فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۸۱ تا ۳٬۳۰۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
1 - 19
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی پیشایندها و پسایندهای سبک رهبری متواضعانه مدیران مدارس متوسطه شهرستان خرم آباد با استفاده از روش دلفی فازی صورت پذیرفت. این پژوهش از نوع پژوهش های آمیخته با رویکرد کمی و کیفی در پارادایم استقرایی است که از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش، اکتشافی متوالی است. جامعه آماری پژوهش مدارس متوسطه شهرستان خرم آباد می باشند که 25 نفر از مدیران آنها بر اساس اصل کفایت نظری و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. در بخش کیفی برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد . در بخش کمی برای گرد آوری داده ها از پرسشنامه دلفی استفاده شد که روایی و پایایی آن با استفاده از روایی محتوا و آزمون مجدد تایید شد و با استفاده از روش دلفی فازی اولویت بندی پیشایندها و پسایندهای سبک رهبری متواضعانه انجام گرفت و مهم ترین عوامل و پیامدهای آن مشخص گردید. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که از میان پیشایندهای رهبری متواضعانه، رها کردن منیت، پذیرش اشتباهات، قدردانی و تشکر از دیگران، خلوص و انتقاد پذیر بودن مهم ترین عوامل هستند. همچنین از میان پسایندهای رهبری متواضعانه، بهبود کیفیت تدریس معلمان، بهبود اثربخشی و کارایی، افزایش خلاقیت و نوآوری، ارتقاء مشارکت پذیری و مشارکت جویی و معلمان پرشور و با انگیزه نیز مهم ترین پیامدهای این سبک رهبری در مدارس متوسطه شهرستان خرم آباد می باشند.
اثربخشی درمان مبتنی بر تعامل والد- فرزند بر کیفیت دلبستگی و همدلی دانش آموزان دارای اختلال رفتاری برونی سازی شده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
73 - 84
حوزه های تخصصی:
هدف: ا ز پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر تعامل والد- فرزند بر کیفیت دلبستگی و همدلی دانش آموزان دارای اختلال رفتاری برونی سازی شده شهر اصفهان انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دارای اختلال رفتار برونی سازی شده شهر اصفهان در سال تحصیلی 97-1396 بود. روش: پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. حجم نمونه شامل 30دانش آموز دارای اختلال رفتاری برونی سازی شده بودند که به شیوه نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند (15 دانش آموز در گروه آزمایش و 15 دانش آموز در گروه گواه). ابزارهای مورد استفاده شامل سیاهه رفتاری کودکان و نوجوانان (آخنباخ و رسکورلا، 2001) ، پرسشنامه اختلال دلبستگی کودکان و نوجوانان (راندولف، 2000) وپرسشنامه همدلی (جولیف و فارینگتون، 2006) بود. یافته ها: یافته های حاصل از این پژوهش با استفاده از روش های آمار توصیفی و تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و داده ها نشان دادکه مداحله ی مبتنی بر تعامل والد- فرزند بر کیفیت دلبستگی و همدلی دانش آموزان دارای اختلال رفتاری برونی سازی شده تاثیر معنادار دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر تعامل والد- فرزند بر کیفیت دلبستگی و همدلی دانش آموزان دارای اختلال رفتاری برونی سازی شده تاثیر معنادار دارد(001/0>p).
اثربخشی بسته آموزشی مبتنی بر کارکردهای اجرایی بر حافظه کاری و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۶
169 - 178
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر بسته آموزشی مبتنی بر کارکردهای اجرایی بر حافظه کاری و نشاط ذهنی دانش آموزان انجام شد. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون به همراه گروه گواه بود. در این پژوهش جامعه آماری تمام دانش آموزان پسر کلاس پنجم ابتدایی شهرستان شهرضا در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که که در مجموع تعداد 40 دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه 20 نفری آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت 10 جلسه آموزش مبتنی بر کارکردهای اجرایی قرار گرفت؛ درحالی که گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. فرایند جمع آوری داده ها در مرحله پیش آزمون و پس آزمون با مقیاس سنجش حافظه کاری دانیمن وکارپنتر (1980) و پرسشنامه نشاط ذهنی ریان و فردریک (1997) برای همه شرکت کنندگان در دو گروه انجام گرفت. داده های گردآوری شده با روش تحلیل کواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مبتنی بر کارکردهای اجرایی باعث افزایش حافظه کاری و نشاط ذهنی دانش آموزان گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه در پس آزمون شده است (05/0> P). بنابراین بسته آموزشی مبتنی بر کارکردهای اجرایی می تواند برای افزایش حافظه کاری و نشاط ذهنی دانش آموزان در مدارس و مراکز آموزشی مورد استفاده قرار گیرد.
نقش میانجی پریشانی روان شناختی در رابطه بین کانون کنترل سلامت و اضطراب کرونا در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۶
251 - 261
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف نقش واسطه ای پریشانی روان شناختی در رابطه بین کانون کنترل سلامت و اضطراب کرونا صورت پذیرفت. روش پژوهش، همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه ی این پژوهش شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی مرکز آموزش عالی پلدختر در سال تحصیلی 400-1399 بود. حجم نمونه آماری بر اساس قاعده سرانگشتی کلاین برابر 230 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری در دسترس و با پرسشنامه آنلاین انجام شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش مقیاس اضطراب بیماری کرونا ویروس (CDAS)، مقیاس پریشانی روان شناختی کسلر (KPDS-10) و مقیاس چند وجهی کانون کنترل سلامت (MHLC) بود. تحلیل داده ها به روش آماری تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS-22 و AMOS-24 انجام شد و برای بررسی نقش واسطه ای متغیرها از آزمون بوت استراپ استفاده شد. بر اساس یافته های پژوهش، بین کانون کنترل سلامت مربوط به شانس و اضطراب کرونا رابطه علّی مستقیم وجود داشت (01/0>p)؛ اما کانون کنترل سلامت درونی با واسطه گری پریشانی روان شناختی می تواند از میزان اضطراب کرونا بکاهد و کانون کنترل سلامت مربوط به افراد مؤثر با واسطه گری پریشانی روان شناختی می تواند بر اضطراب کرونای دانشجویان بیفزاید. بنابراین، به روان شناسان و مشاوران پیشنهاد می گردد در درمان مشکلات روان شناختی دانشجویان بر کانون کنترل سلامت درونی به عنوان متغیری مهم در ارتقای سلامت جسمی و روانی تأکید کنند و دانشجویان را به سمت این مؤلفه سوق دهند تا بهتر بتوانند با شرایط بحرانی سازگار شوند.
مدل ساختاری پیش بینی خردمندی بر اساس هوش موفق و بهزیستی روانشناختی با نقش میانجی خودکارآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
565 - 586
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف، ارائه مدل ساختاری پیش بینی خردمندی بر اساس هوش موفق و بهزیستی روانشناختی با نقش میانجی خودکارآمدی دانشجویان انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش مقطعی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه های آزاد استان تهران در سال 1400-1399 تشکیل دادند، که از میان آن ها، تعداد 400 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای خردمندی (آردلت، 2003)، هوش موفق (استرنبرگ، 2005)، بهزیستی روانی (ریف، 1989) و خودکارآمدی (شرر و همکاران، 1982) استفاده شد که همگی از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-V19 و Amos-V8.8 استفاده گردید. همچنین به منظور پاسخگویی به فرضیه های پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است. یافته ها: نتایج نشان داد هوش موفق اثر مستقیم بر خردمندی داشته است، رابطه هوش موفق با خردمندی به صورت مستقیم برابر (08/2 = t و 25/0=β) است. در ارتباط با وجود اثر غیرمستقیم هوش موفق بر خردمندی دانشجویان به واسطه خودکارآمدی با 95 درصد اطمینان رد می شود. نتایج نشان داد بهزیستی روانشناختی اثر مستقیم بر خردمندی داشته است، رابطه بهزیستی روانشناختی با خردمندی به صورت مستقیم برابر (91/4 = t و 68/0=β) است. در ارتباط با وجود اثر غیرمستقیم بهزیستی روانشناختی بر خردمندی دانشجویان به واسطه خودکارآمدی با 95 درصد اطمینان تایید می شود. نتیجه گیری: لذا توجه به متغیرهای مذکور در پیشگیری و طراحی درمان های مناسب تر به پژوهشگران و درمانگران یاری می رساند.
اثربخشی نمایش درمانی برمیزان اضطراب کودکان کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنر را می توان یکی از کارآمدترین ابزار و روش های تربیت آدمی در عصر امروز به شمار آورد که نتایج و آثارش در زمینه خلاقیت و سلامت روانی در کودکان را می توان دید. هدف پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی نمایش درمانی بر میزان اضطراب کودکان کار بود. پژوهش حاضر از نظر روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و همچنین مرحله پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری مشتمل بر تمامی کودکان کار 12-8 سال شهر اهواز که در سال 1400- 1399 زیرنظر بهزیستی بودند. پرسشنامه مقیاس اضطراب کودکان اسپنس به عنوان پیش آزمون میان همه داوطلبین توزیع و تکمیل گردید و 30 کودک که دارای بیشترین نمره اضطراب در بین آزمودنی ها بودند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش در 13 جلسه 90 دقیقه ای تحت نمایش درمانی قرار گرفتند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. پس از اتمام جلسه سیزدهم پس آزمون از هر دو گروه آزمایش و کنترل گرفته شد و آزمون پیگیری یک ماه بعد در هر دو گروه اجرا شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS-23 استفاده شد. نتایج نشان داد که نمایش درمانی هم در مرحله پس آزمون و هم در پیگیری در گروه آزمایش بر خلاف گروه کنترل، به طور معنی داری اضطراب کودکان کار را کاهش داده است. بر این اساس روش نمایش درمانی در کاهش اضطراب کودکان کار مؤثر است.
رابطه بدرفتاری های دوران کودکی و سلامت روان با میانجی اجتناب تجربه ای در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف تعیین رابطه بدرفتاری های دوران کودکی و سلامت روان به واسطه نقش میانجی اجتناب تجربه ای در دانشجویان دختر انجام شد. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه ی آماری شامل کلیه دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه رازی کرمانشاه در سال تحصیلی 99-1398 بودند که از بین آنها 366 دانشجو با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و مقیاس خودگزارشی کودک آزاری (CASRS)، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21) و پذیرش و عمل-نسخه دوم (AAQ-II) را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر از طریق نسخه 26 نرم افزار های SPSS و AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشانگر معناداری نقش میانجی اجتناب تجربه ای برای ارتباط بدرفتاری دوران کودکی با افسردگی (22/0 :β)، اضطراب (12/0 :β) و استرس (17/0 :β) بود. مطابق با نتایج پژوهش حاضر، بدرفتاری های دوران کودکی زمینه ساز استفاده از راهبرد اجتناب تجربه ای است که همین امر منجر به افزایش میزان افسردگی، اضطراب و استرس در قربانیان بدرفتاری دوران کودکی می شود.
تبیین همبستگی آموزش مجازی و یادگیری سیار بر خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان در دوران پاندمی کووید-19
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه آموزش مجازی و یادگیری سیار بر خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان در دوران شیوع کرونا بود. پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی است و در زمره پژوهش های توصیفی از نوع همبستگی قرار می گیرد. جامعه ی آماری شامل کلیه دانش آموزان ابتدایی شهرستان زابل می باشد. با استفاده از فرمول کوکران و جدول مورگان و با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تعداد 277 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه مقیاس خودناتوان سازی جونز و رودوالت (1982)، پرسشنامه اشتیاق به یادگیری سیار و پرسشنامه آموزش مجازی انجام شد و در پایان داده ها با استفاده از SPSS-25 تحلیل شدند. نتایج تحلیل آماری حاکی از بین خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان و آموزش مجازی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد شدت این رابطه در حد بسیار قوی است و آموزش مجازی قدرت پیش بینی خودناتوان سازی تحصیلی را دارد (05/0≥P). همچنین بین خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان و یادگیری سیار رابطه معناداری وجود ندارد، شدت این رابطه بسیار قوی است و یادگیری سیار قدرت پیش بینی خود ناتوان سازی تحصیلی را ندارد (05/0<P)؛ بنابراین نتیجه می گیریم که دانش آموزانی که گرایش بیشتری به خودناتوان سازی تحصیلی دارند درنتیجه تمایل کمتری به شرکت در کلاس درس نشان می دهند بنابراین این دانش آموزان برای سرگرم شدن به محیط خارج از کلاس درس روی می آورند و درنتیجه با افت تحصیلی شدیدی روبه رو می شوند.
بررسی نقش ذهن آگاهی و صفات روشن شخصیت در توانایی های شناختی و تاب آوری در بیماران افسرده
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی نقش ذهن آگاهی و صفات روشن شخصیت در توانایی های شناختی و تاب آوری در بیماران افسرده بود. طرح پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمام افراد افسرده ی مراجعه کنده به کلینیک های روانشناختی استان آذربایجان شرقی در سال 1400 تشکیل داد. در این تحقیق از بین این افراد به تعداد تقریبی 250 نفر نمونه گیری به صورت در دسترس انجام شد. برای سنجش آزمودنی ها از پرسشنامه 5 عاملی ذهن آگاهی بائر و همکاران (2006)، مقیاس صفات سه گانه روشن شخصیت جانسون (2018)، پرسشنامه توانایی های شناختی نجاتی (2013)، پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) و پرسشنامه افسردگی بک (1961) استفاده گردید. جهت تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج تحلیل نشان داد که ذهن آگاهی و صفات روشن شخصیت نقش معناداری در توانایی های شناختی و تاب آوری در بیماران افسرده ایفا می کنند.
بررسی رابطه مسئولیت اجتماعی و امیدواری با میانجی گری سرمایه روان شناختی در آموزگاران ابتدائی لردگان
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین رابطه مسئولیت اجتماعی و امیدواری با میانجی گری سرمایه روان شناختی در آموزگاران ابتدائی لردگان بود. روش این مطالعه مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تمامی آموزگاران ابتدائی شهرستان لردگان در سال تحصیلی 1399-1400 بود؛ که از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 200 نفر انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های امیدواری اشنایدر و همکاران (1991) سرمایه روان شناختی (لوتانز و همکاران، 2007) و مسئولیت اجتماعی (کارول، 1979) بودند. داده ها با مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مدل مسئولیت اجتماعی و امیدواری با میانجی گری سرمایه روان شناختی برازش مناسبی داشت. علاوه بر آن، مسئولیت اجتماعی بر سرمایه روان شناختی اثر معنادار مستقیم و سرمایه روان شناختی و مسئولیت اجتماعی بر امیدواری اثر معنادار مستقیم داشتند. مسئولیت اجتماعی با میانجی گری سرمایه روان شناختی بر امیدواری اثر معنادار غیرمستقیم داشت. طبق نتایج، برای افزایش امیدواری آموزگاران می توان سرمایه روان شناختی و مسئولیت اجتماعی را از طریق کارگاه های آموزشی ارتقاء بخشید.
ارزیابی تأثیر اضطراب ناشی از کرونا در دریانوردان بر توسعه اقتصادی کشور (مطالعه موردی: شهر بندرعباس)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر ارزیابی تأثیر اضطراب ناشی از کرونا در دریانوردان بر توسعه اقتصادی کشور است. این مطالعه از حیث هدف کاربردی و در زمره تحقیقات توصیفی از نوع استنباطی قرار دارد. در این پژوهش 180 نفر از دریانوردانی که در معرض اضطراب زیاد قرار داشتند همچنین تعداد 220 نفر از شهروندان شهر بندرعباس و بوشهر به روش سرشماری به عنوان نمونه انتخاب شدند. معیار ورود برای دریانوردان وجود اختلال های اضطرابی بود و برای شهروندان سن بالای 20 سال و متأهل بودن مطرح بود. به منظور سنجش اضطراب ناشی از کرونا در دریانوردان، از پرسشنامه ای تحت عنوان مقیاس اضطراب بیماری کرونا و برای سنجش توسعه اقتصادی از دیدگاه شهروندان از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. نتایج تحلیل آماری نشان داد که بین اضطراب دریانوردان و توسعه اقتصادی شهر بندرعباس رابطه معناداری وجود دارد و ضریب تعیین تعدیل شده نشان می دهد که 250/0 درصد از تغییرات توسعه اقتصادی شهر بندرعباس را اضطراب کارکنان پیش بینی می کند. به عبارتی به ازای افزایش یک انحراف استاندارد در مؤلفه اضطراب، به میزان 305/0 درصد انحراف استاندارد توسعه اقتصادی افزایش می یابد.
اضطراب کووید-19 در کارکنان مراکز توانبخشی شهر سقز: نقش پیش بین سازگاری اجتماعی و سلامت روان
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی اضطراب کرونا بر اساس سازگاری اجتماعی و سلامت روان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کارکنان مراکز توان بخشی شهر سقز در سال 1400-1399 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تمام شماری 103 نفر به عنوان نمونه مورد ارزیابی قرار گرفتند و به علت مخدوش بودن بعضی از پرسشنامه درنهایت 100 پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفت. برای سنجش متغیرهای موردمطالعه از پرسشنامه های اضطراب کرونا علی پور و همکاران (1398)، پرسشنامه سازگاری اجتماعی بل (۱۹62) و پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (GHQ) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام و با نرم افزارSPSS نسخه ۲3 صورت گرفت و سطح معناداری آزمون ها 0/05 در نظر گرفته شد. یافته ها نشان داد که 60 نفر (60 درصد) از کارکنان مرد و 40 نفر (40 درصد) از کارکنان زن بودند. میانگین و انحراف معیار سن برای کارکنان مرد 3/14± 35/32 و میانگین و انحراف معیار سن برای کارکنان زن 2/50 ± 31/03بود. همبستگی مثبت معنی داری بین سازگاری اجتماعی و سلامت روان و همچنین همبستگی منفی معنی داری بین سازگاری اجتماعی و سلامت روان با اضطراب کرونا وجود داشت. 28/1 درصد از واریانس اضطراب کرونا توسط سازگاری اجتماعی و درمجموع 44/6 درصد از واریانس اضطراب کرونا توسط سازگاری اجتماعی و سلامت روان تبیین شد. با توجه به نتایج پژوهش می توان اظهار کرد که جهت بالا بردن سازگاری و سلامت روان افراد تدابیری اتخاذ شود که اضطراب کاهش یافته و کارکنان با سازگاری و سلامت روان بیشتری فعالیت خود را انجام دهند.
جایگاه مفاهیم سلامت روانی در کتاب های درسی تفکر و سبک زندگی دوره اول متوسطه
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی جایگاه مفاهیم و مؤلفه های سلامت روانی در کتاب های تفکر و سبک زندگی پایه های هفتم و هشتم دوره اول متوسطه در سال تحصیلی 1410-1400 با روش تحلیل محتوای کمی انجام پذیرفته است. ابزار گردآوری داده ها، سیاهه تحلیل محتوا می باشد، که روایی آن توسط متخصصان این حوزه تأییدشده. به منظور تعیین پایایی ابزار تحقیق از روش بازآزمایی استفاده شد و مقدار ضریب همبستگی 87/0 حاصل گردید. یافته های حاصل از تحلیل با استفاده از نرم افزار SPSS (نسخه 25) و روش آماری غیر پارامتریک نشان داد که بین فصل های کتاب های تفکر و سبک زندگی هر دوپایه از نظر پرداختن به مؤلفه سلامت جسمی و رفتاری و روحیات فردی تفاوت معنادار وجود ندارد و تنها مؤلفه کنش ورزی اجتماعی به طور یکسان توزیع نشده است و بین میزان توجه به مفاهیم سلامت روانی تفاوت معناداری وجود ندارد و تقریباً توزیع مفاهیم سلامت روانی در این دو کتاب یکنواخت می باشد.
تاثیر برنامه توان بخشی شناختی بر کنترل شناختی و حل مسأله در زنان مبتلا به چاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشکلات شناختی و عصب روان شناختی در سیر، پیش آگاهی و درمان بیماری چاقی نقش ویژه ای دارند. پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبار سنجی برنامه توان بخشی شناختی و تأثیر آن بر کنترل شناختی و حل مسأله زنان چاق انجام شد. پژوهش حاضر در قالب یک طرح آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری انجام شد. شرکت کنندگان در این مطالعه شامل 40 بیمار زن مبتلا به چاقی ساکن شهر ارومیه بودند که به طور تصادفی در دو گروه توان بخشی شناختی (20n=) و کنترل (20n=) تخصیص یافتند. گروه آزمایش در 16 جلسه مداخله توان بخشی شناختی را دریافت و مقیاس درجه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی- فرم بزرگسال BRIEF-A، آزمون انعطاف پذیری شناختی و برج لندن در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری برای دو گروه اجرا و یافته های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس آمیخته مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. همچنین پس از اتمام دوره گروه کنترل نیز مداخله توان بخشی شناختی را دریافت کردند. نتایج به دست آمده نشان دهنده عملکرد بهتر گروه آزمایش در متغیرهای کنترل شناختی (بازداری، حافظه کاری و انعطاف پذیری شناختی) و زیر مؤلفه های حل مسأله در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل بود. بدین معنا که گروه آزمایش که مداخله توان بخشی شناختی را دریافت کردند، در مرحله پس آزمون و پیگیری در مؤلفه های مطرح شده عملکرد بهتری نشان دادند. درمجموع از یافته های به دست آمده می توان چنین نتیجه گیری کرد که مداخله توان بخشی شناختی به عنوان یک گزینه درمانی کارآمد و مؤثر می تواند تأثیرات مثبت و پیامدهای شناختی- آموزشی قابل توجهی برای بیماران مبتلا به چاقی پی داشته باشد. ازاین رو متخصصین، پژوهشگران و درمان گران این حوزه می توانند از این مداخله به عنوان یک گزینه مؤثر درمانی جهت ارتقاء کارکردهای شناختی و عصب روان شناختی بیماران چاق و دارای اضافه وزن و به تبع آن بهبود شاخص های سلامت روان و کیفیت زندگی این بیماران استفاده کنند.
اثربخشی برنامه یکپارچه درمان فراتشخیصی بر تنظیم هیجان دانش آموزان کودک مضطرب و شیوه های فرزندپروری مادران آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
21 - 34
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر برنامه یکپارچه درمان فراتشخیصی بر تنظیم هیجان دانش آموزان کودک مضطرب و شیوه های فرزندپروری مادران آن ها انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون، گروه کنترل و دو مرحله پیگیری بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر 8 تا 10 ساله، در سال تحصیلی 1400-1399 شهر تهران و مادران آن ها بود. با روش نمونه گیری هدفمند، 30 دانش آموز مضطرب شناسایی و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره (کنترل و آزمایش) قرارگرفتند. ابزارها شامل پرسش نامه های تنظیم هیجان کودک و نوجوان و شیوه های فرزندپروری ارجمندنیا(شفا) بود. گروه آزمایش 15جلسه،60 دقیقه ای مداخله گروهی دریافت کرد؛ اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل واریانس عاملی با اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج نشان داد که برنامه یکپارچه درمان فراتشخیصی بر کاهش استفاده از راهبرد سرکوب و افزایش به کارگیری راهبرد ارزیابی مجدد در مهارت تنظیم هیجان دانش آموزان و بهبود شیوه های فرزندپروری مادران آن ها اثر معناداری دارد. به نظر می رسد برنامه یکپارچه درمان فراتشخیصی می تواند به عنوان روشی کوتاه مدت جهت ارتقاء مهارت تنظیم هیجان دانش آموزان کودک مضطرب و شیوه های فرزندپروری مادران آن ها مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی مداخله کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر انعطاف پذیری شناختی و کیفیت خواب مردان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
35 - 46
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر انعطاف پذیری شناختی و کیفیت خواب سالمندان انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری سالمندان مرد شهر دزفول در سال 1397 بودند. حجم نمونه شامل 30 نفر مرد سالمند (60 تا 70 سال) بود که با روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به ملاک های ورود به مطالعه انتخاب شدند. گروه آزمایش مداخله آموزشی را طی 8 هفته و 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل شاخص کیفیت خواب پیترزبورگ و پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس یک متغیری و چندمتغیری استفاده شد. یافته ها نشان داد مداخله کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بطور معناداری باعث بهبود انعطاف پذیری شناختی و کیفیت خواب سالمندان گردید. منطبق با یافته های پژوهش حاضر می توان مداخله کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی را به عنوان یک روش کارا جهت بهبود انعطاف پذیری شناختی و کیفیت خواب سالمندان پیشنهاد داد.
مقایسه اثربخشی رویکردهای هیجان مدار و روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر سازگاری زناشویی زنان متاهل با تجربه ترومای پیچیده دوران کودکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان های هیجان مدار و روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر سازگاری زناشویی زنان با تجربه ترومای پیچیده دوران کودکی انجام شد. جامعه پژوهش را زنان متاهل دارای سابقه ترومای پیچیده دوران کودکی و روابط زوجی آشفته در شهرکرد در سال 1400 تشکیل می دادند. نمونه گیری پژوهش از طریق فراخوان و به صورت داوطلبانه انجام شد. پس از بررسی ملاک های ورود به نمونه، در نهایت شش نفر انتخاب و به شکل تصادفی در هر مداخله قرار گرفتند. پس از اجرا، رویکردها مورد مقایسه قرار گرفتند. داده های پژوهش با روش مورد منفرد تحلیل شدند. نتایج تحلیل دیداری بین دو موقعیت مداخله و خط پایه شامل داده های ناهمپوش، تغییرات میانه و میانگین، تغییرات سطح نسبی و مطلق، بیانگر اثربخشی هر دو درمان بر سازگاری زناشویی بود. تغییرات میانه و میانگین برای درمان های هیجان مدار و روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بیانگر اثربخشی هر دو رویکرد بر افزایش سازگاری زناشویی در اواسط و پایان جلسات درمانی بود. همچنین تغییرات سطح نسبی برای هر دو درمان نشان دهنده افزایش سازگاری زناشویی در مراحل اولیه درمان بود. نتایج در مورد تغییرات مطلق برای روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده و درمان هیجان مدار بیانگر آن بود که هر دو درمان توانسته اند منجر به تغییرات فوری در نمره سازگاری زناشویی شوند. درصد ناهمپوشی نیز برای هر دو درمان بیانگر اثربخشی بالای این دو درمان برای سازگاری زناشویی بود. با توجه به مقادیر به دست آمده از تغییرات میانه، میانگین، تغییرات سطح و شاخص درصد داده های ناهمپوش، نتایج نشان دهنده آن است که درمان هیجان مدار نسبت به روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده در افزایش سازگاری زناشویی موثرتر عمل کرده است.
مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشانگان سوگ زنان مبتلا به اختلال سوگ ناشی از کووید – 19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
115 - 147
حوزه های تخصصی:
شیوع نشانگان اختلال سوگ از جمله پیامدهای شیوع ویروس کووید -19 بوده است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشانگان سوگ زنان مبتلا به اختلال سوگ ناشی از کووید – 19 بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه همراه با گروه کنترل بود. از زنان 25 تا 45 ساله مبتلا به اختلال سوگ (ناشی از کووید – 19) شهر تهران در سال 1400-1399 تعداد 45 نفر به صورت نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند و در سه گروه (هر گروه 15 نفر) به صورت تصادفی گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل سیاهه نشانگان سوگ هوگان (2001) بود. یک گروه درمان مبتنی بر هیجان (10 جلسه یک و نیم ساعته) و یک گروه درمانی شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی (9 جلسه یک و نیم ساعته) را دریافت کردند. گروه کنترل در حین اجرای پژوهش مداخله ای دریافت نکرد. برای تحلیل داده ها از تحلی ل واریانس با اندازه گیری مکرر با رعایت پیش فرض ها استفاده شد. نتایج نشان داد که هر دو مداخله در مقایسه با گروه کنترل به هر شش مولفه نشانگان سوگ اثربخشی معناداری دارند و درمان متمرکز بر هیجان در مقایسه با درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشانگان سوگ (به غیر از رشد شخصی) به صورت معناداری اثربخشی بیشتری دارد. نتایج بیانگر کارامدی بیشتر درمان متمرکز بر هیجان در مقایسه با درمان شناختی مبتنی بر نشانگان سوگ ناشی ازکووید – 19 در زنان بود.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اجتناب از تجربه و پردازش هیجانی در بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
155 - 170
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نشانگان روده تحریک پذیر یکی از شایع ترین اختلالات دستگاه گوارشی است که با دردهای شکمی، نفخ، اختلالات در دفع و علائم روانشناختی همراه است. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اجتناب از تجربه و پردازش هیجانی در بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر بود. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود و با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری و گروه آزمایش و کنترل انجام گردید. جامعه آماری شامل تمامی زنان مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر شهر اصفهان در سال 1399 بودند که از بین آن ها، تعداد 30 نفر به صورت در دسترس انتخاب به طور تصادفی به دو گروه 15 نفری آزمایش و شاهد جایگزین شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های پردازش هیجانی (باکر، 2007) و پرسشنامه چندبعدی اجتناب از تجربه (گامز، 2011) جمع آوری گردید . گروه آزمایش به مدت 8 جلسه برنامه 90 دقیقه ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را شرکت نمودند ولی گروه شاهد تحت هیچ نوع مداخله ای قرار نگرفتند. اطلاعات به روش آماری تحلیل کوواریانس و تحلیل اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پذیرش هیجانی و اجتناب از تجربه در دو مرحله پیگیری و پس آزمون اثربخش بود 0/01) P< ) . نتیجه گیری: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در اجتناب از تجربه و پردازش هیجانی در بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر مؤثر بوده و پیامدهای مهمی برای بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر دارد.
نقش میانجی راهبردهای مقابله ای در پیوند بین ویژگی های شخصیتی و عماکرد خانواده با ادراک از بیماری در بیماران ام اس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
131 - 148
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ادراک از بیماری که نقش مهمی در فرایند درمان و پیروی از دستورات بهداشتی دارد تحت تاثیر عوامل مختلف روانشناختی است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی راهبردهای مقابله ای در رابطه بین ویژگی های شخصیتی و عملکرد خانواده با ادراک از بیماری در بیماران مولتیپل اسکلروزیس (ام اس) بود . روش: روش پژوهش حاضر توصیفی با طرح همبستگی مبتنی بر تحلیل مسیر و جامعه آماری کلیه بیماران مبتلا به ام اس مراجعه کننده به مطب های متخصصان مغز و اعصاب و همچنین بیمارستان کاشانی شهر شهرکرد در سال 1399 بود که از میان آن ها تعداد 250 نفر، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده شامل پرسشنامه ادراک بیماری بردبنت و همکاران، پرسشنامه ویژگی های شخصیتی نئو، مقیاس عملکرد خانواده بیشاپ و بالدوین و پرسشنامه راهبردهای مقابله لازاروس و فولکمن بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS - 24 و Amos - 19 و به روش تحلیل مسیر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد مدل پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است. همچنین نتایج نشان داد راهبردهای مقابله ای در رابطه بین روانرنجورخویی، وجدان گرایی، توافق پذیری، تجربه گرایی، برون گرایی و عملکرد خانواده با ادراک از بیماری نقش میانجی دارد . نتیجه گیری: عملکرد خانواده و ویژگی های شخصیتی می توانند با تاثیرات مثبت بر اتخاذ راهبردهای مقابله ای موثر، ادراک بهتری از بیماری را برای فرد به دنبال داشته باشند.