فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۵۷۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
"پژوهش حاضر با هدف مقایسه میزان فعالیت سیستمهای مغزی/رفتاری و ابعاد کمالگرایی در مردان مبتلا به بیماری کرونری قلب و افراد سالم، برای توصیف دقیقتر نیمرخ روانی بیماران کرونری قلب به اجرا درآمد.
روش: 50 مرد متأهل با میانگین سنی 53 سال دارای تحصیلات دیپلم و بالاتر از آن و مبتلا به بیماری کرونری قلب که برای اولین بار در بخش قلب یکی از بیمارستانهای تهران بستری شده بودند؛ و 50 مرد مراجعهکننده به یک کلینیک دندانپزشکی که از نظر متغیرهای گروه سنی، تأهل و سطح تحصیلات با گروه بیماران یکسان شده بودند، پرسشنـامههای بازداری/ رویآوری کارور و وایت و کمالگرایی چندگانه هویت و فلت را تکمیل کردند.
یافتهها: مردان مبتلا به بیماری کرونری قلب در مقایسه با افراد سالم، سیستم فعالساز رفتاری غالب و فعالتری داشتند. همچنین مردان مبتلا به بیماری کرونری قلب در دو بُعد کمالگرایی خویشتنمدار و کمالگرایی دیگرمدار بهطور معنیدار بیش از افراد سالم واجد ویژگیهای کمالگرایی بودند. در گروه مردان مبتلا به بیمـاری کرونری قلب، همبسـتگی میـان خردهمقیاسهای سیستم فعالساز رفتاری و ابعاد سهگانه کمالگرایی بیشتر از افراد گروه سالم بود.
نتیجهگیری: اجزای خاصی از ساختار الگوی رفتاری ریخت A با اختلالات کرونری قلب بهصورت اختصاصی رابطه دارند. بنابراین فعـالیت سیستم فعـالساز رفتاری و ابعاد کمـالگرایی میتوانند مؤلفههای مناسبی در تحلیلهای روانشناختی بروز بیماری کرونری قلب باشند. "
بررسی نقش ادراک بیماری در رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه و سطح ناتوانی حرکتی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: طرحواره ها الگوهای شناختی هستند که تأثیر عمده ای بر ادراک و رفتار دارند. بنابراین بررسی آن ها در تعیین و تغییر رفتارهای مرتبط با سلامت در بیماران مبتلا به MS (Multiple sclerosis) ضروری می باشد. هدف این مطالعه، بررسی نقش میانجی ادراک بیماری در ارتباط میان طرحواره های ناسازگار اولیه حوزه طرد و بریدگی و سطح ناتوانی حرکتی در بیماران مبتلا به MS بود.
مواد و روش ها: نمونه متشکل از 104 نفر از بیماران MS مراجعه کننده به کمیسیون MS اصفهان بود که به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه طرحواره Young (YSQ-SF یا Young schema questionnaire-short form) و پرسش نامه ادراک بیماری (Brief-IPQ یا Brief illness perception questionnaire) بود. ناتوانی حرکتی نیز به وسیله مقیاس وضعیت ناتوانی (EDSS یا Expanded disability status scale) ارزیابی شد. همچنین روش مورد استفاده، تحلیل رگرسیون سلسه مراتبی و آزمون Sobel بود.
یافته ها: طرحواره های ناسازگار اولیه در حوزه طرد و بریدگی به طور معنی دار، پیش بینی کننده ادراک بیماری (001/0 ≤ P)، ناتوانی حرکتی (001/0 ≤ P تا 012/0 ≤ P) و ادراک بیماری به طور معنی دار، پیش بینی کننده ناتوانی حرکتی بود (001/0 ≤ P). بنابراین، طرحواره های ناسازگار اولیه با نقش میانجی ادارک بیماری، تعیین کننده سطح ناتوانی حرکتی می باشد.
نتیجه گیری: بیماران MS که دارای طرحواره های ناسازگار اولیه در حوزه طرد و بریدگی بودند، ادراک منفی تری از بیماری خود داشتند و ناتوانی حرکتی بیشتری را نیز گزارش دادند. یافته های این پژوهش می تواند برای ارایه خدمات روان شناختی مناسب در جهت بهبود کیفیت زندگی و افزایش رفتارهای مرتبط با سلامت بیماران مبتلا به MS سودمند باشد.
دست برتری خانوادگی و توانایی چرخش ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی رابطه دست برتری خانوادگی و توانایی چرخش ذهنی که به دلیل وجود نظریه های مطرح ژنتیکی و محیطی مورد بررسی قرار گرفته است.
روش: در پژوهش علی – مقایسه ای حاضر، 136 آزمودنی که در کلاس پنجم ابتدایی تحصیل می کردند (68 پسر و 68 دختر) به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. میانگین سنی آزمودنی ها 11 سال و نه ماه بود. این دانش آموزان با استفاده از آزمون دست برتری چاپمن، آزمون آن لاین چی و آزمون محقق ساخته دست برتری خانوادگی مورد ارزیابی و سنجش پس رویدادی قرار گرفتند.
یافته ها: تحلیل نتایج با استفاده از روش تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که اثر دست برتری خانوادگی بر توانایی چرخش ذهنی در سطح 005/0=α معنادار است (0015/0=p و 696/3=F). همچنین، اثر دست برتری خانوادگی (براساس جنسیت) بر توانایی چرخش ذهنی نیز تفاوت معناداری نشان داد (006/0=p و 006/3=F). نتیجه گیری: بر اساس آزمون های تعقیبی، بررسی نتایج، نظریه دست برتری آنت را تایید نکرد، اما دخالت عوامل محیطی و مدل سیستمی را در دست برتری مورد تایید قرار داد.
توانایی کودکان مبتلا به سندرم داون فارسی زبان در درک ساختارهای نحوی ساده و مرکب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی نحوه عملکرد دَه کودک مبتلا به سندرم داون فارسی زبان در درک ساختارهای نحوی ساده و مرکب برای شناسایی و ارزیابی نقاط ضعف و قوت آنان می باشد. به این منظور، تشابهات و تفاوت-های عملکرد زبانی آنان با عملکرد ده کودک طبیعی به عنوان گروه کنترل مورد ارزیابی قرار گرفت تا الگویی درباره رشد و عملکرد زبانی گروه داون در زمینه درک نحوی حاصل گردد. آزمودنی های پژوهش از هر دو جنسیت بودند و بر اساس سن عقلی 7-8 سال هماهنگ شدند. برای بررسی توانایی های نحوی کودکان، آزمون درک زبانی به صورت مطابقت تصویر-جمله تدوین گشت. پس از تحلیل داده های آزمون درک زبانی مشخص گردید که گروه داون در درک ساختارهای ساده، مرکب، مرکب همپایه و مرکب ناهمپایه بسیار ضعیف تر از گروه طبیعی عمل کردند و این مسئله در میانگین امتیازهای ساختارهای مرکب نمایان تر بود.
بررسی الگوهای الکتروآنسفالوگرافیک نیمکره های مغز در هم نوسانی باند تتا در طی تفکر همگرا و واگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تغییرات الکتروآنسفالوگرافیک نیمکره های مغز در طی تفکر همگرا و واگرا بود. به منظور انجام این پژوهش با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 34 آزمودنی (19 پسر و 15 دختر) انتخاب شدند و در سه موقعیت آزمایشی حالت آرامش، تفکر همگرا و تفکر واگـرا قـرار گرفـتند. در هـر سـه موقعیت امواج مـغزی آزمودنی ها با استفاده از دستگاه الکتروآنسفالوگراف در 19 کانال ثبت شد. امواج مغزی ثبت شده (EEG)، در باند تتا با استفاده از نرم افزار نوروگاید به یک سری از کمیت ها (QEEG) تبدیل شدند. داده های کمی استخراج شده با استفاده از تحلیل واریانس اندازه های مکرر تحلیل شدند. نتایج حاصل نشان داد که به طور جداگانه در نیمکره های چپ و راست دو نوع تفکر، هم نوسانی بیشتری نسبت به حالت آرامش دارند. ولی تفاوت میزان هم نوسانی سه موقعیت مورد مطالعه در دو نیمکره مغز متفاوت نبود.
آموزش شنیداری زبان انگلیسی در خواب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی امکان یادگیری شنیداری هنگام خواب و نیز بررسی تفاوت های احتمالی جنسیتی در این زمینه.
روش: جامعه آماری این پژوهش را دانشجویان رشته های روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار در سال تحصیلی 86-1385 تشکیل دادند. ابزار پژوهش پرسشنامه ای حاوی سؤالات زبان انگلیسی بود که پرسش های آن در قالب سؤال های چهارگزینه ای و ترجمه، از میان مطالب آموزش داده شده، تهیه شده بود. روایی پرسشنامه با استفاده از روایی محتوایی بررسی شد. به منظور خوگیری آزمودنی ها به گوش دادن مواد درسی در هنگام خواب، پژوهش یک هفته به طور آزمایشی اجرا شد. داده ها با استفاده از آزمون t تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که یادگیری شنیداری زبان انگلیسی در هنگام خواب امکان پذیر نیست.
نتیجه گیری: با در نظر گرفتن محدودیت های پژوهش، نتایج نشان داد که هنگام خواب یادگیری صورت نمی گیرد و این روش مشکلاتی از قبیل بی خوابی، سردرد، گوش درد، بی حوصلگی و خواب آلودگی در طول روز را نیز در پی دارد.
تاثیر برد و باخت بر نیمرخ کیفیت خلق و خو و غلظت کورتیزول بزاق هندبالیست های زن
حوزه های تخصصی:
"هدف این پژوهش مطالعه تاثیر برد و باخت بر کیفیت نیمرخ خلق و خو و غلظت کورتیزول بزاق در هندبالیستهای زن بود. این پژوهش یک مطالعه نیمهتجربی است. آزمودنیهای این پژوهش را 10 دانشجوی دختر هندبالیست شرکتکننده در مسابقات سراسری دانشگاهی به ترتیب با میانگین و انحراف معیار سن، قد و وزن 78/1±80/22 سال، 90/4±87/163 سانتیمتر و 21/6±97/59 کیلوگرم تشکیل دادند. نمونههای بزاقی 30 دقیقه و فوراً قبل، بین دو نیمه، بلافاصله بعد و 30 دقیقه پس از پایان رقابت جمعآوری شد. ورزشکاران قبل و بعد از مسابقه پرسشنامه مربوط به حالات خلقی را تکمیل کردند. وضعیت کیفیت خلق و خوی آزمودنیها با پرسشنامه 65 سؤالی خلق و خوی ورزشکاران (POMS) که مکنیر و همکاران (1992) تهیه و استاندارد کردهاند و کورتیزول بزاقی ورزشکاران به روش الایزا اندازهگیری شد. از طرح تحقیق تکگروهی و آزمونهای تحلیل واریانس یکراهه با اندازهگیریهای مکرر و ضریب همبستگی پیرسون برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد. نتایج نشان داد سطوح کورتیزول و نمره مجموعه اختلالات خلقی آزمون POMS بهطور معناداری در طی مسابقه با قبل اختلاف معنادار داشت (05/0P<). دادهها نشان داد برد و باخت بر هورمون کورتیزول که از شاخصهای استرس است تاثیرگذار است و شرکت در رقابت موجب افزایش نمره مجموعه اختلالات خلقی هندبالیستهای زن میگردد که این افزایش در بازی باخت مشهودتر بود.
"
نقش گیرنده های GABA A نواحی CA 1 هیپوکامپ در اکتساب و بیان ترجیح مکان شرطی شده ناشی از مرفین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هیپوکامپ از مراکز اصلی یادگیری وابسته به پاداش است و با در نظر گرفتن توزیع وسیع گیرنده های GABAA در ناحیه CA1 هیپوکامپ پشتی، احتمال می رود این گیرنده ها در یادگیری وابسته به پاداش نقش داشته باشند. در مطالعه حاضر، اثرات تزریق دو طرفه درون هیپوکامپی آگونیست یا آنتاگونیست گیرنده های GABAA بر اکتساب و بیان ترجیح مکان شرطی شده ناشی از مرفین، در موش های بزرگ آزمایشگاهی نر نژاد ویستار مورد بررسی قرار گرفته است.
روش: در این مطالعه تجربی - مداخله ای، از موش های بزرگ آزمایشگاهی نر بالغ، نژاد ویستار، با وزن تقریبی 200 تا 240 گرم استفاده شد. کلیه حیوانات با دستگاه استرئوتاکس در نواحی CA1 هیپوکامپ پشتی به صورت دو طرفه کانول گذاری و پس از طی دوره بهبود، وارد آموزش های شرطی سازی و القای «ترجیح مکان شرطی شده» (CPP) شدند. روش مورد استفاده برای CPP شامل یک دوره پنج روزه با سه مرحله مجزای زیر بود: -1 مرحله پیش شرطی سازی؛ -2 مرحله شرطی سازی؛ -3 مرحله آزمون یا بیان پاداش.
یافته ها: تزریق زیر جلدی مقادیر مختلف مرفین در یک روش وابسته به تعداد، ترجیح یک مکان شرطی شده (CCP) را القا نمود. تزریق موسیمول، به عنوان آگونیست گیرنده GABAA داخل CA1، توانست CPP القا شده به وسیله مرفین را به طور معنی دار مهار کند. تزریق دو طرفه مقادیر مختلف بیکوکولین داخل نواحی CA1 هیپوکامپ، همراه با یک مقدار بی اثر مرفین سبب القای معنی دار CPP گردید. موسیمول یا بیکوکولین به تنهایی بر شرطی سازی مکانی اثری نداشتند. همچنین نتایج نشان دادند که واکنش القا شده به وسیله تزریق دو طرفه موسیمول به CA1، با پیش تیمار به وسیله بیکوکولین برگشت پذیر است. از سوی دیگر، تزریق دو طرفه موسیمول یا بیکوکولین داخل CA1، بیان CPP مرفین را به طور معنی دار کاهش داد، در حالی که بر فعالیت حرکتی در مرحله آزمون اثری نداشت.
نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر نشان دادند که گیرنده های GABAA نواحی CA1 هیپوکامپ، در اکتساب و بیان ترجیح مکان شرطی شده ناشی از مرفین نقش مهمی به عهده دارند.
رابطه سیستم های مغزی بازداری و فعال سازی رفتاری (BIS/BAS) با سبک های تصمیم گیری: نقش تعدیل کننده دست برتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: طبق مطالعات، عوامل زیستی و درون زاد می توانند فرآیندهای شناختی را تحت تأثیر قرار دهند. هدف این پژوهش بررسی ارتباط سبک های تصمیم گیری با سیستم های بازداری و فعال سازی رفتاری و دست برتری بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی همبستگی به شیوه رگرسیون است. شرکت کنندگان پژوهش، 269 دانشجو بودند که به روش تصادفی چندمرحله ای از دانشگاه های پیام نور مراکز بناب و تبریز انتخاب شدند و پرسشنامه سبک های تصمیم گیری اسکات و بروس، پرسشنامه سیستم های مغزی بازداری و فعال سازی رفتاری(BAS/BIS) کارور و وایت و پرسشنامه دست برتری ادینبورگ در مورد آنان اجرا شد. داده ها با روش همبستگی گشتاوری پیرسون، تحلیل رگرسیون چندگانه استاندارد و تحلیل رگرسیون تعدیلی تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد دست برتری با سیستم های مغزی بازداری و فعال سازی رفتاری و سبک تصمیم گیری اجتنابی رابطه دارد. سیستم بازداری رفتاری باهمه سبک های تصمیم گیری و سیستم فعال سازی رفتاری به غیراز سبک وابسته با هر سه نوع سبک تصمیم گیری؛ اجتنابی، منطقی و شهودی، رابطه معناداری داشت و هردو سیستم مغزی رفتاری، قادر به پیش بینی سبک های تصمیم گیری بودند. همچنین، انجام تحلیل رگرسیون تعدیلی، نقش تعدیل کنندگی دست برتری در میانجی گری ارتباط بین سیستم بازداری رفتاری (BIS) و سبک تصمیم گیری اجتنابی را تأیید کرد. نتیجه گیری: درمجموع، نتایج پژوهش حاضر تأییدی است بر اینکه فرآیندهای شناختی مانند تصمیم گیری، تحت تأثیر مستقیم و غیرمستقیم عوامل زیستی و درون زاد از قبیل سیستم های مغزی رفتاری و برتری نیمکره ای می باشند.
اثر مهار گیرنده های کولینرژیک ناحیه تگمنتوم شکمی بر حافظه وابسته به حالت مورفین در موش بزرگ آزمایشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در مطالعه حاضر، اثرات تزریق دوطرفه آنتاگونیست های سیستم کولینرژیک در ناحیه تگمنتوم شکمی به تنهایی و همراه با مورفین بر به خاطرآوری حافظه و یادگیری وابسته به حالت مورفین در موش های بزرگ آزمایشگاهی نر بررسی شد.
روش: در این پژوهش تجربی مورفین و سالین به صورت زیرجلدی، و آنتاگونیست های سیستم کولینرژیک به صورت داخل ناحیه تگمنتوم شکمی تزریق شده و سپس به خاطرآوری وابسته به حالت در یک روش اجتنابی غیرفعال آموخته شده، مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: تزریق زیرجلدی مورفین (mg/kg 5) پس از آموزش منجر به خرابی حافظه بازخوانی و ایجاد فراموشی شد ولی تزریق همان دوز مورفین در روز آزمون باعث حافظه (یادگیری) وابسته به وضعیت مورفین گردید. تزریق دوزهای مختلف آتروپین، آنتاگونیست موسکارینی استیل کولین به صورت داخل تگمنتوم شکمی نسبت به گروه شاهد تفاوت معناداری را در بازخوانی حافظه نشان نداد در حالی که تزریق دوزهای مختلف مکامیل آمین، آنتاکونیست نیکوتینی استیل کولین این اختلاف را معنادار کرد. در حیواناتی که در روز آموزش مورفین به صورت زیرجلدی و در روز آزمون دوزهای مختلف آتروپین و یا مکامیل آمین را به صورت داخل تگمنتوم شکمی، همراه با مورفین به صورت زیرجلدی دریافت کرده بودند، به خاطرآوری حافظه به طور معناداری کاهش نشان داد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های فوق به نظر می رسد که یادگیری وابسته به حالت مورفین احتمالاً در ارتباط با فعال سازی گیرنده های استیل کولینی ناحیه تگمنتوم شکمی باشد.
اثربخشی نوروفیدبکبر حافظه بینایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش نوروفیدبکبر حافظه بینایی بود. روش: این مطالعه به صورت آزمایشی انجام شد. 30 دانشجو در دو گروه آزمایش و پلاسیبو مورد بررسی قرار گرفتند. دانشجویان هر دو گروه (آزمایشی و پلاسیبو) در دو مرحله پیش و پس از آموزش با پرسشنامه خرده آزمون حافظه بینایی وکسلر مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج بیانگر این بود که بعد از 20 جلسه آموزش نوروفیدبک، در گروه آزمایش بهبود چشمگیری در حافظه بینایی دیده شد. دو گروه تفاوت معنی داری ازنظر حافظه بینایی داشتند.
نتیجه گیری: نوروفیدبکشرطی سازی کنشگر امواج مغزی است که از طریق آن افراد یاد می گیرند به صورت ارادی امواج مغزی خود را کنترل کنند و از طریق آن عملکرد خود از جمله حافظه را افزایش دهند.
رابطه بین سیستم جنگ/ گریز/ بهت (FFFS) و جامعه ستیزی اولیه: نقش تعدیل-گر سیستم بازداری رفتاری (BIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامعه ستیزی اولیه که گاه به عنوان یک اختلال شخصیت در میان بزهکاران و گاه به عنوان جامعه ستیزی موفق در بین افراد بهنجار جامعه مطرح می شود غالباً شامل ویژگی هایی مانند خودخواه، عدم احساس همدلی و فریبکاری است. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل گر سیستم بازداری رفتاری (BIS) بخصوص ابعاد کنترل شده آن در رابطه بین ترس و جامعه ستیزی اولیه، در چهارچوب آخرین نسخه نظریه تجدیدنظر شده حساسیت به تقویت بوده است. برای این منظور 375 نفر از دانشجویان دختر و پسر دانشگاه تبریز و دانشگاه پیام نور تبریز (247 نفر دختر و 128نفر پسر) با میانگین سنی 14/22 و انحراف استاندارد 43/2 با استفاده از روش نمونه گیری سهمیه ای به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. شرکت نندگان پرسشنامه BIS/BAS کارور و وایت و مقیاس خودگزارشی جامعه ستیزی لونسون را تکمیل کردند. در ابتدا، از طریق تحلیل عاملی اکتشافی پرسشنامه کارور و وایت عامل ترس از زیرمقیاس BIS استخراج گردید، سپس داده ها، از طریق تحلیل رگرسیون چند متغیری مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که بین جامعه ستیزی اولیه و FFFS همبستگی منفی و معناداری وجود دارد؛ هر چند همبستگی معناداری بین جامعه ستیزی اولیه و BIS وجود ندارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان دادند که اثر تعاملی (BIS×FFFS) فراتر از پ یش بینی کننده های اصلی، جام عه ستیزی اولیه را پیش بینی می کند. با توجه به یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که ارتباط بین جامعه ستیزی اولیه و FFFS که به صورت خودکار باعث شکل گیری هجان ترس می شود تحت تأثیر ابعاد کنترل شده BIS، شامل فرایندهای شناختی و کارکردهای اجرایی می باشد.
تأثیر فعالیت کوتاه مدت بر حافظه، یادگیری و فعالیت حرکت موش های صحرایی نر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش عملکرد شناختی و حرکتی از اهداف مهم است. هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر دویدن روی تریدمیل بر یادگیری فضایی و فعالیت حرکتی رت های نر بود. به این منظور 24 رت نر سالم از نژاد آلبینو- ویستار به طور تصادفی در دو گروه کنترل و فعالیت قرار گرفتند. رت های گروه فعالیت، به مدت یک هفته به فعالیت شدید (دویدن روی تریدمیل) پرداختند. پس از پایان دورة فعالیت، آزمون های ماز آبی موریس و open-field، به ترتیب برای سنجش یادگیری فضایی و فعالیت حرکتی رت ها استفاده شد. شاخص های مدت زمان تاخیر و مسافت طی شده تا پیدا کردن سکی پنهان برای سنجش یادگیری و حافظة فضایی و
شاخص های مسافت طی شده، مدت زمان حرکت و سرعت حرکت برای سنجش فعالیت حرکتی رت ها استفاده شد. برای توصیف آماری متغیرهای تحقیق از میانگین و خطای معیار میانگین (SEM±M) و برای تحلیل استنباطی داده ها در روزهای اکتساب از آنالیز واریانس مرکب (2: گروه × 3: روزهای اکتساب) و t مستقل استفاده شد. در عملکرد شناختی، گروه فعالیت در آزمون های اکتساب (شاخص های مسافت طی شده برای یافتن سکو (578/6=44و2F، 003/0= P) و مدت زمان تاخیر در یافتن سکو (550/10=F2,44، 000/0=P) و در آزمون بدون سکو ( probe ) شاخص زمان سپری شده در ربع هدف (534/2=22t، 019/0=P) و در یادداری شاخص مسافت طی شده برای یافتن سکو (651/2=22t،015/0= P) بطور معنی داری بهتر بودند، ولی در شاخص های فعالیت حرکتی، دو گروه تفاوت معنی داری نشان ندادند. یافته ها نشان داد که یک دوره فعالیت کوتاه مدت به طور معنی داری موجب بهبود یادگیری فضایی می شود، ولی بر فعالیت حرکتی رت های نر اثر معنی داری ندارد.
اثر هیجان های رایانه ای بر مقادیر کورتیزول صبحگاهی و شامگاهی کودکان
حوزه های تخصصی:
روان – عصب – ایمنی شناسی – به حوزه بین رشته ای جدیدی اطلاق شود که در آن تعامل عوامل روان شناختی با وضعیت های عصب شناختی و ایمنی شناختی مورد مطالعه قرار می گیرد. مطالعات نشان می دهند که شرایط سو روان شناختی (مثلا تنیدگی های مزمن) یا هیجان های منفی با میانجی های عصب شناختی، هورمونی و ایمنی شناختی می توانند، آسیب پذیری جسمانی آزمودنیها را در مقابل آسیب زاهای محیطی افزایش دهند. در این تحقیق به منظور بررسی اثر بازی های رایانه ای و هیجان های متعاقب آنها بر مقادیر کورتیزول صبحگاهی و شامگاهی 16 دانش آموز سال دوم راهنمایی با میانگین سنی 12.6 سال از یک مدرسه راهنمایی نمونه شبانه روزی به صورت تصادفی انتخاب شدند و به روش جایگزینی تصادفی در قالب طرح سولومون، در چهار گروه قرار گرفتند. دو گروه آزمایشی، 27 روز و هر روز به مدت شصت دقیقه به بازی های رایانه ای مختلف پرداختند. نمونه های خون صبحگاهی و شامگاهی، در آغاز و پایان مطالعه، بر اساس طرح سولومون، از آزمودنی ها گرفته شد و نتایج با استفاده از روش تحلیل واریانس بررسی شدند. یافته های ما نشان داد که بازی های رایانه ای به طور معنادار، کورتیزول صبحگاهی (P=0.01) و کورتیزول شامگانی (P<0.05) را افزایش می دهد. با توجه به تغییرات روانی فیزیولوژیک ارگانیزم تحت هیجان و آثار ضعیف ساز هورمون کورتیزول بر نظام ایمنی بدن، این نتایج می توانند یافته مهمی در مقوله مطالعات تنیدگی – بیماری و حوزه های مشابه باشند
تأثیر کمبود و مکمل عنصر روی در رژیم غذایی موش های مادر بر یادگیری، حافظه و عملکرد حرکتی نوزادان آنها با استفاده از ماز آبی موریس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر دو نوع رژیم غذایی عنصر روی در دوران بارداری و شیردهی موش های ماده بر یادگیری، حافظه و عملکرد حرکتی نوزادان آنها بود. کمبود عنصر روی و مکمل عنصر روی در دوران بارداری و شیردهی مادر، ممکن است بر حافظه، یادگیری و عملکرد حرکتی نوزادان آنها تاثیر بگذارد. جامعة آماری تحقیق حاضر، موش های صحرایی ماده (نژاد آلبینو – ویستار) خریداری شده از انستیتو پاستور ایران بودند. بعد از مرحلة جفت گیری، 12 مادر باردار انتخاب و به 3 گروه تقسیم شدند و در هفتة آخر بارداری و کل دوران شیردهی رژیم غذایی مورد نظر را مصرف کردند. گروه اول، گروه کنترل بود که از غذای استاندارد استفاده کرد؛ گروه دوم، گروه دریافت کنندة مکمل روی که به مقدار ppm 10 مکمل روی به آب آنها افزوده شد؛ و گروه سوم، گروه کمبود روی که از غذای فاقد عنصر روی استفاده کردند. پس از اعمال متغیر مستقل، برای هر گروه 12 سر موش نر به عنوان نمونة آماری در نظر گرفته شد که در 56 روزگی تحت آزمون حافظه و یادگیری از طریق ماز آبی موریس قرار گرفتند و در 66 روزگی عملکرد حرکتی آنها به وسیلة دستگاه سنجش فعالیت حرکتی (Open Field) اندازه گیری شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس یک طرفه، آزمون تعقیبی توکی و تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد. یافته های تحقیق حاضر نشان داد که کمبود عنصر روی در هفتة آخر بارداری و دوران شیردهی موجب تخریب یادگیری، حافظه و ضعف در عملکرد حرکتی می شود. به علاوه مکمل عنصر روی، سبب بهبود یادگیری و حافظه شد، اما تأثیر معنی داری بر عملکرد حرکتی نوزادان نداشت.
مقایسه فعالیت سیستم های مغزی رفتاری بین ورزشکاران رشته های ورزشی انفرادی و گروهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نظریه ی زیستی سیستم های فعال ساز رفتاری گری، یکی ازنظریه های مهم در حیطه ی تبیین تفاوت های فردی است. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه ی فعالیت سیستم های مغزی-رفتاری بین ورزش کاران رشته های انفرادی و گروهی بود. روش: طرح پژوهش حاضر به لحاظ نوع طرح، از نوع پژوهش های مقایسه ای و جامعه ی آماری آن را، ورزش کاران رشته های ورزشی اصفهان و شهرکرد تشکیل می دادند که به طور حرفه ای در سال 1394 در حال فعالیت بودند. نمونه های موردنظر در این پژوهش 120 نفر، شامل چهار گروه سی نفری از ورزشکاران رشته های ورزشی انفرادی (بدن سازی و دوچرخه سواری) و گروهی (ایروبیک و فوتبال) بودند که به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه ی شخصیتی گری-ویلسون بود که توسط شرکت کنندگان تکمیل شد. داده ها با استفاده از نرم افزار «اس پی اس اس» و تحلیل کوواریانس (به دلیل تفاوت معنادار متغیرهای جمعیت شناختی بین دو گروه) تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد از بین شش مؤلفه پرسشنامه شخصیتی گری-ویلسون، در مؤلفه روی آوری بین ورزشکاران رشته های انفرادی و گروهی تفاوت معناداری وجود دارد. در مورد سایر متغیرهای پژوهش، تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتایج: از این یافته ها می توان نتیجه گرفت که مؤلفه روی آورد سیستم مغزی-رفتاری (که به معنی جستجوی فعالانه تقویت کننده های مثبت است) ممکن است در انتخاب رشته های ورزشی انفرادی و گروهی نقش داشته باشد.
تشخیص احساس بو وتحریک فرمالدهید درآزمودنی های انسانی
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر به منظور بررسی احساس بو و ظرفیت تحریکی فرمالدهید در بخش فوقانی دستگاه تنفسی انسان 31 آزمودنی مشارکت کردند.18غلظت متفاوت فرمالدهید در دامنه ای بین PPb 1000-36/6 به این افراد ارائه شد.نتایج نشان دادکه آستانه مطلق فردی برای احساس بو بین ppb 539-20 با دامنه ای برابر با PPb 47/116 بود.این نتایج کاملاً موافق با نتایجی میباشد که در آزمایشات قبلی (بری لوندوهوگمن‘1988)به دست آمده است. دامنه آستانه مطلق فردی برای احساس بویایی فرمالدهید برابر با ppb87-21 با میانه ای برابر با ppb5/115 میباشد.غلظت‘عامل مهمی در احتمال تشخیص احساس بو و تحریک ناخوشایند میباشد.به طور کلی آستانه بویایی همه آزمودنی ها به طور قابل ملاحظه ای پایین تر از آستانه تحریک آنها بود.نتایج بدست آمده در پژوهش حاضر با نتایج دیگر آزمایش ها که در آنها آستانه تحریک آزاردهنده در غلظتی نزدیک به ppb1200 آغاز میشود‘متفاوت است .نتایج آزمایش حاضر نشان میدهد که احساس تحریک آزاردهنده فرمالدهید در بخش فوقانی دستگاه تنفسی در غلظتی نزدیک به ppb 700 شروع میشود.تفاوت های فردی بسیار زیادی در حساسیت آزمودنی ها وجود دارد که نشانگر این واقعیت است که افراد از نظر حساسیت در سطوح متفاوتی قرار میگیرند.از ویژگی های اصلی احساس تشخیص تحریک آزاردهنده بخش فوقانی دستگاه تنفسی آن است که این احساس همراه با افزایش غلظت شدیداً افزایش و همراه با کاهش غلظت به تدریج کاهش می یابد.رابطه ای خطی بین تشخیص تحریک آزاردهنده گزارش شده در غلظتی بالاتر از ppb Log 2 وجود دارد. آستانه های بویایی وتحریکی زنان به طور معناداری پایین تر از آستانه های بویایی وتحریکی مردان می باشند.
بررسی اثر بخشی تحریک مکررمغناطیسی ترانس کرانیال با فرکانس بالا در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی عمده ی مقاوم به درمان دارویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تحریک مکرر مغناطیسی ترانسکرانیال در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی عمده مقاوم به درمان دارویی بود.
روشکار: در یک طرح شبهآزمایشی، 12 آزمودنی مبتلا به اختلال افسردگی عمده مراجعهکننده به کلینیک آتیه از تابستان تا پاییز 1387 با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به مدت 30 جلسه تحت درمان تحریک مکرر مغناطیسی ترانسکرانیال با فرکانس20 هرتز بر روی ناحیهی پشتیجانبی کورتکس پیشپیشانی نیمکرهی چپ قرار گرفتند. آزمودنیها به کمک مقیاس افسردگی بک، پیش و پس از درمان و 5/1 ماه بعد از درمان ارزیابی شدند. دادهها به کمک روش آماری تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر تحلیل شدند.
نتایج: تحریک مکرر مغناطیسی ترانسکرانیال بهطور معنیداری سبب کاهش علایم افسردگی در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی عمده گردید (001/0P<) و این تغییرات 5/1 ماه پس از آن به طول انجامید.
نتیجهگیری: تحریک مکرر مغناطیسی ترانسکرانیال در درمان افسردگی عمدهی مقاوم به درمان دارویی تاثیر دارد و اثرات آن بیش از یک ماه و نیم بعد از درمان ماندگار است.