سید علیرضا عمارتی

سید علیرضا عمارتی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

اثربخشی روایت درمانی بر احساس کهتری و افسردگی مادران کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: احساس کهتری افسردگی روایت درمانی کم توان ذهنی مادران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۸ تعداد دانلود : ۱۸۴
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر اثربخشی روایت درمانی بر احساس کهتری و افسردگی مادران کودکان کم توان ذهنی بود. روش: این مطالعه با رویکرد کمی و به روش نیمه آزمایشی و با بکارگیری طرح پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری متشکل از تمام مادران دانش آموزان کم توان ذهنی شهرستان کاشان در سال تحصیلی 1398 - 1399 بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 24 نفر به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 12 نفری )آزمایشی و گواه( جایگزین شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های استاندارد افسردگی بک ) 1961 ( و احساس کهتری یائو و همکاران ) 1997 ( در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پاسخ دادند. گروه آزمایشی مداخله روایت درمانی را در 8 جلسه 5/ 1 ساعته و هر هفته 2 جلسه دریافت کردند، در صورتی که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای را طی مدت زمان انجام پژوهش دریافت نکرد. در پایان نیز داده های پژوهش با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و در سطح معناداری 05 / 0 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات افسردگی و احساس کهتری گروه آزمایشی نسبت به گروه گواه، در مرحله پس آزمون کاهش معناداری پیدا کرده و این کاهش در مرحله پیگیری نسبتاً ثابت مانده است ) 001 / .)p>0 نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش، روایت درمانی می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر در کاهش مشکلات روان شناختی مادران کودکان کم توان ذهنی مورد توجه قرار گیرد.
۲.

اثربخشی آموزش گروهی به شیوه هیجان مدار بر رضایت جنسی، رضایت زناشویی و ابعاد سلامت روان در مادران کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش گروهی هیجان مدار رضایت جنسی رضایت زناشویی سلامت روان مادران کودکان کم توان ذهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۱۳۳
هدف از پژوهش حاضر اثربخشی آموزش گروهی به شیوه هیجان مدار بر رضایت جنسی، رضایت زناشویی و ابعاد سلامت روان مادران کودکان کم توان ذهنی بود. این مطالعه با رویکرد کمّی و به روش نیمه آزمایشی و با بکارگیری طرح پیش آزمون– پس آزمون– پیگیری با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری متشکل از تمام مادران کودکان کم توان ذهنی محصل در شهرستان میبد در سال تحصیلی 97-98 بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 24 نفر به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دوگروه 12 نفری (آزمایش و گواه) جایگزین شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های استاندارد اضطراب، استرس و افسردگی لاویبوند، رضایت زناشویی انریچ و رضایت جنسی لارسون در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پاسخ دادند. گروه آزمایش مداخله آموزش گروهی به شیوه هیجان مدار را در 8 جلسه 5/1 ساعته و هر هفته دو جلسه دریافت کردند، در صورتی که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای را طی مدت زمان انجام پژوهش دریافت ننمودند. در پایان نیز داده های پژوهش با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و در سطح معنی داری 05/0 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که میانگین نمرات رضایت جنسی و رضایت زناشویی و سلامت روان گروه آزمایش نسبت به گروه گواه، در مرحله پس آزمون افزایش معناداری پیدا کرده و این افزایش در مرحله پیگیری نسبتاً ثابت مانده است (001/0>p). بر اساس نتایج پژوهش، آموزش گروهی به شیوه هیجان مدار باعث بهبود رضایت جنسی، رضایت زناشویی و ابعاد سلامت روان مادران کودکان کم توان ذهنی شد. بنابراین آموزش گروهی به شیوه هیجان مدار می تواند مداخله ای ارزنده در راستای کاهش مشکلات این مادران به شمار آید.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان