فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۴۸۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
"هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی اثر بخشی سه روش آموزشی ایمن سازی روانی ، مهارتهای مطالعه و ترکیبی از این دو روش در افزایش خودکارآمدی در چهار گروه از دانش آموزان دارای اضطراب امتحان است. نمونه آماری این تحقیق 80 نفر از دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول ساکن اردبیل در سال 1385 بودند که از 450 نمونه و با توجه به پرسشنامه اسپیل برگر انتخاب شدند و روشهای آموزشی ایمن سازی روانی ، مهارتهای مطالعه و ترکیبی از این دو روش برای چهار گروه اجرا شد که سه گروه آموزشی و یک گروه گواه بودند. تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان داد که بین روشهای آموزشی ایمن سازی روانی مایکنبام و آموزش مهارتهای مطالعه و ترکیبی از دو روش با گروه کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد.
"
تدوین و هنجاریابی مقیاس انگیزش تحصیلی و بررسی اثربخشی آموزش مهارت های مطالعه بر افزایش انگیزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تدوین و هنجاریابی مقیاس انگیزش تحصیلی دانش آموزان پسر دوره متوسطه و بررسی اثربخشی آموزش مهارت های مطالعه بر افزایش انگیزش انجام شد. برای تدوین مقیاس انگیزش تحصیلی از هشت نظریه انگیزش در آموزش و پرورش (نیاز پیشرفت، انتظار - ارزش، هدف گرایی، انگیزش توانش، خود ارزشی، خود کارآمدی، اسنادی و انگیزش درونی - بیرونی) استفاده شد. پس از جمع بندی مفاهیم موجود در نظریه های فوق، سه مولفه نیاز پیشرفت، خود کارآمدی و انگیزش درونی استنتاج شد. سپس عبارت هایی که نشان دهنده ویژگی های رفتاری مولفه ها باشند تدوین و پس از بررسی و اجرای مقدماتی، بر روی نمونه 1122 نفر از دانش آموزان پسر شاغل به تحصیل در مقطع متوسطه دبیرستان های دولتی نواحی هفتگانه مشهد در سال تحصیلی 85-84، که با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شده بودند اجرا شد. پایایی این وسیله اندازه گیری با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 0.91 و با استفاده از بازآزمایی 0.88 به دست آمد. روایی محتوایی با بررسی عبارت های مقیاس به وسیله چندین متخصص روانشناسی تربیتی و روان سنجی و مشاوران تربیتی در آموزش و پرورش مورد تایید قرار گرفت. روایی ملاکی از طریق ضریب همبستگی نمره فرد در مقیاس ساخته شده با میانگین معدل دو سال گذشته وی 0.31 و ضریب همبستگی نمره فرد در مقیاس ساخته شده با میانگین نظرات معلم و معاون دبیرستان 0.56 به دست آمد که شواهدی بر روایی ملاکی است. همبستگی نمره هر سوال با کل آزمون و همبستگی مولفه های سه گانه شاهدی بر وجود روایی سازه است. برای آزمون اثربخشی آموزش مهارت های مطالعه بر افزایش انگیزش، دو گروه آزمایش و کنترل هر کدام به تعداد 30 نفر از بین دانش آموزان شرکت کننده در کلاس های تقویتی انتخاب شدند. ابتدا پیش آزمون (مقیاس ساخته شده توسط محقق) برای هر دو گروه اجرا و پس از اجرای آموزش برای گروه آزمایش، پس آزمون نیز برای هر دو گروه اجرا شد. نتیجه مقایسه میانگین دو گروه، اثربخشی آموزش مهارت های مطالعه بر افزایش نمره انگیزش تحصیلی فرد در مقیاس ساخته شده را نشان نداد.
رابطه انگیزش پیشرفت و خود پنداشت با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان
حوزه های تخصصی:
" پژوهش حاضر، انگیزش پیشرفت و خودپنداشت دانشآموزان پایه هشتم کشورهای مختلف و رابطه آن با پیشرفت در درس علوم در تکرار سومین مطالعه بینالمللی ریاضیات و علوم (تیمز ـ آر) بررسی شد. جامعه مورد بررسی (همان جامعه آزمون تیمز ـ آر) 38 کشور شرکتکننده در آزمون تیمز ـ آر 1999 و نمونه آماری 187000 دانشآموز پایه هشتم در مقطع راهنمایی بوده است که با روش نمونهگیری خوشهای دو مرحلهای از بین دانشآموزان هر کشور توسط مؤسسه بینالمللی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی انتخاب شد. دادهها از طریق تکمیل پرسشنامه 146 سؤال علوم و پرسشنامه فردی دانشآموز در تمامی کشورها توسط آموزش و پرورش هر کشور به دست آمد و در دسامبر 2000 در اختیار عموم قرار گرفت که پژوهش حاضر نیز از آن استفاده کرده است. برای تجزیه و تحلیل آماری پژوهش از تحلیل واریانس یکراهه، تحلیل واریانس رتبهای کروسکال والیس و آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج پژوهش، تفاوت معنادار بین انتظار برای ادامه تحصیل و خودپنداشت با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان را نشان داد ولی بین بازخورد، علاقه و ادراک دانشآموزان از اهمیت علوم، زمان مطالعه خارج از خانه و جنس دانشآموز با پیشرفت در این زمینه تفاوت معناداری مشاهده نشد.
در
"
تاثیر روش تدریس همیاری بر نگرش و پیشرفت تحصیلی درس ریاضی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهرستان گچساران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه، بررسی تاثیر روش تدریس همیاری بر نگرش و پیشرفت تحصیلی درس ریاضی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهرستان گچساران است. بدین منظور با روش تصادفی 93 دانش آموز دختر و پسر از دو آموزشگاه در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند، که گروه کنترل به شیوه سنتی و رایج و گروه آزمایش در معرض روش تدریس همیاری قرار گرفتند. از هر دو گروه پیش آزمون و پس آزمون گرفته شد، یعنی قبل از دخالت متغیر مستقل، برای کنترل رفتار ورودی دانش آموزان، پیش آزمونی از محتوای مورد آموزش و همینطور سنجش نگرش دانش آموزان نسبت به درس ریاضی به عمل آمد. پس از اجرای متغیر مستقل یعنی اعمال روش تدریس همیاری، پس آزمون پیشرفت تحصیلی بوسیله فرم همتای پیش آزمون و آزمون سنجش نگرش نسبت به درس ریاضی اجرا گردید. نتایج نشان داد که میانگین نمرات دانش آموزان گروه آزمایش بطور معناداری بیش از میانگین نمرات دانش آموزان گروه کنترل است. همچنین مقایسه نمرات پیش آزمون و پس آزمون نگرش در گروه آزمایش تفاوت معناداری را نشان می دهد. علاوه براین هرچند که میانگین نمرات آزمودنیهای پسر بیشتر از میانگین نمرات آزمودنیهای دختر است این تفاوت معنادار نیست. نتایج پژوهش حاکی از آن است، که گرچه اعمال روش تدریس همیاری در مقایسه با روش آموزش سنتی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بطور معناداری موثر است و موجب افزایش نگرش مثبت دانش آموزان به درس ریاضی می شود، اما در ارتباط با متغیر جنسیت معنادار نبوده است.
بررسی نگرش دانش آموزان به تکلیف درسی و ارتباط آن با راهبردهای مدیریت تکالیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف عمده تحقیق تعیین رابطه نگرش دانش آموزان به تکالیف درسی و میزان بهره گیری از راهبر دهای مدیریت تکالیف بود. طرح تحقیق مورد استفاده توصیفی همبستگی و جامعه آماری، شامل کلیه دانش آموزان دوره راهنمایی شهر سنندج در سال 1390 بود. در مجموع، چهار مدرسه بر اساس جنسیت دانش آموزان از دو ناحیه آموزش و پرورش سنندج به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند که تعداد 510 دانش آموز را از هر سه پایه تحصیلی در برگرفت. جهت گردآوری داده ها از مقیاس های نگرش به تکالیف درسی و راهبردهای مدیریت تکالیف استفاده شد. نتایج گویای آن بود که مقیاس های مذکور از روایی و پایایی مطلوبی برخوردارند. یافته ها نشان داد که بین متغیر نگرش به تکالیف درسی دانش آموزان با مؤلفه های راهبردهای مدیریت تکالیف همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. دانش آموزانی که نگرش مثبتی به انجام تکالیف داشتند از سطح بالاتری از راهبردهای مدیریت تکالیف برخوردار بودند. دانش آموزان دختر نگرش مثبت تری به تکالیف درسی داشتند و از میانگین نمرات بالاتری نسبت به پسران در بکارگیری راهبردهای مدیریت تکالیف برخوردار بودند. یافته های دیگر بیانگر تفاوت معنادار بین میزان استفاده دانش آموزان از راهبردهای مدیریت تکالیف و نگرش به تکلیف با توجه به پایه تحصیلی آنان بود. دانش آموزان پایه های پایین تر به راهبردهای مدیریتی (مانند: بازخورد معلم در تکالیف و تنظیم فضای انجام تکلیف) توجه بیشتری نسبت به پایه های بالاتر داشتند.
بررسی رابطه بین راهبردهای یادگیری خود ـ تنظیم و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره متوسط شهر اصفهان با عملکرد تحصیلی آنان در درس ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین راهبردهای یادگیری خود ـ تنظیم و انگیزش پیشرفت تحصیلی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه شهر اصفهان در درس ریاضی پرداخته و هدف آن، تعیین رابطه و سهم نسبی هر یک از راهبردهای یادگیری خود ـ تنظیم و انگیزش پیشرفت تحصیلی در تبیین عملکرد تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه شهر اصفهان در درس ریاضی بوده است. به همین منظور 180 نفر دانش آموز دوره متوسطه با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم و تصادفی ساده از بین جامعه دانش آموزان رشته ریاضی دوره متوسطه شهر اصفهان انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفته اند. بخشی از نتایج به دست آمده حاکی از آن است که بین راهبردهای یادگیری خود ـ تنظیم و انگیزش پیشرفت تحصیلی با عملکرد تحصیلی ریاضی دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد. به علاوه، سهم نسبی انگیزش پیشرفت تحصیلی و راهبردهای یادگیری خود ـ تنظیم در تبیین عملکرد تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی به ترتیب ؛ 20 % و 18% می باشد.
بررسی علل پیشرفت تحصیلی دختران در مقایسه با پسران در استانهای خراسان رضوی، شمالی و جنوبی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با قبول این واقعیت که پیشرفت تحصیلی دختران در مقایسه با پسران بیشتر است با هدف جست وجوی عوامل مؤثر بر آن انجام گرفته است. پژوهش از نوع علی ـ مقایسه ای بوده و جامعه آماری آن دانش آموزان مقطع راهنمایی و متوسطه استانهای خراسان رضوی، شمالی و جنوبی است (753464=385612پسر+ 367852 دختر). نمونه آماری بر اساس فرمول حجم نمونه کرجسی و مورگان با آلفای 05/0 شامل 853 نفر از دانش آموزان (421 دختر و 432 پسر) بود که به تفکیک جنسیت به روش نمونه برداری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل سه پرسشنامه: اعتماد به نفس کوپر اسمیت که یک ابزار استاندارد است و اعتبار آن از طریق روش دو نیمه کردن 87/0 به دست آمد. انگیزش تحصیلی و نگرش به تحصیل که محققان تدوین کردند و اعتبار آن از طریق آلفای کرونباخ به ترتیب 86/0 و 92/0 به دست آمد و روایی آن از طریق روایی محتوایی مورد تایید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک آزمون t و ضریب همبستگی نشان داد که انگیزه تحصیل در دختران بیشتر و نگرش آنان نسبت به تحصیل مثبت تر است، در حالی که بین دو گروه از لحاظ اعتماد به نفس تفاوت معناداری مشاهده نشد. همچنین یافته ها بیانگر اعتماد به نفس برتر، انگیزه تحصیلی بیشتر و نگرش به تحصیل مثبت تر در دانش آموزان مقطع متوسطه بوده است. بین پیشرفت تحصیلی و سه متغیر انگیزه تحصیلی، نگرش به تحصیل و اعتماد به نفس همبستگی معنادار مشاهده شد.
نقش اهداف پیشرفت در مؤلفه های یادگیری خودتنظیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی نقش اهداف پیشرفت در مؤلفه های یادگیری خودتنظیمی دانش آموزان. روش: آزمودنی ها شامل 685 دانش آموز پایه سوم دبیرستان های شهر تهران بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند.
ابزار: پرسشنامه اهداف پیشرفت میدگلی و همکاران، و پرسشنامه یادگیری خودتنظیمی پینتریچ و دی گروت که روایی و اعتبار آنها احراز شده بود. آزمودنی ها براساس پاسخ به پرسشنامه اهداف پیشرفت و نیز برتری جهت گیری آنها در پنج گروه بدون هدف، اجتنابی، رویکردی، تبحری و اهداف چندگانه قرارگرفتند. یافته ها: مقایسه میانگین مؤلفه های خودتنظیمی (شناخت، فراشناخت و مدیریت منابع) در آزمودنی های پنج گروه هدف، با روش تحلیل واریانس چند متغیره یک راهه نشان داد که میانگین های پنج گروه با همدیگر تفاوت دارند (001/0p<). انجام آزمون های تعقیبی توکی و شفه نشان داد که میانگین راهبردهای شناختی و مدیریت منابع در گروه های اجتنابی و بدون هدف از سایر گروه ها کمتر است (001/0p<). میانگین های یاد شده در سه گروه تبحری، رویکردی و چندگانه تفاوت معناداری نداشت. میانگین گروه بدون هدف، از اجتنابیها هم کمتر بود (001/0p<). در مورد راهبردهای فراشناختی، مقایسه میانگین ها در بعضی گروه ها تفاوت داشت.
نتیجه گیری: فراهم کردن محیط ها و ساختارهای انگیزشی چندگانه و تبحری نقش مهمی در رشد مهارت ها ومؤلفه های خودتنظیمی دارد که لازم است اقداماتی در مورد آنها صورت گیرد.
نقش راهبردهای شناختی و فراشناختی در انگیزه پیشرفت فراگیران نظام آموزشی مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات
حوزه های تخصصی:
این مقاله براساس پژوهشی که به منظور بررسی نقش راهبردهای شناختی و فراشناختی در انگیزه پیشرفت فراگیران نظام آموزشی مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات از دیدگاه متخصصان انجام گرفته، تدوین شده است. روش تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی است. از تعداد 70 نفر متخصصان (برنامه ریزی درسی، فناوری آموزشی، آموزش الکترونیکی) دانشگاههای تهران (شهید بهشتی، علامه طباطبایی، تربیت مدرس، تربیت معلم، دانشگاه تهران، دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران) 58 نفر به شیوه نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته است با 46 گویه و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ 85/0 محاسبه گردید. داده های جمع آوری شده از طریق نرم افزار SPSS مورد بررسی قرار گرفت. برای پاسخگویی به سؤالات پژوهش از آمار توصیفی و آزمون خی دو، آزمون آنالیز واریانس (F فیشر)، آزمون دانکن و t دو نمونه ای استفاده شد. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که از بین راهبردهای شناختی راهبرد تکرار و مرور و بسط و گسترش معنایی و سازماندهی هر کدام به ترتیب دارای نقش خیلی زیاد، خیلی زیاد و زیاد هستند و راهبرد بسط و گسترش معنایی بیشترین نقش را در انگیزه پیشرفت فراگیران دارد. و از بین راهبردهای فراشناختی، راهبردبرنامه ریزی، کنترل و نظارت و نظم دهی هر کدام به ترتیب دارای نقش زیاد، خیلی زیاد و زیاد هستند که راهبرد کنترل و نظارت بیشترین نقش را در انگیزه پیشرفت فراگیران دارند و تفاوت معناداری بین نقش های راهبردهای شناختی و فراشناختی وجود ندارد.
تاثیر آموزش به روش پروژه ای و مشارکتی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر سوم تجربی فولادشهر در درس آمار و مدل سازی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش از طریق یک پروژه و به طور مشارکتی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس آمار و مدل سازی انجام گرفته است. در این بررسی از روش تحقیق شبه تجربی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را دانش آموزان دختر سال سوم تجربی دبیرستانهای دخترانه فولادشهر (161 نفر) تشکیل داده است. حجم نمونه تحقیق 51 نفر است که 24 نفر در گروه آزمایش و 27 نفر در گروه گواه قرار گرفتند. روش نمونه گیری تصادفی است. در گروه آزمایش تلفیقی از دو روش تدریس فعال شامل روشهای پروژه ای و مشارکتی به کار گرفته شد و در گروه گواه تدریس به شیوه سنتی (سخنرانی) انجام شد و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان از طریق آزمونهای معلم ساخته پیش آزمون و پس آزمون مورد سنجش قرار گرفت. روایی آزمونها را متخصصان تایید کردند و پایایی آن به کمک آلفای کرونباخ (945/0) تایید گردید. نتایج حاصل با استفاده از آزمونهای آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و در سطح خطای 5 درصد نشان داد که بین دو گروه گواه و آزمایش اختلاف معنادار آماری وجود دارد، بدین معنا که دانش آموزانی که به طور پروژه ای ـ مشارکتی آموزش دیده بودند نسبت به گروهی که به طور سنتی آموزش دیده بودند از پیشرفت تحصیلی بالاتری برخوردار بودند.
عوامل موثر بر افت تحصیلی دانش آموزان دختر پایه سوم راهنمایی شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق هدف اصلی شناسایی عوامل مهم افت تحصیلی دانش آموزان دختر پایه سومراهنمایی شهر اهواز در سال 81-1380 بوده است. از بین کلیه دانش آموزان دختر پایه سوم راهنمایی شهر اهواز که حداقل یک بار در پایه سوم مردود شده بودند به طور تصادفی 200 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از دو مقیاس سنجش علل افت تحصیلی و شاخص افت تحصیلی با 95 متغیر استفاده شده است. تحلیل عوامل نشان داد که 6 عامل قابل استخراج است. عوامل استخراج شده روی هم 43.8 درصد واریانس افت تحصیلی را تبیین می کرد. این عوامل به ترتیب واریانس تبیین شده عبارتند از: مسایل ناشی از معلم و تدریس، مسایل مربوط به خانواده، مشکلات ناشی از برنامه ریزی درسی، مسایل مربوط به سلامت جسمانی و روانی دانش آموز، مسایل عمومی و مشکلات ناشی از مدیریت آموزشی، همه عوامل استخراج شده از پایایی و روایی رضایت بخشی برخوردار بودند. ضرایب همبستگی عوامل ششگانه با تعداد سال های مردودی نیز در سطح مورد انتظار معنی دار بودند.
بررسی جامعه شناختی نقش عوامل اجتماعی ، رضایت اجتماعی و عزت نفس بر موفقیت تحصیلی
حوزه های تخصصی:
موضوع این تحقیق بررسی آزمون تأثیر عوامل اجتماعی ، رضایت اجتماعی و عزت نفس بر پیشرفت تحصیلی است . به این صورت که با بررسی مدل های نظری فرضی و تحقیقات انجام شده ، سعی در ارائه مدل نظری مبتنی بر متغیرهای تعدیل کننده یعنی جنسیت ، طبقه اجتماعی و نوع مدرسه ومتغیرهای مستقل( عزت نفس و رضایت اجتماعی ) دارد. ابزار تحقیق ، پرسشنامه عزت نفس پُوپ ومقیاس رضایت اجتماعی محقق ساخته است که میزان روایی و پایایی آنها معنادار و قابل قبول است.
گروه نمونه این پژوهش را تعداد 200 دانش آموزدختر و پسر پایه دوم دبیرستان های دولتی وغیرانتفاعی شهر شهرضا تشکیل می دهند. روشهای آماری پژوهش شامل آمارهای توصیفی، آماره آزمون t، تحلیل همبستگی، تحلیل عاملی، تحلیل ممیزی، تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر می باشد. داده های تحقیق توسط برنامه کامپیوتری spss در محیط windows کدبندی و استخراج شد و با توجه به انواع تحلیل های یک متغیره ، دومتغیره و چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت .
نتایج پژوهش نشان می دهدکه هرکدام ازپنج متغیرمستقل(جنس، نوع مدرسه، طبقه اجتماعی، عزت نفس و رضایت اجتماعی) روابط معناداری با موفقیت تحصیلی دارند و بیشترین تغییرات موفقیت تحصیلی بامتغیرهای متغیرهای جنس و نوع مدرسه و رضایت اجتماعی قابل تبیین است . اگر چه عزت نفس رابطه معناداری با موفقیت تحصیلی داشته، و لیکن با کنترل رضایت اجتماعی ، ازمیزان رابطه فوق بسیارکاسته شده است.
بررسی تاثیر باز خورد نوشتاری معلم در کلاس درس بر خودکارآمدی و حل مساله ریاضی دانش آموزان دختر دوره راهنمای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"هدف از این پژوهش بررسی تاثیر بازخورد نوشتاری معلم بر خودکارآمدی و حل مساله ریاضی دانش آموزان است. بدین منظور تعداد 181 دانش آموز دختر پایه سوم راهنمایی مدارس دولتی شهر تهران از مناطق 1، 6 و 19 با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به روش تصادفی در گروه های آزمایشی و کنترل قرار گرفتند.ابزار مورد استفاده عبارت بود از: پرسشنامه خودکارآمدی و آزمون حل مساله ریاضی.از این دوابزار به عنوان پیش آزمون برای اجرا در دو گروه استفاده شد.سپس گروه آزمایشی حدود 8 هفته بازخورد نوشتاری معلم ریاضی را دریافت کردند.در طی این دوره گروه کنترل به روش سنتی بازخورد دریافت کردند.پس از خاتمه دوره، پس آزمون های خودکارآمدی و حل مساله ریاضی بر هر دو گروه (آزمایشی و کنترل ) مجدداً اجرا شد. نتایج نشان داد که بعد از آموزش در خودکارآمدی و حل مساله ریاضی آزمودنی های گروه آزمایشی تفاوت معنی داری ایجاد شده است. بنابراین، روش های ارائه بازخورد اثر بخش آموزش پذیر هستند و عملکرد یادگیرندگان را در حوزه های انگیزشی و تحصیلی ارتقاء می دهد.
"
تاثیر آموزش شناختی بر مسند مهارگذاری،انگیزه پیشرفت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان شاهد
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی تاثیر آموزش شناختی بر مسند مهارگذاری، انگیزش پیشرفت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان شاهد شاغل به تحصیل در مقطع متوسطه (سال تحصیلی 1380-1379) در شاهین شهر (شهرستان برخوار و میمه اصفهان) انجام گردید. نمونه مورد مطالعه شامل 100 دانش آموز شاهد (50 پسر و 50 دختر) بود که به صورت تصادفی انتخاب و در گروههای آزمایشی و گواه جایگزین گردیدند. ابزارهای مورد استفاده شامل سه پرسشنامه جمعیت شناختی، مسند مهارگذاری راتر و انگیزه پیشرفت هرمنس و یک برنامه آموزش شناختی بود. در این پژوهش از طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه استفاده گردید. بنابراین، با توجه به طرح مذکور ابتدا پرسشنامه های جمعیت شناختی، مسند مهارگذاری و انگیزه پیشرفت به عنوان پیش آزمون بر روی کلیه آزمودنیها اجرا گردید. پس از آن برنامه آموزش شناختی بر روی گروه آزمایشی اجرا گردید، در حالیکه گروه گواه هیچ گونه آموزشی را دریافت نکردند. پس از اتمام جلسات آموزشی پرسشنامه های مسند مهارگذاری و انگیزه پیشرفت به عنوان پس آزمون بر روی کلیه آزمودنیها اجرا گردید. همچنین از میانگین نیمسالهای اول و دوم تحصیلی به عنوان شاخص پیشرفت تحصیلی آزمودنیها در مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد که آموزش شناختی تاثیر معنی داری بر افزایش درجات مسند مهارگذاری درونی (F=81.03, P<0.01) و افزایش نمرات انگیزه پیشرفت (F=370.37, P<0.01) داشته است. همچنین این نتایج بیانگر این بود که آموزش شناختی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تاثیر معنی دار نداشته است
باورهای هوشی و پیشرفت تحصیلی ریاضی: نقش اهداف پیشرفت، درگیری شناختی و تلاش (آزمون مدل دوئک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه نگرش مدیران ارشد، میانی و عملیاتی نسبت به شغلشان و عوامل فشارزای روانی – شغلی آنان در دانشگاه فردوسی است، یکصد نفر از مدیران مرد دانشگاه فردوسی مشهد در این پژوهش شرکت کردند . برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه استرس شغلی و نگرش سنج مدیران استفاده نتایج پژوهش نشان داد که : 1.بین نگرش مثبت مدیران نسبت به شغلشان با عوامل فشارزای روانی – شغلی آنان رابطه معکوس و معنی دار وجود دارد . 2. بین نگرش مثبت مدیران علمیاتی و میزان عوامل فشارزای روانی – شغلی آنان رابطه معنی دار و معکوس وجود دارد. 3. بین نگرش مثبت مدیران ارشد و عوامل فشارزای روانی – شغلی آنان رابطه معنی دار وجود ندارد. .4. بین نگرش مثبت مدیران میانی و عوامل فشارزای روانی – شغلی آنان رابطه معنی دار وجود ندارد . 5. مدیران ارشد و عملیاتی نسبت به مدیران میانی به طور معنی داری از میانگین فشارزای روانی – شغلی بیشتری برخوردارند.نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس آزمون آنالیز واریانس نشان داد که بین فشار روانی و نگرش مثبت مدیران نسبت به شغل شان رابطه معنادار وجود دارد.
مقایسه آموزش به روش تجربه و عمل(با تأکید بر بازی) با روش های زبانی و تأثیرآنها بر پیشرفت تحصیلی ریاضی دانش آموزان پسر پایه دوم شهرستان زرین شهر در سال تحصیلی 86-85(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور «مقایسه آموزش به روش تجربه و عمل(با تأکید بر بازی) با روش های زبانی و تأثیر آنها بر پیشرفت تحصیلی ریاضی دانش آموزان پسر پایه دوم ابتدایی شهرستان زرین شهر انجام گرفت». جامعه آماری این پژوهش عبارت بود از:کلیه دانش آموزان پسر پایه دوم شهرستان زرین شهر که در سال تحصیلی ٨٦٨۵مشغول به تحصیلبوده اند، و از بین جامعه مذکور به صورت نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای ٦٠نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند که٣٠نفر در گروه آزمایش و ٣٠نفر در گروه گواه قرار گرفتند. روش انجام پژوهش در پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی وطرح پژوهشی مورد استفاده، طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بوده است. ابتدا محقّقان با استفاده از آزمون محقّق ساخته از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آورد، سپس در گروه آزمایش به آموزش ضرب به روش تجربه و عمل با تأکید بر بازی پرداخته و در گروه گواه معلم کلاس همین مفهوم را با روش های زبانی و متداول تدریس کردند. و در پایان از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد.به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها نیز از تجزیه و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد.
نتایج پژوهش نشان داد که:
- پیشرفت تحصیلی مفهوم ضرب در ریاضی دانش آموزان پسر پایه دوم ابتدایی که به روش تجربه وعمل آموزش دیده اند، نسبت به دانش آموزانی که با روش های زبانی آموزش دیده اند، به صورت معناداری بالاتر است.
- پیشرفت تحصیلی مفهوم ضرب در ریاضی دانش آموزان قوی پسر پایه دوم ابتدایی که به روش تجربه وعمل آموزش دیده اند، نسبت به دانش آموزان قویی که با روش های زبانی آموزش دیده اند، تفاوت معناداری وجود ندارد.
- پیشرفت تحصیلی مفهوم ضرب در ریاضی دانش آموزان متوسط پسر پایه دوم ابتدایی که به روش تجربه وعمل آموزش دیده اند، نسبت به دانش آموزان متوسطی که با روش های زبانی آموزش دیده اند، به صورت معناداری بالاتر است.
- پیشرفت تحصیلی مفهوم ضرب در ریاضی دانش آموزان ضعیف پسر پایه دوم ابتدایی که به روش تجربه وعمل آموزش دیده اند، نسبت به دانش آموزان ضعیفی که با روش های زبانی آموزش دیده اند، به صورت معناداری بالاتر است.
نقش نیازهای اساسی خودتعیین گری، کیفیت اطلاعات و قابلیت کاربرد در علاقه به تداوم یادگیری الکترونیکی با میانجی گری انگیزش درونی و رضایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یادگیری الکترونیکی از موضوعات مهم محیط های آموزشی معاصر است و بررسی عوامل موثر بر استفاده و تداوم استفاده از آن نیز همواره مورد توجه محققین این حوزه بوده است. هدف تحقیق حاضر بررسی نقش عوامل مؤثر در تداوم استفاده از یادگیری الکترونیکی، در بین دانشجویان دوره های مجازی با استفاده از یک مدل علّی است. پسازتهیهابزارهای اندازه گیری و تعیین روایی و پایایی آن، از بین جامعه آماری دانشجویان دوره های مجازی دانشگاه علوم حدیث شهر مشهد، نمونه ای به حجم 218 نفر، پرسشنامه هایمربوطهراتکمیلکردند. داده های جمع آوری شده به وسیله نرم افزار SPSS و لیزرل مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج اجرای همبستگیپیرسوننشانداد که تمام متغیر های مشاهده شده ی الگو شامل مولفه های نیاز های خود تعیین گری، کیفیت اطلاعات ادراک شده، قابلیت کاربرد ادراک شده و تداوم استفاده از یادگیری الکترونیکی، دو به دو با هم همبستگی دارند. با اجرای الگوی تحلیل مسیر برای آزمون رابطه ی نیاز های خود تعیین گری(خودمختاری ادراک شده، شایستگی ادراک شده، ارتباط ادراک شده) و تداوم استفاده از یادگیری الکترونیکی از طریق انگیزه ی درونی و همچنین رابطه ی بین باور های شناختی (کیفیت اطلاعات ادراک شده، قابلیت کاربرد ادراک شده)و تداوم استفاده از یادگیری الکترونیکی از طریق رضایت از دوره های یادگیری الکترونیکی، مشخص شد که الگوی پیشنهادی از برازش خوبی برخوردار است. کلیه ضرایب مسیر نیز بالاو به لحاظ آماری معنادار بودند.