فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۱٬۱۵۴ مورد.
ارزیابی دست نویسی دانش آموزان کم توان ذهنی: معرفی یک ابزار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف: یکی از مشکلات آموزشی دانش آموزان کم توان ذهنی در مدارس استثنایی اختلالات دست نویسی است. به منظور ارزیابی بهتر این اختلالات، این پژوهش با هدف ساخت ابزاری برای ارزیابی دست نویسی و اجرای آن بر روی دانش آموزان کم توان ذهنی انجام گرفت.
روش بررسی: در این پژوهش توصیفی و مقطعی که از نوع مطالعات همبستگی و بخشی از آن نیز اعتبارسنجی ابزار است، از 157 دانش آموز کم توان ذهنی دختر و پسر که در سال تحصیلی 85-1384 در پایه های اول تا پنجم مدارس استثنایی شهرری مشغول به تحصیل بودند، پس از حذف نمونه هایی که معیارهای خروج از مطالعه را شامل بودند، مابقی 126 دانش آموز کم توان ذهنی (53 دختر و 73 پسر) که در دامنه سنی 9 تا 19 سال قرار داشتند، به روش تمام شمار شرکت نمودند. برای همه دانش آموزان چک لیست دست نویسی محقق ساخته اجرا شد. داده های بدست آمده با آزمونهای آماری تی مستقل، یومن و یتنی و همبستگی اسپیرمن مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد که دست نویسی با جانبی شدن (196/0=p)، جنسیت (487/0=p) و با سن (449/0=p) رابطه معنی دار ندارد. اما با پایه تحصیلی (248/0 = r ، 005/0 P<) رابطه معنی دار دارد، که البته بین پایه های مختلف تفاوت معنادار مشاهده نشد. شایع ترین مشکل دست نویسی در دانش آموزان کم توان ذهنی شهرری جدانویسی با 82 درصد و کم اهمیت ترین مشکل دست نویسی آنان، فاصله گذاری بین کلمات و حروف با 9/34 درصد بود.
نتیجه گیری: فراوانی اختلالات مربوط به اجزای خوانایی دست نویسی در دانش آموزان کم توان ذهنی مبین این امر است که اختلالات دست نویسی در مدارس استثنایی نیازمند توجه تخصصی است.
ارزیابی تراز تواناییهای شناختی ریاضی (فضا و عدد) و همبستگی آن با پیشرفت تحصیلی و سن عقلی و جنسیت
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف ارزیابی درک مفاهیم بنیادی ریاضی و بررسی رابطه بین تواناییهای شناختی ریاضی و عملکرد دانشآموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی استان مازندران براساس نظریه پیاژه انجام شده است. برای پوشش دادن کامل اهداف تحقیق 16 فرضیه فرعی بررسی شد. جامعه آماری این مطالعه را کلیه دانشآموزان پسر و دختر پایههای اول تا پنجم مشغول به تحصیل در استان مازندران در سال تحصیلی 86 ـ 1385 تشکیل دادند. بهطور کلی تعداد 200 آزمودنی (100 پسر و 100 دختر) در پنج پایه تحصیلی ابتدایی مورد آزمون تشخیص تواناییهای شناختی ریاضی پیاژه قرار گرفتند. از این تعداد از هر پایه تحصیلی 20 دانشآموز انتخاب شدند. در مجموع از هر پایه تحصیلی 40 دختر و پسر آزمودنیهای این مطالعه را تشکیل دادند. ابزارهای این مطالعه را آزمون تواناییهای شناختی ریاضی پیاژه، آزمون هوشآزمای گودیناف و محاسبه میانگین نیمسال قبل تمامی دروس تشکیل دادند. یافتهها نشان داد که سطح عملکرد پایههای اول تا پنجم ابتدایی در مفاهیم دوازدهگانه ریاضی متفاوت است. بین پایههای تحصیلی در ادراک فضایی نقطه، مفهوم ضرب و مفهوم کسر تفاوت معنادار وجود دارد، ولی در مورد سایر تواناییها تفاوت معنادار نیست. بین تواناییهای شناختی ریاضی و پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی دانشآموزان پایههای تحصیلی مختلف دوره ابتدایی همبستگی وجود دارد. بین تواناییهای شناختی ریاضی و سن عقلی دانشآموزان پایههای مختلف مقطع ابتدایی همبستگی معنادار وجود ندارد. بین میزان توانایی شناختی ریاضی پسران و دختران تفاوت معنادار وجود ندارد سطح خطاپذیری در تمامی موارد تعیین شده است (P< 0/5).
پیش بینی ارزیابی معلم از عملکرد دانش آموز با استفاده از آزمون توانایی های شناختی میکر در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی ارزیابی معلم از عملکرد دانش آموز در دروس تاریخ، اجتماعی، دیکته و انشاء با استفاده از آزمون توانایی های شناختی میکر بود.
روش: 60 نفر از دانش آموزان دختر و پسر کلاس های چهارم و پنجم ابتدایی به صورت تصادفی انتخاب شدند. آزمون توانایی های شناختی میکر روی کلیه نمونه ها انجام شد و به علاوه عملکرد دانش آموزان در دروس مربوطه در یک مقیاس لیکرتی از یک تا پنج به وسیله معلم ارزیابی شد. برای تحلیل داده ها از روش آماری رگرسیون چندمتغیری استفاده شد. متغیرهای پیش بین در پژوهش حاضر، زیرمقیاس های 26 گانه آزمون میکر و متغیر ملاک ارزیابی معلم بود.
یافته ها: تحلیل رگرسیون نشان داد که بهترین متغیرهای پیش بین ارزیابی معلم از دانش آموز در درس های تاریخ و اجتماعی به ترتیب زیرمقیا س های CMU (شناخت واحدهای معنایی) (001/0p<)، CSS (شناخت نظام های نمادی) (01/0p<) و NSS (تولید همگرای نظام های نمادی) (05/0p<) و بهترین متغیرهای پیش بین ارزیابی معلم از دانش آموز در دیکته و انشاء به ترتیب زیرمقیاس های NST (تولید همگرای تبدیلات نمادی) (001/0p<)، NSS (01/0p<)، CMU (05/0p<)، CSS (05/0p<) و DFU (تولید واگرای واحدهای تصویری) (05/0p<) بود.
نتیجه گیری: با استفاده از زیرمقیاس های آزمون میکر می توان توانمندی های دانش آموزان را شناسایی نمود و چنانچه در این زمینه ها نواقصی وجود داشته باشد با مداخله به موقع و آموزش نسبت به رفع آنها اقدام کرد.
انطباق و هنجاریابی سیاهه نشانه های مرضی کودک ویرایش چهارم (CSI-4)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف تحقیق حاضر، انطباق و هنجاریابی سیاهه علایم مرضی کودکان (CSI-4) بود. روش: 1134 دانش آموز 12-6 ساله از مدارس ابتدایی و راهنمایی، و از چهار بیمارستان در شهر تهران (بیمارستانهای امام حسین، روزبه، نواب صفوی و درمانگاه شهید اسماعیلی شهر تهران) شامل 715 نفر کودک عادی و 419 کودک دارای اختلال به دو روش مرحله ای و انباشته ای انتخاب شدند و فرم والد و معلم سیاهه علایم مرضی کودکان را والدین (مادران) و معلمان آنان تکمیل کردند. یافته ها: پس از بررسی ویژگیهای روان سنجی سیاهه ها از جمله اعتبار به روشهای بازآزمایی، همبستگی درونی، همسانی درونی و روایی شامل: روایی محتوایی، روایی وابسته به ملاک و روایی تفکیکی، نتایج نشان داد که: ضرایب اعتبار فرم والد سیاهه به روش بازآزمایی با فاصله زمانی دو هفته برای 11 اختلال از 0.29 برای اختلال هراس اجتماعی تا 0.76 برای اختلال سلوک برآورد شد که به استثنای اختلال هراس اجتماعی همگی در سطح 0.01 معنادار بودند. ازسویی همسانی درونی نمرات شدت سیاهه علایم مرضی کودک، حاکی از همبستگی میان گویه ها و ساختار زیربنایی یکسان گویه های مقیاس بود. در بررسی محتوایی، وجود اظهار نظرها و داوریهای مثبت متخصصان در مورد همگونی و مناسبت محتوای CSI-4 با حیطه مورد سنجش، روایی محتوایی سیاهه را به مثابه ابزار شناسایی و غربال اختلال رفتاری و هیجانی در کودکان مورد تایید قرار داد و روایی وابسته به ملاک سیاهه مذکور، با مقایسه نمرات مقوله های سیاهه با تشخیصهای مبتنی بر روان پزشکی مورد ارزیابی قرار گرفته و حساسیت و ویژگی بالای اکثر اختلالات موجود در سیاهه به ویژه سیاهه والدین حاکی از روایی ملاکی این ابزار است. تفاوت معنی دار نمره های گروههای عادی و بالینی در همه اختلالات، حاکی از روایی تفکیکی مناسب است. بعد از بررسی لازم در زمینه ویژگیهای روان سنجی و نتایج مطلوب، نمرات شدت نشانگان در هر مقوله به نمرات استاندارد (T مک کال) تبدیل و جداول هنجاری برای سیاهه های والد و معلم برای دخترها و پسرها به تفکیک عرضه شد. نتیجه گیری: ویرایش چهارم سیاهه علایم مرضی کودک ویژگی های روانسنجی مناسبی دارد که می توان از جداول هنجاری آن استفاده کرد.
تست خودشناسی
ویژگی های روانسنجی چک لیست تجدید نظر شده مشکلات رفتاری کوای و پترسون(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقدمه ای بر مبانی رویکردهای جدید اندازه گیری در حوزه روان شناسی و علوم تربیتی
حوزه های تخصصی:
امروزه در حوزه اندازه گیری دو نظریه غالب وجود دارد. نظریه کلاسیک اندازه گیری، که به وسیله اسپیرمن مطرح گردید و نظریه سوال پاسخ که سرمنشا آن به نظریه خصیصه مکنون باز می گردد. در واقع، زمانی که نظریه خصیصه مکنون برای اندازه گیری متغیرهای دو ارزشی مورد استفاده قرار گرفت، به نظریه سوال پاسخ مشهور شد. اگرچه مبانی پیچیده ریاضی این نظریه، در مقایسه با نشریه کلاسیک، باعث شده که پژوهشگران تمایل کمتری برای کاربرد این نظریه داشته باشند، ولی مفروضه های زیربنایی آن منطقی تر از نظریه کلاسیک هستند. امروزه در چارچوب این نظریه، دو رویکرد مختلف به اندازه گیری وجود دارد. رویکرد اول که مدل های خانواده راش از آن تبعیت می کنند، هدف اصلی اش اندازه گیری میزان خصیصه افراد است: در حالی که رویکرد دوم با هدف تحلیل سوال و برآورد پارامترهای آنها شکل گرفته است و از مدل هایی نظری مدل 2 و 3 پارامتری برای این منظور استفاده می کند. با وجود تفاوت های موجود بین این دو رویکرد، کمتر منبعی به این تفاوت ها اشاره می کند و پژوهشگران نیز کمتر از این موضوع اطلاع دارند. در مقاله حاضر به بررسی مبانی شکل گیری نظریه سوال پاسخ، مفروضه ها، مدل های مختلف و تفاوت بین آنها پرداخته می شود.
هنجاریابی مقیاس مشکلات رفتاری ایشنباخ (YSR): فرم خود گزارشگری 18-11 سال کودک و نوجوان روی دانش آموزان مقطع متوسطه
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی ویژگیهای روانسنجی و هنجاریابی نسخه فارسی مقیاس مشکلات رفتاری ایشنباخ (YSR)- فرم خود گزارشگری 11-18 سال کودک و نوجوان- روی دانش آموزان مقطع متوسطه استان کرمانشاه (388 دختر و 398 پسر) پرداخته است.
یافته ها نشان داد که همسانی درونی، اعتبار بازآزمایی، روایی ملاکی همگرای و روایی سازه این مقیاس بر روی دانش آموزان مقطع متوسطه استان کرمانشاه رضایت بخش بود. عوامل به دست آمده از تحلیل عاملی شبیه عوامل مطالعه اصلی بود و به ترتیب با عناوین گوشه- گیری/ افسردگی/ اضطراب، مشکلات اجتماعی، مشکلات تفکر، مشکلات توجه، رفتار بزهکارانه، رفتار پرخاشگرانه و سایر مشکلات رفتاری نامگذاری شدند.
نتایج حاکی از وجود شواهد لازم در خصوص کارایی این مقیاس از نظر ویژگی های روانسنجی روی دانش آموزان استان کرمانشاه و روایی بین فرهنگی این مقیاس است.
انطباق و استانداردسازی آزمون غیرکلامی هوش اسنایدرز– اومان برای کودکان 7- 5/2 سال -7 SON-R 2) (: گزارش پایانی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف انطباق، استانداردسازی و هنجاریابی آزمون غیرکلامی هوش اسنایدرز-اومان برای کودکان 7-5/2 سال ) -7 SON-R 2 ( روی یک گروه از کودکان تهران با حجم 2852 نفر (1456 پسر و1396 دختر) که با روش نمونه برداری تصادفی چند مرحله ای از بین کودکان مهدهای کودک تحت نظارت بهزیستی و آموزش و پرورش انتخاب شدند، اجرا گردید. برای تحلیل سؤالات، مدل کلاسیک آزمون و مدل 2 پارامتری مبتنی بر نظریه سؤال- پاسخ (IRT) مورداستفاده قرار گرفت. اعتبار خرده آزمونها (موزاییکها، طبقه بندیها، موقعیتها، پازلها، قیاسها و الگوها) با استفاده از فرمول λ2 و اعتبار مقیاسهای عملی و استدلال و کل آزمون از طریق فرمول آلفای طبقه ای، به تفکیک جنسیت و کل گروه برآورد گردید. دامنه ضرایب اعتبار خرده آزمونها از 81/0 تا 88/0 و مقیاسها و کل آزمون از88/0 تا 95/0 بدست آمد. در خصوص روایی نیز تحلیلهای مختلفی صورت گرفت. از جمله این تحلیل ها می توان به تمایزگذاری سنی، تمایزگذاری گروهی و تحلیل عاملی ساختار آزمون اشاره کرد. همچنین جداول نرم برای نمره های خرده آزمونها، مقیاسها و IQ در 10 گروه سنی به فاصله 6 ماه از یکدیگر از (3،2 تا 7 سال تمام ) تهیه گردید. بطور کلی یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که آزمون موردبحث از اعتبار و روایی بالایی برخوردار است و با اطمینان می توان از آن، جهت سنجش هوش کلی کودکان 7-5/2 سال استفاده کرد.
روایی و اعتبار آزمون انگیزش پیشرفت هرمنس بر روی دانش آموزان دوره متوسطه استان گیلان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی روایی و اعتبار آزمون انگیزه پیشرفت در میان دانش آموزان دوره متوسطه استان گیلان می پردازد. به همین منظور تعداد 1530 نفر از دانش آموزان دوره متوسطه استان گیلان به صورت نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و با آزمون انگیزش پیشرفت هرمنس مورد سنجش قرار گرفتند. هدف اصلی پژوهش حاضر تعیین روایی، اعتبار و بررسی اشباع بودن آزمون انگیزش پیشرفت از یک عامل کلی است. طرح حاضر از جمله تحقیقات توصیفی است و ابزار گردآوری اطلاعات در آن پرسشنامه انگیزش پیشرفت هرمنس است. روش آماری مورد استفاده علاوه بر آمار توصیفی (فراوانی، میانگین، انحراف معیار) از آمار استنباطی (تحلیل عاملی) و همچنین برای بررسی اعتبار پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد.
تحلیل عاملی یافته ها نشان داد که پرسشنامه هرمنس از چهار عامل کلی یعنی
اعتماد به نفس، پشتکار و انتخاب شغل، آینده نگری و سختکوشی تشکیل شده است که در مجموع این چهار عامل 27/40 درصد از کل واریانس را تبیین می کنند. همچنین سؤالات 10، 20، 23، 24، 29، 35 همبستگی اندکی با سایر سؤالات داشته و از مجموعه 40 سؤالی حذف شدند و تنها با حذف این شش سؤال ضریب اعتبار افزایش یافت یعنی ضریب اعتبار پرسشنامه با روش آلفای کرونباخ در مجموعه 40 سؤالی 80/0 بود که در مجموعه 34 سؤالی به 84/0 افزایش یافت.
ساخت و هنجاریابی آزمون هوش هیجانی بر اساس نظریه ای موجود و فرهنگ بومی برای دانش آموزان شهرستان ارومیه
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، پاسخ به این سوال است که آیا می توان بر اساس نظریه های موجود و فرهنگ بومی برای نوجوانان ایرانی آزمون هوش هیجانی ساخت و سپس آن را برای جامعه ایران هنجاریابی کرد؟ برای این منظور ابتدا نظریه های هوش هیجانی مورد مطالعه قرار گرفتند و با هم مقایسه شدند. سپس در حوزه های مختلف مولفه های انتخاب شدند. سوالاتی در ارتباط با مولفه ها نوشته شد و سعی شد که در محتوا و شکل ظاهری سوالات فرهنگ بومی در نظر گرفته شود. برای وقوف به مشکلات احتمالی، آزمون محقق ساخته، به 35 نفر از دانش آموزان دبیرستانی داده شد. بر اساس بررسی مقدماتی تعدادی از سوالات تغییر یافتند و تعدادی نیز حذف شدند. آزمون محقق ساخته به همراه آزمون بار-آن اجرا گردید. آزمونی ها 362 نفر دانش آموز دبیرستانی بودند (183 پسر و 179 نفر دختر) که بطور تصادفی از میان دانش آموزان کلاسهای دوم و سوم دبیرستان ها انتخاب شدند. برای تحلیل داده های پژوهش، روشهای آماری، میانگین، انحراف استاندارد، رتبه درصدی، همبستگی پیرستون، آزمون های کرویت بارتلت، کفایت نمونه برداری (KMO)، تحلیل عاملی با چرخش واریماکس و آلفای کرانباخ بکار گرفته شد. یافته ها نشان داد که آزمون محقق ساخته ویژگی ها و ملاک یک آزمون هوش هیجانی معتبر را دارا می باشد. یافته ها همچنین عامل جدیدی را معرفی کرد که نشان دهنده تاثیرات فرهنگی می باشد.
بررسی روایی و پایایی پرسشنامه اختصاصی سنجش کیفیت زندگی در مبتلایان به سرطان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: اخیرا ارزیابی جامع وضعیت مبتلایان به سرطان اهمیت ویژه ای پیدا کرده و از ارزیابی سنتی پیامدهای زیست پزشکی فراتر رفته و بررسی تاثیرات بیماری بر کیفیت زندگی بیماران را نیز در برگرفته است. سازمان اروپایی تحقیقات و درمان سرطان به منظور ارزشیابی اثرات بیماری و درمان بر زندگی روزمره مبتلایان به سرطان پرسشنامه ای مشتمل بر 30 سوال فراهم نموده است. این پرسشنامه به زبان های متعددی ترجمه شده و در بسیاری از کشورها مورد استفاده قرار گرفته است، اما تاکنون رواسازی ویرایش سوم نسخه فارسی این پرسشنامه در ایران انجام نشده است. این مطالعه با هدف تعیین روایی و پایایی پرسشنامه 30 سوالی سنجش کیفیت زندگی در مبتلایان به سرطان انجام شده است.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر، مطالعه ای تحلیلی است که به منظور تعیین روایی و پایایی ویرایش سوم پرسشنامه سنجش کیفیت زندگی روی نمونه ای از مبتلایان به سرطان پستان صورت گرفته است. پرسشنامه مورد نظر برای کلیه افراد مراجعه کننده به بخش شیمی درمانی بیمارستان نمازی شیراز در فاصله زمانی 1/10/1384 لغایت 30/11/1384 تکمیل و نهایتا از بین این تعداد 132 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. پایایی با استفاده از تعیین ثبات داخلی (ضریب آلفای کرونباخ) حیطه های چند سوالی ارزیابی شد. ضریب همبستگی پیرسون برای تعیین روایی سازه (روایی همگرایی و تمایز) مورد استفاده قرار گرفت. روایی بالینی با مقایسه گروههای شناخته شده با استفاده از آزمون آنالیز واریانس و کروسکال والیس تعیین گردید. کلیه محاسبات با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد.
یافته ها: در تحلیل پایایی پرسشنامه، بیشتر حیطه ها از پایایی مناسب (ضریب آلفای کرونباخ 0.7<) برخوردار بودند، به جز سه حیطه خستگی، درد، تهوع و استفراغ که دارای پایایی قابل قبول تشخیص داده شدند. تمام حیطه های چند سوالی دارای روایی همگرایی مناسب بودند (r>0.4). روایی تمایز در تمام سوالات به جز سوال 4 حیطه عملکرد جسمانی مشاهده شد. نتایج مقایسه گروههای شناخته شده نیز نشان داد که بیماران با درجه بالاتر، عملکردهای ضعیف تر و علایم بیشتری از بیماری را بر اساس پرسشنامه گزارش کردند.
نتیجه گیری: سومین نسخه فارسی پرسشنامه 30 سوالی سنجش کیفیت زندگی در مبتلایان به سرطان ابزاری پایا و معتبر است و می تواند در تحقیقات اپیدمیولوژیکی و بالینی سرطان مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه عملکرد کودکان دارای اختلالات یادگیری کلامی و غیرکلامی در مقیاس تجدیدنظر شده هوشی وکسلر، آزمون دیداری حرکتی بندرگشتالت و مقیاس ریاضیات ایران کیمت
حوزه های تخصصی:
"هدف این پژوهش بررسی و مقایسه عملکرد کودکان دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی و کودکان دارای اختلالات یادگیری کلامی در زیرآزمونهای مقیاس تجدید نظر شده هوشی وکسلر کودکان، آزمون دیداری ـ حرکتی بندرگشتالت و مقیاس ریاضیات ایران کیمت بود. پس از ارزیابیهای متعدد بر اساس تفاوت معنادار بین هوشبهر کلامی و عملی و نمرات مقیاس درجهبندی دانشآموزان: تشخیص اولیه کودکان دارای اختلالات یادگیری (مایکل باست، 1971) دو گروه دارای اختلالات یادگیری کلامی و غیرکلامی از میان مراجعهکنندگان به مراکز اختلالات یادگیری سازمان کودکان استثنایی شهر شیراز شناسایی شدند. اطلاعات لازم بهمنظور انجام این پژوهش با استفاده از مقیاس تجدید نظر شده هوشی وکسلر کودکان، آزمون دیداری ـ حرکتی بندرگشتالت و مقیاس ریاضیات ایران کیمت از 52 آزمودنی دختر و پسر 6 تا 11 ساله دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی (23 نفر) و دارای اختلالات یادگیری کلامی (29 نفر) جمعآوری گردید. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی و آزمون T مستقل با روش تصحیح بونفرنی استفاده شد. نتایج نشان داد که:
1ـ میانگین نمرات گروه دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی در خردهآزمونهای اطلاعات، شباهتها، حساب و واژهها از میانگین نمرات گروه دارای اختلالات یادگیری کلامی بهطور معنادار بالاتر است. و در خردهآزمون حساب برخلاف سایر زیرآزمونها میانگین نمرات گروه دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی از میانگین نمرات گروه اختلالات یادگیری کلامی پایینتر است.
2ـ تفاوت معناداری در تمام خردهآزمونهای عملی مقیاس تجدیدنظرشده هوشی وکسلر بجز تطبیق علایم در دو گروه دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی و دارای اختلالات یادگیری کلامی وجود دارد. میانگین نمرات گروه دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی از میانگین نمرات گروه دارای اختلالات یادگیری کلامی بهطور معناداری کمتر است.
3ـ میانگین گروه دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی در آزمون دیداری ـ حرکتی بندرگشتالت بهطور معنادار پایینتر از میانگین گروه دارای اختلالات یادگیری کلامی است.
4ـ میانگین گروه دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی در تمام بخشهای مقیاس ریاضیات ایران کیمت بهطور معنادار پایینتر از میانگین گروه دارای اختلالات یادگیری کلامی است.
با استفاده از نتایج فوق تشخیص اختلالات یادگیری کلامی و غیرکلامی با استفاده از نیمرخ نمرات در زیرآزمونهای مقیاس تجدید نظرشده هوشی وکسلرکودکان، آزمون دیداری ـ حرکتی بندر گشتالت و مقیاس ریاضیات ایران کی مت امکانپذیر بوده و استفاده از هر سه مقیاس توصیه میشود.
"