فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱۵۰ مورد.
دلایل تجویز درمان با تشنج الکتریکی در مرکز آموزشی درمانی روانپزشکی رازی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"هدف: درمان با تشنج الکتریکی اگر چه یکی از درمانهای مفید و مؤثر روانپزشکی است، ولی بدلیل تهاجمی بودن و عوارض محتمل آن، می بایست در موقعیتهایی که پژوهش های قبلی و کتب مرجع آنرا مؤثر دانسته اند بکار رود. این پژوهش با هدف تعیین دلایل تجویز تشنج الکتریکی در مرکز روانپزشکی رازی صورت گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی بیمارانی که از تاریخ 1/10/1382 تا تاریخ 30/12/1383 در مرکز درمانی روانپزشکی رازی بستری شده بودند مورد مطالعه قرار گرفتند. گروه نمونه، بیمارانی بودند که بوسیله تشنج الکتریکی مداوا شده بودند. نمونه گیری به روش تمام شمار انجام شد. ابزار گرد آوری اطلاعات، فرم پرسشنامه محقق ساخته ای بود که توسط پزشک تجویزکننده تشنج الکتریکی تکمیل می گردید و تشخیص بیماری و دلیل تجویز تشنج الکتریکی و نیز سن و جنس بیماران را مورد سئوال قرار می داد. داده های بدست آمده با استفاده از تستهای همبستگی و آزمون مجذور خی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: شایعترین اختلالات تشخیص داده شده که در مرکز رازی بوسیله تشنج الکتریکی درمان شده عبارت بودند از: 1- اسکیزوفرنیا 2- اختلال دوقطبی 3- اختلال اسکیزوافکتیو. شایعترین دلایل تجویز تشنج الکتریکی در مرکز روانپزشکی رازی نیز عبارت بودند از: 1- مقاومت به درمان 2- شدید و حاد بودن علائم سایکوتیک و 3- وجود علائم کاتاتونیا و موتیزم. همچنین در این پژوهش مشخص شد که سن و جنس تأثیری بر تجویز تشنج الکتریکی در بیماران مرکز رازی نداشته است.
نتیجه گیری: با توجه به اهمیت، مفید و مؤثر بودن تشنج الکتریکی از یک سو و نگرانیهای موجود پیرامون استفاده از این شیوه درمانی در موقعیتهایی که مورد تأیید کتب مرجع و پژوهش های قبلی نیستند، بنظر می رسد لازم است بر آموزش این نوع از درمان به دستیاران روانپزشکی و گروه های وابسته تأکید بیشتری شود و در دوره های بازآموزی روانپزشکان نیز جلساتی در مورد تشنج الکتریکی باشد. "
تأثیر شعردرمانی گروهی بر وضعیت روانی بیماران اسکیزوفرنیک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"هدف: اسکیزوفرنیا یکی از اختلالات پیچیده روانپزشکی می باشد. گرچه داروهای ضد روانپریشی تکیه گاه اصلی درمان اسکیزوفرنیا به شمار می روند، ولی مداخلات روانشناختی نیز در بهبود نشانه های بالینی مؤثر هستند.شعردرمانی نیز به عنوان یکی از این مداخلات، ممکن است در بهبود جنبه های روانی - اجتماعی اسکیزوفرنیا مؤثر باشد.هدف این مطالعه بررسی تأثیر شعردرمانی گروهی بروضعیت روانی بیماران اسکیزوفرنیک می باشد.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه تجربی است. در این مطالعه تعداد 29 بیمار اسکیزوفرنیک به روش مبتنی برهدف از مرکز آموزشی درمانی روانپزشکی رازی انتخاب و به صورت تصادفی تعادلی در دو گروه مداخله (14بیمار) و شاهد (15بیمار) قرار گرفتند. برای گروه مداخله 12جلسه یک ساعته شعردرمانی، هفته ای دو بار به مدت 6هفته برگزار شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و مقیاس مختصر ارزیابی روانپزشکی (BPRS) بودند. تجزیه و تحلیل آماری به وسیله آزمون های آماری تی زوجی و تی مستقل انجام شد.
یافته ها: نتایج تفاوت معناداری را در گروه مداخله قبل و بعد از مداخله شعردرمانی نشان داد . این در حالی است که در گروه شاهد تفاوت معناداری بین میانگین های قبل و بعد وجود نداشت (774/0 = P ). همچنین پس از شعردرمانی بین دو گروه تفاوت معناداری از لحاظ آماری وجود داشت، در حالی که قبل از شعردرمانی گروهی، تفاوت معناداری بین گروه مداخله و شاهد وجود نداشت (812/0 = P ).
نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشان داد که مداخله شعردرمانی بر بهبود وضعیت روانی بیماران اسکیزوفرنیک مؤثر است. "
رابطه عملکرد پوشش معکوس بینایی با علائم مثبت و منفی در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، بررسی رابطه میان عملکرد پوشش معکوس بینایی با علائم مثبت و منفی در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بود. بدین منظور، 32 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی (15 بیمار حاد و 17 بیمار مزمن) و 32 نفر از افراد بهنجار با دامنه سنی 19 تا 51 سال انتخاب شدند. دو گروه آزمودنی بر اساس متغیرهای جنس، سن، و سطح تحصیلات همتاسازی شده و به وسیلة آزمایة "پوشش معکوس بینایی" مورد ارزیابی قرار گرفتند. علاوه بر این، به منظور بررسی همبستگی چند متغیری بین علائم مثبت و منفی اسکیزوفرنی و عملکرد پوشش معکوس بینایی، مقیاس های اندازه گیری علائم منفی (SANS) و علائم مثبت (SAPS) بر بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی اجرا شدند. نتایج حاکی از آن بود که در مقایسه با افراد بهنجار، بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی در تمام موارد فاصله بین تحریکات (ISI) (20، 40، 60، 80، و 100 هزارم ثانیه) و حالت بدون پوشش در آزمایة پوشش معکوس بینایی، به طور معناداری ضعیف تر عمل کردند. تحلیل رگرسیون نشان داد که از بین علائم مثبت، مؤلفه اختلال تفکر صوری، پیشبینی کننده منفی و معنادار عملکرد پوشش معکوس بینایی است و از بین علائم منفی، مؤلفه های اختلال توجه، گنگی عاطفی، و کمبود اراده، پـیش بینـی کننده های منـفـی و معنادار عملکرد پـوشش معکوس بینایی بودند.
اثر افزودن نالترکسون در درمان اسکیزوفرنیا: مقایسه دو سو کور با دارونما(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"رفتار مناسب با کودک "
حوزه های تخصصی:
" اطلاعات مفید درباره ی بیماری روانی بدبینی "
حوزه های تخصصی:
بررسی تاثیر تفریح درمانی بر مهارتهای اجتماعی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا با سیر طولانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" هدف: تفریح درمانی یکی از روش های توانبخشی می باشد که در این نوع درمان، درمانگر با مشارکت دادن مددجو در انواع فعالیت های مختلف که جنبه تفریحی و سرگرمی نیز دارند به دنبال دستیابی به اهدافی همچون بهبود مهارت های اجتماعی می باشد. هدف این تحقیق پاسخ به این سوال بوده است که آیا تفریح درمانی می تواند منجر به بهبود مهارت های اجتماعی (رفتاری و ارتباطی) گردد؟
روش بررسی: در یک مطالعه مداخله ای از نوع قبل و بعد 45 مددجوی اسکیزوفرنیک با سیر طولانی با روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب و سپس کلیه نمونه ها توسط ابزار اندازه گیری آسیب های وارده بر مهارت های روزمره زندگی مورد ارزیابی قرار گرفتند، سپس مداخله تحقیق که شامل یک سفر تفریحی 10 روزه به شهر مشهد مقدس بود انجام گردید و پس از آن مجددا کلیه نمونه ها توسط ابزار تحقیق مورد ارزیابی مجدد قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، میانگین نمرات کسب شده مددجویان در ارزیابی های قبل و بعد با آزمون تی دانشجویی مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: از نظر آماری میانگین نمرات مهارت های ارتباط غیر کلامی، کلامی، رفتارهای مرتبط با ابراز وجود نسبت به قبل از مداخله افزایش یافته بود که از نظر آماری معنی دار بود (P <0.01)، همچنین معیارهای مربوط به پرخاشگری و مشکلات رفتار اجتماعی نیز کاهش یافته بود که نسبت به قبل از مداخله از نظر آماری با بیش از 99 درصد اطمینان معنی دار بوده است (P <0.01 و 0.06 P <).
نتیجه گیری: تفریح درمانی در بهبود وضعیت مهارت های اجتماعی (ارتباطی و رفتاری) مددجویان اسکیزوفرنیک موثر است. "
نقائص کارکردهای اجرایی در بیماران اسکیزو- وسواسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در ادبیات پژوهشی جدید، در تبیین میزان همبودی بالاتر از انتظار دو اختلال اسکیزوفرنیا و وسواسی – اجباری اصطلاح «اسکیزو – وسواسی» پیشنهاد گردیده است که توصیف کننده طبقه تشخیصی مجزایی است. یکی از محورهای پژوهشی در این زمینه، شناسایی الگو یا نیمرخ نقایص عصب – روانشناختی خاص در این زیر گروه می باشد. این مطالعه در پی پاسخ به این پرسش بوده که آیا الگوی کژکاری اجرایی متفاوتی در بیماران اسکیزو – وسواسی وجود دارد یا اشکالات شناختی مربوط به دو اختلال در این بیماران به یکدیگر افزوده می شوند؟
روش: به این منظور، در قالب یک طرح پژوهش مقطعی، 20 بیمار اسکیزو – وسواسی، 20 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنیا و 20 بیمار وسواسی – اجباری غیر افسرده با 20 فرد بهنجار سالم از لحاظ عملکرد در آزمون های کارکردهای اجرایی مورد مقایسه قرار گرفتند.
یافته ها: دو گروه اسکیزو – وسواسی و اسکیزوفرنیک در کارکردهای اجرایی دچار اشکال هستند ولی بیماران وسواسی – اجباری غیر افسرده تفاوت معناداری با گروه بهنجار ندارند. به علاوه گروه اسکیزو – وسواسی در مقایسه با گروه اسکیزوفرنیک دارای اشکالات کارکردهای اجرایی بیشتری هستند.
نتیجه گیری: به نظر می رسد این تفاوت مربوط به «آسیب شناسی افزوده» نبوده بلکه احتمالا مربوط به الگوی متفاوت نقایص عصب – روانشناختی این بیماران است.
نقش توانبخشی شناسی در کاهش نقائص کارکردهای اجرایی و نشانه های وسواسی - اجباری بیماران اسکیزو - وسواسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"هدف: کارکرد شناختی ضعیف تر بیماران اسکیزو– وسواسی در پژوهش های متعددی یافته شده است. نظریه «آسیب شناسی افزوده» بیان می کند که اشکالات شناختی اختلال وسواسی– اجباری در بیماران اسکیزو– وسواسی به اشکالات شناختی اسکیزوفرنیا افزوده می شود. بر این اساس هدف از این پژوهش پاسخ به این پرسش است که آیا بین نشانه های وسواسی– اجباری و نقایص کارکردهای اجرایی رابطه متقابلی وجود دارد به نحوی که تغییر در یکی منجر به تغییر در دیگری گردد؟
روش بررسی: در این جهت در یک طرح پژوهش چند موردی با استفاده از خط پایه چندگانه، 4 بیمار اسکیزو– وسواسی با انتخاب هدفمند گزینش و تحت توانبخشی شناختی معطوف به بهبود کارکردهای اجرایی قرار گرفتند و سیر تغییرات شناختی و بالینی آنها بررسی گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که توانبخشی شناختی موجب کاهش نشانه های وسواسی– اجباری در حداقل دوتن از آزمودنی ها و بهبود کارکردهای اجرایی در آنها گردید و به نظر می رسد بین میزان بهبودی در کارکردهای اجرایی و کاهش نشانه های وسواسی– اجباری رابطه مستقیمی وجود دارد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل ارتباط و تعامل بین نشانه های وسواسی– اجباری با کارکردهای اجرایی را می توان مورد تایید قرار داد.
"
اثربخشی والپروات سدیم در ترکیب با ریسپریدون در درمان اسکیزوفرنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: گرچه والپروات سدیم به عنوان یک داروی ضد تشنج به بازار عرضه شد، ولی امروزه به میزان وسیعی در اختلالات روانپزشکی به کار می رود. این دارو به عنوان تثبیت کننده خلقی و همچنین به عنوان تقویت درمان افسردگی و سایکوز به کار رفته است. در مورد تاثیر والپروات سدیم در سایکوز مطالعات متناقضی گزارش شده است. برخی آن را در درمان علایم مثبت و پرخاشگری در سایکوز حاد موثر می دانند و برخی آن را بی اثر دانسته اند. هدف از این مطالعه تعیین اثربخشی والپروات سدیم در ترکیب با ریسپریدون در درمان اسکیزوفرنی بود.
مواد و روش ها: در یک مطالعه کارآزمایی بالینی دو سو کور تصادفی شده در بهار و تابستان 1385، 32 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی (65 ـ 18سال) که با تشخیص تشدید بیماری اسکیزوفرنی در بخش روانپزشکی بیمارستان های نور و فارابی شهر اصفهان بستری شدند به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه مورد با ترکیب والپروات سدیم و ریسپریدون و گروه شاهد با ترکیب دارونما و ریسپریدون درمان شدند. همه بیماران در روزهای صفر، چهاردهم و بیست و هشتم با مقیاس مجموعه علایم مثبت و منفی ارزیابی شدند. اطلاعات به دست آمده به وسیله نرم افزار SPPS و آزمون های تی دانشجویی و تی زوج شده وآنالیز واریانس با تکرار مشاهدات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: مقایسه میانگین تغییر نمره مجموعه علایم مثبت و منفی قبل و بعد از درمـــان بین دو گروه تفاوت معنی داری را نشان می دهد، به طوری که در گروه والپروات سدیم کاهش نمره به طور معنی داری بیشتر از گروه دارونما بوده است (P=0.006). تغییر نمره علایم مثبت در دو گروه والپروات سدیم و دارونما پس از دو هفته تفاوت معنی داری داشته است (P=0.048)، ولی این تفاوت پس از هفته چهارم معنی دار نبوده است.
نتیجه گیری: والپروات سدیم می تواند به عنوان داروی کمکی همراه با آنتی سایکوتیک ها در درمان علایم اختلال اسکیزوفرنی موثر باشد، علاوه بر این سرعت بهبود علایــم مثبت را نیز افزایش می دهد.