فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۱٬۷۰۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقدمه: محققان با تمرکز بر سلامت روان افراد، به طور فزاینده ای به مفهوم تاب آوری علاقه مند شده اند. دانش در زمینه ی تاب آوری ممکن است به توسعه ی مداخلات با هدف بهبود نتایج مثبت و یا کاهش پیامدهای منفی کمک کند. تاب آوری واند به عنوان یک ساز و کار دفاعی در نظر گرفته شودکه افراد را به پایداری در مواجهه با سختی و بهبود سلامت روان، توانا سازد. پژوهش حاضر به جمع آوری و یکپارچه سازی نتایج رابطه ی بین تاب آوری و سلامت روان و محاسبه ی میزان اثر آن ها با استفاده از الگوی پژوهشی فراتحلیل پرداخته است.
روش کار: تعداد9 پژوهش داخلی که از لحاظ روش شناسی مورد قبول بودند، انتخاب و فراتحلیل بر روی آن ها انجام شد. بازه ی زمانی مطالعات از سال 1386 تا 1392 می باشد. ابزار این پژوهش، چک لیست فراتحلیل بوده است.
یافته ها: میزان رابطه ی بین تاب آوری و سلامت روان 35/0 بوده است (00001/0P<). هم چنین نتایج حاصل از تحلیل تعدیلی بیانگر اثرگذاری متغیرهای تعدیل کننده در این رابطه نبود.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج فراتحلیل حاضر، میزان رابطه ی بین تاب آوری و سلامت روان ، مطابق جدول کوهن در حد متوسط است.
رضایتمندی زناشویی زنان مبتلا به سرطان پستان در طی دوره درمانهای تکمیلی پزشکی:یک مطالعه مقایسه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: رضایتمندی زناشویی از مهم ترین پیامدهای یک رابطه زناشویی مطلوب و شاخصی مهم جهت قضاوت در مورد میزان کارآمدی آن محسوب می شود. این مطالعه باهدف بررسی تأثیر سرطان سینه بر رضایتمندی زناشویی در طی مراحل تشخیص و درمان پزشکی آن از طریق مقایسه با زنان سالم صورت گرفت.
روش: با استفاده از طرح مطالعه توصیفی مقایسه ای، پنجاه زن مبتلا به سرطان سینه مراجعه کننده به بیمارستان امام حسین (ع) و پنجاه زن از جمعیت عادی با استفاده از نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب و به پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپانیر (١٩٧۶) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از نرم افزار spss-19 برای محاسبه آزمون tمستقل پردازش شدند.
یافته ها: یافته ها حاکی از معنادار بودن تفاوت میانگین های دو گروه (٠٠١./=sig ) و پایین تر بودن رضایتمندی زناشویی زنان مبتلا به سرطان سینه بود.
نتیجه گیری: با توجه به یافته این پژوهش و با در نظر گرفتن نتایج سایر مطالعات مرتبط به نظر می رسد که پرداختن به رضایتمندی زناشویی زنان در طی مراحل اولیه تشخیص و درمان سرطان سینه یک ضرورت بهداشت روان محسوب می شود.
بررسی معنادرمانی بر کیفیت زندگی مبتلایان به سرطان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: افزایش روند رشد سرطان در دنیا و تأثیر همه جانبه آن در کیفیت زندگی انسان، اتخاذ اقدامات مناسب در راستای بهبود کیفیت زندگی و مداخلات روا ن درمانی از جمله معنی درمانی را ضروری می نماید. هدف از این پژوهش، بررسی معنی درمانی بر کیفیت زندگی مبتلایان سرطان مراجعه کننده به بیمارستان سیدالشهداء اصفهان سال 91 بود.
مواد و روش ها: این پژوهش که در یک مطالعه نیمه تجربی با دو گروه کنترل و مداخله و پی گیری یک ماهه، به روش آسان و تعداد 74 نفر بیمار سرطانی مراجعه به مرکز آموزشی درمانی سیدالشهدا (ع) اصفهان در سال 1391 به انجام رسید و پرسش نامه ی آن شامل اطلاعات دموگرافیک و کیفیت زندگی (SF-36 یا The Short Form (36) Health Survey) بوده است. نمونه ها با استفاده از ابزار استاندارد کیفیت زندگی مورد ارزیابی قرارگرفته و سپس جلسات معنادرمانی جهت بیماران در 8 جلسه 2 ساعته و هفته ای دو بار تشکیل و مجددا یک ماه بعد از جلسات کیفیت زندگی بیماران، ارزیابی شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی وتحلیلی با کمک نرم افزار (SPSS) استفاده گردید. آزمون های آماری مورد استفاده جهت آنالیز داده های شامل آزمون T-paired، T-test و کای اسکویر بود.
یافته ها: روش آماری این پژوهش نشان داد که میانگین امتیاز کیفیت زندگی بعد از مداخله نسبت به قبل آن، در گروه کنترل 3/3±6/8 واحد کاهش ولی در گروه مداخله به میزان 1/3± 8/19 واحد افزایش یافته بود و طبق آزمون T test اختلاف میانگین امتیاز کیفیت زندگی در گروه مداخله به طور معنی داری در مقایسه با گروه کنترل افزایش پیدا کرده بود )001/0;df=71 ;P<22/6 - (t=
نتیجه گیری: به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که معنی درمانی می تواند در ارتقاء کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان مورد استفاده قرارگیرد.
مقایسه اثربخشی تن آرامی پیشرونده عضلانی و موسیقی درمانی بر کیفیت خواب زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف این مطالعه، مقایسه اثربخشی روش های تن آرامی عضلانی پیشرونده و موسیقی درمانی بر کیفیت خواب زنان مبتلا به سرطان پستان بود.
مواد و روش ها: روش پژوهش از نوع آزمایشی بوده و طرح آزمایشی مورداستفاده نیز پیش آزمون و پس آزمون چند گروهی بود. جامعه آماری متشکل از کلیه زنان مبتلا به سرطان پستان بودند که از شهریور 1390 تا فروردین 1391، جهت پرتودرمانی به درمانگاه شفاپرتو اردبیل مراجعه می کردند. از بین آنها، نمونه ای 45 نفری، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ (PSQI) استفاده شد. داده های به دست آمده با آزمون های آماری خی دو و تحلیل کواریانس (ANCOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو روش درمانی در ارتقاء کیفیت خواب بیماران سرطانی اثربخش است (05/0>P). اما بین میزان اثربخشی دو روش در ارتقاء کیفیت خواب، به استثناء مؤلفه آشفتگی خواب(05/0>P)، در بقیه مؤلفه ها تفاوت معنی دار یافت نشد (05/0<P).
نتیجه گیری: این مطالعه تلویحاتی را برای استفاده درمانگران از مداخله های روان شناختی تسکین دهنده از جمله تکنیک تن آرامی پیشرونده عضلانی و موسیقی آرام بخش، در کنار سایر مداخلات معمول، برای ارتقاء کیفیت خواب بیماران سرطانی مطرح می نماید.
پیش بینی تغییرات ادراک خارش در بیماری های مزمن پوستی بر اساس ویژگی های شخصیتی، اضطراب و افسردگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: خارش، علامت اصلی بسیاری از بیماری های پوستی است که تاثیر زیادی بر کیفیت زندگی بیماران دارد. هدف پژوهش حاضر پیش بینی تغییرات ادراک خارش در بیماری های مزمن پوستی بر اساس ویژگی های شخصیتی، اضطراب و افسردگی بود.
روش کار: در این مطالعه با روش نمونه گیری تصادفی تعداد 200 بیمار با تشخیص بیماری های پسوریازیس، درماتیت آتوپیک و کهیر مزمن که طی فصول تابستان و پاییز 1393 به کلینیک پوست بیمارستان های امام رضا (ع) و قائم (عج) مشهد و بخش نوردرمانی مراجعه کرده بودند، در صورت دارا بودن شرایط ورود پس از اعلام رضایت در پژوهش شرکت کردند. داوطلبان به پرسش نامه های تیپ شخصیتیD، خودآگاهی و پرسش نامه ی اضطراب و افسردگی بیمارستانی پاسخ دادند. برای بررسی ادراک خارش از مقیاس آنالوگ دیداری و پرسش نامه ی کیفیت زندگی مبتلایان به خارش استفاده شد. پس از جمع آوری اطلاعات، با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 16 ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری داده ها محاسبه گردید.
یافته ها: ویژگی های شخصیتی و آشفتگی های روان شناختی در مجموع می توانند 5/70 درصد از واریانس ادراک خارش را تبیین نمایند. در این میان افسردگی (0001/0P<)، خلق منفی (0001/0P<)، خودآگاهی عمومی (004/0P<) و بازداری اجتماعی (009/0 P<) بیشترین سهم را داشته اند.
نتیجه گیری: ویژگی های شخصیتی، اضطراب و افسردگی در ادراک خارش اثرگذار هستند.
تأثیر محرک استرس زا بر فشار خون و ضربان قلب بیماران عروق کرونری در مقایسه با افراد سالم بر اساس سطوح هیجان خواهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به منظور تعیین تأثیرات محرک استرس زا بر فشار خون و ضربان قلب بیماران عروق کرونری در مقایسه با افراد سالم براساس سطوح هیجان خواهی انجام شده است. 78 مرد بیمار عروق کرونری و 85 مرد سالم، پرسشنامه هیجان خواهی زاکرمن (فرم کوتاه) را تکمیل کردند. سپس بر اساس نمره های نهایی، 30 نفر از بیماران عروق کرونری (15مرد بیمار هیجان خواه و 15 مرد بیمار هیجان گریز) مراجعه کننده به بیمارستان شهید مدنی تبریز، و 30 مرد سالم (15مرد بیمار هیجان خواه و 15 مرد بیمار هیجان گریز) به شیوه در دسترس انتخاب شدند (دامنه سنی 50-30). ابتدا فشار خون و تعداد ضربان قلب بدون ارائه هرگونه محرکی به عنوان خط پایه ثبت شد، سپس محرک استرس زا به هر یک از آزمودنی ها القا شد و پس از القای محرک، دوباره فشار خون و ضربان قلب آنها اندازه گیری و ثبت شد. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره (MANCOVA) نشان داد که محرک استرس زا بر فشار خون و ضربان قلب آزمودنی ها تأثیر گذاشته به طوری که میانگین نمرات شاخص های فیزیولوژیکی در پس آزمون بیشتر از پیش آزمون می باشد. نتایج همچنین نشان داد که بیماران هیجان گریز افزایش بیشتری را در فشار خون سیستولیک و دیاستولیک نسبت به افراد سالم هیجان گریز بعد از ارائه محرک استرس زا به دست آوردند. بر اساس نتایج پژوهش به دست آمده می توان گفت که بیماران هیجان گریز عواطف منفی بیشتری نسبت به افراد سالم هیجان گریز تجربه می کنند و این عواطف منفی باعث افزایش بیشتر پاسخ های قلبی- عروقی این افراد می شود. بنابراین، می توان از شیوه های القای خلق و عاطفه مثبت در راستای بهبود سلامت افراد بهره گرفت.
اثربخشی روش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر تداوم رفتارهای مراقبتی در مادران کودکان دچار بیماری های مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثر بخشی روش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر تدوام رفتارهای مراقبی در مادران کودکان دچار بیماری های مزمن بود. بدین منظور تعداد 4 مادر حائز کودکانی با بیماری های مزمن به شیوه در دسترس از بیمارستان اسدآبادی شهر تبریز انتخاب شده و در هشت جلسه حدوداً 1 ساعته و دو بار در هفته آموزش روش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی دریافت نمودند. این پژوهش از نوع طرح آزمایشی تک آزمودنی با استفاده از طرح خط پایه منفرد بود. در این پژوهش به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه رفتارهای مراقبتی استفاده شد. برای تحلیل نتایج، فرمول درصد بهبودی و اندازه اثر برای بررسی معناداری بالینی تغییرات به کار رفت. از این رو نتایج به دست آمده حاکی از تأثیر مداخله روش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود رفتارهای مراقبتی است.
تاثیر مصرف مواد بر مدت بستری، نقص هوشیاری و سطوح استقلال حرکتی و شناختی بیماران آسیب مغزی تروماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مطالعه تاثیر مصرف مواد بر مدت بستری، نقص هوشیاری و سطوح استقلال حرکتی و شناختی بیماران آسیب مغزی تروماتیک صورت پذیرفت. روش : در مجموع، 185 بیمار آسیب مغزی تروماتیک با میانگین سنی42/17 ± 46/37 سال در دو گروه واجد (35n=) و فاقد مصرف مواد (150n=) در بخش اورژانس و جراحی اعصاب و مراقبت ویژه بیمارستان پورسینای رشت به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و با استفاده از سیاهه اطلاعات جمعیت شناختی و بیمارستانی و مقیاس استقلال کارکردی مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد بین دو گروه بیماران آسیب مغزی تروماتیک واجد و فاقد مصرف مواد از نظر مدت بستری در بخش جراحی اعصاب، مدت کلی بستری در بیمارستان و میزان استقلال شناختی تفاوت وجود دارد (05/0P<). با این وجود بین این دو گروه از نظر متغیرهای مدت زمان بستری در بخش مراقبت های ویژه و استقلال حرکتی تفاوت مشاهده نشد (05/0P>). همچنین نتایج نشان داد گروه بیماران آسیب مغزی تروماتیک واجد مصرف مواد نسبت به گروه مقابل نقص هوشیاری بیشتری را تجربه می کنند (01/0 P<). نتیجه گیری: این مطالعه تاثیر مصرف مواد را در افزایش مدت بستری، تشدید نقص هوشیاری و تخریب استقلال شناختی بیماران آسیب مغزی تروماتیک نشان داد. تلویحات بالینی پژوهش حاضر مورد بحث قرار گرفته است.
مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در افراد مبتلا به سردرد میگرنی، سردرد تنشی و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سردرد هدف بزرگی برای مداخلات بهداشت عمومی به شمار می رود. از آنجا که استرس و آشفتگی های هیجانی به عنوان عوامل راه انداز مهم در انواع سردرد مطرح هستند، بنابراین موضوع تنظیم هیجان می تواند به عنوان عاملی در سازگاری و کنترل مؤثر این اختلال مطرح باشد. هدف پژوهش حاضر، بررسی و مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در زنان و مردان مبتلا به سردرد میگرنی، سردرد تنشی و افراد بهنجار بود. طی یک طرح علی- مقایسه ای دو گروه 30 نفری از کلیه بیماران مبتلا به سردرد میگرنی و سردرد تنشی، مراجعه کننده به کلینیک نورولوژی بیمارستان امام حسین (ع) تهران با تشخیص نورولوژیست در چهارچوب ملاک های تشخیصی انجمن بین المللی سردرد به صورت در دسترس انتخاب و با گروه بهنجار همتاسازی شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بود. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که افراد مبتلا به سردرد میگرنی نسبت به گروه بهنجار از راهبردهای مثبت کمتری استفاده می کنند. همچنین زنان در هر دو گروه مبتلا به سردرد میگرنی و بهنجار از مردان مبتلا به میگرن و بهنجار در استفاده از راهبردهای مثبت نمرات بالاتری کسب کردند. بدین صورت آموزش تنظیم هیجان با آگاه نمودن مبتلایان به سردرد از هیجان ها ی مثبت و منفی خود و کمک به پذیرش و ابراز به موقع آنها، می تواند سلامت روان آنان را ارتقاء بخشد، لذا آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان به این گروه پیشنهاد می شود.
پیش بینی کیفیت زندگی مبتلایان به سرطان پستان تحت شیمی درمانی بر مبنای عوامل روان شناختی، طبی و جمعیت شناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مبتلایان به سرطان پستان دچار مشکلات زیادی در حیطه سلامت روان می شوند که اختلال در کیفیت زندگی از مهم ترین پیامدهای آن می باشد. مطالعه حاضر با هدف تبیین نقش پیش بین عوامل روانشناختی، طبی و جمعیت شناختی درکیفیت زندگی مبتلایان به سرطان پستان تحت شیمی درمانی طراحی گردیده است.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر از نوع توصیفی-همبستگی بود که به شکل مقطعی اجرا شد. نمونه مورد پژوهش در این مطالعه متشکل از 341 نفر از زنان مبتلا به سرطان پستان بودند که با روش نمونه گیری آسان وارد مطالعه شدند. ابزارگردآوری اطلاعات در این مطالعه شامل فرم اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه سلامت عمومی 28 سؤالی (GHQ-28) وکیفیت زندگی 36 سؤالی (SF-36) بود. جهت تجزیه وتحلیل از نرم افزار SPSS نسخه بیستم و روش های آمار توصیفی، آنالیز واریانس، آزمون تی مستقل، ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن و تحلیل رگرس یون خطی چندگانه، استفاده شد.
یافته ها: بر اساس نتایج مطالعه حاضر، کیفیت زندگی اکثریت (51درصد) واحدهای مورد پژوهش متوسط (66-34) بود. در زمینه وضعیت سلام ت روان مبتلایان، میانگین «اختلال درعملکرداجتماعی» ازحیطه سلامت روان30/4±7/9 بودکه از سایرحیطه ها بیشتر است. بنابراین سرطان پستان بیشترین اثر را بر عملکرداجتماعی بیماران گذاشته است.
بر اساس یافته های مطالعه حاضر، ارتباط آماری معنی داری بین کیفیت زندگی مبتلایان به سرطان با سلامت روان، خستگی، تعداد جلسات شیمی درمانی و میزان تحصیلات ایشان وجود داشت. بر اساس نتایج تحلیل رگرس یون، 41 درصد از واریانس نمرات کیفیت زندگی مبتلایان به سرطان پستان به وسیله متغیرهای سلامت روان، خستگی، تعداد جلسات شیمی درمانی و میزان تحصیلات تبیین گردید(0/41R2 = ).
نتیجه گیری:
بر اساس یافته های مطالعه حاضر، کیفیت زندگی مبتلایان به سرطان پستان را می توان در قالب یک معادله رگرسیون به وسیله متغیرهای سلامت روان، خستگی، تعداد جلسات شیمی درمانی و میزان تحصیلات پیش بینی کرد.
اثربخشی موسیقی درمانی بر اضطراب و افسردگی بیماران مولتیپل اسکلروزیس (MS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر تعیین اثربخشی موسیقی درمانی بر اضطراب و افسردگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بود. روش پژوهش شبه آزمایشی و طرح آن پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش کلیه بیماران مبتلا به MS مراجعه کننده به انجمن MS تهران بودند که 30 نفر از آن ها به روش تصادفی انتخاب و به روش کاملاً تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون افسردگی و اضطراب بک استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین نمرات افسردگی و اضطراب بیماران مبتلا به MS در گروه آزمایش در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل تفاوت معناداری داشت. به عبارت دیگر میانگین نمرات افسردگی و اضطراب بر اثر موسیقی درمانی کاهش یافت. این یافته ها حاکی از آن است که موسیقی درمانی می تواند به عنوان یک روش درمانی غیر دارویی و با هزینه ای بسیار کم تر، در بهبود علائم افسردگی و اضطراب بیماران مبتلا به MS استفاده شود.
مقایسه اثربخشی برنامه های آموزش شادی سلیگمن، لیوبومیرسکی و فوردایس در بیماران قلبی: یک ارزیابی روان عصب ایمنی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه اثربخشی سه نوع مداخله شادی بر روی نشان گرهای زیستی خطر و متغیرهای روانشناختی در بیماران کرونری بود. در این پژوهش 68 بیمار کرونری به طور تصادفی به چهار گروه 17 نفری شامل سه گروه مداخله شادی سلیگمن، لیوبومیرسکی و فوردایس و یک گروه کنترل اختصاص یافتند. گروه های مداخله شش هفته آموزش شادی دریافت نمودند و اندازه گیری ها در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به انجام رسید. ابزارهای اندازه گیری شامل کیت های اندازه گیری کورتیزول بزاق، سطح پلاسمایی پروتئین واکنش دهنده سی (CRP)، اینترلوکین-1 (IL- 1)، اینترلوکین-6 (IL-6) و ویراست دوم پرسشنامه افسردگی بک، پرسشنامه شادی آکسفورد آرگایل، مارتین و کراس لند، مقیاس رضایت از زندگی دینر و مقیاس امید اشنایدر بودند. نتایج نشان دهنده گرایش قوی شادی اصیل سلیگمن برای ایجاد تغییرات مثبت در نشان گرهای روان-عصب- ایمنی شناختی مربوطه به ویژه بهبود انعطاف پذیری پاسخ صبحگاهی کورتیزول و کاهش سطح hs-CRP بود. علاوه بر این نتایج نشان داد هر سه برنامه شادی، آثار مثبت و معناداری در زمینه متغیرهای روانشناختی در پی داشته اند. نتایج این پژوهش نشان داد که شادی اصیل سلیگمن ممکن است اثرات قابل توجهی در تنظیم عملکرد محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-آدرنال و کاهش سطح نشان گرهای التهابی در بیماران کرونری داشته باشد.
مقایسه توجه گزینشی و سرعت پردازش اطلاعات در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس و افراد غیرمبتلا (با توجه به سطح افسردگی، اضطراب و استرس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات روانی ناشی از اختلال طبی کلی
- حوزههای تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
- حوزههای تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی
- حوزههای تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری شناخت
- حوزههای تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی سلامت
بررسی اثر بخشی آموزش ذهن آگاهی برافزایش خوشبینی در زنان باردار دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر درمان شناختی (MBCT) بر افزایش خوشبینی زنان باردار دیابتی است.
روش: روش پژوهش آزمایشی است و جامعه مورد مطالعه این پژوهش، زنان باردار دیابتی در قسمت دیابت بیمارستان توحید در سال 91-92 که به کلینیک دیابت مراجعه نموده و در شهرستان سنندج زندگی می کنند و نمونه تحقیق شامل 30 نفرخانم باردار دیابتی بودند که به طور تصادفی ساده انتخاب شده و در دو گروه آزمایشی و گروه کنترل قرار گرفتند. در گروه آزمایش، آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر درمان شناختی (MBCT) ارائه شد ولی هیچ آموزشی در گروه کنترل ارائه نگردید. هر دو گروه از طریق پیش آزمون و پس از آموزش از طریق پس آزمون مورد سنجش قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه خوش بینی - بدبینی سلیگمن بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از کوواریانس استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس این پژوهش، تفاوت معنی داری را بین دو گروه آزمایش و کنترل نشان می دهد. آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر درمان شناختی (MBCT) در گروه آزمایش، نمرات مقیاس خوش بینی را به طور معنی داری افزایش داده است.
نتیجه گیری: برنامه آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر درمان شناختی (MBCT) می تواند از برنامه های مداخلاتی در جمعیت زنان باردار دیابتی قرار گیرد و خوش بینی آنها افزایش دهد.
رابطه بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و رفتارهای پرخطر به واسطه حمایت اجتماعی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین عوامل مؤثر بر رفتارهای پرخطر، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در افراد است. پژوهش های اندکی به نقش متغیرهای واسطه ای در این ارتباط پرداخته اند. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی به منظور تعیین نقش بررسی تأثیر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رفتارهای پرخطر بواسطه حمایت اجتماعی ادارک شده انجام شد. بدین منظور 224 (93 پسر و 149 دختر) از دانشجویان دانشگاه تهران با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها پرسش نامه بررسی رفتارهای پرخطر جوانان (YRBSQ، مرکز کنترل بیماری های آمریکا، 1989)، پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون، 2001) و مقیاس چندوجهی حمایت اجتماعی ادراک شده (زیمت، داهلم، زیمت و فارلی، 1988) مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاکی از اثر مستقیم راهبردهای شناختی سازگارانه بر خانواده، راهبردهای شناختی ناسازگارانه بر خانواده و دوستان و همچنین، راهبردهای شناختی ناسازگارانه، خانواده و دوستان بر رفتارهای پرخطر بود. علاوه بر این، اثرات غیرمستقیم راهبردهای سازگارانه و ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان بر رفتارهای پرخطر به وسیله عامل خانواده واسطه گری شد. بنابراین، نقش واسطه ای حمایت اجتماعی ادراک شده در رابطه میان راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و رفتارهای پرخطر تأیید شد. در نهایت، مدل برازش مناسبی با داده ها داشت.
رابطه فاجعه آفرینی و اضطراب مرتبط با درد با ناتوانی ناشی از سردرد در افراد مبتلا به میگرن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: میگرن یکی از شایع ترین انواع سردرد می باشد که تأثیر بسزایی بر عملکرد بیماران و حتی منجر به ناتوانی آن ها می شود. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی رابطه بین فاجعه آفرینی و اضطراب ناشی از درد میگرن با سلامت بود.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع مقطعی- همبستگی، بر روی 178 بیمار مبتلا به سردرد میگرن انجام شد. این افراد به مطب های خصوصی متخصصان مغز و اعصاب و بیمارستان های شهر تهران مراجعه کردند و مبتلا به میگرن توسط پزشک متخصص مغز و اعصاب تشخیص داده شدند. انتخاب بیماران به روش نمونه گیری در دسترس صورت گرفت. آن ها 3 پرسش نامه سنجش ناتوانی ناشی از سردرد (Headache Disability Inventory یا HDI)، فاجعه آفرینی درد (Pain Catastrophizing Scale یا PCS) و اضطراب درد (Pain Anxiety Symptoms Scale یا PASS-20) را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی Pearson و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: مطابق با یافته های پژوهش، بین هر دو متغیر فاجعه آفرینی (64/0 = R) و اضطراب مرتبط با درد (62/0 = R) با ناتوانی ناشی از سردرد، همبستگی مثبت معنی دار وجود داشت. اضطراب مرتبط با درد قادر به پیش بینی 36 درصد از واریانس ناتوانی ناشی از سردرد بود (001/0 > P) که با ورود خرده مقیاس های متغیر فاجعه آفرینی، از میزان این پیش بینی کاسته شد. این موضوع تأثیر بسزای متغیر فاجعه انگاری و خرده مقیاس های آن را در پیش بینی میزان ناتوانی ناشی از سردرد نشان داد.
نتیجه گیری: مطالعه حاضر بر نقش متغیرهای روان شناختی در پیش بینی ناتوانی ناشی از سردرد بیماران مبتلا به میگرن تأکید نمود. بر اساس نتایج این مطالعه، سطح فاجعه آفرینی می تواند ناتوانی ناشی از سردرد را پیش بینی کند. بنابراین، توجه به نقش فاجعه آفرینی مبتلایان به سردرد میگرنی مزمن، یکی از مضامین بالینی این پژوهش به شمار می رود. این موضوع می تواند به افزایش کیفیت زندگی مبتلایان به میگرن کمک نماید.
مقایسه سبک های دلبستگی، احساس تنهایی ادراک شده و سلامت روان در دانشجویان سیگاری و غیر سیگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از مهم ترین دغدغه ها و نگرانی های سیاست گذاران بهداشتی- اجتماعی جوامع امروزی، شیوع روزافزون رفتارهای اعتیادی به خصوص اعتیاد به سیگار و دخانیات در گروه سنی جوان است. پژوهش حاضر با هدف، مقایسه سبک های دلبستگی، احساس تنهایی ادراک شده و سلامت روان در دانشجویان سیگاری و غیر سیگاری خوابگاهی انجام شد.
روش شناسی: بر اساس روش پژوهش علی مقایسه ای کلیه دانشجویان خوابگاهی دانشگاه شهید بهشتی در سال تحصیلی 91-92 مطالعه شدند. گروه نمونه شامل 50 نفر از افراد سیگاری و 50 نفر از افراد غیرسیگاری به روش نمونه گیری در دسترس در این تحقیق شرکت کردند و به پرسشنامه سبک های دلبستگی (مقیاس هایی اضطرابی، وابستگی و نزدیکی) ، پرسشنامه احساس تنهایی ادراک شده (مقیاس هایی احساس تنهایی ناشی از خانواده، احساس تنهایی ناشی از دوستان و نشانه هایی عاطفی تنهایی) و پرسشنامه سلامت روان (GHQ) پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) استفاده شد.
یافته ها: نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد بین دو گروه سیگاری و غیرسیگاری در مقیاس سبک های دلبستگی، احساس تنهایی و سلامت روان تفاوت معناداری وجود دارد و افرادی که سیگار مصرف می کردند از سبک های دلبستگی ناایمن تر، احساس تنهایی بیشتر و سلامت روان پایین تری برخوردار بودند.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که مصرف سیگار تحت تاثیر عوامل روانشناختی قرار دارد و سبک های دلبستگی، احساس تنهایی و سلامت روان با مصرف سیگار مرتبط هستند.
اثربخشی آموزش امید درمانی بر به کارگیری روش های مقابله مثبت با استرس در زنان دارای همسر معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعتیاد به عنوان یک پدیده شوم اجتماعی اثرات مخرب فراوانی از جمله استرس بر فرد معتاد و خانواده و به ویژه همسر وی دارد. آنچه که سلامت رفتار را با خطر روبرو می سازد، شیوه ارزیابی فرد از استرس و روش های مقابله با آن می باشد. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش امید درمانی بر به کارگیری روش های مقابله مثبت با استرس در زنان دارای همسر معتاد انجام شده است.مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی(پیش آزمون- پس آزمون) با گروه کنترل و آزمون پیگیری می باشد. پژوهش حاضر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس بر روی 30 زن دارای همسر معتاد در شیراز اجرا شد و این تعداد به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. ابزار پژوهش، چک لیست شیوه های مقابله با استرس (کارور، شیر و وینتراپ، 1989) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ویرایش 17 نرم افزار SPSS، از تحلیل کوواریانس و آزمون t همبسته استفاده شد.نتایج حاصل نشان داد آموزش امید درمانی بر به کارگیری روش های مقابله مثبت با استرس در سطح معناداری 001/0 P<مؤثر است، این نتایج در دوره پیگیری نیز پایدار بودند. با توجه به نتایج حاصل از پژوهش می توان از آموزش امید درمانی به عنوان یکی از روش های کمک به زنان دارای همسر معتاد برای به کارگیری روش های مقابله مثبت با استرس هایشان استفاده کرد