فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
پس از آنکه سلطنت ترک نژاد غزنوی بوسیله سلطان محمود در شرق ایران تأسیس شد، وی می بایست به عنوان تابع خلیفه عباسی ضمن در نظر داشتن پایگاه خلافت، برای خود اعتبار ویژه کسب می کرد. سلطان محمود به همین منظور و به عنوان غازی بت شکن راهی هندوستان شد و در ایران نیز براساس سیاست مذهبی خاص خود عمل می کرد که مبتنی بر حمایت از اهل سنت و تعقیب روافض، قرامطه و باطنیان بود. این سیاست مورد تایید خلیفه عباسی، علت بسیاری از تصمیم گیری ها و سیاست های دولت غزنوی عنوان محسوب می شود. در این مقاله به دنبال یافتن پاسخ این سوال هستیم که کیفیت رابطه سلطان محمود غزنوی با مذاهب، جریان ها و محافل مذهبی عصر خود چگونه بوده و او چه اهدافی را دنبال می کرده است؟ به نظر می رسد سلطان محمود غزنوی به عنوان تابع خلافت عباسی به صورت نمادی تأیید کننده و تثبیت کننده مذهب اهل سنت درآمده و همچنین منشور و لوای خود را از خلافت عباسی می گرفت.
تحلیل نظام حکومتی محمود و مسعود غزنوی (387 تا 432ق/997 تا 1041م) در آثار ادبی تاریخی براساس نظریه لیکرت
حوزه های تخصصی:
نظام های حکومتی ایران در دوره بعد از اسلام، بازتولید نظام سیاسی ایران قبل از اسلام بود که در فر آیند سیاسی چندصدساله و هم زمان با اسلامی شدن جامعه ایرانی و کسب استقلال تدریجی از خلافت صورت پذیرفت. غزنویان نخستین حکومت ترک نژاد ایرانی بودند که برعکس بسیاری از حکومت های ایرانی، قدرت یافتن آنان مبنای قبیله ای نداشت. حاکمان غزنوی نه رؤسای قبایل، بلکه غلام سپاهسالارانی بودند که رده های مختلف نظامی را با تلاش خویش به دست آورده بودند و خصلت نظامی گری و استبداد، در تمام وجود آنان ریشه داشت. در این مقاله می کوشیم براساس نظریه لیکرت و با تکیه بر آثار برجسته ادبی تاریخی این دوره، یعنی تاریخ بیهقی و دیوان سه شاعر درباری عنصری و فرخی و منوچهری نظام حکومتی غزنویان را در دو سطح میانی (ساختاری) و سطح کلان (محیطی) بررسی کنیم. در سطح میانی (ساختاری) نحوه ارتباط و تمرکز و تمرکزنیافتن، سیستم رهبری لیکرت و در سطح کلان (محیطی)، نظام ارزشی و چگونگی تأثیر آن بر شیوه رهبری غزنویان را تبیین می کنیم. غزنویان با ترویج نظام ارزشی الهی و انتساب حاکمیت خود به پیامبر(ص) از طریق خیلفه بغداد، به حکومت خویش تقدس بخشیده و جنایاتشان را توجیه می کردند. بدین وسیله، نظام دیکتاتوری پدید آوردند که به شدت متمرکز بود؛ یعنی تمام تصمیم گیری ها در رأس سازمان انجام می گرفت و سیستم شماره یک لیکرت، یعنی شیوه آمرانه، در آن حکمفرما بود.
مقاله انگلیسی: دلایل و پیامدهای ورود غزنویان به هندوستان (Reasons and Consequences of Ghaznavids’Invasion of India)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ هندوستان، پیوندهایی بین هندوستانیان و مسلمانان وجود داشته است که این پیوندها در قرون سوم و چهارم هجری با تشکیل حکومتهای مستقل در شرق ایران، از شکل حملات مستقیم سرداران عرب مسلمان بدر آمد و جای خود را به فتوح امیران غازی غیرعرب داد. برآمدن غزنویان در شرق بلاد اسلامی و فکر تسخیر هندوستان توسط سلطان محمود غزنوی، سرآغاز این روند بود. سلطان محمود غزنوی شانزده یا هفدهبار به سرزمین ثروتمند هندوستان حمله کرد. البته آغاز کننده ی این حملات سبکتکین بود که در زمان سلطان محمود به اوج رسید و در زمان جانشینان وی نیز به شدت دنبال شد. میتوان علل عمده ی این لشکرکشیها را با سه رویکرد متفاوت ولی در عین حال مرتبط با هم مورد بحث قرار داد. اول این که سرزمین هندوستان غنی و ثروتمند بود و غزای غزنویان در آنجا به معنای دستیابی به ثروتی عظیم بود که میتوانست پشتوانهی محکمی برای بقای حکومت ارتش-بنیان غزنوی باشد. دلیل دوم را میتوان مذهبی دانست، به این معنا که این لشکرکشیها با هدف نشر اسلام صورت می گرفت و مشروعیتی برای آنان حاصل میکرد. سوم مسئله ی سپاه غزنویان بود که برای جلوگیری از بحران و مشکلاتی ناشی از وجود آن در مرکز حکومت، میبایست در خارج از غزنه مشغول جنگ میشد. این تحقیق به بررسی دلایل و پیامدهای ورود و فتوح غزنویان در هندوستان میپردازد. این فتوحات که در تمام طول حکومت غزنوی ادامه داشت، نخستین حمله از طرف شمال هندوستان بود که در آن نوع برخورد و اداره ی متصرفات هندوستانی این فاتحان با روش سایر فاتحان هندوستان متفاوت بوده است.
سیاحت حدود
دلایل و چگونگی تصرف خوارزم توسط غزنویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
سیاست اجتماعی در عصر نخست غزنوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
حکومت و سیاست در ایران عصر غزنوی همچون دوره های قبلی تاریخ ایران با خودکامگی پیوند خورده است. در دیدگاه سلاطین غزنوی حکومت حق الهی آنان بود. به همین دلیل در مقابل مردم که آنان را رعایای خود می پنداشتند، پاسخگو نبودند. آنان در واقع مردم را در حکم مایملک و دارایی خود به شمار می آوردند و بر این مبنا سیاست اجتماعی خود را تنظیم می کردند. بر این اساس سلاطین غزنوی برای مردم حرمت و حقوقی قائل نبودند و مردم را ابزاری جهت پیشبرد اهداف حکومتی خود می دانستند. اینان هر گونه واکنش و اعتراضی را از جانب مردم بر نمی تابیدند و وظیفه مردم به عنوان رعایای حکومت، اطاعت، تولید و پرداخت مالیات به حکومت بوده است. با در پیش گرفتن این سیاست حکومتی و اجتماعی بود که شاید غزنویان آغازگران و پدید آورندگان روش های استبدادی و خودکامگی در ایران بعد از اسلام به شمار می روند.
سیاست مذهبی در دوره نخست حکومت غزنوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
یکی از جنبه های مهم حکومت غزنویان به ویژه در دوره نخست، سیاست مذهبی آنان بود که در ساختار حکومتی آنان تاثیر گذاشت و به آن جهت داد. به نظر می رسد که دوره نخست غزنوی، آغاز تکوین بهره گیری از مذهب در جهت گیری های سیاسی و حکومتی است که در دوره های بعدی یعنی سلجوقی و خوارزمشاهی و حتی مغول و تیموریان و به خصوص صفویان به اوج می رسد. غزنویان با ملتزم نشان دادن ظاهری خود به مذهب سنت حنفی و سپس شافعی که محمود آن دو را مذهب نیک می دانست؛ به اهداف دوگانه ای دست یافتند. از یک سو با سرکوب جریان های مخالف داخلی با عنوان بدمذهبان، سیطره خویش را در درون امپراتوری غزنوی حفظ کردند و از سویی دیگر به تنظیم مناسبات گرم و نزدیک خود با خلافت عباسی مبادرت ورزیدند و مشروعیت دینی و سیاسی خود را از مقام معنوی و دینی خلیفه عباسی کسب کردند. ظاهرا غزنویان به عنوان آغازگران روشی در تاریخ ایران بعد از اسلام به شمار می آیند که پیوند نزدیک و عمیقی بین دین و دولت برقرار ساختند و از مذهب به عنوان دستاویزی بر دستیابی به اهداف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی سود بردند.
ساختار و عملکرد سپاه غزنویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با عنایت به رابطه ساختار و عملکرد، این مقاله بر آن است تا تأثیر ساختار سپاه غزنوی را در عملکرد آن تبیین کند. تبیین مسأله بر این فرضیه مبتنی است که سپاه غزنوی از همان ابتدای تأسیس گرفتار تعارضهای نهفته ساختاری شد. این تعارضها در برهههای مختلف چه در قالب شورشهای داخلی، جنگهای خارجی، جنگ قدرت خاندان حکومتی و رقابت ستیزهجویانه نخبگان حکومتی و بروز دستهبندیهای سیاسی خود را عینیت بخشیده، شالودههای نظم و هماهنگی درونی سپاه را در هم ریخته و تاکتیکها و برنامههای آن را برای برون رفت از بحران، دچار ناکارامدی ساخته است. این تعارض از زمان الپتکین تا خسروملک آخرین فرمانروای این خاندان 351 ـ 582ق گرفتار نهاد سپاه بوده است. بدیهی است در دوره محمود و مسعود به دلیل جایگاه بالای سپاه، تجلی تعارض بیش از دورههای پس و پیش آن بود.
فروپاشی ساختاری قدرت غزنویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلطان محمود غزنوی توانست با کسب پیروزی های افتخار آمیز نظامی و برخورداری از غنائم سرشار مناطق مفتوحه، حکومت نظامی خود کامه غزنویان را به اوج برساند. نبود برنامه ای دقیق در امر جانشینی سلطان محمود، نخستین شکاف را در ساخت قدرت غزنویان پدید آورد. سلطان مسعود، جانشین او، به علّت اتخاذ سیاست مخاصمه آمیز با نخبگان قدرتمند زمان پدرش و همچنین اتخاذ تصمیمات نابخردانه که با خوی و رفتار زرتشتی نیز همراه گشته بود، موجبات فروشی در ساخت قدرت غزنویان را فراهم آورد. این مقاله به روش پژوهش اسنادی انجام گرفته است.
وزرای دوره غزنویان
حوزه های تخصصی:
دیوان استیفا در حکومت غزنویان و سلجوقیان
حوزه های تخصصی:
وزرای دوره غزنویان
منبع:
وحید آبان ۱۳۵۵ شماره ۱۹۷
حوزه های تخصصی:
وزرای دوره غزنویان (3)
حوزه های تخصصی: