فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۴٬۳۵۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بی خوابی از اختلال های شایعی است که در اغلب موارد به عنوان علامت همراه اختلالهای جسمی و روان شناختی تشخیص داده میشود. پژوهش حاضر با هدف بررسی شیوع نشانگان بی خوابی و شناخت اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری برکاهش این نشانگان در زندانیان مرد انجام شد.
مواد و روش ها: نمونه مورد مطالعه در این پژوهش شبه آزمایشی 28 نفر از زندانیان مرد زندان مرکزی شیراز بودند که به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس افراد گروه آزمایش به مدت 9 جلسه تحت گروه درمانی شناختی رفتاری قرار گرفتند، در حالی که آزمودنی های گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. آزمودنی ها شاخص کیفیت خواب پیتزبورگ، سیاهه افسردگی بک و سیاهه اضطراب بک را تکمیل کردند. داده ها به کمک تحلیل کوواریانس تک متغیره تحلیل شدند.
یافته ها: درصد بالایی از زندانیان مورد بررسی نشانگان بی خوابی را گزارش کردند. همچنین نتایج تحلیل کوواریانس یک راهه نشان داد گروه درمانی شناختی رفتاری بر کاهش نشانگان بی خوابی در مرحله پس آزمون (01/0p<) و پیگیری (05/0p<) موثر است.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به شیوع بالای بی خوابی در زندانیان و اثربخشی درمان شناختی رفتاری به شیوه گروهی، انجام پژوهشهای بیشتر و ارائه خدمات روان شناختی در جهت کاهش نشانگان بی خوابی و عوامل زمینه ساز آن ضروری به نظر می رسد.
سوگیری حافظه ضمنی نسبت به پردازش اطلاعات هیجانی منفی در بیماران مبتلا به اضطراب منتشر، افسردگی اساسی افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر به بررسی سوگیری حافظه ضمنی نسبت به پردازش اطلاعات هیجانی منفی در بیماران مبتلا به اضطراب منتشر، افسردگی اساسی و افراد بهنجار پرداخته است.
روش: تحقیق حاضر نوعی پژوهش مقطعی بود، بدین منظور 20 نفر بیمار مبتلا به اختلال اضطراب منتشر، 20 نفر بیمار مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و 20 نفر افراد بهنجار با دامنه سنی 18 تا 52 سال انتخاب شدند. هر سه گروه آزمودنی بر اساس متغیر های سن، جنس و سطح تحصیلات همتاسازی شده، توسط آزمون تکمیل ریشه کلمه (سوگیری حافظه ضمنی) مورد ارزیابی قرار گرفتند. مواد هیجانی شامل مجموعه ای از ریشه لغات در قالبی مبهم بود که می توانست توسط آزمودنی به شکل خنثی و یا هیجانی منفی تکمیل گردد.
یافته ها: نتایج تحلیل واریانس نشان داد که افراد مبتلا به اختلالات بالینی افسردگی اساسی و اضطراب منتشر نسبت به گروه هنجار لغات را بیشتر به شکل هیجانی منفی تکمیل نمودند که حاکی از وجود سوگیری حافظه ضمنی در دو گروه بالینی بود.
نتیجه گیری: نتایج همسو با پیشینه پژوهشی و همچنین در مورد اختلال افسردگی اساسی در راستای رویکرد باور (1987)، و همچنین در اختلال اضطراب منتشر در راستای مدل آیزنک و کین (2000) و باور (1987) می باشد.
تأثیر خدمات کاردرمانی روانی – اجتماعی بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به اختلالات روانی مزمن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف : ارتقاءء کیفیت زندگی هدفی مهم از مراقبتهای بهداشتی در روانپزشکی شناخته می شود. در تحقیق حاضر با انجام مداخلات کاردرمانی روانی- اجتماعی بر روی بیماران دچار اختلالات روانی مزمن، به بررسی کیفیت زندگی آنها پرداخته شد. روش بررسی: این مطالعه مداخله ای به صورت شبه تجربی می باشد و بر روی 24 بیمار مبتلا به اختلالات روانی مزمن مراجعه کننده به مرکز روزانه سینا به عنوان گروه مداخله و 50 بیمار دارای اختلالات روانی مزمن که خدمات کاردرمانی دریافت نمی کردند به عنوان گروه مقایسه انجام شد. نمونه ها از طریق نمونه گیری ساده و در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش «پرسشنامه کیفیت زندگی مُراجع ویسکانسین» بود که شامل ۸ خرده مقیاس میباشد. خدمات کاردرمانی که شامل گروه درمانی، فعالیت درمانی و هنردرمانی بود، طبق برنامه مرکز هفته ای 2 بار، به مدت ۹۰ دقیقه و به طول 3 ماه بر روی گروه مداخله انجام شد. در این مدت هر دو گروه تحت نظر روانپزشک و دارودرمانی قرار داشتند. برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمونهای تی مستقل و تی زوجی استفاده شد. یافته ها: قبل از مداخله در هیچ یک از حیطه ها و کیفیت زندگی کل بین دو گروه تفاوت معناداری وجود نداشت، ولی بعد از مداخله میانگین نمره رضایت از زندگی، فعالیت اشتغالی، سلامت و آسایش روانی، سلامت جسمانی و کیفیت زندگی کل (۰/۰۰۱>P) و همچنین روابط اجتماعی (۰/۰۰۵=P) و وضعیت مالی (۰/۰۰۳=P) دو گروه تفاوت معناداری داشت. میانگین نمره علائم (۰/۲۲۷=P) و فعالیت روزمره زندگی (۰/۰۲۰=P) دو گروه بعد از مداخله نیز تفاوت معناداری نشان نداد. نتیجه گیری: خدمات کاردرمانی روانی- اجتماعی بر میزان رضایتمندی و کیفیت زندگی بیماران اختلالات روانی مزمن مؤثر است.
اثربخشی روش درمان فعال سازی رفتاری و قراردادی گروهی بر درمان بیماران وابسته به مواد افیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روش درمان فعال سازی رفتاری و قراردادی گروهی بر درمان اختلالات مصرف مواد افیونی بود. در یک طرح آزمایشی صدوبیست بیمار مرد با تشخیص وابستگی به مواد افیونی (بر پایه معیارهای (DSM-IV-TR) که برای درمان نگهدارنده با متادون مراجعه کرده بودند به صورت تصادفی به تساوی در سه گروه آزمایشی و یک گروه گواه در هر گروه 30 نفر اختصاص داده شدند: 1) گروه درمان با روش فعال سازی رفتاری و قراردادی گروهی همراه با متادون (2 گروه درمان با روش فعال سازی رفتاری و قراردادی گروهی همراه با آموزش حمایت خانواده و متادون؛ (3 گروه درمان با روش شناختی - رفتاری همراه با متادون؛ و (4 گروه درمان با متادون. گروه های آزمایشی اول و دوم هشت جلسه و گروه آزمایشی سوم دوازده جلسه تحت روان درمانی گروهی قرار گرفتند. آزمودنی ها توسط مصاحبه ساختاریافته شاخص مصرف مواد افیونی (OTI) و پرسشنامه سلامت روانی (MHI) قبل از شروع درمان و پنج ماه پس از پایان درمان گروهی مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه گواه بدون هیچ درمان گروهی تنها داروی متادون دریافت کرد. داده ها به کمک روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که در هر سه گروه آزمایشی، شاخص های درمانی شامل بهبود عملکرد اجتماعی، کاهش رفتارهای بزهکارانه، بهبود تندرستی، افزایش بهزیستی روان شناختی، کاهش درماندگی روان شناختی از گروه دریافت کننده درمان با متادون تنها موثرتر بود. با توجه به یافته های پژوهش به نظر می آید به کارگیری روش درمان فعال سازی رفتاری و قراردادی گروهی به نحو قابل توجهی اثربخشی درمان دارویی را در درمان بیماران وابسته به مواد افیونی افزایش می دهد.
مقایسه ویژگیهای شخصیتی نوجوانان عادی و بزهکار 18 ـ 12 ساله شهرستان اهواز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر تحت عنوان مقایسه ویژگیهای شخصیتی نوجوانان عادی و بزهکار شهرستان اهواز انجام شده است. هدف از اجرای این تحقیق پاسخ به این سؤال بوده که آیا بین نوجوانان عادی و بزهکار از لحاظ ویژگیهای شخصیتی از قبیل هیجان پذیری، گوشه گیری، وسواس، افسردگی، افکار پارانوئید، پرخاشگری، بی قراری و تمایلات ضداجتماعی تفاوت معنیداری وجود دارد؟
حجم نمونه پژوهش 150 نوجوان مشتمل بر (75 نوجوان عادی و 75 نوجوان بزهکار) بود که گروه بزهکار بصورت تصادفی از مرکز اصلاح و تربیت شهرستان اهواز و افراد عادی نیز به صورت گروه های در دسترس با در نظر گرفتن دامنه سنی مورد نظر از سطح شهر انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه ویژگیهای شخصیتی و ودورث (1920) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آماری میانگین، واریانس، آزمونt گروه های مستقل و تحلیل واریانس یک عاملی با طرح اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج آزمونt نشان داد که بین نوجوانان عادی و بزهکار از لحاظ ویژگیهای شخصیتی هشتگانه مذکور اختلاف معنیداری وجود دارد. بنابراین تمام فرضیه ها به صورت مورد نظر تأیید شدند. همچنین تحلیل واریانس یک عاملی با طرح اندازه گیری مکرر (مانووا) نشان داد که بین متغیرهای آزمایشی هشتگانه در هر دو گروه (عادی و بزهکار) اختلاف آماری معنیداری وجود دارد. (001/0p <).
بررسی عوارض روانشناختی بازماندگان زلزله بم (مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
علوم رفتاری ۱۳۸۶ شماره ۱
حوزه های تخصصی:
" چکیده مقدمه: شدت صدمات زلزله دی ماه 1383 شهر بم به حدی بود که سازمان بهداشت جهانی در همان روزهای نخستین حادثه توصیه نمود که واحدهای مقابله با PTSD به محل اعزام و وارد عمل شوند. در روزهای آغازین حادثه تیمی از پزشکان و روانشناسان مرکز تحقیقات علومرفتاری دانشگاه علوم پزشکی بقیه اله(عج) به منظور ارزیابی میزان و نوع آسیبهای روانی وارده و همچنین عوامل موثر در ایجاد آنها به مراکز درمانی شهر تهران و نقاهتگاه مرکزی دانشگاه علوم پزشکی بقیه اله(عج) اعزام شدند. روش: به روش نمونهگیری در دسترس 100 نفر از بازماندگان این حادثه که برای درمان به بیمارستانهای تهران اعزام شده بودند و همینطور مجروحین بستری در نقاهتگاه مرکزی دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله(عج) مورد مصاحبه بالینی و ارزیابی روانشناختی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته قرار گرفتند. نتایج: 20 نفر به جز غمگینی قابل انتظار مشکل دیگری نداشتند. 22 نفر دچار PTSD، 33 نفر به افسردگی، 9 نفر همزمان دچار PTSD و افسردگی، 11 نفر به اضطراب و 5 نفر به افسردگی و اضطراب مبتلا بودند. 16% مصدومین مصرف مواد مخدر را ذکر میکردند. نتیجهگیری: این مطالعه شیوع نسبتاً بالایی از اختلالات روانی را در مصدومین زلزله از همان روزهای آغازین نشان میدهد. از میان عوامل موثر بررسی شده تنها آسیب بستگان درجه اول به شکل معنیداری (039/0p ) با ایجاد این اختلالات مرتبط بوند.
"
شیوع اختلال بیش فعالی- کم توجهی در گروهی از دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: اختلال بیش فعالی - کم توجهی (ADHD) در بزرگسالان به عنوان یک بیماری مهم، روز به روز بیشتر شناخته می شود، با این حال شیوع و عوارض آن در دانشجویان کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف این مطالعه توصیفی، تخمین شیوع آن در گروهی از دانشجویان ایرانی می باشد.
روش: این مطالعه از نوع مقطعی است و در آن 409 نفر از دانشجویان خوابگاه فاطمه الزهرا (دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی) از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و بعد از کنار گذاشتن 165 نفر (بر اساس معیارهای خروج از مطالعه)، بقیه بر طبق پرسشنامه اختلال بیش فعالی - کم توجهی کانرز که از نوع خود گزارشگری است بررسی شدند. داده ها با آزمون های کای دو و فیشر بررسی شدند.
یافته ها: شیوع ADHD در جمعیت مورد مطالعه 3.7% به دست آمد (بر اساس شاخص بیش فعالی - کم توجهی) که بیشترین فراوانی (7.8%) به زیر مقیاس B (بیش فعالی - بی قراری) و کمترین فراوانی (2%) به زیر مقیاس D (مشکلات تصور کلی از فرد) و زیر مقیاس A (کم توجهی - مشکل حافظه) مربوط بود. در گروه ADHD، میزان بالاتری از سابقه اختلال روانپزشکی و همچنین سابقه مصرف داروهای روانپزشکی وجود داشت.
نتیجه گیری: به نظر می رسد که غربالگری دانشجویان دارای این اختلال و نیز بررسی بیشتر و معرفی آنها به روانپزشک به منظور درمان ضروری باشد تا از این طریق به بهبود عملکرد و روابط آنها کمک شود.
مقایسه ی سبک ها و مکانیسم های دفاعی بیماران مبتلا به برگشت محتویات معده به مری و افراد سالم میانجیگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی و مقایسه ی سبک ها و مکانیسم های دفاعی افراد مبتلا به برگشت محتویات معده به مری (GERD) و افراد سالم، انجام پذیرفت. به این منظور60 بیمار (شامل30 زن و30 مرد) مبتلا به GERD، از بین بیماران مراجعه کننده به یک کلینیک تخصصی گوارش در شهر تهران، با تشخیص پزشک فوق تخصص گوارش به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. همچنین60 فرد سالم (شامل30 زن و30 مرد) که از نظر میانگین سنی و ملاک های ورود به گروه بیمار نزدیک بودند، به عنوان گروه مقایسه انتخاب شدند. هر دوگروه با استفاده از پرسشنامه ی سبک های دفاعی (DSQ-40)، مورد ارزیابی قرارگرفتند. میانگین-های دو گروه در متغیر مورد نظر، با استفاده از آزمون t برای مقایسه ی دو گروه مستقل، مورد بررسی قرارگرفت. نتایج نشان داد که افراد مبتلا به GERD نسبت به افراد سالم، از سبک ها و مکانیسم های دفاعی رشدنایافته و روان-آزرده، بیشتراستفاده می کردند. برگشت محتویات معده به مری، بیماری مزمنی است که برکیفیت زندگی بیماران مبتلا اثر می گذارد. شناخت الگوهای دفاعی نامناسب بیماران مبتلا به GERD، می تواند ضمن تاکید بر نقش عوامل روان شناختی در پدیدآیی اختلال، منجر به مداخلات درمانی خاص در جهت تعدیل شیوه های دفاعی باشد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری، مواجهه سازی و جلوگیری از پاسخ و فلئوکزتین در بهبود مبتلایان به اختلال وسواسی-اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، مقایسه میزان اثربخشی رفتار درمانی شناختی، مواجهه سازی و جلوگیری از پاسخ و فلئوکزتین در بیماران وسواسی- اجباری است. این بررسی از نوع آزمایشی بود. آزمودنی های پژوهش را 59 نفر بیمار وسواسی- اجباری که به صورت جایگزینی تصادفی در چهار گروه رفتار درمانی شناختی، مواجهه سازی و جلوگیری از پاسخ، فلئوکزتین و لیست انتظار جای داده شده بودند، تشکیل می دادند. آزمودنی های چهار گروه از نظر متغیرهایی چون سن، جنس، سطح تحصیلات و وضیعت تاهل همتاسازی شده بودند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های وسواسی- اجباری مادزلی، افسردگی بک و اضطراب بک استفاده شد. نمره های به دست آمده از ارزیابی ها در سه مرحله (پیش آزمون، پس آزمون ودو ماه بعد از پس آزمون ) به کمک آزمون های آماری تحلیل واریانس چند متغیره یک راهه و آزمون تعقیبی«تی» توکی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در کاهش علائم وسواسی، رفتار درمانی شناختی مؤثرتر از فلئوکزتین در هر دو دوره کوتاه مدت (05/0=P) و بلند مدت (01/0=P) است. همچنین بین رفتار درمانی شناختی و گروه کنترل، این تفاوت در کوتاه مدت و بلند مدت معنادار است (01/0)P. مواجههسازی و جلوگیری از پاسخ فقط در بلند مدت مؤثرتر از فلئوگزتین است (05/0=P) و بین مواجهه سازی وجلوگیری ازپاسخ و گروه کنترل، این تفاوت در کوتاه مدت وبلند مدت معنادار است (01/0=P)، اما این تفاوت بین فلئوکزتین و گروه کنترل فقط در کوتاه مدت معنادار است (05/0=P). در کاهش علائم افسردگی بیماران وسواسی هم فلئوکزتین اثر درمانی بیش تری نسبت به رفتار درمانی شناختی در کوتاه مدت وبلند مدت (05/0)P و همچنین نسبت به مواجهه سازی و جلوگیری ازپاسخ درکوتاه مدت (01/0=P) و بلند مدت (05/0=P) دارد. همچنین بین فلئوکزتین و گروه کنترل، این تفاوت درکوتاهمدت (01/0=P) و بلند مدت (05/0=P) معنادار است. بر پایه یافته های این پژوهش نتیجه گرفته می شود که رفتار درمانی شناختی و مواجهه سازی و جلوگیری از پاسخ در کاهش علائم وسواسی بیماران وسواسی- اجباری و فلئوکزتین هم در کاهش سطح افسردگی این بیماران اثر درمانی عمده دارند. همچنین رفتار درمانی شناختی و مواجهه سازی و جلوگیری از پاسخ در طولانیمدت بیش تر از فلئوکزتین اثرهای درمانی خود را حفظ می کند.
تاثیر فیلم های کمدی در کاهش افسردگی بیماران اسکیزوفرنیک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"مقدمه: این بررسی به منظور تاثیر فیلم توام با طنز در کاهش افسردگی بیماران اسکیزوفرنیک بستری در بخشهای توانبخشی درازمدت انجام گرفته است.
مواد و روش تحقیق : 50 نفر از بیماران اسکیزوفرنیک بلوک های 5 و 6 بیمارستان روانپزشکی رازی به روش نمونه گیری آسان انتخاب و به دو گروه 25 نفری مرکب از گروه تجربی و گروه گواه تقسیم شدند. در ابتدا میزان افسردگی آنها از طریق آزمون افسردگی بک اندازه گیری شد. سپس یک روز در میان، روزی 30 دقیقه به مدت دو هفته برای گروه تجربی بخشهایی از فیلم های کمدی صامت چارلی چاپلین و روآن اتکینسون (مستربین) به نمایش گذاشته شد. برای گروه گواه نیز به همان نسبت بخشهایی از یک فیلم مستند در مورد پیدایش کره زمین پخش شد. در پایان هفته دوم، میزان افسردگی هر دو گروه به وسیله آزمون بک مجددا اندازه گیری شد.
یافته ها: جهت بررسی معنی دار بودن تفاوت میان افسردگی گروه تجربی پیش از مداخله و پس از آن و نیز بررسی گروه گواه، به همین ترتیب از آزمون رتبه علامت دار ویل کاکسون برای نمونه های زوجی استفاده شد. برای توصیف داده ها، جدول فراوانی و ترسیم نمودارها نیز نرم افزار SPSS و Excel مورد استفاده قرار گرفت. طبق این بررسی میان نمره های افسردگی گروه تجربی پیش از مداخله و پس از آن تا میزان 95% اطمینان، تفاوت معنی دار وجود دارد. ولی میان نمره های افسردگی گروه گواه تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
بحث و نتیجه گیری: فیلم های کمدی سبب کاهش معنی دار از نظر آماری در افسردگی بیماران اسکیزوفرنیک با اقامت طولانی در بیمارستان روانی می شوند.
"
بررسی زمینههای پیشاعتیادی معتادان و مقایسه آن با افراد سالم غیرمعتاد
حوزه های تخصصی:
"بهمنظور بررسی تفاوت زمینههای مستعدکننده اعتیاد در افراد سالم و معتاد از دو گروه مطالعه (معتادان) و مقایسه (افراد سالم) استفاده شد. آزمودنیهای شرکتکننده در پژوهش 400 نفر بودند که 200 نفر آنها را معتادان مراجعهکننده به مرکز بازتوانی معتادان ارومیه و 200 نفر آنها را افراد سالم شهر ارومیه تشکیل میدادند. نمونه معتادان بهصورت نمونه تصادفی ساده و نمونه افراد سالم بهصورت غیرتصادفی ساده انتخاب شد. آزمودنیها مرد و تحصیلات حداقل پنجم ابتدایی به بالا داشتند. دادهها با پرسشنامه 70 سؤالی محققساخته که اعتبار و پایایی آن مطلوب برآورد شد، جمعآوری گردید و در یک طرح علیـ مقایسهای با آزمون آماری t تحلیل شد. یافتههای پژوهش نشان داد، زمینههای پیشاعتیادی معتادان (خصوصیات شخصیتی، روابط خانوادگی، شیوه زندگی، عقاید) بهطور معناداری متفاوت از افراد سالم است. لذا وجود زمینه و استعداد ویژه برای قبول و مصرف مواد مخدر ضروری است و لازم است، اقدامات پیشگیرانه از زمان کودکی و از درون نظام خانواده آغاز شود و در درمان بیماران معتاد علاوه بر جنبه جسمی به جنبههای روانشناختی و اجتماعی تخریب یافته، برای کسب بهبودی، توجه اکید شود.
"
خانواده درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری در کاهش مشکلات رفتاری نوجوان دارای پدر مبتلا به سوء مصرف مواد: مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی خانواده درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری در کاهش مشکلات رفتاری نوجوان دارای پدر مبتلا به سوء مصرف مواد انجام شده است. روش پژوهش حاضر در چارچوب طرح آزمایشی تک آزمودنی با استفاده از طرح خطوط پایه منفرد اجرا شد. آزمودنی یک نوجوان پسر 13 ساله، دانش آموز کلاس هشتم و تنها فرزند خانواده بود و پدر مبتلا به سوءمصرف مواد بود، بنابراین مداخله خانواده درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری در 13 جلسه و هر هفته در یک جلسه برای آزمودنی و خانواده اش برگزار شد. به منظور ارزیابی مشکلات رفتاری، علاوه بر مصاحبه بالینی از نوجوان و گزارش های معلمان و معاونین آموزشگاه، از آزمون خود گزارش دهی (YSR) مبتنی بر نظام سنجش آخنباخ (ASEBA) استفاده شد. برای تحلیل داده ها نیز از نمودار خط پایه، درمان و پیگیری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که رویکرد درمانی مورد نظر توانسته است تغییرات معنادار و قابل توجهی در مشکلات درونی سازی و برونی سازی آزمودنی ایجاد کرده و نمودار خط پایه نشان داد که مشکلات درونی سازی و برونی سازی بعد از فرآیند درمان در آزمودنی کاهش یافته است. اثربخشی مداخله نشان داد طرح-های درمانی مبتنی بر خانواده در بهبود مشکلات رفتاری نوجوانان در معرض خطر تأثیر داشته و رویکرد خانواده درمانی مبتنی بر فنون شناختی رفتاری به عنوان یک طرح درمانی کارآمد می تواند برای کمک به خانواده های مبتلا به سوءمصرف مواد دارای نوجوان به کار گرفته شود.
مقایسه سطح هیجان خواهی، راهبردهای مقابله ای و میزان آسیب پذیری در برابر استرس در بین معتادان تحت درمان نگهدارنده با متادون و افراد سالم
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه سطح هیجان خواهی، راهبردهای مقابله ای و میزان آسیب پذیری در برابر استرس در بین معتادان تحت درمان نگهدارنده با متادون و افراد سالم بود.
روش: پژوهش از نوع پژوهش های علی مقایسه ای می باشد. جامعه آماری پژوهش را کلیه معتادان شهر بهارستان اصفهان تشکیل می دادند که به یکی از مراکز ترک اعتیاد مراجعه می کردند. نمونه انتخابی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی (62 نفر معتاد و 52 نفر سالم) انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه هیجان خواهی ذاکرمن، راهبردهای مقابله ای لازاروس و پرسشنامه پنج عاملی شخصیت نئو استفاده شد.
یافته ها: نتایج مانوا نشان داد که بین سه متغیر هیجان خواهی، آسیب پذیری در برابر استرس و راهبرد مقابله ای حل مدبرانه، بین دو گروه تفاوت معنادار وجود دارد. همچنین نتایج رگرسیون لجستیک نشان دهنده قابلیت پیش بینی کنندگی نوع ماده مصرفی و راهبرد مقابله ای حمایت طلبی و حل مدبرانه بود.
نتیجه گیری: سطح هیجان خواهی و میزان آسیب پذیری در برابر استرس، به عنوان یک متغیر پیش بین در استفاده از نوع راهبردهای مقابله ای و نوع ماده مصرفی، در افراد سوء مصرف کننده مواد عمل می کند. این مطلب می تواند در مداخلات پیش گیرانه و درمانی جهت نیل به نتایج مطلوب مورد توجه
قرار گیرد.
عوامل مؤثر بر آگاهی و نگرش معتادان زندانی نسبت به ایدز و راههای پیشگیری از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"هدف از این پژوهش، شناخت عوامل موثر بر آگاهی و نگرش معتادان زندانی نسبت به ایدز و راه های پیشگیری از آن است. جامعه آماری در این پژوهش معتادان محبوس در اردوگاه معتادان شهر شیراز می باشد. این تحقیق به شیوه پیمایشی انجام شده است و به دلیل محدود بودن جامعه آماری، نمونه مورد مطالعه همان جامعه آماری به شمار می آید، که با 16.3 درصد کاهش به 281 نفر رسیده است. نظریه های مورد استفاده شامل نظریات پیرامون تبیین مساله اجتماعی هستند که عبارتند از: نظریه کارکردگرایی انسان شناسی، نظریه کارکردگرایی جامعه شناختی و نظریه انتقادی. علاوه بر آنها، نظریه روان شناسان اجتماعی نظیر لوین، روزن اشتیل، کرچ، کراچفیلد و بالاچی نیز در تحقیق مورد استفاده قرار گرفته اند که پیرامون شناخت عوامل موثر بر نگرش اجتماعی افراد می باشد. در این پژوهش متغیر میزان آگاهی از ایدز و راه های پیشگیری از آن به عنوان متغیر واسطه ای در نظر گرفته شد. بنابراین، دو دسته فرضیه در تحقیق وجود دارد. در نتیجه رابطه متغیرهای مستقل یک بار با متغیر واسطه یعنی آگاهی از ایدز و راه های پیشگیری از آن در نظر گرفته شده است و بار دیگر، رابطه متغیرهای مستقل با متغیر وابسته یعنی نگرش نسبت به ایدز مورد توجه قرار گرفته است. و نهایتا، با استفاده از تحلیل مسیر، مدل نهایی به دست آمده برای متغیر وابسته ترسیم شده است. نتایج نهایی رابطه متغیرهای مستقل با متغیر واسطه و وابسته نشان می دهد که میزان آگاهی از ایدز و راه های پیشگیری از آن با متغیرهای میزان تحصیلات، میزان درآمد، جنسیت و طول مدت محکومیت رابطه معنی دار دارد و نگرش نسبت به ایدز با متغیرهای میزان آگاهی از ایدز و راه های پیشگیری از آن و میزان تحصیلات رابطه ای معنی دار دارد.
"
بررسی نقش واسطه ای باورهای ناسازگار مرکزی و باورهای اختلال خوردن در علایم اختلال خوردن و پیوند والدینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای باورهای ناسازگار مرکزی و باورهای اختلال خوردن در بروز علایم اختلال خوردن و پیوند والدینی است. روش: نمونه آماری این پژوهش را دانش آموزان سال دوم دبیرستان 18 کلاس (403 نفر) تشکیل می دادند که از میان دبیرستان های دولتی دخترانه شهر تهران، به شیوه خوشه ای مرحله ای، انتخاب شده بودند. تمام آزمودنی ها به نسخه فارسی پرسشنامه باورهای اختلال خوردن و شکل کوتاه پرسشنامه طرحواره ها یا باورهای ناسازگار مرکزی یانگ (1998)، پرسشنامه علایم اختلال خوردن و پرسشنامه پیوند والدینی پاسخ دادند. روایی و پایایی پرسشنامه ها با استفاده از تحلیل عاملی و آلفای کرونباخ محاسبه شد. با استفاده از تحلیل ساختار کوواریانس یا مدل معادله ساختاری، مدل علی احتمالی تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان دادند که باورهای اختلال خوردن به عنوان متغیر میانجی و باورهای ناسازگار مرکزی به عنوان متغیر تعدیل کننده در پیوند والدینی با علایم اختلال خوردن نقش واسطه ای ایفا می کنند. نتیجه گیری: بر اساس این شواهد می توان چنین استنباط کرد که پیوند والدینی، باورهای ناسازگار اولیه و باورهای اختلال خوردن می توانند زمینه ایجاد علایم اختلالات خوردن را فراهم آورند، اگرچه نقش هر یک در ایجاد آسیب شناسی این اختلال متفاوت است.
پردازش اطلاعات و توجه انتخابی در دختران نوجوان دارای علایم اختلالات خوردن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی توجه انتخابی نسبت به محرک های مربوط به غذا و
شکل بدن در افراد دارای علایم اختلالات خوردن که برای درمان مراجعه نکرده بودند انج ام
شد.
روش: در یک بررسی مقطعی، 53 دختر دارای علایم اختلالات خوردن (شامل 15 نفر
علایم بی اشتهایی عصبی و 38 نفر علایم پراشتهایی عصبی ) و 46 دختر بهنجار با دامنه سنی
14 تا 18 سال انتخاب و از نظر سن و سطح تحصیلات خود و والدینشان همتا شدند . تمام
آزمودنی ها به تک لیف کشف نقطه (تکلیف رایانه ای بررسی توجه انتخابی ) پاسخ دادند . کلمات
هدف در این آزمون دو گروه کلمات غذا و شکل بدن بود که بر اساس طول کلمه و فراوانی با
کلمات خنثی همتا شدند . زمان عکس العمل آزمودنی ها اندازه گیری و ثبت شد .
برای تحلیل داده ها از طرح چندعاملی ب ا سنجش مکرر و تحلیل واریانس استفاده شد .
یافته ها: افراد مبتلا به اختلالات خوردن که در پرسشنامه نگرش های خوردن نمرات بالا گرفته بودند نسبت به افرادی که نمرات پایین داشتند در تکلیف کشف نقطه، در قالب اجتناب از محرک های منفی شکل بدن توجه انتخابی نشان دادند، در حالی که نسبت به محرک های غذا این سوگیری مشاهده نشد .
نتیجه گیری: یافته های این پژوهش در پرتو نتایج سایر تحقیقات مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند.