فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۶۱ تا ۱٬۵۸۰ مورد از کل ۱٬۹۵۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقال، که به بررسی نقش روزه در تامین سلامت روانی می پردازد بررسی تاثیر روزه ماه رمضان بر سلامت روانی در میان پرسنل اداری دانشگاه محقق اردبیلی در شهرستان اردبیل در نیمسال اول 88 ـ 1387 می باشد. روش نمونه گیری پژوهش به روش کل شماری، تعداد 206 نفر کارمند انتخاب شدند. نتایج مطالعه نشان داد که، تفاوت معناداری بین پیش آزمون و پس آزمون در مؤلفه علایم جسمانی، اضطراب و افسردگی وجود دارد و به طور کلی، تفاوت معناداری بین پیش آزمون و پس آزمون در پرسش نامه سلامت روانی وجود دارد. این مطالعه نشان داد که، روزه داری می تواند موجب افزایش سلامت روانی پرسنل اداری دانشگاه ها گردد.
انسان از دیدگاه راجرز و مقایسهی آن با دیدگاه اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
"چکیده: انسانشناسی برای علوم انسانی زیربناست و شکلگیری هر دانش مرتبطی با انسان نیازمند مطالعهی انسان و دستیابی به نگرش در این زمینه است. تفاوت نگرشها در شناخت انسان باعث میشود نظریههای علمی متفاوتی در حوزهی دانشهای انسانی به وجود آیند. تفاوت دیدگاههای انسانشناختی حتی در یک شاخهی علمی مانند روانشناسی باعث شده است اختلاف در نظریههای مربوط به شخصیت و یا بهداشت روان آدمی به وجود آید؛ حتی روانشناسان یک مکتب با یکدیگر تفاوت نظر دارند.
کارل راجرز یکی از روانشناسان پدیدارشناختی است (شوستروم، 1354)؛ ولی دیدگاهش دربارهی انسان و شخصیت آدمی با دیدگاههای هممکتبهایش همچون ادموند هوسرل (1859ـ 1938) و آبراهام مزلو (1908ـ1970) متفاوت است. گرچه وجوه مشترک در برخی از نظریات وجود دارند؛ چهبسا تفاوتهای بسیار آنها پیامدهای علمی و عملی متفاوتی به دنبال خواهد داشت. دیدگاه دینی دربارهی انسان تفاوت بیشتری با دیدگاههای دیگر دارد.
در این تحقیق، انسانشناسی کارل راجرز که وجوه مشترکی با دیدگاه اسلامی دارد و از میان تئوریهای علمی در حوزهی روانشناسی، اهمیت ویژهای دارد، بررسی شده است و به منظور ارزیابی میزان عمق و صحت این دیدگاه از بعد انسانشناختی، به بررسی تطبیقی آن با انسانشناسی دینی ـ اسلامی پرداخته شده است؛ بنا بر این، در این مقاله، دیدگاه راجرز دربارهی انسان تبیین و بررسی شده است. با توجه به تعداد وجوه مشترک این دیدگاه با دیدگاه اسلامی، وجوه تمایز نیز بررسی گشتهاند"
رابطه بین اعتقادات اسلامی و سلامت روان دانشجویان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر رابطه بین سلامت روان و میزان اعتقادات اسلامی در میان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی زاهدان را بررسی کرده است. نمونه آمار 349 نفر از دانشجویان پسر و دختر دانشگاه آزاد اسلامی زاهدان شاغل به تحصیل در سال اجرای تحقیق بودند که به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه سلامت روان (GH28) و مقیاس محقق ساخته اعتقادات اسلامی جمع آوری شد. نتایج پژوهش نشان داد بین سلامت روان و اعتقادات اسلامی دانشجویان دختر و پسر همبستگی مثبت وجود دارد اما تفاوت معناداری بین دانشجویان دختر و پسر از نظر میزان اعتقادات مذهبی مشاهده نشد. بعلاوه بین میزان اعتقادات اسلامی دانشجویان دانشکده های مختلف تفاوت معناداری از نظر آماری به دست آمد. از سوی دیگر، در حالیکه بین سلامت روان دانشجویان دختر و پسر تفاوت معناداری از نظر آماری وجود داشت، اما تفاوت معناداری در این متغیر بین دانشجویان دانشکده های مختلف مشاهده نشد.
رابطه بین نگرش مذهبی و سلامت روانی در بین دانشآموزان دبیرستانهای دخترانه اصفهان
حوزه های تخصصی:
"چکیده: نقش متغیرهای شناختی، شخصیتی و اجتماعی در تبیین رابطة بین نگرش مذهبی و سلامت روانی از اهمیت ویژهای برخوردار است، اما کمتر به صورت تجربی مورد بررسی قرار گرفته است؛ بدینمنظور در این پژوهش به بررسی رابطة نگرش مذهبی و سلامت روانی پرداخته شده است.
هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه بین نگرش مذهبی و سلامت روانی دانشآموزان دختر دبیرستانی بوده و فرضیة اصلی تحقیق این است که بین نگرش مذهبی و سلامت روانی دانشآموزان دختر دبیرستانی رابطه وجود دارد. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. نمونة مورد بررسی 100 نفر از دانشآموزان دختر دبیرستانی که در رشتههای مختلف علوم تجربی، علوم انسانی و ریاضی فیزیک در سال تحصیلی 85-84 مشغول به تحصیل بودند و به صورت نمونهگیری تصادفی ساده از میان پنج مدرسه انتخاب گردیدند. آزمون نگرش مذهبی (دارای 18 سؤال، سه گزینهای) و پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) برای سنجش ملاکهای سلامت، شامل جسمیسازی، اضطراب و بیخوابی، اختلال در کارکرد اجتماعی و افسردگی به عنوان ابزار تحقیق استفاده شد و دادههای بهدست آمده با روش آمار توصیفی و ضریب همبستگی پیرسون با استفاده از نرمافزار (SPSS-13) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان داد که بین نگرش مذهبی و سلامت روان (r = -0/23)، همچنین بین نگرش مذهبی و اضطراب(r = -0/20) و اختلال در کارکرد اجتماعی (r = -0/21) در سطح معناداری (p<0/05)رابطه وجود دارد؛ اما بین جسمیسازی و افسردگی با نگرش مذهبی رابطه معنیداری دیده نشد. ضرایب همبستگی منفی بدینمعنی است که هرچه نگرش مذهبی بالاتر باشد، علائم بیماری کمتر و درنتیجه سلامت روان بیشتر است. بهطور خلاصه میتوان گفت یافتههای این پژوهش بیانگر آن است که نگرش مذهبی با افزایش سلامت روان در رابطه است. پژوهشهای آینده لازم است میزان تعمیمپذیری این یافتهها را بررسی کنند."
بررسی رابطه سبکهای تربیتی و تربیت دینی با میزان مذهبی بودن والدین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
چکیده: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین روش تربیت دینی و میزان مذهبی بودن والدین با تأکید بر سبکهای تربیتی در دختران و پسران طراحی و اجرا گردید. تعداد 374 نفر دانشجو (177 پسر و 197 دختر) به عنوان نمونه طبقهای نسبتی در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه روش تربیت دینی؛ پرسشنامه محیط خانوادگی، پرسشنامه محقق ساخته، و پرسشنامه میزان مذهبی بودن والدین را تکمیل نمودند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یکراهه نشان داد که میانگین نمرات میزان مذهبی بودن مادر در سبک تربیتی مقتدر نسبت به سایر سبکها بالاتر است. همچنین نتایج آزمون تعقیبی شفه نشان داد که تفاوت معنادار در میانگین نمرات میزان مذهبی بودن مادر بین سبکهای تربیتی مقتدرانه و مسامحهکارانه وجود دارد. در مطالعة حاضر همچنین نشان داده شد که روش تربیت دینی برای دختران و پسران دارای تفاوت معنادار میباشد، به طوری که تعداد دختران در هر دو گروه والدین در روش تربیتی مقتدرانه بالاتر از فراوانی مورد انتظار و تعداد پسران در روش تربیتی مسامحهکارانه، بالاتر از فراوانی مورد انتظار میباشد. با استفاده از آزمون مجذورکای دوطرفه در بررسی دقیقتر نشان داده شد که سبکهای تربیتی کاربردی از سوی والدین برای دختران و پسران تفاوت معنادار دارد، به طوری که فراوانی دختران در سبک تربیتی مقتدرانه بالاتر از فراوانی مورد انتظار، و البته در روش تربیتی مسامحهکارانه، فراوانی پسران بالاتر از فراوانی مورد انتظار میباشد. در بحث و نتیجهگیری به بررسی نقش سبکهای تربیتی و نحوة آموزش آموزههای دینی با توجه به جزئیات نتایج تحقیق پرداخته شده است.
تفاوتهای جنس، سن و وضعیت اقتصادی ـ اجتماعی در باورهای مذهبی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین جنس، سن و وضعیت اقتصادی ـ اجتماعی با باورهای مذهبی کودکان انجام شد. بدین منظور مصاحبهها و نقاشیهای 122 کودک 6 تا 11 ساله که با استفاده از روش نمونهبرداری طبقهای انتخاب شدند، دربارة باورها و مفاهیم مذهبی بررسی شدند. نتایج نشان دادند که کودکان در ترسیم خداوند از نور بیش از سایر نمادها استفاده کردند. در تداعی آزاد نیز صفت نیکخواهی پروردگار بیش از سایر صفتها مطرح شد. دختران خداوند را بیشتر به صورت نمادها و پسران بیشتر انسانگونه ترسیم کردند. در توصیف کارهای خداوند کودکان 6 تا 7 ساله بیشتر جنبههای مثبت و خنثی، کودکان 10 تا 11 ساله بیشتر جبنههای منفی و کودکان 9 تا 10 سال بیشتر بر جنبه قدرت مطلق خداوند اشاره کردند. کودکان با وضعیت اقتصادی ـ اجتماعی پایین بیشتر به هنگام نیاز و در زمانهای خاص دعا میکردند در حالی که کودکان با وضعیت اقتصادی ـ اجتماعی بالا دعاکردن در مکانهای خاص و به صورت دائم را ترجیح میدادند. با توجه به نتایج پژوهش، استلزامهای آموزش مذهبی و مفاهیم مرتبط با آن مورد بحث قرار گرفتند.
"
روشهای سنجش شخصیت از منظر دین و روانشناسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
چکیده: روشهای مختلف سنجش و بررسی ابعاد مختلف شخصیتی، دو عامل عمده در تفسیر رویکردها در مطالعة شخصیت میباشد. براین اساس یکی از مباحث مهم در تفاوت مدلها، در استراتژی تحقیق، روشها و مدلهای جمعآوری دادهها میباشد که این تغییر نگرشها عامل اساسی شکلگیری مکاتب روانشناسی و رویکردهای مطالعاتی اندیشمندان اسلامی میباشد. در تقسیمبندی موجود دربارة روشهای مختلف تحصیل شناخت، چهار روش عمدة تجربی، عقلی، نقلی و شهودی مورد تأکید قرار گرفته است. این تحقیق بر مبنای روش مطالعات کتابخانهای و به شیوة تحلیل محتوا در متون انسانشناختی دانشمندان مسلمان و مباحث روششناختی نظریهپردازان شخصیت در روانشناسی غربی انجام شده است. از روشهای سنجش شخصیت در سه مکتب عمده مطالعة شخصیت؛ یعنی روانتحلیلگری، صفات و انسانگرایی؛ و سه رویکرد عمده مطالعات اسلامی دربارة انسان، یعنی رویکرد نقلی، عقلی و عرفانی گزارشی ارائه شده و سپس به توصیف و تبیین اجمالی روشها و آزمونهای مربوط به این رویکردها میپردازد. در ادامه به بررسی، تحلیل و ترکیب نتایج مطرح شده در روششناسی پرداخته و راهحلهایی را برای مطالعات نوین روانشناسی در حوزة دین بیان میکند.
اقتراح: مشاوره در حوزه
آموزش بر پا داشتن نماز به کودکان بر اساس نظریه شناختی - اجتماعی در روانشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی اثر بخشی درمان یکپارچه توحیدی در کاهش بزهکاری زندانیان
حوزه های تخصصی:
"چکیده: یکی از مشکلات زندانهای کشور نرخ بالای وقوع بزهکاری و رفتارهای غیرقانونی زندانیان در داخل زندان است. این رفتارها عمدتاً عبارتند از: پرخاشگری و درگیری، سرپیچی از مقررات و قوانین، مصرف مواد و نگهداری داروهای غیرمجاز، خودآزاری و خودزنی، آشوبگری و تخریب اموال.
برای بررسی میزان کارآمدی درمان یکپارچه توحیدی در کاهش بزهکاری زندانیان، 100 نفر از زندانیان زندان مرکزی قم به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه ساماندهی شدند. گروه اول به مدت 9 ماه در معرض درمان یکپارچه توحیدی قرار گرفت، ولی گروه گواه بهجز موارد بحرانی، مداخله سازمان یافتهای دریافت نمیکرد.
تجزیه و تحلیل دادههای حاصل از پیشآزمون و پسآزمون نشان داد که نرخ وقوع رفتارهای مجرمانه در گروه درمان یکپارچه توحیدی 90درصد کاهش یافت، اما در گروه گواه کاهش معناداری مشاهده نگردید."
آثار دینداری از دیدگاه ویلیام جیمز(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
چکیده: در این جستار آثار دینداری از دیدگاه جیمز بحث شده، جیمز ثمرات دین را به طور کلی تحت عنوان «قداست» با ویژگیهای زهد، قوت قلب، خلوص و مهرورزی مشخص میکند. در این مقاله آثار دینداری از منظر جیمز در شش بخش معنوی، اخلاقی، معرفتی، عاطفی - هیجانی، سلامت و بهداشت روانی و بالاخره انسجام شخصیت و یکپارچگی هویت بررسی شده است. ملاحظات پایانی این جستار در محورهای جذابیت بحث آثار دینداری، نقد مبنای پراگماتیسم در آثار دینداری، پذیرش نگاه کارکردگرایانه در موضوعاتی که غایات عملی دارند، نقد انحصار آثار در ابعاد فردی و بالاخره نقد سنخشناسی روانشناختی جیمز در مورد افراد سلیمالعقل و ناخوشروان ذکر شده است.
مأخذ شناسی مشاوره
بررسی رابطه بین اعتقادات دینی و آسیبپذیری فرهنگی خانواده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
علوم رفتاری ۱۳۸۶ شماره ۱
حوزه های تخصصی:
"
چکیده مقدمه: پایبندی به آموزههای دینی و داشتن تقیدات مذهبی سد محکمی در برابر آسیبهای اجتماعی، انحرافات اخلاقی و تأثیرات تهاجم فرهنگی است. تقیدات مذهبی هم بطور مستقیم رفتارهای فردی را کنترل میکند و هم بطور غیر مستقیم از طریق افزایش عزت نفس، بهبود روابط بین اعضای خانواده و افزایش نظارت والدین، موجب کاهش رفتارهای نابهنجار میشود. براین اساس مطالعه حاضر انجام شده است تا نقش اعتقادات دینی را در کاهش آسیبپذیری فرهنگی خانواده مورد مطالعه قرار دهد. روش: در این پژوهش تعداد 882 نفر از مردان و زنان متاهل شهر تهران با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود و اطلاعات مورد نیاز از طریق مقیاس رضایت زناشویی انریچ و پرسشنامه محقق ساخته در زمینه شکاف بین نسلها، انحرافات اخلاقی، استفاده از فیلم و برنامههای مبتذل، سیستم نظارت و کنترل خانواده، سازگاری زناشویی، هویتیابی، گرایش به غرب و ضعف هویت ملی جمعآوری شد. دادههای بدست آمده با استفاده از روشهای آماری همبستگی و مقایسه گروهها با بهرهگیری از آزمون تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: نتایج پژوهش نشان داد که اعتقاد و نگرش دینی با آسیبپذیری فرهنگی به میزان 23/0 (با 01/0p≤)، داشتن تقیدات مذهبی با آسیبپذیری فرهنگی به میزان23/0 (با 01/0p≤) رابطه همبستگی معکوس داشتند. همچنین تقیدات مذهبی با میزان نظارت و کنترل والدین بر روی فرزندانشان به میزان 44/0 و با میزان خودپنداری 35/0 رابطه همبستگی مثبت داشت. نتیجهگیری: افزایش تقیدات مذهبی میتواند به عنوان مانعی در برابر آسیبپذیری فرهنگی عمل کند و یا کاهش تقیدات دینی افزایش آسیبپذیری فرهنگی را پیشبینی نماید. بنابراین و بر اساس یافتههای مذکور، روش تقویت تقیدات مذهبی و افزایش نگرش دینی به عنوان یکی از روشهای مناسب برای پیشگیری و کاهش آسیبپذیری فرهنگی در بین جامعه مورد مطالعه پیشنهاد میشود.
"
نظریه نیازهای معنوی از دیدگاه اسلام و تناظر آن با سلسله مراتب نیازهای مازلو(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
چکیده: در این مقاله نخست مروری بر جایگاه و اهمیت نیازها در حوزة روانشناسی میگردد و در ادامه با توجه به ضرورت درنظر گرفتن نیازهای معنوی در سلسله مراتب نیازها، به بررسی اجمالی ادبیات تفکر ارزشی و نیز متون علمی موجود، درخصوص اهمیت و جایگاه نیازهای معنوی پرداخته میشود. در حوزة معرفت دینی گسترة نیازها از محدودة انسان و روابطش با خود و دیگران به وسعت خدا و همة هستی بسط مییابد. با این پیشفرض، نیازهای معنوی انسان متناظر با هرم نیازهای مازلو در پنج طبقه (نیازهای وجود، نیازهای ایمنیجویی معنوی، نیاز محبت و دوستی با خدا، نیاز کرامت نفس، نیاز خودشکوفایی معنوی و تقرّب به خدا) عنوان شده است. امید است این رهیافت، بتواند دریچة تازهای را به سوی روانشناسی مذهب بگشاید و بُعد دیگری از نیازهای انسان را که به روشنی در هرم نیازهای مازلو به چشم نمیخورد، برجسته نماید.
بررسی تاثیر ادراک مفهوم خداوند بر احساس افسردگی، اضطراب و تنیدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم خداوند، تحول و شکل گیری دین داری شخصی افراد را تعیین می کند. و در طول دهه گذشته، بیش از هر مفهوم مذهبی دیگر، مورد برسی پژوهش گران قرار گرفته است (هاید، 1990). تاثیر ادراک افراد از مولفه های مختلف این مفهوم بر بهداشت روانی افراد توجه بسیاری از متخصصان روان شناسی، را به خود جلب نموده است. پژوهش حاضر نیز با هدف بررسی تاثیر ادارک مفهوم خداوند بر احساس تنیدگی، اضطراب و افسردگی صورت گرفته است. بدین منظور نمونه ای مشتمل بر 251 نفر از دانشجویان با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه های مفهوم خداوند گورسوچ و مقیاس DASS مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای بررسی داده ها ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون گام به گام و تحلیل واریانس یک طرفه به کار گرفته شد نتایج حاصل از تحلیل یافته ها نشان داد که ادراک خداوند به عنوان نیک خواه، ارزش مند و لایتناهی با افسردگی رابطه منفی و ادراک خدای نامربوط و خدای تنبیه گر با افسردگی رابطه مثبت داشت. تنیدگی نیز با ادراک آزمودنی از خداوند به عنوان خداوند لایتناهی رابطه منفی و با مولفه خداوند تنبیه گر رابطه مثبت داشت. همچنین ادراک آزمودنی از خداوند به عنوان خداوند تنبیه گر با اضطراب رابطه مثبت داشت.