فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۹۸۱ تا ۵٬۰۰۰ مورد از کل ۶٬۰۱۲ مورد.
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴
104-117
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: امروزه در برخی از مراکز درمانی به جای حفظ سلامتی و حیات افراد به بهانه ی ترحم، به بیماران صعب العلاج پیشنهاد تسریع مرگ انتخابی داده می شود. پیشینه ی اتانازی به روم باستان بازمی گردد و در سال های اخیر از جمله مباحث جنجالی است که در محافل علمی از جهات مختلف از جمله از منظر حقوقی و فقهی درباره ی آن بحث می شود. در این مقاله با انگیزه ی تبیین حکم فقهی اتانازی ضمن طرح برخی از مباحث مقدماتی تلاش شده است بر خلاف تقسیمات رایج در محافل علمی، تقسیمی نو بر اساس ملاک و معیاری مؤثر در احکام فقهی معرفی شود. روش کار: این پژوهش کتابخانه یی از نوع توصیفی - تحلیلی است که برای انجام آن مقاله های بین سال های 75-76 مطالعه و بررسی شد. روش کار بدین صورت بود که جستجو بر اساس کلیدواژه های اتانازی، قتل نفس، قصاص، خودکشی، حفظ نفس، حکم تکلیفی و وضعی صورت گرفت و در ادامه از قرآن کریم و همچنین کتاب هایی با مضامین فقهی - استدلالی مثل فقه و حقوق تحفظی آیت الله سیستانی، وسائل الشیعه و مستدرک بهره گرفته شد. یافته های به دست آمده پس از تجزیه و تحلیل در کلاس های حوزوی طی 10 جلسه تدریس؛ و مطالب آن به بحث گذاشته شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها : مجموع اقسام هشت گانه ی اتانازی و زیرشاخه های آن تحت عنوان سه کبرای کلی قرار می گیرد: الف) سه مورد مصداق قتل عمد است و افزون بر حکم تکلیفی حرمت، حکم وضعی قصاص نیز بر آن مترتب می شود؛ ب) یک مورد مصداق کبرای کلی خودکشی است که فقط محکوم به حرمت تکلیفی است و ج) چهار مورد مصداق کبرای کلی وجوب حفظ نفس است که ترک آن محکوم به حرمت تکلیفی است و به جهت عدم قتل نفس حکم وضعی بر آن مترتب نمی شود. نتیجه گیری: تمام اقسام هشت گانه ی اتانازی حرام است و توصیه می شود به جای آن تلاش به احیاگری شود و پژوهش های لازم برای یافتن درمان بیماری های صعب العلاج صورت گیرد.
بررسی شیوع عوارض مصرف داروهای ضدبارداری در زنان ایرانی زائر اماکن مقدس در سال 1398(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
84-95
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: مصرف قرص های ضد بارداری هم به صورت خودسرانه هم تجویزشده توسط پزشک جهت به تأخیرانداختن قاعدگی در زائران سفرهای زیارتی حج و عتبات عالیات در چند سال اخیر بسیار رایج شده است. ازآنجایی که برای شناخت شیوع و نوع عوارض مصرف قرص ها، مطالعات کمی صورت گرفته، این مطالعه برای بررسی شیوع عوارض این داروها در زنان ایرانی زائر اماکن مقدس در سال 1398 انجام شده است. روش کار: این مطالعه از نوع مقطعی است. در این پژوهش 123 نفر از بانوان زائر کاروان های حج تمتع و عتبات عالیات در سال 1398 که دارای شرایط موردنظر بودند به صورت مبتنی بر هدف انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته دو قسمتی بود. قسمت اول پرسش نامه در آخرین روزهای سفر حج تمتع در سرزمین مقدس عرفات پس از مراجعه به چادرهای زائران و همچنین در آخرین روز سفر زائران عتبات عالیات در مصاحبه با افراد واجد شرایط تکمیل شد. همچنین، یک ماه پس از بازگشت از سفر حج و عتبات عالیات از طریق تماس تلفنی با افراد، اطلاعات لازم دریافت و قسمت دوم پرسش نامه تکمیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج آزمون فراوانی عوارض مصرف دارو نشان داد که لکه بینی، خون ریزی، تهوع و سرگیجه، اضطراب و افسردگی و تحریک پذیری، درد قفسه سینه و تنگی نفس و مشکلات ناحیه اندام تحتانی مثل تورم، ورم یک طرفه پا و پادرد از مهم ترین عوارض مصرف دارو بود. تحلیل آزمون ناپارامتری مک نمار نشان داد که بین بروز برخی عوارض در طول سفر و بعد از آن تفاوت معنی داری وجود داشت (05/0P<). نتیجه گیری: به دلیل عوارض ایجادشده ناشی از مصرف قرص در طول سفر و بعد از آن، توصیه می شود کمترین تعداد قرص استفاده شود تا عوارض کمتری برای مصرف کنندگان ایجاد شود و حتی بهتر است شروع مصرف قرص فقط چند روز قبل از زمان مورد انتظار قاعدگی باشد.
Effectiveness of problem-solving skills training on happiness degree in addicts to methamphetamine(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Objectives: One of the major complaints of addicts in withdrawal period is their malady and boredom. This study aims to examine the effectiveness of problem solving skills on happiness of addicts to methamphetamine in Tehran city. Method: Using a semi-experimental design and multistage cluster sampling method, 36 addicts were randomly selected and assigned to the experimental and control groups. Both groups filled Oxford Happiness Questionnaire in the pre-test, posttest and after three-month follow up. The participants of the experimental group were taught problem solving skills. Covariance and variance analysis with repeated measurement of Bonn-Ferny test were conducted to analyze the data. Result: Considering the presence of ETA square (0.28), it can be concluded that the experimental intervention led to changes in the treatment group that resulted in 0.28 total changes due to the intervention. We can say that with 99% confidence, there is a statistically significant difference between the mean of the study groups in the three intervention stages. Conclusion: Training problem solving skills is effective in increasing happiness level of addicts to methamphetamine. Keywords: problem solving skills, happiness, methamphetamine, addicts
رابطه تفکر دیالکتیک و همدلی با بهزیستی معنوی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
23-35
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: در سال های اخیر علاقه به مطالعه بهزیستی معنوی و شناسایی عوامل شناختی و عاطفی اثرگذار بر آن رشد و اهمیت زیادی پیدا کرده است. نظریات فراانتزاعی، تفکر دیالکتیک را شرط دستیابی به همدلی و بهزیستی معنوی می داند. بنابراین، هدف اصلی از این پژوهش بررسی رابطه تفکر دیالکتیک و همدلی با بهزیستی معنوی بزرگسالان بود. روش کار: روش پژوهش حاضر مقطعی از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری پژوهش تمامی افرادی بودند که در فاصله سنی جوانی تا سالمندی (20 تا 60) در شهر اصفهان در سال 1396 ساکن بودند؛ از میان این افراد 450 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و با توجه به هدف مقایسه تحولی در چهار گروه 20 تا 29، 30 تا 39، 40 تا 49 و 50 تا 60 سال قرار گرفتند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش عبارت بود از پرسش نامه های بهزیستی معنوی، باورهای پارادایم اجتماعی و واکنش بین فردی. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون و واریانس استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان می دهد که تفکر دیالکتیک و همدلی رابطه خوب با خدا، خود و دیگران را پیش بینی کرد و تفکر دیالکتیک نقش مهم تری نسبت به همدلی در پیش بینی بهزیستی معنوی بزرگسالان داشت. نتایج تحلیل واریانس نیز نشان می دهد که سطوح سنی و دین داری از نظر بهزیستی معنوی تفاوت معناداری داشت. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان گفت تفکر دیالکتیک و راهبردهای همدلی در کنار دین داری نقش مهمی در بهبود روابط با خدا، دیگران و بهزیستی معنوی دارند و با پیشرفت سطح دین داری، بهزیستی معنوی نیز افزایش می یابد. علاوه براین، بزرگسالی دوران تکمیل رشد معنوی است.
نقد روان شناسانه شخصیت شهید در قصیده «شهداؤنا» سروده فاروق جویده براساس نظریه مزلو(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
113-130
حوزه های تخصصی:
روان شناسی شخصیت، به عنوان یکی از شاخه های جدید نقد روان شناختی، تأثیر زیادی در فهم متن و کشف نمادها و رموز آن دارد. شخصیت های سه گانه ای که در قصیده «شهداؤنا»، سروده فاروق جویده ایفای نقش می کنند، عبارتند از: شهدا، مردم ستمدیده و سران عرب. شهدا با شخصیتی آرمان گرا و متعالی، در جهت رسیدن به اهداف والا، آگاهانه، خود را فدا کرده و تا حدودی اساسی ترین نیازهای خود؛ یعنی نیازهای فیزیولوزیکی، ایمنی، محبت و تعلق پذیری و احترام را طی نموده اند و خود را به آخرین سطوح نیازها؛ یعنی خودشکوفایی رسانده اند و از انگیزش B یا فراانگیزش برخوردار شده اند. برخلاف دو شخصیت دیگر، که در پله های پایین تر؛ متوقف شده اند و به عنوان افراد ی ناخودشکوفا، افرادی منفعل و ناکارآمد، با انگیزش D یا کمبود و محرومیت (D-) در جامعه ظاهر گشته اند. نگارندگان این پژوهش، برآنند تا با نقد روان کاوانه و با منطبق نمودن شخصیت های سروده، با نظریه روان شناختی آبراهام مزلو بر مبنای هرم سلسله مراتب نیازها، به بررسی شاخص های شخصیت های تأثیرگذار در این سروده بپردازند.
مؤلفه های ساختاری ثبات قدم براساس منابع اسلامی، تدوین یک مدل مفهومی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف تدوین مدل مفهومی «ثبات قدم» براساس منابع اسلامی انجام شد. در این پژوهش، برای تحلیل مدل مفهومی ثبات قدم، از جملات توصیفی تبیینی منابع اسلامی، از روش تحلیل محتوا و برای تبیین ساختار مفهومی ثبات قدم، از روش معناشناسی زبانی استفاده شد. بدین منظور، به واسطه واژگان و مفاهیم جمع آوری شده در حوزه معنایی ثبات قدم، جملات توصیفی تبیینی مرتبط با موضوع در متون اسلامی جست وجو و انتخاب شدند. برای تعیین مؤلفه های مفهومی و عملیات مقوله بندی و مفهوم سازی، مضمون های اصلی متون انتخاب شدند. در بررسی روایی محتوای مؤلفه های استخراج شده، براساس نظرات 15 کارشناس، هر مؤلفه ای که حداقل مقدار CVR آن 49/0 به بالا بود و همچنین، مؤلفه ای که شاخص CVI آن برابر با 79/0 و بالاتر از آن بود، تأیید شد. یافته های پژوهش نشان داد که ساختار مفهومی ثبات قدم براساس منابع اسلامی، بر هفت مؤلفه اصلی شامل هدف مداری الهی، عزم، یقین، پایبندی به ارزش ها، ایستادگی مداوم، جدیت در عمل و شکیبایی مبتنی است.
اثربخشی آموزش مبتنی بر روان شناسی مثبت نگر بر کیفیت زندگی و شادکامی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۰)
97 - 116
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر روان شناسی مثبت نگر بر کیفیت زندگی و شادکامی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه کننده به مرکز سلامت حضرت علی(ع) شهر اصفهان در سال1396 بودند. که از بین آنها 30 نفر از افراد مبتلا به دیابت به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل گمارده شدند. . گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای ، آموزش مبتنی بر رویکرد روانشناسی مثبت نگر دریافت کردند و برای گروه کنترل هیچ گونه درمانی صورت نگرفت . هر دو گروه قبل و بعد از انجام مداخله و در مرحله پیگیری با استفاده از پرسشنامه های کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1996) و شادکامی اکسفورد (1989) مورد سنجش و بررسی قرار گرفتند. یافته ها: تجریه و تحلیل داده ها به وسیله تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که آموزش مبتنی بر روان شناسی مثبت نگر بر کیفیت زندگی و شادکامی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو تاثیر معنادار داشته و بین گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (001/0>P). نتیجه گیری: آموزش مبتنی بر رویکرد روانشناسی مثبت نگر به طور موثری باعث بهبود کیفیت زندگی و شادکامی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو می گردد. بنابراین توصیه می شود از این رویکرد درمانی برای کمک به ارتقاء کیفیت زندگی و شادکامی این بیماران استفاده شود.
تعیین رابطه ی عمل به باورهای دینی و سلامت روان، در دانشجویان مهندسی دانشگاه بناب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۲ بهار ۱۳۹۵ شماره ۲
44-53
حوزه های تخصصی:
باورهای دینی در زندگی اجتماعی و روان شناختی نقش مهمی برعهده دارند. دانشجویان جزو منابع معنوی جامعه و ظرفیت های اجتماعی هستند و از نظر استعداد، خلاقیت و پشتکار، نیروهایی برگزیده به شمار می روند؛ و لازمه ی پیشرفت تحصیلی و زندگی موفقیت آمیز آنان، برخورداری از آرامش و امنیت خاطر در همه ی بُعدها و همچنین بذل توجه به دیگر مداخله های تأثیرگذار در محیط یادگیری است. این تحقیق با نگاهی روان شناختی، به مطالعه ی رابطه ی بین عمل به باورهای دینی و سلامت روان در دانشجویان پرداخته است. مواد و روش ها: این مطالعه به روش توصیفی- همبستگی، به بررسی رابطه ی بین عمل به باورهای دینی و سلامت روان در میان دانشجویان پرداخته است. نمونه ی پژوهش شامل 183 دانشجو(88 مرد و 95 زن) بوده است که به روش نمونه گیری تصادفی از میان دانشجویان مهندسی دانشگاه بناب انتخاب شدند. برای سنجش میزان عمل به باورهای دینی، از آزمون معبد- دو گلذاری؛ و برای سنجش سلامت روان، از آزمون GHQ-28 استفاده شد. داده ها با نرم افزار SPSS(نسخه ی 22) و با اجرای تحلیل همبستگی پیرسون و رگرسیون خطّی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که عمل به باورهای دینی، با اختلال های جسمانی و روانی، رابطه ی منفی معناداری دارد. نتیجه های تحلیل رگرسیون خطّی، نقش پیش بینی کنندگی عمل به باورهای دینی در سلامت روان کل و مؤلفه های آن را تأیید کرد(05/0P<)؛ به طوری که عمل به باورهای دینی، 23٪ از واریانس سلامت روان کل؛ و 23٪ از واریانس جسمانی سازی، 19٪ از واریانس اضطراب و بی خوابی، 27٪ از واریانس بدکارکردی اجتماعی؛ و نیز 2٪ از واریانس افسردگی، را تبیین می کرد. نتیجه گیری: عمل کردن به باورهای دینی باعث ارتقای سلامت روانی دانشجویان می شود. با توجه به تأثیر مثبت باورها و عمل های مذهبی در سلامت روان، استفاده از این ظرفیت ها در برنامه ریزی فعالیت های بهداشت روانی، به ویژه درباره ی دانشجویان، توصیه می شود.
پیش بینی تاب آوری دانشجویان در ایام کرونا بر اساس مؤلفه های هوش معنوی و اجتماعی پیش بینی تاب آوری دانشجویان در ایام کرونا بر اساس مؤلفه های هوش معنوی و اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ ویژه نامه ۱۴۰۱
10-22
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: یکی از راه های مواجهه با بلایای مختلف مانند ویروس کرونا افزایش تاب آوری است؛ ازاین رو هدف پژوهش حاضر پیش بینی تاب آوری دانشجویان در ایام کرونا بر اساس مؤلفه های هوش معنوی و اجتماعی بود.
A study on Chronic Pain and Sleep Quality in Mothers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Objective: Chronic pain is one of the most important medical problems that affect many people every year. The highest prevalence of chronic pain is in adulthood. Sleep problems are one of common symptoms of chronic pain. The aim of this study was to compare sleep quality in mothers with chronic pain and healthy mothers. Methods: This study was comparative and its statistical population was included all women referred to the Pain Clinic of Imam Hossein Hospital, Tehran, Iran. Among them, 159 persons were selected using convenience sampling method. Pittsburgh Sleep Quality Index, Von korff Pain Intensity Scale and demographic information Form were used to collect data. Data analysis was done using t-test and one way analysis of variance. Results: The results showed that sleep quality in mothers with chronic pain was significantly different from healthy mothers, and with increase in pain intensity, sleep quality decreased. Conclusions: Results of this study have implications on need pay attention to quality of sleep in mothers with chronic pain and its impact on daily routine and their duties as a parent.
الگو یابی معادلات ساختاری اثر کیفیت زندگی بر مشکلات رفتاری-عاطفی دانشجویان خانواده شهدا با میانجی گری عمل به باورهای دینی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: امروزه مطالعه دین و دین داری با رویکرد روان شناسانه به مسئله ویژه ای از مسائل بهداشت روان تبدیل شده است. باوجوداین، یافته های مطالعاتی در زمینه نقش دین داری در سلامت روانی در قشرهای مختلف جامعه متناقض می باشد. این پژوهش با هدف تبیین اثر کیفیت زندگی بر مشکلات رفتاری-عاطفی بر اساس نقش میانجی گر عمل به باورهای دینی در دانشجویان خانواده شهدا انجام شده است. روش کار: روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع علّی است. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان خانواده های شهدای استان گلستان بود که تعداد 250 نفر از آنان با روش دردسترس انتخاب شدند و به پرسش نامه کیفیت زندگی، فرم کوتاه چک لیست نشانه های اختلالات روانی و پرسش نامه عمل به باورهای دینی پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از الگو یابی معادلات ساختاری انجام شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس نتایج این پژوهش، میزان عمل به باور دینی بیشتر دانشجویان در حد متوسط روبه بالا بود و الگوی پیشنهادی روابط علّی بین متغیّرهای پژوهش برازش قابل قبولی داشت. به طور کلی، در الگوی پیشنهادی پژوهش، نتایج نشان داد که کیفیت زندگی به صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق عمل به باورهای دینی در دانشجویان شاهد با مشکلات رفتاری-عاطفی، اضطراب، افسردگی، وسواس، حساسیت به روابط بین فردی، شکایات جسمانی و فوبیا رابطه داشت (05/0>P). این رابطه بین کیفیت زندگی با عمل به باورهای دینی مثبت و معنی دار بود (05/0>P). رابطه بین عمل به باورهای دینی با مشکلات رفتاری-عاطفی نیز منفی و معنی دار بود (05/0>P). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، آموزش و ارتقای کیفیت زندگی و نیز ترغیب دانشجویان به عمل به باورهای دینی به بهبود مهارت حل مسئله و کاهش مشکلات رفتاری-عاطفی منجر می شود.
ارزیابی سلامت روان براساس سبک های فرزندپروری و مذهبی بودن والدین با نقش میانجی دینداری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
167-181
حوزه های تخصصی:
مشکلات بهداشت روانی کودکان و نوجوانان سراسر جهان را تحت تأثیر قرار می دهد. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر ارزیابی الگوی سلامت روان براساس سبک های فرزندپروری و مذهبی بودن والدین با نقش میانجی دینداری است. روش پژوهش «توصیفی» از نوع تحلیل مسیر است. برای انجام پژوهش 374 تن از دانش آموزان متوسطه شهر کرج در سال 1397 1398 به روش «خوشه ای» انتخاب و پرسشنامه های «دینداری»، «سلامت روان»، «مذهبی بودن والدین» و «سبک های فرزند پروری» را تکمیل کردند. نتایج ضریب همبستگی نشان داد: بین مذهبی بودن والدین، دینداری و سبک فرزندپروری «مقتدرانه» با سلامت روانی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. اما دو سبک فرزندپروری «سهل گیرانه» و «مستبدانه» با سلامت روان ارتباط منفی داشتند. بالاترین همبستگی نیز بین مذهبی بودن والدین و سلامت روان گزارش شد. همچنین نقش واسطه ای دینداری در رابطه متغیرهای مذهبی بودن والدین و سبک فرزندپروری مقتدرانه با سلامت روان معنا دار بود. با توجه به نتایج می توان گفت: انتخاب سبک مناسب تربیت فرزندان، مذهبی بودن والدین و دینداری می تواند در سلامت روانی افراد تأثیرگذار باشد.
رابطه بین هوش معنوی و کارآمدی خانواده؛ نقش تعدیل کننده هوش هیجانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
149-165
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت شناخت متغیرهای تعیین کننده و تأثیرگذار بر کارآمدی خانواده، این پژوهش با هدف تعیین نقش تعدیل کننده هوش هیجانی، در رابطه هوش معنوی و کارآمدی خانواده و به روش توصیفی از نوع همبستگی سامان گرفت. جامعه آماری، تمام دانش پژوهان دختر و پسر جامعه المصطفی العالمیه بوده است که 120 نفر از آنان، به صورت تصادفی انتخاب شدند و به سه پرسش نامه هوش معنوی (SISRI)، هوش هیجانی (CSE) و کارآمدی خانواده (S.FEQI) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از ضرایب همبستگی پیرسون و تفکیکی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین هوش هیجانی و کارآمدی خانواده، رابطه مثبت، و بین هوش معنوی و کارآمدی خانواده تنها در زیرمؤلفه تولید معنای شخصی، رابطه مثبت وجود دارد. ضریب همبستگی تفکیکی نشان داد که هوش هیجانی رابطه بین زیرمؤلفه تولید معنای شخصی، از هوش معنوی و کارآمدی خانواده را تعدیل می کند. براساس یافته های این پژوهش می توان گفت که رابطه بین هوش معنوی و کارآمدی خانواده، یک رابطه خطی ساده نیست و هوش هیجانی، به عنوان یک متغیر تعدیل کننده، این رابطه را تحت تأثیر قرار می دهد.
ارزیابی مدل انگیزشیِ پیش بینی رعایت توصیه های بهداشتی در همه گیری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
135 - 154
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر ارزیابی مدل انگیزشیِ پیش بینی رعایت توصیه های بهداشتی در همه گیری کووید-19 بود . روش: در یک طرح توصیفی-همبستگی، تعداد 306 نفر (204 زن، 102 مرد) از جمعیت عمومی بزرگتر از 18 سال به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گردآوری داده ها با سیاهه رعایت توصیه های بهداشتی، مقیاس ارضا و ناکامی نیازهای بنیادین روان شناختی، مقیاس احساس عدم اطمینان و تهدید، مقیاس انگیزش رعایت توصیه های بهداشتی و مقیاس فشار روانی کسلر صورت گرفت. تجزیه وتحلیل داده با مدل سازی معادلات ساختاری بر اساس رویکرد حداقل مربعات جزئی انجام شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن است که انگیزش در رابطه نیازهای روانی برآورده شده با فشار روانی، احساس عدم اطمینان و تهدید و رعایت توصیه های بهداشتی نقش واسطه ای دارد. فشار روانی و احساس عدم اطمینان و تهدید نیز در رابطه نیازهای روانی ناکام شده و رعایت توصیه های بهداشتی نقش واسطه ای منفی داشتند. سایر نتایج نشان می دهد که نیازهای روانی، انگیزش، فشار روانی و احساس عدم اطمینان و تهدید 33 درصد از تغییرات رعایت توصیه های بهداشتی را تبیین می کنند . نتیجه گیری: به نظر می رسد رعایت توصیه های بهداشتی در همه گیری کووید-19 از عوامل انگیزشی و هیجانی تأثیر می پذیرد. بر این اساس دادن فرصت مشارکت در تصمیم گیری های مرتبط و تدارک سیستم های بازخورد در برابر رعایت توصیه های بهداشتی با هدف افزایش احساس خودمختاری و شایستگی و کاهش فشارهای روانی مؤثر به نظر می رسد.
تحلیل محتوای مقالات «دوفصلنامه مطالعات اسلام و روان شناسی» (1386−1395)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تحلیل محتوای 134 مقاله منتشر شده در 19 شماره از «دوفصلنامه مطالعات اسلام و روان شناسی» در سال های 1386−1395 انجام شد؛ داده ها با ابزار «سیاهه دادرسی» گردآوری و در نرم افزار Exell تجزیه و تحلیل شدند. صاحب نظران روایی چک لیست را تأیید کردند. براساس یافته ها: 76% از نویسندگان مرد بوده اند؛ 84/36% از مقالات، حاصل کار تیم سه نفره بوده است؛ 35% از نویسندگان، همزمان دارای مدرک «کارشناسی ارشد» و «سطح سه حوزوی» بوده اند؛ بیشترین وابستگیِ نویسندگان به «حوزه علمیه» (76/24%) و بعد به «دانشگاه اصفهان» (82/21%)؛ بیشترین مقالات (72/56%) از نوع پژوهش کمی؛ بیشترین گرایش موضوعی (17 مورد) «کاربردهای روان شناسی در خدمت جامعه اسلامی»؛ بیشترین ربته علمی (71 مورد) استادیاری؛ بیشترین منابع مربوط به مقالات خارجی (1838 مورد)؛ فراوان ترین شیوه بررسی در مقالات (88 مورد) ساخت یا اجرای پرسشنامه بوده است؛ 440 نظریه به کار رفته که 333 مورد از آنها تنها یک بار مطرح شده اند
بررسی تأثیر آموزش آداب و مهارت های زندگی اسلامی بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی، سبک های هویتی و رشد اخلاقی دانش آموزان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
116-130
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: مهارت های زندگی اسلامی توانایی هایی هستند که با تأکید بر آموزه های دینی و تمرین مداوم پرورش می یابند و نوجوانان را برای روبه رو شدن با مسائل زندگی و افزایش توانایی ها و مهارت های روانی - اجتماعی آماده می کنند. ازاین رو، لزوم مداخلاتی که بتواند در سطح آموزش و پرورش از آسیب های اجتماعی پیشگیری کند، بیشتر از قبل احساس می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش آداب و مهارت های زندگی اسلامی بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی، سبک های هویتی و رشد اخلاقی دانش آموزان بود. روش کار: این پژوهش از نوع کارآزمایی بالینی بود. جامعه مورد مطالعه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول منطقه 22 شهر تهران بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند؛ بدین صورت که از بین مدارس منطقه 22، چند دبیرستان انتخاب شدند و از بین آنها دبیرستان شهید مطهری جامعه پژوهش قرار گرفت و 40 نفر از دانش آموزان آن به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش در هشت جلسه هفتگی، مداخله آموزش مهارت های زندگی اسلامی دریافت کردند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه های راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (MSLQ)، سبک های هویتی (ISI) و قضاوت اخلاقی (DIT) بود و داده ها به روش تحلیل کوواریانس بررسی شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده ، آموزش مهارت های زندگی اسلامی موجب تغییر در نمرات راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (فراشناختی= 27/0 و شناختی= 59/0) شده و این آموزش تغییراتی در متغیّرهای هویت هنجاری (43 /0) و تعهد (76/0) به وجود آورده است. همچنین نتایج این مطالعه نشان داد 37 درصد کل واریانس یا تفاوت های فردی در رشد اخلاقی دانش آموزان مربوط به آموزش آداب و مهارت های زندگی اسلامی بوده است. نتیجه گیری: آموزش مهارت های زندگی اسلامی دانش آموزان را قادر می سازد که به هویت مستقلی از خود به عنوان یک نوجوان متدین با پایندی به ارزش های دینی، رشد قضاوت اخلاقی و بهبود راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دست یابند و به آنان کمک می کند که دانش، ارزش ها و دیدگاه های خود را به توانایی های واقعی تبدیل کنند.
مؤلفه ها و روایی محتوای مدل مفهومی خوف از خدا مبتنی بر دیدگاه علامه طباطبائی: رویکرد آمیخته(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تدوین مدل مفهومی سازه های دینی، سرآغازی برای مطالعه روان سنجی آنهاست. هدف این پژوهش، تدوین مدل مفهومی خوف از خدا، از دیدگاه علامه طباطبائی است. روش تحقیق ترکیبی، از نوع اکتشافی است. جامعه متنی، آثار مکتوب علامه طباطبائی و نمونه متنی، 10 جلد مرتبط از تفسیر المیزان است. جامعه آماری، پژوهشگران حوزوی دکتری رشته های علوم انسانی است و با روش نمونه گیری در دسترس، 9 نفر انتخاب شد. یافته ها نشان داد که خوف از خدا متشکل از دو مؤلفه (احساس نگرانی، احساس مراقبت) است. احساس نگرانی، شامل دو زیرمؤلفه (پیش بینی ناخوشایند، تهدید هدف) و احساس مراقبت، شامل دو زیرمؤلفه (اجتناب از منشأ ترس، استقامت در رسیدن به هدف) است. یافته های مطالعه کمّی نشان داد که میزان شاخص CVI در زیرمؤلفه ها در دامنه 88/0 تا 1 و میزان شاخص CVR در زیرمؤلفه ها در دامنه 78/0 تا 1 است. بنابراین، سازه خوف از خدا، دارای مدل مفهومی و برخوردار از روایی محتوایی است که قابلیت سنجش در قالب ساخت ابزار را دارد.
مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و نوروفیدبک بر میزان و شدت علائم جسمی و تنظیم هیجانی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
121 - 144
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و نوروفیدبک بر میزان و شدت علائم جسمی و تنظیم هیجانی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر انجام شد. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه پژوهش شامل تمامی زنان مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر مراجعه کننده به کلینیک های فوق تحصصی گوارش شهرستان قزوین در سال 1398 بود. 45 نفر از بیماران به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه گمارش شدند. فرم ملاک تشخیصی رم-3 و پرسشنامه تنظیم هیجانی (گروس و جان، 2003) قبل، بعد و دو ماه بعد از مداخله در مورد تمامی افراد نمونه اجرا گردید. گروه های آزمایش تحت شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و نوروفیدبک قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و نوروفیدبک بر کاهش میزان و شدت علائم جسمی و افزایش تنظیم هیجانی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر مؤثر است (01/0>p). مقایسه میانگین های دو گروه آزمایش نشان داد تفاوت معناداری بین اثربخشی آن ها بر میزان و شدت علائم جسمی و تنظیم هیجانی بیماران وجود ندارد (05/0<p). نتیجه گیری: هر دو مداخله از طریق فنون خاص خود می توانند میزان و شدت علائم جسمی بیماران را کاهش و تنظیم هیجانی آن ها را افزایش دهند؛ بنابراین درمانگران می توانند از این مداخلات جهت کنترل علائم جسمی و هیجانی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر استفاده کنند.
رابطه فشار مراقبتی با کیفیت زندگی بیمار در مراقبین زنان با سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مراقبین بیماران مبتلا به سرطان، خستگی و فشار مراقبتی زیادی را تحمل می کنند. مطالعه همبستگی مقطعی حاضر، برای تعیین میزان فشار مراقبتی در مراقبین و ارتباط آن با کیفیت زندگی بیماران سرطان پستان انجام گرفته است. نمونه مورد پژوهش متشکل از 116 نفر از مراقبین زنان مبتلا به سرطان پستان بودند که با روش نمونه گیری دردسترس وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این مطالعه شامل پرسشنامه فشار مراقبتی و پرسشنامه کیفیت زندگی عمومی مبتلایان به سرطان بود. براساس پرسشنامه فشار مراقبتی، مراقبین بیشترین شکایت را از کمبود زمان دارند. در بین مؤلفه های کارکردی کیفیت زندگی بیمار، اختلال در کارکرد اجتماعی بیمار، ناتوانی در ایفای نقش و اختلالات هیجانی بیماران به ترتیب بیشترین همبستگی را با فشار مراقبتی نشان می دهند. در بین نشانه های کیفیت زندگی بیمار، درد، بی خوابی و خستگی بیمار به ترتیب بیشترین همبستگی را با فشار مراقبتی دارند. اختلال در کارکرد اجتماعی و درد بیمار پیش بینی کننده های فشار مراقبتی در مراقبین هستند. رابطه معنادار معکوس میان سن بیمار و فشار مراقبتی وجود دارد. براساس یافته های این پژوهش بهبود شبکه حمایت اجتماعی بیمار توسط گروه های خودیار، دوره های آموزشی مدیریت درد برای بیماران و فراهم کردن حمایت اطلاعاتی برای مراقبین جهت کاهش فشار مراقبتی و به دنبال آن بهبود کیفیت زندگی بیماران پیشنهاد می شود.
اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک کوتاه مدت گروهی بر کیفیت زندگی دختران نوجوان با علایم اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی اجرای گروهی فنون رفتار درمانی دیالکتیکی به صورت کوتاه مدت بر کیفیت زندگی نوجوانان دختر دارای علایم اختلال شخصیت مرزی بود. در یک طرح نیمه آزمایشی پس از غربالگری ، از میان افراد حائز شرایط و54 نفرحاضر به شرکت در پژوهش شدند که بر اساس سطح نمره به روش تصادفی ساده به دو گروه مساوی تقسیم شدند، گروه آزمایش رفتار درمانی دیالکتیکی را به شیوه گروهی فشرده( طی 12 جلسه دو ساعته ، هفته ای 3 بار) دریافت کردند، در حالیکه گروه کنترل درمانی دریافت نداشتند. شرکت کنندگان مقیاس کیفیت زندگی را در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری تکمیل کردند. داده های بدست با آزمون تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شد. نتایج تفاوت های معناداری را میان دو گروه در پس آزمون برای میانگین مولفه های: 1- عملکرد جسمی(0.003) 2- محدودیت نقش/هیجانی(0.042)3- انرژ ی/ خستگی(0.001)4- بهزیستی هیجانی(0.001)5- عملکرد اجتماعی(0.003) 6- درد(0.001) 7- سلامت عمومی(0.001) و نیز نمره کل کیفیت زندگی(0.003) نشان داد. در پیگیری 4 ماهه نیز این نتایج در مولفه های عملکرد جسمی(0.013)، عملکرد اجتماعی(0.030)، شاخص کل کیفیت(0.049) زندگی پایدار بودند.