فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۵۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش تلفیقی مهرورزی با خودگویی مثبت بر تاب آوری، خصومت و احساس مثبت به همسر در زنان خیانت دیده شهر اصفهان بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل زنان خیانت دیده شهر اصفهان در سال 1396 بودند که با روش نمونه گیری هدفمند، 30 نفر، انتخاب و با جایگزینی تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار داده شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه احساس خصومت ویلیامز، پرسشنامه تاب آوری کونور و دیویدسون و پرسشنامه احساس مثبت به همسر دانیل الری، فینچام و ترکویتز جمع آوری شدند. گروه آزمایش به مدت 11 جلسه 100 دقیقه ای تحت آموزش تلفیقی مهرورزی و خودگویی مثبت قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس با اندازه گیری مکرر انجام شدند. یافته ها نشان دادند بین گروه آزمایش و کنترل در پیش آزمون و پس آزمون – پیگیری، تفاوت معناداری وجود دارد؛ بنابراین آموزش تلفیقی مهرورزی با خودگویی مثبت می تواند با افزایش سطح تاب آوری، خصومت را کاهش دهد و با فعال سازی سیستم بین فردی صمیمیت، نسبت به همسر احساس مثبت ایجاد کند.
نقش واسطه ای تحقق انتظارات زناشویی در تأثیر رضایت زناشوئی بر انتظارات زناشویی بالا، خوش بینی و خودکارآمدی ارتباطی در کارکنان دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش واسطه ای تحقق انتظارات زناشویی در تاثیر رضایت زناشوئی بر انتظارات زناشویی بالا، خوش بینی و خودکارآمدی ارتباطی در کارمندان متأهل دانشگاه شهید چمران اهواز و دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی کارکنان متأهل دانشگاه شهید چمران اهواز و دانشگاه جندی شاپور اهواز بودند که از بین آن ها، 200 نفر به شیوه ی در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان این پژوهش پرسشنامه ی استانداردهای رابطه ی خاص (ISRS)، مقیاس رضایت زناشویی کانزاس (KMS)، پرسشنامه جهت گیری زندگی- تجدیدنظرشده و پرسشنامه خودکارآمدی ارتباطی (RSES) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین انتظارات زناشویی بالا، خودکارآمدی ارتباطی، خوش بینی و تحقق انتظارات با رضایت زناشویی رابطه ی مثبت معنادار وجود دارد. پس از حذف سه مسیر غیرمعنادار، مدل نهایی برازندگی مناسبی را نشان داد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که خوش بینی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم و از طریق تحقق انتظارات زناشویی بر رضایت زناشویی اثر مثبت معنادار دارد. همچنین انتظارات زناشویی بالا و خودکارآمدی ارتباطی به صورت غیرمستقیم و از طریق تحقق انتظارات زناشویی پیش بین رضایت زناشویی بودند. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که علی رغم اهمیت خوش بینی و خودکارآمدی، تحقق انتظارات زناشویی نقش مهم تری در رضایت زناشویی دارد.
نقش تاب آوری و سخت رویی روان شناختی در پیش بینی بهزیستی روان شناختی مادران دارای کودکان با نارسایی های شناختی و سازگارانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش تاب آوری و سخت رویی روانشناختی در پیش بینی بهزیستی روانشناختی مادران دارای کودکان نارسایی ذهنی و تحولی بود. طرح پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری شامل مادران دارای کودکان با نارسایی های ذهنی و تحولی بود. در این راستا، تعداد 80 نفر از این گروه از مادران به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و مقیاس های بهزیستی روانشناختی بشارت، تاب آوری کانر و دیویدسون و سرسختی روانشناختی کوباسا برای جمع آوری داده ها استفاده شدند. تحلیل داده ها ازطریق نتایج آزمون رگرسیون چندگانه به روش هم زمان نشان داد متغیرهای تاب آوری و سخت رویی روانشناختی توانایی پیش بینی بهزیستی روانشناختی در بین مادران دارای کودکان نارسایی های ذهنی و تحولی را دارد. یافته های پژوهش حاضر از پایه های نظری روانشناسی مثبت در ارتباط با تأکید بر توانمندی های آدمی در مقابله با چالش های زندگی حمایت می کند.
اثر تمرینات بینایی ورزشی و ذهن آگاهی بر ادراک بینایی و دقت تصمیم گیری داوران بسکتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، تعیین اثر تمرینات بینایی ورزشی و ذهن آگاهی بر ادراک بینایی و دقت تصمیم گیری داوران بسکتبال بود. شرکت کنندگان این پژوهش را 52 داور بسکتبال زن و مرد (20 زن و 32 مرد) تشکیل می دادند که بر اساس جنسیت، سابقه و درجه داوری در چهار گروه آموزش تمرینات بینایی ورزشی، آموزش ذهن آگاهی، ترکیبی (آموزش تمرینات بینایی ورزشی و ذهن آگاهی) و کنترل همتاسازی شدند. گروه تمرینات بینایی ورزشی و ترکیبی به مدت هشت هفته و هر هفته سه جلسه در تمرینات بینایی ورزشی شرکت کردند. گروه ذهن آگاهی و ترکیبی به مدت هشت هفته و هفته ای یک جلسه، آموزش ذهن آگاهی دیدند. در این مدت گروه کنترل به فعالیت های روزانه خود پرداختند. قبل از مداخله، یک روز و همچنین یک ماه بعد ازآن، دقت تصمیم گیری داوران با استفاده از آزمون ویدئویی و ادراک بینایی توسط دستگاه ردیاب بصری ارزیابی شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه های تکراری تحلیل شد. یافته ها نشان داد که در مرحله پس آزمون و پیگیری، ادراک بینایی و دقت تصمیم گیری گروه های بینایی ورزشی و ذهن آگاهی و ترکیبی بهتر از گروه کنترل بود، اما بین گروه های تمرینی تفاوتی مشاهده نشد. بنابراین پیشنهاد شد برای افزایش ادراک بینایی و دقت تصمیم گیری داوران از تمرینات بینایی ورزشی و ذهن آگاهی استفاده شود.
نقش تعدیل کننده خودشفقتی در تاثیر ناگویی هیجانی و مشکلات بین فردی بر دل زدگی زناشویی در زنان ناسازگار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش تعدیل کننده شفقت خود در رابطه ناگویی هیجانی و مشکلات بین فردی بر دل زدگی زناشویی زنان با سازگاری پایین انجام گرفت . پ ژوهش حاضر به روش همبس تگی اجرا شد . بدین منظور 103 زن دارای سازگاری پایین زناشویی به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند . ابزار های به کاررفته در پژوهش حاضر، پرسشنامه سازگاری زناشویی ، مقیاس ناگویی هیجان تورنتو، مقیاس مشکلات بین فردی و مقیاس دل زدگی زناشویی بود. داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج این مطالعه نشان دادند شفقت خود در رابطه ناگویی هیجانی و مشکلات بین فردی بر دل زدگی زناشویی نقش تعدیل کننده دارد . براساس یافته های پژوهش حاضر، هرچه میزان شفقت خود در زنان با سازگاری پایین با دل زدگی زناشویی بیشتر باشد، ناگویی هیجانی و مشکلات بین فردی کمتری را تجربه می کنند .
تأثیر دارایی های تحولی بر خرد با میانجی گری عزت نفس در دانش آموزان دختر دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر دارایی های تحولی برخرد با میانجی گری عزت نفس در دانش آموزان دختر دوره متوسطه انجام شد. روش پژوهش توصیفی و طرح پژوهش، از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بودکه در آن 322 نفر از دانش آموزان مدارس استعدادهای درخشان استان همدان از طریق نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب و مقیاس سه بعدی خرد آردلت، پروفایل دارایی های تحولی مینه سوتا و پرسشنامه عزت نفس کوپراسمیت توسط شرکت کنندگان تکمیل گردید. نتایج مدل معادلات ساختاری حکایت از برازندگی مدل مفروض پژوهش داشت. نتایج نشان داد که دارایی های تحولی(درونی و بیرونی) به واسطه ی عزت نفس نقش اثرگذارِ معناداری بر خرد دانش آموزان داشت و این تأثیرات منفی بود. دارایی های تحولی(درونی و بیرونی) نقش اثرگذار مستقیمی بر خرد نداشت امّا تأثیرات آن ها بر عزت نفس معنادار بود و بالاترین میزان تأثیر را دارایی های تحولی بیرونی بر عزت نفس داشت. همچنین، عزت نفس نیز نقش اثرگذارِ معناداری بر خرد دانش آموزان داشت. دارایی های تحولی تنها در صورتی با خرد دانش آموزان مرتبط می شود که آن ها از عزت نفس بالایی نیز برخوردار باشند. کسی که خود را باور دارد و به آنچه هست احترام می گذارد به دارایی های تحولی خود توجه دارد و آن ها را به عنوان ابزارهایی برای خرد به کار می گیرد. در مقابل عزت نفس پایین مسیر دستیابی به خرد را مسدود می کند حتی اگر فرد از دارایی های لازم برخوردار باشد.
نقش انسجام خانواده و انعطاف پذیری خانواده در پیش بینی شادابی تحصیلی دانشجویان با میانجی گری معنا ی زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش انسجام و انعطاف پذیری خانواده در پیش بینی شادابی تحصیلی با میانجی گری معنای زندگی (شامل دو بعد وجود معنا و جست وجوی معنا) بود. برای این منظور 404 نفر (154 پسر و 250 دختر) از دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان به روش خوشه ای چندمرحله ای تصادفی، انتخاب و مطالعه شدند. به منظور ارزیابی متغیرهای پژوهش از ابزار های انسجام خانواده (سامانی)، انعطاف پذیری خانواده (شاکری)، معنای زندگی (استیگر و همکاران) و شادابی تحصیلی (حسین چاری و دهقانی زاده) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش آماری رگرسیون هم زمان مطابق با مراحل پیشنهادی بارون و کنی استفاده شد. نتایج نشان دادند متغیر انعطاف پذیری خانواده به صورت مثبت و معنا داری، شادابی تحصیلی را پیش بینی می کند. همچنین، انعطاف پذیری خانواده ازطریق وجود معنای زندگی، توانایی پیش بینی کنندگی شادابی تحصیلی را به صورت غیرمستقیم دارد. علاوه بر این، یافته ها نشان دادند متغیر انسجام خانواده ازطریق بعد وجود معنا به صورت مثبت و ازطریق بعد جست وجوی معنا به صورت منفی به پیش بینی شادابی تحصیلی قادر است. درنهایت، یافته ها نشان دادند اثرات غیرمستقیم مدل معنادارند؛ بنابراین، انسجام و انعطاف پذیری خانواده با میانجی گری معنای زندگی، می توانند شادابی تحصیلی را پیش بینی کنند. بنابراین، نتایج این پژوهش برای تدوین برنامه های مربوط به بهبود و ارتقای شادابی تحصیلی می تواند استفاده شود.
تاثیر آموزش راهبردهای خودگردانی بر افزایش شادی دانش آموزان دوره اول متوسطه شهرکرد:مقایسه جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تاثیر آموزش راهبردهای خودگردانی بر افزایش شادی دانش آموزان صورت گرفت. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل، بود. نمونه پژوهش 60 دانش آموز دختر و پسر مقطع متوسطه اول بود که به صورت نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه شادی آکسفورد بود که دانش آموزان در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند.گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 45 دقیقه ای تحت آموزش راهبردهای خودگردانی قرار گرفتند. نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر نشان داد میانگین نمره شادی گروه آزمایش و گروه کنترل بعد از آموزش متفاوت است. نتیجه آزمون تعقیبی حاکی از این بود که میانگین نمره شادی در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به مرحله پیش آزمون افزایش داشته و همچنین میانگین نمره شادی دختران در مرحله پس آزمون و پیگیری بیشتر از میانگین نمره شادی پسران در همان مراحل بود. نتایج نشان دادند روش آموزش راهبردهای خودگردانی می تواند علاوه بر افزایش میزان شادی دانش آموزان به موفقیت تحصیلی آنها کمک موثری کند .
بررسی روند تحولی امیدواری و مؤلفه های آن در کارکنان: یک مطالعه مقطعی از 20 تا 60 سالگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی روند تحولی امیدواری و مؤلفه های آن در کارکنان از 20 تا 60 سالگی بود. بنابراین، پژوهش در قالب یک مطالعه مقطعی و طرح علی-مقایسه ای انجام شد. برای این منظور، از بین کارکنان شرکت توزیع نیروی برق استان مرکزی، 250 نفر در 4 گروه سنی از نیمه اول جوانی تا نیمه دوم میانسالی به صورت در دسترس انتخاب گردید و پرسشنامه امیدواری اشنایدر در مورد آنها اجرا گردید. برای ایجاد تمایز سنی بیشتر بین گروه های مورد بررسی، افراد30، 40 و 50 ساله از بررسی حذف گردید و در نهایت افراد بین20 تا 30 سال (54 نفر)، بین 30 تا 40 سال (52 نفر)، بین 40 تا 50 سال (49 نفر) و بین 50 تا 60 سال (48 نفر) مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که تفاوت معناداری در ترکیب خطی تفکر مسیر و عاملیت در گروه های مورد بررسی وجود داشت. تحلیل واریانس تک متغیره نیز نشان داد که تنها در تفکر مسیر و نه در تفکر عاملیت بین گروه ها تفاوت معنادار وجود داشت. مقایسه های زوجی کمترین تفاوت معنادار نیز نشان داد که نیمه دوم جوانی و نیمه اول میانسالی بالاترین میزان تفکر مسیر و نیمه دوم میانسالی کمترین میزان آن را دارد. در نتیجه ، تقویت امیدواری و تفکر مسیر در نیمه دوم میانسالی یا سال های پایانی دوران شغلی باید مورد توجه قرار گیرد، و برنامه ها و آموزش های لازم در این زمینه به کار گرفته شود.
اثر بخشی درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر پذیرش بیماری و راهبردهای کنار آمدن با استرس در بیماران مبتلا به لوپوس اریتماتوی سیستمیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پذیرش بیماری، استرس و چگونگی کنار آمدن با آن از عوامل مهم پیش آگهی در بیماری های مزمن و بهزیستی جسمی و روانی مبتلایان می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر پذیرش بیماری و راهبردهای کنار آمدن با استرس در بیماران مبتلا به لوپوس اریتماتوی سیستمیک صورت گرفت . پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری یک ماهه، همراه با گروه کنترل بود. نمونه شامل 16 بیمار لوپوس مراجعه کننده به درمانگاه روماتولوژی بیمارستان الزهرا در اصفهان بود که بر اساس نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت8 جلسه درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفت و گروه کنترل مداخله دریافت نکرد. داده ها از طریق پرسشنامه های پذیرش بیماری مزمن بیچام و فرم کوتاه پرسشنامه راهبردهای کنار آمدن با شرایط پر استرس کالزبیک جمع آوری و با استفاده از تحلیل کروسکال والیس تحلیل گردید. نتایج نشان داد درمان باعث افزایش مشغولیت به انجام کار و فعالیت در حالت بیماری و افزایش استفاده از راهبرد مساله مدار شده ولی تاثیری بر رغبت و تمایل نسبت به تحمل بیماری نداشته است. همچنین درمان در کاهش استفاده از راهبرد هیجان مدار و راهبرد اجتنابی موثر واقع شده است. می توان نتیجه گرفت این درمان با تاثیر بر انعطاف پذیری شناختی بیماران و تنظیم هیجانات، می تواند در پذیرش و کنار آمدن با شرایط بیماری مزمن و کنار آمدن موثرتر با استرس موثر واقع شود.
تأثیر آموزش بازی درمانی با مدل فیلیال تراپی بر مشکلات رفتاری کودکان شنوا و تاب آوری مادران ناشنوای آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی آموزش بازی درمانی با مدل فیلیال تراپی بر مشکلات رفتاری کودکان و تاب آوری مادران ناشنوا انجام شد. این پژوهش، یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل بود. در این پژوهش 30 نفر از مادران ناشنوا شرکت داشتند که به روش نمونه گیری در دسترس از انجمن خانواده ناشنوایان و کانون ناشنوایان استان اصفهان انتخاب شدند. آزمودنی ها به دو گروه آزمایش و کنترل 15 نفری تقسیم شدند. گروه آزمایش در 8 جلسه در برنامه بازی درمانی با مدل فیلیال تراپیشرکت کردند در حالی که به گروه کنترل هیچ آموزشی ارائه نشد. ابزار این پژوهش فهرست مشکلات رفتاری کودک آخنباخ و رسکورلا و مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش بازی درمانی با مدل فیلیال تراپی اثر معناداری بر مشکلات رفتاری کودکان و تاب آوری مادران ناشنوا داشت (001/0P<). بنابراین، آموزش برنامه بازی درمانی با مدل فیلیال تراپی می تواند مشکلات رفتاری کودکان و تاب آوری مادران ناشنوا را بهبود بخشد.
مقایسه اثربخشی برنامه های آموزش هوش معنوی و تاب آوری بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی برنامه های آموزش هوش معنوی و تاب آوری بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان مجتمع فولاد گیلان انجام گرفت. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. از بین 600 نفر از کارکنان علاقه مند به همکاری، تعداد 250 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. سپس تعداد 60 نفر از آنان که پایین ترین نمره را در پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی کسب کرده بودند، انتخاب و در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل هر کدام 20 نفر) به طور تصادفی جایگزین شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی (اسپریتزر) بود که آزمودنی های 3 گروه در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به آن پاسخ دادند. گروه های آزمایش، 8 جلسه 90 دقیقه ای مداخله آموزش هوش معنوی و تاب آوری را دریافت کردند؛ اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار ناپارامتریک کروسکال والیس، خی دو و یومان ویتنی استفاده شد. یافته ها حاکی از افزایش توانمندسازی روانشناختی کارکنان در گروه های آزمایش نسبت به گروه کنترل (در مراحل آزمایش و پیگیری) بود. به علاوه نتایج نشان دادند تأثیر برنامه آموزش تاب آوری در افزایش توانمندسازی روانشناختی کارکنان به طور معنی داری بیشتر از تأثیر آموزش هوش معنوی بود؛ بنابراین، مدیران و صاحبان صنایع می توانند به منظور رقابت در بازار تولید و نیز افزایش بهره وری سازمانی از برنامه های آموزشی هوش معنوی و تاب آوری به عنوان یک بسته مکمل استفاده کنند.
تأثیر منبع کنترل بر احساس شادکامی دانشجویان با واسطه گری خوش بینی و امیدواری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوه با هدف ارائه و آزمون مدل تبیین احساس شادکامی دانشجویان توسط منبع کنترل با توجه به نقش میانجیگر خوش بینی و امیدواری انجام شد. لذا تعداد 377 نفر، شامل 234 مرد و 143 زن، به صورت دردسترس از بین دانشجویان یکی از موسسات آموزش عالی غیرانتفاعی، به عنوان نمونه انتخاب شدند و به چهار پرسشنامه شادکامی آکسفورد، منبع کنترل راتر، امید به زندگی اسنایدر و خوشبینی شی یر و کارور پاسخ دادند. برای آزمودن مدل پژوهش، از روش مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. همچنین، برای بررسی معناداری اثرات غیرمستقیم موجود در مدل پژوهش، روش بوت استراپ به کار گرفته شد. نتایج تحلیل ها نشان داد که شاخص های برازش برای مدل پژوهش در دامنه مطلوبی قرار دارند؛ بنابراین، مدل حاضر با داده های تجربی هماهنگ است. همچنین، بررسی اثرات مستقیم مدل نشان داد که اثر منبع کنترل بر خوش بینی معنادار است؛ اثر منبع کنترل و خوش بینی بر امیدواری معنادار است؛ اثر امیدواری بر شادکامی معنادار است، اما اثر خوش بینی بر شادکامی معنادار نیست. در نهایت، نتایج نشان داد که تمامی اثرات غیرمستقیم مدل معنادارند و منبع کنترل می تواند با واسطه گری خوش بینی و امیدواری بر احساس شادکامی دانشجویان تأثیر معناداری داشته باشد. لذا نتایج این پژوهش می تواند در جهت تدوین برنامه های معطوف به ارتقاء شادکامی افراد مورد استفاده قرار گیرد.
تاثیر خودتعیین گری، سازگاری تحصیلی، و مثبت اندیشی بر عملکرد تحصیلی با میانجیگری اهداف پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تاثیر خودتعیین گری، سازگاری تحصیلی، و مثبت اندیشی با نقش میانجی اهداف پیشرفت بر عملکرد تحصیلی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم دبیرستان مدارس تیزهوشان شهر کرمان بود. از بین آن ها 748 دانش آموز (410 پسر و 338 دختر) با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و درون هر خوشه به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گرد آوری داده ها مقیاس نیازهای بنیادی روانی لا گاردیا، ریان، کوچمن، و دسی، سیاهه سازگاری تحصیلی برای دانش آموزان دبیرستانی سینها و سینف، پرسشنامه افکار خودآیند – مثبت ینگرام و ویسنیکی، مقیاس اهداف پیشرفت میدلتن و میگلی، و پرسشنامه عملکرد تحصیلی درتاج مورد استفاده قرار گرفت. نتایج به دست آمده با استفاده از تحلیل مسیر نشان می دهد که با توجه به شاخص های نیکویی برازش، مدل تدوین شده از برازش مطلوبی برخوردار است. خودتعیین گری، سازگاری تحصیلی و مثبت اندیشی اثر مستقیم و معناداری بر عملکرد تحصیلی دارند. هم چنین در زمینه اثرات غیرمستقیم، مثبت اندیشی بیشترین اثر غیرمستقیم بر عملکرد تحصیلی را دارد. با توجه به این نتایج که نشان می دهد مهم ترین عامل تأثیرگذار بر عملکرد تحصیلی مثبت اندیشی است، اهمیت شیوه تفکر و نگرش و تأثیر آن بر تمام زمینه های زندگی از جمله تحصیل، نقش انجام پژوهش های بیشتری برای بررسی و ارزیابی مثبت اندیشی را برجسته تر می کند.
اثربخشی امیددرمانی بر کاهش نگرش های ناکارآمد بیماران زن مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی امیددرمانی بر کاهش نگرش های ناکارآمد بیماران مبتلا به ام اس شهر تهران انجام شد. طرح این پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش به حجم 30 نفر از بین تمامی بیماران زن عضو انجمن ام اس در شهر تهران به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. هر دو گروه به پرسشنامه نگرش های ناکارآمد وایزمن و بک در پیش آزمون پاسخ دادند. در گروه آزمایش، امیددرمانی در 8 جلسه 90 دقیقه اجرا شد؛ اما در گروه کنترل مداخله ای صورت نگرفت. آمودنی ها پرسشنامه نگرش های ناکارآمد را در مرحله پیش آزمون (قبل از مداخله) و پس آزمون (بعد از مداخله) و پیگیری (یک ماه بعد) از آخرین جلسه درمانی را تکمیل کردند. نتایج تحلیل واریانس اندازه مکرر نشان دادند اثر زمان و اثر تعاملی زمان و گروه بر کاهش نگرش های ناکارآمد بیماران مبتلا به ام اس معنادار بوده است. همچنین گروهها در پیش آزمون تفاوت نداشته اند؛ ولی در پس آزمون و پیگیری تفاوت داشتند. نتایج پژوهش نشان دادند امیددرمانی روشی کارآمد برای کاهش نگرش های ناکارآمد در بیماران مبتلا به ام اس است و اثربخشی مداخلات را در یک ماه حفظ می کند.
اثربخشی روان درمانی مثبت گرا بر بهبود راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در دانش آموزان با علائم اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی روان درمانی مثبت گرا بر بهبود راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در دانش آموزان با علائم اضطرابیانجام شد.پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمه آزمایش با طرح پیش آزمون -پس آزمون - پیگیری و گروه کنترل بود.نمونه پژوهش به حجم 30 نفر از بین 5038 نفر دانش آموز پسر مدارس دوره دوم متوسطه شهر خوی به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. شرکت کنندگان در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانگرنفسکیرا تکمیل کردند و آزمودنی های گروه آزمایش، طی8 جلسه 90 دقیقه ایتحت آموزش روان درمانی مثبت گرا قرار گرفتند. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری با اندازه گیری مکررانجام شد. نتایج نشان دادند روان درمانی مثبت گرابه افزایش راهبردهای مثبت وکاهش راهبردهای منفی تنظیم هیجان در مرحله پس آزمون منجر می شود و این تأثیر در مرحله پیگیری نیز تداوم دارد. با توجه به نتایج، روان درمانی مثبت گرا بر بهبود راهبردهای مثبت و منفی تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان با علائم اضطرابی مؤثر است.
تأثیر آموزش شفقت به خود بر نگرش به یائسگی زنان دارای علائم وازوموتور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه، تعیین تأثیر آموزش شفقت به خود بر نگرش به یائسگی در زنان یائسه دارای علائم وازوموتور بود. روش مطالعه، نیمه آزمایشی و با گروه کنترل و پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری (1ماه بعد) بود. جامعه آماری، زنان 55-45 سال شهر تنکابن با یائسگی طبیعی و دارای پرونده و شکایت از علائم وازوموتور در مراکز بهداشتی -درمانی در سال 1397 بود. نمونه گیری به روش دردسترس و پس از غربالگری اولیه با پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ انجام شد. 30 مشارکت کننده پس از امضای رضایتنامه، آگاهانه انتخاب و به روش تصادفی و به طور مساوی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. هر دو گروه، پرسشنامه نگرش به یائسگی نوگارتن را در سه مرحله تکمیل کردند. گروه آزمایش در برنامه 8 هفته ای آموزش شفقت به خود و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. داده ها با تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شدند. یافته های پس از مداخله، حاکی از تفاوت معنی دار و پایداری در نگرش بین دو گروه تا مرحله پیگیری بود. بدین ترتیب، آموزش شفقت به خود در بهبود نگرش زنان یائسه دارای علائم وازوموتور مؤثر است.
نقش معنویت و بخشش در علائم روان شناختی بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر قلب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی سالهای اخیر پژوهش های علت شناسی نقش ابعاد زیستی- روانی- اجتماعی و معنوی را در بروز و تشدید بیماری های قلبی عروقی بیش از پیش مورد تاکید قرار داده اند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش معنویت و بخشش در علائم روان شناختی بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر قلب انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود که در آن 96 بیمار مراجعه کننده به بیمارستان های اصفهان و کلینیک های پزشکی با تشخیص عروق کرونر قلب درسال1396، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه گرایش های معنوی (شریفی و مهرابی)، پرسشنامه بخشش (ورثینگتون، هوک و ویتولیت) وفرم کوتاه پرسشنامه علایم روانشناختی (دورا) استفاده گردید. تحلیل داده ها با روش های آماری پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره به شیوه گام به گام انجام شد. نتایج نشان داد بین ابعاد معنویت و علائم روان شناختی همبستگی منفی وجود دارد. در زیر مقیاس های علائم روان شناختی با ابعاد باورهای معنوی، احساس کسب معنویت، خودشکوفایی معنوی و فعالیت های اجتماعی و مذهبی رابطه منفی مشاهده شد. همچنین در زیر مقیاس های علائم روان شناختی با ابعاد گذشت هیجانی و تصمیمی نیز رابطه منفی مشاهده شد. نتایج نشان داد متغیرهای معنویت و بخشش پیش بینی کنندهای معناداری برای کاهش علائم روان شناختی بودند. با الهام از یافته ها می توان ازبرنامه های آموزشی مبتنی بر معنویت و بخشش برای ارتقای سلامت روان در بیماران کرونری قلب بهره برد.
تحول فضائل و توانمندی های شخصیتی در دوره بزرگسالی: با نگاهی بر تفاوت های جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین سیر تحول توانمندی های شخصیتی از دوره بزرگسالی در حال پیدایش تا بزرگسالی میانه در زنان و مردان شهر اصفهان بود. پژوهش در چارچوب پژوهش های تحولی مقطعی و در قالب طرح علی مقایسه ای برنامه ریزی شد. نمونه پژوهشی 340 نفر (170 زن و 170 مرد) در 4 گروه سنی 18 تا 29 ساله، 30 تا 39 ساله، 40 تا 49 ساله و 50 تا 59 ساله بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با استفاده از سیاهه توانمندی ها و ارزش ها در عمل (پیترسون و سلیگمن، 2003) مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها نشان داد میزان اکثر توانمندی های شخصیتی با گذر زمان دچار تغییر می شود. به عبارتی خلاقیت، روشن بینی و عشق به یادگیری، صداقت، پشتکار و سرزندگی، هوش اجتماعی، خودتنظیمی، آینده نگری و تواضع، امید، شوخ طبعی و قدرشناسی، انصاف و برابری و شهروندی در گروه سنی 30 تا 39 ساله افزایش یافته اما در گروه 50 تا 59 ساله کاهش یافت. همچنین میان توانمندی های شخصیتی در زنان و مردان تفاوت معنادار بود و زنان میانگین نمرات بالاتری داشتند. یافته ها نشان داد زنان به طورکلی در همه گروه های سنی نمرات بالاتری نسبت به مردان در توانمندی های شخصیتی کسب کردند. نتایج آزمون t مستقل در زنان و مردان نشان داد توانمندی های شخصیتی دلیری، آینده نگری و قضاوت (تفکر انتقادی) در گروه 18 تا 29، خودتنظیمی در گروه 30 تا 39 و دلیری، پشتکار، صداقت، عشق و بخشش در گروه 40 تا 49 ساله از لحاظ آماری معنی دار بود.
نقش سبک های دلبستگی، سبک های عشق ورزی و ابرازگری هیجان در پیش بینی شادکامی معلمان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای معلمان، حیاتی است که در محل کار احساس شادکامی کنند؛ زیرا عملکرد بهتری خواهند داشت. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش سبک های دلبستگی، سبک های عشق ورزی و ابرازگری هیجان در پیش بینی شادکامی معلمان متأهل انجام شد. روش تحقیق حاضر توصیفی - مقطعی و از نوع همبستگی بود. تعداد 260 نفر از معلمان شهرستان رودسر با روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای از میان 30 مدرسه به طور تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه های شادکامی آکسفورد، سبک های دلبستگی بشارت، ابرازگری هیجان کینگ و ایمونز و سبک های عشق ورزی استرنبرگ پاسخ دادند. تحلیل های همبستگی نشان دادند شادکامی با سبک دلبستگی ایمن، سبک عشق ورزی صمیمت، شور و اشتیاق و تعهد و ابرازگری هیجان، رابطه مستقیم دارد و با سبک دلبستگی ناایمن و دوسوگرا رابطه معکوس دارد. نتایج آزمون t استیودنت نشان دادند میانگین گروه مردان در مقایسه با زنان ازنظر شادکامی به طور معنی داری بیشتر است. تحلیل رگرسیون در گروه مردان نشان داد سبک دلبستگی ایمن و سبک عشق ورزی تعهد به طورمثبت و معنی دار و سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا به طور منفی 40 درصد از واریانس نمرات شادکامی را پیش بینی می کند. در گروه زنان نیز مشخص شد سبک دلبستگی دوسوگرا به طور معکوس و ابرازگری هیجان به شیوه مستقیم 52 درصد از نمرات شادکامی را پیش بینی می کند. در مجموع، سبک های دلبستگی، عشق ورزی متعهدانه (به طور خاص در مردان) و ابرازگری هیجان (به طور خاص در زنان) می توانند با اثرگذاری بر نحوه تعاملات و ارتباطات، شادکامی جامعه معلمان را تبیین کنند.