فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۸۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
در گذشته، رابطه بین نظریه های سنتی یادگیری در روان شناسی و نظریه های نوروفیزیولوژی رابطه نزدیکی نبود. اما به تازگی یافته های نو در علوم عصب شناسی برای پدیده های یادگیری ِگاه پیچیده، مانند یادگیری مشاهده ای، مکانیسم های عصبی نسبتاً ساده ای کشف کرده اند که یکی از آنها نورون های آیینه ای است.این نورون ها نشان می دهند که مغز چگونه فعالیتی را که ما انسان ها مشاهده می کنیم در خود ثبت می نماید و انجام آن فعالیت را در همان لحظه یا درآینده آسان می سازد. نقش این نورون ها آن است که، در تعاملات اجتماعی، عمل فرد مشاهده کننده را با عمل فرد مورد مشاهده مطابقت می دهد و از این طریق به فرد مشاهده کننده کمک می کند تا از طریق همسو نمودن رفتار خود با رفتار فرد مورد مشاهده آن رفتار را بفهمد.در مورد منشأ نورون های آیینه ای سه دیدگاه وجود دارند: (1) دیدگاه تکاملی که وجود نورون های آیینه ای را بخشی از سازگاری می داند که در طول عمر نوع جاندار در او تکامل یافته است؛ (2) دیدگاه تداعی که بر توانایی ذاتی در شکل دهی به نورون های آیینه ای با تأکید بر تجربه استوار است؛ و (3) دیدگاه اندیشه- عمل که طبق آن تصوری که ما از بازخوردهای حسی مرتبط با یک عمل می سازیم اساس اجرای درست آن عمل است. پیش از کشف نورون های آیینه ای دو تبیین عمده برای یادگیری مشاهده ای از سوی روان شناسان رفتاری و شناختی ارائه شده بود.رفتارگرایان به رهبریت بی اف اسکینر، واضع شرطی سازی کنشگر، برای یادگیری از راه مشاهده و تقلید آموزی سه عنصر مشاهده الگو، انجام رفتار مطابق با الگو، و دریافت تقویت را ضروری می دانستند. در مقابل، شناخت گرایان، به سرکردگی آلبرت بندورا، یادگیریِ مشاهده ای را عمدتاً پدیده ای کاملاً شناختی و خبر پردازانه معرفی کردند و برای یادگیری آن به چهار فرایندِ توجه، به یاد سپاری، باز آفرینی حرکتی، و انگیزش متوسل می شدند.کشفیات مربوط به نورون های آیینه ای هم دیدگاه رفتار گرایان و هم اندیشه شناخت گرایان را مورد چالش قرار می دهد.
کارکردهای شناختی- اجرایی قطعه پیشانی مغز در سالمندان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" مقدمه: تشخیص بالینی زودهنگام اختلالات شناختی سالمندان میتواند موجب مداخله به موقع شود. هدف از این مطالعه بررسی کارکردهای شناختی- اجرایی سالمندان ایرانی با استفاده از آزمونهای بالینی بود.
روش: این مطالعه بهصورت مقایسه مقطعی با نمونهگیری تصادفی طبقهبندیشده در سال 1386 در 150 سالمند استان قم انجام شد. ابزار مورد استفاده آزمون معاینه مختصر وضعیتشناختی و آزمونهای ارزیابی عملکردهای شناختی- اجرایی قطعه پیشانی مغز (آزمون ردیابی، آزمون فراخنای اعداد و آزمون روانی کلامی) بود. از آزمونهای آماری تحلیل واریانس و T مستقل برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد.
یافتهها: معاینه مختصر وضعیتشناختی از سن، جنس و تحصیلات تاثیر پذیرفت (01/0>p). کارآیی سایر آزمونهای مورد استفاده در دو جنس تفاوت نداشت (05/0>p). حافظه کاری، روانی و کلامی- معنایی در سنین کمتر و تحصیلات بالاتر کارآیی بالاتری داشتند (01/0>p). سرعت روانی- حرکتی (آزمون ردیابی؛ بخش نخست) ارتباط معنیداری با تحصیلات داشت (01/0>p). ولیکن انعطافپذیری شناختی (آزمون ردیابی؛ بخش دوم) چنین ارتباطی را نشان نداد (05/0>p).
نتیجهگیری: کارآیی حافظه کاری با افزایش سن کاهش مییابد و در کلیه ارزیابیهای مربوط به کارکردهای شناختی باید نقش تحصیلات را در نظر گرفت. تحصیلات، عامل محافظتی در برابر زوال شناختی ناشی از سالمندی است."
مکانیسم (های) آدرنوسپتوری در اختلال حافظه ناشی از ایمی پرامین در موش های صحرایی نر
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه، درباره اثرات تزریق درون هیپوکامپی عوامل آدرنوسپتوری، روی اختلال حافظه ناشی از ایمی پرامین در موش های صحرایی (rat) تحقیق شده است. ایمی پرامین (2-8 µg/rat)، تاخیرهای به خاطرآوری (memory retention latencies) را در تمرین اجتنابی غیرفعال (passive avoidance) کاهش داد. تزریق فنیل افرین (0.05 µg/rat) که یک آگونیست α1 آدرنوسپتور است و پرازوسین (0.5 µg/rat) که یک آنتاگونیست α1 آدرنوسپتور است. اثرات ایمی پرامین را تغییر نداد. مقادیر پایین فنیل افرین (0.005،0.015 µg/rat)، بر خلاف مقادیر بالاتر دارو (0.025،0.05 µg/rat)، به خاطرآوری را کاهش داد. پیش تیمار با پرازوسین (0.5،1 µg/rat)، اثر فنیل افرین را تغییر نداد، در حالی که پرازوسین به تنهایی، تاخیرهای به خاطرآوری را کاهش داد.
یوهمبین (0.5،1 µg/rat)، یک آنتاگونیست α2 آدرنوسپتور، اختلال حافظه یا پاسخ رفتاری ناشی از ایمی پرامین را کاهش داد، در حالی که آگونیست –α2 آدرنوسپتور، کلونیدین (0.08 µg/rat)، اثر دارو را تغییر نداد. کلونیدین به تنهایی (0.15،0.3 µg/rat) تاخیرهای به خاطرآوری را کاهش، اما یوهمبین (1،2 µg/rat)، آن را افزایش داد. پیش تیمار با یوهمبین، اثر کلونیدین را کاهش داد. نتیجه گرفته می شود که مکانیسم (های) α2 آدرنوسپتوری، احتمالا در اختلال حافظه ناشی از ایمی پرامین، نقش دارند.
شبکه های عصبی مصنوعی: مدلی برای پیش بینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"با توجه به محدودیتها و ابهامهای موجود در مدلهای متداول آماری مانند از دست دادن دادههای مربوط به تعاملهای پیچیده و غیرخطی بین سازههای روانشناختی و برخی مفروضهها مانند همگونی واریـانسها و توزیع نرمال، پژوهش حاضر توانایی مدلهای شبکههای عصبی مصنوعی را برای مطالعات پیشبینی بررسی کرد. گروه نمونهای شامل 456 دانش ـ آموز پسر سال سوم دبیرستان پرسشنامه شخصیتی کالیفرنیا (CPI؛ گاف، 1975) و پرسشنـامه همسازی دانـشآموزان مدرسه (AISS، سینها و سینگ، 1993) را تکمیل و در پنج سطح همسازی (از ناسازگار تا کاملاً سـازگار) طبقهبندی شدند. تحلیل عاملی ترکیبهـای مختلف رگههـای شخصیتی نشان داد که برخی از شبکهها به دلیل ناهمخوانی بین تعداد متغیرها و معماریهای شبکه، نمیتوانند همسازی را پیشبینی کنند. اما بازنگری معمـاریها و تکرار شبکههـای جدید نسبت پیشبینی درست (نسبـت طبقهبندی شرکتکنندگان در سطوح همسازی مبتنی بر AISS) را بـه گونه ای معنـادار افـزایش داد. مـناسبترین شبکـه برای پیشبیـنی همسازی شامـل ترکیبی از متغیرهای شنـاختی انعطافپذیری، زنانگی، اشتراک و تحمل بود.
"
بررسی ارتباط بین کارکردهای شناختی اجرایی مغز با سلامت روان در سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آسیب روانی و اختلال شناختی از مشکلات شایع سالمندان است. هدف از مطالعه حاضر تعیین ارتباط بین سلامت روان و کارکردهای شناختی قطعه پیشانی مغز در سالمندان است.
این مطالعه به شیوه مقطعی مقایسه ای انجام شد. در این پژوهش از پرسش نامه 28 سؤالی سلامت عمومی و آزمون های ارزیابی عملکردهای شناختی اجرایی قطعه پیشانی مغز (آزمون ردیابی، آزمون فراخنای اعداد و آزمون روانی کلامی) استفاده شد. پس از آن ارتباط بین سلامت روان و کارایی آزمون های عملکرد های شناختی قطعه پیشانی مغز با استفاده از آزمون های همبستگی بررسی شد.
یافته ها نشان داد که بین آزمون فراخنای اعداد و افسردگی، اضطراب و درد جسمسی ارتباط معنی داری وجود دارد.(مقادیر آماره پی به ترتیب 004/0، 039/0 و 007/0) همچنین بین آزمون روانی کلامی و افسردگی، اضطراب ارتباط معنی داری وجود دارد.(مقادیر آماره پی به ترتیب 006/0 و 001/0) همچنین بین آزمون ردیابی و اضطراب ارتباط معنی داری وجود دارد.(مقادیر آماره پی 014/0)
ارتباط بین افسردگی، اضطراب و سلامت شناختی، از نظریه تغیرات شناختی وابسته به سن قطعه پیشانی، نشات گرفته است مسیر قشری- استریاتومی- پالیدمی- تالاموسی- قشری قویاً مرتبط با عملکرد های شناختی اجرایی قطعه پیشانی در افراد افسرده و مضطرب به نا کارآمدی دچار می شود. نتیجه کاربردی که از این مطالعه و با کمک مطالعات آتی مداخله ای می توان گرفت این است که توانبخشی شناختی می تواند به عنوان درمانی برای افسردگی سالمندان مطرح شود.
ارایه نقشه شناختی و مدل محاسباتی از عملکرد مغز در استرس هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: استرس و هیجان نقش مهمی در کیفیت زندگی انسان دارند. هدف این مقاله ارایه مدلی مناسب از آنها در شناخت حالات مغزی است.
روش: فعالیت های رفتاری و هیجانی، در درجه اول، با دستگاه لیمبیک ارتباط دارند؛ از این رو، در این تحقیق ابتدا به شناخت بخش های مهم مغز، از جمله قشر مغز، تالاموس، آمیگدالا، قشر پیش پیشانی، قشر حدقه ای - پیشانی، لوکوس سرولئوس، هیپوکامپ و هیپوتالاموس، و نقش آنها در واکنش های هیجانی پرداخته و سپس برای این حالت مغزی، یک نقشه شناختی جامع پیشنهاد شد. این نقشه شناختی، نقش اساسی دستگاه عصبی و هورمونی را در فرایند استرس هیجانی نشان می دهد.
یافته ها: با بیان روابط و مشخصه های لازم، یک مدل محاسباتی در جعبه ابزار سیمولینکِ نرم افزار MATLAB اجرا و برای تعیین صحت عملکرد مدل، آزمایش های مختلف انجام شد. نتیجه گیری: نتایج نشان دادند که در هنگام استرس هیجانی، قشر حدقه ای - پیشانی وارد عمل شده، هیجان را کاهش میدهد و از ادامه آن جلوگیری می کند. همچنین، مدل محاسباتی توانست رفتار مغز را در حالت استرس هیجانی به خوبی بیان کند؛ لذا می-تواند در مدل های بزرگ تر به عنوان یک زیرسیستم مورد استفاده قرار گیرد.
رابطه دست برتری با توانایی های دیداری- فضایی و انعطاف پذیری شناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه دست برتری با توانایی های دیداری- فضایی و انعطاف پذیری شناختی به مرحله اجرا در آمد.
روش : 120 نفر از دانش آموزان مقطع پیش دانشگاهی شهر تهران با میانگین سنی 18-17 سال که شامل 60 دختر و 60 پسر که نیمی از آنها چپ برتر و نیم دیگر راست برتر بودند با آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین و مکعب های کهس مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافته ها: تحلیل آماری با استفاده از روش تحلیل واریانس عاملی نشان داد که توانایی های دیداری- فضایی و انعطاف پذیری شناختی با دست برتری رابطه ای معنادار دارند.
نتیجه گیری: هم خوانی تفسیرهای نهایی این پژوهش در زمینه متغیرهای مرتبط با چپ برتری در جمعیت غیر بالینی، مبنی بر توانایی های بالای دیداری-فضایی در افراد چپ برتر و کاهش انعطاف پذیری شناختی در این افراد، قویاً در تایید نظریه گشوایند، بهان و گالابوردا (1980) است.
ارتباط بین کارکردهای اجرایی مغز با تصمیم گیری پرخطر در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تکانشگری و تصمیم گیری پرخطر عامل کلیدی بسیاری از آسیب های فردی-اجتماعی و اختلال های رفتاری است. از طرفی در بسیاری از افراد مبتلا به این آسیب ها به ویژه اعتیاد سابقه اختلال نقص توجه و بیش فعالی گزارش شده است. به نظر می رسد تصمیم گیری نیازمند فرایندهای پایه ای شناختی از جمله حافظه کاری، توجه و کنترل مهاری باشد. هدف از این پژوهش بررسی ارتباط بین تصمیم گیری پرخطر با کارکردهای توجهی، حافظه کاری و کنترل مهاری است.
مواد و روش ها: در این پژوهش مقطعی 215 دانشجوی دانشگاه شهید بهشتی در سال 1390 با استفاده از آزمون های نوروسایکولوژیک بارت برای بررسی تصمیم گیری پرخطر و آزمونهای اِن بک برای ارزیابی حافظه کاری، استروپ برای بررسی توجه، آزمون عملکرد مداوم برای توجه پایدار، برو/نرو برای بررسی کنترل مهاری مورد ارزیابی قرار گرفتند. از آزمون همبستگی پیرسون برای بررسی ارتباط بین کارکردهای اجرایی و تصمیم گیری پرخطر استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که ارتباطی بین تصمیم گیری پرخطر و کارکردهای توجه پایدار، انتخابی و انتقالی و حافظه کاری وجود ندارد(P>0.05). در مقابل بین کارکردهای کنترل مهاری و تصمیم گیری پرخطر ارتباط معنی داری وجود دارد(P<0.01).
نتیجه گیری: دلیل عدم ارتباط معنی دار بین کارکردهای توجهی و تصمیم گیری پرخطر را می توان خاستگاه آناتومیک متفاوت آنان دانست. به نحوی که کارکردهای توجهی در قشر پیش پیشانی خلفی خارجی و تصمیم گیری و کنترل مهاری هر دو در قشر میانی داخلی پیش پیشانی هدایت می شوند. بر اساس یافته های این پژوهش کنترل مهاری پیشگوی مناسبی برای تصمیم گیری پرخطر است و اثر بخشی تقویت آن بر کاهش تصمیم گیری پرخطر برای پژوهش های آتی توصیه می شود.
ارتباط سبک ها و مکانیزم های دفاعی با سیستم های مغزی/ رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: وقتی در مورد مکانیزم های دفاعی در حیطه شخصیت مطالعه می کنیم، در می یابیم که تفکر انسان همیشه منطقی، مبتنی بر واقعیت، عینی و هدفمند نیست. مکانیزم های دفاعی که وظیفه حفاظت در برابر اضطراب را بر عهده دارند، تحت تأثیر سیستم های مختلف مغزی/ رفتاری ممکن است کارکرد بهنجار یا نابهنجار داشته باشند. پژوهش حاضر با همین هدف به بررسی ارتباط سبک ها و مکانیزم های دفاعی با سیستم های مغزی/ رفتاری می پردازد. روش: 214 دانشجوی مؤنث تحصیلات تکمیلی یکی از دانشگاه های تهران به شیوه انتخاب تصادفی ساده با تکمیل پرسشنامه شخصیتی گری- ویلسون و پرسشنامه سبک های دفاعی در این پژوهش شرکت داشتند. داده ها با روش آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که سیستم فعال ساز رفتاری در ابعاد کلی با هیچ یک از سبک های دفاعی ارتباط ندارد اما مؤلفه اجتناب فعال با مکانیزم دفاعی رشد یافته والایش و پیشاپیش نگری ارتباط مثبت معنادار و با مکانیزم دفاعی رشد نایافته دلیل تراشی و فرافکنی ارتباط منفی معنادار دارد. سیستم بازداری رفتاری و مؤلفه های خاموشی و اجتناب منفعل، با سبک و مکانیزم های دفاعی رشد یافته ارتباط منفی معنادار و با سبک و مکانیزم های دفاعی رشد نایافته ارتباط مثبت معنادار دارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که افراد دارای سیستم بازداری رفتاری غالب بیشتر از مکانیزم های دفاعی رشد نایافته استفاده می کنند.
نوروترانسمیترها و شناخت: بخش اول (سیستم های کولینرژیک، دوپا مینرژیک، آدرنرژیک، سرونرژیک و گابائرژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در دو دهه گذشته، موضوع نوروترانسمیترها و کارکردهای شناختی توجه بسیاری را به خود معطوف کرده است. در این مقاله، نقش سیستمهای کولینرژیک، دوپامینرژیک، آدرنرژیک، سروتونرژیک و گابائرژیک در رفتار شناختی مرور میشود.
روش: این مطالعه با روش مروری انجام شده است.
یافته ها و نتیجه گیری: نقش فعالیت سیستم کولینرژیک در حافظه و دمانس، یافته ای تکرار شونده است، اگرچه نمیتواند کل فرآیند حافظه را تبیین کند. جهت بررسی اثر نوروترانسمیترها بر یادگیری و حافظه نیز مطالعات آزمایشگاهی متعددی روی حیوانات انجام شده است. افزایش یا کاهش میزان نوروترانسمیترها و یا فعال یا مسدود شدن گیرندههای مربوطه، آشکار نموده که مکانیسمهای مختلفی در فرآیند یادگیری و حافظه دخالت دارند. وجود یک شبکه از سیستمهای متفاوت نوروترانسمیترها، میتواند نقش مهمی در یادگیری و پردازش حافظه داشته باشد.
نقش ناحیه قشر مغزی پیش پیشانی در تجربه خُلق: مطالعه تحریک مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثر تحریک آنُدی ناحیه قشر مغزی پشتی-جانبی پیش پیشانی چپ و راست بر تجربه فاعلیِ خُلق مثبت و منفی افراد سالم بود. در یک مطالعه شبه تجربی، شرکت کنندگان (20 زن و 20 مرد) در طول سه جلسه با ترتیب تصادفی، تحت سه نوع مداخله تحریک آنُدی ناحیه قشر مغزیِ پشتی-جانبی پیش پیشانی راست، چپ و تحریک شم (کنترل) به مدت 20دقیقه و با جریان 2میلی آمپر قرار گرفتند. با استفاده از مقیاس عاطفه مثبت و منفی، خُلق افراد قبل و بعد از مداخله اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون های فریدمن و یومن ویتنی تحلیل شد. نتایج نشان داد تحریک آنُدی ناحیه قشر مغزی پشتی-جانبی پیش پیشانی چپ، خلق منفی افراد را کاهش داد و خلق مثبت را در مردان بیشتر از زنان کاهش می دهد. تحریک الکتریکی دوسویه کرتکس پیش پیشانی در نمونه مورد مطالعه حاضر با یافته های تحریک مغزی در جمعیت سالم ناهمسو و با یافته های تحریک مغزی روی جمعیت افسرده همسو بود. سنجش دقیق تر حالات خُلق و هیجان، به همراه به کارگیری شکل های مختلف قرارگیری الکترودِ تحریکِ الکتریکی مغز از روی جمجمه در مطالعات بعدی می تواند اطلاعات مکملی را درباره نقش قشر پره فرونتال در تجربه فاعلی خلق به دست دهد.
دست برتری و توانایی چرخش ذهنی در کودکان
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق رابطه دست برتری و توانایی چرخش ذهنی مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور 87 آزمودنی (45 دختر و 42 پسر) با میانگین سنی یازده سال و یک ماه و پنج روز که در مقطع پنجم ابتدایی به تحصیل اشتغال داشتند، بصورت تصادفی انتخاب شدند. نمونه مزبور از میان 4 مدرسه ابتدایی (2 مدرسه دخترانه و 2 مدرسه پسرانه) از طریق نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده جهت دست برتری، آزمون چاپمن (1987) و برای چرخش ذهنی آزمون آنلاین پی (2000) بود. برای تجزیه و تحلیل داده های آماری پژوهش از تحلیل واریانس دوراهه و آزمون ناپارامتریک خی دو استفاده شد. نتایج نشان داد که بین دست برتری دختران و پسران تفاوت معناداری وجود ندارد (p=0.95). نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد که عملکرد دو سو توانها در آزمون چرخش ذهنی نسبت به دانش آموزان چپ دست و راست دست در سطح بالاتری قرار دارد که از لحاظ آماری (p=0.003) معنادار است.
شناخت اجتماعی و مغز آدمی
حوزه های تخصصی:
انسان ها موجوداتی اجتماعی هستند؛ اما مدارهای عصبی مرتبط با شناخت و رفتارهای اجتماعی آنها به خوبی شناسایی و مشخص نشده است. مطالعات انجام شده روی انسان ها و سایر نخستی ها حاکی از آن است که چندین ساختار مغزی در هدایت رفتارهای اجتماعی در انسان ها دخالت دارد: آمیگدال، ناحیه شکمی داخلی کورتکس پیشانی و کورتکس های مرتبط با نواحی بدنی حسی نیمکره راست از جمله این ساختارها هستند. این ساختارها واسطه ای هستند بین بازنمایی های ادراکی از محرک های اجتماعی (مانند چهره هم نوعان) و بازخوانی اطلاعاتی (یا برانگیختن رفتارهایی) که این گونه محرک ها فعال می سازند. یکی از مناقشات فعلی این است که شناخت اجتماعی تا چه حد وابسته به پردازش هایی است که صرفا به محرک های اجتماعی اختصاص دارند؛ و نقش آگاهی اکتسابی و ذاتی در این پدیده تا چه حد است.
قشر پره فرونتال ، اختلالات تصمیم گیری و ازمون های ارزیابی کننده
حوزه های تخصصی:
اختلالات تصمیم گیری، هسته بسیاری از اختلالات روانپزشکی و شخصیتی است. در فرایند تصمیم گیری که یک پردازش شناختی به حساب می آید. مفاهیمی مانند کنترل تکانه، ریسک پذیری، دوری از گزند، وابستگی به پاداش، کیفیت انتخاب ها، نوجویی و... دخیل می باشند. در سال های اخیر گروه های مختلفی از دانشمندان علوم اعصاب سعی نموده اند آزمون هایی طراحی نمایند که به وسیله آنها بتوان این فرایند عالی شناختی را بررسی نمود. از معتبرترین این آزمون ها می توان به آزمون قمار (gambling task) یا GT اشاره کرد. این آزمون که در سال 1994 معرفی شده است. تاکنون برای ارزیابی اختلالات شناختی ناشی از ضایعات مختلف مغزی و بررسی مشکلات شناختی گروه های مختلف معتادان، قماربازان حرفه ای و مبتلایان به اختلالات وسواسی جبری، اسکیزوفرنیا، اختلالات خلقی، اسکلروز جانبی آمیوتروفیک (ALS)، اختلالات هذیانی و... به کار رفته و نتایج جالبی نیز حاصل شده است.
مولفان این مقاله، نسخه جدیدی از این آزمون طراحی نموده اند که با امکاناتی فراتر از نسخه های قبلی، ارزیابی بهتر این فرایند را فراهم می آورد. استفاده از این نسخه و نسخه های قدیمی تر آزمون GT و بررسی نتایج آن در میان جامعه ایرانی نشانگر نوعی تفاوت فرهنگی در جامعه ماست (حساسیت به دفعات باخت نه میزان آن) که بررسی این تفاوت حایز اهمیت می باشد.
برای ارزیابی جنبه های دیگر اختلالات تصمیم گیری، آزمونهای دیگری نیز ابداع شده اند که از آن میان می توان به آزمون تصمیم گیری راجرز (Task Rogers'' Decision Making)، آزمون فرایند کاهش اهمیت معوق (Delayed Discounting Procedure، DDP)، آزمون چینش معوق نامتناسب با نمونه (Delayed Nonmatching to Sample، DNMS) و آزمون Gehring اشاره نمود. نتایج بسیاری از این آزمون ها نمایانگر عملکرد نواحی مغزی خاص، به ویژه بخش میانی تحتانی (Ventromedial) قشر پره فرونتال مغز، در فرایند تصمیم گیری می باشد.
تأثیر چند رسانه ای آموزشی، صدا و رنگ بر عملکرد امواج مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی تأثیر چند رسانه ای، صدا و رنگ بر عملکرد امواج مغزی دانشجویان پسر دوره کارشناسی صورت گرفت. روش پژوهش در چار چوب تحقیقات آزمایشی/ آزمایشگاهی و از نوع تحقیق درون آزمودنی است. جامعه آماری شامل دانشجویان کارشناسی پسر دانشگاه تربیت معلم تهران است. براساس نمونه گیری تصادفی تعداد 14 نمونه در دسترس که همگی مذکر بودند، برای این پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات به عنوان ابزار سنجش و ثبت امواج مغزی از دستگاه الکتروآنسفالوگرام دیجیتالی SD-C24 استفاده شد.
نتایج پژوهش نشان داد که چندرسانه ای بر انواع امواج مغزی تأثیر گذار است، گرچه بین صدا و چندرسانه ای ها در امواج آلفا و بتا تفاوت معنی داری وجود نداشت. رنگ نیز در مقایسه با دو متغیر دیگر تأثیر گذار بود. لذا در طراحی نرم افزار ها، فیلم های آموزشی و امور تبلیغاتی نقش هر یک از موارد ذکر شده باید در نظرگرفته شود. چون یادگیری پس از تغییر رفتار نمایان می شود و این ها تغییرات فیزیکی است که در نتیجه یادگیری در مغز انسان به وجود می ّآیند.
فرآیندهای شناختی در کودکان با نیازهای خاص: معرفی و کاربرد تئوری عصب روانشناختی PASS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: نظریه برنامه ریزی، توجه، پردازش همزمان و متوالی نوعی نظریه پردازش شناختی است که در طی چند سال گذشته توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. مقاله حاضر با هدف بررسی مروری این سازه در گروه کودکان با نیازهای ویژه نگاشته شده است.
بررسی شیوع عارضه ی آگرانولوسیتوز در بیماران تحت درمان با کلوزاپین در بیمارستان های روان پزشکی مشهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: کلوزاپین به عنوان یک آنتی سایکوتیک آتیپیک، در مقایسه با سایر آنتی سایکوتیک ها در اسکیزوفرنی مزمن و مقاوم به درمان، کارآیی بیشتری دارد. مهم ترین عامل محدودکننده ی کاربرد آن، خطر بروز آگرانولوسیتوز است. هدف این مطالعه، بررسی فراوانی آگرانولوسیتوز و سایر اختلالات گلبول های سفید ناشی از مصرف کلوزاپین در بیمارستان های روان پزشکی مشهد می باشد.
روش کار: در این مطالعه ی توصیفی، اطلاعات 210 بیمار تحت درمان با کلوزاپین در بیمارستان های ابن سینا و حجازی مشهد از شهریور 1391 تا شهریور 1392 در پرسش نامه ی حاوی اطلاعات سن، جنس، نوع اختلال روانی، مدت درمان، حداکثر دوز مصرفی کلوزاپین حین درمان و مصرف هم زمان سایر آنتی سایکوتیک ها با مراجعه به پرونده ی بیماران تکمیل شد. پایش خونی در 18 هفته ی اول درمان به صورت هفتگی و سپس ماهانه ادامه یافت. روش های آماری توصیفی، مجذور خی و تست فیشر دقیق برای تحلیل داده ها استفاده گردیدند.
یافته ها: بیماران 102 مرد و 108 زن با میانگین سنی 3/38 سال بودند. 6/37 درصد به مدت یک ماه و 2/36 درصد، بین یک تا سه ماه، تحت درمان با کلوزاپین بودند. حداکثر دوز در 2/56 درصد، 299-150 میلی گرم بود. 4/60 درصد بیماران، هم زمان از سایر آنتی سایکوتیک ها نیز استفاده می کردند. شیوع آگرانولوسیتوز صفر درصد اما در 4/20 درصد، کاهش گلبول های سفید مشاهده گردید. در 7/4 درصد آنمی، 4/11 درصد ائوزینوفیلی، 5/9 درصد ترومبوسیتوپنی، 3/3 درصد لکوسیتوز و در 3/2 درصد، لکوسیتوز مزمن دیده شد. کاهش گلبول های سفید با متغیرهای سن، دوز مصرفی کلوزاپین و مصرف هم زمان سایر آنتی سایکوتیک ها ارتباط معنی داری نداشت (05/0<P) ولی کاهش گلبول های سفید در زنان بیشتر از مردان (01/0=P) و ارتباط معنی داری بین کاهش گلبول های سفید با مدت درمان به دست آمد (011/0=P). هیچ موردی از آگرانولوسیتوز و مرگ و میر در بیماران با لکوپنی دیده نشد.
نتیجه گیری: با توجه به فقدان آگرانولوسیتوز در این پژوهش، شاید بتوان فواصل انجام پایش های خونی را در بیماران دریافت کننده ی کلوزاپین طولانی تر نمود تا از نظر اقتصادی مقرون به صرفه تر و از نظر بیماران، راحت تر باشد.
سامانه فعال ساز مغزی و سامانه مهاری مغزی در اختلال شخصیت مرزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: شیوع گسترده اختلال شخصیت مرزی و پیامدهای مخرب اجتماعی، بهداشتی و اقتصادی آن، لزوم توجه بیشتر به این اختلال و عوامل زمینه ساز آن را برجسته می نماید. هدف پژوهش حاضر، بررسی سیستم های مغزی رفتاری بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و وجوه تمایز این سیستم ها در افراد بیمار با افراد عادی بود.
مواد و روش ها: بدین منظور 30 فرد بیمار که با تشخیص اختلال شخصیت مرزی در بیمارستان رازی تبریز بستری بودند، پرسش نامه BIS/BAS Carver و White را تکمیل نمودند. گروه شاهد شامل 30 فرد فاقد سابقه تشخیص روان پزشکی بود.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که دو گروه مورد مطالعه در متغیرهای سیستم بازداری رفتاری و سیستم فعال ساز رفتاری و خرده مقیاس جستجوی لذت تفاوت معنی دار با یکدیگر دارد (01/0 < P). در این میان عامل جستجوی لذت با مقدار Wilk's Lambda (42/0) و سیستم فعال ساز رفتاری با Wilk's Lambda (53/0) در تمایزگذاری دو گروه نقش قابل توجهی داشت.
نتیجه گیری: فعالیت بالای سیستم بازداری رفتاری زمینه ساز اضطراب دایمی و احساسات منفی تجربه شده در فرد بود و فعالیت بالای سیستم فعال ساز رفتاری می تواند عامل زیربنایی تکانشگری باشد که از مؤلفه های هسته ای اختلال شخصیت مرزی است. این مطالعه هماهنگ با سایر مطالعات مبتنی بر بررسی چگونگی تأثیر عوامل زیستی- عصبی در بروز اختلال شخصیت مرزی می تواند راه گشای فهم دقیق تر این اختلال و به پیرو آن ایجاد راه کارهای مناسب جهت پیش بینی احتمال بروز بیماری و پیش گیری های نخستین و نیز گسترش روش های درمانی مؤثرتر باشد.