اثربخشی درمان شناختی بر تعارض سبک برتر یادگیری دیداری و سبک پردازش اطلاعات مغزی در دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی شناختی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان شناختی بر تعارض سبک برتر یادگیری دیداری و سبک پردازش اطلاعات مغزی در دانش آموزان نارساخوانی شناختی است. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون - پیگیری وگروه کنترل بود. پس از اخذ کد اخلاق از بین دانش آموزان دختر و پسر در سه پایه اول، دوم و سوم ابتدائی شهر قم و مراجع کننده به مراکز اختلالات دولتی و غیر دولتی در سال تحصیلی 98-97، از راه نمونه گیری هدفمند، 102نفر که ملاک ورود به پژوهش را دارا بودند، انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش(51نفر)وگروه کنترل (51نفر) جایگزین شدند. جلسات درمانی در16 جلسه 45 دقیقه ای و (هفته ای دو جلسه) با استفاده از مدل ایشینر و سبک یادگیری واک در گروه آزمایش اجرا گردید. به منظور جمع آوری داده ها از مقیاس هوش وکسلر کودکان ویرایش چهارم، چک لیست ارزیابی برتر طرفی مغزی، پرسش نامه سبک های یادگیری واک، پرسشنامه ارزیابی برتری دست چاپمن و ادینبرگ، جدول رشدعصبی مغزی دلاکاتو و تحلیل محتوای کتاب فارسی دوره ی اول ابتدایی با شاخص دیداری (مبنای محتوای کتاب های درسی براساس سه سبک دیداری، شنیداری و حرکتی است) استفاده شد. داده ها با استفاده ازنرم افزار spss 23 و روش آماری تحلیل کواریانس و GEE (برآورد معادلات تعمیم یافته) و tزوجی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد بین نمرات پس آزمون دو گروه تفاوت معناداری وجود دارد (05/0<p) پیگیری دو ماهه نتایج نشان دهنده ثبات نتایج بود. نتیجه گیری: درمان شناختی یک روش مداخله اثر بخش بر تعارض سبک برتر یادگیری دیداری و سبک پردازش اطلاعات مغزی در نارسا خوانی شناختی است.The Role of the Effect of Cognitive Therapy on the Conflict of Superior Visual Learning and Brain Processing Style in knowledge Students with Cognitive Dyslexia
The aim of this study was to investigate the effect of transformational therapy on the conflict between superior visual learning style and brain information processing style in cognitive dyslexia students. Method:The present study was a quasi-experimental study with a pretest-posttest design with a control group. After obtaining ethics from male and female students in the first, second and third grades of primary schools and clients to the public and privet special education centers in the academic year of1397-98,through purposeful sampling,102 people who had the Criterion of the research, were selected and randomly assigned to two groups of51people (experimental and control).Therapeutic sessions were performed twice a week for 2 months in16sessions of45 minutes that used the Eishner model and Walk learning style in the experimental group. Instruments:WISC4, Superior Side Brain Assessment Checklist, VARK Model Learning Styles Selection, Chapman and Edinberg Superiority Assessment Questionnaire, Delacato Brain Neurodevelopment Scale, and Content Analysis of First Elementary Persian Book with Visual Index (the basis of textbook content is based on three styles of visual, auditory and motor) was used. Data analysis was by analysis of covariance and GEE (generalized equation estimation) and T-couple. Results:There was a significant difference (p<0.05)between the pre-test scores of the experimental and control and follow-up groups compared to the post-test.Two-month follow-up of the results showed the stability of the results. Conclusion: Cognitive therapy is an effective intervention method that has a positive effect on the conflict between superior visual learning style and brain information processing style of students with cognitive dyslexia.