فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۵۴۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از نتایج زیانبخش درد مزمن، افزایش قابل ملاحظهی افکار و رفتارهای خودکشی در بیماران مبتلا به درد مزمن است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطهی بین افسردگی، خودکارآمدی و افکار خودکشی در بیماران مبتلا به درد مزمن انجام گرفت.
روشکار: در این پژوهش توصیفیهمبستگی، در بهار تا تابستان 1389، 264 بیمار مبتلا به درد مزمن به شیوهی نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و مقیاسهای افکار خودکشی، افسردگی و خودکارآمدی را کامل کردند. دادهها با استفاده از روشهای همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسله مراتبی، تحلیل گردیدند.
یافتهها: همبستگی مثبت و معنیداری بین افکار خودکشی و افسردگی (01/0P<، 56/0=r) و همبستگی منفی و معنیداری بین افکار خودکشی و خودکارآمدی (01/0P<، 36/0-=r) وجود داشت. نتایج رگرسیون سلسله مراتبی نیز نشان داد که خودکارآمدی در رابطهی بین افسردگی و افکار خودکشی، نقش تعدیلکننده را ایفا میکند.
نتیجهگیری: رابطهی معنیداری بین افسردگی و افکار خودکشی در بیماران درد مزمن وجود دارد و خودکارآمدی میتواند چنین رابطهای را تعدیل کند. بنابراین، آن گروه از برنامههای درمانی که علاوه بر اعادهی خلق بهنجار بیماران، افزایش احساس خودکارآمدی مرتبط با درد را در دستور کار خود قرار میدهند احتمالا قادر هستند در کاهش شدت افکار خودکشی بیماران مبتلا به درد مزمن عملکرد موثرتری داشته باشند.
بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر سازگاری روانی-اجتماعی با بیماری و نشانه های افسردگی در افراد مبتلا به دیابت نوع II(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر سازگاری روانی-اجتماعی با بیماری و نشانه های افسردگی در افراد مبتلا به دیابت نوع II است. این پژوهش در چارچوب طرح تجربی تک موردی اجرا گردید. بدین منظور از میان مراجعه کنندگان انجمن دیابت شهر تبریز ،3 نفر که در خرده مقیاس افسردگی مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS) در طبقه شدید و خیلی شدید قرار گرفتند، به طور در دسترس انتخاب و وارد پژوهش شدند. قبل از شروع مداخله برای تعیین خط پایه، 2 بار پیش آزمون به عمل آمد، و وضعیت فرد از لحاظ متغیر های مورد نظر مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس مراحل مداخله در 8 جلسه به صورت انفرادی بر روی شرکت کنندگان اجرا شد، 3 هفته پس از اجرای مداخله نیز، متغیرهای مورد نظر مورد ارزیابی قرار گرفت. برای اندازه گیری متغیرها از مقیاس سازگاری روانی اجتماعی با بیماری(PAIS) و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS) استفاده شد. تحلیل داده ها نشان می دهد که درمان شناختی-رفتاری موجب افزایش سازگاری با بیماری و کاهش نشانه های افسردگی در افراد مبتلا به دیابت نوع II می شود.
اثربخشی درمان ترکیبی حضور ذهن مبتنی بر درمان شناختی و درمان رفتاری - شناختی بر کاهش تعمیم پذیری بیش از حد حافظه بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: افراد افسرده در پیگردی رویدادهای خاص از حافظه دچار مشکل هستند و بیشتر به اطلاعات کلیتر میپردازند. این مطالعه به ارزیابی اثر بخشی ترکیب روش حضور ذهن مبتنی بر درمان شناختی و درمان رفتاری- شناختی سنتی در کاهش تعمیم پذیری بیش از حد بیماران دارای اختلال افسردگی در سال 1387 انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش کار آزمایی بالینی با انتخاب تصادفی انجام شد. از بین بیماران مراکز مشاوره دانشگاه تهران، دانشگاه شاهد و کلینیک توان بخشی صبا تعداد 90 بیمار از بین 160 پرونده فعال روان پزشکی به طور تصادفی ساده با معیارهای تشخیصی DSM-IV، که برای اختلال افسردگی اساسی تحت درمان بودند، انتخاب شدند. سپس بیماران به طور تصادفی به سه گروه 30 نفره شامل گروه ترکیبی، درمان رفتاری- شناختی و درمان متداول (TAU) تقسیم شدند. در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از مصاحبه بالینی ساختار یافته برای DSM-IV، آزمون حافظه سرگذشتی و آزمون بک II ارزیابی شد. نتایج به دست آمده با تحلیل کوواریانس و آزمون های تعقیبی مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد درمان ترکیبی اثر معنی داری در افزایش حافظه اختصاصی و مقوله ای داشت، به عبارت دیگر بیماران این گروه تعمیم پذیری کمتری در فراخوانی خاطرات از حافظه نشان دادند. همچنین درمان های ترکیبی و CBT کاهش معنیداری را در نمرات بک II در طول مطالعه باعث میشدند.
نتیجه گیری: نتایج بیانگر آن است که عناصری از درمان شناختی- رفتاری در ترکیب با روش حضور ذهن مبتنی بر درمان شناختی میتواند در پردازش اطلاعات حافظه سرگذشتی و میزان افسردگی بیماران مبتلا به افسردگی اساسی مفید باشد.
بررسی سوگیری حافظه آشکار و ضمنی (مثبت و منفی) با شرایط آسان و دشوار، و ادارک پیامد مخاطره آمیز در دانشجویان افسرده، مضطرب، ترکیبی و سالم دانشگاه های الزهرا (س) و تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی سوگیری حافظه آشکار و ضمنی در دانشجویان افسرده، مضطرب، اختلال ترکیبی و سالم است. جامعه پژوهش دانشجویان دانشگاه های الزهراء(س) و تهران است. ابتدا400 نفرآزمودنی از میان دانشجویان دانشگاه های الزهرا(س) و تهران به صورت تصادفی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. آنگاه آزمون های حافظه آشکار و ضمنی از طریق به کارگیری تکلیف یادآوری آزاد بر حسب شرایط آسان و دشوار درباره کلمات با بار عاطفی مثبت، بار عاطفی منفی و کلمات تهدید کننده(ادراک پیامد مخاطره) به اجرا درآمد و با استفاده از روش تحقیق علی- مقایسه ای نتایج تجزیه و تحلیل شد. یادآوری آزمودنی های گروه افسرده وگروه سالم در حافظه ضمنی هم در شرایط آسان و هم در شرایط دشوار درباره کلمات با بار عاطفی مثبت با یکدیگر تفاوت معنادار داشت (05/0 P<) آزمودنی های افسرده لغات با بار عاطفی منفی را در حافظه ضمنی در شرایط آسان و دشوار بیش از آزمودنی های مضطرب و آزمودنی های دارای اختلال ترکیبی یادآوری کردند (05/0>.(P درباره یادآوری کلمات تهدیدکننده (ادراک پیامد مخاطره) در حافظه ضمنی تحت شرایط آسان و دشوار گروه مضطرب با سه گروه افسرده، اختلال ترکیبی و سالم تفاوت معنادار داشت (001/0> (Pدانشجویان افسرده، مضطرب و اختلال ترکیبی در مقایسه با افراد سالم در حافظه آشکار درباره یادآوری کلمات با بار عاطفی مثبت در شرایط آسان یادآوری کمتری داشتند(05/0>، (Pدانشجویان مضطرب دختر در مقایسه با دانشجویان پسر مضطرب در حافظه ضمنی لغات تهدیدکننده (ادراک پیامد مخاطره) را تحت شرایط آسان بیشتر یادآوری می کردند.در ضمن، دانشجویان مبتلا به اختلال ترکیبی در حافظه ضمنی لغات تهدیدکننده (مرتبط با ادراک پیامد مخاطره) را تحت شرایط دشوارکمتر به خاطر می آورند.
بررسی مقایسه ای اضطراب و افسردگی در نوجوانان با اختلال شاخص توده ی بدنی و نوجوانان طبیعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در سال های اخیر بیماری های غیر واگیر هم چون چاقی سهم عمده ای در بیماری ها و مرگ و میر جوامع بشری داشته اند. این بیماری ها با اختلال عملکرد دستگاه های مختلف بدن همراهی دارند. این مطالعه به منظور بررسی مشکلات روانی مانند اضطراب و افسردگی در نوجوانان چاق و دارای اضافه وزن در مقایسه با نوجوانان طبیعی انجام گردید.\nروش کار: این پژوهش تحلیلی مورد- شاهدی بر روی نوجوانان شهر بیرجند انجام پذیرفت. جهت تعیین میزان اضطراب در افراد مورد مطالعه از مقیاس خودسنجی اضطراب زانک و جهت سنجش میزان افسردگی از شاخص های افسردگی کودکان و نوجوانان استفاده شد. در این پژوهش داده ها پس از جمع آوری در نرم افزار SPSS نسخه ی 15 وارد و با آزمون های آماری مجذور خی، آزمون دقیق فیشر و تی مستقل تحلیل گردیدند.\nیافته ها: تعداد 204 نوجوان به مطالعه وارد شدند. میانگین نمره ی اضطراب در نوجوانان با اختلال شاخص توده ی بدنی به طور معنی داری بیشتر از نوجوانان طبیعی بود (1/37 در مقابل 1/31) (001/0>P). هم چنین میانگین نمره ی افسردگی در نوجوانان با اختلال شاخص توده ی بدنی به طور معنی داری بیشتر از نوجوانان طبیعی بود (3/14در مقابل 49/5) (001/0>P).\nنتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که بین وجود اضطراب و افسردگی و اختلال شاخص توده ی بدنی در نوجوانان، ارتباط معنی داری وجود داشته است و اختلال شاخص توده ی بدنی بر اضطراب و افسردگی نوجوانان، موثر است.
خود انتقادی، جهت گیری مذهبی درونی، افسردگی و احساس تنهایی با میانجی گری خودخاموشی در دانشجویان درگیر رابطه ی رمانتیک: یک مدل تحلیل مسیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: طراحی مدلی بر اساس ادبیات پژوهشی در افرادی که در رابطه ی رمانتیک دچار شکست عاطفی شده اند می تواند راه گشای مشکلات آن ها در زمینه های مختلف زندگی شود. این مطالعه با هدف بررسی رابطه ی خود انتقادی، جهت گیری مذهبی درونی، افسردگی و احساس تنهایی با میانجی گری خود خاموشی در دانشجویان درگیر رابطه ی رمانتیک دانشگاه شهید چمران در سال تحصیلی 92-1391 انجام گرفت.
روش کار: در این مطالعه ی تحلیل مسیر، 272 دانشجو ی (88 مرد و 184 زن) درگیر رابطه ی رمانتیک این دانشگاه با روش نمونه گیر ی غیر احتمالی گلوله برفی برگزیده شدند و مقیاس های خود انتقادی، جهت گیری مذهبی درونی، افسردگی، احساس تنهایی و خود خاموشی را تکمیل کردند. داده های مدل فرضی از طریق تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار Amos و SPSS نسخه ی 21 مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: ضرایب مسیر بین خود انتقادی با خود خاموشی (001/0>P)، خود انتقادی با افسردگی (001/0>P) و خودخاموشی با افسردگی (001/0>P) به صورت مثبت و معنی دار بودند. ضرایب مسیر بین جهت گیری مذهبی درونی با افسردگی (005/0>P) به صورت منفی و مسیر غیر مستقیم خود انتقادی به افسردگی با واسطه ی خودخاموشی (050/0>P) معنی دار بودند.
نتیجه گیری: با وجود رابطه ی خطی و مستقیم بین خودانتقادی و افسردگی، خودخاموشی نقش مهمی بین این دو متغیر بر عهده دارد و باعث می شود عزت نفس و هویت فرد آسیب ببیند. هم چنین جهت گیری مذهبی درونی تر باعث می شود افراد افسردگی کمتری را تجربه کنند.
تأثیر آموزش مثبت اندیشی بر کیفیت زندگی و کاهش افسردگی، استرس و اضطراب بزهکاران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش بررسی تأثیر آموزش مثبت نگری بر کیفیت زندگی و کاهش افسردگی، اضطراب و استرس در نوجوانان بزهکار کانون اصلاح و تربیت زاهدان بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. نمونه شامل 29 پسر (گروه آزمایش 17 نفر و کنترل 12) بود. نمونه گیری به شیوه سرشماری انجام شد؛ یعنی همه افراد جامعه آماری به عنوان گروه نمونه مورد مطالعه قرار گرفتند. آموزش مثبت نگری به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای در طی دو ماه روی گروه آزمایش اجرا شد و پس از اتمام جلسات پس آزمون و یک ماه بعد از اتمام جلسات آزمون پیگیری اجرا شد. از پرسشنامه کیفیت زندگی پارکرسون، بروهاد و تس و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس لاویبوند و لاویبوند برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مثبت نگری بر کاهش میانگین نمرات افسردگی، اضطراب و استرس و ارتقای سطح کیفیت زندگی نوجوانان مؤثر بوده است. بنابراین با توجه به موثر بودن آموزش مثبت نگری برکاهش افسردگی، اضطراب و استرس و ارتقای کیفیت زندگی به دست اندرکاران امور نوجوانان و بزهکاران توصیه می شود برنامه های مبتنی بر آموزش مثبت نگری را برای کاهش افسردگی و اضطراب و افزایش کیفیت زندگی این نوجوانان به کار ببرند.
اثربخشی آموزش کنترل استرس در کاهش اضطراب و افسردگی شرکت کنندگان در کلاس کنکور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تعیین اثربخشی روش آموزش کنترل استرس در جمعیت شرکت کنندگان در کلاس های کنکور.
روش: این تحقیق در قالب یک کار نیمه آزمایشی، با تخصیص تصادفی 217 نفر در هشت گروه (چهار گروه آزمایشی و چهار گروه گواه در دو گروه جنسی) به آزمون اثر هشت جلسه آموزش کنترل استرس بر کاهش افسردگی و اضطراب آزمودنی ها پرداخت. آنها در آغاز و پایان طرح توسط پرسش نامه های افسردگی و اضطراب بک آزمون شدند.
یافته ها: یافته های مطالعه دوم حاکی از اثربخشی شایان توجه روش کنترل استرس برای کاهش سطح اضطراب و افسردگی شرکت کنندگان در مطالعه است.
نتیجه گیری: به نظر می رسد سیاست گذاران جامعه باید به آوردن آموزش کنترل استرس در کنار آموزش های فشرده کنکور برای کاهش سطح اضطراب و افسردگی افراد توجه خاص داشته باشند.
مقایسه بینش شناختی در بیماران دچار اسکیزوفرنیا، اختلال اسکیزوافکتیو و اختلالات خلقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در پژوهش حاضر، بینش شناختی بیماران روانی در ابعاد چندگانه سنجیده شده است.
روش: نمونه این مطالعه را بیمارانی تشکیل داده اند که بر اساس معیارهای DSM-IV تشخیص اسکیزوفرنیا، اسکیزوافکتیو، اختلال دو قطبی، اختلال افسردگی اساسی با سیمایه روان پریشانه یا اختلال افسردگی اساسی بدون سیمایه روان پریشانه را دریافت کرده بودند. سنجش به وسیله مقیاس سنجش کلی (GAS) و مقیاس آگاهی از بیماری روانی (SUMD) صورت گرفته است.
یافته ها: نتایج نشانگر این است که بینش ضعیف، ویژگی رایج اسکیزوفرنیا می باشد و نقایص خود آگاهی در بیماران دچار اسکیزوفرنیا شدید و فراگیر است. بیماران دچار اسکیزوفرنیا در مقایسه با دیگر گروه ها کارکرد ضعیفی نشان دادند.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر با یافته های پژوهش های دیگری که نقایص خودآگاهی را پیامد نقایص عصب - روان شناختی می دانند، همسوست.
بررسی نقش واسطه ای تمایزیافتگی در ارتباط میان افسردگی و رضایت زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه میان افسردگی و رضایت زناشویی و نقش واسطه ای تمایزیافتگی در زنان مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج بود. به همین منظور، تعداد 167زن مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج، به صورت در دسترس انتخاب شدند و به سه پرسش نامه تمایز خود، رضایت زناشویی انریچ و افسردگی بک پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش الگویابی معادلات ساختاری و برای بررسی اثرات واسطه ای از روش بوت استراپ استفاده شد. تحلیل های الگویابی معادلات ساختاری، برازندگی الگوی پیشنهادی با داده های تجربی را تایید نمود. نتایج حاکی از اثر مستقیم نشانگان افسردگی بر رضایت زناشویی و اثر غیرمستقیم این متغیر از راه تمایزیافتگی و خرده مقیاس های آن یعنی جدایی عاطفی، واکنش هیجانی، جایگاه من و آمیختگی با دیگران بر رضایت زناشویی بود.
مدل های اسنادی افسردگی در نوجوانان با استفاده از مدل معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش بررسی مدل های اسنادی (شناختی) افسردگی در نوجوانان دانش آموز بود.
روش: در این پژوهش 388 دانش آموز ( 222 دختر و 166 پسر) مقطع متوسطه
شهرستان ری به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه افسردگی بک،
پرسشنامه حوادث منفی زندگی و پرسشنامه سبک اسنادی را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از
و با روش های تحلیل عامل اکتشافی، تحلیل عامل تأییدی، تحلیل مسیر SPSS نرم افزار لیزرل و مدل معا دلات ساختاری بررسی شدند .
یافته ها: از میان سه مدل اسنادی آسیب پذیری، مدل نشانه و مدل شروع، دو مدل نشانه و شروع برازش خوبی در تبیین افسردگی داشت، ولی مدل آسیب پذیری برازش خوبی نداشت .
نتیجه گیری: یافته های این پژوهش از مدل های اسنادی شروع و نشانه در تبیین افسردگی حمایت می کند.
مقایسه پردازش خودکار و کنترل شده اطلاعات در افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و افراد بهنجار و برر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به منظور بررسی پردازش خودکار و کنترل شده اطلاعات و تاثیر داروهای ضد افسردگی بر این متغیرها در اختلال افسردگی اساسی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی در دامنه سنی 45- 15 ساله بود که در شش ماهه دوم سال 1385 به مراکز درمانی و مشاوره استان های اردبیل و آذربایجان شرقی مراجعه کرده بودند. جامعه بهنجار این پژوهش را نیز کلیه افراد سالم دامنه سنی45- 15 این دو استان تشکیل داده اند. 30 نفر از افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی که قبلاً به روان پزشک مراجعه کرده و داروهای ضد افسردگی مصرف می کردند و 30 نفر نیز به همین روش از افراد افسرده ای که برای اولین بار به این مراکز، مراجعه و در یک ماه اخیر هیچ داروی ضد افسردگی مصرف نکرده بودند، به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. 30 نفر نیز از جامعه بهنجار کارکنان دانشگاه محقق اردبیلی به صورتی که از نظر متغیرهای جمعیت شناختی با گروه های مورد مطالعه همتا شدند ، به عنوان گروه مقایسه به روش تصادفی ساده انتخاب شده در مرحله بعد آزمون های افسردگی بک، آزمون تکمیل بن واژه جاکوبی، توث و یوهلیناس، آزمون تداعی واژه از مقیاس حافظه وکسلر به ترتیب بر روی آنها اجرا و پس از نمره گذاری، داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک متغیری و آزمون تعقیبی LSD مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که در پردازش خودکار اطلاعات بین دو گروه افسرده و بهنجار، تفاوت معنی داری وجود ندارد. ولی در پردازش کنترل شده اطلاعات بین این دو گروه تفاوت معنی داری وجود داشت. به این صورت که پردازش کنترل شده اطلاعات در بیماران افسرده در مقایسه با گروه بهنجار مختل شده بود. در زمینه تاثیر داروهای ضد افسردگی نیز نتایج این پژوهش نشان داد که بین گروه افسرده تحت درمان دارویی و گروه افسرده ای که برای اولین بار مراجعه می کردند، در این متغیر ها تفاوت معنی داری وجود نداشت.
بررسی اثربخشی آموزش گروهی مدیریت استرس به شیوه ی شناختی- رفتاری بر اضطراب و افسردگی افراد مبتلا به سوء مصر ف مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش گروهی مدیریت استرس به شیوه ی شناختی- رفتاری بر اضطراب و افسردگی افراد مبتلا به سوء مصر ف مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون بود. روش: تعداد 20 فرد مبتلا به سوء مصر ف مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون به شیوه تصادفی از مرکز ترک اعتیاد پویا در رفسنجان انتخاب شده و در دو گروه آزمایش (10 نفر) و گروه گواه (10 نفر) قرار گرفتند. آموزش گروهی مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری، طی نه جلسه بر گروه آزمایش انجام شد. زیرمقیاس های اضطراب و افسردگی فهرست وارسی 90 سؤالی نشانگان مرضی در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون توسط کلیه شرکت کنندگان تکمیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که میانگین نمرات پس آزمون اضطراب و افسردگی گروه آزمایش نسبت به گروه گواه کاهش معناداری داشته است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش گروهی مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مفید، برای افراد مبتلا به سوء مصر ف مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون به کار رود.
مقایسه اثر بخشی استعاره های زبان اول و زبان دوم در فرایند استعاره درمانی افراد دوزبانه مبتلا به افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از موضوعاتی که اخیراً در روان شناسی شناختی مورد توجه قرار گرفته، مفهوم استعاره است. خصوصیات شناختی استعاره ها سبب شده تا در درمان های شناختی نیز به کار گرفته شوند. با توجه به آن که استعاره ها در زبان های مختلف زاییده همان فرهنگ و اجتماع هستند، این پژوهش قصد دارد تا تفاوت اثربخشی استعاره های زبان اول و دوم در فرآیند استعاره درمانی افراد دو زبانه افسرده را مورد مقایسه قرار دهد.
روش: 19 بیمار دو زبانه آذری زبان از بین مراجعه کنندگان به سه مرکز درمانی در شهر تهران، با در نظر گرفتن معیارهای گروه نمونه و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده های خط پایه شامل پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، آزمون افسردگی بکBDI-II ، آزمون ماتریس های پیشرونده ریون وپرسشنامه توانشهای کاربردی زبان بود. سپس این افراد در دو گروه تحت 12 جلسه استعاره درمانی قرار گرفتند که درمان در گروه اول (تعداد=8) تنها با استعاره هایی به زبان فارسی و در گروه دوم (تعداد=11) تنها با استعاره هایی به زبان آذری صورت پذیرفت. افسردگی افراد پس از طی دوره درمان مجدداً با آزمون بک ارزیابی شد. میزان افسردگی قبل و بعد از درمان، با آزمون آماری تجزیه و تحلیل کواریانس مقایسه گردید.
یافته ها: نتایج نشان دادند که رویکرد استعاره درمانی در هر دو گروه منجر به کاهش نمرات افراد در آزمون افسردگی بک شده است. به علاوه نتایج آزمون تجزیه و تحلیل کواریانس نشان داد که بین دو گروه در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد.
نتیجه گیری: با توجه به این یافته ها می توان چنین نتیجه گیری نمود که استفاده از استعاره های متناسب با زبان و فرهنگ بومی مراجعین، به نحو قابل توجهی اثربخشی درمان های شناختی را تحت تاثیر قرار داده و موجب افزایش آن می گردد