده و یافته ها حاکی از آن بود که طرحواره درمانی باعث افزایش معنادار بهزیستی روان شناختی و شش مولفه آن یعنی پذیرش خود، ارتباط مثبت با دیگران، خودمختاری، تسلط بر محیط، هدف مندی در زندگی و رشد شخصیشده است. همچنین این برنامه منجر به تفاوت معنادار گروه ازمایشی نسبت به گروه گواه در خودمتمایز یافتگی شد. نتیجه پژوهش تائید کننده اثربخشی طرحواره درمانی در اصلاح طرحواره های ناسازگار بوده و قادر است جوانان دانشجورا در حفظ استقلال و تنظیم هیجان و رفتار خود یاری نماید. این برنامه همچنین به واسطه تقویت تسلط افراد بر طرحواره های خود در بهبود شاخصه های بهزیستی روان شناختی آنها موثر بوده و می تواند به عنوان الگویی ثمربخش در مشاوره روان شناختی دانشجویان مورد استفاده قرار بگیرد.
احساس استیگمای وابستگان در بستگان درجه یک و درجه دو افراد ناتوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت اجتماعی سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
197 - 210
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این مقاله با هدف تحلیل عاملی تائیدی و اکتشافی مشخصه های روانسنجی پرسشنامه همدلی تورنتو و تطبیق آن با زبان فارسی ارائه شده است. مقاله حاضر بصورت یک مطالعه توصیفی، کاربردی و از نوع همبستگی بوده و با هدف توسعه ای-روانسنجی نگارش شده است. جامعه آماری شامل 400 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شهرستان گرمسار می باشد که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. داده ها با روش تحلیل عاملی اکتشافی و تائیدی تحلیل شده و روایی و پایایی آن با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Lisrel بررسی شد. یافته ها نشان داد که پرسشنامه با ضریب اعتبار کل 59/0 دارای پایایی متوسط و KMO با مقدار 702/0 از کفایت مناسبی برخوردار است. این مقاله مبتنی بر سه مطالعه مختلف می باشد که تفاوت آن ها در تعداد عوامل تشکیل دهنده پرسشنامه همدلی تورنتو می باشد و مطالعه سوم با تلفیق دو مطالعه اول، شامل یک عامل کلی مرتبه اول و پنج عامل مرتبه دوم می باشد. شاخص های برازش به دست آمده بیانگر برازش مناسب مدل می باشند. پایایی نمره کل در روش آلفای کرونباخ 92/۰ و در روش بازآزمایی 88/۰ می باشد، که ضرایب پایایی بسیار مناسبی هستند. پرسشنامه همدلی تورنتو به منظور حذف تنوع در ارزش گذاری در مولفه های همدلی و ایجاد یک نسخه تک مولفه ای با خصوصیات روانسنجی بالا ایجاد شد، بنابراین، این پرسشنامه با 10 آیتم و تبیین 58/96% از واریانس همدلی در جامعه دانشجویان ایرانی تایید شد .
نسخه کوتاه فهرست مقابله با موقعیت های تنیدگی زا: بررسی روان سنجی در بین پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
105 - 120
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پرستاری یک حرفه پرتنش است که می تواند مسائلی را در قلمرو سلامت روان شناختی و جسمانی و همچنین مشکلات رفتاری موجب شود. در بخش انکولوژی، اضافه بار کاری پرستاران و روند صعودی افزایش مبتلایان به سرطان، ضرورت مطالعه کیفیت فشار کاری پرستاران این بخش را سبب می شود. مطالعه حاضر با هدف آزمون ساختار عاملی نسخه کوتاه فهرست مقابله با موقعیت های تنیدگی زا در بین گروهی از پرستاران ایرانی انجام شد. روش: در پژوهش همبستگی حاضر، 151 نفر از پرستاران شاغل در بخش های اونکولوژی دانشگاه علوم پزشکی تهران، به نسخه کوتاه فهرست مقابله با موقعیت های تنیدگی زا پاسخ دادند. به منظور آزمون ساختار عاملی نسخه کوتاه فهرست مقابله با موقعیت های تنیدگی زا در بین پرستاران از روش های آماری تحلیل مؤلفه های اصلی و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. یافته ها: نتایج روش آماری تحلیل مؤلفه های اصلی با استفاده از چرخش وریمکس نشان داد که ساختار عاملی نسخه کوتاه فهرست مقابله با موقعیت های تنیدگی زا در بین پرستاران از چهار عامل هیجان مداری، مسئله مداری، تمرکززدایی و حواس پرتی تشکیل شده است. نتایج در این بخش نشان داد که چهار عامل استخراج شده حدود 18/55 درصد از واریانس نمرات عامل مکنون زیربنایی مقاله را تبیین کردند. علاوه بر این، شاخص های برازش تحلیل عاملی تأییدی بر پایه نرم افزار AMOS نیز وجود عوامل چهار گانه را تأیید کرد. ضرایب آلفای کرانباخ برای چهار عامل هیجان مداری، مسئله مداری، تمرکززدایی و حواس پرتی در بین پرستاران به ترتیب برابر با 83/0، 78/0، 77/0 و 77/0 به دست آمد. نتیجه گیری: درمجموع، نتایج پژوهش حاضر، بر ثبات ساختار عاملی نسخه کوتاه فهرست مقابله با موقعیت های تنیدگی زا و همچنین اعتبار این فهرست برای سنجش سبک ترجیحی پرستاران ایرانی در مواجهه با تجارب تنیدگی زا، تأکید کرد.
پیش بینی گرایش به افکار خودکشی بر اساس سرسختی روانشناختی و تصویر بدنی ادراک شده در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
157 - 170
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بیماری ام اس ماهیت مزمن و پیشرونده ای دارد و بر جنبه های مختلف زندگی فرد اثر می گذارد و از افکار وی تأثیر می پذیرد. هدف پژوهش حاضر پیش بینی گرایش به افکار خودکشی بر اساس سرسختی روانشناختی و تصویر بدنی ادراک شده در بیماران مبتلا به ام اس بود. روش: در این پژوهش توصیفی همبستگی بر اساس جدول مورگان و با روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 306 نفر به عنوان گروه نمونه از جامعه آماری 1500 نفری بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس شهر قم در سال ۱۳۹۹ انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه افکار خودکشی (بک،1961)، سرسختی روان شناختی (لانگ و گولت،1981) و روابط خود - بدن (کش و همکاران، 1987) بودند. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه از طریق نرم افزار 22SPSS انجام شد. یافته ها: داده ها نشان داد گرایش به افکار خودکشی با سرسختی روانشناختی (762/-0=r، 01/0>p) و تصویر بدنی ادراک شده (424/-0=r، 01/0>p) همبستگی معنا دار دارد و سرسختی روانشناختی با بتای 734/0- و تصویر بدنی ادراک شده با بتای 156/0 -در سطح خطای 05/0 قابلیت پیش بینی گرایش به افکار خودکشی را دارند. نتیجه گیری: از نتایج مطالعه می توان چنین احتمال داد که ارتقاء سرسختی روانشناختی در بیماران مبتلا به ام اس، امکان دسترسی به فهرستی از راهبردهای مقابله با فشار رویدادها را می دهد و بهبود ادراک تصویر بدنی، موجب برخورد مسئله مدارانه با مشکلات و حفظ سلامت روان آن ها می شود.