فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۲۱ تا ۴٬۱۴۰ مورد از کل ۲۷٬۴۲۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
انقلاب مشروطه از زمان وقوعش تاکنون از منظرهای گوناگون مورد ارزیابی قرار گرفته است. تداوم مناقشه های فکری در این باره نشانگر زنده بودن اندیشه مشروطیت است و از ضرورت استمرار گفتگوهای انتقادی درباره آن حکایت دارد. این مقاله به ارزیابی ایده های دکتر کاتوزیان درباره انقلاب مشروطه می پردازد. کاتوزیان به عنوان یک پژوهشگر فعال در حوزه مسائل ایران معاصر، در آثار گوناگونش به بحث درباره انقلاب مشروطه پرداخت و نگاه های خاصی درباره انقلاب مشروطه و فرایندهای منتج از آن ارائه کرد. این نوشتار قصد دارد با رویکردی تحلیلی - انتقادی به ارزیابی دیدگاه های دکتر کاتوزیان درباره مسائلی چون نظریه انقلاب های ایرانی، آرمان ها، بازیگران و مفاهیم مهم مشروطه ایرانی بپردازد و ایده های کاتوزیان را درباره کلان روایت های مارکسیستی و توطئه باور بازتاب دهد. این مقاله سرانجام با صحه نهادن بر پاره ای از دیدگاه های کاتوزیان و تشکیک در برخی دیگر، هم کاتوزیان و هم سایر صاحب نظران را به تأمل بیشتر در این باره برمی انگیزد.
مکاتبات ساکنان ایران با امام هادی(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سخن تاریخ سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۶
179 - 192
حوزه های تخصصی:
دوستی و پذیرش تفکر اهل بیت(ع)، از گذشته های دور در شهرهای مختلف ایران تردیدناپذیر است. با اینکه در قرن سوم، فضای غالب ایران با جریان عمومی اسلامی همسو بود، اما رگه های تشیع در شهرهای مختلف ایران قابل توجه است. اندیشمندانی در این شهرها، مسائل روز خود را از امام می پرسیدند و مشکلات خود را مرتفع می کردند. نامه نگاری، از روش هایی متداول آن زمان و مورد استفاده یاران امام هادی(ع) برای بهره گیری از دانش آن امام(ع) بود. پژوهش حاضر، بر اساس مناطق جغرافیایی و سپس نام راویان سامان یافته و این مسئله را رصد کرده که مناطق مختلف ایران در این خصوص چه نقشی ایفا کرده اند و در قیاس با یکدیگر، علل و عوامل نگارش نامه ها و نیز محتوای نامه ها چه بوده است. مطالعات انجام شده با روش تاریخیِ مبتنی بر توصیف و تحلیل، رابطه مستقیمی را میان جمعیت شیعه و تعداد نامه ها ترسیم می کند و نشان می دهد که قم، نقش بیشتری ایفا کرده و محور اصلی نامه ها مسائل فقهی، کلامی و اجتماعی بوده است.
تحول بنیادهای امامت نزد نخستین گروه غالیان شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازوکار و سنجه های تعیین امام یکی از مهمترین و بنیادی ترین عناصر و همچنین دشواره های موجود در نخستین گروه های شیعه به معنای عام آن بوده است. در مقاله پیشِ رو با رویکرد تاریخی و گفتمانی، سازوکارها و سنجه های مربوط به امامت، نزد نخستین گروه های تندروی شیعی، از آغاز تا سده دوم هجری بررسی شده است. همچنین تکامل و دگردیسی نگرش های امام شناسانه در میان سبائیه، کیسانیه، نخستین غالیان و نیز خرمدینان که اندیشه های آنها همسانی های فراوانی با گروه های پیش گفته داشت مورد واکاوی قرار خواهد گرفت. این مقاله نشان خواهد داد که اصول علم، نور و انتقال ارواح چگونه و در چه فرآیندی از سوی گروه های یاد شده برای تبیین امامت مورد استفاده قرار گرفتند. همچنین خواهیم گفت که چگونه دو اصل نور و گردش ارواح که بر جهان بینی های ویژه ای استوار بودند، به پایمردی نخستین غالیان که از دل بحران درونی کیسانیه سر برآوردند برای توضیح نهاد و مفهوم امامت به کار گرفته شد.
پیشینه شناسی و نقد ادعاهای سران بهائیّت درباره نَسخ شریعت اسلام در فتنه بدشت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بابیّت، از جمله جریان های معتقد به نسخ شریعت اسلام بر پایه ادعاهای سید علی محمد شیرازی (باب) (م 1266ق) است. پیروان او، همه کوشش خود را به ویژه در نشست بدشت به کار بستند تا ضمن اعلام نسخ شریعت اسلام و جایگزین ساختن کتاب «بیان» به جای قرآن، شریعت ادعایی جدید را دینی مستقل و بدیع جلوه دهند. اندکی پس از اعدام علی محمد شیرازی، حسین علی نوری (بهاء الله) مدعی نبوت و نسخ شریعت ادعایی «بیان» شد و بیش از بابیان بر نسخ اسلام و احکام آن تأکید کرد و بسیاری از احکام را به کلی تغییر داد. این نوشتار، با بررسی پیشینه مدعیان نسخ احکام و شریعت اسلام، در پی اثبات این نکته است که ادعای بابیان و بهائیان، تازگی ندارد و برگرفته از گفتار و کردار مدعیان پیشین نسخ اسلام مانند جریان های: اسماعیلیه، حروفیه، نقطویه و اهل حق است و تناقض های این ادعا به گونه و اندازه ای است که باور به نادرست بودن آن را به دنبال دارد
نخستین پیروزی های عرب در فارس (بررسی متن پژوهی)
حوزه های تخصصی:
فتوحات اعراب در مناطق گوناگون ایرن و به ویژه فارس، از جمله موضوعاتی می باشد که تاکنون مورد توجه گروهی از پژوهشگران قرار گرفته است که غالبا فارغ از توجه به بررسیِ تحلیلیِ روایات می باشد. در این مقاله با نگرشی متمرکز تلاش گردیده تا سرداران نظامیِ اعزامی برای فتح فارس در سال های نخستینِ فتوحات اعراب مسلمان در ایران و نسبت های قومی آنان و از سویی بررسی روایات و صحت سنجی آن، که از حوزه های کمتر پرداخته شده محسوب می گردد، مورد تحلیل و ارزیابی قرار گیرد. این پژوهش بر آن است در ابتدا به بررسی سرداران عرب که نخستین فتوحات فارس را برعهده داشته اند پرداخته و سپس با بررسی روایات سیف بن عمر با سایر منابع معتبر به موشکافی این جریان تاریخی بپردازد.
نگاهی به سیر تاریخی و موضوعی مقالات حافظ پژوهی از آغاز تا سال 1390(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درباره حافظ، اندیشه، مقام و هنر او در ادب فارسی در قالب کتاب و مقاله، بررسی ها و تحقیقاتی فراوان انجام شده است. با توجه به حجم آثار و تداوم سیر این گونه تحقیقات به ویژه در امرنگارش مقالات لازم است آثار منتشر شده بررسی شوند تا با آشنایی به نقاط قوت و ضعف این دسته از پژوهش ها بتوان از نتایج آن در پر کردن خلأهای موجود در این بخش بهره برد. در این تحقیق به بررسی سیر تاریخی، هم چنین سیر موضوعی مقالات حافظ پژوهی پرداخته شده است. از آغاز سیر حافظ پژوهی1298 تا سال1390، حدود 2082 مقاله تألیف شده است. در این پژوهش ضمن بررسی سیر تاریخی حافظ پژوهی در قالب مقالات فارسی و تحقیق در علل و زمینه های اوج و فرود تعداد(کمیّت)آنها، مقالات در پنج دوره تاریخی و در هشت موضوع شرح ابیات، نقد کتاب و مقالات حافظ پژوهی، معرفی انواع تصحیحات دیوان، نسخه شناسی و معرفی نسخه های جدید، تحلیل شخصیّت، زندگی و اندیشه حافظ، حافظ و دیگران، زیبایی شناسی (جمال شناسی شعر حافظ) و مقالات متفرّقه بررسی شده اند. این بررسی نشان می دهد سیر مقالات تا دوره سوم به دلیل برگزاری دو کنگره ی بزرگداشت حافظ سیر صعودی داشته و در دوره چهارم از کمیّت آن کاسته شده، اما بر محتوا و کیفیّت آن افزوده شده است تا اینکه در دوره پنجم به دلیل ورود مباحث جدید ادبی و گسترش حوزه ی نقد، مقالات هم از نظر کمیّت و هم از نظر کیفیّت تحوّل یافته اند
رابطه حکومت محلی حیره با سایر دولت ها و قبایل جزیره العرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ ملوک حیره از توابع امپراتوری ساسانی، عمدتا در موضوع درگیری ساسانیان و روم شرقی بررسی می شود؛ در حالی که این فرمانروایان محلی به دلیل وسعت جغرافیایی قلمروشان، دارای روابط سیاسی، نظامی و اقتصادی گسترده ای با همسایگان خود بودند. مقاله حاضر با رویکردی توصیفی تحلیلی، درصدد پاسخگویی به این پرسش است که روابط ملوک حیره با سایر دول و قبایل شبه جزیره عربستان چگونه بوده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد ملوک حیره سوای روابط با ساسانیان و روم شرقی، با قبایل عرب ساکن جزیره العرب نیز مراوده داشتند. روابط سیاسی و اقتصادی امرای حیره با قبایل عرب متناسب با قدرت، وسعت و جمعیت آنها متفاوت بوده است.
مسئله طرابوزان در رقابت های سلطان محمد فاتح و اوزون حسن
حوزه های تخصصی:
در اواسط قرن پانزدهم میان پادشاه عثمانی سلطان محمد فاتح و حکمران آق قویونلو اوزون حسن، رقابت شدیدی برای تسلط بر آناتولی شروع شد. یکی از مهم ترین عوامل درگیری و کشمکش میان آن ها مسئله ی طرابوزان امپراطوری روم بود. در حقیقت نیرومند ترین و خطرناک ترین رقیب سلطان محمد در آسیا، اوزون حسن بود. این حکمران مغرور پس از تسلط بر آناتولی شرقی، غرب ایران و آذربایجان و تأسیس دولتی بزرگ، خود را یگانه میراث دار تیمور لنگ می دانست. او با برخورداری از نیروی مادی و مزیت های بالای حکمرانی، خود را بزرگ ترین حکمران ترک می پنداشت. در عین حال آمال سیاسی بزرگی را در سر می پروراند و می شود این گونه برداشت کرد که در پی تأسیس یک امپراطوری بزرگ بود که کل خاورمیانه را در برمی گرفت. سندی که در آرشیو موزه توپ قاپی موجود می باشد به ما نشان می دهد که اوزون حسن در پی چه اهداف بزرگی بوده است.
یک خانواده شاهی نو-ایلامی
حوزه های تخصصی:
کسانی که تاریخ نو-ایلامی را بررسی کرده اند، می دانند که مطالعهٔ آن با مشکلاتی همراه است. این مشکلات شامل فقدان کتیبه های نو-ایلامی باقی مانده نیز می شود که یک روایت باستان شناختی یا حتی تناوب پادشاهان را مهیا کند؛ فقدان ترجمهٔ مطمئن و درک بسیاری از کتیبه های نو-ایلامی که باقی مانده اند، و اتکای الزامی به منابع بین النهرینی به همراه ناتوانی برای ربط دادنِ اطلاعات آن ها به منابع نو-ایلامی. این قبیل مسائل متنی مرتباً با شواهد و مدارک ناقص یا پراکندهٔ باستان شناختی در هم آمیخته اند.
دیدگاه مادلونگ درباره اختلاف امام حسن(ع) و امام علی(ع)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ویلفرد مادلونگ (متولد 1930م) از جمله اسلام شناسان غربی است که می توان گفت رویکردی تقریبا منصفانه و انگیزه ای علمی در بررسی تاریخ اسلام دارد. وی در نوشته های خود درباره تاریخ زندگی امام حسن(ع) به موضوعاتی چون ازدواج ها و طلاق های امام، صلح امام، مفاد صلح نامه و زندگی خانوادگی ایشان پرداخته و کوشیده است شبهات مطرح شده از سوی دیگر اسلام شناسان غربی درباره امام حسن(ع) را پاسخ دهد. اما خود وی مطرح کننده مطالبی است که منشأ شبهاتی درباره امام حسن(ع) شده است؛ مانند اختلاف نظر آن حضرت با اهداف و برنامه های امیرالمؤمنین علی(ع)، تمایل نداشتن ایشان به تصدی خلافت و تأیید روش حکومت عثمان از سوی ایشان. این نوشتار به بررسی انتقادی این شبهات و پاسخ به آن ها بر اساس منابع تاریخی و روایی شیعی و سنی پرداخته است.
پوزیتیویسم وارونه؛ نقدی بر روایت گراییِ وایت و انکراسمیت
حوزه های تخصصی:
مقدمه ی مترجم: کارل مارکس در جمله ای مشهور بر آن است که دیالکتیک هگل را که بر روی سرش ایستاده بود، در فلسفه ی خود و انگلس وارونه کرده و بر پاهایش استوار کرده است. در اینجا مارکس علاوه بر آن که بر خطای هگل یعنی ایده آلیستی بودنِ فلسفه اش تأکید می کند، به نحو تلویحی بر بنیان و روش مشترک اندیشه ی خود و هگل نیز صحّه می گذارد. در ماتریالیسم تاریخیِ مارکس نقش دیالکتیک هگلی کاملأ واضح است و مارکس خود نیز بدان اذعان دارد اما در بحث حاضر مسئله پیچیده تر است. هایدن وایت و فرانک انکراسمیت، اندیشمندانی پست مدرن در حوزه ی فلسفه ی انتقادی تاریخ، فلسفه ی خود تحت عنوان «روایت گراییِ استعاری» را درست در نقد مفروضات پوزیتیویستی و بی اعتبار ساختن آرمان تجربی گرایانه ی مورخان سنّتی عرضه داشته اند. اما کریس لورنتز در این مقاله ی جذاب و آموزنده با نقدی بنیادین به سراغ مفروضات و آموزه های اساسی «روایت گراییِ استعاری» رفته و با مدّعیاتی روشن بر آن است که در عین شگفتی: با وجود تمامی مخالفت های ظاهریِ «روایت گراییِ استعاری» در قرائت وایت و انکراسمیت با ذهنیت و رویکرد پوزیتیویستی و تجربه گرایانه اما در واقع این فلسفه ی تاریخِ پست مدرن چیزی بیش از «وارونه» ای از پوزیتیویسم سده ی نوزدهمی نیست و از این رو به دلیل برخورداری از بنیان مشترک با آن، در خطاها و معایبش نیز شریک می شود. پیچیدگی بحث اینجاست که این بار برخلاف مورد مارکس و هگل، وایت و انکراسمیت چنین نقد ویران کننده ای را نخواهند پذیرفت چرا که نقد و انکار مبانی پوزیتیویستی، خصیصه ی هویت بخش فلسفه ی روایت گرای موردنظر آن هاست. فارغ از آن که ایرادات رادیکال لورنتز بر «روایت گرایی استعاری» وارد باشند یا خیر، بهرحال اثر حاضر معرفی شایسته ای از اندیشه ی دو تن از نوابغ فلسفه ی معاصر تاریخ ارائه می دهد.
نقد و بررسی یکسویه نگری فکری و تفتیش عقاید مذهبی در روزگار سلطان محمود غزنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با به قدرت رسیدن سلطان محمود غزنوی روند جدیدی از یکسویه نگری فکری، مذهبی به تقلید و تأسی از دارالخلافه بغداد در شرق ایران اجرایی شد . محمود غزنوی در جهت کسب مشروعیت معنوی و علی رغم پاره ای اختلافات با دارالخلافه ، به تبعیت از اهل حدیث حاکم بر بغداد و با نگاهی یکسویه نگر و متعصبانه ، به سرکوب فرقه های مختلف مذهبی و انزوای اندیشمندان علوم عقلی پرداخت. طبق فرضیه این پژوهش ،اقدامات محمود در تأسیس مدارس خاص فقهی و تشکیل دادگاه های تفتیش عقاید ، نخستین تلاش های هدفمند و سازمان دهی شده در جهت برچیدن تساهل و تسامح برآمده از عصر زرّین تمدّن اسلامی در ایران بوده است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و بر پایه مطالعه ی متون متقدّم و مآخذ درجه اوّل تاریخی ، چرایی برخورد محمود با نحله های فکری، مذهبی رقیب و چگونگی تشکیل و نتایج اولین دادگاه های تفتیش عقاید در ایران بعد از اسلام و نسبت این گونه اقدامات با جریان کلی زوال تدریجی خردگرایی و رکود تمدّن اسلامی موردنقد و بررسی قرار داده است .
مدْرَسیان عثمانی و بازیابی نفوذ سیاسی آنها در عهد مراد دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال هفتم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۶
79-102
حوزه های تخصصی:
مقام وزارت عظمی در دوره عثمانی همواره به مدرسیان برخاسته از طبقه علمیه اختصاص داشت. در پی تحولات پس از جنگ آنقره (802/1402م)، فردی از طبقه غلامان (قوللر) عهده دار این منصب شد. از این رو مدرسیان در روزگار مرادم دوم (حک. 824-848/ 1421-1444م و 850-855/ 1446-1451م) برای تجدید نفوذ سیاسی پیشین خود اقدام کردند. آنها با بهره گیری از تحولات اوایل سلطنت این سلطان، بایزید پاشا وزیر اوّل غیرمدرسی را از پیش روی خود برداشتند و با حمایت همه جانبه از جندرلو ابراهیم پاشا، وزارت عظمی را به طبقه مدرسی باز گرداندند. علاوه بر این، مراد دوم و دولتمردان، با تشویق مدرسیان، مدارس باشکوهی در بروسه و ادرنه تأسیس کردند و موقوفه های چشم گیری به آنها اختصاص دادند. در پی این اقدامات زمینه مناسبی برای گسترش آموزش مدرسی و تکامل طبقه علمیه فراهم شد. با ظهور و رسمی شدن نهاد شیخ الاسلامی، نفوذ مدرسیان شکل ملموس تری به خود گرفت. چنان که به فتوی شیخ الاسلام، حروفیان حاضر در شهر ادرنه قتل عام شدند. بنابر یافته های این پژوهش که با رویکرد تحلیلی انجام گرفته، مدرسیان، در دوره مورد بحث نفوذ سیاسی پیشین خود را تجدید کردند و آن را تا زمان فتح استانبول (857/1453م) استمرار بخشیدند.
جریان های فکری مؤثر بر تاریخ نگری بلاذری در أنساب الأشراف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال هفتم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۷
87-108
حوزه های تخصصی:
أنساب الأشراف بلاذری از برجسته ترین آثار تاریخی سده سوم، با وجود روایت های پرشمار و مهمی که درباره وقایع صدر اسلام دارد، به طور شایسته مورد توجه محققان قرار نگرفته است. برخلاف رویکرد دینی بیشتر مورخان سده های نخستین به تاریخ، بلاذری پایبندی چندانی به تمام محورهای اندیشه اهل سنت ندارد. بر این اساس، در پژوهش حاضر تلاش شده تا با بررسی روایت های أنساب الاشراف و مقایسه آن با آثار مورخان هم عصر، جریان های فکری مؤثر بر تاریخ نگری بلاذری مورد شناسایی و ارزیابی قرار گیرد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بلاذری با وجود پایبندی به برخی عقاید اهل سنت همچون مشروعیت خلیفه، نظریه «عدالت صحابه» را قبول ندارد و به تفصیل از وقایع اختلاف برانگیزی چون سقیفه، قتل عثمان، جنگ جمل و نظایر اینها بحث می کند. به علاوه، او در تنظیم مطالب کتابش متأثر از نسب نگاران پیش از خود است و شاعر بودنش نیز سبب توجه ویژه او به مسائل ادبی همچون شعر و داستان شده است؛ به طوری که می توان أنساب الأشراف را از منابع مهم ادبیات عرب دانست. فصل بندی برخی مطالب أنساب الأشراف به تأسی از اخباریان صورت گرفته است؛ هرچند بلاذری برخلاف ایشان، به جای قصص به اخبار اجماعی اصالت داده است. ارتباط بلاذری با دربار عباسی به عنوان «ندیم» و «کاتب» نیز در ارائه تصویری مثبت از بنی عباس و گزینش برخی روایت ها نمایان است.
واکاوی نقش و جایگاه کمپانی برادران تومانیانتس در وضعیت اقتصادی-تجاری ایران عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران دوره قاجار درنتیجه برخورد مستقیم با دنیای بیرونی و به خاطرِ داشتن موقعیت مناسب تجاری، گامی به نظام اقتصاد جهانی نزدیک تر و کشور به بازاری برای فروش کالاهای خارجی تبدیل شد. تغییر در مسیرها و طرف های تجاری ایران قرن نوزدهم، نقش و کارکرد تجار و صرافان، ازجمله تومانیانتس را گسترش داد. کمپانی برادران ارمنی تومانیان ازجمله نهادهای اقتصادی ای بود که با فعالیت در زمینه های مختلف حمل ونقل و تأسیس تجارت خانه، امور رفاهی و عمرانی، صنایع، بانکداری، و کشاورزی –به ویژه در نیمه شمالی کشور و با روسیه تزاری– در امور اقتصادی کشور فعالیت می کرد. هدف:هدف این پژوهش تبیین عملکرد کمپانی برادران تومانیانتس در ساختار اقتصادی- تجاری ایران دوره قاجار و نقش آنان در وضعیت سرمایه داری کشور است. روش و رویکرد:این پژوهش با رویکردی توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسناد آرشیوی تهیه شده است. یافته ها و نتایج:کمپانی تومانیانتس فعالیت گسترده اقتصادی، توان مالی بالا و همین طور استقلال نسبی داشت؛ ولی برخی عوامل از قبیل بی ثباتی و ضعف سیاسی-اقتصادی، فقدان حمایت دولتی، تمایل نداشتن به سرمایه گذاری، سلطه رقبای خارجی، نگرش استعماری غرب، و فقدان سیاست گذاری روشن اقتصادی مانع از آن شد که این کمپانی نقش تأثیرگذاری در عرصه اقتصاد کشور و ورود به سرمایه داری داشته باشد؛ بنابراین درنهایت با اقدام های خود، بر وابستگی بیشتر به سرمایه و کالای خارجی افزود.
هنر نگارگری و نقاشی دوره آل جلایر و تأثیر آن بر شکل گیری مکتب نگارگری هرات دوره تیموریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنر نگارگری و نقاشی دوره آل جلایر را بایستی در تداوم سبک رایج دوره ایلخانی(مکتب تبریز) مورد بررسی قرار داد. مهمترین تأثیری که از دوره ایلخانی به جا ماند و در دوره آل جلایرصیقل داده شد؛ سبک هنر نقاشی چینی بود. در این مقاله بر آنیم با روش تاریخی و رویکردی توصیفی تحلیلی به بررسی هنر نگارگری و نقاشی این دوره و سهم آن در شکل گیری مکتب نگارگری هرات دوره تیموریان بپردازیم. یافته ها حاکی از آن است که سلاطین جلایری به ویژه سلطان اویس و فرزندش سلطان احمد با وجود آشوب های سیاسی در تاسیس کارگاه های هنری و حمایت از هنرمندان نقش عمده ای در تحول هنر نقاشی این دوره داشته اند؛ سبک هنر نقاشی چینی نیز در این زمان به ویژه در آثار مکتب بغداد تعدیل شده و رنگ و بوی ایرانی به خود گرفته بود و دیگر اینکه هنرمندان عصر جلایری و شاگردان شان با انتقال به مراکز هنری عصر تیموری سهم عمده ای در شکل گیری مکتب نگارگری هرات دوره تیموریان داشته اند.
موقعیت و جایگاه سیاسی ولایت بهبهان و کهگیلویه از سقوط زندیه تا آغاز عصر ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیگلربیگی کهگیلویه و بهبهان در عصر صفوی از موقعیت و جایگاه سیاسی اجتماعی بالایی برخوردار بود. البته این جایگاه، پس از سقوط صفویه و نابسامانی کشور در دوره های افشاریه و زندیه، متزلزل شد؛ بنابراین، به دنبال درگیری و تقابل مدعیان زند و قاجار، منطقة مذکور سیاست تمایل و جانبداری قاجارها را پیشه کرد. با این حال، حدود دو دهه بعد از روی کار آمدن قاجار و شیوة رفتار و عملکرد آنها، ولایت مزبور به تدریج از ثبات و امنیت دور شد و شورش هایی علیه حکمرانان جدید صورت گرفت. بیشتر این شورش ها، به دلیل تحصیل مالیات و جبایت آن بود. با وجودی که ولایت مذکور بافت ایلی و عشیره ای داشت و اتحاد آنان می توانست موجب دردسر حاکمان قاجاری شود؛ تصمیم گیران حکومت قاجار، با سیاست هوشمندانه و دیپلماسی درست موفق به ادارة طولانی مدت منطقه گشتند. این مقاله، با رویکردی توصیفی تحلیلی، موقعیت و جایگاه سیاسی ولایت بهبهان و کهگیلویه را در ارتباط با حکومت قاجار مورد مداقه قرار داده است. یافته ها نشان می دهد، حاکمان قاجار در اعمال سیاست های خویش، موفق بودند و این روند را تا پایان حفظ و تداوم بخشیدند.
واکاوی «مسئله گرانی نان» در کردستانِ دوره قاجار و تبیین عوامل موجده آن (1332 - 1342ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«نان» به عنوان غذای اصلی و قوت غالبِ مردم ایران در دوره قاجار و گرانی آن به ویژه طی سال های جنگ جهانی اول (1332 - 1336ق/ 1914 - 1918م) مسئله ای فراگیر در تمام نواحی ایران بود. مردمِ کردستان هم در غرب کشور، گرفتار مسئله قحطی و گرانی نان شدند. البته برخلاف دیگر نواحی که با رفتن نیروهای روسیه و انگلیس و برطرف شدن خشکسالی و رفع برخی از عوامل دیگر، اوضاع تغییر کرد و در کیفیت و قیمت گندم و نان ثبات نسبی، به وجود آمد، در کردستان این گونه نشد و با وجودِ خروج نیروهای بیگانه، بارش بارا ن های گسترده و غله فراوان، دامنه گرانی بعد از سال 1336ه.ق/ 1918م گسترده تر شد. از این رو، «مسئله گرانی نان» در کردستان دوره قاجار نیاز به تحلیل، تعلیل و واکاوی دارد. این مقاله حولِ محور این پرسش شکل گرفته که چه عواملی سبب شکل گیری مسئله گرانی نان در کردستان دوره قاجار (1332 - 1342ق/ 1914- 1924م) شدند؟ در پاسخ، مقاله این مدعا را طرح می کند، عواملی که مسئله گرانی نان در کردستان دوره قاجار را شکل دادند، هر کدام با فراهم آوردن شرایط مناسب، سعی کردند از همین مسئله برای حذف عامل های دیگر بهره ببرند. این پژوهش با تکیه بر اسناد، عرایض و منابع محلی نگاری و با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی می کوشد تا به تبیین علی و چرایی تکوین و استمرار این معضل اجتماعی بپردازد و نشان دهد که عامل های شکل دهنده مسئله گرانی، برای کسب منافع بیشتر، چگونه از مسئله ای که خود شکل داده بودند، برای حذف همدیگر هم استفاده می کردند.
افول در اوج شکوه: بررسی تحلیلی مناسبات سلطان محمد فاتح و طبقه علمیه عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ادوار پیش از سلطنت محمد دوم(855-886/1451-1481)، سیر تاریخی مناسبات دولت عثمانی و طبقه علمیه، به گونه ای پیش رفته بود که فارغ التحصیلان مدارس به واسطه دانش مدرسی و جایگاه دینی اجتماعی خود، در دولت عثمانی جایگاه مهمی پیدا کرده بودند و در تصمیم گیری های مهم تأثیر تعیین کننده ای داشتند. مرسوم شدن انتخاب و انتصاب وزیراعظم، به عنوان مقتدرترین فرد در ساختار دولت پس از شخص سلطان، از میان مدرسیان خود دلیل آشکاری برای این مهم بود. با وجود این، به رغم اینکه دوره زمامداری محمد فاتح، به واسطه تأسیس مدارس صحن ثمان و گسترش آموزش مدرسی، نقطه عطفی در تاریخ عثمانی محسوب می شود، اما مناسبات طبقه علمیه با دولت عثمانی در این دوره، از حیث تأثیرگذاری بر سیاست های سلطان عثمانی تفاوت های بارز و آشکاری با ادوار پیشین داشت. بر این اساس، در مطالعه حاضر با رویکردی تحلیلی، این مناسبات و عوامل دخیل در آن مورد بررسی قرار خواهد گرفت. یافته های این پژوهش نشان می دهد که فتح شهر استانبول در 857/1453، قدرت و اقتدار محمد دوم را به گونه ای افزایش داد که او دیگر نیازی برای مشارکت مدرسیان در قدرت و کسب مشروعیت از طریق جلب نظر آنها احساس نمی کرد. از این رو، محمد فاتح برخلاف رسم مألوف، انتخاب وزیراعظم از میان مدرسیان را کنار گذشت و فردی از طبقه غلامان(قول ها) را جایگزین ساخت تا برخلاف وزراء مدرسی پیشین، کاملاً تابع اوامر او باشد. بر این اساس جایگاه و نفوذ مدرسیان طبقه علمیه در دولت عثمانی را به شکل چشمگیری کاهش داد. این سلطان عثمانی بر آن بود جهت برقراری اقتدار مطلق سلطنت، تلاش های مدرسیان برای تحت تأثیر قرار دادن او و سیاست های دولت را به حداقل برساند. با توجه به اینکه این مهم، نمودار تلاش های اقتدارگرایانه این سلطان عثمانی بود، اظهار نارضایتی متعدد علمای برجسته و مخالفت های آشکار آنها نیز تغییر خاصی را در رویه او در قبال مدرسیان و طبقه علمیه ایجاد نکرد.
فراز و فرود حزب سوسیالیست و عملکرد آن در مجالس چهارم و پنجم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلیمان میرزا اسکندری و سیدمحمدصادق طباطبایی حزب سوسیالیست را در قالب حزبی چپگرا تشکیل دادند. در مجالس چهارم و پنجم این حزب اغلب در اقلیت بود؛ اما روند حوادث نشان می دهد که در حیات پارلمانی خود، در جایگاه حزبی مؤثر عرض اندام کرده است. مخالفت ها با کاﺑیﻨﮥ قوام السلطنه به ویژه بر سر ﻣﺴﺌﻠﮥ نفت شمال و قانون هیئت منصفان، حمایت از کاﺑیﻨﮥ مستوفی الممالک و نیز همراهی با رضاخان سردارسپه و نقش آفرینی در تحول نظام سیاسی از قاجاریه به پهلوی گوشه هایی از حیات سیاسی این حزب را به نمایش می گذارد که تاکنون در کانون پژوهش و ارزیابی قرار نگرفته است و درواقع، پژوهش حاضر پاسخ به این نیاز است.