فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۴۱۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
مبانی کاربردی روش های مطالعه و یادگیری ( خلاصه کتاب )
حوزه های تخصصی:
تکنیک های موفقیت در کنکور
حوزه های تخصصی:
املای بدون ترس
حوزه های تخصصی:
بررسی روش های افزایش مسئولیت پذیری در دانش آموزان دوره راهنمایی شهر شهرضا در سال تحصیل 85 - 1384(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی و مقایسه تاثیر شیوه های افزایش مسئولیت پذیری انضباط مثبت، یادگیری مبتنی بر خود و واقعیت درمانی در دانش آموزان راهنمایی شهر شهرضا در سال تحصیلی 85-1384 بود .
در این پژوهش از سه شیوه آموزشی «انضباط مثبت» ، «یادگیری مبتنی بر خود» و «واقعیت درمانی» در قالب روش تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و آزمون پیگیری با گروه کنترل استفاده شده است.
جامعه آماری این پژوهش،کلیه دانش آموزان پسرو دختر دوره راهنمایی شهر شهرضا بود و این جامعه تقریباً 5919 نفر است که در سال تحصیلی مذکور مشغول به تحصیل بودند. نمونه شامل 240 دانش آموز(120 نفر پسر و 120 نفر دختر) بود که به شیوه نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و به طور تصادفی در 6 گروه آزمایش و2 گروه کنترل از هر دو جنس جایگزین شدند که در مجموع 8 گروه 30 نفره را تشکیل دادند. هر شیوه به مدت 12 جلسه هر جلسه به مدت یک ساعت جداگانه و در هر دو جنس اجرا شده است. منظور از مسئولیت پذیری در این پژوهش نمره ای است که آزمودنی ها از مقیاس والدین، دبیر و خود تحلیلی به دست می آورند .جهت تحلیل داده ها از نرم افزار آماری 13spss در دوسطح توصیفی(میانگین،واریانس و انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل کوواریانس) استفاده شد .
نتایج تحقیق نشان داد که آموزش مسئولیت پذیری به شیوه انضباط مثبت و واقعیت درمانی در پسران و دختران در هر سه نوع سنجش (والد، دبیر و خودارزیابی) و در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری مؤثر بوده است .برنامه آموزشی یادگیری مبتنی بر خود در افزایش مسئولیت پذیری پسران در هردو نوع سنجش والد ودبیر در دو مرحله پس آزمون وپیگیری معنا دار بوده است، ولی در نوع سنجش خود ارزیابی معنا دار نبوده است . اثر متقابل جنس و عضویت گروهی فقط در مرحله پیگیری و برای فرم دبیر به میزان 2/4 درصد و فرم والد به میزان 7/4 درصد تاثیر معنادار داشته است (05/0 P<)
چگونه کودک خود را به کتاب خواندن علاقه مند کنیم ؟
حوزه های تخصصی:
مهارت های موفقیت در امتحان
حوزه های تخصصی:
اثربخشی برنامه های درسی دروس تربیتی بر ارتقاء سطح دانش، نگرش و مهارتهای دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی میزان اثربخشی برنامه های درسی دروس تربیتی دوره های کارشناسی رشته های مختلف دبیری بر ارتقاء سطح دانش، نگرش و مهارتهای دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندران میباشد. روش مطالعه و تحقیق در این پژوهش توصیفی از نوع مقطعی است. جامعه آماری شامل دانشجویان دوره کارشناسی رشته های مختلف دبیری دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندران به تعداد 1644 نفر بود که تا سال تحصیلی 86-85 مشغول به تحصیل بودند. حجم نمونه آن نیز به تعداد 310 نفر تعیین گردید که به روش تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه بسته پاسخ محقق ساخته است که بر اساس فرضیه های تحقیق و به شیوه مقیاس لیکرت انجام میشود. این پرسشنامه پس از تعیین روایی و اعتبار میان نمونه آماری توزیع شده است. در پایان به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های آماری توصیفی از قبیل توزیع فراوانی، درصد فراوانی و جداول آماری مربوط به آن استفاده گردید. در بخش آمار استنباطی نیز از آزمون کروسکال-والیس کمک گرفته شد. و برای بررسی میزان تأثیر برنامه های درسی دروس تربیتی بر حسب جنسیت از آزمون U مان- ویتنی استفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان میدهد که دانش، نگرش و مهارت های دانشجویان بر حسب رشته های مختلف تحصیلی و جنسیت دستخوش تغییر شده است. این تغییر در رشت? آموزش ابتدایی بیشتر از سایر رشته ها و در مردان بهتر از زنان بوده است. اما یافته ها حاکی از آن است که در متغیر سال های مختلف تحصیلی تنها دانش دانشجویان تغییر یافته ولی نگرش و مهارت های آنها تغییر معناداری پیدا نکرده است.
وضعیت تحصیلی دانش آموختگان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی کاشان و عوامل مرتبط با آن
حوزه های تخصصی:
اهداف: پیشرفت تحصیلی تحت تاثیر عوامل متعددی است. در این راستا، شناسایی عوامل خطرآفرین ضروری است. این مطالعه بهمنظور شناسایی عملکرد تحصیلی و عوامل مرتبط با آن روی کلیه دانشآموختگان رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی کاشان انجام گرفت.
روشها: در مطالعهای مقطعی، 586 دانشآموخته رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی کاشان از سال 1365 تا انتهای 1382 به روش سرشماری انتخاب شدند. پرسشنامهای مشتمل بر اطلاعات دموگرافیک و وضعیت تحصیلی دانشآموخته شامل معدل هر یک از دورههای علوم پایه، فیزیوپاتولوژی، کارآموزی، کارورزی و کل دوره مورد استفاده قرار گرفت. میانگین معدل هر یک از دورهها و کل دوره بهطور جداگانه بررسی و بهعنوان نقطه برش برای تحلیلهای آماری در نظر گرفته شد. در هر یک از دورهها، معدل کمتر از میانگین بهعنوان وضعیت تحصیلی نامطلوب (گروه مورد) منظور شد و دادهها با استفاده از نسبت شانس و درصد تفاوت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: معدل دورههای علوم پایه، فیزیوپاتولوژی، کارآموزی، کارورزی و معدل کل به ترتیب 47/1 ± 13/15، 53/1 ± 60/14، 25/1 ± 42/15، 95/0 ± 31/17 و 10/1 ± 74/15 بود. در دوره علوم پایه 240 نفر (41%)، دوره فیزیوپاتولوژی 250 نفر (7/42%)، دوره کارآموزی 251 نفر (5/50%)، دوره کارورزی 221 نفر (7/37%) و کل دوره 278 نفر (4/47%) وضعیت تحصیلی نامطلوب داشتند. سهمیه پذیرش، وضعیت تاهل، جنسیت و تاخیر در ورود به دانشگاه بهعنوان مهمترین عوامل تاثیرگذار بر عملکرد تحصیلی گزارش شدند.
نتیجهگیری: عملکرد تحصیلی نامطلوب در دانشجویان معمول بهنظر میرسد. لذا بر اساس نتایج این پژوهش تجدیدنظر در برنامههای گزینش دانشجو و حمایت از دانشجویان آسیبپذیر ضروری است.
تاثیر شبیه سازی های ذهنی ساده و توام فرآیندی و فرآورده ای بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان تیز هوش و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شبیه سازی یکی از ابزارها و روش های آموزشی است. پژوهش حاضر، با هدف به کارگیری چنین راهبردی در برنامه های آموزشی و ارزیابی تاثیر شبیه سازی های ذهنی ساده و توام فرآیندی و فرآورده ای بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان تیزهوش و عادی انجام شده است. شیوه ی اجرای پژوهش، آزمایشی بوده است. 104 دانش آموز تیزهوش و 104 دانش آموز عادی پایه ی اول دبیرستان، به شکل نمونه گیری تصادفی انتخاب و به طور تصادفی در 4 گروه (در مجموع 8 گروه) شبیه سازی های ذهنی فرآیندی، فرآورده ای، توام فرآیندی و فرآورده ای و گروه بازبینی دسته بندی شدند. نخست، از تمام آزمودنی های آنان، آزمون عملکرد تحصیلی گرفته شد. سپس، به مدت 5 جلسه ی 10 دقیقه ای آموزش های شبیه سازی ذهنی برای گروه های آزمایشی ارائه شد، گروه بازبینی هیچ آموزشی را دریافت نکرد. و دوباره آزمون پیشرفت تحصیلی برای تمامی آزمودنی ها اجرا شد. داده ها با روش های آماری تحلیل واریانس چند متغیره، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی، بررسی شد. یافته ها نشان داد که شبیه سازی ذهنی با توجه به کنترل عامل هوش، به بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان با اثر بر عامل های (خودکارآمدی، برنامه ریزی و انگیزش) می انجامد، .در دانش آموزان با استعداد، شبیه سازی ذهنی فرآورده ای و در دانش آموزان عادی، شبیه سازی ذهنی فرآیندی بر عملکرد آنان مؤثر بود.
مشق بی اشک
حوزه های تخصصی:
مشکلات یاددهی و یادگیری درس زبان انگلیسی دانش آموزان دوره متوسطه شهر اصفهان از دیدگاه دبیران
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی مشکلات یاددهی و یادگیری درس زبان انگلیسی دانش آموزان دوره متوسطه شهر اصفهان بود. سؤالات تحقیق با توجه به عوامل واژگان زبان فارسی، نظام آوایی زبان فارسی، دستور زبان فارسی، عوامل آموزشی، فردی و فرهنگی و اجتماعی مشکلات یاددهی ـ یادگیری درس زبان انگلیسی مطرح شده است. این تحقیق چون به بررسی مشکلات یاددهی و یادگیری درس زبان انگلیسی دانش آموزان دوره متوسطه می پردازد، توصیفی ـ پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دبیران شهر اصفهان 398 نفر است که براساس روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای ساده 105 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته مشکلات یاددهی و یادگیری زبان انگلیسی با 44 سؤال بسته پاسخ برحسب طیف پنج درجه ای لیکرت بود که روایی آن به صورت صوری و محتوایی مورد تایید استادان با تجربه و متخصص در این زمینه قرار گرفت و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرانباخ 89/0 محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی (فراوانی، درصد و میانگین) و استنباطی (آزمون t) با استفاده از نرم افزار آماری SPSS صورت گرفت. یافته ها نشان داد نقش عوامل فرهنگی ـ اجتماعی، فردی و آموزشی بیش از سطح متوسط است و عوامل نظام آوایی، واژگان زبان فارسی و دستور زبان فارسی تاثیر چندانی در مشکلات یاددهی ـ یادگیری درس زبان انگلیسی در دوره متوسطه نداشته است. همچنین براساس یافته ها تفاوت معناداری بین نظرات دبیران در خصوص مشکلات یاددهی ـ یادگیری زبان انگلیسی برحسب مدرک تحصیلی و سابقه خدمت وجود ندارد، اما این تفاوت برحسب جنسیت در خصوص عوامل فردی معنادار بود.
تاثیر ارزشیابی توصیفی بر خلاقیت و مشارکت یادگیری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر پایه سوم دبستان در شهر بندرعباس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه در زمینه ی تاثیر ارزشیابی توصیفی بر خلاقیت، مشارکت یادگیری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر پایه ی سوم دبستان در شهر بندرعباس انجام شد، که در نظام ارزشیابی توصیفی و سنتی شرکت داشتند. در این پ ژوهش، برای نمونه گیری، از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شده؛ و 52 دانش آموز که با روش ارزشیابی توصیفی ارز یابی شدند و 50 دانش آموز که به روش سنتی مورد ارزشیابی قرار گرفتند، به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزار های این پ ژ وهش عبارت بودند از پرسشنامه خلاقیت عابدی، مصاحبه ساخت مند با معلمان در زمینه ی مشارکت دانش آموزان در امر یادگیری، نظم و انضباط در کلاس و چگونگی تعامل دانش آموزان با یکدیگر و با معلم در کلاس و همچنین عملکرد تحصیلی آن ها در پایان سال تحصیلی بوده است. نتیجه های به دست آمده از تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان داد که بین میزان مشارکت در یادگیری دانش آموزان با روش توصیفی و سنتی تفاوت معناداری وجود دارد. اما بین پسران و دختران در روش توصیفی و سنتی تفاوت وجود ندارد. همچنین بین خلاقیت دانش آموزان با نظام ارزشیابی توصیفی و نظام ارزشیابی سنتی تفاوت معناداری وجود دارد. اما بین پسران و دختران تفاوت معناداری وجود ندارد. در بخش کیفی، نتیجه ها نشان داد که مشارکت و فعالیت در کلاس، تعامل دانش آموزان با یکدیگر و با معلم، نظم و انضباط حاکم در کلاس در گروه ارزشیابی توصیفی بیش تر از گروه ارزشیابی سنتی بوده است. همچنین، در گروه ارزشیابی توصیفی، مشارکت و فعالیت در کلاس و نظم و انضباط و تعامل با یکدیگر و با هم، در بین دختران بیش تر از پسران بوده است.
مقایسه عملکرد تحصیلی دانش آموزان پایه اول دبستان بر حسب جنسیت و آموزش های پیش دبستانی با کنترل هوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق مقایسه ی عملکرد دانش آموزان پایه ی اول در دروس علوم، ریاضی، بخوانیم و بنویسیم، و معدل این دروس برحسب جنسیت و آموزش های پیش دبستانی با کنترل هوش می باشد. جامعه ی آماری تحقیق را دانش آ موزان پایه ی اول ابتدایی نواحی پنجگانه سازمان آموزش و پرورش شهر تبریز در سال تحصیلی 84-85 تشکیل دادند. نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای بود. برای نمونه گیری از هر ناحیه ی آموزش و پرورش 6 مدرسه ی پسرانه و 6 مدرسه ی دخترانه و در کل 60 مدرسه و از هر مدرسه یک کلاس پایه ی اول و از هر کلاس دو دانش آموز که دوره ی آموزش های پیش دبستانی را گذرانده و دو دانش آموز که این دوره را طی نکرده بودند، انتخاب شد و در کل240 دانش آموز پایه ی اول در این تحقیق شرکت کردند. از آزمون های هماهنگ در دروس ریاضی، علوم، بخوانیم بنویسیم، معدل این دروس، آزمون ریون رنگی مخصوص کودکان استفاده گردید. روش آماری به کار رفته جهت تجزیه و تحلیل نتایج، تحلیل کواریانس (ANCOVA) می باشد. نتایج به دست آمده نشان داد که با کنترل هوش، بین عملکرد دانش آموزان در دروس ریاضی، علوم، بخوانیم و بنویسیم و معدل این دروس بر حسب آموزش های پیش دبستانی در 05/0> pتفاوت معنا دار وجود دارد. با کنترل هوش، بین عملکرد تحصیلی دانش آموزان در دروس ریاضی، علوم، معدل این دروس بر حسب جنسیت تفاوت معنا دار وجود ندارد. بین نمره های درس بخوانیم و بنویسیم بر حسب جنسیت در 05/0p < تفاوت معنا دار وجود دارد و میانگین نمره های دختران بیشتر از پسران است. اما بین معدل دانش آ موزان پایه ی اول برحسب جنسیت و آموزش های پیش دبستانی اثر تعاملی معنا دار مشاهده نشد.
راه های یک مطالعه موفق
حوزه های تخصصی:
ماهیت منحصر به فرد مشاوره ی مدرسه ی دوره ی راهنمایی
حوزه های تخصصی:
روش صحیح مطالعه
حوزه های تخصصی: