فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۰۱ تا ۲٬۹۲۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
383 - 400
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی نقاشی درمانی بر اضطراب سلامت، احساس تنهایی و اضطراب مرگ سالمندان انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش و گروه کنترل با یک دوره آزمون پیگیری بود. از جامعه آماری سالمندان مقیم خانه های سالمندان شهرستان تهران در سال 1400 30 نمونه به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی وگروه کنترل جایگزین شدند. نقاشی درمانی به مدت ده جلسه برای گروه آزمایش اعمال شد. یافته-های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه اضطراب سلامتی (سالکوسیس و وارویک، ۲۰۰۲)، احساس تنهایی (دهشیری و همکاران، 1386) و اضطراب مرگ تمپلر (1970) جمع آوری شد و با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که میانگین نمرات پس آزمون و آزمون پیگیری اضطراب سلامت، احساس تنهایی و اضطراب مرگ در گروه آزمایش کاهش پیدا کرد و نتایج تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر نشان داد که مداخله نقاشی درمانی بر کاهش اضطراب سلامت، احساس تنهایی و اضطراب مرگ سالمندان اثربخش است (001/0 p<). نتیجه گیری: بنابراین پیشنهاد می شود از مداخله نقاشی درمانی به منظور کاهش اضطراب سلامت، احساس تنهایی و اضطراب مرگ سالمندان استفاده شود.
A Qualitative Investigation of the Upcoming Challenges to Working Nurse Mothers Choosing a Child Upbringing Method
حوزه های تخصصی:
Objective: The present research aimed to determine the upcoming challenges to working nurse mothers using a qualitative method and Grounded Theory approach. Methods: The study population of this research included all nurse mothers in Imam Reza Hospital in Bojnord city in 2018. 14 nurse mothers were chosen by purposeful sampling and the researcher conducted in-depth and semi-structured interviews with them. The data were analyzed using the qualitative method and Grounded Theory approach. Results: The findings regarding the research question (What are the upcoming challenges to working nurse mothers in choosing a child upbringing method?) suggested that the conditions governing any workplace, any family and any upbringing situation are among the general factors that are considered to be determining factors in choosing a child upbringing method. Conclusion: It was eventually revealed that the factors related to family and work environments, which interfere with the nature of mother-child interactions, are among the upcoming challenges to working nurse mothers in choosing a child upbringing method.
فراتحلیل تفاوت های جنسیتی در انواع هیجان های تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۷
140 - 162
حوزه های تخصصی:
در طول سه دهه اخیر پژوهشگران زیادی به بررسی تفاوت های جنسیتی در هیجان های تحصیلی پرداخته-اند ولی نتایج بسیاری از آن ها باهم متناقض بوده است؛ بنابراین انجام یک فراتحلیل جهت دستیابی به یک نتیجه جامع در این زمینه ضروری به نظر می رسید. در این راستا هدف پژوهش حاضر ترکیب نتایج حاصل از پژوهش های موجود در زمینه تفاوت های جنسیتی در هیجان های تحصیلی است. روش مورداستفاده این پژوهش فراتحلیل است. جامعه آماری کلیه پژوهش های منتشرشده در کشور بین سال-های 1370 تا 1400 بود. بعد از بررسی پژوهش های اولیه بر اساس ملاک های ورود و خروج، 146 اندازه اثر از 80 پژوهش منتخب وارد فرآیند تحلیل شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از چک لیست مصرآبادی (1395) و به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، از اندازه اثر ترکیبی با دو مدل اثرات ثابت و تصادفی، نمودار قیفی، تحلیل حساسیت، فرارگرسیون استفاده شد. در این پژوهش از بین انواع شاخص-های d از شاخص g هجز استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت به دست آمده در شاخص هیجان های تحصیلی کل و انواع هیجان ها، با توجه به تفسیر معیار d کوهن پایین تر از سطح کوچک است. با توجه به ناهمگنی اندازه های اثر، به تحلیل زیر مؤلفه ها پرداخته شد. مبتنی بر اندازه های اثر به دست آمده بین دختران و پسران در شاخص هیجان های تحصیلی کل و انواع هیجان ها تفاوتی وجود ندارد.
تدوین مدل شادکامی بر اساس بهزیستی روانشناختی با میانجی گری هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
6 - 33
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل شادکامی بر اساس بهزیستی روانشناختی با میانجی گری هوش هیجانی در دانشجویان کارشناسی انجام شده است. نوع پژوهش کاربردی و روش انجام آن توصیفی همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تشکیل می دادند و جهت تعیین حجم نمونه براساس دیدگاه کلین در مدل معادلات ساختاری، تعداد 414 فرد از طریق نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه-های شادکامی آکسفورد (2002)، بهزیستی روان شناختی ریف (2002) و هوش هیجانی شات (1998) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق مدل یابی ساختاری با استفاده از نرم افزار amos انجام پذیرفت. نتایج نشان داد بهزیستی روان شناختی و هوش هیجانی به صورت مثبت و معنادار بر شادکامی دانشجویان اثر دارد و هوش هیجانی در بین دانشجویان به صورت مثبت و معنادار اثر بهزیستی روان شناختی بر شادکامی را میانجیگری می کند. می توان نتیجه گرفت که بهزیستی روان شناختی در دانشجویان به عنوان محافظی در برابر رویدادهای استرس زا عمل کرده و نقش اساسی در تاثیرگذاری و بهبود کیفیت زندگی، سلامت روان و شادکامی در جوامع مختلف را دارا است.
کاربرد و ملاحظات روش شناختی نگرش سنجی نبضی در پیمایش های سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
6 - 40
حوزه های تخصصی:
با افزایش پیچیدگی های سازمانی بهترین شیوه های پیمایش و نظرسنجی به چالش کشیده شده و تحقیقات پیمایشی تکامل یافته است. شنیدن پیوسته به یک طرح پیمایش اشاره دارد که برای تهیه داده ها از پیمایش ها و طرح های متعدد با دفعات بیشتر نسبت به یک نقطه منفرد در یک دوره دوسالانه، سالانه یا کوتاه تر استفاده می کند. در پی جریان شنیدن مداوم در سازمان، نگاه متخصصان سنجش و اندازه گیری به سنجش های همیشگی یا سنجش های نبضی معطوف شده است. هدف این مطالعه شناخت وضعیت حال و آینده پیمایش های کارکنان در سازمان ها و شرکت های دولتی و خصوصی ایران از دیدگاه متخصصان HR سازمان/شرکت بود. به همین منظور پیمایشی به مدت دو ماه در محدوده زمانی تیرماه تا شهریورماه سال 1401 انجام شد. جامعه آماری این مطالعه کلیه سازمان ها و شرکت های دولتی و خصوصی ایران بوده است که در سال 1401 فعالیت رسمی داشته اند. به منظور دستیابی به نمونه ای معرّف، از روش نمونه گیری طبقه ای هدفمند برای جمع آوری داده های موردنیاز از شرکت ها و سازمان هایی در صنایع با اندازه های مختلف استفاده شد. نتایج نشان می دهد که پیشرفت ها در تمام جنبه های چرخه سنجش های نبضی، از طراحی و استقرار گرفته تا گزارش دهی و تجزیه وتحلیل و ارائه داده های به موقع و مرتبط تر، سبب شده که سازمان ها از رویکرد پیمایش سنتی خود فاصله گرفته و همسو با رشد فناوری های نوین به سمت پیمایش های نبضی متمایل شوند. بااین حال، پیمایش های سازمان ها و شرکت های ایرانیِ موردمطالعه در مقایسه با سایر کشورهای جهان روند بسیار کندتری دارد.
ویژگی های روان سنجی مقیاس درگیری در بحث کلاسی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۳
32 - 56
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر رواسازی مقیاس درگیری در بحث کلاسی در دانشجویان دانشگاه تهران بود. مقیاس درگیری در بحث کلاسی، بحث را در قالب یک پرسش و پاسخ گروهی مفهوم سازی می کند که مستلزم ادراک از جو کلی یک کلاس و مشارکت افرادی است که درگیری دیگران را ارتقا می بخشند. این مقیاس، رفتار و تجارب افراد کلاس را در قالب چهار بعد اندازه گیری مهارت ها، اعتماد به خود، گشودگی در بحث و ادراک از جو کلی کلاس، اندازه گیری می کند. شرکت کنندگان 403 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران در مقاطع مختلف بودند که با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های درگیری در بحث کلاسی، درگیری تحصیلی، خودکارآمدی عمومی (GSES) و محیط یادگیری کلاس (CLC) که به صورت آنلاین در اختیار آن ها قرار گرفت، پاسخ دادند. داده ها در چند گام شامل تحلیل گویه، تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی تأییدی، محاسبه روایی همگرا، واگرا و پایایی موردبررسی قرار گرفت. نتایج تحلیل گویه نشان داد تمام گویه ها کفایت لازم را ازنظر ملاک های توصیفی در نظر گرفته شده دارند. در تحلیل عاملی اکتشافی، حذف دو گویه و تحلیل مجدد بر روی گویه های باقیمانده منجر به شناسایی چهار عامل شد. تحلیل عاملی تأییدی نیز ساختار عاملی شناسایی شده در تحلیل عاملی اکتشافی را تأیید کرد. شواهد نشان داد مقیاس درگیری در بحث کلاسی از روایی همگرا، واگرا و پایایی مناسبی برخوردار است.
تأثیر زوج درمانی هیجان مدار بر اختلال استرس پس از سانحه ناشی از خشونت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۲
118 - 146
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات بسیار مهم که علاوه بر مختل کردن کانون خانواده و روابط زوجین، باعث تشدید آسیب در فرد آسیب دیده می شود، اختلال استرس پس از سانحه ناشی از خشونت خانگی می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی رویکرد زوج درمانی هیجان مدار بر اختلال استرس پس از سانحه ناشی از خشونت خانگی انجام گرفت. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان آسیب دیده از پدیده خشونت همسر بودند. 30 آزمودنی که در نمرات مقیاس PTSD عاطفی فوآ (2003) دارای طیف علائم متوسط به بالا بودند، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایابی شدند. آزمودنی های گروه آزمایش 15 جلسه در برنامه گروهی زوج درمانی هیجان مدار شرکت کردند، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. نتایج تحلیل نشان داد که زوج درمانی هیجان مدار بر کاهش علائم اختلال استرس پس از سانحه زنان آسیب دیده از خشونت خانگی (001/0p< و 61/505=F) موثر است و این تاثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار است. از آنجا که زوج درمانی هیجان مدار باعث تنظیم هیجان های فرد می-شود و با توجه به اثربخشی این رویکرد در زوجین درگیر خشونت خانگی، استفاده از آن به عنوان یک رویکرد درمانی در این نوع مسائل توصیه می شود.
اثربخشی واقعیت درمانی بر افزایش سرمایه روانشناختی ومولفه های آن و کاهش احساس تنهایی نوجوانان دختر تک والد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی واقعیت درمانی بر سرمایه روان شناختی و احساس تنهایی نوجوانان در خانواده های تک والدی انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری بود. جامعه پژوهش حاضر نوجوانان دختر تک والد 16تا 18 سال که در سال 1400-1401 در مدارس شهرستان فارسان مشغول تحصیلند، تشکیل دادند. با استفاده از نمونه گیری در دسترس از مدارس این شهرستان، یک مدرسه انتخاب شد. سپس از 31 نفر دانش آموز تک والد، 20 نفر بر اساس ملاک های ورود به پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 10 نفری قرار گرفتند. ابزار پژوهش، پرسشنامه سرمایه روان شناختی لوتانز و همکاران (2007) و پرسشنامه احساس تنهایی راسل و همکاران (1980)، بود که توسط نوجوانان در سه مرحله تکمیل شد. آموزش واقعیت درمانی در هشت جلسه یک و نیم ساعتی برای گروه آزمایش برگزار شد اما گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. داده های بدست آمده با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های بدست آمده حاکی از آن بود که آموزش واقعیت درمانی بر افزایش سرمایه روان شناختی و مؤلفه خودکارآمدی، امیدواری و خوش بینی آن و همچنینی کاهش احساس تنهایی مؤثر بوده واین تأثیر تا مرحله پیگیری پایدار مانده است. از نتایج پژوهش حاضر می توان جهت یاری رساندن به نوجوانان تک والدی در راستای افزایش سرمایه روانشناختی و کاهش احساس تنهایی آنها استفاده کرد.
مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی و درمان شناختی- رفتاری بر اضطراب و افسردگی زنان افسرده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۴)
818 - 829
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: افسردگی یکی از اختلالات رایج روانپزشکی می باشد که منجر به ناتوانی قابل ملاحضه در عرصه های مختلف زندگی شخصی، شغلی و اجتماعی می شود. هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی و درمان شناختی- رفتاری بر اضطراب و افسردگی زنان افسرده شهر اصفهان بود.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه به همراه دوره پیگیری بوده است. جامعه پژوهش در این مطالعه عبارت از کلیه زنان افسرده در شهر اصفهان بود. در این مطالعه 45 زن مراجعه کننده به کلینیک های تخصصی شهر اصفهان در سال 1400، به صورت هدفمند انتخاب و در سه گروه (2 گروه آزمایشی و یک گروه گواه) مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات بیماران از طریق سه ابزار اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه اضطراب بک و پرسشنامه افسردگی بک جمع آوری شد. پروتکل های درمانی شامل درمان شناختی رفتاری (هازلت-استیونز) و درمان فراتشخیصی بود.
یافته ها: مطاله کنونی شرح داد که میانگین نمرات افسردگی و اضطراب در گروه های درمانی فراتشخیصی و شناختی رفتاری نسبت به گروه گواه کاهش معنی داری داشته است (05/0>P). از سوی دیگر در دو گروه رویکرد درمانی اختلاف معنی داری در نمرات افسردگی و اضطراب در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مشاهده نشد (05/0<P). همچنین مابین گروه درمان فراتشخیصی و درمان شناختی رفتاری بر کاهش میانگین نمرات افسردگی و اضطراب تفاوت معنی دار وجود نداشت.
نتیجه گیری: باتوجه به یافته ها، درمان های فراتشخیصی و شناختی رفتاری می توانند به عنوان مکمل درمان های دارویی و بین فردی برای بیماران درگیر با افسردگی در کاهش علائم افسردگی و اضطراب استفاده شوند. این فرایند احتیاج به پژوهش های بیشتری می باشد.
اثربخشی آموزش مدیریت والدینی بر سندرم خستگی مزمن و تعارضات مادر-فرزندی در مادران دارای کودکان بیش فعال 8 تا 12 سال شهر ساری
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مدیریت والدینی بر سندرم خستگی مزمن و تعارضات مادر-فرزند در کودکان بیش فعال 8 تا 12 سال شهر ساری انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش تمامی مادران دارای کودک دختر و پسر 8 تا 12 ساله مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روان شناسی شهر ساری در سال 1401 که از طریق بررسی پرونده های مشاوره ای سال اخیر مشخص شده بودند، در نظر گرفته شد. 30 نفر از این مادران به روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس شرایط ورود و خروج پژوهش انتخاب شدند. سپس به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هرکدام 15 نفر) جای دهی شدند. هر دو گروه، دوبار مورد اندازه گیری قرارگرفتند. اولین اندازه گیری پیش از مداخله با اجرای پیش آزمون برای هر دوگروه آزمایشی و کنترل، پرسشنامه سنجش چند بعدی خستگی اسمتس (1996)، پرسشنامه مقیاس کیفیت مادرانه پیانتا (1992) بین نمونه توزیع و اندازه گیری شد. بعد از آموزش مدیریت والدین از بسته منتشر شده آموزش مدیریت والدین که در راهنمای درمانی بارکلی ارایه شده، به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای در گروه آزمایش، دومین اندازه گیری با اجرای یک پس آزمون در بین دو گروه انجام شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج یافته ها حاکی از آن بود که آموزش مدیریت والدینی بر سندروم خستگی مزمن (05/0>P) و تعارضات مادر-فرزند (05/0>P) در کودکان بیش فعال 8 تا 12 سال شهر ساری موثر است..
نقش میانجی دشواری های تنظیم هیجان در رابطه بین الگوهای ارتباطی خانواده و گرایش به اینترنت
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش میانجی دشواری های تنظیم هیجان در رابطه بین الگوهای ارتباطی خانواده و گرایش به اینترنت انجام شد. روش پژوهش به لحاظ هدف کاربردی، به لحاظ نوع داده کمی و به لحاظ ماهیت پژوهش توصیفی-همبستگی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول شهرستان ری بودند که تعداد 200 دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های پرسشنامه تجدیدنظر شده ی الگوهای ارتباطی خانواده فیتزپاتریک و ریچی (1997)، پرسشنامه دشواری های تنظیم هیجان گرتز و روئمر، (2004) و پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ (1998) بود. به منظور سنجش روایی پرسشنامه ها از روایی محتوایی و سازه (همگرا و واگرا) و همین طور برای محاسبه پایایی از ضریب آلفای کرونباخ و ضریب پایایی ترکیبی استفاده شد که نتایج بیانگر روا و پایا بودن پرسشنامه ها بود. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی (مدل سازی معادلات ساختاری) با نرم افزارهای Spss-V23 و Lisrel-V8.8 استفاده شد. یافته ها نشان داد که الگوهای ارتباطی خانواده بر دشواری های تنظیم هیجان اثر مستقیم (0.74) داشت، از طرفی دشواری های تنظیم هیجان بر گرایش به اینترنت اثر مستقیم (0.61) و همچنین الگوهای ارتباطی خانواده بر گرایش به اینترنت از طریق نقش میانجی دشواری های تنظیم هیجان اثر غیرمستقیم (1.10) داشت. درنهایت می توان گفت که مدل پژوهش از برازش مناسبی برخوردار بود.
تاثیر واقعیت درمانی گروهی بر اعتماد به نفس و اضطراب دانش آموزان دارای هراس اجتماعی
حوزه های تخصصی:
هراس اجتماعی یکی از اختلالات بسیار ناتوان کننده است که می تواند بسیاری از جنبه های زندگی فرد را مختل سازد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر واقعیت درمانی گروهی بر اعتماد به نفس و اضطراب دانش آموزان دارای هراس اجتماعی بود. این مطالعه از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بود که در جامعه پژوهش دانش آموزان دوره دوم ابتدایی شهرستان میبد در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ انجام گرفت، جهت نمونه-گیری در پژوهش حاضر تعداد ۲۶ نفر به شیوه در دسترس انتخاب و در دو گروه ۱۳ نفری آزمایش و گواه جایگزین شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های اعتماد نفس روزنبرگ و اضطراب بک پاسخ دادند. گروه آزمایش آموزش واقعیت درمانی را در ۱۲ جلسه یک ساعته و هر هفته دوبار دریافت کردند، در حالی که گروه گواه در طول این مدت آموزشی را دریافت نکردند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری و نرم افزار spss26 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که واقعیت درمانی گروهی بر اعتماد به نفس و اضطراب دانش آموزان دارای هراس اجتماعی موثر بوده و آن را بهبود بخشیده است (۰۰۱/۰>P). با توجه به یافته های پژوهش، می توان بیان نمود که واقعیت درمانی روش موثری بر افزایش اعتماد به نفس و کاهش اضطراب دانش آموزان می باشد و می تواند در مدارس مورد استفاده قرار گیرد.
واکاوی بدرفتاری با فرزندان در همه گیری کووید-۱۹ و تاثیر آن بر پریشانی روانی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی بدرفتاری با فرزندان در همه گیری کووید-۱۹ و تاثیر آن بر پریشانی روانی انجام شد. این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی همبستگی بود، که در جامعه پژوهش دانش آموزان شهر اردکان در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ انجام شد. ۴۱۲ نفر به روش دواطلبانه انتخاب و به پرسشنامه های بدرفتاری با فرزندان و پریشانی روانی پاسخ دادند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش همزمان استفاده شد. نتایج نشان داد بین بدرفتاری با فرزندان (و ابعاد روانی، جسم و غفلت) با پریشانی روانشناختی رابطه مثبت معنی داری وجود دارد (001/0>P). نتایج آزمون رگرسیون نیز نشان داد که ۴۹ درصد از پریشانی روانی با ترکیب خطی ابعاد روانی و غفلت والدینی تبیین می شود.همه گیری کووید-19 با افزایش فشارهای روانی والدین، خطر بدرفتاری با فرزندان و پریشانی روانی فرزندان همراه بوده است که ضرورت مداخله موثر را نشان می هد.
نقش میانجی درگیری شغلی در رابطه بین صفات شخصیت و عملکرد سازمانی کارکنان نیروی انتظامی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
31 - 49
حوزه های تخصصی:
کیفیت و اثربخشی عملکرد سازمان ها، عامل تعیین کننده و حیاتی تحقق برنامه های توسعه و رفاه آن سازمان است. اجرای موفقیت آمیز عملکرد سازمانی نیازمند شناخت علل مؤثر در آن است. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش صفات شخصیت و درگیری شغلی در عملکرد سازمانی در بین کارکنان نیروی انتظامی شهر تهران بود. مطالعه حاضر به روش توصیفی- همبستگی انجام شد. جامعه آماری شامل تمام کارکنان نیروی انتظامی شهر تهران در سال 1399 که از بین آنها 130 نفر به صورت در تصادفی انتخاب شدند. در این مطالعه از پرسشنامه جمعیت شناختی، " مقیاس عملکرد شغلی، پرسشنامه درگیری شغلی و پرسشنامه تجدید نظر شده صفات استفاده شد. روایی محتوا به روش کیفی و پایایی به روش همسانی درونی با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه ها بررسی شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار اس پی اس اس نسخه 25 و Smart PLS نسخه 3/3 و روش تحلیل مسیر استفاده شد. اثر مستقیم مسئولیت پذیری بر درگیری شغلی کارکنان معنادار بود. اثر مستقیم درگیری شغلی بر عملکرد شغلی کارکنان معنادار بود. اثر غیر مستقیم روان رنجوری، برون گرایی، توافق پذیری، انعطاف پذیری و مسئولیت پذیری با میانجی گری درگیری شغلی بر عملکرد شغلی معنادار نبود.
رابطه بین تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و نشانه های وسواس بی اختیاری رابطه ای: نقش واسطه ای استحکام من(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای استحکام من در رابطه بین تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و نشانه های وسواس بی اختیاری رابطه ای بود. جامعه آماری شامل دانشجویان کلیه مقاطع دانشکده های دانشگاه تهران، و حجم گروه نمونه مشتمل بر 430 دانشجو (324 زن، 106مرد) بود که مقیاس استحکام من (بشارت، 2017)، مقیاس تحمل ناپذیری بلاتکلیفی (کارلتون و دیگران، 2007) و سیاهه وسواس بی اختیاری رابطه ای (دورون و دیگران، 2012) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل مسیر مدل فرضی، برازش خوبی با داده های پژوهش نشان داد. همچنین همبستگی مثبت معناداری بین تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و نشانه های اختلال وسواس بی اختیاری رابطه ای و همبستگی منفی معناداری بین استحکام من و وسواس بی اختیاری رابطه ای بود. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و استحکام من، شدت نشانه های اختلال وسواس بی اختیاری رابطه ای را پیش بینی می کنند و استحکام من، واسطه ارتباط بین تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و شدت نشانه های اختلال وسواس بی اختیاری رابطه ای است. در نتیجه در نظر گرفتن این متغیرها در فرایندهای پیشگیری، تشخیص و درمان اختلال وسواس بی اختیاری رابطه ای دارای اهمیت است.
بررسی نقش میانجی گر انعطاف پذیری روانشناختی در رابطه میان هوش هیجانی و بهزیستی روانشناختی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهشگران بر این باورند که هوش هیجانی یک عامل مهم در تعیین موفقیت فرد در زندگی بوده و به صورت مستقیم متغیرهای مربوط به «خود» شخص را تحت تاثیر قرار می دهد. هوش هیجانی موجب پردازش مناس ب اطلاعات می شود که بار هیجانی دارد و استفاده از آن ها برای هدایت فعالیت شناختی ضرورت دارد؛ لذا هدف از پژوهش هاضر بررسی نقش میانجی بررسی نقش میانجی گر انعطاف پذیری روانشناختی در رابطه میان هوش هیجانی و بهزیستی روانشناختی زوجین بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و روش مطالعه ای توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره زوج درمانی و مشاوره منطقه 7 تهران در سال 1401 بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس 150 نفر به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. سپس، شرکت کنندگان پرسشنامه های ذکر شده در قسمت ابزار پژوهش را تکمیل نمودند. در انتها، به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها از نرم افزار اس.پی.اس.اس و اموس و از ضرایب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد اثر مستقیم هوش هیجانی بر انعطاف پذیری روانشناختی (28/0= β و 82/3 = t) معنادار است. همچنین اثر مستقیم هوش هیجانی بر بهزیستی روانشناختی (36/0= β و 40/3 = t) معنادار می باشد. همچنین، اثر مستقیم انعطاف پذیری روانشناختی بر بهزیستی روانشناختی (40/0= β و 14/4= t) نیز معنادار است. در نهایت، اثر غیر مستقیم هوش هیجانی بر بهزیستی روانشناختی 29/0 و اثر کل 65/0 به دست آمده است. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که در رابطه میان هوش هیجانی و بهزیستی روانشناختی، متغیر انعطاف پذیری روانشناختی به عنوان میانجی گر می تواند این رابطه را تقویت کند.
بررسی اثربخشی واقعیت درمانی بر تعادل عاطفی و مسئولیت پذیری نوجوانان
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی واقعیت درمانی بر تعادل عاطفی و مسئولیت پذیری نوجوانان انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و آزمون پیگیری و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان دختر مقطع متوسطه دوم بجنورد بود که در سال تحصیلی 01-1400 در یکی از مدارس این شهر مشغول به تحصیل بودند. از میان این افراد تعداد 40 نفر از دانش آموزانی که تمایل به شرکت در پژوهش داشته و ملاک های ورود را دارا بودند، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 20 نفره آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه های تعادل عاطفی واتسون و همکاران (1988) و مقیاس مسئولیت پذیری گوگ و همکاران (1952) بود. داده های حاصل از این پرسش نامه ها از طریق آزمون تحلیل تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاکی از این بود که واقعیت درمانی بر تعادل عاطفی و مسئولیت پذیری نوجوانان مؤثر است (01/0>P). نتیجه گیری: بر اساس این یافته ها می توان گفت واقعیت درمانی می تواند اثرات مناسبی در وضعیت روانی- اجتماعی دانش آموزان داشته باشد.
استاندارد سازی نسخه فارسی پرسشنامه پشتکار: سنجش روایی و پایایی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پشتکار با بسیاری از متغیرهای شخصیتی، رفتاری و تحصیلی مرتبط است و از این رو نیاز به پرسشنامه ای به زبان فارسی برای سنجش پشتکار احساس می شود. این پژوهش با هدف استاندارد سازی و بررسی ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی پرسشنامه پشتکار انجام گرفت. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است. از حیث نوع گردآوری اطلاعات پیمایشی و از نظر روش شناسی، از جمله مطالعات آزمون سازی به حساب می آید که در قالب کلی یک طرح پژوهشی توصیفی انجام گرفته است. جامعه آماری در این تحقیق شامل شامل کلیه مدیران و کارمندان سازمان های غیردولتی شهر تهران در سال 1401 بودند. نمونه پژوهش شامل 865 مدیر و کارمند بود که به روش خوشه ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه پشتکار داک ورث (2008) جمع آوری شد. در این پژوهش، روش های همبستگی، مطالعه نیکویی برازش و تحلیل عاملی و تحلیل پایایی (روش آلفای کرونباخ) بکار گرفته شد. داده ها با استفاده از نرم افزار AMOS.22 و SPSS.22 تحلیل شد. یافته ها: براساس تحلیل داده ها پژوهش حاضر 2 عامل را شناسایی کرد (علاقه مندی و تلاش) که در مجموع 92/60 درصد متغیر پشتکار را تبیین می کنند. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد شاخص های برازش مدل در وضعیت مطلوبی قرار دارند. بعلاوه، ضریب آلفای کرونباخ برای خرده مقیاس ها بین 74/0 تا 82/0 محاسبه شد. نتیجه گیری: با توجه به تحلیل های آماری مناسب و نتایج حاصله، به نظر می آید که نسخه فارسی پرسشنامه پشتکار(Grit–S) از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است و ابزاری کارآمد در این زمینه محسوب شود.
تبیین مدل ساختاری اشتیاق به درمان بر اساس حافظه اعتیاد، میل به مصرف با میانجی گری خودکنترلی در افراد متقاضی ترک
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اعتیاد به معنای کسب عادت و خوگرفتن است و به نحوی اتفاق افتد که ترک کردن و دست برداشتن از آن موجب اختلال در عملکرد کلی فرد گردد که با ناراحتی جسمی، روانی و رفتاری همراه شود. مطالعه حاضر با هدف تبیین مدل اشتیاق به درمان اعتیاد بر اساس حافظه اعتیاد و میل به مصرف با میانجی گری خودکنترلی در افراد وابسته به مواد متقاضی ترک انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی و پیش بینی بود. جامعه آماری این مطالعه شامل افراد وابسته به مواد مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد شهر بابل در دوره زمانی چهار ماهه بود. 209 نفر از شرکت کنندگان به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند در دسترس انتخاب شدند و به سوالات مقیاس شدت حافظه اعتیاد چن و همکاران (2018)، مقیاس خودکنترلی تانجنی و همکاران (2004)، مقیاس مراحل آمادگی برای تغییر و اشتیاق برای درمان اعتیاد میلر و تونیگان (1997) و مقیاس میل به مصرف مواد سوموزا و همکاران (1995) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد حافظه اعتیاد در اشتیاق به درمان نقش مستقیم دارد (01/0>p، 31/0=β)؛ حافظه اعتیاد در خودکنترلی نقش مستقیم دارد (01/0>p، 59/0=β)؛ میل به مصرف در اشتیاق به درمان نقش مستقیم دارد (01/0>p، 39/0=β)؛ میل به مصرف در خودکنترلی نقش مستقیم دارد (01/0>p، 73/0=β)؛ خودکنترلی در اشتیاق به درمان نقش مستقیم دارد (01/0>p، 79/0=β)؛ حافظه اعتیاد در اشتیاق به درمان با میانجی گری خودکنترلی نقش غیر مستقیم دارد (01/0>p، 47/0=β) و میل به مصرف در اشتیاق به درمان با میانجی گری خودکنترلی نقش غیر مستقیم دارد (01/0>p، 58/0=β). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت مدل اشتیاق به درمان اعتیاد بر اساس حافظه اعتیاد و میل به مصرف با میانجی گری خودکنترلی در افراد وابسته به مواد متقاضی ترک برازش دارد.
اثربخشی آموزش مهارت های حل مساله مبتنی بر نظریه های تولمن و گشتالت بر سبک های حل مساله دانش آموزان دوره متوسطه
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های حل مساله مبتنی بر نظریه ها ی تولمن و گشتالت بر سبک های حل مساله دانش آموزان دوره متوسطه هدف اصلی این پژوهش نیمه آزمایشی بوده است. روش پژوهش: جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه شهر همدان حجم نمونه آماری 75 نفر (3 گروه 25 نفری) بود که از طریق روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه حل مساله دزوریلا، نزو، مید اولیورز (2000) و برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره MANCOVA و آزمون تعقیبی شفه استفاده شد. یافته ها: بین میزان تاثیر آموزش مهارت های حل مساله مبتنی بر این نظریه ها بر سبک های حل مساله دانش آموزان، تفاوت وجود دارد.. میزان تاثیر آموزش مبتنی بر نظریه تولمن نسبت به نظریه گشتالت در همه سبک های حل مساله دانش آموزان بیشتر است. نتیجه گیری: این آموزش ها میزان استفاده از سبک های جهت گیری مثبت و منطقی را افزایش و استفاده از دو سبک جهت گیری منفی، اجتنابی و تکانشی را در دانش آموزان کاهش می دهند. میزان تاثیر آموزش مبتنی بر نظریه تولمن نسبت به نظریه گشتالت در همه سبک های حل مساله دانش آموزان بیشتر است.