فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۱٬۱۱۱ مورد.
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۰
233-252
حوزه های تخصصی:
هدف: شناسایی مولفه های موثر جهت پیشگیری سیر رفتارهای پرخطر و تداوم آن مورد توجه است. این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی تنظیم هیجان در ارتباط با گرایش معنوی و رفتارهای پرخطر در نوجوانان دارای سرپرست معتاد به مصرف مواد صورت گرفت. روش: روش تحقیق همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش فرزندان معتادان به مصرف مواد بودند که به کلینیک و کمپ های ترک اعتیاد تحت حمایت بهزیستی شهراصفهان در سال 1395 مراجعه کرده بودند. با روش نمونه گیری دردسترس تعداد 225 نفر(134 پسر و 91 دختر) انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه های گرایش های معنوی، تنظیم شناختی هیجان و خطرپذیری نوجوانان ایرانی بود. یافته ها: گرایش های معنوی با تنظیم هیجان مثبت و سازگارانه رابطه مثبت و با تنظیم هیجان منفی و ناسازگارانه رابطه منفی داشت. گرایش معنوی با رفتار پرخطر رابطه منفی نشان داد. نتایج حاصل از الگوی ساختاری نشان داد گرایش معنوی به واسطه تنظیم هیجان بر رفتار پرخطر تاثیر غیر مستقیم دارد. نتیجه گیری: گرایش معنوی با اثرمستقیم برتنظیم هیجان سازگارانه و مثبت بر پیشگیری از رفتارهای پرخطر تاثیر دارد.
تاثیر مداخلات مبتنی بر الگوی ماتریکس در تغییر منبع کنترل و کاهش ولع و گرایش به مصرف شیشه در مردان تحت درمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
169-188
حوزه های تخصصی:
هدف: مصرف شیشه کارکردهای مغزی و شناختی را مختل می کند و ولع شدیدی در مصرف کننده ایجاد می کند. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر مداخلات مبتنی بر الگوی ماتریکس در تغییر منبع کنترل و کاهش ولع و گرایش به مصرف شیشه انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. از بین مردان معتاد به شیشه تحت درمان در کلینیک ترک اعتیاد در شهر رشت 20 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی و مساوی در گروه های آزمایش و گواه جایگزین شدند. مداخلات مبتنی بر الگوی ماتریکس4 جلسه گروهی برای آزمودنی های گروه آزمایش اجرا شد و برای گروه کنترل هیچ برنادر گروه آزمایش انجام شد. در پایان منبع کنترل، ولع مصرف و تمایل به اعتیاد در هر دو گروه دوباره اندازه گیری شد (پس آزمون) و داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخلات مبتنی بر الگوی ماتریکس می تواند منبع کنترل مصرف کنندگان شیشه را تغییر دهد و ولع مصرف و تمایل به اعتیاد را کاهش دهد (01/0>P). نتیجه گیری: نتایج پژوهش شواهدی را پیشنهاد می کند که مداخلات مبتنی بر الگوی ماتریکس روش آموزشی- درمانی مناسبی برای تغییر منبع کنترل و کاهش ولع مصرف و تمایل به مصرف شیشه باشد.
مقایسه اثربخشی روان نمایشگری و رفتار درمانی دیالکتیک بر تنظیم هیجانی و تحمل پریشانی در زنان معتاد در حال ترک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
247-264
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این تحقیق مقایسه اثربخشی دو روش رفتار درمانی دیالکتیک و روان نمایشگری بر تحمل پریشانی و تنظیم هیجانی در افراد دارای سابقه اعتیاد بود. روش: این مطالعه نیمه تجربی از نوع پیش آزمون –پس آزمون با گروه گواه بود. بر روی 90 نفر از زنان بالای 20سال که در دوره ترک به سر می بردند، درسال 95 در اصفهان صورت گرفته است. جامعه آماری شامل زنان دارای سابقه اعتیاد زندانی در بند نسوان زندان اصفهان سال 1395 می باشند. روش نمونه گیری به صورت هدفمند در میان زنان دارای سابقه اعتیاد بود که به صورت فراخوان و داوطلبانه انجام گرفت. افراد به طور تصادفی به 3 گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه ) تقسیم شدند.گروه های آزمایش تحت آموزش با روش درمانی روان نمایشگری و دیالکتیک قرار گرفته و گروه گواه آموزشی دریافت نکرد. ابزارگردآوری اطلاعات، پرسش نامه های تحمل پریشانی و پرسش نامه محقق-ساخته حالت های هیجانی رفتاری مشکل آفرین بود. یافته ها: نتایج نشان داد روش های درمانی مورد استفاده در این مطالعه بر تنظیم هیجان و تحمل پریشانی زنان معتاد اثربخش بوده است (001/0P<). همچنین نتایج آزمون تعقیبی بنفرونی نشان داد تفاوتی بین دو روش درمانی نبود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر، روش های درمانی روان نمایشگری و رفتار درمانی دیالکتیک بر تنظیم هیجان و تحمل پریشانی زنان معتاد موثر می باشد.
رابطه مولفه های هوش هیجانی و سبک های فرزندپروری با گرایش به سوءمصرف مواد در دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه مولفه های هوش هیجانی و سبک های فرزندپروری با گرایش به سوءمصرف مواد در دانش آموزان بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه پژوهش شامل 312 نفراز دانش آموزان متوسطه دوم ناحیه یک شهر زنجان بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های سبک های فرزند پروری، هوش هیجانی و گرایش به اعتیاد استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین برخی از مؤلفه های هوش هیجانی با گرایش به سوءمصرف مواد رابطه منفی معنادار وجود دارد. سبک فرزندپروری استبدادی با گرایش به سوءمصرف مواد رابطه مثبت معناداری داشت و سبک فرزندپروری مقتدرانه به شکل منفی و معناداری با گرایش به سوءمصرف مواد مرتبط بود. نتایج حاکی از اهمیت و نقش سبک های فرزندپروری و مولفه های هوش هیجانی در گرایش به سوءمصرف مواد بود. بنابراین، برنامه های آموزشی مبتنی برمولفه های هوش هیجانی ومهارت های تربیتی برای والدین، می تواند رویکردی مناسب در پیشگیری از رفتار های پرخطر دانش آموزان به ویژه در گرایش به سوءمصرف مواد باشد.
اثربخشی روایت درمانی بر اضطراب فراگیر و مهارت مقابله با استرس همسران معتادان تحت درمان کلینیک های ترک اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم ۱۳۹۷ شماره ۴۸ ویژه نامه ۱
103-118
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روایت درمانی بر اضطراب فراگیر و مهارت مقابله با استرس همسران معتادان تحت درمان کلینیک های ترک اعتیاد بود. روش: این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی دو گروهی سه مرحله ای (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) می باشد. به منظور اجرای پژوهش از زنان دارای همسر معتاد به مواد افیونی و صنعتی تحت درمان در کلینیک های شهرستان نجف آباد در نیمه اول سال 1396، 30 نفر که تمایل به شرکت در طرح را داشتند به صورت هدفمند مبتنی بر ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند. سپس به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) تقسیم شدند. پرسش نامه اضطراب فراگیر، و راهبردهای مقابله ای لازاروس و فولکمن به عنوان پیش آزمون اجرا شد. گروه آزمایش تحت 8 جلسه (به صورت هفته ای دو جلسه 90 دقیقه ای) روایت درمانی قرار گرفتند و یک هفته پس از اتمام مداخله هر دو گروه مورد پس آزمون قرار گرفتند. پس از گذشت 45 روز پیگیری انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که روایت درمانی بر اضطراب فراگیر و مهارت مقابله با استرس همسران معتادین تحت درمان کلینیک های ترک اعتیاد تأثیر معناداری دارد (01/0> p ). این نتایج طی گذر زمان نیز ثابت مانده اند. نتیجه گیری: می توان روش روایت درمانی را جهت افزایش سلامت روان خانواده های معتادین در مراکز درمانی به کار برد.
اثربخشی درمان پردازش شناختی بر بازنمایی های عاطفی منفی و کاهش رفتارهای خودتخریبی معتادان مبتلا به استرس پس از سانحه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم ۱۳۹۷ شماره ۴۸ ویژه نامه ۱
241-256
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان پردازش شناختی بر بازنمایی های عاطفی منفی و کاهش خودتخریبی معتادان مبتلا به استرس پس از سانحه اجرا شد. روش : پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را معتادان حاضر در کلینیک ترک اعتیاد حیات ارومیه در سال 95 تشکیل می دادند. بعد از اجرای مقیاس اختلال استرس پس از سانحه می سی سی پی روی 170 نفر از این تعداد، 40 نفر انتخاب شده و به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. سپس مقیاس تجدیدنظر شده ی تأثیر حوادث و پرسش نامه رفتارهای خودتخریبی به عنوان پیش آزمون اجرا شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش، درمان پردازش شناختی را در 12 جلسه دریافت کردند. سپس پس آزمون اجرا شد. یافته ها : نتایج نشان داد بین میانگین نمرات بازنمایی عواطف منفی و رفتارهای خودتخربی هم در پس آزمون و هم درمرحله ی پیگیری تفاوت وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش لزوم کاربست یک روش درمانی متمرکز بر تروما را در کار با معتادانی که با استرس پس از سانحه مواجه شده اند مطرح می سازد.
نقش میانجی گرایانه ابراز وجود در ارتباط میان کارکرد خانواده و گرایش به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۰
137-154
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی میانجی گری ابراز وجود در ارتباط میان کارکرد خانواده و گرایش به اعتیاد در نمونه ای از دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم شهر سنندج بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. بر اساس جامعه دانش آموزان پسر متوسطه دوم شهر سنندج و بر مبنای فرمول کوکران، تعداد 366 دانش آموز به روش خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. دانش آموزان منتخب، مقیاس های سنجش کارکرد خانواده، گرایش به اعتیاد و ابراز وجود را تکمیل کردند. یافته ها: بر اساس نتایج کارکرد خانواده با گرایش به اعتیاد در دانش آموزان رابطه منفی و با ابراز وجود در آن ها رابطه مثبت داشت (0/01> p ). همچنین نتایج نشان دادند، ابراز وجود با گرایش به اعتیاد در دانش آموزان رابطه منفی دارد (0/01> p ). بر اساس یافته تحلیل مسیر مشخص شد، ابراز وجود در رابطه بین کارکرد خانواده و گرایش به اعتیاد دانش آموزان نقش میانجی دارد (0/006 p = ). نتیجه گیری: برای کاهش گرایش به اعتیاد باید خانواده ها فضای صمیمی و پاسخ گو را برای دانش آموزان فراهم کنند؛ تا ضمن آگاهی بخشی در مورد مواد و آثار آن، ابراز وجود آن ها را با احترام متقابل و پاسخ گویی کمی و کیفی افزایش دهند. آگاهی و توانایی نه گفتن دانش آموزان در گرایش به اعتیاد تاثیر منفی خواهد داشت.
اثربخشی درمان گروهی سایکودرام بر پیشگیری از عود در وابستگی به مواد و نشخوار ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی درمان گروهی نقش گذاری روانی (سایکودرام) بر پیشگیری از عود در وابستگی به مواد و نشخوار ذهنی انجام شد. روش : روش پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش مراجعه کنندگان مبتلا به سوءمصرف مواد در کلینیک های ترک اعتیاد در شهر تهران بودند. گروه نمونه شامل 40 نفر مرد بود که به صورت در دسترس از مراجعان کلینیک ترک اعتیاد انتخاب شده و در دو گروه 20 نفری به عنوان گروه گواه و گروه آزمایش قرار داده شدند. به علت ریزش نمونه در مرحله پس آزمون، گروه آزمایش شامل 16 و گروه گواه شامل 18 شرکت کننده شد. مقیاس پیش بینی بازگشت و پرسش نامه نشخوار ذهنی در میان تمام شرکت کنندگان اجرا شد. یافته ها : تحلیل کواریانس چند متغیره نشان داد، مداخله روان نمایشگری تاثیر معناداری را بر پیشگیری بازگشت و نشخوار ذهنی دارد. نتیجه گیری : با توجه به نتایج می توان گفت: درمان گروهی مبتنی بر سایکودرام بر پیشگیری از عود و نشخوار ذهنی موثر است.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) در کاهش تکانشگری کلی، شناختی، حرکتی و بی برنامگی بیماران وابسته به مت آمفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم ۱۳۹۷ شماره ۴۹ ویژه نامه ۲
99-122
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ( ACT ) در کاهش تکانشگری کلی، شناختی، حرکتی و بی برنامگی در بیماران وابسته به مت آمفتامین بود. روش: در مطالعه حاضر از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهمزمان استفاده شد. سه نفر از بیماران مرد وابسته به مت آمفتامین که به اداره بهزیستی تکاب و مرکز ترک اعتیاد این شهرستان مراجعه کرده بودند از طریق مصاحبه تشخیصی و مصاحبه بالینی ساختاریافته و به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. از ابزارهای پژوهش مانند مصاحبه بالینی ساختاریافته، پرسش نامه ویژگی های جمعیت شناختی، آزمایش ادرار، مقیاس تکانشگری بارت و پروتکل انفرادی ACT برای افراد سوء مصرف کننده مواد استفاده شد. نتایج به دست آمده به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا ( RCI )، فرمول درصد بهبودی، بهبود بالینی معنادار و سنجش عملیاتی مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: داده های به دست آمده نشان دادکاهش تکانشگری کلی و خرده مقیاس های آن در بیماران از لحاظ آماری، بالینی و سنجش عملیاتی معنادار است. نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ( ACT ) در کاهش شدت تکانشگری کلی، شناختی، حرکتی و بی برنامگی در بیماران وابسته به مت آمفتامین موثر است.
اثربخشی آموزش راهبردهای نظم جویی فرآیندی هیجان بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و مشکلات سلامت عمومی دختران نوجوان با والدین معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم ۱۳۹۷ شماره ۴۹ ویژه نامه ۲
189-208
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشیِ آموزش راهبردهای نظم جوییِ فرآیندی هیجان بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و مشکلات سلامت عمومی دختران نوجوان با والدین معتاد بود. روش: روش این پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 نفر از دانش آموزان دختر متوسطه ناحیه 3 کرج که والدین معتاد داشتند و در پرسش نامه سلامت عمومی (گلبرگ و هیلیر) نمره بالاتر از برش کسب کرده بودند، به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش10 جلسه آموزش راهبردهای نظم جویی فرایندی هیجان دریافت کردند. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش راهبردهای نظم جویی فرایندی هیجان باعث تغییر در 7 خرده مقیاس راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (ملامت خویش، پذیرش، نشخوارگری، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، دیدگاه گیری و ملامت دیگران) و کاهش مشکلات سلامت عمومی (افسردگی، اضطراب، جسمانی و کل) شده است. نتیجه گیری : یکی از مداخله های موثر در تنظیم راهبردهای شناختی هیجان و کاهش مشکلات سلامت، آموزش نظم جویی فرایندی هیجان است.
رابطه علی دلبستگی ناایمن و هوش اخلاقی با آمادگی به اعتیاد با میانجی گری هیجان خواهی در دانش آموزان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
265-280
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر آزمون الگوی رابطه علی دلبستگی ناایمن و هوش اخلاقی با آمادگی به اعتیاد از طریق میانجی گری هیجان خواهی در دانش آموزان پسر سال دهم دبیرستان های شهر اهواز بود. در این مطالعه توصیفی- همبستگی، جامعه آماری را دانش آموزان پسر سال دهم دبیرستان های دولتی شهر اهواز تشکیل دادند که به روش تصادفی چند مرحله ای، ۳۶۴ دانش آموز از بین نواحی یک و سه شهر اهواز به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای سنجش از مقیاس سبک دلبستگی ناایمن سیمپسون (۱۹۹۰)، مقیاس هوش اخلاقی لنیک و کیل (۲۰۰۸)، سیاهه هیجان خواهی آرنت (۱۹۹۴) و مقیاس ایرانی آمادگی برای اعتیاد زرگر (۱۳۸۵) استفاده شد. ارزیابی مدل پیشنهادی با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام گرفت. جهت آزمون روابط غیر مستقیم از آزمون بوت استراپ در دستور کامپیوتری ماکرو پریچر و هیز استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج این پژوهش، مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی با داده ها برخوردار بود. به طور کلی نتایج نشان داد که در کل نمونه تمامی ضرایب مسیر بین متغیرها از لحاظ آماری معنا دار بودند. همچنین، مسیرهای مستقیم دلبستگی ناایمن و هوش اخلاقی به هیجان خواهی نیز معنادار بودند. علاوه بر این، نتایج نشان داد مسیرهای غیر مستقیم دلبستگی ناایمن و هوش اخلاقی با آمادگی به اعتیاد از طریق هیجان خواهی معنا دار بودند. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که مدل پیشنهادی از نیکویی برازش خوبی برخوردار است و می تواند در شناخت عوامل تأثیرگذار در آمادگی به اعتیاد مفید باشد. همچنین، این مدل می تواند به مثابه الگویی مطلوب برای تدوین برنامه های پیشگیری از اعتیاد مثمر ثمر باشد.
مقایسه الگوهای ارتباطی خانواده و تحمل پریشانی هیجانی در افراد وابسته به مواد و عادی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه الگوهای ارتباطی خانواده و تحمل پریشانی هیجانی در افراد وابسته به مواد با افراد عادی بود. روش پژوهش علّی مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مردان عادی و همچنین مردان وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر کرمانشاه در سال 96 بودند. نمونه پژوهش را 146 شرکت کننده وابسته به مواد و عادی تشکیل می دادند که شامل دو گروه 73 نفری بوده و به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گروه ها از لحاظ سن و تحصیلات همتا شدند. برای جمع آوری داده ها از ابزار تجدید نظر شده الگوهای ارتباطی خانواده کوئونر و فیتزپاتریک (2002) و مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین افراد وابسته به مواد با افراد عادی در الگوهای ارتباطی خانواده و تحمل پریشانی تفاوت معناداری وجود دارد. افراد وابسته به مواد نسبت به افراد عادی از لحاظ الگوهای ارتباطی خانواده، دارای جهت گیری همنوایی و دارای تحمل آشفتگی پایین بودند. اما افراد عادی نسبت به افراد وابسته به مواد، دارای جهت گیری گفت و شنود و تحمل پریشانی بالاتری بودند. این یافته ها حاکی از آن است که این مؤلفه ها، از عوامل زمینه ساز برای گرایش به اعتیاد هستند و با آگاهی از این یافته ها می توان به طور مؤثرتری نسبت به پیشگیری و درمان اعتیاد اقدام نمود.
نقش تحول مثبت نوجوانی در پیشگیری از سوء مصرف مواد و خشونت
حوزه های تخصصی:
امروزه سوء مصرف مواد به یکی از دغدغه های بزرگ جوامع بشری تبدیل شده است. سوءمصرف مواد از مهم ترین آسیب های اجتماعی است که جامعه و به طور خاص نسل جوان را به صورت جدی تهدید می کند. از سوی دیگر، پیشگیری از خشونت در بین نوجوانان نیز از دیگر اولویت های سلامت عمومی است. با در نظر گرفتن سوءمصرف مواد و خشونت به عنوان یک مشکل بهداشتی، درمانی و اجتماعی و این که عوامل متعددی در آن ها نقش دارند به نظر می رسد طراحی برنامه ای مؤثر در جهت پیشگیری از سوءمصرف مواد و عوامل مرتبط با آن ضروری باشد. برخلاف رویکردهای تحولی گذشته، رویکرد تحول مثبت نوجوانی، دوره نوجوانی را به صورتی در نظر می گیرد که می تواند منجر به پیامدهای مطلوب و بهنجار شود و نه صرفاً به عنوان دوره ای که باید مدیریت و کنترل شود. در جوامع پیشرفته به طور گسترده مداخلات و برنامه های رویکرد تحول مثبت نوجوانی با هدف پیشگیری از سوءمصرف مواد و خشونت صورت می گیرد. مداخلات تحول مثبت نوجوانی از طریق راه های مختلفی مانند شناسایی رفتارهای پرخطر از جمله سوء مصرف مواد و خشونت و با حمایت و ترغیب جوانان به دوری از رفتارهای پرخطر به وسیله جایگزین کردن این رفتارهای آسیب زا با فعالیت های مثبت و خدمات بهداشتی بهینه به نوجوانان، به دنبال این هستند که بتوانند میزان سوءمصرف مواد و خشونت را در بین نوجوانان کاهش دهند. بنابراین، به نظر می رسد برنامه ریزی در جهت آموزش مولفه های تحول مثبت و پژوهش پیرامون این موضوع می تواند گامی مهم و موثر در پیشگیری از خشونت و سوء مصرف مواد باشد.
رابطه علی بین هوش معنوی و آمادگی اعتیاد با میانجی گری باورهای فراشناختی و سخت رویی تحصیلی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
135-156
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مدل یابی روابط ساختاری هوش معنوی و آمادگی به اعتیاد با میانجی گری باورهای فراشناختی و سخت رویی تحصیلی در دانشجویان دانشگاه آزاد شهر تهران انجام شد. روش: روش تحقیق توصیفی- همبستگی از نوع علّی بود. جامعه ی تحقیق عبارت بود از: تمامی دانشجویان مشغول به تحصیل دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران در سال تحصیلی 97-96 که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی 361 نفر از این دانشجویان به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این مطالعه از پرسش نامه های آمادگی به اعتیاد زرگر، فراشناخت ولز و هاتون، هوش معنوی کینگ و سخت رویی تحصیلی بنشیک و لوپز استفاده شد. یافته ها: با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر، هوش معنوی با میانجی گری باورهای فراشناختی و سخت رویی تحصیلی توانست 10 درصد از متغیر آمادگی به اعتیاد را تبیین نماید. همچنین هوش معنوی بر آمادگی به اعتیاد اثر مستقیم داشت. نتیجه گیری: با توجه به قدرت پیش بینی کنندگی متغیرهای مورد مطالعه در این پژوهش، می توان از نتایج این پژوهش در پیشگیری از بروز پدیده اعتیاد در میان جوانان و همچنین در مداخلات آموزشی در کلینیک های ترک اعتیاد استفاده نمود.
پیش بینی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر اساس باورهای فراشناخت و سبک های اسنادی در معتادان در حال ترک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
209-230
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر پیش بینی تنظیم شناختی هیجان در دو بعد سازگارانه و ناسازگارانه بر اساس باورهای فراشناخت و سبک های اسناد در معتادان در حال ترک بود. روش: جامعه تحقیق شامل افرادی بود که به یکی از مراکز درمان اعتیاد در شهر قدس (تحت درمان با متادون) در سال 1395 مراجعه کرده بودند. تعداد ۱۶3 شرکت کننده سه پرسش نامه ی باورهای فراشناخت ولز، سبک های اسنادی سلیگمن و تنظیم هیجان گرانفسکی و همکاران را تکمیل کردند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها : نتایج نشان داد که دو مؤلفه باورهای فراشناخت، یعنی باورهای مثبت در مورد نگرانی و خودآگاهی هیجانی، توانستند به صورت مثبت راهکارهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان را پیش بینی کنند؛ و سه مؤلفه سبک های اسنادی، یعنی اسناد شکست به عوامل درونی، و پایدار و کلی توانستند به صورت منفی راهکارهای تنظیم شناختی هیجان سازگارانه را پیش بینی کنند. همچنین راهکارهای تنظیم شناختی سازگارانه بر اساس اسناد موفقیت به عوامل درونی و کلی به صورت مثبت پیش بینی شدند. به علاوه باورهای مثبت در مورد نگرانی و نیاز به کنترل افکار، به ترتیب به صورت منفی و مثبت توانستند راهکارهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان را پیش بینی کنند. اسناد شکست به عوامل درونی، پایدار و کلی، به صورت مثبت راهکارهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان را پیش بینی کردند. همچنین اسناد موفقیت به عوامل پایدار به صورت مثبت تنظیم شناختی هیجان ناسازگارانه را پیش بینی کرد. نتیجه گیری: باورهای فراشناخت و سبک های اسنادی نقش تعیین کننده ای در تبیین مولفه های تنظیم هیجانیِ شناختی معتادان در حال ترک با متادون دارند.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجانی بر تکانشگری و سبک های تصمیم گیری زندانیان زن دارای تجربه مصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش تنظیم هیجانی بر تکانشگری و سبک های تصمیم گیری در زندانیان زن دارای تجربه مصرف مواد مخدر شهر یاسوج انجام شد. روش: این پژوهش به صورت آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. تعداد 30 نفر از زندانیان زن شهر یاسوج که دارای تجربه مصرف مواد مخدر بودند (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند و برنامه آموزشی 8 جلسه ای تنظیم هیجانی مبتنی بر مدل گراس (1999) برای آن ها اجرا شد. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه های تکانشگری بارات (1994) و سبک های تصمیم گیری اسکات و بروس (1995) بودند. یافته ها: نتایج این تحقیق بیانگر تأثیر برنامه آموزشی تنظیم هیجانی بر کاهش تکانشگری کلی و تکانشگری شناختی، رفتاری و برنامه ریزی نشده در زندانیان زن دارای تجربه مصرف مواد مخدر بود. همچنین آموزش این برنامه بر افزایش سبک های تصمیم گیری عقلایی و شهودی و کاهش سبک های تصمیم گیری اجتنابی، وابسته و آنی تأثیر معنادار داشت. نتیجه گیری: با آموزش تنظیم هیجانی می توان تکانشگری زندانیان زن دارای تجربه مصرف مواد مخدر را کاهش و سبک های تصمیم گیری آن ها را بهبود داد. بنابراین می توان از مشکلات این دسته از زنان زندانی کاست.
اثربخشی درمان ماتریکس بر خودکنترلی بیماران وابسته به مت آمفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف هدف اساسی این پژوهش، بررسی تاثیر درمان ماتریکس بر خودکنترلی بیماران وابسته به مت آمفتامین در سال 1394 بود. روش : بر اساس روش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه تحقیق انجام شد. نمونه تحقیق شامل 24 شرکت کننده وابسته به مت آمفتامین (12 نفر به عنوان گروه آزمایش و 12 نفر به عنوان گروه گواه) با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار داده شدند. از پرسش نامه خودکنترلی اشنایدر(1974) استفاده شد. یافته ها: تحلیل کواریانس یک متغیری نشان داد درمان ماتریکس باعث بهبود خودکنترلی ( P<0/05 ) می شود. نتیجه گیری : می توان گفت: درمان ماتریکس در افزایش خودکنترلی و در نتیجه کاهش روی آوری مجدد به مصرف مواد سودمند است.
رابطه عوامل خانوادگی–اجتماعی و مصرف مواد: نقش میانجی مؤلفه های سرشت، منش، سرمایه روان شناختی و باورهای فرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۶
273-296
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه عوامل خانوادگی- اجتماعی با مصرف مواد و نقش میانجی مؤلفه های سرشت، منش، سرمایه روان شناختی وباورهای فرد انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی بود. مردان مصرف کننده مواد 18 تا 35 ساله شهر قم که برای ترک مصرف مواد به کمپ های ترک اعتیاد و مراکز ترک اعتیاد قم در سال های 1396 و 1397 مراجعه می کردند، جامعه آماری پژوهش را تشکیل دادند. تعداد 320 نفر از این جامعه به روش در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه رفتارهای پرخطر بزرگسالان محمدخانی، مقیاس علل گرایش به سوء مصرف مواد مخدر در جوانان، پرسش نامه سرشت ومنش کلونینجر و سرمایه روان شناختی لوتانز بود. مدل پیشنهادی به روش تحلیل عاملی تأییدی ومدل معادلات ساختاری برپایه نرم افزار ایموس ارزیابی شد. یافته ها: مدل براساس شاخص های نکویی برازش کفایت مناسبی داشت. خانواده از طریق نگرش مثبت به مواد، خودراهبری وتاب آوری بر مصرف مواد تأثیر غیرمستقیم داشت. دوستان از طریق نگرش مثبت به مواد، آسیب پرهیزی وخودراهبری بر مصرف مواد تأثیر غیرمستقیم داشت. بازار مواد از طریق نگرش مثبت به مواد بر مصرف مواد تأثیر غیرمستقیم داشت. نگرش مثبت به مواد وآسیب پرهیزی بالا بر مصرف مواد تأثیر مستقیم مثبت وخودراهبری وتاب آوری پایین بر مصرف مواد تأثیر مستقیم منفی داشت. از متغیرهای برونزاد دوستان با ضریب 303/0 بیشترین تأثیر غیرمستقیم و از متغیرهای میانجی آسیب پرهیزی با ضریب782/0بیشترین تأثیر مستقیم را برمصرف مواد داشت . نتیجه گیری: یافته ها با نتایج پژوهش های مشابه قبلی همخوانی داشت وگامی مهم برای تبیین عوامل مؤثر بر مصرف مواد و همچنین به عنوان الگویی مناسب برای طراحی برنامه های جامع پیشگیری از انواع رفتارهای پرخطر می باشد.
مدل توسعه پایدار سلامت محور با تأکید بر معضل اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۰
43-66
حوزه های تخصصی:
هدف : توسعه پایدار، انسان محور بوده و یکی از مهم ترین چالش های دهه های اخیر می باشد. گسترش معضل اعتیاد نیز مشکلات عدیده ای را درابعاد مختلف توسعه به ویژه سلامت به دنبال دارد. این مطالعه با هدف ارائه مدل توسعه پایدار سلامت محور با تأکید بر معضل اعتیاد انجام گرفته است. روش: این پژوهش مطالعه ای توصیفی - پس رویدادی است که به شیوه ترکیبی انجام شد. در روش کیفی با استفاده از تکنیک دلفی فازی و مصاحبه با 30 نفر از خبرگان مربوطه در حوزه اعتیاد به تدوین مدل توسعه پایدار سلامت محور پرداخته شد. در روش کمی با نمونه گیری هدفمند به توزیع پرسش نامه بین 201 نفر از کارشناسان خبره در ستاد مبارزه با مواد مخدر استان تهران اقدام شد. یافته ها: مدل توسعه پایدار سلامت محور در سه بُعد اجتماعی، زیست محیطی و اقتصادی و با 12 مولفه و 86 شاخص تدوین شد. در روش کمی تمامی مولفه های مدل بر اعتیاد تأثیر معنادار و منفی داشتند و با افزایش یا ارتقای مولفه های مدل توسعه پایدار، گرایش به اعتیاد نیز کاهش می یابد. نتیجه گیری: از بین ابعاد مدل توسعه پایدار به ترتیب ابعاد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی بیشترین تأثیر را بر اعتیاد نشان دادند.
نقش مشارکت اجتماعی در بهبود بهزیستی روانی و بازتوانی معتادان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۰
213-232
حوزه های تخصصی:
چکیده هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش و تأثیر مشارکت اجتماعی در بهبود بهزیستی روانی و بازتوانی معتادان بود. روش: جامعه موردمطالعه این پژوهش کلیه ی افراد معتاد مراجعه کننده به مراکز درمان معتادان شهر یزد در سال 1395- 1394 بودند. 300 فرد معتاد با بهره گیری از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه ی بهزیستی اجتماعی کیز برای بررسی مشارکت اجتماعی، مراحل آمادگی برای تغییر و اشتیاق برای درمان و بهزیستی روان شناختی ریف به عنوان ابزار مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با بهره گیری از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون و مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد مشارکت اجتماعی اثر مستقیم معنادار بر بهزیستی روانی و بازتوانی افراد معتاد دارد و درنهایت بهزیستی روانی نقش واسطه ای خود را به خوبی ایفا کرده و مشارکت اجتماعی با واسطه گری بهزیستی روانی بر بازتوانی افراد معتاد اثر غیرمستقیم دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بازتوانی افراد معتاد توسط مشارکت اجتماعی و رفتار روانی پیش بینی می شود.