فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱٬۱۷۷ مورد.
بررسی رابطه میان انگیزه پیشرفت و خوش بینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه میان انگیزه پیشرفت و خوشبینی و روشن ساختن رابطه میان مؤلفههای این دو متغیر و نیز متغیرهایی همچون رقابتجویی و سطح تحصیلات است. پژوهشگر به منظور آزمودن فرضیههایش، از میان دانشپژوهان مرد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی قدسسره قم در سال تحصیلی 86 - 1385، 63 نفر را به تصادف برگزید. تمامی شرکت کنندگان، «آزمون انگیزه پیشرفت هلمریچ» را که در استان مازندران هنجاریابی شده است و نیز آزمون خوشبینی را که پژوهشگر ترجمه و اعتباریابی کرده است، پاسخ دادند. دادهها به روش همبستگی پیرسون، آماره t و رگرسیون تحلیل شدند. نتایج نشان داد که میان انگیزه پیشرفت بدون احتساب یکی از مؤلفههای آن با خوشبینی تعمیم یافته رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین دو مؤلفه «گرایش به پیشرفت» و «پشتکار» از مؤلفههای انگیزه پیشرفت، با خوشبینی رابطه مثبت معنادار دارند. بین «رقابتجویی» یکی دیگر از مؤلفههای انگیزه پیشرفت با خوشبینی، رابطه معناداری مشاهده نشد. نمرههای انگیزه پیشرفت و خوشبینی دانشپژوهان دوره کارشناسی با دانشپژوهان دوره کارشناسی ارشد تفاوت معناداری ندارند. نتیجه اینکه سه فرضیه از چهار فرضیه یاد شده تایید میشود؛ یعنی بین خوشبینی و انگیزه پیشرفت، رابطه معناداری وجود دارد. پنج مؤلفه انگیزه پیشرفت از نظر میزان رابطه با خوشبینی متفاوت هستند و رقابتجویی با خوشبینی، رابطه منفی دارد. همچنین میان سطح تحصیلات و میزان انگیزه پیشرفت رابطهای وجود ندارد.
الگوی ساختاری رابطه ادراک از ساختار کلاس، اهداف پیشرفت، خودکارآمدی و خودتنظیمی در درس ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه بررسی تاثیر ادراک از ساختار کلاس بر خودنظم بخشی ریاضی، با واسطه گری اهداف پیشرفت و خودکارآمدی ریاضی بوده است.
روش: بدین منظور80 دانش آموز پایه سوم ریاضی- فیزیک (400 دختر و 400 پسر) دبیرستان های دولتی شهر اصفهان به طور تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه ای شامل هفت خرده مقیاس پاسخ دادند.
یافته ها: نتایج به دست آمده با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری نشان داد که متغیرهای برون زای وظایف انگیزشی و ارزشیابی تبحری اثر مستقیم معناداری بر یادگیری خودتنظیم ریاضی دارند، و حمایت خودمختارانه فقط با واسطه اهداف تبحری و خودکارآمدی ریاضی بر خودنظم بخشی اثر دارد.
نتیجه گیری: اثر مستقیم هر سه متغیر برون زا (وظایف انگیزشی، حمایت خود مختارانه و ارزشیابی تبحری) بر اهداف تبحری و خودکارآمدی ریاضی معنادار است. اهداف تبحری با خودکارآمدی ریاضی رابطه معنادار دارد، ولی رابطه اهداف عملکردی باخودکارآمدی معنادار نمی باشد. همچنین اثر مستقیم اهداف تبحری بر خودنظم بخشی معنادار است. در مجموع یافته ها نشان می دهد که ادراک از ساختار کلاس مستقیماً و با واسطه متغیرهای اهداف پیشرفت و باورهای خودکارآمدی بر خودنظم بخشی تاثیر دارد.
بررسی رابطه عزت نفس با پیشرفت تحصیلی دانشجویان علوم پایه و علوم انسانی مراکز تربیت معلم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر پژوهشی است که به بررسی و مقایسه عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانشجویان علوم پایه و علوم انسانی مراکز تربیت معلم پرداخته است. برای انجام این تحقیق با توجه به فرضیه ها و سوالات مطرح شده، از روش پیمایشی و همبستگی استفاده شده است. از روشهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و آزمون T برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده و محاسبات آماری با نرم افزار SPSS انجام شده است. افراد مورد مطالعه 329 دختر و 168 پسر از رشته های علوم پایه و علوم انسانی مراکز تربیت معلم اند که با روشهای نمونه گیری تصادفی طبقه ای و تصادفی خوشه ای انتخاب شده اند. جمع آوری اطلاعات از طریق دو پرسشنامه اطلاعات فردی و تحصیلی و فرم کوتاه عزت نفس کوپراسمیت که شامل 35 سوال است صورت گرفت. نتایج به دست آمده، نشان می دهد که بین عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانشجویان مراکز تربیت معلم رابطه معناداری وجود دارد. بدین معنا که حداقل با 99 درصد اطمینان می توان قضاوت کرد که بین نمره عزت نفس و نمره پیشرفت تحصیلی دانشجویان مراکز تربیت معلم یک رابطه واقعی و معتبر وجود دارد. هر چه نمره عزت نفس دانشجویان بالاتر است انتظار می رود که پیشرفت تحصیلی آنان نیز بیشتر باشد.میان عزت نفس دانشجویان دختر و پسر مراکز تربیت معلم تفاوت معناداری مشاهده نشد؛ در حالی که بین پیشرفت تحصیلی دانشجویان دختر و پسر مراکز تربیت معلم تفاوت، معنی دار است، بدین معنی که پیشرفت تحصیلی دانشجویان دختر از دانشجویان پسر بیشتر است. همچنین بین عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانشجویان علوم پایه و علوم انسانی تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
نقش انگیزش در یادگیری
حوزه های تخصصی:
گرچه اطلاعات مادرباره انگیزش اصولاتوصیفی است ولی ازروی کارکردهاورفتارهای بعدازیادگیری پی به انگیزش افرادمی بریم. انگیزش مبحثی بسیاروسیع است که حوزه های علایق ،کنجکاوی ،سلائق ،نیازهاوحتی حیطه عاطفی رادربرمی گیرد. گرچه عامل وراثت ومحیط باهوش وغنی سازی محیط آموزشی وبهبودروشهای تدریس تااندازه زیادی دربهبودوضع آموزشی تاثیردارندولی قلب آموزش انگیزش است. انگیزش عامل کلی مولدرفتاربه حساب می آیددرحالیکه انگیزه راعلت اختصاصی یک رفتارمشخص می دانندمثلاوقتی می پرسیم که چرافلان شخص رفتارخاصی راانجام می دهدبدنبال انگیزه اوهستیم. درواقع انگیزش حالت کلی تمایل به پیشرفت تحصیلی است وانگیزه حالت اختصاصی نسبت به درس خاص می باشد. انگیزش هم هدف است وهم وسیله ،بعنوان هدف ماازدانش آموزان ودانشجویان می خواهیم نسبت به موضوعهای مختلف علمی واجتماعی علاقه کسب کنند.ازاین رو،تمام برنامه های درسی که درآنهافعالیتهای حیطه عاطفی ملحوظ شده است دارای هدف انگیزشی هستندبعنوان وسیله انگیزش مانندآمادگی ذهنی یارفتارهای ورودی ،یک پیش نیازیادگیری به حساب می آیدوتاثیرآن بریادگیری یکی ازاموربدیهی است. اگردانش آموزان ودانشجویان نسبت به درس بی علاقه باشند(دارای انگیزش سطح بالایی باشند) هم به توضیحات معلم بادقت گوش خواهندداد،هم تکالیف درسی خودراباجدیت انجام خواهنددادوهم بدنبال کسب اطلاعات بیشتری درزمینه مطالب درسی خواهندرفت. در این مقاله ضمن آشنایی با نقش انگیزش بر یادگیری ،ومعرفی انواع نظریه های انگیزشی،شیوه هاواصول ایجاد انگیزش توضیح داده می شود.
مطالعه عوامل موثر بر انگیزش تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر دبیرستان های سراسر کشور در سال تحصیلی 84-1383(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی برخی از عوامل تاثیرگذار بر انگیزش تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر دبیرستانی پرداخته است. جامعه آماری پژوهش 4000 دانش آموز دبیرستانی است که از طریق روش نمونه گیری چند مرحله ای تصادفی از بین دانش آموزان ده استان کشور انتخاب شدند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان می دهد که متغیرهای خود پنداره تحصیلی، نگرش دانش آموز به ادامه تحصیل و پاداش های اجتماعی بهترین پیش بینی کننده های انگیزش تحصیلی درونی دانش آموزان می باشند و متغیرهای خود پنداره تحصیلی، پاداش های اجتماعی و نگر دانش آموز به ادامه تحصیل بهتر توانسته اند انگیزش تحصیلی بیرونی دانش آموزان را تبیین کنند، همچنین نگرش دانش آموز به مدرسه و ادامه تحصیل و تعامل با همسالان در پیش بینی بی انگیزگی تحصیلی دانش آموزان تعیین کننده تر بوده اند. متغیرهای اشاره شده در کنار سایر متغیرها به ترتیب توانسته اند %35 (R2) انگیزش درونی و %34 (R2) انگیزش تحصیلی بیرونی و %33 (R2) از بی انگیزگی تحصیلی دانش آموزان را تبیین نماید.
تأثیر آشنایی با فن آوری اطلاعات و ارتباطات در پیشرفت تحصیلی دانشجویان رشته روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
فناوری ارتباطات و اطلاعات (ICT) یک تخصص میان رشته ای است که جهت ایجاد امکان ارتباط از راه دور، دسترسی به اطلاعات و جلوگیری از انباشت و انحصار آن مورد استفاده قرار میگیرد (به نقل از شریفی، 1383). در عصر فناوری پیشرفته، ثروت پایدار یک جامعه، استعداد نیروی ماهر و خلاق آن جامعه است و پیشرفت و رفاه هر جامعه به مغزهای آن بستگی دارد (دیوید السون، 1377). و از آنجایی که منابع انسانی بیشترین تأثیرپذیری را از تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات و رسانه ها دارند، بدیهی است کشورهایی که بتوانند برای خود منابع انسانی توسعه یافته ای تدارک ببینند، ثروت خود را پایدار و ماندنی کرده اند (کرم پور، 1382). و بیتردید تقویت نیروی ماهر و مبتکر بستگی به آموزش دارد. آموزشی که با اصول آموزشی نوین و روزآمد ارائه شود. (دیوید السون، 1377). آنچه امروزه در نظام آموزشی عالی مطرح میشود، استفاده از فناوریهای جدید (جهت آسان سازی یادگیری) و تأثیر آن بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان است (پورجمشیدی، 1381). این پژوهش به بررسی تأثیر رابطه آشنایی با فن آوری اطلاعات و ارتباطات در پیشرفت تحصیلی دانشجویان رشته روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن میپردازد. مطالعه حاضر بر روی 160 نفر از دانشجویان و به وسیله پرسشنامه ای محقق ساخته و با کمک نرم افزار SPSS انجام شد تا تأثیر میزان آشنایی مختلف (کم و زیاد) با (ICT)، جنسیت و میزان آشنایی مختلف با (ICT) در دو جنس دختر و پسر بر پیشرفت تحصیلی بررسی شود. نتایج حاصل بوسیله آزمون t استیودنت در دو گروه مستقل و تحلیل واریانس عاملی مورد مقایسه قرار گرفت. بنابر نتایج به دست آمده مشخص گردید که جنسیت نقشی در پیشرفت تحصیلی ندارد، در صورتی که آشنایی کم و زیاد با فن آوری اطلاعات و ارتباطات بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان تأثیر دارد.
رابطه باورهای غیرمنطقی با کمال گرایی مثبت و منفی در دانش آموزان شهرستان نوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باورهای غیرمنطقی میانجی گرحالات هیجانی هستند و می توانند به عنوان علت اصلی پریشانی هیجانی تجربه شوند.این باورها همچنین به عنوان عامل علی در شکل گیری کمال گرایی مطرح شده اند. بنابراین، هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رابطه باورهای غیرمنطقی با کمال گرایی مثبت و منفی در دانش آموزان بود.280 دانش آموز دختر دبیرستانی از پایه دوم و سوم به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. از آزمودنی ها خواسته شد به پرسشنامه باورهای غیر منطقی جونز و مقیاس کمال گرایی مثبت و منفی پاسخ دهند. روش پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی بود. نتایج نشان داد بین نمره کل باورهای غیر منطقی و تمام خرده مقیاس های آن با کمال گرایی منفی، رابطه مثبت معنادار وجود دارد به جز خرده مقیاس کمال گرایی که برخلاف انتظار، رابطه منفی معنی دار با کمال گرایی منفی داشت. درباره کمال گرایی مثبت بین نمره کل باورهای غیر منطقی با کمال گرایی مثبت، رابطه منفی معنادار وجود داشت. همچنین بین کمال گرایی مثبت با خرده مقیاس های باورهای غیرمنطقی شامل نیاز به تاییددیگران، واکنش به ناکامی، بی مسئولیتی عاطفی و اجتناب از مشکلات، رابطه منفی معنادار وجود داشت. بین تمایل به سرزنش و کمال گرایی مثبت نیز، رابطه مثبت معنادار به دست آمد. بین سایر خرده مقیاس ها با کمال گرایی مثبت رابطه معنادار حاصل نشد.تحلیل رگرسیون گام به گام، که به تفکیک برای کمال گرایی منفی و مثبت، انجام شده بود، نتایج آن نشان داد بهترین متغیر پیش بینی کننده کمال گرایی منفی به ترتیب نگرانی زیاد توام با اضطراب، انتظار بالا از خود، بی مسئولیتی عاطفی، درماندگی نسبت به تغییر و اجتناب از مشکلات و بهترین متغیر پیش بینی کننده کمال گرایی مثبت به ترتیب، بی مسئولیتی عاطفی، تمایل به سرزنش و واکنش به ناکامی است. نتایج این پژوهش ضمن دارا بودن تلویحات ضمنی مهم در خصوص تفاوت کمال گرایی مثبت و منفی در نوع باورها، می توان از آن در درمان بالینی کمال گرایی استفاده کرد.
بررسی تاثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روانی و عزت نفس دانش آموزان دختر سال اول مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روانی و عزت نفس دانش آموزان دختر سال اول مقطع متوسطه شهر ایلام می پردازد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر سال اول مقطع متوسطه شهر ایلام و نمونه آن را 60 نفر از این دانش آموزان که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شده و در دو گروه آزمایشی و کنترل گمارده شده اند، تشکیل می دهند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش عبارتند از پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ، مقیاس عزت نفس کوپر اسمیت و راهنمای آموزش مهارتهای زندگی. طرح پژوهش، از نوع طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه است. پس از انتخاب تصادفی گروههای آزمایشی و گواه، ابتدا بر روی هر دو گروه پیش آزمون اجرا گردید، سپس مداخله آزمایشی (آموزش مهارتهای زندگی) اجرا گردید و پس از اتمام برنامه آموزشی، از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. نتایج این پژوهش نشان می دهند که آموزش مهارتهای زندگی، موجب افزایش سلامت روانی و عزت نفس دانش آموزان دختر گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه می شود.
رابطه سبک های تفکر و رویکردهای یادگیری با پیشرفت تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این تحقیق، بررسی وجود رابطه بین سبک های تفکر و رویکردهای یادگیری با پیشرفت تحصیلی دانشجویان بود.
روش: پرسشنامه های سبک های تفکر و فرآیند مطالعه بر روی 398 آزمودنی (203 پسر و 195 دختر) اجرا شد. برای بررسی پیشرفت تحصیلی دانشجویان، میانگین کل نمرات افراد از طریق دانشگاه، جمع آوری گردید. سپس نقش تفاوت های جنسی بر سبک های تفکر و رویکردهای یادگیری، و همچنین روابط بین متغیرها به ترتیب از طریق آزمون t برای گروه های مستقل، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون بررسی شد.
یافته ها: دو جنس در متغیرهای پیشرفت تحصیلی، سبک های تفکر قانونی، قضایی، سلسله مراتبی، درونی، بیرونی و رویکرد سطحی تفاوت معنی دار داشتند. همچنین سبک های تفکر قانونی، قضایی، آزاداندیش، سلسله مراتبی، بیرونی و رویکرد یادگیری عمیق با پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت معنی دار و سبک های تفکر اجرایی، جزیی، محافظه کار و رویکرد یادگیری سطحی با پیشرفت تحصیلی رابطه منفی معنی دار داشتند. سبک های تفکر قانونی، قضایی، آزاد اندیش، سلسله مراتبی و بیرونی با رویکرد یادگیری عمیق و سبک های تفکر اجرایی، جزیی، محافظه کار و الیگارشی با رویکرد سطحی رابطه مثبت و معنی دار نشان داد. از متغیر سبک های تفکر، پنج سطح و از متغیر رویکردهای یادگیری، هر دو سطح در پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانشجویان سهیم بودند.
نتیجه گیری: توجه به نقش عوامل درون فردی سبک های تفکر و رویکردهای یادگیری در مطالعات مربوط به پیشرفت تحصیلی اهمیت خاصی دارد.
بررسی رابطه بین عزت نفس و اضطراب اجتماعی در دانشجویان دوره کارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجربه اضطراب از سوی دانشجویان، اثرات منفی بر عملکرد علمی آنها در دوران تحصیل و بر سلامت روانی و عملکرد شغلی آنها در آینده دارد. در این راستا، در سالهای اخیر محققان و پزشکان بالینی تلاش های فزاینده ای بمنظور فهم اتیولوژی، شیوع و اثرات گسترده اختلال اضطراب اجتماعی نموده اند. هدف: این مطالعه با هدف تعیین رابطه بین عزت نفس و اضطراب اجتماعی در میان دانشجویان انجام شده است. تحقیق حاضر با شیوه پیمایشی و مقطعی انجام شد. داده های این مطالعه از 220 نفر از دانشجویان دانشگاه یزد که با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب، از هفت گروه آموزشی، انتخاب شده بودند، و در آبان 1385 گردآوری شد. این پاسخگویان، سپس به پرسش های مقیاس عزت نفس روزنبرگ (RSES) و مقیاس فوبی اجتماعی (SPIN) پاسخ دادند. براساس نتایج به دست آمده تفاوت معناداری بین پاسخگویان با سطوح مختلف عزت نفس از نظر اضطراب اجتماعی به طور کلی (05/0p<) و مولفه ترس از افراد معتبر (01/0p<) مشاهده شد. تحلیل رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی نیز نشان داد که مولفه های عزت نفس، 1/16 درصد از واریانس متغیر اضطراب اجتماعی را تبیین نموده است. رابطه معکوسی میان عزت نفس و نیز مولفه ارزیابی خود از سازه عزت نفس و اضطراب اجتماعی به طور کلی و مولفه ترس از افراد معتبر از سازه اضطراب اجتماعی وجود داشت. هر مقدار نمره افراد در مقیاس عزت نفس و مولفه ارزیابی خود بالاتر می رفت، نمرات آنان در مقیاس اضطراب اجتماعی کاهش می یافت.
مقایسه ی سبک های هویت، انواع هویت در دانشجویان دختر و پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه انواع هویت، سبک های هویت در دانشجویان دختر و پسر انجام شد. روش این پژوهش از نوع توصیفی- مقایسه ای بود که در آن نمونه ای شامل 200 نفر از دانشجویان سال اول دانشگاه تبریز (100 دختر و 100 پسر) به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب و با استفاده از پرسشنامه ی سبک های هویت و پرسشنامه ی حالات هویت آدامز مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج حاصل با استفاده از روش تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین سبک اطلاعاتی و سردرگم (01/0P<)، در دو گروه دانشجویان دختر و پسر تفاوت معنی دار وجود دارد. بین هویت تعلیق یافته (015/0P<)، هویت زود شکل یافته (01/0P<)، و هویت آشفته (01/0P<)، در دو گروه دانشجویان دختر و پسر تفاوت معنی دار است.
بررسی میزان رضایت شغلی معلمان ابتدایی آموزش و پرورش شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان رضایت شغلی معلمان مدارس ابتدایی تهران انجام گرفته است. رضایت شغلی یکی از عوامل بسیار مهم در امر کیفیت آموزش و موفقیت شغلی معلمان است. روش مطالعه در این پژوهش پیمایشی است و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه تعدیل شده رضایت شغلی مینه سوتا استفاده شده است . جمعیت نمونه شامل 400 نفر از معلمان مدارس ابتدایی در مناطق یک یازده و شانزده تهران بوده است . شیوه نمونه گیری به روش تصادفی سیستماتیک و خوشه ای انجام گرفت. یافته ها نشان می دهد که 5/76 در صد از معلمان مدارس ابتدایی مورد بررسی از شغل خود راضی و یا خیلی راضی بوده حال آنکه 9 در صد ناراضی و یا خیلی ناراضی بوده اند . متغییرهای سطح تحصیلات معلمان و قصد معلمان برای ماندن در موقعیت کنونی شغلی از متغیر های قابل پیش بینی رضایت شغلی معلمان است. جنبه های مربوط به بیشترین میزان رضایت شغلی معلمان شامل خدمت اجتماعی ارزش های اخلاقی خلاقیت فعالتی تنوع و کاربرد توانایی و جنبه های مربوط به کمترین میزان شغلی معلمان شامل جبران سیاست های نظام آموزشی پیشرفت و امنیت شغلی است معلمان در گروه سنی بالاتر سطح تحصیلات بالاتر و در آمد بیشتر و بالطبع منزلت اجتماعی بالاتر از میزان رضایت شغلی بیشتر برخودارند.
تاثیر آموزش راهبردهای یادگیری مطالعه فراشناختی بر انگیزش و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تاثیرآموزش راهبردهای یادگیری و مطالعه فراشناختی بر انگیزش پیشرفت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 87-86 می باشد. تحقیق حاضر آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون است که، با گروه کنترل و یک گروه آزمایش انجام پذِِِیرفته است. جامعه مورد مطالعه این پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران که در سال تحصیلی87-1386 مشغول به تحصیل بودنده اند تشکیل می دهد.حجم نمونه در این پژوهش 56 نفر از دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد. در مرحله پیش آزمون میانگین هر دو گروه آزمایش و کنترل در راهبردهای یادگیری و مطالعه و انگیزش پیشرفت و پیشرفت تحصیلی برابر بود. پس از ارائه 10 جلسه آموزش راهبردهای فراشناختی به گروه آزمایشِ، نتایج پس آزمون انگیزش پیشرفت نشان داد که تفاوت معنی داری بین دو گروه وجود دارد و در این مقایسه نمره ی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بیشتر بوده است.
تاثیر مدیریت زمان در پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد مراغه
حوزه های تخصصی:
به منظور بررسی تاثیر مدیریت زمان در پیشرفت تحصیلی دانشجویان، از 4450 نفر جامعه آماری بر اساس جدول کرجسی و مورگان به تفکیک رشته و جنسیت، 354 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه بریتون و تسر (1991) که سه بعد برنامه ریزی طولانی مدت، برنامه ریزی کوتاه مدت و ترجیح زمان برای نظم (نگرش به زمان) را می سنجید، پاسخ دادند. پرسشنامه ها پس از تکمیل، جمع آوری شد. اطلاعات حاصل پس از کدگذاری با استفاده از روشهای آماری همبستگی پیرسون، T مستقل و تحلیل واریانس یکسویه، تجزیه و تحلیل گردید. نتایج آزمونهای همبستگی نشان داد که بین مؤلفه های برنامه ریزی کوتاه مدت و نگرش به زمان با پیشرفت تحصیلی رابطه معناداری وجود دارد ولی بین مؤلفه برنامه ریزی بلندمدت و پیشرفت تحصیلی رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین بین میزان مدیریت زمان در دانشجویان دختر و پسر تفاوت معناداری دیده نشد. نتایج تحلیل واریانس یکسویه از سن، ترم و رشته های تحصیلی دانشجویان با مدیریت زمان نشان داد که بین سن و رشته های تحصیلی دانشجویان با مدیریت زمان تفاوت معناداری وجود دارد، ولی این تفاوت بین ترم های مختلف دانشجویان و مدیریت زمان دیده نشد.
بررسی تاثیر روش تدریس یادگیری مشارکتی بر عزت نفس، مهارت های اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان (دبیرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور بررسی تاثیر روش تدریس یادگیری مشارکتی بر عزت نفس، مهارت های اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان پسر سال سوم متوسطه شهرستان ماهنشان در درس روانشناسی، 99 دانش آموز از بین دبیرستان های پسرانه این شهرستان به صورت تصادفی انتخاب شد. پس از همتاسازی آزمودنی ها یک کلاس به عنوان گروه آزمایش و یک کلاس به عنوان گروه کنترل مورد بررسی قرار گرفت. حجم نمونه بعد از همتاسازی دانش آموزان دو گروه، به 20 نفر در هر کلاس رسید. روش تدریس یادگیری مشارکتی به مدت یک نیمسال تحصیلی در گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل به شیوه سنتی آموزش دید. نتایج مقایسه پیش آزمون و پس آزمون نشان داد که روش یادگیری مشارکتی بر مهارت های اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان تاثیر مثبتی گذاشت اما چنین تاثیری بر عزت نفس دانش آموزان مشاهده نگردید.
عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان
حوزه های تخصصی:
اهداف: شناخت عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی می تواند موجب بهبود برنامه ریزی های آموزشی و تقویت بازده تدریس و آموزش گردد. هدف از این مطالعه ارزیابی عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان بود.
روش ها: این مطالعه مقطعی از نوع توصیفی- تحلیلی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی منظم در 180 دانشجوی رشته ها و مقاطع مختلف یکی از دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران در اردیبهشت 1391 انجام شد. شاخص پیشرفت تحصیلی، میانگین معدل دو نیم سال منتهی به مطالعه بود. ابزار گردآوری داده ها، 4 پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناختی، رضایت از محیط آموزشی، رضایت از محتوای آموزشی و سبک یادگیری کولب بودند. داده ها با آزمون های آماری آنالیز واریانس یک طرفه، T مستقل و همبستگی پیرسون و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS 20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: متغیرهای جنسیت، گروه سنی، مقطع تحصیلی، رشته تحصیلی، علاقه به رشته تحصیلی و سبک یادگیری، تفاوت معنی داری را در شاخص پیشرفت تحصیلی شرکت کننده ها نشان دادند. میانگین نمره رضایت از محیط آموزشی 06/9±17/38 و همبستگی آن با پیشرفت تحصیلی 067/0- بود (05/0<p). میانگین نمره رضایت از محتوای آموزشی 11/3±93/11 و همبستگی آن با پیشرفت تحصیلی 006/0 بود (05/0<p). سبک های یادگیری واگرا، سازگار، جاذب و همگرا به ترتیب سبک یادگیری غالب بین 138 نفر (7/76%)، 23 نفر (8/12%)، 14 نفر (7/7%) و 5 نفر (8/2%) از شرکت کننده ها بود.
نتیجه گیری: سن، جنسیت، مقطع، رشته تحصیلی و سبک یادگیری می توانند نقش تعیین کننده ای در عملکرد تحصیلی دانشجویان علوم پزشکی داشته باشند.