فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۱٬۲۵۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله طراحی چارچوب برنامه درسی دوره ابتدایی در بحران همه گیری بیماری کرونا بود. این پژوهش کیفی با استفاده از روش شش مرحله ای ساندلوسکی و باروسو انجام شد. 29 منبع پژوهشی مرتبط، مبنای تحلیل قرار گرفت که نتیجه آن استخراج پنج محور اساسی برنامه درسی دوره ابتدایی در بحران کرونا شامل هدف، محتوا، نقش معلم، نقش فراگیران و نقش دولت است. اعتبار داده ها با استفاده از تکنیک های اعتبارپذیری، انتقال پذیری و هم سوسازی داده ها و اعتمادپذیری به داده ها نیز با هدایت دقیق جریان جمع آوری اطلاعات و هم سوسازی پژوهش گران تأیید شد. بر اساس نتایج پژوهش، اهداف این برنامه درسی باید با توجه به شرایط جدید، با رویکرد استمرار آموزش و تحقق اهداف یادگیری در نظر گرفته شوند. محتوای این برنامه مشتمل بر آموزش همزیستی با کرونا، آموزش تئوری و عملی و تقویت شایستگی های اجتماعی-عاطفی می باشد.
الزامات فرآیند یاددهی- یادگیری مشارکتی در آموزش عالی مبتنی بر نیازها، علایق و مهارت ها- مورد مطالعه: دانشجویان مقطع کارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف شناسایی و تبیین بایسته های یاددهی- یادگیری مشارکتی، متناسب با نیازها، علایق و مهارت های دانشجویان دوره کارشناسی امروز، به روش آمیخته انجام شد. طرح پژوهش در بخش کیفی برمبنای تحلیل محتوا و در بخش کمی، توصیفی- پیمایشی است. مشارکت کنندگان در بخش کیفی شامل صاحب نظران در دو حوزه علوم تربیتی و علوم اجتماعی بودند که نمونه از بین آنها به صورت هدفمند و گلوله برفی تا حد اشباع اطلاعات ادامه یافت. جامعه ی آماری بخش کمی نیز شامل اعضای هیأت علمی و دانشجویان دوره ی کارشناسی از دانشکده های علوم تربیتی و علوم اجتماعیِ دو دانشگاه تهران و اصفهان بود که نمونه از بین آنها به روش سهمیه ای متناسب با حجم انتخاب شد. در بخش کیفی از ابزار مصاحبه ی نیمه ساختاریافته و در بخش کمی از ابزار پرسشنامه ی محقق ساخته استفاده شد. روایی محتوایی سؤالات پرسشنامه و مصاحبه براساس نظر هشت تن از متخصصان و پایایی پرسشنامه نیز از طریق آلفای کرونباخ با مقدار 93/0، مناسب برآورد شد. تحلیل یافته ها در بخش کیفی به روش تحلیل مضمون و در بخش کمی با استفاده از آما ر توصیفی- استنباطی انجام شد. براساس تحلیل یافته ها، هفت مؤلفه به عنوان مهمترین الزامات مورد شناسایی واقع شد که در میان آنها «تدارک فعالیت های درسی گروهی»، «تشکیل گروه های علمی مجازی» و «تنظیم چیدمان کلاسی چهره به چهره» در صدر قرار دارد. در نتیجه به مدرسان توصیه می گردد به منظور استفاده بهینه از فرصت های آموزشی، از به کارگیری آنها در تدریس غفلت نورزند.
تدوین چارچوب برنامه درسی سواد رسانه ای در دانشگاه فرهنگیان از دیدگاه صاحبنظران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تدوین چارچوب برنامه درسی سوادرسانه ای در دانشگاه فرهنگیان از دیدگاه صاحب نظران است. این پژوهش با رویکرد کیفی از طریق مصاحبه با 28 نفر از متخصصان علوم ارتباطات، علوم تربیتی و فعالان سوادرسانه ای انجام شد. نمونه گیری به صورت هدفمند تا حد اشباع انجام شد. برای تعیین روایی مصاحبه از روایی محتوایی استفاده شد و داده ها به روش تحلیل محتوای استقرایی تحلیل شد. بر اساس دیدگاه متخصصان، اهداف برنامه درسی سوادرسانه ای شامل رسانه شناسی، اصلاح سبک مصرف رسانه ای، توسعه اخلاق کاربری، پرورش شهروند فعال و تربیت معلم مولد می باشد. همچنین محتوا شامل مفاهیم وکلیات، تکنیک های ساخت رسانه ای، نقد وتحلیل پیام ها، رژیم مصرف رسانه ای، ملاحظات اخلاقی و کاربست رسانه است. بدین منظور باید روش های توضیحی، مسئله محور، مشارکت محور، انتقادی و کارگاهی برای تدریس به کار رود و از شیوه ارزشیابی مشاهده ای، عملکردی، پروژه ای، آزمون و خودارزیابی استفاده شود. چارچوب به دست آمده می تواند مبنایی برای طراحی برنامه درسی سواد رسانه ای در دانشگاه فرهنگیان باشد.
مطالعه تطبیقی برنامه درسی کشور های منتخب با تاکید بر توسعه سواد فناوری اطلاعات و ارتباطات دانشجو معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۴
95 - 124
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی و مقایسه ویژگی عناصر برنامه درسی نظام تربیت معلم کشورهای منتخب برای توسعه سواد فناوری اطلاعات و ارتباطات دانشجو معلمان است. بر این اساس نوع مطالعه این تحقیق تطبیقی – توصیفی و روش آن توصیفی تشریحی ، مطابق روش و مراحل چهارگانه بردی است. اطلاعات مورد نیاز از طریق اسناد و مدارک کتابخانه ای، گزارش های فصلی و سالیانه برخی از سایت های بین المللی چون یونسکو گرد آوری شده است. الگوی مورد استفاده الگوی بردی است. نمونه مورد نظر چهار کشور فنلاند، انگلستان، آمریکا و مالزی است که بر اساس نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند.نتایج نشان داد، همگی در ایجاد نگرش مثبت نسبت به فناوری و رویکرد فراگیر محور با هم شباهت دارند ولی کشور های انگلستان، آمریکا و فنلاند در تدوین استاندارد صلاحیت فناوری و فنلاند درگنجاندن موضوع رعایت مسائل اخلاقی در استفاده از فناوری و انگلستان در آماده ساختن دانشجویان برای تغییرات سریع فناوری در انگلستان حساس تر عمل می کنند.
ارزیابی عملکرد دانش آموزان پایه نهم در آزمون سواد ریاضی با تأکید بر کتاب های درسی ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۶
41 - 74
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارزیابی عملکرد دانش آموزان پایه نهم در آزمون سواد ریاضی و بررسی نتایج آن با تأکید بر کتاب های درسی ریاضی است. جامعه این پژوهش دانش آموزان پایه نهم شهرستان نجف آباد و نمونه شامل 250 دانش آموز دختر و پسر است که به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شده است. ابزار اندازه گیری آزمونی است که روایی صوری و محتوایی آن توسط صاحب نظران تأیید شد. ضریب پایایی آزمون، 73/0بدست آمد که نشان دهنده پایایی قابل قبول آن است. بر اساس نتایج، دانش آموزان در آزمون سواد ریاضی عملکرد مطلوبی نداشتند و تنها 35 درصد آنها به سؤالات پاسخ درست داده اند. با بررسی مسائل زمینه مدار در کتاب های ریاضی متوسطه اول، مشخص شد که از دلایل عملکرد نامطلوب دانش آموزان، غیرواقعی و ناآشنا بودن مسائل زمینه مدار کتاب های ریاضی متوسطه اول و استفاده از فرایندهای تکراری در حل آن ها است. نتایج این پژوهش می توانند منجر به بازنگری در کتاب های درسی، آموزش معلمان و روش های ارزشیابی با هدف ارتقاء سواد ریاضی دانش آموزان شود.
ارائه مدل اجرایی آموزش و یادگیری زبان انگلیسی در نظام آموزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر، یک پژوهش کاربردی است که با هدف طراحی مدل اجرایی آموزش و یادگیری زبان انگلیسی در نظام آموزشی ایران انجام شد. رویکرد پژوهش از نوع کیفی و راهبرد آن مبتنی بر نظریه داده بنیاد است. روش گردآوری داده ها در این پژوهش مصاحبه نیمه ساختارمند با 27 نفر از متخصصان آموزش زبان انگلیسی در سه گروه اساتید دانشگاه، معلمان مدرسه و مدرسان آموزشگاه های خصوصی زبان انگلیسی با معیار اشباع نظری بود. داده های حاصل از مصاحبه، با روش کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری و انتخابی) اشتراوس و کوربین (1992) انجام شد. برای بررسی پایایی پژوهش نیز از روش هولستی بهره گرفته شد. بر این اساس ضریب پایایی معادل 83/0 به دست آمد که بیانگر آن است که پژوهش از قابلیت اعتماد مطلوب و بالایی برخوردار است. نتایج یافته های پژوهش در قالب 158 کد بازشناسایی شده و این کدها در قالب عوامل علّی (عوامل فردی، پداگوژیک، زیست بوم)؛ عوامل زمینه ای (شرایط خانوادگی، راهبردهای کلان نظام آموزشی، گروه همسالان و همکاران، الزامات پیشبرد اهداف علمی و شغلی)؛ عوامل مداخله گر (شرایط حاکم بر جامعه، منابع و امکانات، علاقمندی و درک ضرورت زبان انگلیسی از طرف متولیان آموزشی و فرهنگی، رویکرد عمومی به زبان های خارجی)؛ پدیده ی محوری (فرآیند یاددهی- یادگیری زبان انگلیسی)؛ راهبردها (رویکرد ملّی و فراملّی به آموزش، بهبود زیر ساخت ها، ایجاد بینش جدید نسبت به زبان های خارجی)؛ پیامدها (تحقق دستاوردهای مورد انتظار از نظام آموزشی، منابع انسانی با انگیزه و کارآمد، هر زبان جدید، آشنایی با یک دنیای جدید) توصیف و تشریح شدند.
ریشه های تفکر برنامه درسی متمرکز: واکاوی دغدغه های سیاسی و اجتماعی نخستین ناظران آموزشی و نقش آن در پیدایش حوزه مطالعاتی برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۴
157 - 188
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله تاریخی واکاوی نقش فعالیت های ناظران آموزشی ابتدای قرن بیستم در پیدایش حوزه برنامه درسی و ترویج اندیشه برنامه درسی متمرکز است. روش این مقاله استناد به اسناد و آثار نخستین ناظران آموزشی و برنامه ریزان درسی است. این مطالعه نشان می دهد فکر برنامه درسی متمرکز با هدف محدودسازی اختیارات مدارس و به عنوان ابزاری برای نظارت مطرح شد. هریس با اندیشه نظارت مبتنی بر کتاب درسی، بابیت با اندیشه برنامه درسی مبتنی بر استانداردها، و راگ با تدوین کتاب راهنمای معلمان، به دنبال اثرگذاری مستقیم بر آموزش در کلاس های درس بودند. اگر چه اندیشمندانی نظیر جان دیویی و ب وید ب ود کوشیدند رویکرد مردم سالارانه ای را که مبتنی بر اصول روان شناختی نیز بود در نظریه و عمل آموزش نهادینه کنند اما ناظرانی نظیر هریس، بابیت و چارترز با بهره گیری از تحقیقات علم گرایانه و قدرت اجرایی توانستند ذینفعان آموزش را در برابر ذهنیت دیوان سالارانه و نظارتی و نیز در برابر اندیشه برنامه درسی متمرکز و یکپارچه متقاعد کنند. پیدایش حوزه مطالعاتی برنامه درسی در واقع شروع تفکر برنامه درسی متمرکز و با نظریه مردم سالاری اهماهنگ نبود.
عناصر الگوی برنامه درسی مبتنی بر عمل در آموزش عالی (مطالعه موردی رشته علوم تربیتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با رویکردی تفسیرگرایانه سعی دارد به تدوین عناصر برنامه درسی مبتنی بر عمل در آموزش عالی ایران از دیدگاه متخصصان تعلیم و تربیت بپردازد. رویکرد پژوهشی به کار برده شده از نوع روش شناسی کیفی بوده که به مصاحبه های نیمه ساخت یافته با 21 نفر از کنش گران دانشگاهی پرداخته است. داده های حاصل از مصاحبه ها براساس رویکرد پژوهشی نظریه زمینه ای در قالب سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. ماحصل آن تعیین عناصر الگوی برنامه درسی مبتنی بر عمل در هفت عنصر: هدف، محتوا، راهبردهای یاددهی – یادگیری، مواد و منابع، فرصت های یاددهی – یادگیری، شرایط محیط یادگیری و ارزشیابی بوده است. هرکدام از این عناصر دارای مولفه هایی است.
انعکاس مهارت های نرم در برنامه درسی رشته کامپیوتر شاخه کار و دانش (گرایش طراحی و توسعه صفحات وب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تحلیل محتوای کتب درسی رشته کامپیوتر شاخه کار دانش گرایش طراحی و توسعه صفحات وب به لحاظ توجه به مفهوم مهارت های نرم و با روش تحلیل محتوا انجام شد. جامعه آماری شامل کتب درسی رشته کامپیوتر، شاخه کار دانش و حجم نمونه نیز شامل کتب تخصصی گرایش طراحی و توسعه صفحات وب به تعداد هفت جلد کتاب می باشد که به شیوه هدفمند انتخاب گردید. واحد تحلیل در این تحقیق جمله بود. برای جمع آوری داده ها، از چک لیست محقق ساخته استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش مقوله بندی استفاده شد. نتایج نشان داد که شش مؤلفه مهارت های تعهد و احساس مسئولیت، مهارت های ارتباطی و کار گروهی، خلاقیت و حل مسئله، مهارت های برنامه ریزی و سازمان دهی فعالیت ها، مهارت های به کارگیری شیوه های محاسباتی و فناوری روز و مهارت های عملی و دانش تخصصی در کتب درسی آن چنان که شایسته است مورد توجه واقع نشده است.
تبیین الگوی جاری تصمیم گیری اعضای هیأت علمی در برنامه ریزی درسی کلاسی: نظریه ای داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره دوازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
206 - 236
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی جاری تصمیم گیری اعضای هیأت علمی در برنامه ریزی در سطح کلاس درس است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش داده بنیاد انجام گرفت. جامعه آماری در تحقیق کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه بیرجند بودند که 21 نفر از اساتید از طریق نمونه گیری هدفمند و به شیوه ملاک محور انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. برای تأمین روایی و پایایی از معیارهای لینکن و گوبا استفاده شد. نتایج مطالعه حاضر نشان دهنده سی و دو مفهوم محوری و سیزده مقوله منتخب است که در قالب مدل پارادیمی شامل فقدان جهت گیری علمی در تصمیم گیری های کلاسی به عنوان مقوله ی محوری و شرایط علی (عوامل فراسازمانی، محیطی و انگیزش)، عوامل زمینه ای (مشتمل بر محورهای عوامل رفتاری، عوامل برنامه ای و پشتیبانی)، شرایط مداخله ای تسهیل گر (عوامل مدیریتی، ساختاری و رفتاری)، شرایط مداخله گر محدودکننده (چالش های سازمانی- محیطی و موانع اجرایی)، راهبردها (تصمیم گیری مبتنی بر ساختار پیشین، تصمیم گیری موقعیتی، تصمیم گیری مبتنی بر تفکر محافظه کارانه و تصمیم گیری تعاملی) و پیامد (کاهش اثربخشی و کارایی) سازمان یافت.
بررسی دشواری درک جملات معلوم و انواع جملات مجهول انگلیسی در بین فراگیران سطح متوسط زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره دوازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
290 - 313
حوزه های تخصصی:
پژوهش های زیادی به بررسی درک جملات معلوم و مجهول توسط بزرگسالان سالم، کودکان در حال یادگیری زبان اول و افراد دارای مشکل تکلم پرداخته اند. موضوعی که احتمالاً به پژوهش های بیشتری نیاز دارد بررسی چالش های درک جملات معلوم و انواع مختلف جملات مجهول برای فراگیران زبان های خارجی است. این پژوهش به بررسی و مقایسه درک جملات معلوم و انواع جملات مجهول انگلیسی در بین فراگیران سطح متوسط انگلیسی به عنوان زبان خارجی در ایران پرداخته است. به همین منظور 224 شرکت کننده با روش انتخاب نمونه غیرتصادفی در دسترس از بین دانشجویان مقطع کارشناسی انتخاب و خواسته شد تا جملات را روی صفحه رایانه خوانده و در بازه زمانی محدود به پرسش های چهارگزینه ای پاسخ دهند. پاسخ ها از نظر زمان سپری شده و درصد موفقیت مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن بود که درک جملات معلوم به زمان کمتری نیاز دارد و میزان موفقیت بالاتری نسبت به جملات مجهول دارند. نتایج همچنین نشان داد که انواع مختلف جمله مجهول (افعال با قاعده، بی قاعده، افعال حرکتی، افعال حالتی، افعال دو مفعولی، جملات منفی، و سوالی) درجات متفاوتی از دشواری به فراگیران زبان انگلیسی تحمیل می کنند. جملات مجهول با افعال با قاعده کمترین دشواری را داشتند و به دنبال آن افعال بی قاعده و افعال حرکتی، سپس جملات سوالی و منفی، و جملات با افعال حالتی و در نهایت افعال دو مفعولی دارای بیشترین سطح دشواری بودند. نتایج این پژوهش می تواند برای مدرسان زبان های خارجی و مولفان کتب آموزشی جهت اولویت بخشی و در نظر گرفتن زمان بیشتر برای تدریس و تمرین جملات مجهول دشوارتر مفید باشد.
واکاوی تجارب والدین و دانش آموزان ابتدایی از آموزش مجازی بارویکرد افت یا پیشرفت تحصیلی
حوزه های تخصصی:
هدف ما در این پژوهش واکاوی تجارب والدین و دانش آموزان ابتدایی از آموزش مجازی با رویکرد افت یا پیشرفت تحصیلی است. این تحقیق ،یک تحقیق روایی و از نوع تحقیقات کیفی است و منبع داده های این تحقیق مصاحبه هایی است که از والدین و دانش آموزان ابتدایی گرفته شده است . تعداد مصاحبه شوندگان تا اشباع نظری 14 نفر بوده است .در روش نمونه گیری نیز از نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. تحلیل داده های پژوهش نشان داد که دانش آموزان مقطع ابتدایی و والدین آن ها ، هر دو بر افت تحصیلی در آموزش مجازی اتفاق نظر دارند و از دید آن ها آموزش مجازی سختی هایی دارد و به خصوص والدین آن ها آموزش حضوری را بر آموزش مجازی ترجیح می دهند و معتقد هستند که فرزندانشان در کلاس حضوری بهتر درس را یاد می گیرند تا کلاس مجازی. اغلب آن ها مشکلات اینترنتی و هزینه های بالا و خسته کننده بودن آموزش مجازی را از معایب آن می دانند. البته دانش آموزان مزایایی همچون عدم نیاز به رفت و آمد روزانه و دسترسی به تدریس معلم در صورت نیاز را نیز ذکر کرده اند.
بررسی الگوها و اهمیت تلفیق برنامه درسی تعلیمات دینی با درس علوم تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی الگوها و اهمیت تلفیق برنامه درسی تعلیمات دینی با درس علوم تجربی انجام گرفت. این پژوهش به شیوه کیفی و با رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شد. در این روش پس از مصاحبه با طراحان و متخصصان برنامه ریزی درسی و الهیات و همچنین معلمان دارای مدرک کارشناسی ارشد و دکتری، داده ها به شیوه طرح سیستماتیک با بهره گیری از مراحل تحلیل داده از طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام پذیرفت. مشارکت کنندگان با روش نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به نقطه اشباع نظری انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند جمع آوری گردید. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد با ترکیب دیدگاههای رشته ای و تمرکز روی یک مضمون، تلفیق واقعی منطبق با الگوی پیشرفت گرایان یعنی هم توجه به علائق و هم توجه به مسائل اجتماعی، در نظر گرفتن شایستگی ها از قبیل خلاقیت و قدرت تصمیم گیری، رسیدن به مهارت های سطح بالا همچون تفکر انتقادی، می توان برنامه درسی تعلیمات دینی با درس علوم تجربی را با توجه به این الگوها به شیوه صحیح طراحی نمود.
چیستی مبانی فلسفی تدریس در راهبردهای یاددهی-یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف کشف چیستی مبانی فلسفی تدریس در راهبردهای یاددهی – یادگیری صورت گرفت تا جایگاه شناسایی این مبانی در حوزه نظر و عمل مشخص گردد. رویکرد پژوهش توصیفی -تحلیلی و از نوع کیفی و اسنادی بود. داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل متن و برگرفته از متون منابع مختلف،با استفاده ازتهیه فرم وفیش برداری جمع آوری شد.برای پاسخ به سوال پژوهش شش سوال معرفت شناسانه در راستای انواع الگوهای تدریس مطرح شد. نتایج نشان داد معرفت در الگوهای تدریس اطلاعات پردازی به صورت نسبی و ذهنی بوده ونوع معرفت در الگوهای تدریس این خانواده به صورت معرفت حسی، تجربی معرفت عقلانی و بخشی هم معرفت شهودی قابل دسته بندی می باشد. نتایج در بخش مکاتب فلسفی پشتیبان کننده این الگوها شامل مکاتب کلاسیک (ایدآلیسم و رئالیسم)، مکتب پراگماتیسم، طبیعت گرایی، اگزیستانسیالیسم و پست مدرنیستم (سازنده گرایی فردی و اجتماعی) بود.
بررسی مقاومت معلمان دوره ابتدایی در برابر برنامه درسی رسمی: مطالعه گرانده تئوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی فرایند مقاومت معلمان دوره ابتدایی در برابر اجرای برنامه درسی رسمی انجام پذیرفت. رویکرد پژوهش حاضر،کیفی بوده و از روش نظریه زمینه ای در این پژوهش استفاده گردید. جامعه آماری شامل معلمان دوره ابتدایی استان آذربایجان شرقی بود. فرآیند نمونه گیری و انتخاب مشارکت کنندگان تا رسیدن به اشباع داده ها ادامه یافت و در نهایت 18 نفر از معلمان دوره ابتدایی با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. نتایج نشان داد که "مقاومت منطقی" به عنوان پدیده محوری ، "عدم توانمندسازی معلمان، عدم مشارکت دانش آموز و کمبود امکانات آموزشی" به عنوان شرایط زمینه ای، "انحرافات برنامه درسی، شخصیت معلم، کاستی های کتابهای درسی و ناتوانی معلم" به عنوان شرایط علی، "اعتقادات معلم و شرایط فرهنگی" به عنوان شرایط مداخله گر، "پیامدهای مربوط به برنامه درسی و شکوفایی قابلیت های معلم" به عنوان پیامد و "راهکارهای آموزشی، توجه به نیازهای دانش آموزان و بهینه سازی برنامه درسی" به عنوان راهبردها شناسایی گردیدند.
طراحی الگوی برنامه درسی سواد مالی برای دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر طراحی الگوی برنامه درسی سواد مالی برای دانش آموزان دوره ابتدایی بود. در این پژوهش از روش کیفی استفاده شد. با 12 نفر از اساتید و متخصصان رشته برنامه ریزی درسی و آموزش ابتدایی، اقتصاد و امور مالی دانشگاه های شهر تهران با مرتبه علمی دانشیاری و استادی در سال 1399 مصاحبه انجام شد. جهت تعیین اعتبار یافته ها از روش ممیز بیرونی استفاده شد. مدل پیشنهادی مشتمل بر پنج عامل شامل زمینه های برنامه درسی، اهداف، محتوا، روش و ویژگی یادگیرندگان طراحی شد و بنیاد نظری آن را «منطق تایلر» تشکیل می دهد. حاصل این پژوهش طراحی الگوی برنامه درسی معتبری جهت آموزش سواد مالی برای دانش آموزان دوره ابتدایی بود که دارای 21 شاخص به عنوان اهداف، 26 شاخص برای محتوا، 19 شاخص برای روش تدریس و 8 شاخص برای روش های ارزشیابی برنامه درسی می -شد. الگوی طراحی شده می تواند راهنمای فرایند برنامه ریزی، اجرا و ارزشیابی برنامه درسی باشد.
ارائه الگوی غنی سازی برنامه درسی مدارس استعدادهای درخشان ایران: پژوهش داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۶
259 - 288
حوزه های تخصصی:
غنی سازی برنامه درسی با آموزش های کاربردی، هسته اصلی شکوفایی و هدایت استعدادهای درخشان است. بنابراین هدف از این پژوهش ارائه الگوی غنی سازی برنامه درسی دانش آموزان استعدادهای درخشان ایران بود که با روش کیفی و رویکرد داده بنیاد انجام شد. مشارکت کنندگان شامل کارشناسان حوزه برنامه درسی، مدیران، معلمان و دانش آموزان مدارس استعدادهای درخشان شهر اصفهان بودند که با روش هدفمند انتخاب و دیدگاه آنان با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته مورد بررسی قرار گرفت. داده ها با 15مصاحبه به اشباع رسید و بر مبنای رویکرد نظام مند کوربین و استراووس (2008) تحلیل شد. یافته ها شامل 135 کد باز، 18 کد محوری و 9 کد گزینشی بود. نتایج نشان داد در حوزه برنامه درسی استعدادهای درخشان، مولفه های غنی سازی برنامه درسی (پدیده محوری)؛ چشم اندازنوین در آموزش تیزهوشان؛ منابع و امکانات کاربردی (عوامل علی)؛ حمایت های اجتماعی، فرهنگی، محیطی، خانوادگی و بهسازی فرآیند آموزش و ارزیابی (عوامل زمینه ای)؛ ضعف در پیوستگی و همکاری خانه و مدرسه (عامل مداخله گر)؛ آموزش مهارت های شناختی و فراشناختی؛ برنامه درسی چندبعدی (راهبردها) و موفقیت های فردی، اجتماعی، عاطفی، تحصیلی و شغلی دانش آموزان (پیامد)، از اهمیت ویژه برخوردار است و توجه به آنها مسیرآموزش را به سوی ارتقاءکیفیت و شکوفایی استعدادهای این دانش آموزان رهنمون می سازد.
مطالعه و ارائه الگوی مفهومی و کاربردی استارت آپ های دانش آموزی در برنامه درسی دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی مفهومی و کاربردی استارت-آپ های دانش آموزی برای برنامه درسی دوره دوم متوسطه ایران است. این مطالعه در دسته پژوهش های کاربردی با پارادایم کیفی به روش تحلیل مضمون با رویکرد استقرایی انجام یافته است. ازاسناد ومنابع معتبر دست اول در زمینه اصطلاحات وکلمات کلیدی این پژوهش درکشورهای موفق، 45مورد به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد. ابزارگردآوری اطلاعات برگه های یادداشت دست نویس و رایانه ای(بانرم افزار MAXQDA2020)بود. شبکه مضامین استخراج شده دریافته ها حاکی از الگوی مفهومی باپنج مضمون فراگیر(شایستگی های برنامه درسی،راهبردهای آموزشی،دانش آموز،معلم و چالش هاو فرصت ها) و الگوی کاربردی باپنج مضمون فراگیر(برنامه درسی مدرسه،فعالیت های آموزشی،فعالیت های عملیاتی،فعالیت های دانش آموز و فعالیت های معلم)بود. نتایج این مطالعه نشان می دهد که درکشورهای موفق نظیرفنلاند،سوئد و... فعالیت های مربوط به استارت -آپ های دانش آموزی ازسال ها پیش آغازو به شکل معمول و مطلوبی درجریان است و باتوجه به این که این نوع فعالیت ها در برنامه های درسی ایران مغفول واقع شده، پیشنهاد می شود برنامه درسی استارت -آپ های دانش آموزی دردوره دوم متوسطه براساس مختصات ارائه شده درالگوهای این پژوهش طراحی و اجرا گردد.
تأثیر اجرای آموزش معکوس در کلاس درس علوم تجربی بر خودکارآمدی و یادگیری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هفدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۵
133 - 158
حوزه های تخصصی:
روش آموزش معکوس از جمله روش های فعال در آموزش است. علیرغم اینکه امکان اجرای این روش به ویژه در کلاس های دوره ابتدایی و درس علوم تجربی از لحاظ موضوعی و امکانات آموزشی فراهم است، لکن استفاده از این روش در مدارس بسیار محدود است. هدف پژوهش بررسی تعیین تأثیر اجرای روش آموزش معکوس در کلاس درس علوم تجربی در مقایسه با روش سنتی در یادگیری درس و خودکارآمدی دانش آموزان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این تحقیق دانش آموزان مدارس ابتدایی دخترانه شهر تهران که در سال 99- 98 و حجم نمونه 90 نفر از دانش آموزان بود که به صورت تصادفی در دو گروه 45 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه خودکارآمدی جینک و مورگان (1999) و آزمون یادگیری درس علوم بود. جهت تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی کواریانس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که میانگین نمرات آزمون یادگیری دانش آموزانی که روش آموزش معکوس را دریافت کرده اند به طور معنی دار بیشتر از میانگین نمرات دانش آموزانی است که از روش سنتی استفاده کرده اند. روش آموزش معکوس بر خودکارآمدی دانش آموزان نیز مؤثر بود.
واکاوی جایگاه فناوری آموزشی در کتاب کار و فناوری پایه هفتم بر اساس نظریه براون از دیدگاه معلمان و متخصصان و ارایه الگو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۶
139 - 176
حوزه های تخصصی:
مقاله با هدف «واکاوی جایگاه فناوری آموزشی در کتاب کار و فناوری پایه هفتم بر اساس نظریه براون از دیدگاه معلمان و متخصصان»، از نوع توصیفی، با تعداد نمونه 64معلم و 12متخصص برنامه درسی بود. ابزار بخش کمی، چک لیست با آلفای کرونباخ 0/87 و در بخش کیفی فرم مصاحبه در قالب 6 مؤلفه در زمینه های طراحی آموزشی، طراحی پیام ها و کاربرد مواد دیداری، سبک نگارش، تنوع تجربیات یادگیری، ویژگی های کالبدی و اصول آموزش و یادگیری بود. داده ها از طریق فراوانی، درصد فراوانی و t تک متغیری مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت و مشخص شد معلمان بر این باورند که ارزشیابی تشخیصی، پاسخ به ارزشیابی تشخیصی، پاسخ به ارزشیابی پایانی و خلاصه فصل مربوط به طراحی آموزشی و پاسخگویی به پرسش ها مربوط به تنوع تجربیات یادگیری وجود ندارد، یا نامناسب است؛ ولی معلمان قادر به تولید، تکمیل و اصلاح یا تأمین آن هستند و کتاب نیاز به اصلاح جزیی دارد. متخصصان نیز نظرات تکمیلی خود را در این رابطه شرح دادند و الگوی ارزیابی کتاب با توجه به دیدگاه براون ارایه شد.