فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۱٬۲۵۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مدل یابی روابط بین عوامل مدرسه ای (نگرش به مدرسه، ادراک از جو مدرسه) بر رفتارهای تحصیلی با واسطه گری عوامل فردی (خودکارآمدی و خودتنظیمی) انجام گرفت. جامعه ی این تحقیق تمام دانش آموزان متوسطه شهر شیراز است که در سال تحصیلی 1397-1396 مشغول تحصیل در دبیرستان های شهر شیراز بودند. جهت انتخاب نمونه، 581 نفر از دانش آموزان با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. گردآوری اطلاعات، با استفاده از پرسش نامه های نگرش به مدرسه (SAAS) مک کوچ و سیگل (2003)، پرسش نامه ادراک جو مدرسه تریکت و موس (1973)، پرسش نامه خودتنظیمی بوفارد (1995)، پرسش نامه انگیزش تحصیلی هارتر (1980) و پرسش نامه خودکارآمدی کودکان و نوجوانان (SEQ-C) موریس (2001) انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون معادلات ساختاری نشان داد که متغیرهای نگرش نسبت به مدرسه و جو مدرسه پیش بین های مثبت و معنی داری برای خودکارآمدی و خودتنظیمی دانش آموزان بودند؛ خودکارآمدی و خودتنظیمی نیز پیش بین های مثبت و معنی داری برای رفتارهای تحصیلی دانش آموزان بودند و تأثیر عوامل مدرسه ای بر رفتارهای تحصیلی دانش آموزان را به طور کامل واسطه گری می کردند. مدل پژوهش در مجموع 38 درصد از واریانس رفتارهای تحصیلی را تبیین نمود. یافته های پژوهش مؤید آن است که ویژگی های فردی دانش آموزان قادرند تأثیر عوامل مدرسه ای بر رفتارهای تحصیلی را واسطه گری کنند.
تبیین منطق برنامه درسی آموزش علوم بر مبنای فلسفه علم رئالیسم استعلایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فلسفه علم یکی از مبانی نظری و اصیل تدوین و طراحی برنامه درسی آموزش علوم است. در دوره های مختلف تاریخی نیز هر یک از سنت های فلسفه علم تجربه گرایی یا ایده آلیسم، به صورت مستقیم یا غیر مستقیم پیام ها و استلزاماتی برای آموزش علوم داشته اند. این مقاله، منطق آموزش علوم را بر اساس رئالیسم استعلایی روی باسکار به عنوان بدیل فلسفه های علم رایج به شیوه استنتاجی بررسی نموده است. به این منظور در آغاز هسته مرکزی رئالیسم استعلایی که بر سه عنصر واقع گرایی هستی شناختی، نسبی گرایی معرفت شناختی و عقلانیت داوری تمرکز دارد، معرفی و در نهایت پیامدهای این عناصر برای منطق برنامه درسی آموزش علوم به بحث گذاشته شد. یافته های پژوهش نشان داد، ترکیب واقع گرایی هستی شناختی و نسبی گرایی معرفتی رویکرد واقع گرایی سازه گرایانه را برای آموزش علوم به ارمغان می آورد. واقع گرایی سازه گرایانه به این معناست که علم اگرچه محصول تخیل خلاقانه انسان است، اما همواره معطوف به واقعیت بیرونی است. بر این اساس در آموزش علوم علاوه بر به رسمیت شناختن فعالیت دانش آموزان به عنوان سازنده های فعال دانش، بر مشاهده و ارتباط با واقعیت بیرونی نیز تاکید گردد. همچنین عنصر سوم فلسفه علم باسکار عقلانیت داوری است که رویکرد انتقادی را برای آموزش علوم توصیه کرده است.
زمینه ها و راهبردهای اجرای برنامه درسی سواد مالی برای دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله تبیین زمینه ها و راهبردهای اجرای برنامه درسی سواد مالی برای دوره ابتدایی است. با استفاده از روش کیفی داده بنیاد، با 12 نفر از صاحب نظران حوزه برنامه ریزی درسی و آموزش ابتدایی، اقتصاد و امور مالی مصاحبه شد. یافته ها نشان داد که نیازها، سیاست ها و اهداف اجتماعی، اقتصادی، آموزشی و فرهنگی زمینه ساز تدوین و اجرای برنامه درسی سواد مالی دوره ابتدایی اند. مهمترین راهبردهای اجرای برنامه درسی سواد مالی در برگیرنده اقدامات آموزشی و ساختاری مانند غنی سازی برنامه درسی، فراهم ساختن امکانات دسترسی به منابع آموزشی، مشارکت معلمان در تولید برنامه درسی، ایجاد بستر همکاری ها بین سازمان های مالی با آموزش و پرورش، تبادل افکار و ایده های آموزشی بین کلاس ها و مدارس، همکاری سازمان ها در امر گسترش نوآوری های آموزشی در حیطه سوادمالی، تعامل مستمر با مراکز آموزشی و پرورشی حوزه مالی و توسعه تجهیزات آموزش مالی است.
تحلیل موانع هوشمندسازی مدارس در مرحله اجرا بر اساس نظریه های نوآوری آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال یازدهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۲
153 - 176
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تحلیل موانع توسعه مدارس هوشمند دوره اول متوسطه شهرستان صحنه با توجه به ویژگی های اجرای نوآوری آموزشی بود. هوشمندسازی برنامه نوآورانه آموزشی است که در راستای تلفیق فاوا با برنامه درسی مدارس صورت می گیرد. رویکرد پژوهش کیفی و روش آن از نوع پدیدار شناسی است. مشارکت کنندگان آن آگاهان کلیدی شامل دبیر، مدیر و معاونین فناوری هستند که بر اساس نمونه گیری هدفمند 21 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و مبنای کفایت نمونه اشباع نظری بود. داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و با استفاده از روش پنج مرحله ای اسمیت تحلیل شدند. جهت اطمینان از صحت داده ها از معیارهای موثق بودن، تأیید پذیری، قابلیت اعتماد و انتقال پذیری استفاده گردید. یافته ها نشان داد؛ اجرای برنامه هوشمندسازی مدارس در شهرستان صحنه با موانعی مانند ضعف دانش دبیران، عدم باور به استفاده سازنده گرایانه از رایانه، ضعف مهارت و خودکارآمدی در کاربرد فناوری ها، مقاومت معلمان و مدیران در برابر نوآوری، نارسایی در پشتیبانی های فنی و آموزشی، عدم انطباق ساختارهای آموزشی با تلفیق فناوری ها، عدم استفاده از ظرفیت های اولیاء ، ضعف فرهنگ استفاده از فناوری و مدیریت غیرپاسخگو روبروست.
الگویی برای رهبری برنامه درسی در دوره ابتدایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه و تبیین الگویی بومی از «رهبری برنامه درسی دوره ابتدایی» در شکل مدل پارادایمی «نظریه برخاسته از داده ها» با رویکرد سیستماتیک انجام شده است. در انجام پژوهش حاضر داده های لازم از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 21 نفر از اساتید و پژوهشگران حوزه علوم تربیتی، تحلیل اسناد بالادستی آموزش و پرورش و نتایج پژوهش های داخلی و خارجی به دست آمده است. با تحلیل داده ها، 16 مقوله کلی الگو در 6 بُعد مدل پارادایمی نظریه برخاسته از داده ها شامل شرایط عِلّی (1مقوله)، شرایط زمینه ای (2مقوله)، شرایط مداخله ای (2مقوله)، راهبردها (8مقوله)، پیامدها (2مقوله) و یک مقوله اصلی، به همراه 63 مقوله فرعی و 532 ویژگی مربوط به آنها ارائه گردید. نتایج نشان داد الگوی تدوین شده می تواند مطابق با ویژگی های نظام آموزشی متمرکز ایران در قالب یک چارچوب علمی تبیین شود و گذشته از این که در برنامه ریزی برای اجرای هر چه بهتر برنامه های درسی در سطوح ملی، استانی، منطقه، مدرسه ای و کلاسی تسهیل گر باشد، تدوین کنندگان برنامه درسی دوره ابتدایی و اجراکنند گان آن نیز می توانند از جنبه های نظری و عملی آن بهره گیرند.
مفهوم پردازی «کورر» و تحلیل نسبت برداشت های جدید با تلقی نومفهوم گرایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال نهم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۳
31 - 56
حوزه های تخصصی:
در این مقاله از منظر های مختلف به کورر یا خاستگاه اصطلاح برنامه درسی پرداخته شده است. پس از مقدمه، از نگاه نهضت نومفهوم گرایی که با تلقی سنت گرایانه افرادی مانند بابیت و تایلر تفاوت دارد، ماهیت، مبانی و مراحل کورر شرح داده شده است. در کنار دو برداشت سنتی و نومفهوم گرایانه، طی سال های اخیر دو گروه از صاحب نظران به عرصه مباحث کورر وارد شده اند. یک گروه، صاحب نظرانی هستند که به رشته برنامه درسی تعلق دارند. گروه دوم، شامل افرادی است که متخصص برنامه درسی نیستند اما دلالت های دیدگاه آنان توسط افراد متعلق به برنامه درسی کاویده شده است. مشارکت هر دو گروه به مطرح شدن برداشت ها و کاربردهای جدید در زمینه کورر منجر گردیده است. این برداشت ها یا در مسیری قرار گرفته که ادامه تلقی نومفهوم گرایانه پاینار و گرامت است یا با تلقی آنان تفاوت دارد. نوئل گاف، ژیل دلوز، جیسن والین و جو کینچلو صاحب نظران برجسته ای هستند که فضاها یا برداشت های جدیدی را در عرصه کورر آفریده اند.
میزان توجه به رویکردهای تربیت شهروندی قانون مدار، مشارکتی و انتقادی در کتب جدیدالتألیف جامعه شناسی دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۵
91 - 112
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله، بررسی میزان توزیع رویکردهای تربیت شهروندی قانون مدار، مشارکتی و انتقادی در کتب جدید التألیف جامعه شناسی دوره دوم متوسطه ویژه نظام آموزشی 3-3-6 در سال تحصیلی 98-1397 در ایران است. برای نیل به این هدف، از روش تحلیل محتوا از نوع کمّی و کیفی استفاده شده است. روش گردآوری اطلاعات در این تحقیق روش اسنادی و استفاده از چک لیست های رویکردهای تربیت شهروندی به همراه شاخص ها و مؤلفه های مربوط به هر یک از رویکردها بوده است. یافته ها ی تحقیق حاکی از آن است که بیشترین توجه به رویکردهای تربیت شهروندی در کتاب پایه دوازدهم (5/39 درصد) و کمترین در کتاب پایه یازدهم (36/24 درصد) شده است. همچنین از بین سه رویکرد، بیشترین حجم را رویکرد تربیت شهروند قانون مدار (03/42 درصد) و کمترین حجم را رویکرد تربیت شهروند انتقادی (47/25 درصد) داشته است. با تأمل در باب این یافته ها می توان گفت در سطح پایه های تحصیلی توزیع رویکردهای تربیت شهروندی نامتوازن بوده و نیز برخی از رویکردها مورد کم توجهی برنامه ریزان درسی قرار گرفته است. از این رو بازنگری در نحوه ارائه رویکردهای تربیت شهروندی در کتب مورد بررسی لازم به نظر می رسد.
واکاوی و تبیین ماهیت و مبانی برنامه درسی هم افزا(سینرژیک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم «هم افزایی» اولین بار در حوزه علوم زیستی و سپس در حوزه علوم مدیریتی پا به عرصه گذاشت. پس از ورود موفقیت آمیز این مفهوم در حوزه های علوم رفتاری، علوم اجتماعی، علوم سیاسی و علوم ارتباطات، بکارگیری آن در حوزه برنامه درسی نیز رایج شد. در این ورود، ترکیب «برنامه درسی هم افزا» شکل گرفت. این صورت بندی مفهومی به نوعی از برنامه ریزی درسی اشاره دارد که برنامه درسی را با پوششی گسترده تر از گذشته مطرح می کرد. «برنامه درسی هم افزا» ظرفیتی برای ورود کارگزاران مدرسه ای به عنوان اجزای برنامه درسی فراهم می آورد و از این طریق، از معنای مرسوم برنامه درسی فراتر می رود. این تصویر تازه از برنامه درسی، با تشریح دو بخش برنامه درسی صامت و برنامه درسی ناطق تبیین می گردد. در این مقاله، علاوه بر تشریح هویت این برنامه، مبانی، ویژگی ها و دستاوردهای برنامه درسی هم افزا معرفی می شود.
دیدگاه معلمان نسبت به تأثیر ریاضی دانشگاهی بر تدریس ریاضی مدرسه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۷
155 - 190
حوزه های تخصصی:
در دهه اخیر، یکی از انواع دانش هایی که برای آماده سازی معلمان دبیرستان مورد توجه قرار گرفته، «دانش محتواییِ تخصصی شده ریاضی مدرسه ای» است که تمرکز آن، بر چگونگی ایجاد ارتباط بین ریاضیِ دانشگاهی و ریاضی مدرسه ای است. برای شناسایی این دانش، پژوهشی طراحی شد که هدف اصلی آن، توصیف چگونگیِ استفاده معلمان از ریاضی دانشگاهی در تدریس ریاضی مدرسه ای بود و در آن، 19 معلم ریاضی دبیرستان که همگی تجربه تدریس حسابان را داشتند، به طور داوطلب شرکت کردند. رویکرد این پژوهش کیفی بود و داده های آن، با استفاده از اطلاعات جمعیت شناختی، مصاحبه های نیمه ساختاری، مصاحبه های مکتوب و مشاهده های کلاس درس و یادداشت های میدانی نویسنده اول، جمع آوری شد. در فرایند کاهش نظام وار داده ها و تجزیه و تحلیل نهایی، دو مقوله اصلی شکل گرفت که هرکدام، شامل چندزیرمقوله شدند. مقوله اول «چگونگی استفاده از ریاضی پیشرفته دانشگاهی توسط معلمان در تدریس مدرسه ای» و مقوله دوم «شکاف بین ریاضی مدرسه ای و ریاضی دانشگاهی» بود. توصیه این پژوهش این است که دانشجو- معلمان ریاضی، به درس های محتوایی ویژه ای نیاز دارند که بین ریاضی مدرسه ای ریاضی دانشگاهی، ارتباط برقرار کند؛ همان ریاضیاتی که هدف این پژوهش، شناسایی ماهیت و توصیف آن بود.
مدل مفهومی ارزشیابی از شایستگی های مورد انتظار از دانشجومعلمان در برنامه درسی تربیت معلم شایسته محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزشیابی برنامه درسی شامل فرآیند بررسی ارزش و شایستگی عناصر و جنبه های خاص برنامه درسی؛ و هم کل برنامه درسی است. از این رو، این پژوهش با هدف تبیین شیوه های ارزشیابی از شایستگی های موردانتظار از دانشجومعلمان در برنامه درسی تربیت معلم شایسته محور انجام شد. بدین منظور، با استفاده از رویکرد کیفی و راهبرد داده بنیاد، با 15 نفر از صاحب نظران حوزه برنامه درسی تربیت معلم، که براساس نمونه گیری هدفمند از نوع موارد مطلوب شناسایی شدند، مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. روایی محتوایی سؤالات مصاحبه، توسط متخصصین تأیید شد. میزان پایائی کدگذاری مجدد 93/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها، با نرم افزار تحلیل کیفی مکس کیو دی آ نسخه 2007 طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت پذیرفت. یافته های پژوهش مدل مفهومی ارزشیابی شایستگی های مورد انتظار از دانشجومعلمان در برنامه درسی تربیت معلم شایسته محور در قالب سه مضمون و شش مؤلفه حاصل شد. بدین منظور، لزوم تدوین برنامه درسی مناسب به منظور تربیت معلمان شایسته و ایجاد نظام آموزشی کارآمد به همراه شیوه های مناسب ارزشیابی از شایستگی های معلمان، خاطر نشان گردید.
بررسی اثر محیط دوزبانه کردی- فارسی بر پیشرفت سواد خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال نهم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۵
23 - 38
حوزه های تخصصی:
این نوشته، مختصری از پژوهش در قلمرو آموزش زبان فارسی به عنوان زبان رسمی و ملّی در نظام آموزش و پرورش ایران است. در این تحقیق، رویکرد و روش های آموزش زبان فارسی در گام نخست زبان آموزی بررسی شده است؛ از این رو، به اولین مرحله ی آموزش رسمی و برنامه ی آموزش فارسی توجه نموده، تنها به بررسی کتاب های فارسی اول دبستان پرداخته ایم. نخست، مقصود از رویکرد بیان شده، انواع رویکرد زبان آموزی در تاریخ آموزش زبان فارسی از گذشته تا کنون به دست داده شده است. سپس روش های آموزش الفبا یا نشانه های زبان فارسی در مرحله ی نخست آموزش و یادگیری بررسی و تبیین شده، از دید روان شناسی و زبان شناسی مورد تأمل قرار گرفته است. سرانجام، ضمن بازشناسی رویکردها و روش های فارسی آموزی، روش مناسب تر آموزش زبان فارسی و رویکرد ویژه ی نظام آموزش رسمی امروز ایران نیز معرفی شده است.
برساخت های ذهنی مدیران آموزشی از برنامه درسی آموزش کارآفرینی برای مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۳
101 - 134
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی برساخت های ذهنی مدیران آموزشی، متخصصان و اساتید حوزه برنامه درسی و کارآفرینی در مدارس است و قصد محقق می تواند کشف موضوع تحقیق با نظر مشارکت کنندگان در تحقیق باشد که با روش کیفی با استراتژی گراندد تئوری انجام شده است. جامعه آماری برای انجام مصاحبه جهت مفهوم سازی، مدیران آموزشی، متخصصان و اساتید حوزه برنامه درسی و کارآفرینی هستند و نمونه آماری 30 نفر از آنها بودند که به روش هدفمند انتخاب شدند و ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه عمیق از نوع مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده است. نتایج نشان داد که در مرحله کدگذاری انتخابی نیز، ارتباط میان معیارهای الگوی برنامه درسی آموزش کارآفرینی در قالب تحلیل روایت تحقیق، تعیین شدند و بر این اساس «طراحی برنامه درسی آموزش کارآفرینی» به عنوان مقوله محوری بر مبنای شرایط علی «سیاست ها و اهداف محیطی» و «ارتباط با بازار کار» و از طریق راهبردهای «مشارکت مربیان در تولید برنامه درسی» و «تعامل مستمر با مراکز علمی» با در نظر گرفتن «ویژگی پذیرندگان»، «به عنوان زمینه الگو» محقق می شود و منجر به تحقق «پیامدهای آموزشی، پرورشی و اقتصادی» می گردد. قابلیت اعتماد یافته ها به روش های مشارکت طولانی و مشاهده مداوم در میدان تحقیق، بررسی همکاران و تایید مشارکت کنندگان تایید شد.
الگویی برای برنامه درسی محیط کار بر مبنای رویکرد هیوتاگوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دگردیسی جامعه صنعتی به جامعه اطلاعاتی از دهه 1970 و به تبع آن ظهور و توسعه سازمان های دانش بنیان موجب شد تا سازمان ها و محیط های کار به عنوان عرصه هایی ارزشمند برای یادگیری و توسعه کارکنان به رسمیت شناخته شوند. بر همین اساس امروزه عناوینی چون "یادگیری محیط کار" و "برنامه درسی محیط کار" واژه های چندان غریبی محسوب نشده و نمایانگر پژوهش های گسترده ای هستند که ابعاد مختلف یادگیری در سازمان ها را مورد واکاوی قرار داده اند. این مقاله با درک اهمیت محیط کار به عنوان زمینه ای ارزشمند جهت یادگیری و توسعه، تلاش دارد تا بر مبنای رویکرد هیوتاگوژی (یادگیری خودفرمانگر) الگویی را جهت برنامه ریزی درسی در محیط کار عرضه دارد. پژوهش حاضر را از حیث روش شناختی می توان در زمره "پژوهش های نظریه ای" در حوزه مطالعات برنامه درسی محسوب نمود که هدف آن ارائه الگوئی نو در این حوزه می باشد. برای اعتباربخشی الگو سعی شده است از نظرات خبرگان این عرصه بهره برداری شده و در عین حال عناصر الگو به طور دقیق با مبانی نظری، مفروضه ها و اصول ادعایی انطباق داده شوند. به طور خلاصه مولفه های اصلی این الگو عبارتند از: تحلیل چهارسطحی(S3M Analysis) یا آگاهی محیطی، هدف گذاری سه سطحی(SPL)، خودآگاهی، تدوین فرصت های یادگیری چهارگانه(AVST)، و ارزشیابی توانمندساز. این مولفه ها تحت یک چتر سه عنصری(همگویی، همکاری، همفکری) اجرا می شوند.
شناسایی مؤلفه های مسئولیت حرفه ای متخصصان برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
199 - 223
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر تحلیل مسئولیت های حرفه ای متخصصان برنامه درسی و شناسایی مؤلفه های آن است. این پژوهش از نظر روش شناختی مطالعه موردی کیفی است. مشارکت کنندگان در پژوهش را افراد خبره در حوزه برنامه درسی و آموزش عالی تشکیل می دادند که با استفاده از روش نمونه گیری از موارد ویژه تعداد 20 نفر انتخاب و دعوت به مشارکت شدند. ابزار جمع آوری داده مصاحبه نیمه ساختارمند بوده است. برای تحلیل داده های حاصل از مصاحبه از روش تحلیل مضمون استفاده شده و اعتبار یافته ها با روش تأمل مشارکت کنندگان ارزشیابی شده است. یافته ها نشان داد که متخصصان برنامه درسی دارای مسئولیت کلی در ارتباط با نظام تربیتی و یادگیری در گام اول و مسئولیت حرفه ای در حوزه تخصصی برنامه درسی هستند. این مسئولیت کلی دارای مؤلفه هایی مانند «دفاع از حیطه تخصصی، اثرگذاری بر تصمیم سازان، ایفای نقش صحیح، پاسخ گویی، آموزش و پژوهش و تعهد سازمانی» است. یافته ها همچنین نشان داد که ماهیت مسئولیت متخصص برنامه درسی آموزش چند بعدی است و جنبه های متفاوتی را در بر می گیرد.
The Effectiveness of Social Media Network- Telegram on Teaching English Collocations to Iranian EFL Learners
منبع:
Curriculum Research, Volume ۱, Issue ۱, Summer ۲۰۲۰
20 - 29
حوزه های تخصصی:
Technology has a profound influence on schooling in the 21st century and educators are being challenged to incorporate technological innovation to assist students in their learning. Accordingly, the face of learning is changing in general and new technologies are offering students and teachers with tools and occasions unconceivable before. In this respect, this study aimed to investigate the impact of Telegram (as a mobile technology) on collocation learning and retention of Iranian EFL learners. Participants of this study included 120 EFL learns (in two experimental (N= 60) and control (N=60) groups) who received different treatments over the study. Analyzing the results showed that there was a significant difference between the performances of experimental and control groups, of course, in favor of experimental group who confirming the effect of Telegram on improving collocational knowledge. This study implies that using social media network- Telegram has various pedagogical benefits and it can be very promising in EFL instruction.
بررسی کیفیت پذیرش ارزش های چندفرهنگی در فضای آموزشی: مطالعه موردی یک دبستان دخترانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال یازدهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۳
99 - 124
حوزه های تخصصی:
این تحقیق، مطالعه ای انسان شناختی است که به بررسی کیفیت روابط اجتماعی بین دانش آموزان، معلمان و والدین دانش آموزان ایرانی و غیرایرانی در یک دبستان دخترانه می پردازد که حدود یک چهارم دانش آموزان آن را اتباع افغانستانی تشکیل می دهند. روش مورد استفاده در تحقیق روش کیفی مردم نگاری بوده که مشتمل بر استفاده از فنون مشاهده، مشاهده همراه با مشارکت، مصاحبه و گفتگو می باشد. تحقیق نشان می دهد که عدم پیگیری راهبردهای آموزش چندفرهنگی در فضای آموزشی دارای تنوع فرهنگی، به عدم درک متقابل، عدم مدارای فرهنگی و در نهایت همسان سازی دانش آموزان با فرهنگ عمومی منجر شده است.
مدلی برای حرکت از توسعه حرفه ای به یادگیری حرفه ای معلمان ریاضی متوسطه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال نهم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۴
35 - 70
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، طراحی مدلی برای حرکت از توسعه حرفه ای (PD) به یادگیری حرفه ای (PL)معلمان ریاضی دوره متوسطه در ایران بود. ابتدابه استناد ادبیات پژوهشی این حوزه، از ترکیب مدل خطی کرینر و زتمیر (2011) برای PD و مدل خطی یاورسکی (2003) برای PL ، یک مدل دوبعدی با 12 مؤلفه تهیه شد. سپس در مراحل مختلف پژوهش، این مدل به تدریج جرح و تعدیل شد تا به مدل نهایی با نُه مؤلفه رسید تا با ویژگی های معلمان ریاضی در ایران متناسب شود. مؤلفه های مدل نهایی عبارتند از تلفیق محتوا و روش، همکاری معلمان با یکدیگر، حمایت های داخلی و خارجی، شأنیت حرفه ای معلمان ریاضی، نقش آموزشگران معلمان ریاضی در یادگیری حرفه ایِ معلمان ریاضی و نقش تعامل بین آن ها در رشد و توسعه فردی معلمان ریاضی.
Identifying and Ranking the Dimensions of Resonant Leadership with the Curriculum Planning Approach in Schools of Education of Mazandaran Province
منبع:
Curriculum Research, Volume ۱, Issue ۱, Summer ۲۰۲۰
77 - 84
حوزه های تخصصی:
Purpose : This Research was conducted with the aim of identifying and ranking the dimensions of resonant leadership with the curriculum planning approach in schools of education of Mazandaran province. Methods : This study in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was descriptive from type of survey. The study population was school managers of Mazandaran province in the 2018-19 academic years with number of 4865 people. The research sample according to Cochran's formula was estimated 359 people who were selected based on multi-step cluster sampling method with respect to the ratio of courses. Data were collected by a researcher-made questionnaire whose face and content validity was confirmed by expert’s opinion and tool construct validity was confirmed by exploratory factor analysis and its reliability was calculated 0.87 by Cronbach’s alpha method. Data were analyzed by exploratory factor analysis and Friedman test in SPSS software version 19. Finding : The results of the exploratory factor analysis showed that the dimensions of resonant leadership with the curriculum planning approach in schools had five leadership dimensions including the coaching (5 items), linking (5 items), psychological (5 items), democratic (4 items) and deep-view (4 items) that these five dimensions together were able to explain 80.04% of the total variance. The results of Friedman test showed that the leaderships dimensions of coaching, linking, psychological, democratic and deep-view had higher ranks, respectively. Conclusion : Based on the results of the present study, in order to improve resonant leadership with the curriculum planning approach, can be improved the leaderships dimensions of coaching, linking, psychological, democratic and deep-view, respectively via workshops.
نحوه معرفی جبر در کتاب های درسی ریاضی در دوره های مختلف تاریخی در ایران و ارتباط آن با چگونگی سازماندهی مبحث جبر در کتاب ریاضی پایه هفتم توسط معلمان ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«هدف از این مقاله، بررسی ارتباط بین مبحث جبر در کتاب های درسی گذشته با چگونگی سازماندهی این موضوع توسط معلمان ریاضی در زمان حال است. با این هدف، دو محور مورد مطالعه قرار گرفته است که یکی نحوه آغاز و ارائه مبحث جبر در تاریخ ریاضی ایران و در کتاب های درسی ریاضی در دوره های گذشته در ایران و دیگری، نقش محتوای کتاب های گذشته در شکل گیریِ سازماندهی و تدریس جبر توسط معلمان ریاضی است. روش تحقیق، تحلیل محتوا و تحلیل تاریخی و اسنادی بوده است. این مطالعه نشان داد دانش و روش های آموزشی معلمان منطبق بر محتوای جبر کتاب فعلی ریاضی هفتم نیست و حدود 3/1 دانش آنان، مبتنی بر تجربه های حاصل از محتوای کتاب های درسی گذشته است.»
مؤلفه های الگوی برنامه درسی کارورزی مبتنی برخودشرح حال نویسی مورد مطالعه: مدرسان دانشگاه فرهنگیان و صاحب نظران برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۳
91 - 116
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر، تبیین مؤلفه های الگوی برنامه درسی کارورزی مبتنی بر خود شرح حال نویسی بود. این تحقیق نوعی تحقیق کاربردی و از لحاظ راهبرد، رویکردی کیفی با راهبرد پدیدار شناختی است. مشارکت کنندگان متخصصان برنامه ریزی درسی و اساتید کارورزی در دانشگاه فرهنگیان بودند که با رویکرد هدفمند انتخاب گردیدند و با آنها به روش نیمه ساختار مصاحبه به عمل آمد. مصاحبه با آنها ادامه یافت تا به نقطه اشباع (9 نفر) رسیدیم. با توجه به کدگذاری ها و مضامین به دست آمده از متون علمی و مصاحبه متخصصان، مدل های مناسب ذهنی، تفکر تأملی، پویش روایی، شایستگی های حرفه ای، و تجربه زیسته به عنوان مؤلفه های الگوی برنامه درسی مبتنی بر شرح حال نویسی به دست آمد. با عنایت به یافته ها پیشنهاد می شود مؤلفه های پنج گانه فوق به عنوان سرفصل دروس یا به عنوان دروس پیشنهادی در برنامه درسی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان امکان سنجی و گنجانده شود.