یادداشت ها
حوزه های تخصصی:
موضوع سلامت معنوی، که یکی از جنبه های سلامتی به شمار می رود، چندی است توجه صاحب نظران غربی را به خود جلب کرده و موجب شده تعریف هایی برای آن ذکر کنند. از آنجا که احساس نیاز به این بُعد از سلامت، بر خاسته از جامعه یی سکولار بوده است و نیازهای این جامعه ی سکولار، با نیاز های واقعی انسان به سلامت، در یک زندگی دینی تفاوت دارد، به نظر می رسد توجّه به «حیات طیّبه»که در قرآن کریم مطرح شده، راهگشای مناسبی برای پرداختن به این بُعدِ معنویِ سلامت باشد. «حیات طیبه»، واژه یی قرآنی است که مفسران آن را به حیات پاکیزه تعبیرکرده اند. واژه ی «طیبه» در چند جای قرآن کریم به کار برده شده است:
مقالات
بررسی ارتباط زیارت امام رضا(ع) با احساس شادکامی و رضایت از زندگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
دین و مذهب از رکن های اصلی فرهنگ هر ملتی است و جامعه را هویت و انسجام می بخشد و در افراد جامعه حس هم بستگی به وجود می آورد. دستورهای دینی، مراسم ها و آیین های دینی، همگی عامل هایی است که می تواند در درمان و پیشگیری اختلالات روانی و همچنین برای ارتقای بهداشت روان، به نحو مؤثری به کار گرفته شود. اما یکی از مناسک دینی مؤثر در درمان اختلالات روانی، زیارت است که می تواند نقشی مهم در سلامت روان افراد داشته باشد. هدف پژوهش حاضر نیز تعیین رابطه ی بین زیارت امام رضا(ع) با احساس شادکامی و رضایت از زندگی، از یک سو؛ و نقش زیارت در پیش بینی آن ها، از سوی دیگر است. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است و جامعه ی آماری نمونه، زائران و مجاوران حرم امام رضا(ع) است؛ که 382 نفر از افراد در این پژوهش به شیوه ی انتخاب در دسترس شرکت کردند. در این تحقیق برای سنجش نمره ی زیارت افراد، از پرسش نامه ی محقق ساخته ی زیات امام رضا(ع) استفاده شد، که دارای20 پرسش مربوط به نگرش به زیارت و عمل به زیارت بوده است. این پرسش نامه به صورت مقیاس لیکرت چهار درجه یی 1 تا(از کاملاً مخالفم تا کاملاً موافقم) تقسیم بندی شده است. دامنه ی نمره های کلی این پرسش نامه از 20- 80 است. افزون بر این، مقیاس احساس شادکامی آکسفورد و مقیاس رضایت از زندگی دینر، برای دو متغیر احساس شادکامی و رضایت از زندگی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از نرم افزار spss(نسخه ی 20) و روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون دو متغیره انجام گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین میزان نگرش و میزان عمل به زیارت امام رضا(ع) با احساس شادکامی و رضایت از زندگی، در سطح(001/0 p<)، همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین زیارت، پیش بینی کننده ی معنی داری در سطح(001/0 p<) برای احساس شادکامی و رضایت از زندگی بوده و میزان این تأثیر برای احساس شادکامی، 66/0Beta=؛ و برای رضایت از زندگی، 49/0Beta= بوده است. نتیجه گیری: در نتیجه می توان گفت که زیارت امام رضا(ع) که آیینی مذهبی در جامعه ی شیعی است، می تواند احساسات روان شناختی افراد را تحت تأثیر قرار دهد و زمینه ی شادکامی و رضایت از زندگی آن ها را فراهم نماید.
دین، معنویت و مقابله با سرطان پستان: یک مطالعه ی پدیدارشناسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سرطان پستان، شایع ترین سرطان زنان در سراسر دنیا است و بیماران مبتلا را علاوه بر عارضه های جسمیِ ناشی از این بیماری، با چالش های متعدد روانی و عاطفی مواجه می سازد. به منظور کندوکاوی عمیق برای درک بهتر راه های مقابله با بیماری در مبتلایان به این سرطان، با تمرکز بر روش های مبتنی بر مذهب و معنویت، مطالعه ی حاضر با رویکرد کیفی و پدیدارشناسی بر روی نمونه یی از زنان ایرانی انجام شد. مواد و روش ها: اطلاعات از طریق مصاحبه ی نیمه ساختاریافته ی عمیق با 27 بیمار واجد شرایط جمع آوری شد. مصاحبه ها رونویسی شد و با استفاده از رویکرد تحلیل تماتیک ون منن مورد تحلیل قرار گرفت. جمع آوری و تحلیل داده ها نیز به طور هم زمان انجام یافت. همچنین برای مدیریت داده ها از نرم افزار مکس کیو دا (نسخه ی شماره ی 10) استفاده شد. یافته ها: میانگین سنّی شرکت کنندگان در پژوهش، 77/8±50 سال بود که آن ها در دامنه ی سنّی 32 تا 68 سال بودند. در حدود 22% از این بیماران، لامپکوتومی (برداشتن بخشی از بافت پستان) و دیگران (78%)، ماستکتومی ( برداشتن همه ی پستان) شده بودند. با بررسی و استخراج کدهای اولیه ی حاصل از مصاحبه ها، کدهای نهایی استخراج شد و در شش طبقه ی فرعی و دو طبقه ی مفهومی جای گرفت، که ارتباط بین این طبقه های مفهومی منجر به ظهور درونمایه ی اصلی مطالعه، به نام «تلاش تعالی گرایانه برای سازگاری» شد. نتیجه گیری: مبتلایان به سرطان پستان در این مطالعه به طور غالب از فرایندهایی پویا و راهبردهایی مقابله یی برای کنارآمدن با واقعیت بیماری بهره می بردند، که شکل گرفته از آموزه های مذهبی و باورهای معنوی آن ها بود. بنابراین، لازم است عرضه کنندگان خدمات سلامت به این بیماران، ضمن حفظ احترام بیماران و در نظر گرفتن اعتقادات و نگرش معنوی و دینی آن ها، امکان دسترسی به مشاوره های مذهبی را برای ارتقای سلامت معنوی این دسته از بیماران فراهم سازند.
ارتباط نگرش مذهبی با میزان رضایت زناشویی، سلامت روان شناختی و تاب آوری، در کارمندان زندان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش، بررسی رابطه ی بین نگرش مذهبی با رضایت زناشویی و سلامت روان، با میانجیگری تاب آوری است. مواد و روش ها: روش انجام پژوهش، از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه ی پژوهش، کارکنان زندان چناران، به تعداد 120 نفر است. با نمونه گیری در دسترس، نمونه ها به تعداد 60 نفر انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، مقیاس نگرش مذهبی براهنی، پرسش نامه ی تاب آوری کانر و دیویدسون، سلامت روان GHQ-28 و مقیاس زوجی انریچ بوده است . پس از شرکت آزمون دهندگان در پژوهش، نمره ها وارد نرم افزار SPSS (نسخه ی 19) شد و شاخص توصیفی - همبستگی پیرسون، رگرسیون و تحلیل ANOVA و تحلیل مسیر مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد بین نگرش مذهبی و نمره ی سلامت روان، رابطه ی معکوس و معناداری وجود دارد (01/0>P). همچنین نشان داد که بین نگرش مذهبی و رضایت زناشویی، رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد (05/0>P). افزون بر این، مشخص شد که بین تاب آوری و سلامت روان، رابطه ی معناداری وجود ندارد، ولی بین تاب آوری و رضایت زناشویی، رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد (01/0>P). نتیجه های تحلیل مسیر نشان داد نگرش مذهبی و تاب آوری به صورت مکمل، 43 درصد از رضایت زناشویی را پیش بینی می کند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاکی از وجود رابطه ی بین نگرش مذهبی و تاب آوری، با مؤلفه های سلامت روانی و رضایت زناشویی است.
تأثیر شیوه های فرزندپروریِ ادراک شده بر نگرشِ مذهبی و هوش هیجانی دانش آموزان دختر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
نگرش مذهبی و هوش هیجانی دانش آموزان می تواند متأثر از روند فرزندپروری والدین، تغییر کند. هدف تحقیق حاضر، بررسی تأثیر شیوه های فرزندپروریِ ادراک شده بر نگرش مذهبی و هوش هیجانی دانش آموزان دختر پایه ی هشتم متوسطه ی اول شهر اراک(در سال تحصیلی 94- 1393) بوده است. مواد و روش ها: جامعه ی آماری پژوهش حاضر، دانش آموزان دختر پایه ی هشتم متوسطه ی شهر اراک بوده اند، که 87 نفر از آن ها به روش نمونه گیری خوشه ییِ چندمرحله یی برای انجام این پژوهش انتخاب شدند. سپس پرسش نامه ی هوش هیجانی «شرینگ» و پرسش نامه ی «نگرش مذهبی براهنی» بر روی دانش آموزان؛ و پرسش نامه ی شیوه های فرزندپروری «بامریند» بر روی والدین آن ها اجرا شد. داده های جمع آوری با استفاده از روش آماری تحلیل رگرسیون چندمتغیره و ضریب همبستگی پیرسون، با نرم افزار spss تحلیل شد. یافته ها: نتیجه های تحقیق نشان داد، از میان متغیّرهای شیوه های فرزندپروری، شیوه ی فرزندپروری سهل گیر، رابطه ی معنی دار منفی و معکوسی با هوش هیجانی و نگرش مذهبی دارد؛ و شیوه ی فرزندپروری مستبدانه، رابطه ی معنی دار منفی و معکوسی با هوش هیجانی دارد. به بیان دیگر، هر قدر شیوه ی فرزندپروری مستبدانه تر باشد، هوش هیجانی دانش آموزان نیز کم تر خواهد بود. همچنین مشخص شد که شیوه ی فرزندپروری مقتدرانه، رابطه ی معنی دار مثبت با نگرش مذهبی و هوش هیجانی دارد. نتیجه گیری: روش فرزندپروری مقتدارنه می تواند به نگرش مذهبی و هوش هیجانی بالای دانش آموزان منتهی شود، در حالی که روش فرزندپروری سهل گیرانه به نگرش مذهبی و هوش هیجانی کم تر منجر می شود.
تعیین رابطه ی عمل به باورهای دینی و سلامت روان، در دانشجویان مهندسی دانشگاه بناب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
باورهای دینی در زندگی اجتماعی و روان شناختی نقش مهمی برعهده دارند. دانشجویان جزو منابع معنوی جامعه و ظرفیت های اجتماعی هستند و از نظر استعداد، خلاقیت و پشتکار، نیروهایی برگزیده به شمار می روند؛ و لازمه ی پیشرفت تحصیلی و زندگی موفقیت آمیز آنان، برخورداری از آرامش و امنیت خاطر در همه ی بُعدها و همچنین بذل توجه به دیگر مداخله های تأثیرگذار در محیط یادگیری است. این تحقیق با نگاهی روان شناختی، به مطالعه ی رابطه ی بین عمل به باورهای دینی و سلامت روان در دانشجویان پرداخته است. مواد و روش ها: این مطالعه به روش توصیفی- همبستگی، به بررسی رابطه ی بین عمل به باورهای دینی و سلامت روان در میان دانشجویان پرداخته است. نمونه ی پژوهش شامل 183 دانشجو(88 مرد و 95 زن) بوده است که به روش نمونه گیری تصادفی از میان دانشجویان مهندسی دانشگاه بناب انتخاب شدند. برای سنجش میزان عمل به باورهای دینی، از آزمون معبد- دو گلذاری؛ و برای سنجش سلامت روان، از آزمون GHQ-28 استفاده شد. داده ها با نرم افزار SPSS(نسخه ی 22) و با اجرای تحلیل همبستگی پیرسون و رگرسیون خطّی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که عمل به باورهای دینی، با اختلال های جسمانی و روانی، رابطه ی منفی معناداری دارد. نتیجه های تحلیل رگرسیون خطّی، نقش پیش بینی کنندگی عمل به باورهای دینی در سلامت روان کل و مؤلفه های آن را تأیید کرد(05/0P<)؛ به طوری که عمل به باورهای دینی، 23٪ از واریانس سلامت روان کل؛ و 23٪ از واریانس جسمانی سازی، 19٪ از واریانس اضطراب و بی خوابی، 27٪ از واریانس بدکارکردی اجتماعی؛ و نیز 2٪ از واریانس افسردگی، را تبیین می کرد. نتیجه گیری: عمل کردن به باورهای دینی باعث ارتقای سلامت روانی دانشجویان می شود. با توجه به تأثیر مثبت باورها و عمل های مذهبی در سلامت روان، استفاده از این ظرفیت ها در برنامه ریزی فعالیت های بهداشت روانی، به ویژه درباره ی دانشجویان، توصیه می شود.
مفهوم سلامت و بیماری، بر اساس مفهوم غایت حیات در آموزه های دینی، مبنایی برای مداخلات حیطه ی طبّ تربیتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
فیلسوفان از گذشته های دور بر سر تعریف مفوم سلامت و بیماری، بحث و چالش داشته اند. از جمله نکته هایی که برخی از ایشان در تعریف این مفهوم مدنظر قرار داده اند، مفهوم «غایت حیات» است. از قضا منابع اسلامی درباره ی توجه به غایت حیات، منابعی غنی و کاربردی است. عبودیت و سیر است کمال و حرکت به سوی مبداء آفرینش، غایت نهایی حیات انسان است که در قرآن به آن تصریح شده است. تحقق این هدف نیازمند وجود مقدماتی است که به دست آوردن معرفت و شناخت، اولین و مهم ترین این مقدمات است. در این نظام فکری، سلامت به صورت وضعیتی از جسم و روان تعریف می شود که در آن وضعیت، امکان دستیابی به شناختِ اثربخش برای انسان و به تبعِ آن، رسیدن به هدف غایی حیات، یعنی عبودیت برای او فراهم می گردد. از سوی دیگر، بررسی نظام شناختی نه با آزمون های آماری مرسوم در تکنیک های روان سنجی و شناخت سنجی، که از طریق مشاهده و بررسی رفتار و انطباق آن با هنجارهای رفتاری امکان پذیر خواهد بود؛ هنجارهایی که خالق مطلق در قالب آموزه های دینی برای انسان تعریف کرده است.
نگاهی به سلامت معنوی در گزاره های نهج البلاغه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش با توجه به سخنان امام علی(علیه السلام) در نهج البلاغه، تلاش شده تا به مفهومی از سلامت معنوی دست یابیم؛ برای این مقصود به جستجو در کاربرد واژه ی سلامت در این مجموعه پرداخته ایم و به این نتیجه دست یافته ایم که سلامت در دو بُعد مادی(جسمی) و غیرمادی(اخلاقی و روحی)، مورد توجه قرار گرفته است و از آنجایی که واژه ی «معنویت» در این کتاب شریف به کار برده نشده، به ناچار به کلام تفسیرکنندگان نهج البلاغه رجوع کردیم و دریافتیم که این واژه به طور شایع در جنبه های عرفانی، اخلاقی و عبادی، به کار رفته است و تا حدودی نیز این کاربرد را در سخنان اندیشمندان غیراسلامی می توان مشاهده نمود. سپس در پایان، این احتمال که سلامت معنوی، مجموعه یی از «باورهای صحیح با رعایت ارزش های اخلاقی» باشد را تقویت نموده ایم.