فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۶۲۱ تا ۴٬۶۴۰ مورد از کل ۳۴٬۶۷۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش کیفی حاضر با هدف یافتن مولفه های ضروری مشاوره پیش از ازدواج انجام شد. نمونه ها به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند که شامل سه گروه 10 نفری از مشاوران، زوجین در شرف ازدواج و متاهل (30 نفر) بود. برای هر کدام جلسه گروه متمرکز برگزار شد و داده ها به روش اشتراس و کوربین کد گذاری گردید. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که مولفه های اصلی از دید این سه گروه شامل: «بررسی ارزش ها و نگرش ها، وضعیت اجتماعی و اقتصادی، قواعد خانواده مبدا و مرزبندی با آنان، جذابیت و سلامت جسمی و جنسی و عدم اختلال شخصیت، بلوغ فکری و عاطفی و آموزش مهارت های پیشگیرانه» است. همچنین 31 زیر مولفه نیز شناسایی شد. درخصوص تفاوت در کدگذاری سه گروه، نتایج پژوهش نشان داد «آموزش مهارت های ارتباطی» در گروه مشاوران زیر شاخه «بلوغ عاطفی فرد» در نظر گرفته شده است و در گروه زوجین متاهل و زوجین در حال آشنایی زیرشاخه ی «آموزش های پیشگیرانه قبل از ازدواج». گروه زوجین در حال آشنایی بر بررسی «سلامت جسمی فرد» تاکید داشتند و البته در گروه مشاوران پیشنهاد شد که این مسئله در هنگام ترسیم ژنوگرام خانواده به طور کامل بررسی گردد. گروه زوجین متاهل این مسئله را در اولویت قرار ندادند و بیشتر مسائل اجتماعی و روانی فرد برایشان اهمیت داشت. از نتایج این پژوهش می توان در مشاوره های پیش از ازدواج و یا کارگاه های آموزشی در این زمینه بهره گرفت. با استفاده از این مولفه ها می توان ابتدا تفاوت های زوجین را شناسایی کرد، در مورد مزایا و چالش های احتمالی ناشی از این تفاوت ها به زوجین آگاهی داد و روش های مدیریت این تفاوت ها را به زوجین آموزش داد و آن ها را برای مقابله صحیح با مشکلات دوران زناشویی آماده کرد.
بررسی مقایسه ای اثربخشی درمان راه حل مدار کوتاه مدت و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش تنیدگی تحصیلی نوجوانان مقطع متوسطه اول شهر تهران
حوزههای تخصصی:
مقدمه: استرس تحصیلی یک وضعیت روانشناختی منفی است که با مولفه های شناختی و عاطفی که در بردارد سلامت دانش آموزان را تهدید می کند. هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان راه حل مدار کوتاه مدت و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش تنیدگی تحصیلی نوجوانان مقطع متوسطه اول انجام گرفت. روش : این پژوهش در چهارچوب طرح کارآزمایی بالینی با پیش آزمون و پس آزمون و آزمون پیگیری سه ماهه اجرا شد. از بین دانش آموزان پسر دوره اول مدارس متوسطه منطقه ۱۳ شهر تهران در سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۳۹۸؛ به شکل نمونه گیری هدفمند تعداد ۶۰ نفر انتخاب و توسط مقیاس استرس تحصیلی نوجوانان دون، هو و ژو (۲۰۱۱) بررسی شدند و به صورت تصادفی به ۳ گروه کنترل، گروه درمان راه حل مدار و گروه درمان ذهن آگاهی تقسیم شدند. سپس مداخله بر گروه های آزمایشی انجام شد و پس از پایان سه ماه آزمون پیگیری به عمل آمد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۶ و آزمون های تحلیل کوواریانس و واریانس مختلط تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که هر دو روش درمانی در کاهش تنیدگی تحصیلی دانش آموزان موثر بوده است اما روش ذهن آگاهی (Eta۲=۰/۳۵۷) توانسته است نسبت به روش مداخله راه حل مدار کوتاه مدت (Eta۲=۰/۳۱۸) در کاهش تنیدگی دانش آموزان بهتر عمل کند (۰/۰۵>P). نتیجه گیری: به درمانگران توصیه می شود در کار با دانش آموزان نوجوان دارای تنیدگی تحصیلی از روش های مداخله ای راه حل مدار کوتاه مدت و درمان ذهن آگاهی استفاده کنند و در این رابطه درمان ذهن آگاهی از اولویت درمانی بالاتری برخوردار است.
نظر سنجی فرهنگ سلامت از دیدگاه روحانیون با تمرکز بر بیماری های ناشی از ویروس پاپیلومای انسانی در سال 1397(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
36-47
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: ازآنجایی که روحانیون افراد مورد احترام جامعه هستند و تأثیر زیادی بر پذیرش جامعه در جنبه های مختلف اجتماعی دارند، مطالعه ای با هدف نظرسنجی فرهنگ سلامت از دیدگاه روحانیون با تمرکز بر بیماری های ناشی از ویروس پاپیلومای انسانی (HPV) در سال 1397 انجام شده است.
اثربخشی طرحواره درمانی بر خودانتقادی و خودتنظیمی هیجانی زنان افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۷
219 - 227
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی طرحواره درمانی بر خودانتقادی و خودتنظیمی هیجانی زنان افسرده بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر زنان افسرده در سال 1399 در شهر تهران بودند که به یکی از سه مرکز مشاوره و خدمات روان شناختی در زمستان مراجعه کرده بودند که از میان آن ها تعداد 30 نفر با توجه به مصاحبه ساختار یافته بر مبنای راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی و نمره های بالای 11 در آزمون افسردگی بک به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس افسردگی بک (2001)، مقیاس خودانتقادی تامپسون و زاروف (2004) و پرسشنامه خودتنظیمی هیجانی بوفارد (1998) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیره با نرم افزار SPSS.21 انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که طرحواره درمانی بر خودانتقادی و خودتنظیمی هیجانی در زنان دارای اختلال افسرده تأثیر دارد و خودانتقادی را به طور معناداری کاهش داده و خودتنظیمی هیجانی را افزایش می دهد. بنابراین توجه به طرحواره درمانی نقش مهمی در کاهش خودانتقادی و بهبود خودتنظیمی هیجانی زنان دارای اختلال افسرده دارد.
مقایسه مولفه N170 در شناسایی هیجان چهره در بزرگسالان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه (ADHD) و بزرگسالان بدون اختلال بیش فعالی/ نقص توجه (ADHD) با استفاده از روش ثبت پتانسیل های وابسته به رخداد (ERP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افراد مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی (ADHD) دارای اختلالاتی در روابط عاطفی هستند که می تواند ناشی از مشکلات در پردازش هیجانی باشد. مطالعه حاضر به بررسی همبستگی های عصبی مراحل اولیه پردازش چهره عاطفی در بزرگسالان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه با بزرگسالان بدون اختلال بیش فعالی/ نقص توجه با استفاده از روش پتانسیل وابسته به رویداد(ERP) در مولفه N170 هنگام مشاهده چهره های دارای هیجانات مختلف پرداخته است. روش ها: در مجموع 12 بزرگسال(6 مرد و 6 زن) دارای اختلال بیش فعالی/ نقص توجه با 12 بزرگسال(6 مرد و 6 زن) بدون اختلال بیش فعالی/ نقص توجه بین 20 الی 42 سال مقایسه شدند. شرکت کنندگان در حالی که فعالیت های مغزشان با استفاده از روش پتانسیل وابسته به رویداد ثبت می شد، چهره های دارای هیجانات مختلف را شناسایی می کردند. یافته ها: نتایج نشان داد که مولفه N170 در ناحیه P8 برای چهره خنثی در زنان دارای اختلال نقص توجه/ بیش فعالی و در ناحیه O1 در مردان دارای اختلال نقص توجه/ بیش فعالی نسبت به بزرگسالان بدون اختلال دارای تفاوت معنی دار است. (P<0.05). نتیجه گیری: مطالعه حاضر از این تصور حمایت می کند که افراد مبتلا به ADHD در مراحل اولیه پردازش چهره و هیجان چهره با افراد بدون اختلال متفاوت هستند که می تواند در تعبیر چهره و هیجان آن تاثیرگذار باشد.
تاثیر راهبردهای شناختی بر عملکرد خواندن دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
79 - 91
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تأثیر راهبردهای شناختی بر عملکرد خواندن دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری ویژه بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون–پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری ویژه شهرستان اهر بودند که به مرکز اختلال یادگیری در سال تحصیلی 1400-1399 مراجعه کرده بودند، که تعداد 20 نفر از آنها بصورت تصادفی انتخاب شدند و به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم گردیدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل، آزمون خواندن و نارساخوانی حسینی و همکاران و بسته آموزشی دن راهبردهای شناختی بودند. نتایج تحلیل آماری کواریانس داده ها نشان داد که میانگین نمرات پس آزمون در آزمون خواندن و هم آزمون درک مطلب دو گروه با یکدیگر تفاوت معنی دار داشت. میانگین پس آزمون گروه آزمایش، نسبت به گروه کنترل ارتقاء یافت. بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش راهبردهای شناختی بر خواندن و درک مطلب کودکان دارای اختلال یادگیری ویژه تاثیر مثبت و معناداری دارد. طراحی واجرای برنامه های راهبردی شناختی برای سایر دانش آموزان دارای نارسایی های عصب تحولی و همچنین برگزاری دوره های آموزشی ضمن خدمت راهبرد های شناختی برای معلمان پیشنهاد می شود.
مقایسه اثربخشی برنامه توانبخشی شناختی پارس و پریسا بر کنترل بازداری دانش آموزان دارای نقص توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
119 - 132
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی برنامه توانبخشی شناختی پریسا و پارس بر کنترل بازداری دانش آموز دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و دوره پی گیری 45 روزه بود. تعداد 33 دانش آموز پسر 9 تا 12 ساله مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در سه گروه 11 نفری همتا (دو آزمایشی، یکی کنترل) جایگزین شدند. در هر گروه آزمایشی یکی از برنامه های توانبخشی شناختی پریسا و یا پارس در 14 جلسه 45 دقیقه ای اجرا شد و گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. داده ها برای متغیر کنترل بازداری، توسط آزمون های استروپ و برو- نرو در سه مرحله جمع آوری شدند. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیره، تک متغیره و آزمون تعقیبی بونفرونی داده ها نشان داد که هر دو برنامه در بهبود کنترل بازداری و اکثر مولفه های آن اثربخش بودند. نتایج آزمون پی گیری نشان داد که در بیشتر متغیرها، اثربخشی برنامه های توانبخشی ثبات داشت. لذا با توجه به نتایج پیشنهاد می شود از دو برنامه با توجه به امکانات رایانه و اینترنت در بهبود کنترل بازداری استفاده شود.
اثربخشی برنامۀ آموزش مهارت های حل همیارانۀ تعارضات بین فردی بر هدفگزینی اجتماعی، سبک حل تعارض و سازگاری دختران دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
139 - 161
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه آموزش مهارت های حلّ همیارانه تعارضات بین فردی بر هدف گزینی اجتماعی، سبک های حلّ تعارض و سازگاری دختران دبیرستانی انجام شد. روش: در این پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمونِ با گروه کنترل غیرمعادل و همراه با پیگیری، 50 دانش آموز دختر 17 ساله در دو گروه آزمایش (25 دانش آموز) و کنترل (25 دانش آموز)، قبل و بعد از آموزش به مقیاس اهداف پیشرفت اجتماعی نسخه نوجوان (رایان و شیم)، سیاهه تعارض توماس کیلمن (توماس و کیلمن) و سیاهه سازگاری دانش آموزان با مدرسه (سینها و سینگ) پاسخ دادند. به کمک 7 جلسه و هر جلسه یک ساعت، بسته آموزش مهارت های حلّ همیارانه تعارضات بین فردی، به شیوه گروهی برای گروه آزمایش اجرا شد. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیری نشان داد که در کوتاه مدّت و بلندمدّت برنامه ی آموزش مهارت های حلّ همیارانه ی تعارضات بین فردی در افزایش نمره ی جهت گیری هدف پیشرفت مبتنی بر تحوّل یافتگی اجتماعی، راهبردهای انطباقی حلّ تعارض و ابعاد مختلف سازگاری روان شناختی [42/0=2h ,05/0P< ,57/10=F] و در کاهش نمره ی اهداف مبتنی بر آشکارسازی تحوّل یافتگی اجتماعی و اجتناب از آشکارشدگی تحوّل نایافتگی اجتماعی و همچنین راهبردهای حلّ تعارض ناسازگارانه مبتنی بر رقابتی بودن، اجتنابی بودن و سازش کردن، اثرگذار بود ([51/0=2h ,05/0P< , 73/13 =F]). نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مدیریت همیارانه تعارض نیازمند شمول گام هایی مانند درنظرگرفتن زمان و مکان مقتضی برای بحث پیرامون تعارضات، فهم دیدگاه دیگری با نگرشی غیرقضاوتی و حساسیت نسبت به نیازها و ادراکات دیگران، پیشنهاد هدف های سازگار و تلاش برای دستیابی به نتایج برد برد است.
ارائه الگوی نظام ارزشی دبیرستان های دخترانه دوره دوم متوسطه شهر تهران
منبع:
مطالعات روانشناختی نوجوان و جوان سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶ ویزه نامه تحصیلی)
۳۸۵-۳۷۶
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نظام های ارزشی نقش موثری در بهبود نظام های آموزشی از جمله نظام آموزش وپرورش دارند. بنابراین، هدف این مطالعه بررسی و ارائه الگوی نظام ارزشی دبیرستان های دخترانه دوره دوم متوسطه بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش مدیران و کارکنان دبیرستان های دخترانه شهر تهران در سال تحصیلی 400-1399 به تعداد 2934 نفر بودند که بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه 196 نفر برآورد که این تعداد با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل فرم اطلاعات جمعیت شناختی و پرسشنامه محقق ساخته نظام ارزشی دبیرستان ها (57 گویه ای) بود که روایی محتوایی پرسشنامه با نظر خبرگان تایید و پایایی کل آن با روش آلفای کرونباخ 94/0 محاسبه شد. داده ها پس از گردآوری با ابزارهای فوق با روش تحلیل عاملی اکتشافی در نرم افزارهای SPSS و Smart PLS تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که نظام ارزشی دبیرستان های دخترانه دوره دوم متوسطه دارای 7 مولفه خوداتکایی، جهان گرایی و خیرخواهی، موفقیت، مدیریت، قدرت، امنیت و همنوایی و سنت و انگیزش بود که بار عاملی همه آنها بالاتر از 50/0، میانگین واریانس استخراج شده همه آنها بالاتر از 60/0 و پایایی همه آنها با روش آلفای کرونباخ بالاتر از 70/0 به دست آمد. همچنین، نظام ارزشی دبیرستان های دخترانه بر هر هفت مولفه خوداتکایی، جهان گرایی و خیرخواهی، موفقیت، مدیریت، قدرت، امنیت و همنوایی و سنت و انگیزش تاثیر مستقیم و معنادار داشت (05/0P<). نتیجه گیری: نتایج حاکی از نقش موثر نظام ارزشی دبیرستان های دخترانه دوره دوم متوسطه بر هر هفت مولفه خوداتکایی، جهان گرایی و خیرخواهی، موفقیت، مدیریت، قدرت، امنیت و همنوایی و سنت و انگیزش بود. این نتایج برای متخصصان و برنامه ریزان نظام آموزش وپرورش تلویحات کاربردی بسیاری دارد و آنان بر اساس نتایج این مطالعه می توانند گام موثری در جهت بهبود نظام ارزشی دبیرستان ها بردارند.
اثربخشی درمان مثبت نگر بر آشفتگی روان شناختی و گرایش به اعتیاد در سربازان مصرف کننده مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
185 - 166
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مثبت نگر بر آشفتگی روان شناختی و گرایش به اعتیاد در سربازان مصرف کننده مواد انجام شد. روش: جامعه آماری موردمطالعه شامل تمامی سربازان مصرف کننده مواد شهر کرج بود که از این میان، 30 نفر از سربازانی که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند، با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند که به صورت گمارش تصادفی، ۲ گروه 15 نفره آزمایش و کنترل گزینش شدند که گروه آزمایش، 8 جلسه آموزش روان درمانی مثبت نگر دریافت کرد و گروه کنترل، هیچ مداخله ای دریافت نکرد. شرکت کنندگان با پرسش نامه استعداد اعتیاد وید و همکاران (1992) و پرسش نامه آشفتگی روان شناختی کسلر و همکاران (2003) ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر به وسیله نسخه 23 نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: مقایسه میانگین ها نشان داد مداخله در تغییر نمرات آشفتگی روان شناختی و گرایش به اعتیاد موثر عمل کرده است. تفاوت ها از پس آزمون به پیگیری معنادار نیستند (05/0<P)؛ به این معنا که اثرات درمانی در طول زمان ثبات داشته اند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت آموزش درمان مثبت نگر بر آشفتگی روان شناختی و گرایش به اعتیاد در سربازان مصرف کننده مواد اثربخش بوده است و این اثربخشی در طول زمان ثبات داشته است.
پیش بینی مقاومت در برابر تغییر براساس سبک های دلبستگی و انعطاف پذیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
147 - 168
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات بسیار مهم که افراد با آن مواجه هستند، موضوع مقاومت در برابر تغییر می باشد که زندگی افراد را تحت الشعاع قرار داده و بر جنبه های مختلف آن اثر می گذارد. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی مقاومت در برابر تغییر بر اساس سبک های دلبستگی و انعطاف پذیری شناختی انجام گرفت. این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی کارمندان مرد نیروی انتظامی منطقه 11 شهر تهران در پاییز 1400 می باشد که به روش در دسترس تعداد 167 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار مطالعه شامل پرسش نامه های مقاومت در برابر تغییر اورگ (2003)، سبک دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور (1987) و انعطاف پذیری شناختی (CFI) می باشد. داده ها با کمک آزمون های رگرسیون و همبستگی پیرسون تحلیل شدند. آزمون رگرسیون نشان داد که انعطاف پذیری شناختی و سبک های دلبستگی ناایمن- اجتنابی و ناایمن- دوسوگرا پیش بینی کننده مقاومت در برابر تغییر می باشند. همچنین براساس آزمون همبستگی پیرسون، بین مقاومت در برابر تغییر با سبک دلبستگی ناایمن/ اجتنابی، سبک دلبستگی ناایمن/ دوسوگرا و انعطاف پذیری شناختی رابطه معنی داری وجود دارد. از این رو شناخت و شناسایی عوامل و محرک های موثر بر مقاومت در برابر تغییر می تواند موجب یافتن راه حل های جدید برای درمان و مهم تر از آن پیشگیری شود.
نیازسنجی و ارائه مدل جامع آموزش سلامت روانی واجتماعی خانواده های کارکنان زندان های استان کرمانشاه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
17 - 39
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش نیازسنجی و ارائه مدل جامع آموزش سلامت روانی واجتماعی خانواده های کارکنان زندان های استان کرمانشاه می باشد روش پژوهش حاضر به صورت آمیخته ( کمی-کیفی) و به لحاظ هدف کاربردی است جامعه آماری در بحض کیفی شامل کلیه خبرگان حوزه روانشناسی و مدیریت بودند جامعه آماری در بخش کمی شامل خانواده های تمامی کارکنان زندان های استان کرمانشاه درسال 1399 بود. که با استفاده از صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای 100 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای کسب داده های کیفی از روش دلفی و مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده گردید. جهت تجزیه و تحلیل در بخش کیفی از نرم افزار MAXQDA و فرایند کدگذاری استفاده گردید، و در بخش کمی تحلیل عاملی تائیدی و مدل معادلات ساختاری و نرم افزار SPSS و SMART PLSاستفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که که در شناسایی نیاز های آموزش سلامت روانی واجتماعی خانواده های کارکنان زندان های استان کرمانشاه، تعداد 103 شاخص اولیه بدست آمد که این شاخص ها در 12 عامل کلی و 2 دسته سلامت روانی و سلامت اجتماعی دسته بندی شدند. براساس نتایج مصاحبه و روش دلفی، پذیرش خویشتن خودکنترلی، رشد و توسعه فردی، بهزیستی روانی،بهزیستی هیجانی، کیفیت زندگی، عدالت درک شده، مشارکت اجتماعی، تعلق گروهی، سازگاری اجتماعی، اعتماد اجتماعی، حمایت اجتماعی مهمترین نیاز های آموزش سلامت روانی واجتماعی خانواده های کارکنان زندان های استان کرمانشاه می باشند. برازش مدل جامع آموزش سلامت روانی واجتماعی خانواده های کارکنان زندان های استان کرمانشاه نیز براساس معدالات ساختاری مطلوب گزارش شد.
Psychometric Properties of (Bare) Scale: A Systematic Review Protocol(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۵, Issue ۲ - Serial Number ۱۲, Spring ۲۰۲۲
9 - 16
حوزههای تخصصی:
Background: The Brief Accessibility, Responsiveness and Engagement (BARE) Scale, is a short self-report questionnaire that measures the key behaviors of attachment system. It can be easily administered by both clinicians and researchers of different domains as the dyadic relationship of attachment and mental/physical health has proved by a vast majority of studies. To our knowledge, there is no measure that specifically focuses on couple attachment. Furthermore, we could not find any systematic review and/or meta-analysis which have been conducted to evaluate the psychometric properties of BARE. Methods/design: Two independent reviewers will search comprehensively through relevant databases and also grey literature. Information will be analyzed by means of priori defined criteria by Two of reviewers. Seemingly, data will be extracted from the full texts of included studies based on a set of data extraction form in accordance with the related psychometric information. The methodological quality of studies on the development and validation of BARE will be assessed using consensus-based Standards for the selection of health Measurement Instruments (COSMIN) checklist. Finally, the psychometrics of this tool, will then be analyzed using predefined criteria. Result. Systematic review with meta-analyses involving multidimensional outcomes. Discussion: In this protocol, we have briefly described our method for conducting a systematic review in order to measuring the psychometric properties of BARE. All of reasons call for exploring psychometric properties of BARE discussed comprehensively in introduction. It is a first and crucial step to formulate the recommendations every researcher either a clinician needs in work with couples. Systematic review registration: PROSPERO CRD42020210098
مقایسه اثربخشی زوج درمانی گروهی راه حل محور و زوج درمانی گلاسری بر کیفیت جو عاطفی در همسران آسیب دیده از روابط فرازناشویی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی زوج درمانی گروهی راه حل محور و زوج درمانی گلاسری بر کیفیت جو عاطفی در همسران آسیب دیده از روابط فرازناشویی بود.
روش : پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین دارای روابط فرازناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در محدوده زمانی اسفند 98 تا اردیبهشت 99 بوده اند. نمونه پژوهش شامل 45 زوج مراجعه کننده بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایشی و گواه گمارده شدند. شرکت کنندگان قبل از اجرای مداخلات پرسشنامه کیفیت جو عاطفی را تکمیل کردند. گروه های آزمایش مداخلات زوج درمانی گروهی راه حل محور و زوج درمانی گلاسری را دریافت کردند. در نهایت از هر سه گروه پس آزمون گرفته شد. داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری به کمک نرم افزار SPSSV19 تحلیل شدند.
یافته ها : نتایج نشان داد در همه مؤلفه های کیفیت جو عاطفی بین دو گروه زوج درمانی و گروه گواه تفاوت معنیداری مشاهده شد (01/0>P). همچنین نتایج نشان داد در متغیر کیفیت جو عاطفی، زوج درمانی راه حل محور نسبت به زوج درمانی گلاسری اثربخش تر است.
نتیجه گیری : بر اساس نتایج این پژوهش می توان گفت، استفاده از روش های زوج درمانی راه حل محور و زوج درمانی گلاسری در جو عاطفی همسران آسیب دیده از روابط فرازناشویی اثربخش بوده و آگاهی متخصصان حوزه های مشاوره، روان شناسی و سلامت از این درمان ها می تواند کمک کننده باشد.
بررسی و مقایسه اثر بخشی بسته توانبخشی شناختی پریسا و پارس در بهبود حافظه فعال و نگهداری توجه در کودکان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۷
13 - 23
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین و مقایسه اثر بخشی بسته های توانبخشی شناختی پریسا و پارس در بهبود حافظه فعال و نگهداری توجه کودکان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی بود. پژوهش در قالب طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون انجام گرفت. تعداد 33 دانش آموز 9 تا 12 ساله سوم تا پنجم ابتدایی مبتلا به اختلال نقص توجه /بیش فعالی به روش هدفمند انتخاب و در سه گروه همتا جایگزین شدند. در گروه آزمایش 1 با بسته توانبخشی شناختی پریسا و در گروه آزمایش 2 با بسته توانبخشی شناختی پارس مداخلات توانبخشی در 14 جلسه 45 دقیقه ای انجام شد. گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت ننمود. پس از 45 روز آزمون پی گیری انجام شد. برای اندازه گیری متغیرها از آزمون ان بک و آزمون عملکرد پیوسته استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد که هر دو بسته توانبخشی شناختی پریسا و پارس در بهبود حافظه فعال و نگهداری توجه تاثیر دارند. همچنین داده ها نشان می دهد هر دو بسته توانبخشی تاثیر یکسانی بر مولفه های حافظه فعال و نگهداری توجه دارند ولی بسته توانبخشی شناختی پریسا بر مولفه زمان واکنش متغیر حافظه فعال در دراز مدت اثربخش بوده است.
بررسی ارتباط وضعیت اجتماعی- اقتصادی با وضعیت تغذیه و فعالیت بدنی دانش آموزان شهر قزوین در دوران پاندمی کووید-19
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رفتار غذایی با افزایش خطر ابتلا به بیماری های مزمن ارتباط دارد. با این حال، مطالعات در مورد رفتار غذایی با در نظر گرفتن نقش وضعیت اجتماعی- اقتصادی، اندک است. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط وضعیت اجتماعی- اقتصادی با رفتار غذایی و فعالیت بدنی دانش آموزان شهر قزوین در دوران پاندمی کووید-۱۹ بود. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی و جامعه آماری تمامی دانش آموزان ناحیه ۱ شهر قزوین در سال ۱۴۰۰ بودند. شرکت کنندگان ۱۱۰ نفر از دانش آموزان گروه سنی ۱۳-۱۱ سال بودند که از ۱۶ مرکز آموزشی شهری و روستایی به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته با مؤلفه های وضعیت اجتماعی- اقتصادی، تغذیه برگرفته از پرسشنامه بسامد غذایی و فعالیت بدنی برگرفته از پرسشنامه بین المللی فعالیت بدنی (IPAQ) استفاده شد. همچنین؛ داده های پژوهش با آزمون تی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره با نرم افزار SPSS نسخه ۲۰ در سطح آماری ۰/۰۵ تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج آزمون پیرسون نشان داد، سطح درآمد خانواده با وضعیت تغذیه ای و فعالیت بدنی دانش آموزان ۱۳-۱۱ سال رابطه معناداری دارد (۰/۰۱۱ و ۰/۰۰۳=p). همچنین؛ نتایج نشان داد که وضعیت اجتماعی- اقتصادی والدین، ۵۰ درصد مقدار وزن، قد، فعالیت بدنی و وضعیت تغذیه دانش آموزان را پیش بینی می کند. نتیجه گیری: وضعیت اجتماعی و اقتصادی والدین بر وضعیت تغذیه ای و فعالیت بدنی کودکان تأثیر دارد. با در اختیار قرار دادن نتایج پژوهش به سازمان ها و نهادهای مرتبط به کودکان و نوجوانان استان قزوین می توان خانواده ها را با عوامل مؤثر بر سلامت جسمی فرزندانشان آشنا کرده و به آن ها آموزش داد.
بررسی راهبردهای اثربخش نوجوانان در برخورد با سوگ ناشی از طلاق والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی راهبردهای اثربخش نوجوانان در برخورد با سوگ ناشی از طلاق والدین صورت گرفت. این تحقیق مبتنی بر رویکرد کیفی بوده و با استفاده از طرح پدیدارشناسی به توصیف عمیق موضوع پرداخته است. شرکت کنندگان در این پژوهش 12 نفر از دانش آموزان نوجوان بازه ی سنی 18-14 در سال تحصیلی 1400-1399 متعلق به استان های تهران، اصفهان و لرستان بودند که به شیوه گلوله برفی انتخاب شدند و نمونه گیری مبتنی بر اصل اشباع انجام شد. داده ها در طول مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری و با استفاده از روش کلایزی تحلیل شدند. در نهایت پس از تحلیل داده ها، 5 مقوله اصلی تحت عنوان پدیده مرکزی سوگ، عوامل علی در سازگاری، پیامدهای سوگ، عوامل میانجی گر سازگارانه و راهبردهای موثر در سازگاری و 14 مقوله فرعی نتیجه شد که در متن پژوهش به تفضیل به هر یک پرداخته شده است.
مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار مبتنی بر آسیب دلبستگی و طرحواره درمانی معنویت محور تلفیقی بر ناامیدی و سلامت روان زنان آسیب دیده از پیمان شکنی همسر
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پیمان شکنی همسر عاملی جهت تضعیف امیدواری و سلامت روان بسیاری از زنان است. هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار مبتنی بر آسیب دلبستگی و طرحواره درمانی معنویت محور بر ناامیدی و سلامت روان زنان آسیب دیده از پیمان شکنی همسر انجام شد. روش : مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری زنان آسیب دیده از پیمان شکنی همسر در شهر بندرعباس در بهار ۱۴۰۰ و گروه نمونه ۴۸ نفر از این زنان بودند که به صورت هدفمند انتخاب و سپس به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه ۱۶ نفر) گمارده شدند. از پرسشنامه ناامیدی بک (BHS) و پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) برای جمع آوری داده ها استفاده شد. درمان هیجان مدار مبتنی بر آسیب دلبستگی و طرحواره درمانی معنویت محور هر یک طی ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقه ای اجرا شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS نسخه ۲۶ تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که پس از کنترل پیش آزمون، اثربخشی درمان بر کاهش ناامیدی (P=۰/۰۱۷, F=۴/۴۹) و افزایش سلامت روان (P=۰/۰۰۵, F=۵/۹۴) معنادار بود. مقایسه گروه ها نشان داد که درمان هیجان مدار مبتنی بر آسیب دلبستگی بر کاهش ناامیدی (۰/۰۱۴=P) و طرحواره درمانی معنویت محور بر افزایش سلامت روان (۰/۰۰۴=P) اثربخش بود. نتیجه گیری: اثربخشی درمان هیجان مدار مبتنی بر آسیب دلبستگی درمانی بر کاهش ناامیدی و طرحواره درمانی معنویت محور بر افزایش سلامت روان در مطالعه حاضر تائید شد. پیشنهاد می شود این دو درمان برای یاری به زنان آسیب دیده از پیمان شکنی همسر استفاده شوند.
نقش بهزیستی معنوی و تیپ های شبانه روزی در تبیین سلامت جنسی زنان متأهل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
59-71
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: سلامت جنسی یکی از جنبه های اصلی سلامت است که همسران را در همه مراحل زندگی تحت تأًثیر قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش بهزیستی معنوی و تیپ های شبانه روزی در پیش بینی سلامت جنسی زنان متأهل صورت گرفته است.
مدل یابی روابط علّی تاب آوری و ذهن آگاهی با بهزیستی ذهنی افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد: نقش واسطه ای تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۵
۱۴۸-۱۲۱
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل کننده تنظیم هیجان در رابطه تاب آوری و ذهن آگاهی با بهزیستی ذهنی در افراد مبتلا به اختلالات مصرف مواد بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد در کمپ های ترک اعتیاد و انجمن معتادان گمنام شهر تهران در سال 1398 بود که 400 نفر (200 نفر مرد و 200 نفر زن) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه تاب آوری، پرسشنامه ذهن آگاهی، پرسشنامه بهزیستی ذهنی، پرسشنامه رضایت از زندگی و پرسشنامه تنظیم هیجان استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج مدل معادلات ساختاری نشان داد که اثر مستقیم متغیرهای تاب آوری و ذهن آگاهی بر بهزیستی ذهنی معنادار بود. همچنین، نقش میانجی تنظیم هیجان در رابطه بین تاب آوری و ذهن آگاهی با بهزیستی ذهنی در افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد معنادار بود. نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده می توان گفت که متغیرهای تنظیم هیجان، تاب آوری و ذهن آگاهی نقش مهمی در بهزیستی ذهنی دارند. همچنین، نتایج نشان داد تنظیم هیجان در رابطه تاب آوری و ذهن آگاهی با بهزیستی ذهنی دارای نقش میانجی می باشد.