فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۶۱ تا ۱٬۶۸۰ مورد از کل ۱٬۸۳۶ مورد.
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۸۱)
۱۱۲-۱۰۳
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی با روش چندرسانه ای آموزشی بر رفتارسازشی دانش آموزان کم توان ذهنی انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان کم توان ذهنی پایه هشتم دوره متوسطه اول شهر تهران بود که 40 نفر از آنها انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جای دهی شدند. گروه آزمایش در هشت جلسه 45 دقیقه ای (هفته ای یک جلسه) با استفاده از نرم افزار آموزشی چندرسانه ای محقق ساخته آموزش دیدند ولی به گروه گواه آموزشی ارائه نشد. ابزار جمع آوری داده ها، مقیاس رفتار سازشی وایلند و برنامه چندرسانه ای آموزشی محقق ساخته بود. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین رفتار سازشی گروه آزمایش به طور معناداری بیشتر از گروه گواه بود (001/0 >P). همچنین نمرات رفتار سازشی گروه آزمایش در مهارت های ارتباطی، مهارت اجتماعی و مهارت زندگی معنادار بود (001/0 >P) ولی در مهارت حرکتی معنادار نبود. نتیجه گیری: نتیجه اینکه برنامه آموزش مهارت های اجتماعی به روش چندرسانه ای باعث بهبود رفتار سازشی، مهارت ارتباطی، مهارت اجتماعی و مهارت زندگی دانش آموزان کم توان ذهنی شد. بنابراین برنامه ریزی برای ارائه آموزش به کمک چندرسانه ای به این دانش آموزان اهمیت ویژه ای دارد.
اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی آموزش شهروندی برای دانش آموزان با نیازهای ویژه (کم توان ذهنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی آموزش شهروندی برای دانش آموزان با نیازهای ویژه (کم توان ذهنی) بوده است. آموزش شهروندی، دانش، مهارت و ادراک دانش آموزان را تجهیز نموده و نقش مؤثر ی در زندگی عمومی آن ها دارد. روش: مطالعه حاضر از نظر هدف یک مطالعه کاربردی-توسعه ای است و از منظر روش و بازه زمانی گردآوری داده ها، یک پژوهش پیمایشی مقطعی است. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه طیف لیکرت استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی شامل صاحبنظران و متخصصان برنامه ریزی درسی ویژه و کارشناسان سازمان استثنایی است. نمونه گیری بخش کیفی با روش هدفمند و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت و 24 نفر از خبرگان در این بخش شرکت کردند. از آنجایی که جامعه آماری 182 نفر (کارشناسان و مربیان دانش آموزان کم توان ذهنی) و نمونه براساس جدول کوکران با خطای 0.1 تعداد 79 نفر محاسبه شده است. جهت تحلیل داده ها در بخش کیفی به روش تحلیل داده بنیاد به شناسایی شاخص های پژوهش مبادرت ورزیده و جهت اعتبارسنجی و ارائه الگوی نهایی از روش مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار SMARTPLS استفاده شد. یافته ها: بر اساس آن ارتباط خطی میان مقوله های پژوهش شامل شرایط علی، مقوله های محوری، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها مشخص شد. نتیجه گیری: نتایج ارائه شده در این پژوهش نشان می دهد مهم ترین نتایج به دست آمده از مصاحبه ها بر محتوای آموزش شهروندی و روش های آموزش تأکید داشتند. در خصوص روش های تدریس و آموزش نیز، بر تشکیل گروه های غیررسمی و نظارت بر فعالیت گروه ها، یادگیری در عمل و روش های تدریس شاگرد محور و مشارکتی تأکید شده است.
واکاوی دیدگاه معلمان پیرامون مدارس دانش آموزان با نیازهای ویژه؛ به منظور ارائه پیشنهادهای سیاستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف واکاوی دیدگاه معلمان پیرامون مدارس دانش آموزان با نیازهای ویژه؛ به منظور ارائه پیشنهادهای سیاستی انجام شد. روش: پژوهش حاضر در چارچوب رویکرد کیفی و با هدف واکاوی دیدگاه معلمان مدارس دانش آموزان با نیازهای ویژه در خصوص ویژگی ها و مسائل مرتبط با شرایط حاکم بر مدارس استان آذربایجان شرقی انجام شده است. داده ها با مصاحبه نیمه ساختارمند از 16 نفر از معلمان در سطح استان آذربایجان شرقی با شیوه نمونه گیری هدفمند از نوع ملاکی گردآوری شده و با روش تحلیل مضمونی تحلیل شده اند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که دیدگاه معلمان مدارس دانش آموزان با نیازهای ویژه در چهار مضمون اصلی و 18 مضمون فرعی دسته بندی می شود. مضامین اصلی شامل ویژگی ها و مسائل مرتبط با معلمان مدارس دانش آموزان با نیازهای ویژه، ویژگی ها و مسائل مرتبط با ویژگی های دانش آموزان با نیازهای ویژه، محدودیت های آموزشی و مسائل فرهنگی – اجتماعی است. مضامین فرعی نیز در متن مقاله به طور تفصیلی توضیح داده شده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، اقدام های انجام شده در حوزه سیاست های کلی آموزش و پرورش به خوبی پیش نرفته است و پیشبرد مسائل در این زمینه اهتمام جدی مسئولان را می طلبد.
تأثیر بازی درمانی گروهی مبتنی بر نقاشی بر مهارت های هیجانی کودکان با اختلال اضطراب جدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
233 - 259
حوزه های تخصصی:
طبق شواهد پژوهشی کودکان با اختلال اضطراب جدایی رفتارهای خودتنظیمی ضعیف تری دارند و در تنظیم هیجانات و رفتارها مشکلات بیشتری دارند. هدف پژوهش تعیین تأثیر آموزش بازی درمانی گروهی مبتنی بر نقاشی بر مهارت های هیجانی کودکان با اختلال اضطراب جدایی بود. در این پژوهش نیمه آزمایشی، از طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دختر پایه ششم با اختلال اضطراب جدایی شهرستان قائم شهر در سال تحصیلی 1399 بود. نمونه پژوهش 30 کودک با اختلال اضطراب جدایی بود که به صورت در دسترس شناسایی و در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جای دهی شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اضطراب جدایی (مارچ و همکاران، 1997) و پرسشنامه مدیریت هیجان (زیمن، 2001) استفاده شد. گروه آزمایش در 10 جلسه 45 دقیقه ای بازی درمانی گروهی مبتنی بر نقاشی را دریافت کردند و برای گروه کنترل مداخله ای ارائه نشد. داده های پژوهش با تحلیل کوواریانس یک و چند متغیری تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش بازی درمانی گروهی مبتنی بر نقاشی موجب بهبود مهارت های هیجانی کودکان با اختلال اضطراب جدایی شد (001/0 > P). با توجه به این نتیجه می توان از بازی درمانی گروهی مبتنی بر نقاشی به عنوان روش درمانی مؤثر برای ارتقاء سلامت روانی و پیشگیری از مشکلات روان شناختی کودکان با اختلال اضطراب جدایی استفاده کرد.
تأثیر تمرینات ثبات مرکزی بر استقامت عضلات تنه پسران با اختلال طیف اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: اختلال طیف اتیسم با نقص در ارتباطات اجتماعی، حرکات کلیشه ای و تعاملات محدود شناسایی می شود. اختلال ثبات وضعیتی در کودکان با اختلال طیف اتیسم شایع است. هدف از این مطالعه بررسی اثر 8 هفته تمرینات ثبات مرکزی بر استقامت عضلات تنه پسران با اختلال طیف اتیسم است. روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع نیمه آزمایشی با گروه گواه و پیش آزمون-پس آزمون است. 32 پسر 10 - 6 ساله با اختلال طیف اتیسم به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جای گرفتند و تمرینات ثبات مرکزی به مدت 8 هفته، هفته ای 3 بار و هر جلسه 45 دقیقه به طور انفرادی در گروه آزمایشی اعمال شد. برای ارزیابی استقامت عضلات تنه از آزمون مک گیل شامل فلکشن تنه، فلکشن جانبی تنه و بیرینگ سورنسن استفاده شد. یافته ها: یافته های آماری حاصل از آزمون تی مستقل نشان داد که 8 هفته تمرینات ثبات مرکزی اثر معناداری بر استقامت عضلات تنه پسران با اختلال طیف اتیسم در گروه آزمایشی داشته است (p≥0.05). نتیجه گیری: با توجه به ضعف ثبات وضعیتی در کودکان با اختلال طیف اتیسم و ازآنجایی که، ثبات ناحیه مرکزی موجب کاهش نوسانات قامت و حفظ راستای صحیح بدن خواهد شد، تمرینات ثبات مرکزی می تواند جهت ارتقا استقامت و ثبات بخشی عضلات تنه پسران با اختلال طیف اتیسم مؤثر باشد. ازاین رو، اجرای تمرینات ثبات مرکزی در کودکان با اختلال طیف اتیسم پیشنهاد می شود.
اثربخشی تحلیل رفتار متقابل بر آشفتگی روان شناختی و امید به زندگی مادران دارای کودکان اتیسم شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی تحلیل رفتار متقابل بر آشفتگی روان شناختی و امید به زندگی مادران دارای فرزند اختلال طیف اوتیسم انجام شده است؛ روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل و آزمایش بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه مادران دارای فرزند اوتیسم ساکن شهر اصفهان در سال 1399 بودند که از بین آن ها به شیوه نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند؛ ابتدا پرسشنامه های آشفتگی روان شناختی کسلر (2002) و امیدواری اشنایدر (1991) بر روی هر دو گروه آزمایش و کنترل اجرا شد سپس گروه آزمایش تحت 10جلسه درمان گروهی مبتنی بر تحلیل روابط متقابل به مدت هر جلسه 60 دقیقه قرار گرفتند. مجدداً پس ازمون بر روی دو گروه ازمایش و کنترل اجرا شد. به علت شیوع ویروس کرونا آموزش بصورت مجازی انجام شد. ﺑﻌﺪ از اﻋﻤﺎل ﻣﺘﻐﯿﺮ ﻣﺴﺘﻘﻞ در 10 جلسه 60 دقیقه ای بر گروه آزمایش، ﻫﺮ دو ﮔﺮوه به طور مجدد ﺑﻪ وﺳﯿﻠﻪ ﻫﻤﺎن آزﻣﻮنﻫﺎ ﻣﻮرد ارزﯾﺎﺑﯽ ﻗﺮار گرفتند؛ تحلیل یافته ها با استفاده از نرم افزار spss و روش تحلیل کوواریانس صورت گرفت. نتایج نشان داد تحلیل رفتار متقابل بر امید به زندگی مادران دارای فرزند اوتیسم موثر بوده است (p<0/05)؛ اما بر آشفتگی روان شناختی تاثیری نداشته است (P>0/05). با توجه به نتیجه پژوهش حاضر پیشنهاد می شود روش تحلیل روابط متقابل را به عنوان ابزاری حمایتی و موثر جهت افزایش امید به زندگی مادران دارای فرزندان اوتیسم استفاده شود.
طراحی، تدوین و روایی یابی برنامه مداخله مبتنی بر کارکردهای اجرایی و بررسی اثربخشی آن بر تعامل اجتماعی کودکان طیف اتیسم با عملکرد بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۸۷)
۱۰۸-۹۳
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی، تدوین و روایی یابی برنامه مداخله مبتنی بر کارکردهای اجرایی و بررسی اثربخشی آن بر تعامل اجتماعی کودکان طیف اتیسم با عملکرد بالا انجام شد. روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی با پیش آزمون پس آزمون همراه با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش حاضر کودکان دارای اختلال اتیسم 6 تا 12 ساله شهر ارومیه (274 نفر) در سال تحصیلی 98-98 از مدرسه ویژه اختلال اتیسم بودند، از بین کل جامعه هدف به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 40 نفر اتیسم با عملکرد بالا با استفاده از مقیاس تشخیص اتیسم گیلیام (گیلیام،1995) انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20) و کنترل (20) قرار گرفتند، پس از اجرای پیش آزمون، گروه آزمایش تحت آموزش برنامه کارکردهای اجرایی قرار گرفت، این برنامه به وسیله پژوهشگران طراحی شد که شامل 24 جلسه بود که در آن 4 مهارت (حافظه کاری، بازداری، انعطاف پذیری و توجه) آموزش داده می شد، در این مرحله کودکان گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند و دوباره پس آزمون اجرا شد و داده های به دست آمده از پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از روش تحلیل کواریانس تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که در مرحله پس آزمون بین میانگین تعامل اجتماعی دو گروه آزمایش و کنترل در سطح (P<01) تفاوت معناداری وجود دارد؛ به این معنا که برنامه مداخله ای باعث افزایش نمرات تعامل اجتماعی کودکان اتیسم نسبت به مرحله پیش آزمون شده است. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که برنامه مداخله مبتنی بر کارکردهای اجرایی علاوه بر داشتن روایی محتوایی مناسب، بر تعامل اجتماعی کودکان طیف اتیسم با عملکرد بالا اثربخش بوده است. با توجه به اثربخشی برنامه مداخله مبتنی بر کارکردهای اجرایی پیشنهاد می شود که این برنامه جهت ارتقای مهارت های اجتماعی کودکان اتیسم در مراکز آموزشی و توانبخشی استفاده شود.
نامه به سردبیر: رویکرد سان-رایز: دنیای کودکان با اختلالات طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همه ما حداقل یک بار این جمله را شنیده ایم که "به دنبال علاقه و استعدادت برو". اما تصور زندگی در دنیایی پر از ناشناخته ها چنان دشوار است که کمتر کسی در آنجا به فکر علاقه و استعداد خواهد بود. اینکه برای داشتن حداقل های زندگی باید ابتدا چیزهایی را یاد بگیری که نه در لیست علاقمندی ات جایی دارند و نه در استعدادت. دنیای ما برای کودکان مبتلا به اختلالات طیف اتیسم دنیایی سرشار از ابهامات و ناشناخته هاست و این کودکان برای ادامه ی مسیر باید آنچه را که هنوز به خوبی نمی شناسند، یاد بگیرند. بنابراین لازم است در کنار آموزش هایی که آنها را در مسیر یادگیری قرار می دهد به دنیای دورنی آنها نیز توجه بیشتری شود. ابتدا باید دست این کودکان را بگیریم و در دنیای آنها قدم بزنیم و سپس برایشان کتاب های آموزشی رنگارنگ تدارک ببینیم.
اثربخشی ریباندتراپی بر رشد حرکتی و عادت های خواب کودکان با اختلال طیف اتیسم (مطالعه تک موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی ریباندتراپی بر رشد حرکتی و عادت های خواب کودکان با اختلال طیف اتیسم انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک طرح آزمایشی تک موردی از نوع طرح خط پایه چندگانه با آزمودنی های متفاوت است که 10 هفته روی دو کودک با اختلال طیف اتیسم با پیگیری دو هفته ای اجرا شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کودکان با اختلال طیف اتیسم شهر اهواز بود. از بین آنها دو کودک با اختلال طیف اتیسم به صورت داوطلبانه انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده شامل پرسشنامه عادت های خواب کودکان و آزمون لینکلن اوزرتسکی بود. داده ها با استفاده از روش های ترسیم دیداری، درصد بهبودی و اندازه اثر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: ریباندتراپی به طور معنا داری موجب افزایش رشد حرکتی و کاهش مشکلات خواب در مرحله پس از درمان و پیگیری شد، به طوری که درصد بهبودی برای کودک اول و دوم در رشد حرکتی به ترتیب 79 و 63 درصد و در مشکلات خواب 85 و 66 درصد به دست آمد. نتیجه گیری: در این پژوهش تغییرات معناداری در دو کودک با اختلال طیف اتیسم ایجاد شد و دستاوردهای درمانی در دوره پیگیری حفظ شد.
مقایسه اثربخشی درمان ویبرواکوستیک و لگودرمانی بر پرخاشگری در کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان ویبرواکوستیک و لگودرمانی بر پرخاشگری کودکان مبتلا به اختلال طبف اتیسم انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه گواه و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل 85 کودک 12-6 سال مبتلا به اختلال طیف اتیسم مراجعه کننده به دو مرکز توان بخشی اتیسم شهر تهران (مراکز شمیم و فریحا) در شش ماهه اول سال 1398بودند. از بین آنها 30 نفر (21 پسر و 9 دختر) به روش نمونه گیری هدفمند، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش (1و 2) و گواه، هر گروه 10 نفر جایگزین شدند. گروه آزمایش اول، درمان ویبرواکوستیک را به مدت 12 جلسه (20 دقیقه ای) و گروه آزمایش دوم، لگودرمانی را به مدت 12 جلسه (45 دقیقه ای)، دریافت کردند؛ گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفت. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه پرخاشگری کودکان شهیم (1385)، استفاده شد. به-منظور تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و تعقیبی بنفرونی استفاده شد. یافته های حاصل از پزوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات مؤلفه های پرخاشگری (پرخاشگری رابطه ای، کلامی و بدنی) افراد گروه آزمایش و گروه گواه در مرحله پس آزمون و پیگیری، تفاوت معناداری وجود داشت. همچنین، یافته ها نشان داد که درمان ویبرواکوستیک نسبت به لگودرمانی بر کاهش پرخاشگری کودکان مبتلا به اتیسم کارآمدتر بود. نتایج این پژوهش نشان داد که توجه روان شناسان و مشاوران به مداخلات مناسب مانند درمان ویبرواکوستیک و لگو درمانی می تواند باعث کاهش رفتار پرخاشگرانه کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم شود.
اثربخشی برنامه خودتنظیمی کودک بر خود ادراکی و کیفیت دوستی کودکان با اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
58 - 85
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی برنامه خودتنظیمی کودک بر خود ادراکی و کیفیت دوستی کودکان با نارسایی توجه / بیش فعالی بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دختران 9-12 ساله با نارسایی توجه / بیش فعالی شهر تهران در سال 1400-1401 بود. حجم نمونه شامل 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) از جامعه آماری به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در دو گروه گواه و آزمایش جایگماری شدند. برای گروه آزمایشی، برنامه تدوین شده خودتنظیمی کودک اجرا شد درحالی که گروه کنترل در لیست انتظار باقی ماندند. ابزار پژوهش شامل مقیاس خود ادراکی هارتر (2012) و کیفیت دوستی زهره وند و حجازی (1380) بود. نتایج نشان داد که مداخله خودتنظیمی کودک بر بهبود خود ادراکی و کیفیت دوستی در مراحل پس آزمون و پیگیری تأثیر معنی دار داشته است. یافته های این پژوهش اطلاعات مفیدی را در ارتباط با برنامه خودتنظیمی کودک فراهم می کند و مشاوران و روان شناسان می توانند برای بهبود بر بهبود خود ادراکی و کیفیت دوستی در کودکان با نارسایی توجه / بیش فعالی از این مداخله استفاده نمایند.
اثربخشی ورزش های گروهی هوازی مبتنی بر نظریه یکپارچگی حسی بر مهارت های حرکتی درشت و ظریف کودکان با نشانگان داون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی مداخله های مبتنی بر ورزش های گروهی هوازی مبتنی بر نظریه یکپارچگی حسی بر مهارت های حرکتی درشت و ظریف کودکان با نشانگان داون بود. روش: پژوهش حاضر با طرح پژوهشی نیمه آزمایشی به همراه پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. نمونه پژوهش ۳۰ کودک با نشانگان داون در بازه سنی ۸ تا ۱۰ سال بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای گرفتند. برای ارزیابی و سنجش از آزمون های پوردو پگبورد و آزمون رشد حرکتی لینکلن اوزروتسکی استفاده شد. بعد از اجرای پیش آزمون، کودکان گروه آزمایش به مدت ۶ هفته و در هر هفته ۲ جلسه (۱۲جلسه) تحت مداخله های مبتنی بر ورزش های هوازی تقویت کننده یکپارچگی حسی قرار گرفتند و فعالیت های بازی گونه مورد نظر را آموزش دیده و به کمک درمانگر و والدین تمرین کردند. یافته ها: هر دو گروه با پس آزمون سنجیده شده و نتایج به دست آمده به روش آماری تحلیل کوواریانس یک متغیره بررسی شدند که پیشرفت معناداری را در هر دو مهارت های حرکتی ظریف (p<0/01، F=12/98) و درشت (p<0/01، F=21/71) و همچنین تلفیق این دو مهارت (p<0/01، F=20/9) در گروه آزمایش نشان داد. نتیجه گیری: در نتیجه می توان بیان کرد که استفاده از مداخله های مبتنی بر ورزش های گروهی هوازی تقویت کننده یکپارچگی حسی در قالب بازی ها تأثیر مثبت به سزایی بر بهبود مهارت های حرکتی درشت و ظریف کودکان با نشانگان داون خواهد داشت.
نقش واسطه ای الگوهای پردازش حسی در رابطه بین شیوه های فرزندپروری با اختلال یادگیری در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال یادگیری، تحت تاثیر بسیاری از متغیرهای ارتباطی و معطوف به پردازش های حسی در کودکان قرار دارد، بنابراین هدف این پژوهش تعیین نقش واسطه ای الگو های پردازش حسی در رابطه بین شیوه های فرزندپروری با اختلال یادگیری در کودکان بود. روش پژوهش همبستگی مبتنی بر مدل یابی از نوع تحلیل مسیر بود و جامعه پژوهش شامل تمامی کودکان با اختلال یادگیری 7 تا 10 ساله در شهر تهران بودند، که با استفاده از روش کلاین (2010) تعداد 437 کودک به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و مادران کودکان، پرسشنامه اختلال یادگیری کلورادو ویلکات و همکاران (2011)، پروفایل حسی دان (1999) و پرسشنامه شیوه های فرزندپروری باومریند (۱۹۷۳) را تکمیل کردند و ارزیابی مدل با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام شد. یافته ها نشان داد که الگوهای پردازش حسی در رابطه بین شیوه های فرزندپروری با اختلال یادگیری در کودکان نقشی واسطه ای دارد و به طور کلی الگوهای پردازش حسی و شیوه های فرزندپروری توان پیش بینی (70/0=R2) از متغیر اختلال یادگیری را داشتند، این یافته ها حاکی از آن است که ایجاد اختلال یادگیری بسیار تحت تاثیر مستقیم شیوه های فرزندپروری والدین می باشد و الگو های پردازش حسی اثری غیرمستقیم بر اختلال یادگیری دارند که می تواند تلویحات کاربردی بسیاری را به درمان گران در جهت بهبود اختلال یادگیری کودکان ارایه دهد.
مقایسه اثربخشی توان بخشی شناختی و مهارت عاطفی اجتماعی بر ارتقای نظریه ذهن در کودکان اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی و مهارت عاطفی اجتماعی بر ارتقای نظریه ذهن درکودکان اتیسم، در حیطه تحقیقات مقطعی و کاربردی بود. روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. از 45 نفر دانش آموز معرفی شده مدرسه پیامبر اعظم منطقه5 و کانون مادران یاریگر توانجویان اتیسم (میتا) منطقه6 تهران در سال(1399-1398) با تکمیل پرسش نامه سنجش دامنه اتیسم جامعه ای 30 نفری با عملکرد بالا در گروه نمونه 30 نفری به روش تصادفی طبقه ای در دو گروه آموزش و یک گروه کنترل (هر گروه 10 نفر)، جایگزین شدند.گروه آزمایشی اول با برنامه هوشمند توانبخشی شناختی بازشناسی هیجانی صورت وِ گروه آزمایشی دوم با آموزش مهارت های عاطفی اجتماعی آموزش دیدند. گروه سوم آموزشی دریافت نکردند. نتایج آماری حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکوا) و آزمون تعقیبی شفه نشان داد، میزان نظریه ذهن در کودکان اتیسم بعد از اعمال تنها توانبخشی شناختی افزایش یافته است و هر دو گروه نسبت به گروه کنترل دارای میانگین بالاتری در سطوح نظریه ذهن کل بودند. گروه های آزمایش یک (توانبخشی شناختی) نسبت به گروه کنترل دارای میانگین بالاتری در سطح 1، 2 و نظریه ذهن کل بودند و اختلاف میانگین ها در سطح 05/0 معنی دار شد. گروه آزمایش دوم (مهارت عاطفی اجتماعی) نسبت به گروه کنترل دارای میانگین بالاتری در سطح 3 بودند و اختلاف میانگین ها در سطح 05/0 معنی دار شد. می توان نتیجه گرفت توانبخشی شناختی روش مداخله ای مناسب برای مربیان و درمانگران کودکان اتیسم برای ارتقای نظریه ذهن می باشد.
مداخله زودهنگام برای کودکان خردسال با آسیب بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود آنکه اهمیت برنامه های مداخله ای برای کودکان با آسیب بینایی بسیار مورد تأیید است، اما دانش عملی آن نیاز به معرفی بیشتر دارد. هدف از مقاله حاضر، معرفی الگو و محتوای ارائه ی خدمات مداخله ی زودهنگام به کودکان با آسیب بینایی و خانواده های آنان است. در این مقاله به طور مشخص اهمیت غربالگری اولیه، مناسب سازی برنامه های مداخله زودهنگام و اقدامات حمایتی در مورد والدین و کودکان مورد تأ کید بوده است.
برنامه منظم خواب: روشی برای پیشگیری از مشکلات هیجانی- رفتاری در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پیشگیری از مشکلات رفتاری کودکان برای والدین، معلمان، مربیان و روان شناسان بسیار مهم و ضروری است. در این مقاله ابتدا به تعریف اختلال های هیجانی- رفتاری پرداخته شده است. سپس به عنوان روشی برای پیشگیری از مشکلات رفتاری در کودکان؛ تدوین برنامه ی منظم خواب ارائه و در پایان نتیجه گیری صورت گرفته است. روش: بررسی داده ها در پژوهش حاضر به صورت مروری نظام مند انجام گرفت. روش شناسی آن نیز مبتنی بر گردآوری، طبقه بندی و خلاصه کردن یافته های مقالات علمی پژوهشی مرتبط با برنامه ی منظم خواب: روشی برای پیشگیری از مشکلات هیجانی رفتاری در کودکان از سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۱ می الدی برگرفته از پایگاه های اطلاعاتی گوگل اسکالر، الزویر، ابسکو، اسپرینگر، پروکواست، اریک، ایبوکی با کلید واژه های برنامه ی منظم خواب، مشکلات رفتاری، کودکان با اختلال های رفتاری هیجانی بودند که در جستجوی اولیه ۷۸ مقاله قابل مرور و بررسی انتخاب شدند که از بین آنها ۲۰ مقاله به دلیل عدم تناسب با موضوع، ۶ مقاله به علت قدیمی بودن و ۳ مقاله به علت تکراری بودن در چند پایگاه اطلاعاتی حذف و در نهایت ۴۹ مقاله انتخاب شد. یافته: از بین ۷۸ مقاله یافت شده براساس کلید واژه های مشخص شده تعداد ۴۹ مقاله قابل مرور و بررسی بود که در زمینه علل و روش های ارزیابی و نحوه ی تدوین برنامه ی خواب مورد استفاده قرار گرفتند. نتیجه گیری: تجارب بالینی حا کی از آن است که تدوین برنامه ی منظم خواب به عنوان روشی برای پیشگیری از مشکلات رفتاری در کودکان ضروری است.
اثربخشی آموزش جهت یابی و حرکت بر افزایش خودکارآمدی و ابراز وجود دانش آموزان با آسیب بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش جهت یابی و حرکت بر افزایش خودکارآمدی و ابراز وجود کودکان و دانش آموزان با آسیب بینایی انجام شده است. روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان با آسیب بینایی مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1397 - 1398 بود که از بین آنان 26 دانش آموز پسر با آسیب بینایی حجم نمونه آماری پژوهش را تشکیل داد که در دو گروه گواه ) 13 نفر ( و آزمایشی ) 13 نفر ( مورد بررسی قرار گرفتند. برای بررسی خودکارآمدی و ابراز وجود به ترتیب از مقیاس خودکارآمدی شرر ) 1982 ( و پرسشنامه ابراز وجود گمبریل وریچی ) 1982 ( استفاده شد. آموزش جهت یابی و حرکت نیز با استفاده از کتاب راهنمای جهت یابی و تحرک سازمان آموزش و پرورش استثنایی در 8 جلسه صورت گرفت. برای تحلیل نتایج از آمار توصیفی و سپس تحلیل کواریانس چندمتغیره MANCOVA( ( استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که برنامه ی جهت یابی و حرکت موجب افزایش خودکارآمدی گروه آزمایشی در مقابل گروه گواه شد. این برنامه همچنین موجب افزایش ابراز وجود گروه آزمایشی در مقابل گروه گواه شد و مهارت های جهت یابی و حرکت به طور چشمگیری در گروه آزمایشی نسبت به گروه گواه بهبود یافت. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد، با آموزش جهت یابی و حرکت می توان خودکارآمدی و ابراز وجود کودکان و دانش آموزان با آسیب بینایی را افزایش داد و به بهبود شرایط زندگی آنها کمک کرد.
اثربخشی آموزش گروهی به شیوه هیجان مدار بر رضایت جنسی، رضایت زناشویی و ابعاد سلامت روان در مادران کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر اثربخشی آموزش گروهی به شیوه هیجان مدار بر رضایت جنسی، رضایت زناشویی و ابعاد سلامت روان مادران کودکان کم توان ذهنی بود. این مطالعه با رویکرد کمّی و به روش نیمه آزمایشی و با بکارگیری طرح پیش آزمون– پس آزمون– پیگیری با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری متشکل از تمام مادران کودکان کم توان ذهنی محصل در شهرستان میبد در سال تحصیلی 97-98 بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 24 نفر به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دوگروه 12 نفری (آزمایش و گواه) جایگزین شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های استاندارد اضطراب، استرس و افسردگی لاویبوند، رضایت زناشویی انریچ و رضایت جنسی لارسون در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پاسخ دادند. گروه آزمایش مداخله آموزش گروهی به شیوه هیجان مدار را در 8 جلسه 5/1 ساعته و هر هفته دو جلسه دریافت کردند، در صورتی که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای را طی مدت زمان انجام پژوهش دریافت ننمودند. در پایان نیز داده های پژوهش با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و در سطح معنی داری 05/0 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که میانگین نمرات رضایت جنسی و رضایت زناشویی و سلامت روان گروه آزمایش نسبت به گروه گواه، در مرحله پس آزمون افزایش معناداری پیدا کرده و این افزایش در مرحله پیگیری نسبتاً ثابت مانده است (001/0>p). بر اساس نتایج پژوهش، آموزش گروهی به شیوه هیجان مدار باعث بهبود رضایت جنسی، رضایت زناشویی و ابعاد سلامت روان مادران کودکان کم توان ذهنی شد. بنابراین آموزش گروهی به شیوه هیجان مدار می تواند مداخله ای ارزنده در راستای کاهش مشکلات این مادران به شمار آید.
تبیین تجارب زیسته مربیان مراکز آموزشی و توان بخشی مشکلات ویژه یادگیری از چالش های تغییر آموزش حضوری به آموزش مجازی در دوران شیوع ویروس کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین تجارب زیسته مربیان مرا کز آموزشی و توان بخشی مشکلات ویژه یادگیری از چالش های تغییر آموزش حضوری به آموزش مجازی در دوران شیوع ویروس کرونا بود. روش: این پژوهش جزء پژوهش های کیفی و از نوع پدیدارشناسی است که براساس الگوی هفت مرحله ای کلایزی انجام گرفت. شرکت کنندگان در این پژوهش مربیان شاغل در مرا کز آموزشی و توان بخشی مشکلات ویژه یادگیری شهر تهران در سال تحصیلی 1401 - 1400 بودند. ابزار این پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. برای انتخاب آزمودنی ها از نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری استفاده شد و در پایان، 15 مربی در گروه مشارکت کنندگان قرارگرفتند. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون صورت گرفت. پس از استخراج و دسته بندی موضوعی، دو مضمون فرا گیر 1( چالش های غیرسازنده مشتمل بر مضامین سازمان دهنده شامل: تجهیزات و زیرساخت های فضای مجازی، ارتباط متقابل مربی با شا گرد و والدین، عدم همکاری و نظارت دقیق، در دسترس نبودن تولید محتوای شناختی، اهمال کاری والدین و دانش آموزان و 2( چالش های سازنده مشتمل بر مضامین سازمان دهنده شامل: فرصت های آموزشی، ایجاد فرصت یادگیری، اهمیت و کاهش هزینه ها شناسایی شدند. اعتبار داده ها با استفاده از فنون تأییدپذیری از طریق خودبازبینی پژوهشگران و اعتمادپذیری با هدایت دقیق جریان جمع آوری اطلاعات و همسوسازی پژوهش های مرتبط تعیین شد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصله، ضرورت پذیرش آموزش مجازی با تمامی محاسن مربوط به آن و حذف نقاط ضعف و مشکلات آن در دنیای امروزه امری انکارناپذیر است که مسئولان آموزش و پرورش باید توجه ویژه ای به آن داشته باشند.
الگوی ساختاری رابطه ساختار انگیزشی با رفتار خودشکن تحصیلی در دانش آموزان تیزهوش: نقش میانجی راهبردهای حل مسئله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
29 - 57
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش میانجی راهبردهای حل مسئله در رابطه بین ساختار انگیزشی و رفتار خودشکن تحصیلی در دانش آموزان تیزهوش انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه مدارس تیزهوشان شهر تهران در سال 1400-1399 بود که با روش نمونه گیری خوشه ای یک مرحله ای 674 نفر برای شرکت در مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه رفتارهای خودشکن، پرسشنامه ساختار انگیزشی و پرسشنامه حل مسئله بود. تحلیل داده ها با روش همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری و در سطح معناداری 05/0 انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که رفتارهای خودشکن با ساختار انگیزشی انطباقی و سبک حل مسئله اعتماد به حل مسائل دارای رابطه منفی و با سبک گرایش/اجتناب و کنترل شخصی حل مسئله دارای رابطه مثبت معنادار در سطح 01/0 هستند. همچنین راهبردهای حل مسئله در رابطه بین ساختار انگیزشی و رفتار خودشکن تحصیلی دارای نقش میانجی بود (01/0> p ). بر این اساس، رفتارهای خودشکن در دانش آموزان از طریق ساختار انگیزشی و راهبردهای حل مسئله قابل پیش بینی است و راهبردهای حل مسئله دراین بین دارای نقش میانجی است. نتایج مطالعه حاضر را می توان در اختیار فعالان حوزه تعلیم و تربیت قرارداد تا در برنامه ریزی و طراحی مداخلات آموزشی درزمینهکاهش رفتارهای خودشکن تحصیلی در دانش آموزان تیزهوش مورداستفاده قرار دهند.