با به قدرت رسیدن سلطان محمود غزنوی روند جدیدی از یکسویه نگری فکری، مذهبی به تقلید و تأسی از دارالخلافه بغداد در شرق ایران اجرایی شد . محمود غزنوی در جهت کسب مشروعیت معنوی و علی رغم پاره ای اختلافات با دارالخلافه ، به تبعیت از اهل حدیث حاکم بر بغداد و با نگاهی یکسویه نگر و متعصبانه ، به سرکوب فرقه های مختلف مذهبی و انزوای اندیشمندان علوم عقلی پرداخت. طبق فرضیه این پژوهش ،اقدامات محمود در تأسیس مدارس خاص فقهی و تشکیل دادگاه های تفتیش عقاید ، نخستین تلاش های هدفمند و سازمان دهی شده در جهت برچیدن تساهل و تسامح برآمده از عصر زرّین تمدّن اسلامی در ایران بوده است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و بر پایه مطالعه ی متون متقدّم و مآخذ درجه اوّل تاریخی ، چرایی برخورد محمود با نحله های فکری، مذهبی رقیب و چگونگی تشکیل و نتایج اولین دادگاه های تفتیش عقاید در ایران بعد از اسلام و نسبت این گونه اقدامات با جریان کلی زوال تدریجی خردگرایی و رکود تمدّن اسلامی موردنقد و بررسی قرار داده است .