قدمه: ازآنجا که درسالهای اخیر پژوهشهای زیادی در خصوص بررسی تاثیرکار شیفتی بر زندگی شغلی و خانوادگی پرستاران صورت گرفته شده است،اما در این میان کمتر پژوهشی به بررسی تاثیر کار شیفتی بر تعارض کار-خانواده و رضایت زناشویی آنان پرداخته است. در همین راستا، این پژوهش به بررسی تاثیر کار شیفتی بر تعارض کار-خانواده و رضایت زناشویی در پرستاران زن پرداخته است. روش: پژوهش حاضر یک پژوهش توصیفی-مقطعی میباشد. نمونه پژوهش شامل240 پرستاربود که بطور تصادفی از میان شش بیمارستان آموزشی انتخاب شدند.دادهها با پرسشنامه تعارض کار-خانواده و پرسشنامه رضایت زناشویی اینریچ جمع آوری شد.برای تجزیه و تحلیل دادهها از محاسبه میانگین،انحراف معیار،تحلیل کوواریانس وآزمون tبرای گروههای مستقل استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج تفاوت معناداری بین پرستاران ثابت و شیفت در گردش در زمینه تعارض کار-خانواده به دست آمد و پرستاران شیفت در گردش میزان بیشتری از تعارض را تجربه کردند (02/0 = p). در زمینه رضایتمندی زناشویی،تفاوت معناداری بین دو گروه نبود (18/0=p) اما در دو متغیر" نظارت مالی" و "رابطه جنسی"، پرستاران شیفت در گردش پایین تر از میانگین بودند (02/0=P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده در این پژوهش آموزش مهارتهای لازم به نوبت کاران در خصوص مدیریت تعارض کارـ خانواده و افزایش رضایتمندی زناشویی،امری ضروری است.
هدف این پژوهش بررسی نقش مشارکت در تصمیم گیری، رفتار مدنی سازمانی، رضایت از پرداخت، میل به ماندن، ترک خدمت، جایگزین های شغلی، اعتماد سازمانی، دلبستگی شغلی و دلبستگی به کار در عدالت سازمانی ادراک شده (در ابعاد عدالت توزیعی، رویه ای و ارتباطی) مربیان آموزشگاههای استثنایی شهر اصفهان است. بدین منظور از بین کلیه مربیان آموزشگاههای استثنایی شهر اصفهان 231 نفر (52 مرد و 179 زن) به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. پرسشنامه های مورد استفاده در پژوهش شامل 3 پرسشنامه برای سنجش ابعاد عدالت سازمانی و 9 پرسشنامه برای سنجش متغیرهای پیش بین بوده است. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون گام به گام تحلیل شد. نتایج حاصل نشان داد که به ترتیب رضایت از پرداخت، ترک خدمت، مشارکت در تصمیم گیری، دلبستگی به کار و میل به ماندن برای عدالت توزیعی، مشارکت در تصمیم گیری، اعتماد سازمانی، دلبستگی شغلی و رضایت از پرداخت برای عدالت رویه ای و مشارکت در تصمیم گیری، ترک خدمت و اعتماد سازمانی برای عدالت ارتباطی دارای توان پیش بینی معنادار (05/0P<) هستند.
"
چکیده مقاله:
مقدمه: هدف اصلی پژوهش، یافتن پاسخ به این سؤال است که نارضایتی شغلی در خلبانان نظامیبا چه عواملی در ارتباط است و نقش انواع استرس در این زمینه چگونه است؟ پاسخ به این سئوال میتواند به سازمانهای هوانوردی بویژه نیروی هوایی کشور کمک کند تا رضایت شغلی و به تبع آن کارایی شغلی را در بین خلبانان افزایش دهند و میزان فرسودگی را کاهش دهند. روش: تحقیق به روش همبستگی انجام شد. انتخاب و مطالعه متغیر از نظر فاصله زمانی، مقطعی بود. جامعه آماری پژوهش، خلبانان هواپیماهای نظامی شاغل در سپاه بودند. از این تعداد مطابق معیارهای برآورد حجم نمونه، تعداد 89 نفر به روش تصادفی منظم انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. شرکت کنندگان پرسشنامه 32 سئوالی مربوط به سنجش استرس هوانوردی و پرسشنامه رضایت شغلی مینه سوتا (MSQ) را تکمیل کردند. نتایج: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که 3/48 درصد دارای استرس متوسط و 5/13 درصد دارای استرس زیاد بودند. استرس خلبانان بترتیب عبارت بودند از: استرس زندگی، استرس سازمانی، استرس پرواز یا هوانوردی و استرس برنامه پرواز. همچنین نتایج نشان داد که رضایت شغلی بین 53/0- تا 22/0- با انواع استرسهارابطه همبستگی معنی داری دارد. نتیجهگیری: لازم است برخی برنامه های آموزشی، اطلاع رسانی، ارزیابی و سنجش و سایر خدمات روانشناختی بویژه در رابطه با مهارتهای زندگی خانوادگی و سازمانی در دسترس و در اختیار خلبانان نظامی قرار گیرد.
"
پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسهای فشارهای شغلی و روشهای مقابله با آن در بین 96 نفر از مدیران مدارس متوسطه دولتی (53 مدیر زن و 43 مدیر مرد) در 10 منطقه آموزشی شهر تهران صورت گرفته است. دادهها از طریق دو پرسشنامه فشارشغلی و روشهای مقابلهای گردآوری شد. نتایج تحقیق گویای آن است که بین فشارشغلی مدیران زن و مرد مدارس متوسطه شهر تهران تفاوت معنیداری وجود ندارد. فشارشغلی هر دو گروه در رابطه با عوامل فشارزای ناشی از نقش، روابط کاری در سازمان و ساختار آن وضعیتی مشابه را نشان داد، اما در زمینه عامل فشارزای ناشی از شغل و محیط کار تفاوت معنیداری بین دو گروه زن و مرد مشاهده گردید. متغیرهای جمعیتشناختی تحصیلات، سابقه کار و سابقه مدیریت رابطه منفی و معنیداری را با فشارشغلی نشان دادهاند. یافتههای پژوهش مؤید وجود رابطه منفی و معنیدار بین روشهای مقابلهای مسألهمحور در هر چهار مؤلفه حمایت اجتماعی، مسئولیتپذیری، مشکلگشایی برنامه ریزیشده و ارزیابی مجدد مثبت با فشارشغلی است. در عین حال، نتایج تحقیق نشان داد که روشهای مقابلهای هیجانمحور در هر چهار مؤلفه رویارویی مقابلهای، دوریگزینی- فاصلهگیری، فرار- اجتناب و خویشتنداری رابطه منفی و معنیداری با فشارشغلی دارند. کلید واژگان: فشارشغلی. روشهای مقابلهای.
در این مقاله نگرش کارکنان، نسبت به تاثیر عوامل موثر بر بروز محدودیت های جسمی و ذهنی آنان بررسی شده است. این مساله مهم است زیرا موفقیت هر سازمان به منابع انسانی شاد، سالم و مولد آن بستگی دارد. بر مبنای اهداف، فرضیه های پژوهش تنظیم گردید. جامعه آماری شامل همه کارکنان تمام وقت یک شرکت بزرگ صنعتی در فاصله سال های 1374-78 در اصفهان که یک نوع ناتوانی یا محدودیت جسمی و یا ذهنی داشتند (787 نفر مذکر) بود. یک نمونه 612 نفری از کارکنان با نمونه گیری تصادفی طبقه ای از هفت واحد مختلف شرکت انتخاب گردید. بر اساس بازفکری پیشینه و چارچوب پژوهش، پرسشنامه ای توسط پژوهش، حاضر تنظیم گردید و روایی محتوایی آن مورد تایید قرار گرفت. ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه 0.49 تخمین زده شد. فرضیه اصلی را نتایج مورد تایید قرار داد. به طور کلی، اثر چهار دسته از عوامل زیر در بروز محدودیت های جسمی - ذهنی کارکنان معنادار بود: (1) عوامل فنی - انسانی (2) عوامل محیطی (3) عوامل شخصی و (4) عوامل شغلی (به ترتیب در سطح P<0.001، P<0.001، P<0.05 و P<0.001). ولی اثر عامل خانوادگی و محدودیت ها معنادار نبود. بر اساس یافته های پژوهش، برخی راهبردهای پیشگیری از بروز محدودیت های جسمی و ذهنی و همچنین راهبردهای مداخله ای پیشنهاد گردید.
تحقیق حاضر به منظور بررسی و مقایسه مشکلات زناشویی در زوجین هر دو شاغل و یکی شاغل صورت گرفته است. نمونه تحقیق شامل 100 آزمودنی (50 زن و 50 مرد) که مشمول زوج های هر دو شاغل می شوند و 100 آزمودنی (50 زن و 50 مرد) که مشمول زوج های یکی شاغل می شوند، می گردد. در این پژوهش برای اندازه گیری میزان رضایت زناشویی از مقیاس MSI-R استفاده گردیده است. این پرسشنامه شامل 11 خرده مقیاس است که میزان آشفتگی در روابط زناشویی را اندازه می گیرد. نتایج پژوهش نشان داد که زوج های هر دو شاغل در مقیاس آشفتگی کلی تفاوت معناداری با زوج های یکی شاغل دارند در مقیاس آشفتگی این زوج ها بیشتر از زوج های یکی شاغل است. در مقیاس زمان با هم بودن نتایج نشان داد که زوج های هر دو شاغل نسبت به زوج های یکی شاغل وقت کمتری صرف یکدیگر می کنند و این تفاوت در سطح P<0.01 تایید شد. در مقیاس جهت گیری نقش نتایج نشان داد که میزان نارضایتی و تعارض مربوط به نقش جنسیتی در گروه هر دو شاغل بطور معناداری P<0.05 بیشتر از گروه یکی شاغل است. در مقیاس تعارض با فرزندان نتایج نشان داد که زوج های یکی شاغل بطور معناداری P<0.01 نسبت به زوج های هر دو شاغل دچار مشکلات بیشتری هستند. در مقیاس اختلاف بر سر تربیت فرزندان میزان نارضایتی در زوج های یکی شاغل بطور معناداری P<0.01 بیشتر از زوج های هر دو شاغل است. مقایسه رضایت کلی زناشویی زوج های هر دو شاغل و یکی شاغل نشان داد، زوج های یکی شاغل از رضایت کمتری نسبت به زوج های هر دو شاغل برخوردارند. در سایر مقیاس های رضایت زناشویی یعنی ارتباط عاطفی، ارتباط جهت مساله، پرخاشگری، مسایل مالی، مسایل جنسی، مشکلات مربوط به خانواده اصلی، تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نگردید.