فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۶٬۲۱۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بیماری کرونا در سال 2019 آغاز شد و مؤثرترین راه جلوگیری از شیوع آن، رعایت پروتکل های بهداشتی است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل علی ویژگی های شخصیتی بر رعایت پروتکل های مقابله با کرونا، نقش واسطه ای عمل به باورهای دینی و ارزیابی تهدید انجام شده است . روش: در این مطالعه توصیفی- همبستگی، 353 نفر از دانش آموزان دختر متوسطه دوم ناحیه یک شهر شیراز با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. سپس با استفاده از پرسشنامه های شخصیت نئو، باورهای دینی معبد، رعایت پروتکل های بهداشتی و ارزیابی تهدید محقق ساخته، داده ها جمع آوری و با استفاده از نرم افزار AMOS نسخه 21 و روش تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج، نشان دادند که متغیرهای ارزیابی تهدید، عمل به باورهای دینی و مؤلفه وجدان گرایی، اثر مستقیم و معناداری بر رعایت پروتکل های بهداشتی داشتند. همچنین باوجدان بودن و توافق جویی از طریق عمل به باورهای مذهبی، اثر مثبت و غیرمستقیم بر رعایت پروتکل ها داشته، ولیکن گشودگی به تجربه اثر منفی و غیرمستقیم (P≤0/01) . نتیجه گیری: مشخصه های مدل برازش شده پیش بینی رعایت پروتکل های بهداشتی ، بر اساس متغیرهای برون زای شخصیت باوجدان بودن، دین باوری و ادراک تهدید، دارای برازندگی مناسب بود. همچنین این برازش مدل، برای متغیرهای برون زای شخصیت باوجدان بودن، توافق پذیری و گشودگی به تجربه و متغیر واسطه ای عمل به باورهای دینی، تأیید شد.
نقش هوش هیجانی و هوش معنوی در عملکرد تحصیلی با واسطه گری عمل به اعتقادات مذهبی و سلامت روان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
151-166
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی نقش هوش هیجانی و هوش معنوی در عملکرد تحصیلی دانشجومعلمان با واسطه گری عمل به اعتقادات مذهبی و سلامت روان است. در این پژوهش «توصیفی همبستگی» 326 دانشجومعلم (147 دختر و 177 پسر) به روش «نمونه گیری در دسترس» انتخاب شدند و به پرسشنامه ای متشکل از مقیاس های هوش هیجانی، هوش معنوی، عمل به اعتقادات مذهبی و سلامت روان پاسخ دادند. عملکرد تحصیلی دانشجومعلمان نیز براساس میانگین نمرات دروس آنان سنجیده شد. یافته های الگو سازی معادلات ساختاری نشان می دهد: هوش معنوی به طور مثبت و معنا دار عملکرد تحصیلی را پیش بینی می کند. علاوه بر این، نقش واسطه ای عمل به اعتقادات مذهبی و سلامت روان در رابطه بین هوش هیجانی و هوش معنوی با عملکرد تحصیلی تأیید شد. بنابراین، می توان نتیجه گیری کرد: با ارتقای هوش هیجانی، هوش معنوی، تقویت روحیه عمل به اعتقادات مذهبی و افزایش سلامت روان می توان عملکرد تحصیلی دانشجومعلمان را بهبود بخشید.
تجربه زیسته افراد مبتلا به میاستنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
107 - 130
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بیماری خودایمنی است که منجر به اختلال در محل اتصالات عصبی عضلانی می شود. ضعف بی ثبات در اثر حرکت، مشخصه این بیماری است. از آنجا که میاستنی یک بیماری مزمن با عوارض ناتوان کننده و پیشرفت غیرقابل پیش بینی است واکنش های روان شناختی در این بیماران قابل انتظار است. بنابراین پژوهش حاضر بررسی تجربه زیسته افراد مبتلا به میاستنی می باشد تا از دیدگاه بیماران به مسائل روان شناختی آن ها بنگرد و زمینه ای برای درک بهتر مسائل آنان برای متخصصان را فراهم کند . روش: در این مطالعه با 11 نفر از افراد مبتلا به میاستنی مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته انجام گرفت که مصاحبه ها با روش کلایزی تحلیل شدند. مطالعه حاضر به روش کیفی از نوع پدیدارشناسی توصیفی می باشد. یافته ها: این مطالعه شامل 4 خوشه اصلی شامل: 1) تجربه استفاده از خدمات تخصصی پزشکی، 2) تاثیرات درونی و بیرونی بیماری، 3) روش های کنارآمدن، 4) دوران رضایتمندی بعد از کنترل بیماری بود . نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان داد ناتوانی ها و محدودیت ها و شرایط غیرقابل پیش بینی زندگی منجر به به ارزیابی منفی افراد از خود شده است و این موضوع منجر کاهش احساس کنترل ادراک شده آنها می شود. به دین ترتیب زمینه برای افزایش هیجانات منفی از جمله افسردگی، اضطراب و استرس افزایش می یابد. از سوی دیگر بسیار از بیماران پس کنارآمدن با بیماری تجربه رشد پس از ضربه را تجربه کرده اند.
الگوی انگیزشی رفتار حمایتی براساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی مؤلفه های انگیزشی رفتار حمایتی و ارائه الگویی بر پایه منابع اسلامی با روش «کیفی تحلیل محتوا» انجام شد. بدین منظور از آیات و روایات دربردارنده واژه های مرتبط با رفتار حمایتی در منابع اسلامی، مفاهیم انگیزشی رفتار حمایتی استخراج گردید و از تحلیل این مفاهیم، مؤلفه های انگیزشی رفتار حمایتی به دست آمد. به منظور ارزیابی مفاهیم انگیزشی و مؤلفه های انگیزشی رفتار حمایتی در منابع اسلامی، از نظرات هفت خبره از طریق پرسشنامه درجه بندی محتوایی، روایی یافته ها بررسی شد. یافته ها نشان داد: مؤلفه های انگیزشی رفتار حمایتی به سه دسته مؤلفه های شناختی (ادراک مسئولیت اجتماعی، نظارت خداوند بر اعمال، جبرانگری خداوند، برگشت اعمال خیر به فاعلش و شناخت وظایف اجتماعی)، مؤلفه های گرایشی (بی میلی به دنیا، میل به خیرات، نهراسیدن از فقر، مهربانی نسبت به مضطر و ترس از جهنم و اشتیاق به بهشت) و مؤلفه های رفتاری (رفتار ایثارگرانه، خیر کثیر، احسان ورزی و التزام به دستورات خداوند) تقسیم می شوند. برای ارائه الگوی انگیزشی رفتار حمایتی، به منظور تبیین روابط بین مؤلفه ها با بهره مندی از روایات و مطالعات اندیشمندان اسلامی، این نتیجه به دست آمد که مؤلفه های شناختی و گرایشی با تعامل یکدیگر منجر به مؤلفه های رفتاری می شوند.
ارزیابی مدل انگیزشیِ پیش بینی رعایت توصیه های بهداشتی در همه گیری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
135 - 154
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر ارزیابی مدل انگیزشیِ پیش بینی رعایت توصیه های بهداشتی در همه گیری کووید-19 بود . روش: در یک طرح توصیفی-همبستگی، تعداد 306 نفر (204 زن، 102 مرد) از جمعیت عمومی بزرگتر از 18 سال به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گردآوری داده ها با سیاهه رعایت توصیه های بهداشتی، مقیاس ارضا و ناکامی نیازهای بنیادین روان شناختی، مقیاس احساس عدم اطمینان و تهدید، مقیاس انگیزش رعایت توصیه های بهداشتی و مقیاس فشار روانی کسلر صورت گرفت. تجزیه وتحلیل داده با مدل سازی معادلات ساختاری بر اساس رویکرد حداقل مربعات جزئی انجام شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن است که انگیزش در رابطه نیازهای روانی برآورده شده با فشار روانی، احساس عدم اطمینان و تهدید و رعایت توصیه های بهداشتی نقش واسطه ای دارد. فشار روانی و احساس عدم اطمینان و تهدید نیز در رابطه نیازهای روانی ناکام شده و رعایت توصیه های بهداشتی نقش واسطه ای منفی داشتند. سایر نتایج نشان می دهد که نیازهای روانی، انگیزش، فشار روانی و احساس عدم اطمینان و تهدید 33 درصد از تغییرات رعایت توصیه های بهداشتی را تبیین می کنند . نتیجه گیری: به نظر می رسد رعایت توصیه های بهداشتی در همه گیری کووید-19 از عوامل انگیزشی و هیجانی تأثیر می پذیرد. بر این اساس دادن فرصت مشارکت در تصمیم گیری های مرتبط و تدارک سیستم های بازخورد در برابر رعایت توصیه های بهداشتی با هدف افزایش احساس خودمختاری و شایستگی و کاهش فشارهای روانی مؤثر به نظر می رسد.
بررسی راهکارهای طراحی در جهت ارتقای سلامت ساکنان محلات، با تطبیق رویکرد سالوتوژنیک و نظریه آبراهام مازلو (نمونه موردی: محله قدوسی - غربی، شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: معماری تنها ساختن ساختمانی بی جان نیست زیرا مسکن، اولین محیط ساخته شده مرتبط با انسانها است. واژه "انسان" باعث می شود که کار طراحان، روانشناسان و پزشکان، با یکدیگر مشابه باشد. نظریه هرم نیازهای اساسی آبراهام مازلو، یکی از نظریه های روانشناسی مرتبط با تکامل انسانی است. با توجه به آن سلامتی به عنوان یکی از نیازهای اولیه برای هر فرد می باشد. هدف از این پژوهش ارائه راهکاری موثر در جهت ارتقای سلامت انسان ها و حرکت به سوی غایت نهایی نظریه مازلو می باشد. همچنین به منظور دستیابی به اهداف، رویکرد سالوتوژنیک به عنوان پلی در جهت ارتباط بین سلامتی و محیط انسان ساخت وارد عمل می شود . روش: از این رو، برای کسب نتایج مطلوب، در این پژوهش از روش ترکیبی استفاده شده است، به طوریکه، با تکنیک افتراق معنایی و تحلیل محتوا، تفکیک مولفه ها صورت گرفته است و به منظور استفاده از تکنیک پیمایش، به عنوان نمونه مورد بررسی، محله قدوسی غربی واقع در منطقه (1) شهرستان شیراز، انتخاب شده است. یافته ها: سپس با استفاده از نرم افزار SPSS، ترجیحات کاربران مشخص گردیده و عواملی موثر در ارتقای سلامتی به صورت اولویت بندی مشخص شده است . نتیجه گیری: با توجه به نتایج و بررسی های انجام شده، مولفه های حس انسجام و نظریه مازلو با یکدیگر مرتبط اند و می توان با طراحی سالوتوژنیک به بهبود وضعیت جسمانی و روانی افراد ساکن در محله کمک نمود. از این رو به منظور بهبود وضعیت سلامتی افراد ساکن در محله قدوسی غربی، راهکارهایی در جهت بهبود بیماری هایی چون: ( تپش قلب، کمبود (ویتامین -د)، سردرد، بیماری های مفصلی و...) اعم از: (طراحی با سیرکولاسیون مهیج طولانی، افزایش نور روز و...) ارائه شده است.
مقایسۀ اثربخشی درمان پذیرش و تعهد وجودنگر و درمان شفقت محور بر سرمایه روان شناختی و شفقت به خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد وجودنگر با درمان شفقت محور بر سرمایه روان-شناختی و شفقت به خود دختران نوجوان افسرده انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی در سه مرحله پیش-آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. در این مطالعه تعداد 45 دختر نوجوان 15 تا 19 سال از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه 15 نفر) جایدهی شدند. سپس گروه های آزمایش تحت ده جلسه درمان پذیرش و تعهد وجودنگر و درمان شفقت محور قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکرد. هر سه گروه قبل، بعد و یک ماه پس از مداخله با پرسشنامه های سرمایه روان شناختی و شفقت به خود ارزیابی شدند. داده ها از طریق تحلیل کواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. نتایج نشان داد در مرحله پس-آزمون، گروه های درمان پذیرش و تعهد وجودنگر و درمان شفقت محور نسبت به گروه کنترل در افزایش سرمایه روان شناختی تفاوت معناداری داشتند . البته در مرحله پیگیری تنها درمان پذیرش و تعهد وجودنگر نسبت به گروه کنترل تفاوت معناداری داشت. درباره متغیر شفقت به خود، هر دو درمان در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل تفاوت معناداری داشتند. همچنین نتایج نشان داد تفاوت بین دو درمان، تنها در متغیر شفقت به خود در مرحله پس آزمون، معنادار بود. براساس یافته ها، هر دو درمان گزینه های مناسبی برای افزایش سرمایه روان شناختی و شفقت به خود در دختران نوجوان افسرده می باشند.
مدل ساختاری طرح واره ناکارآمد براساس ابرازگری هیجانی و انعطاف پذیری شناختی با نقش واسطه ای هوش هیجانی در شرایط قرنطینه خانگی ناشی از همه گیری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
27 - 54
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه رابطه بین طرح واره ناکارآمد با ابرازگری هیجانی و انعطاف پذیری شناختی، با نقش واسطه ای هوش هیجانی در شرایط قرنطینه خانگی ناشی از همه گیری کرونا، هدف این پژوهش بود. روش: به این منظور نمونه ای به حجم511 نفر از جامعه آماری دختران نوجوانان مدارس متوسطه دوم شهر تهران که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند، انتخاب شدند. روش نمونه گیری، خوشه ای چندمرحله ای بود. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از پرسش نامه های طرح واره های ناکارآمد (یانگ، 1998)، ابرازگری هیجانی، انعطاف پذیری شناختی و هوش هیجانی شرینگ. برای تعیین برازش مدل، از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. در ادامه، برازش مدل در سه سطح صورت گرفت: برازش مدل اندازه گیری، برازش مدل ساختاری و برازش کلی مدل. یافته ها: یافته های پژوهش با سطح معنی داری (5%) حاکی از آن بود که اندازه اثر مستقیم ابرازگری هیجانی بر طرح واره های ناکارآمد (329/0)، قوی؛ اندازه اثر ابرازگری هیجانی بر هوش هیجانی (194/0)، قوی؛ اندازه اثر مستقیم انعطاف پذیری شناختی بر طرح واره های ناکارآمد (107/0)، متوسط؛ اندازه اثر انعطاف پذیری شناختی بر هوش هیجانی (057/0)، متوسط و اندازه اثر هوش هیجانی بر طرح واره های ناکارآمد (105/0)، متوسط بود. هم چنین با توجه به اینکه مقادیر ارزش t برای رابطه میان متغیرهای ابرازگری هیجانی و طرح واره های ناکارآمد (765/11)، ابرازگری هیجانی و هوش هیجانی (181/10)، انعطاف پذیری شناختی و طرح واره های ناکارآمد (005/7)، انعطاف پذیری شناختی و هوش هیجانی (21/5) و هوش هیجانی و طرح واره های ناکارآمد (866/6)، بزرگتر از 96/1 بود نشان دهنده رابطه معنی دار بین این متغیرهاست. نتیجه گیری: مدل آزمون شده، مدلی مطلوب برای تبیین طرح واره های ناکارآمد در دختران نوجوان است.
تغییرات برخی فاکتورهای فیزیولوژیکی (کورتیزول)، روانی (اضطراب شناختی، جسمانی و اعتمادبه نفس) و عملکردی تیراندازی بعد از یک دوره تمرینات تصویرسازی ذهنی در دانشجویان نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
69 - 82
حوزه های تخصصی:
اضطراب رقابتی و اعتمادبه نفس عواملی هستند که باعث پاسخ های فیزیولوژیکی مختلفی در بدن می شوند. هدف از پژوهش حاضر، تعیین تغییر فاکتورهای فیزیولوژیک، روانی و عملکرد تیراندازی بعد از یک دوره تمرینات تصویرسازی ذهنی در دانشجویان نظامی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی بود که جامعه آماری آن، کلیه دانشجویان افسری دانشگاه افسری امام علی (ع) بودند که از بین آن ها، 30 نفر براساس معیارهای ورود و خروج وارد مطالعه شده و در دو گروه آزمایش (15) و کنترل (15) قرار گرفتند. گروه آزمایش 6 هفته (سه روز در هفته) تمرینات تصویرسازی دریافت کردند. اضطراب شناختی، اضطراب جسمانی و اعتمادبه نفس ازطریق پرسش نامه، کورتیزول از بزاق و عملکرد تیراندازی ازطریق تیراندازی اندازه گیری شدند. یافته ها: یافته های مطالعه حاضر نشان داد بعد از تصویرسازی ذهنی در گروه آزمایش نسبت به پیش آزمون و گروه کنترل، اضطراب شناختی (006/0=p)، اضطراب جسمانی (001/0=p)، کورتیزول (002/0=p) کاهش معنادار و اعتمادبه نفس (001/0 =p) و عملکرد تیراندازی (001/0 =p) افزایش معناداری دارند. نتیجه گیری: به طور کلی می توان نتیجه گرفت که تمرین تصویرسازی می تواند راهبردی برای کاهش پاسخ های روانی، فیزیولوژیکی و بهبود اعتمادبه نفس باشد.
نقش هوش سازمانی و دین داری در کار با سلامت عمومی کارکنان نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
169 - 188
حوزه های تخصصی:
سلامت روانی تحت تأثیر عوامل مختلفی می تواند کاهش یا افزایش یابد. از جمله این عوامل هوش سازمانی و دین داری در کار می باشد. هوش سازمانی، ظرفیت سازمان ها برای ایجاد و استفاده از دانش، به منظور سازگاری با محیط است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش هوش سازمانی و دین داری در کار با سلامت عمومی کارکنان نظامی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کارکنان نظامی شهر اردبیل 1399-1398 بود که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 120 نفر از کارکنان نظامی به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه سلامت روان گلدنبرگ و هیلر (1972)، پرسش نامه هوش سازمانی کارل آلبرش (2004) و مقیاس دین داری در کار لین و همکاران (2008) استفاده شد. داده ها از طریق آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه در نرم افزار Spss ورژن 18 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که بین هوش سازمانی و دین داری در کار با سلامت عمومی کارکنان نظامی رابطه مثبت و معناداری وجود داشت. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که سلامت عمومی کارکنان براساس متغیرهای هوش سازمانی (05/0 > P، 062/0= β) و دین داری در کار (05/0>P، 147/0=β) قابل پیش بینی است. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که هوش سازمانی و دین داری در کار نقش معنی داری در پیش بینی سلامت عمومی کارکنان نظامی دارند و نیاز است که مدیران و مسؤئولان نظامی توجه ویژه ای به این موضوع داشته باشند.
نقش واسطه ای رضایت زناشویی در رابطه بین مرزهای خانواده و طلاق عاطفی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷
111 - 129
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه مرزهای خانواده و طلاق عاطفی با نقش واسطه ای رضایت زناشویی اجرا شده است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. برای این منظور 144 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها به سه پرسش نامه مرزهای خانواده اسلامی، رضایت زناشویی و طلاق عاطفی پاسخ دادند. تحلیل داده ها به روش چهارمرحله ای بارون و کنی با استفاده از رگرسیون خطی انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد: الف. میان متغیرهای مرزهای خانواده و طلاق عاطفی رابطه منفی معنادار وجود دارد؛ ب. میان مرزهای خانواده و رضایت زناشویی، رابطه مثبت معنادار وجود دارد؛ ج. میان رضایت زناشویی و طلاق عاطفی رابطه منفی معنادار وجود دارد؛ د. رضایت زناشویی در رابطه بین مرزهای خانواده و طلاق عاطفی نقش میانجی دارد؛ بنابراین سامان دهی مرزهای خانواده، با محوریت افزایش رضایت زناشویی، با کاهش طلاق عاطفی همراه است و نتیجه نهایی این ساماندهی و کارآمدی، تحکیم پایه های خانواده خواهد بود.
مقایسه بهزیستی معنوی و احساس انسجام روانی زوجین رضایتمند و زوجین دارای تعارض(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
93-108
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: خانواده مرکز نوع دوستی و بهترین محیط برای وحدت بین مرد و زن است و رضایت زناشویی نقش مهمی در سلامت روان شناختی ایفا می کند. بنابراین، هدف از این پژوهش مقایسه بهزیستی معنوی و احساس انسجام روانی در بین زوجین رضایتمند و زوجین دارای تعارض بود.
رابطه علی احساس کهتری و خودمهارگری با افسردگی، اضطراب و استرس از طریق میانجیگری حمایت اجتماعی در زنان دارای سندروم پیش از قاعدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه علی احساس کهتری و خود مهارگری با افسردگی، اضطراب و استرس از طریق میانجی گری حمایت اجتماعی در زنان دارای سندروم پیش از قاعدگی بود . روش: جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان دارای سندروم پیش از قاعدگی شهر اهواز در سال 1399 را شامل می شود. طرح پژوهش همبستگی و به شیوه مدلیابی معادلات ساختاری بود. در همین راستا با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، نمونه ای برابر با 250 نفر از بین کسانی که پرسشنامه علائم قبل از قاعدگی را تکمیل کرده بودند، انتخاب شد. داده ها با استفاده از ابزار غربالگری علائم قبل از قاعدگی (2011)، شاخص مقایسه ای احساس کهتری (1995)، پرسشنامه خودمهارگری - فرم کوتاه (2004)، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (2007) و مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده (1986) جمع آوری شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS25 و Amos22 استفاده شد. یافته ها: نتایج بیانگر برازندگی مدل پیشنهادی با داده ها بود. همچنین یافته ها نشان داد که حمایت اجتماعی، رابطه احساس کهتری بر افسردگی و استرس، همچنین رابطه خودمهارگری بر افسردگی و استرس را میانجیگری می کند. اما در این پژوهش اثر غیر مستقیم حمایت اجتماعی در رابطه احساس کهتری بر اضطراب و خودمهارگری بر اضطراب یافت نشد ( P < 0/05 ) . همچنین مسیر مستقیم احساس کهتری با استرس و حمایت اجتماعی با اضطراب تایید نشد و از مدل نهایی حذف شد . نتیجه گیری: بنابراین، حمایت اجتماعی می تواند یک عامل موثر در زنان دارای سندروم پیش از قاعدگی در رابطه با متغیرهای احساس کهتری، خودمهارگری، افسردگی، اضطراب و استرس در نظر گرفته شود.
طراحی یک الگوی مؤثر در ارتباط با جذابیت بازار صادراتی مناطق آزاد ایران (مورد مطالعه: منطقه آزاد تجاری صنعتی اروند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، طراحی الگویی مؤثر در ارتباط با جذابیت بازار صادراتی مناطق آزاد ایران بود. روش تحقیق از نظر هدف توسعه ای- کاربردی و از نظر شیوه تحلیلی، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری کلیه متخصصین و کارشناسان منطقه آزاد اروند به تعداد 1000 می باشند که به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با استفاده از فرمول کوکران تعداد 278 نفربه عنوان نمونه پژوهش انتخاب گردید. تحلیل داده ها در قسمت کیفی با روش تحلیل تم مبتنی بر کدگذاری 3 مرحله ای براون و کلارک انجام گرفت. بدین منظور پس از مطالعه پیشینه موضوع از روش تحلیل تم، عوامل و مؤلفه های جذابیت بازار صادراتی مناطق آزاد ایران شناسایی و اولویت بندی شدند. در نهایت برای سنجش تحلیل میزان روابط بین متغیرهای مدل از روش الگویابی معادلات ساختاری در نرم افزار PLS استفاده شد. نتایج تحلیل عوامل و مؤلفه های جذابیت شامل عوامل داخلی (عوامل اطلاعاتی، ویژگی های درون سازمانی، موانع داخلی سازمان، بسترهای زمینه ای و عوامل دولتی)، عوامل خارجی (عوامل ارتقاء و خلق مزیت رقابتی، عوامل محیط کسب و کار، عوامل مرتبط با صنعت و مرتبط با بازاریابی، سرمایه گذاری، عوامل سیاسی، استراتژی های ورود به بازارهای بین المللی، عملکرد اقتصادی، عوامل رویه ای، تحلیل مشتری، حمایت همه جانبه، ترغیب و ارزیابی و تحلیل بازارهای بین المللی) می باشد. نتایج تحلیل سلسله مراتبی فازی هم چنین نشان داد که مهم ترین عوامل جذابیت، به ترتیب عبارتند از: عوامل خارجی و عوامل داخلی . مهم ترین عوامل خارجی جذابیت بازار صنعت به ترتیب عبارتند از: ارزیابی و تحلیل بازارهای بین المللی، تحلیل مشتری، عملکرد اقتصادی، استراتژی های ورود به بازارهای بین المللی، خلق مزیت رقابتی، عوامل مرتبط با صنعت، عوامل محیط کسب و کار، سرمایه گذاری، عوامل مرتبط با بازاریابی، عوامل سیاسی، عوامل رویه ای، حمایت همه جانبه و انگیزه و ترغیب. مهم ترین، عوامل داخلی جذابیت عبارتند از: ویژگی های درون سازمانی، عوامل اطلاعاتی، بسترهای زمینه ای، عوامل دولتی و موانع داخلی سازمان. نتایج تحلیل کمی نشان می دهد که عوامل خارجی و داخلی جذابیت بازار صنعت بر جذابیت بازار صادراتی مناطق آزاد ایران تأثیر دارد.
اثربخشی آموزش شفقت به خود بر انعطاف پذیری شناختی، تاب آوری و دشواری در تنظیم هیجان در مجروحان نیروهای مسلح جنگ تحمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
135 - 159
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، تعیین اثربخشی آموزش شفقت به خود بر انعطاف پذیری شناختی، تاب آوری و دشواری در تنظیم هیجان در مجروحان نیروهای مسلح جنگ تحمیلی و جامعه آماری پژوهش شامل مجروحان جنگ تحمیلی نیروهای مسلح، مراجعه کننده به بیمارستان های نیروهای مسلح شهر تهران در شش ماهه دوم سال 1400 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسش نامه های انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010)، پرسش نامه تاب آوری (کونور و دیویسیون، 2003) و پرسش نامه دشواری در تنظیم هیجان (گراتز و روئمر، 2004) استفاده شده است. بر روی گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای، آموزش شفقت به خود اجرا شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داده است که مشاوره گروهی با رویکرد شفقت به خود، بر انعطاف پذیری شناختی، تاب آوری و دشواری در تنظیم هیجان مجروحان نیروهای مسلح جنگ تحمیلی مؤثر است (p<0/05).
مبانی روش شناختی روان شناسی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی و تبیین مبانی روش شناختی در روان شناسی اسلامی است. بدین منظور، به منابع دست اول اسلامی، از جمله قرآن و روایات و نیز منابع فلسفی مراجعه شد و داده های مربوط به نحوه شناخت، روش های شناخت و ابزار شناخت جمع آوری گردید. داده ها به شیوه «تحلیل محتوای کیفی متون» بررسی و با مباحث روان شناختی مقایسه گردید. یافته ها نشان داد: اولاً، سه چارچوب کلی یا پارادایم اثبات گرایانه، هرمنوتیک و انتقادی بر روش شناسی موجود در روان شناسی حاکم است. ثانیاً، روش تجربی در روان شناسی معاصر برای کشف واقعیت های روانی، سیطره دارد. روش تجربی و به طور خاص روش آزمایشگاهی هر دو از اندیشه های بنیادین مادی گرایی نسبت به انسان و منحصرسازی شناخت به مجاری حسی برخاسته اند. اما از منابع اسلامی به دست می آید: 1) روش بررسی همواره تابع ماهیت موضوع است و امری دلبخواهی نیست. 2) روش های کشف واقع متنوع اند و روش تجربی تنها نسبت به یک دسته از واقعیت ها بسندگی دارد. 3) روش تجربی قابل اعتماد است و اطمینان عرفی در پی دارد و گاهی یقین آور است. 4) روش نقلی برای شناخت واقعیت های فراحسی و فراعقلی کاربرد دارد و راهی برای کشف واقع است. 5) راه شناخت واقعیت های غیرمادی، مانند ماهیت پیکره انسان عمدتاً استدلال عقلی است. 6) ابزار نهایی شناخت که بر همه روش ها سیطره دارد، عقل است. 7) ارزش مداری بر انتخاب روش ها و فنون حاکم است. 8) چارچوب یا پارادایم حاکم بر روش شناسی اسلامی «واقع گرایی عقلانی» است.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر درماندگی روان شناختی و کیفیت خواب دختران دارای سندرم درد قاعدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
131 - 150
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سندرم درد قاعدگی به عنوان یکی از شایع ترین مشکلات زنانه علاوه بر پیامدهای بهداشتی - درمانی بر کیفیت زندگی تأثیر منفی می گذارد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر درماندگی روان شناختی و کیفیت خواب دختران دارای سندرم درد قاعدگی انجام شد . روش: پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و با گروه کنترل و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه در سال 1400 بود، که با روش نمونه گیری در دسترس 40 نفر انتخاب و با انتساب تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 20 نفر) قرار گرفتند. برنامه ذهن آگاهی طی 8 جلسه 1 ساعته برای آزمودنی های گروه آزمایش اعمال شد اما گروه کنترل مداخله ایی دریافت نکرد. داده ها با پرسشنامه غربالگری پیش از قاعدگی، پرسشنامه کیفیت خواب و پرسشنامه درماندگی روان شناختی گردآوری شد. جهت تحلیل داده ها از آمار توصیفی و تحلیل واریاس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار آماری SPSS استفاده شد. یافته ها: برنامه آموزش ذهن آگاهی بر کاهش درماندگی روان شناختی در مرحله پس آزمون اثربخش بود (19/74=F، 002/0=P و 67/0=Eta). بین میانگین نمره کیفیت خواب آزمودنی های دو گروه نیز در مرحله پس آزمون تفاوت معنادار بود (85/13=F ، 001/0=P و 58/0=Eta). تأثیرات مثبت آموزش ذهن آگاهی در مرحله پیگیری برای متغیرهای پژوهش پایدار بود . نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که آموزش ذهن آگاهی روشی مؤثر در بهبود کیفیت خواب و سلامت روان شناختی مبتلایان به درد قاعدگی بوده است.
اثربخشی رویکرد درمان مثبت نگر بر کیفیت خواب و کاهش درد بیماران مبتلا مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
117 - 130
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر اثر رویکرد درمان مثبت نگر بر بهبود خواب و کاهش درد بیماران مبتلا مولتیپل اسکلروزیس بود . روش: این پژوهش، نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون و پس آزمون انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس مراجعه کننده به انجمن مالتیپل اسکلروزیس شهرستان رشت در سال 1397 بود. نمونه پژوهش 24 بیمار مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس بودند که از میان بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس مراجعه کننده به انجمن مالتیپل اسکلروزیس شناسایی و به صورت تصادفی به دو گروه 12 نفری (گروه آزمایشی و گروه کنترل) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های کیفیت خواب پترزبورگ، مدیریت درد، استفاده شد. برای گروه های آزمایش 8 جلسه درمانی 60 دقیقه ای برگزار شد، در حالی که گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند و در لیست انتظار قرار گرفتند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که روان درمانی مثبت نگر بر مدیریت درد و کیفیت خواب بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس مؤثر بوده است (001/0> P ) . نتیجه گیری: این یافته ها حاکی از آن است که روان درمانی مثبت نگر بر متغیرهای روان شناختی مؤثر و از آن ها به عنوان درمان های مکمل در کنار درمان های دارویی برای بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس می توان استفاده کرد.
شناسایی اسنادهای خوش بینانه و بدبینانه مادر در ارتباط با نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، شناسایی اسنادهای خوش بینانه و بدبینانه مادر در ارتباط با نوجوان بود. پژوهش به روش کیفی انجام شد. با روش نمونه گیری هدفمند، 10 مادر دارای نوجوان 12 تا 18 ساله انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها به صورت مصاحبه نیمه ساختاریافته چهره به چهره بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل تماتیک انجام شد. پنج مضمون اصلی با استخراج و کدگذاری مصاحبه ها به دست آمد که عبارت اند از: خوش بینی دیدن نکات مثبت از دریچه یک ذهن مثبت گرا، بدبینی دیدن نکات منفی از دریچه یک ذهن منفی گرا، خوش بینی تسهیل گر رابطه خوب و مؤثر والدین با نوجوان، اسنادهای خوش بینی (تداوم، علت و شخصی سازی) و چالش های فرزندپروری است. براساس پژوهش، هنگامی که مادر از اسنادهای خوش بینانه در تعامل با نوجوان استفاده می کند، روابط سازنده ای بین نوجوان و مادر به وجود می آید، رضایت و آرامش بیشتری بین آنها ایجاد می شود و مادر با چالش های فرزندپروری کمتری مواجه می شود. درمقابل، استفاده از اسنادهای بدبینانه به کلافکی و عصبانیت بیشتر نوجوان منجر می شود. نارضایتی، نداشتن آرامش و تنش داشتن از پیامدهای استفاده از اسنادهای بدبینانه است؛ بنابراین، آشنایی مادران با اسنادهای خوش بینانه و بدبینانه در روابط سازنده با نوجوان نقش بسزایی دارد.
نقش میانجی گری ناگویی هیجانی در ارتباط بین تصور از خدا و رضایت زناشویی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین نقش میانجی گری ناگویی هیجانی در ارتباط بین تصور از خدا و رضایت زناشویی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. بدین منظور، 395 فرد متأهل ساکن شهر تهران (198 زن، 197 مرد) در سال 98 97، به روش نمونه گیری در دسترس، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و به مقیاس های تصور از خدای مظاهری و همکاران (1384)، ناگویی هیجانی بگبی و همکاران (1994) و رضایت زناشویی اولسون و همکاران (1989) پاسخ دادند. نتایج نهایی حاصل از مدل یابی معادلات ساختاری حاکی از این بود که ناگویی هیجانی در ارتباط بین تصور از خدا و رضایت زناشویی نقش میانجی گری ایفا می کند. علاوه بر این، ارتباط مثبت و معنادار تصور از خدا با رضایت زناشویی، ارتباط منفی و معنادار تصور از خدا با ناگویی هیجانی و در نهایت، ارتباط منفی و معنادار ناگویی هیجانی با رضایت زناشویی به دست آمد. به طورکلی، یافته های پژوهش نشان داد که تصور مثبت از خدا از طریق کاهش نشانه های ناگویی هیجانی موجب افزایش رضایت زناشویی می شود. به عبارت دیگر، کاهش نشانه های ناگویی هیجانی می تواند چگونگی ارتباط بین تصور از خدا و رضایت زناشویی را بهتر تبیین کند.