محسن تقی زاده

محسن تقی زاده

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

عناصر الگوی برنامه درسی مبتنی بر عمل در آموزش عالی (مطالعه موردی رشته علوم تربیتی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه درسی مبتنی بر عمل آموزش عالی ایران متخصصان تعلیم و تربیت تجربه زیسته نظریه زمینه ای علوم تربیتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰۸ تعداد دانلود : ۴۰۳
این پژوهش با رویکردی تفسیرگرایانه سعی دارد به تدوین عناصر برنامه درسی مبتنی بر عمل در آموزش عالی ایران از دیدگاه متخصصان تعلیم و تربیت بپردازد. رویکرد پژوهشی به کار برده شده از نوع روش شناسی کیفی بوده که به مصاحبه های نیمه ساخت یافته با 21 نفر از کنش گران دانشگاهی پرداخته است. داده های حاصل از مصاحبه ها براساس رویکرد پژوهشی نظریه زمینه ای در قالب سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. ماحصل آن تعیین عناصر الگوی برنامه درسی مبتنی بر عمل در هفت عنصر: هدف، محتوا، راهبردهای یاددهی – یادگیری، مواد و منابع، فرصت های یاددهی – یادگیری، شرایط محیط یادگیری و ارزشیابی بوده است. هرکدام از این عناصر دارای مولفه هایی است.
۲.

واکاوی پداگوژی مبتنی بر عمل و تعیین چهارچوب برنامه درسی آن در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۰ تعداد دانلود : ۴۷۴
هدف اصلی این پژوهش، واکاوی پداگوژی مبتنی بر عمل و تعیین چهارچوب برنامه درسی آن در آموزش عالی می باشد. در این پژوهش، ضمن تحلیل و ارزیابی عناصر و چهارچوب برنامه درسی مبتنی بر عمل، نتایج به دست آمده حاکی از آن است که آموزش عالی فاصله زیادی با برنامه درسی مبتنی بر عمل دارد و لازم است از این منظر برنامه های درسی آموزش عالی مورد بازنگری قرار گیرند. برای تجدیدنظر در برنامه های درسی دانشگاهی می توان چنین استدلال کرد که در آموزش عالی رویکرد پداگوژی مبتنی بر عمل به مثابه امکانی متناسب با ماهیت متحول و روابط اجتماعی پیچیده قرن بیست و یکم در نظر گرفته شود.
۳.

واکاوی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر دین پذیری دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: واکاوی اولویت بندی دین پذیری مقطع تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۳
هدف: هدف پژوهش، «واکاوی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر دین پذیری دانشجویان» است. روش: روش تحقیق، توصیفی از نوع پیمایشی و جامعه آماری، دانشجویان دانشگاه اصفهان(در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد، دکترا) بود که با نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. پرسشنامه محقق ساخته مورد استفاده دارای 45 سؤال است که روایی آن از طریق روایی محتوا صورت گرفت و پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ 89/0 تعیین شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آمار استنباطی با نرم افزار SPSS  انجام شد. یافته ها: شش عامل رسانه، دولتمردان، مبلّغان مذهبی، نهادهای مذهبی، خانواده و آموزش در دین پذیری دانشجویان مؤثر بوده اند. همچنین در بین دختران و پسران، در بین عوامل مؤثر بر دین پذیری تفاوت معناداری وجود ندارد و در بین مقاطع تحصیلی در عوامل رسانه، مبلّغان مذهبی، خانواده و آموزش تفاوت معناداری وجود ندارد؛ ولی در عامل دولتمردان و نهادهای مذهبی در بین دانشجویان کارشناسی ارشد و کارشناسی تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج پژوهش نشان داد که از نظر دانشجویان، عوامل دولتمردان، مبلّغان مذهبی، رسانه، خانواده، آموزش و نهادهای مذهبی، به ترتیب بیشترین تأثیر را در دین پذیری دانشجویان دارند. نتیجه گیری: مقاله در زمینه واکاوی عوامل مؤثر بر دین پذیری دانشجویان، عوامل مختلفی را شناسایی کرده که عوامل دولتمردان، مبلّغان مذهبی، رسانه، خانواده، آموزش و نهادهای مذهبی به ترتیب بیشترین تأثیر را در دین پذیری دانشجویان دارند که نیازمند توجه بیشتر این عوامل در دین پذیری دانشجویان و نوجوانان است و باید برنامه ها و تلاش بیشتری را در این زمینه به کار ببندند تا نوجوانانی معتقد و متدیّن تربیت کنند که بتوانند باعث ترقی و پیشرفت جامعه شوند.
۴.

تأثیر آموزش مستقیم مهارت های تفکر با مدل هالپرن بر مهارت تفکر انتقادی دانش آموزان دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش مستقیم مدل هالپرن دانش آموزان دبیرستان آزمون واتسون گلیزر تفکر انتقادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۷ تعداد دانلود : ۳۳۰
هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزش مستقیم مهارت های تفکر با مدل هالپرن بر مهارت تفکر انتقادی دانش آموزان دبیرستانی است. روش تحقیق از نوع روش نیمه تجربی و طرح دو گروهی با پیش آزمون و پس آزمون بوده است. آزمودنی ها شامل 56 دانش آموز اول دبیرستان شهر یاسوج بودند که 28 نفرشان به عنوان گروه آزمایش، برای آموزش مستقیم مهارت های تفکر، و 28 نفرشان به عنوان گروه شاهد، برای آموزش با برنامه جاری مدرسه، انتخاب گردیدند. ابتدا، پرسش نامه تفکر انتقادی واتسون و گلیزر توسط دانش آموزان دو گروه آزمایش و کنترل تکمیل گردید. در گروه کنترل برنامه درسی معمول مدرسه اعمال شد اما در گروه آزمایش از همان جلسه اول دانش آموزان به پنج گروه 6 5 نفره تقسیم شدند و به مدت ده جلسه خرده مهارت تفکر انتقادی را به صورت مستقیم آموزش دیدند. برای این منظور براساس مدل هالپرن برای گروه های دانش آموزان یک مسئله از زندگی واقعی شان مطرح شد. سپس فرصت کافی برای تفکر و تأمل به آن ها داده شد و در ادامه جلسه اعضای گروه ها پاسخ های خود را برای کلاس مطرح کردند و گروه هایی که پاسخ های درستی دادند، مورد تشویق قرار گرفتند. در پایان هر جلسه در یک برگه محتوای مربوط به هر مهارت به دانش آموزان به صورت روشن و آشکار ارائه و توضیح های لازم داده شد. ابزار به کار گرفته شده در پژوهش، آزمون تفکر انتقادی واتسون گلیزر بوده و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که آموزش مستقیم مهارت های تفکر انتقادی موجب افزایش مهارت های تفکر انتقادی در گروه آزمایش شد. اهمیت مهارت های تفکر برای کسب موفقیت تحصیلی در مقطع دبیرستان و همچنین در محل کار، بعد از تحصیل در دوره متوسطه، و زندگی روزمره باعث می شود که استفاده از روش های مکمل آموزش ضرورتی روشن باشد. 

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان