فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۴۱ تا ۲٬۰۶۰ مورد از کل ۱۲٬۷۳۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
مجمع مسلمانان مجاهد؛ تکاپوهای سیاسی و پایگاه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با سقوط حکومت خودکامه رضاشاه، قدرت سیاسی- که تا آن زمان محدود به شخص شاه بود- از حالت تمرکز بیرون آمد و میان نهادهای مختلف تقسیم شد؛ بنابراین در چنین فضایی جریان ها و احزاب سیاسی بسیاری تحت تاثیر رویکردهای مذهبی، ناسیونالیستی و کمونیستی شکل گرفتند.مجمع مسلمانان مجاهد، که یکی از جریان های مذهبی- سیاسی در بستر مبارزات نهضت ملی شدن صنعت نفت بود، وارد عرصه مبارزه سیاسی شد و بیش از نیم دهه فعالیت سیاست- مذهبی داشت و در بسیاری از اجتماعات، تحرکات سیاسی، حوادث و اتفاقات این دوره نقش بازی کرد.رویکرد سیاسی- مذهبی این مجمع بر دوش بخشی از نیروهای اجتماعی- احساسات و انگیزه های آنان بنا شده بود.این مجمع سیاسی- مذهبی پایدار نبود، ولی بررسی بستر، پایگاه و نیروهای اجتماعی که باعث نفوذ و تقویت قدرت سیاسی این سازمان کوچک به عنوان یکی از جریان های سیاسی در مهم ترین مقطع تاریخ معاصر در دوران پهلوی دوم شد، از اهمیت زیادی برخوردار است.به علاوه، شناخت پایگاه اجتماعی و نیروهای وابسته به آن، به دلیل شباهت های میان سازمان های کوچکی که در آن زمان فعالیت می نمودند، بسیار اهمیت دارد.
فضلالله بن روزبهان خنجی و شریعتنامه نویسی در قرن نهم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
با ظهور شاه اسماعیل صفوی و تاسیس حکومت صفویه، در ایران و ایجاد حکومتی متمرکز بر اساس عقاید شیعی، شریعت نامه نویسی بار دیگر مورد توجه قرار گرفت. یکی از افرادی که برای مقابله با صفویان اندیشه تجدید خلافت و جمع کردن آن با سلطنت مطلقه را در قالب شریعت نامه نویسی مورد توجه قرار داد، فضل بن روزبهان خنجی است. مقاله حاضر به بررسی آرا و نظریات وی در این زمینه در دو دوره از زندگی اش، یعنی در عصر آق قوینلوها و پس از ظهور صفویه در دربار خوانین ازبک در ماوراء النهر، پرداخته و او را به عنوان آخرین میراث دار شریعت نامه نویسی که این جریان را به انحطاط کشیده معرفی کرده است.
نقش فرهنگ ایرانشهری در ساختار دولت اموی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختار دولت اموی متأثر از چهار فرهنگ، وحیانی، قبیله ای، ایرانشهری و رومی، بوده است. درباره میزان تأثیر هریک از این گونه های فرهنگی، اتفاق نظر وجود ندارد. این مقاله، ضمن درنظر گرفتن دیگر عناصر فرهنگی، تأکیدی ویژه بر تأثیر فرهنگ ایرانشهری در ساختار دولت اموی دارد. برای سهولت بررسی، مقاله به دو بخش ساختار سیاسی و اداری دولت اموی تقسیم می شود. در بخش نخست، ضمن بررسی مؤلفه هایی چون استقرار، مشروعیت، اِعمال و انتقال قدرت، به میزان تأثیر فرهنگ ایرانی در هریک از مراحل مذکور پرداخته می شود و در بخش دوم، با برشماری نهادهای اداری مرتبط با دولت، سهم عنصر ایرانی در پیدایش یا تداوم این نهادها تحلیل می شود
ترکان غز و مهاجرت ایشان به ایران (بقیه از شماره پیش)
حوزه های تخصصی:
راهبرد نظامی سلطه اعراب بر فرارود در ایران شرقی (96 ـ 86 قمری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از سال 31 قمری که نخستین مهاجمان عرب وارد خراسان شدند تا سال 86 قمری که قتیبه بن مسلم باهلی از طرف حجاج بن یوسف ثقفی عامل خراسان گردید، هر چند اعراب بر تمامی خراسان تسلط یافته بودند، ولی در فراسوی جیحون کاری از پیش نبرند. اقدامات انجام گرفته تا این زمان در فرارود چیزی بیش از یکی دو حمله کوتاه مدت توسط عبیدالله بن زیاد و سعید بن عثمان نبود که البته برخی پژوهشگران در آن هم تردیدهای جدی دارند. حکومت های محلی (دولت ـ شهرهای) تخارستان، چغانیان، بخارا، سمرقند، خوارزم، چاچ و فرغانه با یک وضعیت چند فرهنگی، ادیان مختلف بودایی، زرتشتی، مانوی، نستوری و یهودی را در خود جای داده و دهقانان و بازرگانان نیرومندترین قشرهای اجتماعی این جامعه بودند. در این تحقیق، مسأله اصلی این است که اعراب در فتح فرارود، به عنوان مهم ترین سرزمین ایران شرقی، با توجه به ویژگی های جغرافیایی، فرهنگی و اجتماعی این منطقه، چه راهبرد نظامی را به کار بستند. پژوهش حاضر با بهره گیری از روش تحقیق تاریخی و مبتنی بر اسناد و مدارک اصلی انجام گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که حجاج و قتیبه دارای راهبرد نظامی چند جانبه با ابعاد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بودند که در یک دهه با تکیه بر سیاست مدبرانه حجاج و قدرت نظامی قتیبه شرایط را برای سلطه اعراب مسلمان و تثبیت حاکمیت اسلا می در فرارود فراهم آوردند.
تاریخی آکنده از فساد و وابستگی
منبع:
زمانه ۱۳۸۶ شماره ۶۱
حوزه های تخصصی:
فاصله و مغایرتی که میان کشورهای استعماری و کشورهای تحت سلطه در اندیشه و منش وجود داشته، «تاثیرگذاری» را به عنوان اولویت نخست آن ها مطرح کرده و چگونگی تحقق آن، همچون یک دستور کار، همواره توان فکری و عملی آنان را به خود مشغول کرده است. فرقه گرایی به جهت فقدان اصالت و پیوستگی با بیگانگان، اهرمی مورد اعتنا در این مسیر تلقی شده است و ازهمین رو، فرقه هایی چون بهائیت مورد توجه، نفوذ و استفاده قدرت های استعماری اعم از شرقی و غربی بوده اند. مقاله پیش رو با استفاده از کتاب مشهور اسماعیل رائین «انشعاب در بهائیت» مروری بر این موارد دارد.
تفرجی همدلانه در آثار شاعران مشروطه
منبع:
شهروند ۱۳۸۷ تیر شماره ۵۲
حوزه های تخصصی:
دلایل و چگونگی تصرف خوارزم توسط غزنویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
سازمان سپاه و صاحب منصبان نظامی عصر شاه صفی (1038-1052 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از پایه های مهم شکل گیری و تداوم نظام های سیاسی ایران در دوره های تاریخی، وجود یک نیروی نظامی عمل کننده بود که هر در براندازی مدعیان قدرت، تسخیر قلمرو و تثبیت قدرت، و سرکوبی شورش ها و ناامنی های داخلی مؤثر باشد و هم در درگیری های برون مرزی با قدرت های هم جوار و یا دفاع در برابر تهاجم دشمنان نقش داشته باشد.کارایی و کارآمدی نیروی نظامی با چگونگی سازمان و تشکیلات آن، کمیت نیروها، کیفیت سلاح و تجهیزات و نحوه مدیریت آن ارتباطی قوی داشت و کفایت و تدبیر پادشاه و صاحب منصبان ارشد نظامی در ظهور و بروز این کارآمدی و دست یابی به موفقیت های مطلوب مؤثر بود.برخورداری از توان نظامی مطلوب و نظام اداری(دیوان سالاری) کارآمد به توانمندسازی، عظمت بخشی و تداوم افزایی نظام سیاسی کمک می کرد و ثبات حکومت را تقویت می بخشید؛ چنان که نقیض آن می توانست به ضعف و بی ثباتی آن حکومت منجر شود.بر این مبنا، مقاله حاضر به منظور ارائه تصویری از سازمان سپاه در عصر شاه صفی در سده یازدهم هجری قمری(1038- 1052 ق) مناصب نظامی این دوره را شرح داده و با استخراج اسامی صاحب منصبان نظامی در قسمت های مختلف ارتش، گوشه هایی از زندگی و خدمات آنان را بر اساس گزارش های مورخان اصلی توصیف کرده است.این پژوهش از نوع پژوهش تاریخی است و به شیوه کتابخانه ای با استناد به منابع تاریخی و روش تحلیلی- توصیفی سامان یافته است.
لمپنیسم تاریخی و مدنیت نوین
حوزه های تخصصی:
دوستهای نامرئی، دشمنان صمیمی
منبع:
زمانه ۱۳۸۲ شماره ۱۷
حوزه های تخصصی:
تحلیل سیر تحول تاریخی مفهوم عدالت اجتماعی در برنامه های توسعة شهری ایران (1340-1390)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای پاسخ به این پرسش که «چه نظریه ای از عدالت بیش تر مد نظر برنامه ریزان شهری در ایران بوده است و این نظریه در گذر زمان چه تغییراتی یافته است؟» در این مطالعه نخست نمونه هایی از کاربرد مفهوم عدالت در آثار برنامه ریزان شهری ایرانی و سپس سه طرح نمونة جامع شهری بازخوانی شد. یافته ها نشان می دهد بیش ترِ برنامه ریزان شهری ایران در دو تعریف «عدالت به مثابة برابری یک سان» و «عدالت به مثابة تأمین حداقل ها» و نیز در دو بُعد اقتصادی و کالبدی به موضوع عدالت توجه کرده اند. در این نگاه، عدالت عمدتاً در غالب «تأمین دسترسی به کاربری های حیاتی» و «کاهش نابرابری های فضایی» مورد توجه برنامه ریزان ایرانی است.