تاریخ اسلام (دانشگاه باقرالعلوم)
تاریخ اسلام سال هجدهم بهار 1396 شماره 1 (پیاپی 69) (مقاله پژوهشی حوزه)
مقالات
حوزه های تخصصی:
ویلفرد مادلونگ (متولد 1930م) از جمله اسلام شناسان غربی است که می توان گفت رویکردی تقریبا منصفانه و انگیزه ای علمی در بررسی تاریخ اسلام دارد. وی در نوشته های خود درباره تاریخ زندگی امام حسن(ع) به موضوعاتی چون ازدواج ها و طلاق های امام، صلح امام، مفاد صلح نامه و زندگی خانوادگی ایشان پرداخته و کوشیده است شبهات مطرح شده از سوی دیگر اسلام شناسان غربی درباره امام حسن(ع) را پاسخ دهد. اما خود وی مطرح کننده مطالبی است که منشأ شبهاتی درباره امام حسن(ع) شده است؛ مانند اختلاف نظر آن حضرت با اهداف و برنامه های امیرالمؤمنین علی(ع)، تمایل نداشتن ایشان به تصدی خلافت و تأیید روش حکومت عثمان از سوی ایشان. این نوشتار به بررسی انتقادی این شبهات و پاسخ به آن ها بر اساس منابع تاریخی و روایی شیعی و سنی پرداخته است.
نقش سید بن طاووس (م664ق) در رشد فرهنگی و اجتماعی شیعیان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
شیعیان در سده هفتم هجری به رشد فرهنگی و اجتماعی قابل توجهی، به ویژه در شهر بغداد، دست یافتند. بی تردید رضی الدین علی بن موسی بن طاووس (589 664ق) در این پویایی و رشد سهمی مؤثر داشت. این مقاله با روش وصفی تحلیلی بر آن است، پس از مروری بر وضعیت شیعیان در قرن هفتم و نیز شخصیت سید بن طاووس، نقش او را در این زمینه بررسی کند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که سید بن طاووس با تدوین و نشر کتاب در موضوعات مختلف، رواج دادن مقتل و منقبت خوانیِ اهل بیت:، بر پا کردن مجالس مناظره با پیروان سایر فِرَق اسلامی، ترویج اندیشه مهدویت و نزدیکی ظهور منجی، همکاری با ایلخان مغول در چارچوب یک نظریه سیاسی دینی و سرانجام تدوین ادعیه و رواج دادن فرهنگ دعا، در رشد فرهنگی و اجتماعی شیعیان در این دوره نقش داشته است
چیستی، خاستگاه و علل برآمدن تاریخ اجتماعی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تاریخ نگاری سنتی بیشتر ماهیت روایی داشت و به سرگذشت برگزیدگان جوامع می پرداخت. این نوع نگارش تاریخ، اگر کنش های دیگر اقشار و مباحثی همچون باورها و جنبش ها و رویدادهای غیرسیاسی و گاه غیراعتقادی را گزارش می کرد، باز در جهت منافع قدرت ها و مصلحت برگزیدگان جامعه بود. تاریخ نگاری مدرن با ابتنا بر ضرورت نقد بی اعتنایی تاریخ نگاری سنتی به وجوه غیرسیاسی و غیراعتقادی تاریخ کوشیده است تا نگرشی ساختاری به تاریخ داشته باشد و در پرتو گرایش های مختلف تاریخ نگارانه، وجوه مختلف تاریخ را بررسی کند. تاریخ نگاری اجتماعی به عنوان گرایشی نو که در چنین فضایی زاده شد با نگاه تحلیلی به تاریخ و با توجه به ضرورت پرداختن روشن تر و چندوجهی به زندگی روزانه مردم با گرایش های تاریخ شناختی جدیدتری هم چون تاریخ فرهنگی، و قوم شناسی نیز پیوند خورده است و سعی در جاودانه ساختن کنش و میراث اجتماعی و فرهنگی انسان دارد. تاریخ اجتماعی بیشتر به کنش ها و شیوه های زندگی، انگیزه ها و خواست های مردمان عادی توجه می کند. این رهیافت با تأکید بر نقش شهروندان عادی، مطالعه نقش رهبران را کم رنگ تر می سازد و مسیر مطالعه جامع نگر تاریخ را هموارتر می کند. نوشتار حاضر ضمن مروری بر سیر تحول جایگاه علم تاریخ و تاریخ نگاری از دوران سنتی تا جدید، به جایگاه و چیستی تاریخ اجتماعی پرداخته، مهم ترین علل رشد و رونق این رهیافت را وامی کاود
نقش عوامل سیاسی در روابط عنازیان و سلجوقیان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
عنازیان (حک. 381 511ق) از خاندان های حکومت گری بودند که همزمان با قدرت گیری سلجوقیان (حک. 429 590ق)، در مناطقی از غرب ایران حکومت می کردند. روابط سلجوقیان با اینان که در مسیر توسعه قلمرو آن ها قرار گرفته بودند، در برهه های مختلف، متفاوت و تابع شرایط و اوضاع سیاسی منطقه و خلافت عباسی و در نتیجه گاه دوستانه و مسالمت آمیز و گاه تیره و همراه با درگیری نظامی بود. این نوشتار با رویکرد توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع تاریخی، ضمن بررسی روابط این دو حکومت، در پی پاسخ به این پرسش است که عوامل سیاسی در دوره های مختلف چه اثری در روابط بنی عناز و سلجوقیان داشته است؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که بنی عناز با برآوردی که از توان خود و توان سلجوقیان و رقیبان آن ها داشتند،روابط دوگانه ای را با این سلسله ترک نژاد دنبال می کردند؛ گاه مانند «مهلهل بن محمد بن عناز» به پیکار سلجوقیان می رفتند و گاه چون «سُعدی بن ابی الشوک» به خدمت حاکمان سلجوقی درآمده، مورد لطف آن ها قرار می گرفتند. عواملی مانند اختلافات درونی خاندان عنازی و همراهی یا رویارویی آنان با رقبای سلجوقیان در این روابط دوگانه اثرگذار بوده است
پادشاه زدگی؛ غلبه نظامیان بر ساختار سیاسی اداری خلافت عباسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
خلفای عباسی بعد از تلاشی مستمر، با ایجاد شبکه ای منظم از داعیان و تبلیغات گسترده، توانستند حکومت را به دست گیرند. قدرت خلافت، تشکیل دیوان سالاری منسجم، ایجاد منصب دیوانی وزارت، تقسیم وظایف اداری، مشارکت عناصر غیرعرب در اداره حکومت و سازمان دهی ارتش از جمله تحولاتی بود که در ساختار سیاسی و اداری خلافت عباسی به وجود آمد. اما در مقطعی از تاریخ این دستگاه خلافت، تعادل و توازن قدرت تغییر کرد و اقتدار خلیفه به سستی گرایید و نیروهای سپاهی بر حکومت غلبه کردند. در نوشتار پیش رو سعی شده است استیلای نظامیان بر ساختار اداری و سیاسی حکومت عباسی از آغاز استیلای ترکان (218ق) تا ظهور آل بویه (حک. 322 448ق) و پی آمدهای آن، با شیوه توصیفی تحلیلی و تعلیل داده های تاریخی مبتنی بر روش جامعه شناختی ماکس وبر مورد بررسی و بازکاوی قرار گیرد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بعد از آن که خلفای عباسی توانستند اقتدار مقام خلافت و قدرت سیاسی حکومت را تثبیت و نهادینه کنند، ورود سپاهیان ترک و قدرت گیری نظامیان سبب شد مشخصات نظام پادشاه زدگی (سلطانیسم)، مانند خودکامگی حاکم، انحصارطلبی، گسترش دیوان سالاری و به خدمت گرفتن نیروهای نظامی با خاستگاه غلامی، به دستگاه خلافت راه یابد. نظام پادشاه زدگی پی آمدهایی برای خلافت عباسی داشت که مهم ترین آن عبارت است از: دگرگونی نظام سیاسی، افول قدرت خلیفه، برکناری تدریجی خاندان های دیوانی و تشکیل دولت های مستقل و نیمه مستقل
بررسی تاریخی زمینه ها و مصادیق تأثیر ادب ایرانی بر ادب عربی و پی آمدهای آن در قرون نخستین اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از پی آمدهای ظهور دین اسلام و نزول قرآن کریم به زبان عربی، خارج شدن این زبان از مهجوریت و محدودیت دوران جاهلی و تبدیل آن به زبان اول و رسمی جهان اسلام در عرصه های مختلف سیاسی، علمی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بود. بدیهی است که زبان عربی در دوران جاهلی به دلیل کاربرد صرفاً گفتاری، آن هم در یک محیط جغرافیایی نسبتاً محدود، نمی توانست با همان توان محدود، چنین نقشی را در جهان اسلام ایفا نماید. بنابر این، بلافاصله پس از تثبیت و استقرار دین اسلام و شروع فتوحات بزرگ و همچنین شکل گیری نهاد خلافت و دیوان سالاری، مسلمانان ناچار شدند برای غنا بخشیدن به زبان و ادب عربی، از زبان و ادبیات و فرهنگ سایر ملل بهره گیرند. در این میان به دلایل متعدد تاریخی و ویژگی های منحصر به فرد، زبان و ادبیات پارسی توانست جایگاه نخست را به دست آورد و در طول چند قرن اثرهای گسترده و قابل توجهی بر زبان مقدس مسلمانان بگذارد. این مقاله کوشیده است در یک بررسیِ به صورت عمده تاریخی، و با روشی وصفی تحلیلی، پیشینه، زمینه ها و مصادیق تأثیرات ایرانی بر ادب عربی و برخی پی آمدهای آن در قرون نخستین اسلامی را بکاود
اِل سید و مناسبات وی با هودیان و مسیحیان اندلس(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در اوایل قرن پنجم هجری (یازدهم میلادی)، مناسبات سیاسی نظامی گسترده ای بین ملوک الطوایف اندلس و حکومت های اسپانیایی شکل گرفت. در این میان، دولت بنی هود (حک. 431 503ق/1046 1118م)، به سبب نزدیکی تختگاه آنان به حوزه فرمانروایی مسیحیان اسپانیا و جنگ های درون خاندانی، ناگزیر روابط نزدیکی با دولت های مسیحی ایجاد کرد و این مناسبات منجر به افزایش همکاری نظامی بنی هود با قشتاله شد؛ به گونه ای که فرمانده برجسته نظامی قشتاله، رودریگو دیاز مشهور به ال سید کمپیدور، راهی دربار هودیان شد که با جنگاوری و کسب پیروزی های بسیار، توانست نقشی مؤثر در سازمان نظامی و سیاسی هودیان ایفا کند. مقاله حاضر با تکیه بر منابع تاریخی و تحقیقات جدید، ابتدا حیات سیاسی نظامی رودریگو دیاز در حکومت سانچو و قشتاله را به اختصار بیان کرده است و سپس با بیان چگونگی نفوذ، اقدامات و اهداف او در دوره بنی هود، بدین نتیجه رسیده است که به رغم حمایت های بی دریغ حاکمان بنی هود، رودریگو دیاز پس از دست یابی به مناصب بلند حکومتی، پیمان خود با هودیان را نقض کرد و در پی تشکیل حکومتی مستقل در شرق اندلس برآمد. از همین رو، وی که به دست آویزی برای توجیه رفتارش نیاز داشت، اطاعت از آلفونسو، پادشاه قدرتمند قشتاله را گردن نهاد و آن را بهانه کرد و همکاری خود با بنی هود را قطع کرد