فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۸۱ تا ۳٬۹۰۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی زوج درمانی گروهی راه حل محور و زوج درمانی گلاسری بر کیفیت جو عاطفی در همسران آسیب دیده از روابط فرازناشویی بود.
روش : پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین دارای روابط فرازناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در محدوده زمانی اسفند 98 تا اردیبهشت 99 بوده اند. نمونه پژوهش شامل 45 زوج مراجعه کننده بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایشی و گواه گمارده شدند. شرکت کنندگان قبل از اجرای مداخلات پرسشنامه کیفیت جو عاطفی را تکمیل کردند. گروه های آزمایش مداخلات زوج درمانی گروهی راه حل محور و زوج درمانی گلاسری را دریافت کردند. در نهایت از هر سه گروه پس آزمون گرفته شد. داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری به کمک نرم افزار SPSSV19 تحلیل شدند.
یافته ها : نتایج نشان داد در همه مؤلفه های کیفیت جو عاطفی بین دو گروه زوج درمانی و گروه گواه تفاوت معنیداری مشاهده شد (01/0>P). همچنین نتایج نشان داد در متغیر کیفیت جو عاطفی، زوج درمانی راه حل محور نسبت به زوج درمانی گلاسری اثربخش تر است.
نتیجه گیری : بر اساس نتایج این پژوهش می توان گفت، استفاده از روش های زوج درمانی راه حل محور و زوج درمانی گلاسری در جو عاطفی همسران آسیب دیده از روابط فرازناشویی اثربخش بوده و آگاهی متخصصان حوزه های مشاوره، روان شناسی و سلامت از این درمان ها می تواند کمک کننده باشد.
مقایسه ابعاد پردازش هیجانی و تمایزیافتگی خود در دانشجویان دارای تیپ شخصیتی D و B(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف مقایسه ابعاد پردازش هیجانی و تمایزیافتگی خود در دانشجویان دارای تیپ شخصیتی D و B انجام شد.
روش : طرح پژوهش حاضر از نظر هدف، بنیادی و از نظر روش، علّی- مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان پسر و دختر دوره کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهر قدس در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. 60 نفر دانشجویان دارای تیپ شخصیتی D و 60 نفر از دانشجویان دارای تیپ شخصیتی B به عنوان نمونه انتخاب شدند. با توجه به شرایط بیماری کووید- 19 شرکت کنندگان به طور مجازی به مقیاس پردازش هیجانی باکر و همکاران (2007) و سیاهه تمایزیافتگی خود اسکورون و فریدلندر (1988) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری و تک متغیری و نرم افزار SPSS نسخه 25 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که بین تمام ابعاد پردازش هیجانی و تمایزیافتگی خود بین دو گروه دانشجویان دارای تیپ شخصیتی D و تیپ شخصیتی B تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>p.). به عبارتی دانشجویان دارای تیپ شخصیتی D از پردازش هیجانی سالم و تمایزیافتگی پایین تر برخوردارند.
نتیجه گیری : بنابراین پیشنهاد می شود با توجه به نقش مؤثر سلامت روان در سلامت هیجانی و روانشناختی دانشجویان، لازم است در جهت بسترسازی مناسب آن در دانشگاه ها تدابیر ویژه ای اندیشید.
مقایسه اثربخشی آموزش ازدواج موفق و آموزش نظریه انتخاب بر بهزیستی روانشناختی زوج های جوان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف : ازدواج و بهزیستی در مراحل مختلف زندگی دو پدیده در هم تنیده هستند. آموزش ازدواج موفق و آموزش نظریه انتخاب برای تصمیم گیری مناسب به نظر می رسد عناصری حیاتی در تامین بهزیستی روان شناختی برای زوج های جوان هستند. این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش ازدواج موفق و آموزش نظریه انتخاب بر بهزیستی روان شناختی زوج های جوان انجام شد. روش : روش پژوهش نیمه آزمایشی با سه گروه و در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری است. جامعه آماری پژوهش شامل زوج های تازه عقد کرده بودند (بین یک تا شش ماه گذشته از عقد ازدواج) که به مراکز مشاوره در شهر اصفهان در تابستان 1398 مراجعه کردند. از جامعه آماری مورد اشاره 45 زوج از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (هر گروه 15 زوج) و یک گروه کنترل (15 زوج) گمارده شدند. از پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (1980) استفاده شد. گروه آموزش ازدواج موفق مطابق با پکیج خانبانی (2019) و گروه آموزش نظریه انتخاب مطابق با نظریه انتخاب گلاسر (2000) هر یک طی 5 جلسه 90 دقیقه ای و هفته ای یک جلسه تحت آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل هیچگونه آموزشی دریافت نکرد. داده ها از طریق آزمون خی دو، تحلیل واریانس اندازه های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار اس پی اس اس، نسخه 25 تحلیل شد. یافته ها : نتایج نشان داد، آموزش ازدواج موفق بر بهزیستی روان شناختی زوج های جوان موثر بود (01/0>P ). همچنین بر اساس نتایج، آموزش نظریه انتخاب بر بهزیستی روان شناختی زوج های جوان دارای تاثیر معناداری نبود (05/0<P). مقایسه دو روش نشان داد، آموزش ازدواج موفق بر بهزیستی روان شناختی نسبت آموزش نظریه انتخاب موثرتر بود. نتیجه گیری : آموزش ازدواج موفق برای ارتقاء بهزیستی روان شناختی زوج های جوان، از زمره آموزش های احتمالی است که می تواند برای زوج های جوان مد نظر قرار گیرد.
پیش بینی درگیری تحصیلی بر اساس هویت تحصیلی و خودراهبری یادگیری با نقش واسطه ای نیازهای بنیادین روان شناختی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر پیش بینی درگیری تحصیلی بر اساس هویت تحصیلی و خودراهبری یادگیری با نقش واسطه ای نیازهای بنیادین روان شناختی بود.
روش : این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه مورد مطالعه پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر پایه دوازدهم شهرستان های رباط کریم و پرند در سال تحصیلی 99-1398 تشکیل دادند. نمونه پژوهش 305 نفر از دانش آموزان دختر پایه دوازدهم شهرستان رباط کریم و پرند بودند که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله-ای انتخاب شدند. دانش آموزان به پرسشنامه های درگیری تحصیلی (ریو، 2013)، هویت تحصیلی (واز وایزاکسون، 2008)، خودراهبری یادگیری (فیشر، 2001) و نیازهای بنیادین روانشناختی (رایان و دسی، 2000) پاسخ دادند. پس از جمع آوری داده ها، تحلیل آن ها با نرم افزار Spss-24 و Amos-21 و معادلات ساختاری انجام گرفت.
یافته ها: نتایج تحلیل ها نشان داد که نقش میانجی گر با نیازهای بنیادین روانشناختی در پیوند بین هویت تحصیلی و خودراهبری یادگیری با درگیری تحصیلی، مثبت و معنادار است و الگوی پیشنهادی 43 درصد از واریانس درگیری تحصیلی دانش آموزان را تبیین می کند.
نتیجه گیری: بر پایه یافته های پژوهش مشخص شد تأثیر هویت تحصیلی و خودراهبری یادگیری بیش از آن که مستقیم باشد غیرمستقیم و از طریق با نیازهای بنیادین روانشناختی است. در نتیجه با افزایش هویت تحصیلی و خودراهبری یادگیری، با نیازهای بنیادین روانشناختی و درگیری تحصیلی دانش آموزان افزایش می یابد.
ساخت، رواسازی و اعتباریابی پرسش نامه رفتار خودشکن تحصیلی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۷
81 - 100
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: رفتارهای خودشکن، اعمالی هستند که آگاهانه و از روی عمد انجام می شوند و با وجود پیامدهای مثبت، در نهایت منجربه شکست می شوند. این پژوهش با هدف ساخت، رواسازی و اعتباریابی پرسش نامه رفتارخودشکن تحصیلی انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری، شامل دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بود و نمونه پژوهش ۱۲۶۵نفر (۵۴۸ پسر و ۷۱۷ دختر) به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. در ساخت پرسش نامه از مطالعات پیشین رفتار خودشکن تحصیلی، پرسش نامه رفتار خودشکن کانینگهام (54) و بررسی مؤلفه های آن بر اساس ادبیات نظری استفاده شد. برای بررسی روایی سازه، داده های به دست آمده به دو گروه (۶۳۳ و۶۳۲ نفر) تقسیم شد.داده های گروه اول برای تحلیل عامل اکتشافی و داده های گروه دوم برای تحلیل عامل تأییدی به کار گرفته شد.
یافته ها: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد ۳۵ گویه بر ۳ عامل شامل«اهمال کاری/خود ناتوان سازی»، «ناتوانی در جهت گیری هدف/عملکردی» و«ارزیابی نادرست از خود» بارگذاری شدند که در مجموع توانستند ۳۸/۰ درصد از واریانس آزمون را تبیین کنند. پس از تلفیق گویه ها تحلیل عاملی تأییدی نشان از برازش خوب مدل با داده ها داشت.هم چنین، همسانی درونی کل پرسش نامه معادل ۸۵/۰ بود.
بحث و نتیجه گیری: این پرسش نامه برای بررسی رفتار خودشکن تحصیلی ساخته شده است و نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان داد که پرسش نامهیاد شده از روایی و پایایی مطلوب بر خوردار و برای سنجش رفتارخودشکن تحصیلی در کنار ابزارهای تشخیصی دیگر مناسب است.
مقایسه وضعیت غرقگی در کشتی گیران آماتور و نخبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از روانشناسی مثبت به منظور عملکرد مطلوب و رسیدن به اوج اجرا در حوزه ورزش همواره شایان توجه بوده است. با وجود این، درک دقیقی از برخی تجارب ذهنی آن، همچون غرقگی دردسترس نیست. هدف این مطالعه، مقایسه وضعیت غرقگی کشتی گیران آماتور و نخبه بود. جامعه آماری مطالعه حاضر را 56 ورزشکار کشتی گیر حاضر در ششمین دوره کشتی فرنگی و آزاد جام باشگاههای جهان (2020) و 56 کشتی گیر آماتور از شهرهای مختلف ایران تشکیل داد. به منظور سنجش میزان تجربه غرقگی ورزشکاران از پرسشنامه مقیاس حالتی غرقگی استفاده شد. نتایج نشان دادند نمره کلی غرقگی کشتی گیران نخبه به طور معنی داری بالاتر از کشتی گیران آماتور بود. همچنین، نتایج آزمون t مستقل نشان دادند در بین ابعاد 9 گانه غرقگی، بعد تعادل چالش مهارت، اقدام عمل آگاهی، اهداف روشن، بازخورد نامبهم، تمرکز بر تکلیف، احساس کنترل و از دست دادن خودآگاهی در کشتی گیران حرفه ای به طور معنی داری از کشتی گیران آماتور بیشتر بود. درخصوص بعد انتقال زمان و تجربه خودانگیختگی نیز بین کشتی گیران حرفه ای و آماتور تفاوت معنی داری مشاهده نشد. تمرکز تحقیقاتی بیشتر بر وضعیت غرقگی ورزشکاران به عنوان مؤلفه ای از فاکتورهای روانشناختی که انتظار می رود با سطح مهارت در ارتباط باشد، مربیان و روانشناسان ورزشی را برای رساندن ورزشکاران به اوج اجرا و عملکرد مطلوب کمک می کند.
اثربخشی مداخلات روانشناختی مثبت نگر بر رشد پس از آسیب و دیسترس روانشناختی بهبود یافتگان از کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۵
261 - 270
حوزه های تخصصی:
اورژانس بهداشت جهانی به دنبال کووید 19 تاثیرات متعددی بر جوامع داشته است. ه دف پژوه ش حاض ر، تعیین اثربخش ی مداخلات روانشناختی مثبت نگر بر رشد پس از آسیب و دیسترس روانشناختی بهبود یافتگان کووید 19 است.ط رح مطالعه نیم ه آزمایش ی از ن وع پیش آزم ون-پس آزم ون ب ا گ روه کنت رل و پیگیری 2 ماهه ب ود. جامع ه آم اری پژوه ش شامل بهبود یافتگان 25 تا 55 ساله شهر تهران است که 4 تا 8 هفته از ترخیص آنها گذشته و علایم افسردگی، اضطراب و استرس متوسط (براساس DASS-21 ) داشتند . با روش نمونه گی ری هدفمن د 30نفرانتخاب و ب ه ش یوه تصادف ی ب ه دو گ روه آزمای ش(15 نفر) و گواه( 15 نفر)گم ارده ش دند. گ روه آزمای ش 8 جلسه 60 دقیقه ای مداخلات روانشناختی مثبتنگ ر (فردی و آنلاین ) دریافت نمود . اب زار پژوهش پرسشنامه های رشد پس از آسیب تدسچی و کالهون (1996) و دیسترس روانشناختی 21DASS_ بود: تحلیل داده ها با آزمون تحلیل کواریانس نشان داد مداخلات روانشناختی مثبت نگر بر افزایش رشد پس از آسیب و کاهش دیسترس روانشناختی موثر است و بین گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنا داری وجود دارد( 001/0P<).مداخلات مثبت نگر در افزایش تمام مولفه های رشد پس از آسیب و کاهش دیسترس روانشناختی پس از بیماری افراد موثر است و بکارگیری این مدل، می تواند در بازتوانی روانشناختی بهبود یافتگان مفید باشد.
اثربخشی آموزش خودمتمایز سازی بر کیفیت دلبستگی و ناگویی هیجانی نوجوانان طلاق با اختلال رفتار برونی سازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: طلاق افزون بر ازهم پاشیدگی بنیان خانواده، فرزندان را نیز با مشکلات روانی، هیجانی و رفتاری فراوانی مواجه می سازد. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش خودمتمایزسازی بر کیفیت دلبستگی و ناگویی هیجانی نوجوانان طلاق با اختلال رفتار برونی سازی شده انجام گرفت. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان طلاق دارای اختلال رفتار برونی سازی شده بود که در دوره اول و دوم متوسطه در سال تحصیلی 99-1398 در شهر شهرکرد مشغول به تحصیل بودند. در این پژوهش تعداد 40 نوجوان با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروههای آزمایش و گواه گمارده شدند (20 نوجوان در گروه آزمایش و 20 نوجوان در گروه گواه). گروه آزمایش مداخله آموزش خودمتمایزسازی (کاظمیان و اسمعیلی، 1391) را طی دو و نیم ماه در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پس از شروع مداخله 4 نوجوان در گروه آزمایش و 3 نوجوان در گروه گواه، از ادامه دریافت مداخله انصراف دادند. پرسش نامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل سیاهه رفتاری کودکان و نوجوانان (آخنباخ و رسکورلا، 2001)، پرسش نامه کیفیت دلبستگی (آرمسدن و گرینبرگ، 1987) و پرسش نامه ناگویی هیجانی (بگبی، پارکر و تیلور، 1994) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که آموزش خودمتمایزسازی بر کیفیت دلبستگی و ناگویی هیجانی نوجوانان طلاق با اختلال رفتار برونی سازی شده تأثیر معنادار دارد (p<0/001). بحث و نتیجه گیری: یافته های این پژوهش بیانگر آن بودند که آموزش خودمتمایزسازی با بهره گیری از فنونی همانند متمایز ساختن باورهای منطقی و غیرمنطقی، مجهز ساختن اعضا به مهارت های خاص ارتباطی و پذیرفتن مسئولیت می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت بهبود کیفیت دلبستگی و کاهش ناگویی هیجانی نوجوانان طلاق با اختلال رفتار برونی سازی شده مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی آموزش والدین با رویکرد رفتاری بارکلی و رویکرد آدلری-درایکورس بر بهبود مهارت های اجتماعی کودکان مبتلا به اختلالات دفعی مراجعه کننده به کلینیک تخصصی کودکان شهر گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم تیر ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۷۳)
۱۵۶-۱۴۵
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش والدین با رویکرد رفتاری بارکلی و رویکرد آدلری-درایکورس بر بهبود مهارت های اجتماعی کودکان مبتلا به اختلالات دفعی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل کلیه کودکان مبتلا به اختلالات دفعی مراجعه کننده به کلینیک تخصصی کودکان شهر گرگان در سال 1399 بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش 10 نفری قرار گرفتند. در گروه اول آزمایشی مادران آموزش به روش رفتاری بارکلی و گروه دوم آزمایشی مادران آموزش به روش آدلری –درایکورس را در 12 جلسه 90 دقیقه ای دوبار در هفته دریافت کردند. ابزار پژوهش پرسشنامه مهارت اجتماعی ماتسون (1983) (MESSY) فرم والد بود. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری و با استفاده از نرم افزار SPSS 22 تحلیل شدند. یافته ها نشان داد بین نمرات اختلافی پیش آزمون- پس آزمون در گروه های مداخله آموزش والدین با رویکرد رفتاری بارکلی و رویکرد آدلری-درایکورس با گروه گواه همه خردهمؤلفه های مهارت اجتماعی جز مؤلفه برتری طلبی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0P<). همچنین بین آموزش والدین با رویکرد بارکلی و آموزش والدین با رویکرد آدلری-درایکورس برای خرده مؤلفه های مهارت های اجتماعی تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0P<). براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت آموزش والدین با رویکرد بارکلی و رویکرد آدلری-درایکورس باعث بهبود همه خرده مؤلفه های مهارت اجتماعی جز خرده مؤلفه برتری طلبی در کودکان مبتلا به اختلالات دفعی شده اند و هر دو روش درمانی اثربخشی یکسانی بر بهبود مهارت های اجتماعی داشته اند.
رابطه استرس انتظارات تحصیلی و رفتارهای خودشکن تحصیلی: نقش میانجی عدم تحمل بلاتکلیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم تیر ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۷۳)
۱۸۰-۱۶۹
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه استرس انتظارات تحصیلی و رفتارهای خودشکن تحصیلی با توجه به نقش میانجی عدم تحمل بلاتکلیفی است. پژوهش بنیادین و از نوع توصیفی _همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی استان قم بودند که در سال تحصیلی 400-1399 مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش 420 نفر از دانشجویان بودند که به شیوه دردسترس و از طریق شبکه های اجتماعی واتساپ، اینستاگرام، ایمیل، سروش و آی گپ با توجه به شرایط پاندمی کووید 19 در پژوهش شرکت کردند. ابزار پژوهش مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی (IUS) فریستون و همکاران (1994)، پرسشنامه استرس ناشی از انتظارات تحصیلی (AESI) آنگ و هوان (2006)، مقیاس رفتار و شناخت خودشکن (SDBCs) کانیگهام (2007) بود. درنهایت از روش تحلیل معادلات ساختاری و نرم افزار 25 spss و 3smart pls برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که شاخص های مدل پیشنهادی از برازش قابل قبولی برخوردار هستند. مسیر استرس انتظارات تحصیلی به رفتارهای خودشکن تحصیلی (000/0P = , 499/0 = β )، استرس انتظارات تحصیلی به عدم تحمل بلاتکلیفی (000/0P = , 546/0 = β) و عدم تحمل بلاتکلیفی به رفتار خودشکن تحصیلی (000/0P = , 488/0 = β) گزارش می شود. یافته پژوهش نشان می دهد استرس انتظارات تحصیلی به واسطه عدم تحمل بلاتکلیفی در رفتارهای خودشکن تحصیلی نقش دارد.
نقش طرحواره های هیجانی و سرشت و منش در شکل دهی صفات چهارگانه تاریک شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی صفات چهارگانه تاریک شخصیت بر اساس طرحواره های هیجانی و سرشت و منش در دانشجویان انجام شد. این مطالعه مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه در سال تحصیلی 99-1398 به تعداد 17020 نفر بودند که حجم نمونه طبق جدول کرجسی و مورگان 375 نفر برآورد که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده های پژوهش با نسخه دوم مقیاس طرحواره های هیجانی (ESS-II، لیهی، 2012)، پرسشنامه سرشت و منش (TCQ، کلونینجر، 1994) و مقیاس صفات چهارگانه تاریک شخصیت (DTPTS، پلوف و همکاران، 2017) جمع آوری و با روش رگرسیون چندگانه با مدل همزمان در نرم افزار SPSS نسخه 22 تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که طرحواره های عدم درک، احساس گناه، ساده انگاری، فقدان کنترل، کرختی، عدم پذیرش، نشخوار فکری و احساس شرم و سرشت های نوجویی، پاداش وابسته و پشتکار با صفات چهارگانه تاریک شخصیت در دانشجویان رابطه مثبت و معنی دار و طرحواره های فقدان ارزشیابی، منطقی بودن و اظهارگری ضعیف و و منش های همکاری، خودراهبری و خودفراروی با صفات چهارگانه تاریک شخصیت آنان رابطه منفی و معنی دار داشتند (01/0>P). همچنین، طرحواره های هیجانی و سرشت و منش به طورمعنی داری توانستند 6/24 درصد از تغییرات صفات چهارگانه تاریک شخصیت در دانشجویان را تبیین نمایند (001/0>P). با توجه به نتایج پژوهش حاضر، برای کاهش صفات چهارگانه تاریک شخصیت در دانشجویان می توان زمینه را برای تعدیل طرحواره های هیجانی و سرشت و منش مرتبط با آن فراهم کرد.
اثربخشی آموزش مهارت های ذهن آگاهی بر بی توجهی و بیش فعالی در دانش آموزان بیش فعال 16-13 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت های ذهن آگاهی بر علائم بی توجهی و بیش فعالی در دانش آموزان بیش فعال انجام شد. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهر اردبیل در سال تحصیلی 1397-1398 تشکیل دادند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از میان مناطق پنج گانه آموزش پرورش شهر اردبیل، منطقه یک آن انتخاب و از میان 8 مدرسه متوسطه اول در این منطقه دو مدرسه و سپس تعداد 36 دانش آموز با نشانه های بیش فعالی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 18 نفری آزمایش و گواه گمارده شدند. برای سنجش و جمع آوری داده ها از مقیاس درجه بندی اختلال نارسا توجه/فزون کنشی نسخه چهارم SNAP-IV (سوآنسون، نولان و پلهام، 2001) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس انجام گرفت. نتایج نشان داد که متغییرهای بی توجهی (441/24F=) و بیش فعالی (195/74F=) در سطح آلفای 05/0 تفاوت معنی داری را بین گروه های آزمایش و گواه دارند و نشان می دهد که آموزش مهارت های ذهن آگاهی در کاهش علائم بی توجهی و بیش فعالی تاثیر دارد. این نتایج بیان می کند که آموزش مهارت های ذهن آگاهی می تواند با کمک تکنیک های صحیح توجه کردن به تمام لحظات زندگی باعث کاهش علائم بی توجهی و بیش فعالی در دانش آموزان بیش فعال شود.
ویژگی های روان سنجی پرسشنامه خشونت سایبری برای نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جرائم سایبری، مسئله ای در حال رشد و نگران کننده است، به خصوص هنگامی که افراد زیر سن قانونی را درگیر می کند. چرا که خشونت سایبری در نوجوانان می تواند عواقب حقوقی و روانی منفی را در پی داشته باشد. لذا، داشتن ابزاری برای تشخیص زود هنگام این رویدادها و درک مسئله برای پیشنهاد شیوه های کارآمد و مؤثر برای پیشگیری و درمان، اهمیت زیادی دارد. هدف این پژوهش ارزیابی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه خشونت سایبری برای نوجوانان (CYBA) بود. در این پژوهش توصیفی-پیمایشی از بین دانش آموزان پسر و دختر سال دومِ مقطع متوسطه دوم شهر اهواز در سال تحصیلی 98-1397 نمونه ای به حجم 291 دانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای (نسبتی) انتخاب شدند و به پرسشنامه خشونت سایبری برای نوجوانان (آلوارز-گارسیا و همکاران، 2016) پاسخ دادند. پایایی پرسشنامه با روش های آلفای کرونباخ، تصنیف اسپیرمن-براون و گاتمن و روایی و ساختار عاملی آن با روش های روایی سازه و روایی همزمان تعیین شد. ض رایب آلف ای کرونب اخ، تصنیف اسپیرمن-براون و همبستگی گاتمن ب رای کل پرسشنامه به ترتیب 94/0، 94/0 و 93/0 به دست آمد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که مدل اندازه گیری خشونت سایبری برای نوجوانان از برازندگی نسبتاً مناسبی برخوردار است و ساختار 4 عاملی آن تأئید شد (86/0=CFI، 85/0=GFI و 079/0=RMSEA). روایی همزمان این پرسشنامه نیز از طریق همبسته کردن ماده های آن با ماده های پرسشنامه پروژه مداخله مزاحمت سایبری اروپا (ECIPQ) و مقیاس قلدری در مدرسه (BS) تأئید شد (05/0p<). در نتیجه CYBA یک پرسشنامه معتبر و قابل اطمینان برای اندازه گیری خشونت سایبری در نوجوانان است.
پیش بینی شدت نشانگان وسواسی- جبری براساس تجارب تروماتیک دوران کودکی: نقش میانجی گری شرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی شدت نشانگان وسواسی- جبری براساس تجارب تروماتیک دوران کودکی از طریق نقش میانجی گری شرم بود. طرح کلی پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه بزرگ سالان 18 تا 50 ساله ساکن شهر مشهد در سال 1400 بودند که دسترسی مناسبی به اینترنت و فضای مجازی داشتند. از این میان، 340 نفر به روش در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس های وسواس یل- براون (1989Y-BOCS-)، تجارب تروماتیک دوران کودکی برنستاین و همکاران (2003CTQ-) و شرم درونی شده کوک (1993ISS-) جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری از طریق نرم افزار SPSS نسخه 26 و AMOS نسخه 24 انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین تجارب تروماتیک دوران کودکی و شرم با شدت نشانگان وسواسی-جبری همبستگی معناداری (01/0P<) وجود دارد. همچنین نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل پژوهش حاضر از برازش خوبی برخوردار بوده و نقش میانجی گری شرم در رابطه تجارب تروماتیک دوران کودکی با شدت نشانگان وسواسی-جبری (3χ2/df≤ و سطح معناداری 001/0) معنادار بود. براساس یافته های این پژوهش، تجارب تروماتیک دوران کودکی می توانند از طریق تعامل با شرم، شدت نشانگان وسواسی- جبری را پیش بینی کرده و در آن نقش داشته باشد.
نقش میانجی مطلوبیت اجتماعی در ارتباط بین ویژگی های شخصیتی و نگرش های ناکارآمد با رفتارهای پرخاشگرانه نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرخاشگری ازجمله رفتار های شایع و تاثیرگذار بر جنبه های فردی و اجتماعی فرد از جمله شخصیت، مطلوبیت و کارایی اجتماعی و نگرش نوجوانان است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تعیین نقش میانجی مطلوبیت اجتماعی در ارتباط بین ویژگی های شخصیتی و نگرش های ناکارآمد با رفتارهای پرخاشگرانه نوجوانان انجام گرفت. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه نوجوانان شهر اردبیل 1399-1400 تشکیل دادند که 200 نفر از آنان با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به صورت اینترنتی و از طریق شبکه های مجازی(واتساپ، تلگرام، شاد)، به عنوان نمونه انتخاب شدند و در این مطالعه شرکت کردند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه های مقیاس نگرش ناکارآمد کودکان و نوجوان (2006) DAS-C، پرسشنامه شخصیت نئو فرم کوتاه (1985) NEO-FFI، پرسشنامه مطلوبیت اجتماعی (1960) DAS-CA و پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992) BPAQ بودند. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار Spss 24 و lisrel8.8 و روش تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدل تحقیق ازنظر شاخص های معنی داری و برازش مورد تائید است و متغیرهای نگرش ناکارآمد و ویژگی های شخصیت علاوه بر اثر مستقیم، به طور غیر مستقیم از طریق مطلوبیت اجتماعی بر پرخاشگری (001/0>P) تاثیر می گذارند. باتوجه به یافته پژوهش می توان از آن در برنامه های آموزشی و مداخلات روان شناختی وبهبود عملکرد آنها استفاده کرد.
بررسی راهبردهای اثربخش نوجوانان در برخورد با سوگ ناشی از طلاق والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی راهبردهای اثربخش نوجوانان در برخورد با سوگ ناشی از طلاق والدین صورت گرفت. این تحقیق مبتنی بر رویکرد کیفی بوده و با استفاده از طرح پدیدارشناسی به توصیف عمیق موضوع پرداخته است. شرکت کنندگان در این پژوهش 12 نفر از دانش آموزان نوجوان بازه ی سنی 18-14 در سال تحصیلی 1400-1399 متعلق به استان های تهران، اصفهان و لرستان بودند که به شیوه گلوله برفی انتخاب شدند و نمونه گیری مبتنی بر اصل اشباع انجام شد. داده ها در طول مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری و با استفاده از روش کلایزی تحلیل شدند. در نهایت پس از تحلیل داده ها، 5 مقوله اصلی تحت عنوان پدیده مرکزی سوگ، عوامل علی در سازگاری، پیامدهای سوگ، عوامل میانجی گر سازگارانه و راهبردهای موثر در سازگاری و 14 مقوله فرعی نتیجه شد که در متن پژوهش به تفضیل به هر یک پرداخته شده است.
تدوین بسته آموزشی فرزندپروری مبتنی بر روان درمانی انگیزشی و امکان سنجی آن بر بهبود فرزندپروری مادران و کاهش اضطراب پسران مبتلا به نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم خرداد ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۷۲)
۱۵۸-۱۴۹
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تدوین بسته آموزشی فرزند پروری مبتنی بر روان درمانی انگیزشی و امکان سنجی آن بر بهبود فرزند پروری مادران و کاهش اضطراب کودکان مبتلا به نافرمانی مقابله ای انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران دارای پسران ابتدایی مبتلا به نافرمانی مقابله ای در منطقه 3 شهر مشهد در سال تحصیلی 1399-1400 بود که به روش نمونه گیری هدفمند 40 نفر از مادرانی که پسران مبتلا به نافرمانی مقابله ای داشتند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و گواه (20 نفره) جایگزین شدند ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تشخیص اختلال نافرمانی مقابله ای (CSI-4) گادو و همکاران (1994)، پرسشنامه اضطراب بک (PAI) (1990) و پرسشنامه شیوه فرزند پروری (PSDQ) رابینسون و همکاران (2001) بود. گروه آزمایش 15 جلسه یک ساعته و دو روز در هفته در جلسات آموزشی شرکت کردند. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیری و با نرم افزار Spss 26 تحلیل شد. نتایج آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد که آموزش فرزند پروری مبتنی بر روان درمانی انگیزشی منجر به بهبود سبک فرزند پروری مادر و کاهش اضطراب کودکان شده است (001/0P <). از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که آموزش فرزند پروری مبتنی بر روان درمانی انگیزشی موجب بهبود سبک فرزند پروری مادر و کاهش اضطراب کودکان می گردد و می توان از این آموزش در جهت کاهش اضطراب کودکان استفاده نمود.
مقایسه اثربخشی برنامه ارزیابی رفتاری مبتنی بر مدل دیسک ویلیام و آموزش تنظیم هیجان بر اضطراب تحصیلی نوجوانان با بیمار کرونایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۵ (پیاپی ۷۴)
۲۲۰-۲۰۹
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی برنامه ارزیابی رفتاری مبتنی بر مدل دیسک ویلیام و آموزش تنظیم هیجان بر اضطراب تحصیلی نوجوانان همراه با بیمار کرونایی انجام پذیرفت. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل و جامعه آماری شامل نوجوانان 13 تا 18 ساله ساکن شهرستان نقده که در بین اعضای خانواده خود فرد مبتلا به کووید 19 در سال 1400 داشتند، بود. حجم نمونه آماری، 60 نفر از جامعه آماری مذکور بود که به شیوه نمونه گیری در هدفمند گزینش و به صورت تصادفی در سه گروه مدل دیسک، گروه تنظیم هیجان و گروه گواه گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اضطراب تحصیلی (AAS، آلپرت و هابر، 1960) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل آماری از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که بین اضطراب تحصیلی در گروه های آزمایشی و گروه گواه تفاوت معنی داری به لحاظ آماری وجود دارد (001/0P<). همچنین نتایج نشان داد که مداخله مدل دیسک و آموزش تنظیم هیجان به یک میزان باعث کاهش اضطراب تحصیلی نوجوانان شده است (001/0P<). شواهد به دست آمده نشان می دهد که مداخله مدل دیسک و آموزش تنظیم هیجان در کاهش اضطراب تحصیلی نوجوانان با بیمار کووید 19مؤثر هستند.
اعتبار یابی الگوی تحقق و بالندگی عشق و نقش آن در تربیت عاطفی جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
385 - 401
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، اعتبار سنجی الگویی برای تحقق و بالندگی عشق و نقش آن در تربیت عاطفی از منظر فیلسوفان اگزیستانسیالیسم و نقد آن بر مبنای آرای اندیشمندان مسلمان برای سند تحول در نظام آموزش و پرورش است. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر، آمیخته است که در بخش اول با استفاده از سندکاوی به استخراج عامل ها و مولفه های مرتبط با موضوع پژوهش در آثار فیلسوفان اگزیستانسیالیسم پرداخته و در مرحله دوم با استفاده از روش دلفی ، با 10 نفر از خبرگان عرصه تربیتی مصاحبه به عمل آمد و نظرات آن ها در خصوص شاخص های استخراج شده در طراحی و اعتبار سنجی الگوی تحقق و بالندگی عشق و نقش آن در تربیت عاطفی از منظر فلسفه اگزیستانسیالیسم و و اندیشمندان مسلمان گردآوری شد. یافته ها: بر اساس مدل استخراج شده، عوامل عشق مسیحی (الهی)، وظیفه محوری، نفی عشق طبیعی، نفی خودپرستی، عشق به دیگری.، عشق الهی، وحدت وجودی، آگاهی،نادیده گرفتن ظواهر اغفال کننده، بیرون آمدن از خود، عشق به نمود خدا در دیگری در قالب پرسشنامه و در چندین مرحله مورد ارزیابی خبرگان قرار گرفت. نتیجه گیری: نتایج تحلیل فازی نشان داد که؛ با توجه به آنکه اختلاف میانگین ها بیش از 2/0 است، یک بار دیگرمراحل توزیع پرسشنامه و میانگین نظرات خبرگان محاسبه شد و از آنجایی که اختلاف میانگین پرسشنامه سوم و چهارم به زیر 2/0 رسیده بود؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که اجماع خوبی بین نظر خبرگان وجود دارد و نتایج 4 مرحله انجام فرآیند دلفی فازی اطمینان دقت و صحت نتایج را به اثبات می رساند.
رابطه اختلال استرس پس از سانحه با کندی زمان شناختی در افراد با علائم نقص توجه-بیش فعالی: تجربه کودک آزاری و اجتناب تجربه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۱شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
70 - 47
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه اختلال استرس پس از سانحه با علائم کندی زمان شناختی در افراد با علائم نقص توجه-بیش فعالی با تأکید بر نقش تعدیل کننده ای تجربه کودک آزاری و نقش واسطه ای اجتناب تجربه ای صورت گرفت. روش: در این پژوهش همبستگی، جامعه آماری شامل 312 نفر از مبتلایان به اختلال نقص توجه-بیش فعالی در دامنه سنی 18 تا 60 سال و در شهر اصفهان بود که در مقیاس درجه بندی ADHD بزرگسالان بارکلی (BAARS) دارای نمرات 1+=Z بودند. سپس به منظور سنجش نقش تعدیل کنندگی کودک آزاری، آزمودنی ها در دو گروه مجزا (Z<0 شامل افرادی که تشخیص کودک آزاری نگرفتند و Z>0 شامل افرادی که تشخیص کودک آزاری گرفتند) قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد کودک آزاری رابطه اختلال استرس پس از سانحه با علائم کندی زمان شناختی را تعدیل می کند (97/1=t، 05/0>P) و اجتناب تجربه ای این رابطه را میانجی نمی کند (ضریب استاندارد اثر غیرمستقیم در گروه کودک آزاری برابر با 17/0 (466/0=P)، و در گروه عدم کودک آزاری برابر با 12/0 (411/0=P)). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، کودک آزاری رابطه اختلال استرس پس از سانحه با کندی زمان شناختی را تحت تأثیر قرار می دهد و ازاین رو در بروز علائم کندی زمان شناختی می تواند نقش داشته باشد.