فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۰۱ مورد.
یادگیری در پارادایم پیچیدگی: ماهیت، قلمرو و فرایند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله تبیین ماهیت، قلمرو و فرایند یادگیری بر اساس پارادایم پیچیدگی می باشد. بدین منظور، نخست نظریه های سنتی یادگیری با نظر به مبانی فلسفی آن ها مرور شده و نحوه شکل گیری نظریه ارتباط گرایی در پارادایم پیچیدگی بررسی شد. سپس، ماهیت، قلمرو و فرایند یادگیری بر اساس پارادایم پیچیدگی تبیین شد. در تبیین ماهیت یادگیری در این پارادایم، سه ویژگی یادگیری پیچیده شامل «مقارنه دانش و داننده»، «کلاس و فراسیستم ها همچون سیستم های یادگیرنده» و «وابستگی متقابل تدریس و یادگیری» تبیین شدند. سپس، قلمرو یادگیری بر بستر پارادایم پیچیدگی تبیین شد. دراین باره، استدلال شد که یادگیرندگان علاوه بر افراد فراگیرنده می تواند شامل گروه های اجتماعی و کلاسی، مدارس، اجتماع ها، بدنه های دانش، زبان ها، فرهنگ ها، گونه ها و غیره نیز باشند. ازاین رو، سخن گفتن از «سازمان یادگیرنده» در چنین زمینه ای معنای شفاف تری می یابد. همچنین، درباره فرایند یادگیری استدلال شد که یادگیری فرایندی «نوپدید» بوده و شامل «تکامل همگام» افراد، گروه های اجتماعی و جامعه گسترده تر است. به عبارت دیگر، در فرایند یادگیری تأکید بر روابط میان عناصر به جای خود عناصر است و ذهن انسان به عنوان یک سیستم انطباقی مورد ملاحظه قرار می گیرد.
کیفیت آموزش بالینی (یک مطالعه موردی از دیدگاه دانشجویان پرستاری و مامایی دانشگاه آزاد اسلامی واحد فلاورجان)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و اهداف: مشکلات آموزش بالینی اثرات نامطوبی در دستیابی به اهداف آموزشی پرستاری و مامایی و در نهایت بر سلامت جامعه دارد. بدون تردید ارزیابی کیفیت آموزش بالینی از دیدگاه دانشجویان نقش مهمی در شناخت مشکلات و ارتقای سطح کیفی آموزش بالینی دارد. این پژوهش با هدف تعیین کیفیت آموزش بالینی از دیدگاه دانشجویان پرستاری و مامایی انجام شد.\nروش بررسی: در این مطالعه توصیفی تحلیلی و مقطعی 361 نفر از دانشجویان پرستاری و مامایی دانشگاه آزاد اسلامی واحد فلاورجان در سال 1394 به روش تمام شماری انتخاب شدند. داده ها با استفاده از فرم اطلاعات جمعیت شناختی و پرسشنامه کیفیت آموزش بالینی در پنج حیطه جمع آوری شد. داده ها با آزمون های تی مستقل، آنالیز واریانس و ضریب هم بستگی پیرسون تحلیل شد.\nیافته ها: کیفیت کلی آموزش بالینی در سطح متوسط بود. در حیطه های؛ اهداف و برنامه های آموزشی، عملکرد مربیان، برخورد با دانشجو و نطارت و ارزشیابی در سطح متوسط و در حیطه محیط آموزشی ضعیف ارزیابی شد. 55/1% دانشجویان، محیط آموزشی را ضعیف ارزیابی نمودند. کیفیت آموزش بالینی در حیطه های اهداف و برنامه های آموزشی، محیط آموزشی و نظارت و ارزشیابی از دیدگاه دانشجویان مامایی بطور معناداری بالاتر بود (0/05> P). کیفیت آموزش بالینی در تمام حیطه ها بر حسب ترم تحصیلی اختلاف معناداری داشت (0/05> P).\nنتیجه گیری: با ارزیابی مکرر وضعیت آموزش بالینی می توان نقاط قوت وضعف موجود را شناخت. بنظر می رسد تأمین محیط آموزش بالینی مناسب، استفاده از مربیان باتجربه و برخورد مناسب با دانشجویان به منظور رفع مشکلات آموزش بالینی پرستاری و مامایی ضروری است.
تأثیر مدیریت آموزش مبتنی بر راهبردهای علوم اعصاب تربیتی در بهبود یادگیری دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: روش های مختلف آموزشی نقش مهمی را در بهبود یادگیری دانشجویان ایفا می کند و سر و کار داشتن با مفاهیم تازه و نوظهور جنبه ای مهم در مدیریت آموزش و تدریس است. هدف این پژوهش تعیین تأثیر مدیریت آموزش مبتنی بر راهبرد های علوم اعصاب تربیتی در بهبود یادگیری دانشجویان بود.\nروش ها: در این مطالعه شبه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل، دو کلاس به تعداد 30 دانشجو از دانشکده مدیریت دانشگاه خوارزمی به عنوان نمونه ی در دسترس مشارکت داشتند. 15 نفر گروه کنترل و 15 نفر به عنوان گروه آزمایش انتخاب شدند. گروه کنترل به روش سنتی درس مدیریت منابع انسانی را آموزش دید و گروه آزمایش آموزش خود را براساس راهبردهای علوم اعصاب تربیتی طی کرد. برای جمع آوری داده ها از آزمون تشریحی معلم ساخته بهبود یادگیری مدیریت منابع انسانی در پیش آزمون و پس آزمون استفاده شدکه پایایی و روایی آنها مورد تأیید قرار گرفت. داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس آنالیز شدند.\nیافته ها: یافته ها نشان دارد که بین نمره های پس آزمون بهبود یادگیری مدیریت منابع انسانی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد. به عبارت دیگر، نتایج حاصل از پژوهش نشان دهنده تأثیر بسیار معنادار ده گام مدیریت آموزش مبتنی بر راهبرد های علوم اعصاب تربیتی بر بهبود یادگیری دانشجویان در درس مدیریت منابع انسانی در گروه آزمایشی بود.\nنتیجه گیری: این نتیجه، نشان دهنده مؤفقیت مدیریت آموزش مبتنی بر راهبرد های علوم اعصاب تربیتی در مقابل روش تدریس سنتی و شاهد علمی منتج از پژوهش برای توصیه به کاربرد این الگو در تدریس است.
تدوین چهارچوب طراحی بازی های رایانه ای آموزشی موضوعات شناختی در سطح خرد با روش تحلیل محتوا استقرایی و بررسی میزان اثربخشی آن در یادگیری مفاهیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تدوین چهارچوب طراحی بازی های رایانه ای برای یادگیری انواع موضوع های شناختی و بررسی میزان اثربخشی آن در یادگیری مفاهیم بود. برای رسیدن به این هدف از روش تحقیق ترکیبی استفاده شد. در بخش کیفی برای به دست آوردن چهارچوب از تحلیل محتوای استقرایی و در بخش کمی برای اعتبار یابی درونی از نظر متخصصان به روش پیمایشی پرسش نامه ای و همچنین برای ارزیابی اعتبار بیرونی از روش آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. با تحلیل داده های مربوط به مکانیک های بازی های رایانه ای، 32 مکانیک مهم بازی های رایانه ای استخراج شد و با آموزش انواع موضوعات شناختی مطابقت داده شد. مکانیک های پیشنهاد شده جهت اعتباریابی درونی به 25 متخصص آموزش و بازی سازی ارسال شد و نتایج تحلیل حاصل از ارزیابی اعتبار درونی چهارچوب نشان داد که چهارچوب پیشنهادی برای آموزش موضوعات شناختی از اعتبار مناسب و خوبی برخوردار است. همچنین جهت به دست آوردن اعتبار بیرونی چهارچوب پیشنهادی در یادگیری مفاهیم، بر روی 38 دانش آموز در گروه های کنترل و گواه اجرا شد. نتایج تحلیل کواریانس برای بررسی میزان اثربخشی و اعتباریابی بیرونی نیز نشان داد که بین بازی طراحی شده بر اساس چهارچوب پیشنهادی و بازی موجود، تفاوت معناداری وجود دارد.
تأثیر روش یادگیری مشارکتی جیگ ساو بر نیازهای اساسی روان شناختی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر کلاس درس جیگ ساو بر برآورده شدن نیازهای روان شناختی دانش آموزان (نیاز به خودمختاری، شایستگی و ارتباط) است. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود و در اجرای آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جهت دست یابی به اهداف پژوهش، ابتدا دانش آموزان دو کلاس سوم دبیرستان دخترانه (51 نفر) با استفاده از نمونه های در دسترس انتخاب شدند؛ سپس به شیوة کاملاً تصادفی، دانش آموزان یک کلاس، آموزش درس شیمی را به روش جیگ ساو (26 دانش آموز) و دانش آموزان کلاس دیگر (25 دانش آموز) این درس را به روش سخنرانی تجربه کردند. آزمون نیازهای روان شناختی قبل و بعد از مداخله برای گروه ها اجرا گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش ها و تکنیک های آماری توصیفی و استنباطی مختلف از جمله روش های آماری میانگین، انحراف استاندارد، تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که روش جیگ ساو اثر مثبتی بر نیاز به خودمختاری و ارتباط و شایستگی دارد. به طور کلی یافته های پژوهش از نظریة خودتعیین گری حمایت کردند و نشان دادند که محیط های حامی خودمختاری از قبیل روش تدریس جیگ ساو اثر مثبتی بر برآورده شدن نیازهای روان شناختی اساسی دارند.
شخصیت و رویکردهای یادگیری به عنوان پیش بین های عملکرد تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی، رویکردهای یادگیری و عملکرد تحصیلی دانشجویان بود. به این منظور 371 نفر از دانشجویان علوم انسانی دانشگاه پیام نور مرکز تبریز (259 زن و 112 مرد) به صورت تصادفی با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای و خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. پرسشنامه پنج عامل اصلی شخصیت و سیاهه رویکردها و مهارت های مطالعه توسط این دانشجویان تکمیل شدند و معدل کل دانشجویان به عنوان شاخص عملکرد تحصیلی در نظر گرفته شد. برای تحلیل داده های جمع آوری شده آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی و تحلیل مسیر مورداستفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین ویژگی شخصیتی وظیفه شناسی، رویکرد یادگیری راهبردی و عملکرد تحصیلی دانشجویان رابطه مثبت ولی بین رویکرد سطحی با عملکرد تحصیلی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که اثر مستقیم وظیفه شناسی بر عملکرد تحصیلی هنگامی که رویکرد راهبردی در گام دوم وارد تحلیل می شود، از بین می رود. در این تحلیل دو پیش بین معنی دار برای عملکرد تحصیلی وجود داشت: رویکرد راهبردی (باارزش بتای مثبت) و رویکرد سطحی (باارزش بتای منفی). نتایج تحلیل مسیر نیز نشان داد که اثر غیرمستقیم وظیفه شناسی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان از طریق رویکرد راهبردی میانجی گری می شود.
مقایسه ی اثربخشی الگوهای طراحی آموزشی رایگلوث، گانیه و روش مرسوم در یادگیری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه ی میزان اثربخشی الگوهای طراحی آموزشی رایگلوث و گانیه با همدیگر و با روش مرسوم در یادگیری درس حرفه وفن سوم راهنمائی بود. برای رسیدن به این هدف از روش شبه آزمایشی و از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه این پژوهش تمامی دانش آموزان سوم راهنمائی پسر شهرستان قدس و نمونه آن 59 نفر از این جامعه بود که از طریق نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و در سه گروه گواه، گروه الگوی طراحی آموزشی گانیه و گروه الگوی طراحی آموزشی رایگلوث قرار گرفتند. برای هر سه گروه پیش آزمون، پس آزمون و آزمون یادداری اجرا شد. برای تحلیل داده ها در بخش آمار توصیفی، شاخص هایی نظیر میانگین و انحراف استاندارد نمرات، محاسبه شد و در بخش آمار استتنباطی و برای بررسی فرضیه پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس بهره گرفته شد. نتایج به دست آمده نشان داد که تفاوت بین گروه های آموزش مرسوم و الگوهای طراحی آموزشی رایگلوث و گانیه در سطح معناداری 95درصد معنادار می باشد ولی بین الگوهای طراحی آموزشی گانیه و رایگلوث تفاوت معناداری مشاهده نشد.
اثربخشی الگوی طراحی آموزشی چهار مؤلفه ای مبتنی بر چندرسانه ای در یادگیری موضوعات پیچیده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی اثربخشی الگوی طراحی آموزشی چهار مؤلفه ای به صورت چندرسانه ای در یادگیری موضوعات پیچیده اجرا شد. برای این منظور، از روش تحقیق شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل استفاده شد. جامعه تحقیق، شامل تمامی دانش آموزان پسر سال دوم متوسطه شهرکرج بود که از بین آنها 60 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده و در سه گروه (یک گروه کنترل و دو گروه آزمایش) قرار داده شدند. در گروه کنترل، درس علوم تجربی به شیوه مرسوم و در گروه های آزمایشی یک و دو، به ترتیب همان مطالب درسی در قالب نرم افزار چندرسانه ای معمولی طراحی شده توسط محقق و نرم افزار چندرسانه ای طراحی شده با الگوی چهار مؤلفه ای، به دانش آموزان ارایه شد. برای هر سه گروه، پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. ابزار جمع آوری اطلاعات، آزمون محقق ساخته بود که پایایی آن، 84/0 به دست آمد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی شفه استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین نمرات گروه های کنترل و آزمایش، تفاوت معناداری وجود دارد؛ بدین صورت که متغیر وابسته؛ یعنی، یادگیری دانش آموزان کلاس مبتنی بر چندرسانه ای معمولی بهتر از گروهی که با روش مرسوم آموزش دیده بودند و نیز یادگیری دانش آموزانی که با روش مبتنی بر چندرسانه ای طراحی شده بر مبنای الگوی چهار مؤلفه ای، بهتر از گروه مبتنی بر چندرسانه ای معمولی بود. با توجه به نتایج به دست آمده، توصیه می شود، در آموزش موضوعات پیچیده از قابلیت های چندرسانه ای ها و الگوهای طراحی آموزشی دقیقی مثل الگوی چهار مؤلفه ای که برای آموزش موضوعات پیچیده ارایه شده است، استفاده گردد.
مقایسه نظریه ذهن سوءاستفاده کنندگان جنسی از زنان و کودکان با افراد عادی مطالعه ای براساس نظریه عام و خاص ذهن وارد و کنین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیقات پیشین در زمینه سوءاستفاده گری جنسی نشان داده است عواملی از قبیل نقص در ارتباط صمیمی با دیگران، مشکل در همدلی با قربانی و تحریف های شناختی همگی در ایجاد و تداوم سوءاستفاده گری جنسی نقش به سزایی دارند. هدف از تحقیق حاضر، بررسی نظریه نقص عام و خاص ذهن در سوءاستفاده کنندگان جنسی از زنان و کودکان بود. برای این منظور، 60 نفر سوءاستفاده کنندگان جنسی زندانی (30 سوءاستفاده کننده جنسی از زن و 30 سوءاستفاده کنندگان از جنسی از کودک) همراه با گروه کنترل (60 نفر عادی) در این تحقیق شرکت کردند. از آزمون چشم ها برای ارزیابی نقص عام نظریه ذهن و از پرسشنامه تحریفات سوءاستفاده کنندگان جنسی جهت بررسی نظریه خاص ذهن استفاده شد. نتایج نشان داد سوءاستفاده کنندگان نسبت به گروه عادی در نظریه خاص و عام ذهن نقص بیشتری داشتند، که از لحاظ آماری کاملاً معنی دار بود. بین دو گروه سوءاستفاده کنندگان جنسی از زنان و سوءاستفاده کنندگان جنسی از کودکان از لحاظ نظریه عام ذهن تفاوت معنی دار به دست نیامد. ولی در نقص در نظریه خاص ذهن تفاوت معنی داری به دست آمد که حاکی از نقص بیشتر در نظریه خاص ذهن سوءاستفاده کنندگان جنسی از کودکان بود. مبتنی بر یافته ها می توان بیان داشت که مشکلات سوءاستفاده کنندگان جنسی در حوزه های صمیمیت، همدلی و تحریف های شناختی از نقص در نظریه ذهن ناشی می گردد.
اثر بخشی آموزش به شیوه یادگیری مشارکتی و نقشه مفهومی فردی بر انگیزش و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش مطالعه اثر بخشی آموزش به شیوه یادگیری مشارکتی و نقشه مفهومی فردی بر انگیزش و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بود. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون –پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان در مدارس شهرستان همدان بود. نمونه آماری شامل 60 نفر بود که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند، در این پژوهش 20 نفر آموزش به شیوه یادگیری مشارکتی، 20 نفر آموزش به شیوه نقشه مفهومی فردی دریافت کردند، 20 نفر در گروه کنترل بودند. داده ها با استفاده از پرسشنامه انگیزش تحصیلی و آزمون پیشرفت تحصیلی بدست آمد. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها نشان داد آموزش به شیوه یادگیری مشارکتی و نقشه مفهومی فردی بر بهبود انگیزش تحصیلی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مؤثراست (p<0.001). کاربرد نتایج پژوهش ها برای معلمان این است که به منظور افزایش انگیزش و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، باید به نقش عوامل انگیزشی آموزش به شیوه یادگیری مشارکتی و آموزش به روش نقشه مفهومی فردی توجه نمایند.
مدل یابی روابط بین باورهای هوشی، معرفت شناختی و انگیزشی با راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانشجویان دانشگاه پیام نور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی روابط بین متغیرهای باورهای هوشی، باورهای معرفت شناختی و باورهای انگیزشی با یکدیگر و نیز نقش آنها بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (راهبردهای شناختی و فراشناختی) دانشجویان دانشگاه پیام نور در قالب مدل علّی و بهروش تحلیل مسیر است. به منظور آزمون فرضیه ها، نمونه ای شامل 600 نفر دانشجو از مراکز مختلف دانشگاه پیام نور با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و روش نمونه گیری طبقه ای به طور تصادفی انتخاب و به پرسش نامه خودگزارشی متشکّل از مقیاس های باورهای معرفت شناختی (شومر، 1993)، خودکارآمدی تحصیلی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (پینتریچ و دی گروت، 1990)، باورهای هوشی (عبدالفتاح و یتس، 2006) و اهداف پیشرفت (میدلتون و میگلی، 1997) پاسخ دادند. یافته ها حاکی از آن است که مدل عِلّی مفروض پس از اصلاح از برازش مناسبی برخوردار بوده و متغیرهای پژوهش در مجموع 29 و 35 درصد از کل واریانس راهبردهای شناختی و فراشناختی را تبیین نمودند. به طور کلی، نتایج نشان داد که باورهای هوشی علاوه بر تأثیر مستقیم، به واسطه باورهای معرفت شناختی، اهداف پیشرفت و خودکارآمدی تحصیلی بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانشجویان تأثیر غیر مستقیم نیز دارند. همچنین یافته ها نشان داد که باورهای هوشی دانشجویان به ویژه باورهای هوشی افزایشی می توانند با میانجی گری باورهای معرفت شناختی، اهداف پیشرفت و خودکارآمدی تحصیلی بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی فراگیران و نهایتاً عملکرد تحصیلی آنها مؤثر باشند. لذا، ضروری است که زمینة لازم جهت ارتقاء این باورها از طریق غنی تر کردن محیط زندگی و محیط یادگیری و آموزش فراهم گردد.
تأثیر طراحی آموزشی مبتنی بر تقویت کنجکاوی بر میزان یادگیری دانش آموزان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کنجکاوی از جانب اکثریت عمده روانشناسان و اندیشمندان به عنوان مؤلفه ارزشمندی در انگیزش و یادگیری شناخته شده است. طراحان آموزشی و مربیان می توانند با ایجاد کنجکاوی در دانش آموزان، تمایل به یادگیری را در آنان برانگیزانند. در این تحقیق، تأثیر طراحی آموزشی مبتنی بر راهبردهای تقویت کنجکاوی در یادگیری دانش آموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی موردبررسی قرارگرفته است. با استفاده از نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای، دو کلاس دخترانه و دو کلاس پسرانه پنجم دبستان انتخاب و هر کلاس به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شد. تعداد کل آزمودنی ها را 43 دختر و 43 پسر تشکیل دادند. در گروه آزمایش، معلمان بر اساس طرح درس مبتنی بر راهبردهای تقویت کنجکاوی آموزش دادند و در گروه کنترل، معلمان بر اساس روال معمول خود تدریس نمودند. پیش از ارائه آموزش نیز همه گروه ها پرسشنامه کنجکاوی (MCI) را تکمیل نمودند. تحلیل نتایج به دست آمده نشانگر اثربخشی معنی دار طراحی آموزشی مبتنی بر کنجکاوی است. همچنین نتایج به دست آمده حاکی از آن است که تفاوت معنی داری بین نمرات به دست آمده دختران و پسران وجود دارد.
ماهیت دانش تدریس و دانش معلمان: مقایسه دیدگاه شولمن و فنسترماخر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی و مقایسه دیدگاه های دو صاحب نظر در زمینه دانش پایه تدریس و دانش معلمان، لی شولمن و گری فنسترماخر می باشد. شولمن اشکال دانش تدریس را شامل انواع دانش گزاره ای (موضوعی)، دانش موردی و دانش راهبردی می داند و دانش پایه تدریس و دانش معلمان را شامل طبقه های مختلف دانش محتوایی، دانش محتوایی- تربیتی، دانش عمومی تربیتی، دانش برنامه درسی، دانش درباره یادگیرندگان و خصوصیات آنها، دانش درباره موقعیت تربیتی و دانش درباره هدف ها، مقاصد و ارزش های تربیتی و زمینه های تاریخی و فلسفی معرفی می کند. فنسترماخر، اشکال دانش تدریس را به دو دسته کلی، دانش رسمی تدریس و دانش عملی تدریس تقسیم می کند. فنسترماخر عناصر تدریس خوب را شامل فعالیت های منطقی، فعالیت های روان شناختی و فعالیت های اخلاقی می داند. هر دو دیدگاه از اندیشه های شواب تأثیر پذیرفته اند و هر دو دانش تدریس و دانش معلمان را هم از جهت عملی و هم از جهت نظری و موضوعی مورد مطالعه قرار دادند. در این میان، فنسترماخر تاکید بیشتری روی عمل معلمان و دانش عملی آنها دارد.
بررسی رابطه بین راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و انواع جهت گیری هدف با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی و شناسایی سهم هر یک از متغیر های انواع جهت گیری هدف و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی در پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بود. پژوهش حاضر از نوع مقطعی بوده و رویکرد توصیفی از نوع همبستگی هست. جامعه ی آماری در این پژوهش عبارت است از کلیه ی دانش آموزان سال اول دبیرستان های پسرانه و دخترانه در شهر رشت که در سال تحصیلی 93- 1392 به تحصیل اشتغال داشتند. از بین دانش آموزان 364 نفر (208پسر و 156دختر) با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و با توجه به حجم جامعه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه ی راهبردهای یادگیری پینتریچ و دی گرو، پرسش نامه ی سنجش جهت گیری های هدف الیوت و مک گریگور بود. برای تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از تحلیل رگرسیون چندمتغیره با استفاده از برنامه ی کامپیوتری SPSS استفاده شد. نتایج مؤید این مطلب است که متغیرهای راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و جهت گیری هدف تسلطی به صورت مثبت و جهت گیری هدف عملکردی به صورت منفی پیش بینی کننده های معناداری برای پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بوده و سهم راهبردهای یادگیری خودتنظیمی در این زمینه بیش از سایر متغیرها است.
بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر وب، رایانه و یادگیری سیار بر مهارت تفکر انتقادی و تفکر خلاق دانشجویان دانشگاه های استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر وب، رایانه و یادگیری سیار بر مهارت تفکر انتقادی و تفکر خلاق دانشجویان دانشگاه های استان مازندران است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی و از نظر روش، زمینه یابی است. جامعة آماری شامل کلیة دانشجویان دانشگاه های استان مازندران در سال تحصیلی 92-1391 به تعداد 312586 نفر است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، سه واحد دانشگاهی انتخاب و با روش تصادفی طبقه ای با رعایت نسبت ها، تعداد 385 نفر دانشجو در دو گروه مردان و زنان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامة محقق ساخته ای است که دارای 22 سؤال در دو بعد تفکر انتقادی و تفکر خلاق است. روایی صوری و محتوایی آن به تأیید متخصصان امر رسیده و پایایی آن با استفاده از آزمون ضریب آلفای کرونباخ 86/0 است. برای تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل واریانس و t تک نمونه ای، t مستقل و فرید من استفاده شده است. نتایج نشان داد که اثربخشی آموزش مبتنی بر وب، رایانه و یادگیری سیار بر مهارت تفکر انتقادی و تفکر خلاق دانشجویان معنادار است. همچنین اثربخشی آموزش مبتنی بر وب، رایانه و یادگیری سیار بر تفکر انتقادی و تفکر خلاق دانشجویان بر اساس جنسیت متفاوت است.
اولویت بندی اهداف پیشرفت دانشجویان پرستاری و مامایی و رابطه آن با یادگیری خودراهبر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: یادگیری خودراهبر درازمدت درحالی بخش جدایی ناپذیر حرفه پزشکی در نظر گرفته می شود که هنوز بهترین راه توسعه آن در آموزش بالینی ناشناخته مانده است. یکی از سازه های مرتبط با یادگیری خودراهبر، اهداف پیشرفت است. پژوهش حاضر با هدف اولویت بندی اهداف پیشرفت دانشجویان پرستاری و مامایی و بررسی رابطه آن با یادگیری خودراهبر آنان انجام شد.
ابزار و روش ها: در این مطالعه توصیفی در سال 91-1390، 209 دانشجوی کارشناسی مشغول به تحصیل در رشته های پرستاری، مامایی، اتاق عمل و هوشبری در دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی مشهد با روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی بر حسب جنسیت انتخاب شده و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه اهداف پیشرفت و پرسش نامه خودراهبری در یادگیری بود. داده ها به کمک نرم افزار SPSS 21 و با استفاده از آزمون های مجذور کای و تحلیل واریانس یک راهه تحلیل شدند.
یافته ها: 103 نفر از دانشجویان (49%)، اهداف رویکردی را اولویت اول خود قرار دادند. بین اولویت بندی اهداف پیشرفت کل دانشجویان تفاوت معنی داری وجود داشت (0001/0=p)، اما بین اولویت بندی اهداف پیشرفت دختران و پسران تفاوت معنی داری مشاهده نشد (45/0=p). همچنین بین اولویت بندی اهداف و خودراهبری در یادگیری رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت (012/0=p).
نتیجه گیری: هدف اول دانشجویان پرستاری و مامایی رویکردی است. دانشجویانی که اهداف تبحری دارند نسبت به دانشجویانی که اهداف رویکردی یا اجتنابی دارند، از میزان خودراهبری بیشتری در یادگیری برخوردار هستند.
مدل عِلّی بسط یافته تمایل رفتاری به یادگیری تحت وب: نقش جهت گیری هدف یادگیری و یادگیری خودتنظیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، ارائة مدل عِلّی بسط یافته تمایل رفتاری به یادگیری تحت وب با تأکید بر نقش جهت گیری هدف یادگیری و یادگیری خودتنظیمی است. جامعة آماری این پژوهش شامل کلیة دانشجویان دانشگاه پیام نور استان فارس است که در سال تحصیلی 93-94 مشغول به تحصیل بوده اند. از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 238 از جامعه انتخاب گردید. در این پژوهش از پنج ابزار اندازه گیری استفاده گردید که شامل جهت گیری هدف یادگیری چاتزلگو و دیگران (2009)، قصد استفاده از یادگیری تحت وب سارمی نیو (2009)، درک از سودمندی و درک از سهولت گاد عبدل (2008)، نگرش به یادگیری تحت وب شین (2007)، یادگیری خودتنظیمی در یادگیری بر خط و یادگیری تحت وب بارنارد و همکاران (2008) که مقیاس اندازه گیری همگی آن ها بر اساس طیف پنج گزینه ای لیکرت از کاملاً موافق تا کاملاً مخالف است.
نتایج پژوهش نشان داد مدل مفهومی موردنظر در پژوهش با توجه به شاخص های نیکویی بر ارزش از نظر آماری مورد تأیید قرار گرفت. همچنین جهت گیری هدف یادگیری به طور غیرمستقیم و معناداری از طریق درک از سهولت و سودمندی و نگرش بر قصد استفاده از یادگیری تحت وب تأثیر دارد. به علاوه متغیر یادگیری خودتنظیمی از طریق نقش واسطه ای درک از سهولت و سودمندی و نگرش به یادگیری تحت وب بر قصد استفاده از یادگیری تحت وب هم مستقیم و هم غیرمستقیم تأثیر دارد. به علاوه درک از سهولت از طریق درک از سودمندی و نگرش بر قصد استفاده های یادگیری تحت وب تأثیر مستقیم و غیرمستقیم معناداری دارد.