فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۵۷۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین اثربخشی نوروفیدبک بر توجه مداوم، حافظه کاری و ادراک دیداری - حرکتی در دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خاص بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر تبریز بود که در این میان تعداد 30 نفر با تشخیص اختلالات یادگیری در مراکز اختلالات یادگیری شهر تبریز به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و با روش تصادفی ساده در گروههای آزمایش و کنترل (15 نفر در هر گروه) جایگزین شدند. دو گروه آزمونهای عملکرد مداوم، ان - بک و آزمون دیداری - حرکتی بندر گشتالت را به عنوان پیش آزمون پسآزمون تکمیل کردند. نوروفیدبک طی 20 جلسه 30 الی 45 دقیقهای (3 بار در طول هفته به مدت هفت هفته) در گروه آزمایش اعمال شد و گروه کنترل مداخلهای دریافت نکردند. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره در نرم افزار SPSS.20 تحلیل شدند. یافتهها: بین میانگین نمرات پیشآزمون و پسآزمون گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای توجه مداوم (001/0=p) و ادراک دیداری - حرکتی (001/0=p) تفاوت معنیداری وجود دارد؛ بدین معنا که آموزش نوروفیدبک بر بهبود توجه مداوم، حافظه کاری و ادراک دیداری - حرکتی موثر بود. نتیجهگیری: استفاده از نوروفیدبک در بهبود توجه مداوم و ادراک دیداری - حرکتی در دانش آموزان ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری خاص توصیه میشود.
اثربخشی آموزش خودتنظیمی رفتار توجهی بر حافظه کاری و اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی کودکان (ADHD)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی خودتنظیمی رفتارتوجهی بر حافظه کاری، نارسایی توجه و بیش فعالی کودکان انجام شد. روش: این پژوهش به روش آزمایشی با طرح پیش آزمون– پس آزمون با گروه آزمایش و یک گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری، شامل کلیه کودکان 7 تا 12 ساله مبتلا به نارسایی توجه و بیش فعالی بود که در سال تحصیلی 99-1398 به مراکز مشاوره و روان شناسی منطقه 5 تهران مراجعه کرده و تحت درمان دارویی ریتالین قرار داشتند. نمونه گیری به روش تصادفی ساده انجام شد. سپس از میان 40 نفر که بیشترین علائم بیش فعالی- نارسایی توجه و کمترین نمره را در حافظه کاری کسب کردند، به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش جداگانه در 8 جلسه هفتگی 60 دقیقه ای مداخله پژوهش شرکت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار ماند. ابزار اندازه گیری پژوهش شامل پرسشنامه علایم مرضی کودکان (CSI-4) و مقیاس سنجش حافظه کاری آلوی و همکاران (2008) بود. داده های آماری به کمک تحلیل کوواریانس چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته-ها: یافته ها حاکی از آن است که مداخله های خودتنظیمی رفتارتوجهی برحافظه کاری و کاهش نشانگان نارسایی توجه- بیش فعالی کودکان مؤثر است. نتیجه گیری: آموزش مهارت های خودتنظیمی رفتارتوجهی تأثیر چشمگیری بر حافظه کاری کودکان ADHD داشت.
اثربخشی توانبخشی شناختی بر بهبود زمان واکنش، برنامه ریزی و بازداری از پاسخ در بیماران دوقطبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی توانبخشی شناختی بر بهبود زمان واکنش، برنامه ریزی و بازداری از پاسخ در بیماران دوقطبی صورت گرفت. این پژوهش باتوجه به هدف، کاربردی و با توجه به شیوه جمع آوری داده ها از نوع طرح های نیمه آزمایشی با پیش آزمون -پس آزمون و گروه کنترل نابرابر بود. جامعه آماری شامل بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی مراجعه کننده ب ه متخصصان روانپزشکی، درمانگاه ها و مراکز تخصصی خدمات روان پزشکی شهر تبریز در سال 1401 (مهرماه تا اسفندماه) بود که از این جامعه، نمونه ای به تعداد 40 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل (20 نفر در هر گروه) به تصادف جایگزین شدند. جهت اندازه-گیری متغیرها، از مقیاس سنجش مانیای یانگ، آزمون دیداری عملکرد پیوسته (CPT-V)، دستگاه کرونسکوپ (زمان واکنش)، آزمون برج لندن استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 6 جلسه، فنون توانبخشی شناختی را دریافت نمود و برای گروه کنترل هیچ مداخله ای اعمال نشد. در نهایت، مرحله پس آزمون به مرحله اجرا گذارده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که توان بخشی شناختی بر بهبود زمان واکنش، برنامه ریزی و بازداری از پاسخ در بیماران دوقطبی اثربخش است. مبتنی بر یافته ها می توان بیان داشت که در بهبود توانایی های شناختی بیماران دوقطبی، به کارگیری مداخلات توان بخشی می تواند زمینه ساز شرایط مساعد برای سایر مداخلات درمانی باشد.
طراحی، ساخت و اعتبارسنجی بسته آموزشی توان بخشی شناختی نوشتارپریش "همراه"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
67-83
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی، ساخت و اعتبارسنجی بسته آموزشی توان بخشی شناختی نوشتارپریش "همراه" صورت گرفت. روش پژوهش شامل 6 مرحله بود. در مرحله اول اطلاعات لازم جهت ساخت بسته از طریق کتاب ها و پیشینه پژوهشی بر پایه رویکرد شناختی جهت بهبود مهارت نوشتن و کارکردهای اجرای گردآوری شدند. در مرحله دوم بر اساس پیشینه پژوهش عمده مشکلات نوشتن در اختلال نوشتارپریشی شناسایی شدند. در مرحله سوم و چهارم، بازی های مربوطه طراحی و ساخته شدند. در مرحله پنجم، بسته جهت اعتبارسنجی در اختیار متخصصان حوزه روان شناسی شناختی و اختلالات یادگیری خاص (1 روان شناس حوزه شناختی، 2 روان شناس حوزه اختلالات یادگیری و 2 معلم پایه ابتدایی باتجربه در حوزه اختلال یادگیری خاص) قرار گرفت. به این منظور از پرسشنامه با طیف 4 درجه ای استفاده شد. نتیجه اعتبارسنجی نشان داد که بسته از اعتبار قابل قبول (85/0 =CVI ) برخوردار است. در آخر، بسته که شامل 40 تمرین بازی محور بود جهت کارآزمایی مقدماتی در اختیار 3 دانش آموز عادی و 2 دانش آموز نوشتارپریش دوره ابتدایی قرار گرفت. از این طریق مشکلاتی که در هنگام اجرای بازی ها وجود داشتند شناسایی و برطرف شدند. بسته پیشنهاد می شود بسته آموزشی توان بخشی شناختی نوشتارپریش همراه در مراکز درمانی توسط متخصصین حوزه اختلالات یادگیری، در کنار روش های درمانی دیگر به منظور بهبود مهارت نوشتن و ارتقا کارکردهای اجرایی برای دانش آموزان نوشتارپریش استفاده شود.
اثر تحریک مستقیم فراجمجمه ای بر یکپارچگی بینایی حرکتی کودکان با اختلال هماهنگی رشدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کودکان مبتلا به DCD در هماهنگی حرکات، کندی و عدم دقت در عملکرد مهارت های حرکتی مشکل دارند و به طور کلی در مقایسه با کودکان با رشد معمولی، عملکرد ضعیف تری در تکالیفی دارند که به یکپارچگی بینایی حرکتی نیاز دارند، بنابراین مطالعه حاضر با هدف اثر تحریک tDCS بر یکپارچگی بینایی حرکتی کودکان با اختلال هماهنگی رشدی انجام گرفت. در این مطالعه نیمه تجربی که با طرح پیش آزمون - پس آزمون اجرا گردید، 40 دانش آموز 7 تا 10 ساله دارای اختلال هماهنگی رشدی با توجه به معیارهای ورود انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه تحریک tDCS و تحریک ساختگی قرار گرفتند. شرکت کنندگان در پیش آزمون، به اجرای آزمون یکپارچگی حرکتی پرداختند. مرحله مداخله در 5 روز متوالی انجام گرفت که در هر روز، تحریک الکتریکی مغز از قشر حرکتی (آند C3 و کاتدFp2 ) و تحریک ساختگی انجام می گرفت. در آخرین جلسه، پس آزمون اجرا گردید. یک روز و 42 روز بعد از مرحله پس آزمون، به ترتیب مرحله پیگیری کوتاه مدت و بلندمدت انجام گرفت. داده ها به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری تحلیل شد. نتایج نشان داد که تحریک الکتریکی فراجمجمه ای قشر حرکتی، باعث بهبود معنی دار یکپارچگی بینایی حرکتی کودکان با اختلال هماهنگی رشدی گردید. دیگر نتایج، حاکی از ماندگاری یکپارچگی بینایی حرکتی کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی در آزمون های پیگیری کوتاه مدت و بلندمدت بود. به طور کلی، نتایج مطالعه حاضر بر اثربخشی تمرینات tDCS بر یکپارچگی بینایی حرکتی کودکان اختلال هماهنگی رشدی تأکید دارد.
بررسی نقش عصب حسابداری در اتخاذ تصمیمات مالی و بودجه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در علوم اعصاب تصمیم گیری یک فرایند حسی محسوب شده که در قشر مغز آغاز می شود. در هنگام تصمیم گیری اطلاعات حسی باید تفسیر و به رفتار تبدیل شوند. در همین راستا پژوهش حاضر تلاش کرده است اثرات یک شاخه جدید از علوم اعصاب (عصب حسابداری) بر تصمیمات مالی و بودجه ای را مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش گردآوری داده ها توصیفی-پیمایشی، از نوع همبستگی است. داده های پژوهش از طریق توزیع پرسش نامه بین 245 سرمایه گذار حقیقی فعال در بورس اوراق بهادار تهران گردآوری شده است. تحلیل داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری انجام شده است. این پژوهش شامل دو متغیر مستقل رله-محرک و شهود (حس درونی) است. متغیرهای وابسته این پژوهش عبارتنداز: (1) پردازش شناختی پویا با چهار زیر سازه: فضای ادراکی چند بعدی، فضای پیامد رفتاری، راه کار (رِزولوشن) و بهینه سازی. (2) خبرگی شامل دو زیرسازه: حافظه و راه کار (رِزولوشن) قبلی است. بنابر یافته های پژوهش متغیرهای رله-محرک و شهود دارای اثرات مثبت و معناداری بر متغیرهای پردازش شناختی پویا و خبرگی است. همچنین یافته های پژوهش نشان می دهد دو متغیر مستقل دارای اثر مثبت و معنادار بر شش زیرسازه پژوهش است. درنهایت، در هنگام اتخاذ تصمیمات مالی و بودجه ای، مدیران باید اطلاعات داخلی و خارجی و همچنین پیامدهای انتخاب یک تصمیم مشخص را مدنظر قرار دهند.
اثربخشی یادگیری سازگار با مغز بر شایستگی تحصیلی و تفکر ارجاعی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
41-54
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش یادگیری سازگار با مغز بر شایستگی تحصیلی و تفکر ارجاعی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر تبریز در سال1401-1400 بود. روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شاملکلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم ناحیه دوم شهر تبریز بود که در سال تحصیلی1401-1400 مشغول به تحصیل بودند. نمونه شامل4۰ نفر از دانش آموزان بود که به روش هدفمند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه ۲۰نفر)جایگزین شدند. برای جمع آوری اطلاعات در پیش آزمون و پس آزمون همه مشارکت کنندگان، از طریق پرسش نامه شایستگی تحصیلی دیپرنا والیوت(1999)و پرسش نامه تفکر ارجاعی اهرینگ و همکاران(2010) مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش برنامه آموزش یادگیری سازگار با مغز کاین، کاین، مک کلینتیک و کلیمک(2005) را به مدت هشت جلسه 60 دقیقه ای دریافت کردند. داده ها در این پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مولفه های شایستگی تحصیلی و تفکر ارجاعی تفاوت معناداری به نفع گروه آزمایش وجود داشت(p<0.001). با توجه به نتایج می توان گفت آموزش یادگیری سازگار با مغز می تواند تلویحات کاربردی مفیدی در پیشگیری از مشکلات شایستگی تحصیلی و تفکر ارجاعی در دانش آموزان داشته باشد.
تأثیر توانبخشی شناختی مبتنی بر تکالیف تعادلی-شناختی از راه دور بر بهبود کارکردهای اجرایی و کاهش علائم رفتاری کودکان دارای اختلال نقص توجه- بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
55-66
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر توانبخشی شناختی مبتنی بر تکالیف تعادلی-شناختی از راه دور بر بهبود کارکردهای اجرایی و کاهش علائم رفتاری کودکان دارای ADHD بود. طرح نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی 8 تا 12 سال بودند که با روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر انتخاب و با جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایشی(15نفر) و کنترل(15 نفر) جایگزین شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه کانرز نسخه والدین (1960)، پرسشنامه مشکلات رفتاری کوای و پترسون (1987)، کارکرد اجرایی بریف (2000) بود. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 45 دقیقه ای در قالب هفته ای دو جلسه، با استفاده از بسته توانبخشی شناختی مبتنی بر تکالیف تعادلی-شناختی باران آموزش داده شد ولی گروه کنترل مداخله ای دریافت ننمودند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره (MANCOVA) برای اندازهگیری اثربخشی توانبخشی شناختی از راه دور با بهره گیری از نرم افزار SPSS-26 انجام گردید. یافته ها نشان داد که توانبخشی شناختی از راه دور مبتنی بر تکالیف تعادلی-شناختی (952/82F= و سطح معناداری کوچک تر یا مساوی (0.05) تاثیر معناداری بر مولفه کارکردهای اجرایی دارد. همچنین یافته ها نشان داد که توانبخشی شناختی از راه دور مبتنی بر تکالیف تعادلی-شناختی (829/57F= و سطح معناداری کوچک تر یا مساوی (0.05) تاثیر معناداری دارد. بنابراین نتیجه گیری شد که توانبخشی شناختی مبتنی بر تکالیف تعادلی-شناختی از راه دور بر بهبود کارکردهای اجرایی و کاهش علائم رفتاری کودکان دارای اختلال نقص توجه و بیش فعالی تاثیر دارد.
تأثیر الگوی شنیداری و دیداری بر سرکوب ریتم میو در شوت سه گام بسکتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
27-39
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از اجرای پژوهش حاضر، تعیین تأثیر الگوی شنیداری و دیداری بر سرکوب ریتم میو در شوت سه گام بسکتبال بود. روش: 13 نفر از دانشجویان تربیت بدنی دانشگاه شهید رجایی تهران به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. ترتیب مشاهده الگوی بینایی و الگوی شنیداری، در بین شرکت کنندگان به صورت موازنه متقابل کنترل شد. شرکت کنندگان به طور تصادفی در دو گروه قرار گرفتند: گروه اول، ابتدا الگوی بینایی را مشاهده و سپس الگوی شنیداری مربوط به صدای اجرای شوت سه گام بسکتبال را دریافت کردند و گروه دوم، الگوی بینایی را پس از الگوی شنیداری مشاهده و در نهایت هر دو گروه الگوی ترکیبی را مشاهده کردند. امواج مغزی شرکت کنندگان در سه حالت، توسط دستگاه الکتروانسفالوگرافی ثبت و توسط نرم-افزار نروگاید به داده های کمی تبدیل شد. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس دوراهه با اندازه های تکراری در یک طرح (منطقه عصبی)3 × (نوع الگو)3 نشان داد اثر اصلی منطقه عصبی معنادار است، به این معنی که، ریتم میو در منطقه CZ به طور معناداری سرکوب بیشتری نسبت به منطقه 3C داشته است (014/0= P). علاوه بر این، نتایج نشان دادند که ریتم میو در منطقه CZ به طور معناداری سرکوب بیشتری نسبت به منطقه عصبی 3C در هر دو حالت مشاهده الگوی بینایی (025/0= P) و بینایی- شنیداری (014/0= P) داشته است، درحالیکه بین ریتم میو در حالت الگوی شنیداری بین سه منطقه مذکور تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: یکپارچگی بینایی شنوایی سبب سرکوب بیشتری در ریتم میو و در نتیجه فعال سازی نورون های آینه ای می شود.
مقایسه اثربخشی آموزش توانبخشی شناختی با مداخله روان درمانی مثبت گرا بر کارکردهای اجرایی، در بیماران آسیب مغزی خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین تفاوت اثربخشی درمان توانبخشی شناختی با روان درمانی مثبت بر کارکردهای اجرایی در بیماران مبتلا به آسیب مغزی خفیف بود. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دوره پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل تمام افراد با آسیب مغزی خفیف مراجعه کننده به بیمارستان های شهدای هفتم تیر و بقیه اله تهران در سال 1399 بودند. از میان آنها تعداد 30 نفر به صورت هدفمند انتخاب شدند و با گمارش تصادفی در سه گروه درمان توانبخشی شناختی، روان درمانی مثبت گرا و گروه گواه قرار گرفتند. آزمون ویسکانسین روی هر کدام از گروه ها اجرا شد. گروه آزمایش اول درمان توانبخشی شناختی و گروه آزمایش دوم روان درمانی مثبت گرا را دریافت کردند. افراد گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد هر دو مداخله بر افزایش کارکردهای اجرایی تاثیر دارند اما اثربخشی درمان توانبخشی شناختی بر کارکردهای اجرایی بیشتر است (05/0<P). براین اساس، به متخصصان مغز و اعصاب و روان درمان گران پیشنهاد می شود به منظور کاهش عوارض آسیب مغزی علاوه بر درمان های پزشکی از درمان توانبخشی شناختی به عنوان یک روش مکمل استفاده شود.
تأثیر مداخله ذهن آگاهی بر استرس ادراک شده و سطوح ایمنوگلوبین A درکشتی گیران نخبه طی دوره رقابت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
15-26
حوزه های تخصصی:
هدف: دردهای نوروپاتی از عوارض شایع دیابت مزمن هستند که تأثیر منفی بر خلق و خوی بیماران دارند. بنابراین، این پژوهش با هدف تعیین اثر خالص و ترکیبی tDCS آندی ناحیه M1 و ناحیه F3 در کاهش پریشانی روانشناختی در مبتلایان به دیابت نوع 2 دارای دردهای نوروپاتیک انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر، یک ک ار آزم ایی ب الینی تص ادفی چهار گروه ی دو س ر کور می باش د. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه بیماران 45 تا 65 ساله مبتلا به دیابت نوع 2 عضو انجمن دیابت شهرستان بناب در زمستان 1400 و بهار 1401 بودند که توسط متخصصان، دارای دردهای نوروپاتیک شناسایی شده بودند. نمونه پژوهش 48 تن بودند که به روش هدفمند و با توجه به ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند. سپس، تخصیص تصادفی بیماران به 4 گروه انجام گرفت. بیماران گروههای 4 گانه به مدت 12 جلسه، سه بار در هفته، مداخلات مربوط به خود را اخذ کردند. ابزار گردآوری اطلاعات، مقیاس 42 سوالی افسردگی، اضطراب و استرس (DASS) بود. یافته ها: طبق نتایج، میانگین پریشانی روانی در مراحل پس آزمون، پیگیری 1 ماهه و پیگیری 3 ماهه، در مقایسه با مرحله پیش آزمون، بطور معناداری کاهش یافته بود. اما تفاوتی در میانگین نمرات پریشانی روانی بین سایر مراحل (پس آزمون، پیگیری 1 ماهه، پیگیری 3 ماهه) دیده نشد. یعنی حتی تا مرحله پیگیری 3 ماهه، اثر مداخلات باقی مانده بود. نتیجه گیری: کاربرد تحریک الکتریکی فراجمجه ای، با توجه به پتانسیل درمانی که دارد، می تواند در بیماران دیابتی گسترش یابد.
تأثیر توانبخشی شناختی مبتنی بر تکالیف تعادلی- شناختی از راه دور بر بهبود کارکردهای اجرایی و کاهش علائم رفتاری کودکان دارای اختلال نقص توجه- بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تأثیر خستگی شناختی بر حافظه کاری و کارکردهای اجرایی دانش آموزان دختر انجام گرفت. روش: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری این پژوهش، شامل دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر ارومیه در سال تحصیلی 401-1400 بود که با روش نمونه گیری تصادفی در دسترس 30 نفر از دانش آموزان انتخاب و با روش تصادفی ساده به دو گروه آزمایش (15=n) و کنترل (15=n) قرار گرفتند. گروه آزمایش در دو مرحله مورد آزمایش قرار گرفت، در مرحله اول آزمودنی ها با تکالیف شناختی روبه رو شدند و به دنبال آن در مرحله دوم به منظور مقایسه گروه ها بر اساس میزان خستگی شناختی پرسش نامه کارکرد های اجرایی بریف-فرم معلم (1988) و آزمون حافظه کاری ان-بک (1399) اجرا شد. داده های به دست آمده با روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس، حاکی از کاهش حافظه کاری و کارکردهای اجرایی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بود. نتیجه گیری: به طور کلی یافته های پژوهش حاضر بر نقش محوری خستگی شناختی که باعث کاهش میزان حافظه کاری و کارکردهای اجرایی می شود اشاره دارد و از طرفی این نوع خستگی مربوط به کارکردهای شناختی و مغزی مربوط می شود
اثر تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمهای ( tDCS ) قشر بینایی بر اکتساب و ماندگاری عملکرد حرکتی و حافظه کاری کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف اثر تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمهای ( tDCS ) قشر بینایی بر اکتساب و ماندگاری عملکرد حرکتی و حافظه کاری کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی انجام گرفت. در این مطالعه نیمه تجربی، با طرح تحقیق پیش آزمون- پس آزمون و دوره پیگیری 1 و 42 روزه، 24 کودک دارای اختلال هماهنگی رشدی به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در 2 گروه 12 نفری تمرینات tDCS ناحیه بینایی و تحریک ساختگی قرار گرفتند. شرکتکنندگان در پیش آزمون، به اجرای 3 آزمون حافظه کاری و 10 مهارت پرتاب کردن و گرفتن پرداختند. مرحله مداخله در 5 روز متوالی انجام گرفت که در هر روز، ابتدا تحریک الکتریکی مغز از قشر بینایی (آند Oz و کاتد Cz) و تحریک ساختگی انجام می گرفت و سپس شرکتکنندگان به اجرای 3 آزمون حافظه کاری و 10 مهارت پرتاب کردن و گرفتن میپرداختند. در آخرین جلسه، پس آزمون اجرا گردید. 1 روز و 42 روز بعد از مرحله پس آزمون، به ترتیب مرحله پیگیری کوتاه مدت و بلندمدت انجام گرفت. داده ها به روش تحلیل واریانس مرکب تحلیل شد. نتایج نشان داد که تحریک الکتریکی فراجمجمهای قشر بینایی، باعث بهبود معنیدار حافظه کاری و عملکرد حرکتی کودکان با اختلال هماهنگی رشدی گردید. دیگر نتایج، حاکی از ماندگاری حافظه کاری و عملکرد حرکتی کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی در آزمون های پیگیری کوتاه مدت و بلندمدت بود. به طور کلی، نتایج مطالعه حاضر بر اثربخشی تمرینات tDCS ناحیه بینایی، بر عملکرد و حافظه کاری کودکان اختلال هماهنگی رشدی تأکید دارد.
اثربخشی توانبخشی شناختی با استفاده از نرم افزارکاپیتان لاگ بر کارکردهای اجرایی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی با استفاده از نرم افزارکاپیتان لاگ در بر کارکردهای اجرایی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس انجام شد. روش بررسی: پژوهش حاضر یک پژوهش کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی است که در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل کلیه ی بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس در سطح شهر اصفهان در سال ۱۳۹۹ بودند که از میان آنها، ۳۴ نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس معیارهای ورود به پژوهش انتخاب شدند و به طور مساوی، در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 17 نفر) قرار گرفتند. سپس در فرایند اجرا، گروه آزمایش طی ۱۶ جلسه ی ۶۰ دقیقه ای، به مدت ۴ هفته، تحت مداخله با آموزش تمرین های مبتنی بر مهارت های عصب روان شناختی در نرم افزار کاپیتان لاگ قرار گرفت و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. لازم به ذکر است که داده ها به کمک پرسشنامه کارکردهای اجرایی نجاتی (1392) جمع آوری شد و سپس، به منظور تجزیه و تحلیل آنها، از تحلیل کواریانس تک متغیره و چندمتغیره در نرم افزار SPSS-21 استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که تمرین های مبتنی بر مهارت های عصب روان شناختی در نرم افزار کاپیتان لاگ اثر معناداری بر کارکردهای اجرایی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس داشت (0.01p<). نتیجه گیری: تمرین های مبتنی بر مهارت های عصب روان شناختی در نرم افزار کاپیتان لاگ باعث بهبود کارکردهای اجرایی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس شد.
اثربخشی توانبخشی شناختی و بازی درمانی بر بهبود کارکردهای اجرایی کودکان دارای تومور مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی توانبخشی شناختی و بازی درمانی بر بهبود کارکردهای اجرایی کودکان دارای تومور مغزی انجام گرفته است. روش: پژوهش حاضر، یک مطالع ه کاربردی و نیمه آزمایشی با طرح سری های زمانی با چند گروه است. نمونه پژوهش، شامل 45 کودک 7 تا 10 ساله مبتلا به تومور مغزی بود که به صورت هدفمند و با در نظر گرفتن ملاک هایی برای ورود و خروج از بیمارستان محک انتخاب شدند. این افراد به روش تصادفی در 3 گروه 15 نفره (گروه 1: توانبخشی شناختی، گروه 2: توانبخشی شناختی همراه با بازی درمانی، گروه 3: گروه کنترل) جایگزین شدند. گروه های آزمایش در 8 جلسه مداخلات مربوطه را اخذ کردند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 1 ماهه ازگروه ها، با پرسشنامه کارکردهای اجرایی بریف (BRIEF) انجام یافت. جهت تحلیل داده ها از تحلیل واریانس بین- درون آزمودنی های آمیخته (SPANOVA) با نرم افزار spss21 استفاده شد. یافته ها: طبق نتایج حاصل، نقص کارکردهای اجرایی، در کودکان هر دو گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل کاهش یافته بود و در پیگیری ثبات داشت. نتیجه گیری: نتایج نشان داد، این مداخلات می توانند برای کودکان دارای تومور مغزی به کار روند. البته درمان توانبخشی ادغام شده با بازی درمانی، برای بهبود مهارت های شناختی کودکان دارای تومور مغزی مناسب تر است.
تأثیر عینیت و هیجان در پردازش معنایی واژگان با استفاده از روش پتانسیل های وابسته به رویداد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال هشتم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۸)
9 - 20
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اصطلاح اثر عینیت و هیجان به این واقعیت اشاره دارد که واژگان عینی و هیجانی به صورت سریع تر و دقیق تری نسبت به واژگان انتزاعی و خنثی پردازش می شوند. چنین اثری در بازه گسترده ای از تکالیف شناختی مشاهده و همچنین مدل های مختلفی به منظور تبیین آن ارائه گردیده است. بررسی پتانسیل های مغزی وابسته به عینیت و هیجان در پردازش معنایی واژگان در زبان فارسی هدف اصلی پژوهش پیش رو را تشکیل می دهد. روش: روش مورد استفاده شبه آزمایشی و از نوع اندازه گیری های مکرر بود. 24 دانشجوی مرد براساس شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و در موقعیت آزمایشی گمارده شدند. موقعیت آزمایشی در برگیرنده یک تکلیف تصمیم گیری واژگانی بود و همزمان با آن فعالیت الکتریکی شبکه های نورونی مورد اندازه گیری و ثبت قرار گرفت. یافته ها: مقایسه پتانسیل های وابسته نشان داد که اثر هیجان به صورت پیش رس و در پنجره زمانی 300P نمایان می شود. این درحالی بود که واژگان عینی و انتزاعی به ترتیب مولفه های 400N و 600P بزرگتری را فرا خواندند و اثر آنان در پنجره های زمانی متاخر نمود یافت. نتیجه گیری: از الگوی یافته ها می توان چنین استنتاج کرد که هیچ یک از نظریه های مطرح شده در این پژوهش با الگوی اثر عینیت در زبان فارسی همخوانی کامل ندارد و از این رو انجام مطالعات تجربی بیشتر در این زمینه توجیه پذیر می نماید.
مقایسه رنگ قرمز و آبی در فرکانس های مغزی دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال هشتم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۸)
65 - 72
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه رنگ قرمز و آبی در فرکانس های مغزی دانش آموزان ابتدایی انجام شد. مطالعه حاضر از نوع علّی- مقایسه ای بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر، کلیّه ی دانش آموزان مقاطع ابتدایی ناحیه 4 تبریز در سال تحصیلی 98-1397 بود. ابتدا با استفاده از اعلام فراخوان، سالم بودن هر یک از افراد از نظر فیزیکی و روانی مورد تایید قرار گرفت. سپس از میان آن ها 30 نفر به عنوان نمونه به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. به هر کدام از آزمودنی ها به مدت 15 دقیقه رنگ قرمز و آبی ظاهر شده در مانیتور کامپیوتر نشان داده شد و همزمان از این افراد در باندهای فرکانسی دلتا، تتا، آلفا و بتا ثبت الکترئآنسفالوگرافی کمی به عمل آمد. سپس داده های استخراج شده با روش تحلیل واریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شدند و کلیه مراحل توسط نرم افزار SPSS نسخه 21 محاسبه گردید. نتایج نشان داد که محرک رنگ قرمز باعث افزایش فرکانس مغزی بتا در نقطه ی FP1 و محرک رنگ آبی باعث افزایش فرکانس مغزی آلفا می شود P<0/1. با توجه به یافته های پژوهش حاضر، نتیجه گرفته می شود که استفاده از رنگ قرمز در محیط آموزشی مدارس می تواند تأثیر مفیدی بر دانش آموزان داشته باشد.
مقایسه اثربخشی درمان تحریک الکتریکی مستقیم فرا جمجمه ای و تحریک مغناطیسی فرا جمجمه ای مکرر بر حافظه کاری، تکانشگری و رفتارهای آسیب به خود در افراد مبتلا به شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان تحریک الکتریکی مستقیم فرا جمجمه ای و تحریک مغناطیسی فرا جمجمه ای مکرر بر حافظه کاری، تکانشگری و رفتارهای آسیب به خود در افراد مبتلا به شخصیت مرزی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل مراجعان مراکز مشاوره شهر اردبیل در بهار 1401 می باشد. نمونه ی این پژوهش متشکل از 45 نفر از افراد دارای اختلال شخصیت مرزی بوده که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. این مطالعه شامل 3 گروه و هر گروه شامل 15 نفر بود. آزمودنی ها به صورت تصادفی در 2 گروه درمان (tDCS و rTMS) و گروه کنترل قرارگرفته شدند. ابزارهای این پژوهش شامل آزمون حافظه فعال N-back، پرسشنامه تکانشگری بارت، پرسشنامه آسیب به خود و مداخلات tDCS و rTMS بود. یافته ها: درمان tDCS و rTMS تأثیر معناداری بر حافظه کاری، تکانشگری و آسیب به خود در مبتلایان به اختلال شخصیت مرزی داشت؛ و پس از کنترل اثر پیش آزمون بر پس آزمون برای مقایسه نمرات، حافظه کاری، تکانشگری و آسیب به خود در بین سه گروه در سطح خطای (۰5/0) تفاوت معنی داری وجود داشت. نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نیز نشان داد که بین میزان اثربخشی دو روش درمان، درمان Rtms اثربخشی بیشتری نسبت به tDCS داشت. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که هر دو روش tDCS و rTMS هردو منجر به بهبود حافظه کاری شده؛ و از سویی دیگر این درمان ها کاهش رفتارهای تکانشگرانه و رفتارهای آسیب به خود را در افراد مبتلا به شخصیت مرزی داشته است.
اثربخشی درمان شناختی بر تعارض سبک برتر یادگیری دیداری و سبک پردازش اطلاعات مغزی در دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال هشتم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۸)
89 - 96
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان شناختی بر تعارض سبک برتر یادگیری دیداری و سبک پردازش اطلاعات مغزی در دانش آموزان نارساخوانی شناختی است. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون - پیگیری وگروه کنترل بود. پس از اخذ کد اخلاق از بین دانش آموزان دختر و پسر در سه پایه اول، دوم و سوم ابتدائی شهر قم و مراجع کننده به مراکز اختلالات دولتی و غیر دولتی در سال تحصیلی 98-97، از راه نمونه گیری هدفمند، 102نفر که ملاک ورود به پژوهش را دارا بودند، انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش(51نفر)وگروه کنترل (51نفر) جایگزین شدند. جلسات درمانی در16 جلسه 45 دقیقه ای و (هفته ای دو جلسه) با استفاده از مدل ایشینر و سبک یادگیری واک در گروه آزمایش اجرا گردید. به منظور جمع آوری داده ها از مقیاس هوش وکسلر کودکان ویرایش چهارم، چک لیست ارزیابی برتر طرفی مغزی، پرسش نامه سبک های یادگیری واک، پرسشنامه ارزیابی برتری دست چاپمن و ادینبرگ، جدول رشدعصبی مغزی دلاکاتو و تحلیل محتوای کتاب فارسی دوره ی اول ابتدایی با شاخص دیداری (مبنای محتوای کتاب های درسی براساس سه سبک دیداری، شنیداری و حرکتی است) استفاده شد. داده ها با استفاده ازنرم افزار spss 23 و روش آماری تحلیل کواریانس و GEE (برآورد معادلات تعمیم یافته) و tزوجی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد بین نمرات پس آزمون دو گروه تفاوت معناداری وجود دارد (05/0<p) پیگیری دو ماهه نتایج نشان دهنده ثبات نتایج بود. نتیجه گیری: درمان شناختی یک روش مداخله اثر بخش بر تعارض سبک برتر یادگیری دیداری و سبک پردازش اطلاعات مغزی در نارسا خوانی شناختی است.
مقایسه اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و تن آرامی بر کارکردهای اجرایی در افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (ام اس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر باهدف مقایسه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و تن آرامی بر کارکردهای اجرایی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (ام اس)، انجام شده است. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل بیماران مبتلا به ام اس در بین سال های 98-1397 بود که در انجمن ام اس مازندران دارای پرونده پزشکی بودند. 45 نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل) گمارش شدند. سپس آزمودنی های گروه آزمایش اول و دوم هر یک طی 8 جلسه به ترتیب کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و تن آرامی را دریافت کردند. مقیاس کارکردهای اجرایی (نجاتی، 1392) به عنوان ابزار پژوهش در دو مرحله قبل و بعد از آموزش در هر سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) اجرا شد. یافته ها: در پایان یافته های به دست آمده از آزمون تحلیل کوواریانس و آزمون LSD نشان داد هر دو رویکرد درمانی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و تن آرامی، موجب بهبود کارکردهای اجرایی در بیماران مبتلا به ام اس شده است (05/0>p). و اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی نسبت به تن آرامی بر کارکردهای اجرایی بیشتر است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر، در حوزه درمان و مشاوره بیماران مبتلا به ام اس، کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و تن آرامی بسیار کارآمد و نویدبخش به نظر می رسد.