فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۰۱ تا ۹۲۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
۹۰۱.

شیوع علائم و نشانه های وسواسی - جبری و برخی عوامل جمعیت شناسی مرتبط با آن در دانش آموزان دوره راهنمایی شهر تهران سال 1384(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: شیوع نوجوان بهداشت روان علائم وسواسی جبری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸۶
" هدف: نظر به اهمیت بهداشت روان، و مدارس بعنوان جایگاهی مناسب برای اشاعه و ارتقای آن، و از آنجاییکه اولین گام در این راه بررسی وضعیت موجود است، لذا هدف این مطالعه بررسی شیوع یکی از مولفه های مهم بهداشت روان در سنین نوجوانی تحت عنوان اختلال وسواسی – جبری و تعدادی از عوامل مرتبط با آن از جمله سن، جنس، سطح تحصیلات پدر و مادر، تعداد خواهر و برادر و ترتیب تولد نوجوان در خانواده و همراهی این اختلال با دیگر اختلالات شایع روانی می باشد. روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، 672 دانش آموز دوره راهنمایی، (%54.9) 369 دختر و (%45.1) 303 پسر، محصل در مدارس شهر تهران بررسی شدند. روش نمونه گیری بصورت چند مرحله ای و خوشه ای با انتخاب چهار منطقه از قسمتهای شمال، غرب، شرق و جنوب آموزش و پرورش شهر تهران و سپس در هر منطقه دو مدرسه راهنمایی (یکی پسرانه و یکی دخترانه) و در هر مدرسه حداقل دو پایه مختلف تحصیلی صورت گرفت. داده ها توسط پاسخ به پرسشنامه SCL-90R توسط کلیه دانش آموزان حاضر در کلاسهای انتخاب شده، جمع آوری شد. یافته ها: با احتساب میانگین نمرات کسب شده از سوالات کلیدی مربوط به علایم وسواسی - جبری در هر فرد، درصد افرادی که نمره 2 و بالاتر کسب کرده اند %10.8 با حدود اطمینان (%8.3-%13.2) %95 بدست آمد که در دختران %12.3 و در پسران %8.7 است که البته این اختلاف از نظر آماری معنی دار نیست (P=0.16). از بین عوامل مرتبط نیز سن و منطقه جغرافیایی مدرسه با شیوع علایم ارتباط معنی دار آماری دارند به گونه ای که با افزایش سن، شیوع این اختلال افزایش می یابد (P<0.001). از بین مناطق جغرافیایی نیز منطقه شرق و جنوب آموزش و پرورش درصد بیشتری از علایم این اختلال را به خود اختصاص می دهند (P=0.045). از بین نشانه های همراه نیز، شایعترین، علایم اضطرابی است. سطح معنی داری در همه آزمونهای آماری p<0.05 در نظر گرفته شده است. نتیجه گیری: با نظر به شیوع بالای این علایم در بررسی انجام شده، توجه به امر بهداشت روان در مدارس بخصوص در زمینه علایم وسواسی – جبری، بیش از پیش روشن می شود. لذا آموزش دانش آموزان و معلمان آنها و مسوولین مربوطه در آموزش و پرورش و نیز ارزیابی بالینی جهت تشخیص قطعی و در صورت لزوم اقدامات درمانی پیشنهاد می شود. "
۹۰۲.

مقایسه ی اثر بخشی گروه درمانی به شیوهی شناختی– رفتاری با درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی بر خودکارآمدی افراد معتاد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات مربوط به مصرف مواد
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی انگیزش خود و تلاشهای آن
تعداد بازدید : ۲۰۸۴ تعداد دانلود : ۱۱۸۴
زمینه و هدف: پژوهش های موجود در حوزه اعتیاد عموماً معطوف به بررسی و اتخاذ تدابیری است برای ترک! نه کیفیت زندگی فرد قربانی اعتیاد. به همین خاطر در این پژوهش ضمن آموزش افراد معتاد در جهت افزایش یا بهبود کیفیت زندگی، اصلاح و رشد آموزه های شناختی- رفتاری، تاثیر این پیشرفت ها بر عامل مهمی همچون خودکارآمدی مورد بررسی قرار گرفته است. مواد و روش ها: پژوهش از نوع نیمه تجربی همراه با گروه آزمایش و کنترل، با پیگیری (45 روزه) می باشد. جهت تعیین حجم نمونه ابتدا به شیوه تصادفی دو درمانگاه ترک اعتیاد (رها بخش و فردای روشن) در سال 1390، انتخاب شده اند. 36 نفر از افراد متقاضی شرکت در پژوهش به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (گروه درمانی به شیوه ی شناختی– رفتاری و درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی) و کنترل تقسیم شده اند. در پایان جلسات از هر سه گروه پس آزمون و پیگیری 45 روزه، به عمل آمد. به دلیل کنترل متغیرهای مداخله گر علاوه بر استفاده از آمار توصیفی از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش، بیانگر آن است که درمان شناختی– رفتاری و درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی توانسته اند در مرحله ی پس آزمون به طور معناداری نمرات خودکارآمدی معتادان را نسبت به گروه کنترل افزایش دهد؛ البته نکته قابل ذکر اثر بخشی بیشتر درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی بر خودکارآمدی معتادان در مرحله پیگیری بود (001/0 P=). نتیجه گیری: یافته های پژوهش اهمیت استفاده از تکنیک های افزایش خودکارآمدی را مشخص و نشان داد هنگامی که این تکنیک ها را به طور سازمان یافته در حوزه های مهم زندگی به کار ببریم؛ تأثیر بهتری خواهیم گرفت.
۹۰۳.

مقایسه نقش خانواده و مراکز بهزیستی در کیفیت زندگی کم توانان ذهنی تربیت پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیفیت زندگی کم توانی ذهنی نگهداری در خانواده مراکز بهزیستی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات دوران شیر خوارگی، کودکی و نوجوانی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی آموزش کودکان استثنایی کودکان عقب مانده ذهنی
تعداد بازدید : ۲۰۸۳ تعداد دانلود : ۱۰۱۲
ارتقای کیفیت زندگی یک هدف اساسی در توانبخشی افراد کم توان ذهنی است. هدف از مطالعه حاضر تعیین تفاوت کیفیت زندگی کم-توانان ذهنی تربیت پذیر مراقبت شده در خانواده و مراکز بهزیستی می باشد. طی یک پژوهش مقطعی- مقایسه ای، 225 نفر از کم توانان ذهنی تربیت پذیر استان تهران به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. در گروه کم توانان ذهنی نگهداری شده در خانواده یکی از والدین و در گروه نگهداری شده در مراکز بهزیستی مراقب آنان به عنوان نایب به تکمیل پرسشنامه کیفیت زندگی کامینز پرداختند. آزمون غیر پارامتری کراسکال والیس نشان داد که کیفیت زندگی افراد کم توان ذهنی تربیت پذیر در خانواده از گروه نگهداری شده در مراکز بهزیستی، به نحو معناداری بالاتر است. یافته های این مطالعه، در زمینه ارتقای کیفیت زندگی کم توانان ذهنی تربیت پذیر در خانواده، مورد بحث قرار گرفته است.
۹۰۴.

اثربخشی قصه گویی بر افسردگی و پرخاشگری کودکان پیش دبستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

نویسنده:

کلید واژه ها: افسردگی پرخاشگری کودک پیش دبستانی قصه گویی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی اجتماعی پرخاشگری، تعارض و خشونت
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی هنر
تعداد بازدید : ۲۰۸۳ تعداد دانلود : ۱۴۵۰
مقدمه: با توجه به تاثیر قصه گویی بر مشکلات روان شناختی کودکان، این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی قصه گویی بر پرخاشگری و افسردگی کودکان پیش دبستانی انجام شد. روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش، شامل کودکان پیش دبستانی 6-4 ساله ی مهدکودک های شهرستان ساوه در سال 1392 بودند. با استفاده از نمونه گیری در دسترس 40 کودک با نمرات بالای پرخاشگری و افسردگی بر اساس پرسش نامه ی اختلالات رفتاری راتر، انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه برابر آزمون و شاهد تقسیم شدند. پس از انجام پیش آزمون، برنامه ی قصه درمانی به مدت 12 جلسه ی یک ساعته (دو بار در هفته) برای گروه آزمون اجرا شد. پس از اتمام جلسات، پس آزمون و یک ماه بعد نیز پی گیری انجام شد. داده ها با آمار توصیفی، روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که نمرات پیش آزمون افسردگی و پرخاشگری دو گروه تفاوت معنی داری نداشته (05/0<P) در حالی که میزان نمرات افسردگی و پرخاشگری در گروه قصه درمانی نسبت به گروه شاهد کاهش معنی داری نشان داد (01/0=P) که در پی گیری نیز ادامه یافت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج، به نظر می رسد که قصه گویی در کاهش پرخاشگری و افسردگی کودکان پیش دبستانی تاثیر دارد و می توان از آن به عنوان یک روش اثربخش در بهبود اختلالات رفتاری کودکان استفاده کرد.
۹۰۶.

اثر محرومیت از پدر بر اختلال های رفتاری کودکان دبستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

۹۰۷.

مدل یابی اختلال هراس اجتماعی بر پایه مولفه های هیجانی، شناختی و جنسیت: کاربرد تحلیل مسیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هراس اجتماعی طرحواره های ناسازگار اولیه ادراک ارزیابی منفی خود توسط دیگران خودارزیابی منفی توجه متمرکز بر خود بازداری رفتار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷۴ تعداد دانلود : ۸۳۹
این پژوهش با هدف پیش بینی هراس اجتماعی به وسیلة متغیرهای جنسیّت، ابراز خشم، ادراک ارزیابی منفی توسط دیگران، خود ارزیابی منفی، توجه متمرکز برخود، بازداری رفتاری و طرحواره های ناسازگار اولیه میان دانشجویان دانشگاه پیام نور بهارستان انجام شد. تعداد نمونه شامل 310 نفر بود که براساس نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه انتخاب شدند. سپس شرکت کنندگان پرسشنامة اضطراب اجتماعی کانور و همکاران، پرسشنامة کانون توجهوودی، گلس و چمبلس، پرسشنامة صفت- حالت بیان خشم اسپیلبرگر،مقیاس بازداری رفتاری بزرگسالان گلدستون و پاکر، پرسشنامة رویدادهای منفی اجتماعی ویلسون و راپی و فرم کوتاه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگرا تکمیل کردند. در این پژوهش داده ها با استفاده از نرم افزار AMOS و با روش تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. یافته های حاصل از پژوهش حاضر نشان داد با اینکه مؤلّفه های جنسیّت و ابراز خشم نتوانستند به طور معناداری هراس اجتماعی را پیش بینی کنند (05/0<p)، اما مؤلّفه های ادراک ارزیابی منفی خود توسط دیگران، خودارزیابی منفی و بازداری رفتاری به عنوان متغیرهای میانجی، اثر مستقیم بر هراس اجتماعی دارند (05/0>p) درحالی که مؤلّفه های طرحواره های ناسازگار اولیه و توجه متمرکز بر خود، اثر غیر مستقیم بر هراس اجتماعی داشتند (05/0>P). همچنین مدل حاضر توانست 72/0% از واریانس هراس اجتماعی را تبیین کند. براساس این مطالعه می توان گفت که طرحواره های ناسازگار اولیه به عنوان یک متغیر شناختی عمیق تر، از طریق متغیرهای شناختی- رفتاری سطحی (ادراک ارزیابی منفی خود توسط دیگران، خودارزیابی منفی و بازداری رفتاری) بر هراس اجتماعی اثر می گذارند.
۹۱۱.

بررسی نقش واسطه ای تاب آوری در رابطه ی بین ویژگی های شخصیت با نگرش به بزهکاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: بزهکاری نوجوانان تاب آوری شخصیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷۲ تعداد دانلود : ۸۱۲
مقدمه دوره ی نوجوانی یکی از حساس ترین و بحرانی ترین دوره های رشد هر انسان بوده که به علت بی ثباتی در وضعیت روانی ممکن است تصمیم گیری های فرد به رفتارهای خطرناک منتهی شود. هدف پژوهش حاضر تبیین نقش واسطه گری تاب آوری برای ویژگی های شخصیت و نگرش به بزهکاری بود. روش کار: نمونه ی این پژوهش توصیفی شامل 400 دانش آموز دختر مقطع دبیرستانی شاغل به تحصیل در نیمه ی دوم سال تحصیلی 92-1391 در شهر کرمان بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و پرسش نامه های نگرش به بزهکاری، تاب آوری و فرم کوتاه شده ی ویژگی های شخصیت نئو را تکمیل نمودند. تحلیل از روش تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار Mplus 5 انجام شد. یافته ها: این تحلیل نشان داد که ویژگی های شخصیتی مسئولیت پذیری ( 001/0>P) و روان رنجوری ( 001/0>P) به صورت مستقیم و غیر مستقیم از طریق تاب آوری و هم چنین برون گرایی به طور غیر مستقیم (01/0>P) نگرش منفی به بزهکاری را پیش بینی نمودند. هم چنین مسئولیت پذیری ( 001/0>P) به صورت مستقیم دارای تاثیر منفی و معنی داری بر نگرش مثبت به بزهکاری بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج، نوجوانان بیشتر در معرض خطرات اجتماعی و روان شناختی هستند و به نظر می رسد با افزایش مسئولیت پذیری و تاب آوری در ایشان می توان از بزهکاری پیش گیری نمود.
۹۱۲.

نقش میانجی بهزیستی روانی در رابطه بین باورهای فراشناختی و تیپ شخصیتی D با شدت علایم بیماری در بیماران مبتلا به پسوریازیس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: باورهای فراشناختی تیپ شخصیتی D پسوریازیس بهزیستی روانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات روانی ناشی از اختلال طبی کلی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی سلامت
تعداد بازدید : ۲۰۶۹ تعداد دانلود : ۸۲۳
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش باورهای فراشناختی، تیپ شخصیتی D و بهزیستی روانی در پیش بینی شدت علایم بیماری پسوریازیس انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه، یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه مورد مطالعه را تمامی افرادی تشکیل داد که برای درمان بیماری پسوریازیس به درمانگاه های پوست شهر کرمانشاه در زمستان سال 1393 مراجعه کرده بودند. برای انتخاب نمونه، تعداد 115 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند. از بین این تعداد، 51 نفر مرد بودند. پس از تکمیل مقیاس درجه بندی شدت علایم پسوریازیس توسط پزشک، پرسش نامه های مورد نظر شامل مقیاس تیپ شخصیتی D، پرسش نامه بهزیستی روانی، پرسش نامه فراشناخت Cartwright-Hatton و Wells اجرا گردید. روش ضریب همبستگی Pearson و معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها به کار گرفته شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که باورهای فراشناختی و تیپ شخصیتی D رابطه منفی و معنی داری با بهزیستی روانی داشت. همچنین، باورهای فراشناختی و سنخ شخصیتی D، از طریق کاهش بهزیستی روانی، شدت علایم بیماری پسوریازیس را پیش بینی نمود. نتیجه گیری: کمک در غنی سازی بهزیستی فردی در تمامی مؤلفه های آن از طریق مدخلات آموزشی روان شناختی متناسب می تواند کمکی در جهت تسریع درمان مبتلایان به این بیماری باشد.
۹۱۳.

تاثیر کاشت حلزون بر گیجی، افسردگی، اضطراب و سلامت روان بزرگسالان کم شنوای پس از زبان آموزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: افسردگی اضطراب سلامت عمومی کم شنوایی گیجی کاشت حلزون

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی آموزش کودکان استثنایی کودکان نابینا و ناشنوا
تعداد بازدید : ۲۰۶۹
"هدف: کم شنوایی می تواند بر سلامت جسمی و روانی- اجتماعی افراد تاثیر گذاشته و موجب ضعف خودباوری، زودرنجی، انزواطلبی، نا امیدی، افسردگی و اضطراب آنها شود. کاشت حلزون به عنوان یکی از وسایل کمک شنوایی منجر به بهبود شرایط روانشناختی افراد کم شنوا می گردد. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر کاشت حلزون بر گیجی، افسردگی، اضطراب و سلامت عمومی بزرگسالان کم شنوایی پس از زبان آموزی صورت گرفته است. روش بررسی: در این مطالعه مقطعی – مقایسه ای که به صورت مورد – شاهدی انجام شد، به روش ساده و در دسترس 24 فرد کم شنوا که تحت عمل کاشت حلزون قرار گرفته بودند و 25 فرد کم شنوا که کاندید دریافت کاشت حلزون بودند با رعایت همتاسازی از بیمارستانهای شهر تهران انتخاب و گیجی، افسردگی، اضطراب و سلامت عمومی آنها با استفاده از پرسشنامه های هندیکپ گیجی(DHI)، افسردگی بک ویرایش دوم (BDI-II)، اضطراب بک(BAI) و سلامت عمومی (GHQ) مورد مقایسه قرار گرفت. داده ها به کمک روش آماری تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: میانگین نمرات افسردگی و اضطراب مؤید کاهش این شاخصه های روانشناختی در گروه کاشت حلزون شده است که این کاهش در افسردگی معنا دار است. در مورد سلامت عمومی، تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد. میانگین نمرات گیجی نشان دهنده افزایش این اختلال در گروه کاشت حلزون شده است. نتیجه گیری: به نظر می رسد کاشت حلزون در کاهش افسردگی و اضطراب و بهبود وضعیت روانشناختی افراد کم شنوا مؤثر باشد، اگرچه این تاثیر در مورد اضطراب و سلامت عمومی خیلی چشمگیر نیست. همچنین کاشت حلزون منجر به گیجی بیشتر می شود. "
۹۱۵.

نشانگان مانیای پسیکوتیک اشتراکی: گزارش موردی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۶۸ تعداد دانلود : ۱۰۵۱
هدف: با توجه به نادر بودن پسیکوز القایی در بیماران مبتلا به اختلال خلقی دو قطبی و غیرمعمول بودن هذیان بزرگ منشی در جنون القایی، موردی از نشانگان مانیای پسیکوتیک اشتراکی در این مقاله ارایه می شود. روش: دو خواهر 26 و 21 ساله که به ترتیب و با فاصله سه روز دچار علایم خلقی و پسیکوتیک شده و به اورژانس یک بیمارستان روان پزشکی آورده شده بودند، تحت درمان قرار گرفتند. ارزیابی تشخیصی به وسیله دو روان پزشک انجام شد و بررسی های آزمایشگاهی، تصویربرداری مغزی و الکتروآنسفالوگرافی صورت گرفت. پیگیری آنها تا چهار ماه ادامه یافت. یافته ها: تشخیص در هر دو مورد بر اساس معیارهای DSM-IV، اختلال دو قطبی نوع یک در دوره مانیا و با ویژگی های پسیکوتیک بود. هذیان های مذهبی و بزرگ منشی به طور مشترک، هذیان گزند و آسیب در خواهر بزرگتر و توهم شنوایی در خواهر کوچکتر وجود داشت. نتیجه گیری: ملاک های تشخیصی رایج برای شمول علایم روانی مختلف اشتراکی، مانند علایم مانیا، نیاز به بازبینی دارند. برای ارزیابی اعتبار این تشخیص ها انجام بررسی های طولی پیشنهاد می شود.
۹۱۶.

" نقش تازه جویی و هیجان طلبی در سوء مصرف و وابستگی به مواد شبه افیونی "(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: وابستگی به مواد سوء مصرف مواد مواد شبه افیونی مؤلفه مزاجی تازه جویی هیجان طلبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۶۵
" هدف: از عوامل مؤثر در گرایش به سوء مصرف مواد، عوامل شخصیتی است. در این میان مؤلفه تازه جویی و هیجان طلبی (یکی از مؤلفه های مزاجی شخصیت) بطور بارزی با استعداد ابتلا به سوء مصرف مواد همراه است. هدف از پژوهش حاضر بررسی دقیق تر ارتباط بین سوء مصرف و وابستگی به مواد شبه افیونی با مؤلفه مزاجی تازه جویی می باشد. روش بررسی: این پژوهش به روش تحلیلی مورد – شاهدی برروی یکصد نفر از مراجعین به دو مرکز ترک اعتیاد در شهر تهران که بطور تصادفی انتخاب شده بودند انجام شد. گروه مورد برمبنای ملاکهای تشخیصیDSM–IV–TR به سوء مصرف یا وابستگی به مواد شبه افیونی مبتلا بودند. گروه شاهد نیز از بین آن دسته از همراهان مراجعین که مطابق همتاسازی با گروه مورد مشابهت داشتند و براساس ملاکهای فوق، سابقه هیچگونه سوء مصرف و یا وابستگی به مواد را نداشتند، بطور تصادفی انتخاب شدند. در مورد همه آزمودنیها به ترتیب پرسشنامه ویژگیهای دموگرافیک و مصاحبه نیمه ساختار یافته سوء مصرف یا وابستگی مواد برمبنای DSM–IV–TR و سپس پرسشنامه مقیاس محرک خواهی «هیجان طلبی» زاکرمن اجرا گردید. یافته ها: افراد مبتلا به سوء مصرف و وابستگی به مواد اپیوئیدی نسبت به گروه شاهد، میانگین نمرات تازه جویی یا هیجان طلبی بالاتری را نشان می دادند که این تفاوت معنی دار بود. بین سن شروع اولین سوء مصرف مواد و مؤلفه تازه جویی، همبستگی منفی و معنی دار وجود داشت. همچنین ارتباطی معنی دار بین سابقه سوء مصرف مواد به شکل تزریقی با میزان بالاتر مؤلفه تازه جویی مشاهده شد. نتیجه گیری: با توجه به رابطه بین سوء مصرف مواد و مؤلفه مزاجی تازه جویی و نیز قابلیت سنجش این مؤلفه با یک آزمون روانشناختی معتبر و قابل اجرا، به راحتی می توان افراد پرخطر را در سنین نوجوانی مشخص کرده و اقدامات پیشگیری اولیه را بطور مؤثرتری به اجرا گذاشت. "
۹۱۷.

" نقش راهبردهای مقابله با درد در سازگاری با درد مزمن "(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افسردگی سازگاری درد مزمن ناتوانی جسمی شدت درد راهبردهای مقابله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۶۲
اگر چه پژوهش ها روابط مستحکمی را بین راهبردهای مقابله و شدت درد، ناتوانی جسمی و افسردگی مستند ساخته و برای سنجش این راهبردها پرسشنامه های متعددی ساخته شده است اما تاکنون در میان جمعیت ایرانی مبتلا به درد مزمن روابط بین این راهبردها و سازگاری با درد مورد مطالعه قرار نگرفته و برای سنجش این راهبردها در جمعیت ایرانی مبتلا به درد مزمن ابزار مناسبی نیز وجود ندارد. مطالعه حاضر دارای دو هدف مشخص است: 1- بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه راهبردهای مقابله در میان جمعیت ایرانی و 2- بررسی رابطه بین راهبردهای مقابله با درد و تاثیر این راهبردها بر سطح سازگاری افراد دارای درد مزمن. در این مطالعه 231 کارمند مرد با میانگین سنی 41.43 سال (SD=10.39) شرکت داشتند و با تکمیل پرسشنامه های اطلاعات عمومی، راهبردهای مقابله با درد، افسردگی و ناتوانی جسمی اطلاعات لازم برای مطالعه را فراهم آوردند. یافته های این مطالعه حاکی از اعتبار ملاک و ضرایب همسانی درونی قابل قبولی خرده مقیاس های پرسشنامه راهبردهای مقابله است؛ بنابراین می توان پرسشنامه مذکور را در میان جمعیت ایرانی دارای درد مزمن به کار گرفت. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که برخی از راهبردهای مقابله با ناتوانی جسمی، افسردگی و درد رابطه دارد؛ در حالی که فاجعه آفرینی بیش تر در مواجهه با درد، با ناتوانی جسمی، افسردگی و شدت درد بیش تری همراه بود؛ استفاده بیش تر از راهبردهای مقابله نادیده گرفتن درد و گفتگو با خود با ناتوانی جسمی و افسردگی خفیف تری همراه بود. نتایج این تحلیل همبستگی همچنین حاکی از آن بود که ادراک کارامدی مقابله بالاتر از افسردگی، ناتوانی جسمی و درد خفیف تر همراه است. نتایج تحلیل رگرسیون که با هدف پیش بینی سه متغیر ملاک شدت درد، افسردگی و ناتوانی جسمی با استفاده از راهبردها و کارامدی مقابله صورت گرفت نقش غیر انطباقی راهبرد مقابله فاجعه آفرینی را در سازگاری با درد مزمن آشکار ساخت. راهبرد مقابله فاجعه آفرینی نه تنها پیش بینی کننده مستقل و معنادار شدت درد بود بلکه استفاده بیش تر از این راهبرد در مواجهه با درد توانست افسردگی و ناتوانی جسمی را حتی پس از کنترل شدت درد پیش بینی کند. نتایج تحلیل رگرسیون همچنین نقش انطباقی دو راهبرد مقابله نادیده انگاشتن درد و گفتگو با خود را در سازگاری با درد مزمن نشان داد؛ استفاده بیش تر از این دو راهبرد با افسردگی خفیف تر در میان افراد دارای درد مزمن همراه بود. برخی از کاربردهای بالینی این یافته ها در مقاله حاضر مورد بحث قرار گرفته است.
۹۱۸.

مقایسه ی اثر بخشی دو شیوه ی رفتار درمانی جدالی و درمان شناختی - رفتاری در کاهش علائم مراجعان زن مبتلا مونث مبتلا به اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال شخصیت مرزی رفتار درمانی جدالی درمان شناختی– رفتاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۶۲
"هدف پژوهش حاضر، بررسی و مقایسه اثربخشی دو شیوه رفتار درمانی جدالی و درمان شناختی– رفتاری در کاهش علایم مراجعان مونث مبتلا به اختلال شخصیت مرزی بود. نمونه پژوهش، از مراکز تربیت معلم و آموزش ضمن خدمت شهر اصفهان انتخاب گردید. ابزار اندازه گیری پرسش نامه بالینی چند محوری میلون -2 (MCMI-II) بود، که حاوی 175 سوال در زمینه تشخیص اختلال های شخصیت است. پس از انجام نمونه گیری و اجرای پیش آزمون، در نهایت سی نفر از افرادی که بالاترین نمره را در پرسش نامه مذکور کسب کرده بودند و در یک سال گذشته هیچ نوع داروی روان پزشکی مصرف نکرده بودند، انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. گروه های آزمایشی هر یک به مدت 3 ماه تحت درمان به شیوه گروهی قرار گرفتند. پس از اتمام جلسات درمان، از کلیه گروه ها پس آزمون گرفته شد و داده ها توسط آزمون تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتیجه پژوهش، آن بود که هر دو شیوه در درمان افسردگی شدید مراجعان اختلال شخصیت مرزی موفق بودند. بررسی های غیر کمی نیز نشان داد که دو شیوه فوق در افزایش سازگاری اجتماعی، کاهش پرخاشگری، افزایش جرات ورزی و افزایش پذیرش خویشتن اعضا موثر بوده است. "
۹۱۹.

عوامل پیش بینی کننده های اضطراب ریاضی و رابطه آن با افت تحصیلی ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ریاضی افت تحصیلی خودپنداره ریاضی اضطراب ریاضی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مشاوره مشاوره تحصیلی
تعداد بازدید : ۲۰۵۹ تعداد دانلود : ۱۰۳۹
هدف این پژوهش شناخت پیش بینی کننده های اضطراب ریاضی و رابطه آن با افت تحصیلی ریاضی دانش آموزان دوره راهنمایی استان خراسان شمالی بوده است. طراح پژوهش علی- مقایسه ایی یا پس رویدادی بود، که بر روی 438 نفر از دانش آموزان استان خراسان شمالی (تعداد 288 نفر که در درس ریاضی نمره کمتر از 10 و تعداد 150 نفر نمره بیشتر از 17 کسب کرده بودند) انجام شد. پرسشنامه های پژوهش شامل اضطراب ریاضی، خودپنداره ریاضی، انگیزش مدرسه، انگیزش ریاضی، رفتارخانواده، رفتار معلم و تلاش دانش آموزان بود. داده ها با استفاده از آزمون هم خوانی مجذورکای ( )، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل داده ها نشان داد بین اضطراب ریاضی دانش آموزان با عملکرد ریاضی آنها رابطه منفی و معکوس(51/0-) وجود دارد. همچنین بین اضطراب ریاضی با خودپنداره ریاضی(67/0-)، انگیزش ریاضی(55/0-)، انگیزش تحصیلی(19/0-)، تلاش دانش آموزان (50/0-) رابطه منفی و معکوس وجود دارد و خودپنداره ریاضی (49/0=Beta)، رفتار معلم(22/0=Beta)، انگیزش ریاضی (19/0=Beta)، رفتار خانواده (14/0=Beta)، اتکا به نفس(135/0=Beta)، همیاری اجتماعی (126/0=Beta) و هدف مندی (116/0=Beta) از پیش بینی کننده های اصلی اضطراب ریاضی بودند. یافته های پژوهش حاضر نشانگر آن است که خودپنداره ریاضی، رفتار معلم، انگیزش ریاضی، رفتار خانواده، اتکا به نفس، همیاری اجتماعی و هدف مندی، با اضطراب ریاضی همراه است و عملکرد ریاضی را تحت تأثیر قرار می دهد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان