فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۲۱ تا ۳٬۸۴۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش سبک های فرزندپروری، کمال گرایی و کیفیت دوستی در پیش بینی ولع مصرف افراد وابسته به مواد مخدر بود. روش: این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش افراد مبتلا به سوء مصرف مواد بودند که به مراکز ترک اعتیاد شهرستان اردبیل در سال 92 مراجعه کرده بودند. تعداد 100 نفر از این افراد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از فرم کوتاه ولع مصرف مواد، پرسش نامه شیوه های فرزند پروری بامریند، پرسش نامه کمال گرایی تری-شرت و پرسش نامه کیفیت دوستی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد سبک فرزندپروری استبدادی(0/188 =r) و کمال گرایی منفی(0/130 =r) با ولع مصرف رابطه مثبت، و سبک فرزندپروری مقتدرانه (0/176- =r) و اعتماد (0/090- =r) با ولع مصرف رابطه منفی دارند (0/05>P). همچنین نتایج نشان داد 17% از واریانس ولع مصرف توسط سبک های فرزندپروری، کمال گرایی و کیفیت دوستی تبیین می شود و سبک فرزندپروری استبدادی (0/409- =B)، سبک فرزندپروری مقتدرانه (0/331 =B) و کمال گرایی منفی (0/141- =B) به ترتیب می توانند ولع مصرف را پیش بینی کنند (0/01>P). نتیجه گیری: می توان گفت سبک های فرزندپروری، کمال گرایی و کیفیت دوستی نقش اساسی در پیش بینی ولع مصرف مواد ایفا می کنند.
رابطه علی الگوهای ارتباطی خانواده با آمادگی برای اعتیاد با میانجی گری ویژگی شخصیتی روان رنجورخویی و باز بودن نسبت به تجربه در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه علی بین الگوهای ارتباطی خانواده با آمادگی برای اعتیاد، با میانجی گری روان رنجورخویی و باز بودن نسبت به تجربه در دانش آموزان بود. روش: در این مطالعه توصیفی- همبستگی، جامعه آماری را دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه دبیرستان های دولتی اهواز تشکیل می دادند که به روش خوشه ای تصادفی چند مرحله ای ۴۰۰ دانش آموز از بین نواحی دو و سه شهر اهواز به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار استفاده شده در این تحقیق مقیاس تجدید نظر شده الگوهای ارتباطی خانواده (۱۹۹۴)، پرسش نامه شخصیتی نئو- فرم کوتاه (۱۳۸۱) و مقیاس ایرانی آمادگی برای اعتیاد زرگر (۱۳۸۵) بودند. ارزیابی مدل پیشنهادی با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام گرفت. جهت آزمون روابط غیر مستقیم از آزمون بوت استراپ در دستور کامپیوتری ماکرو پریچر و هیز استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج این پژوهش، مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بود. به طورکلی نتایج نشان داد تمام مسیرهای مستقیم به جز مسیر همنوایی به باز بودن نسبت به تجربه معنادار شدند. مسیرهای غیر مستقیم نیز به جز همنوایی از طریق باز بودن نسبت به تجربه با اعتیاد معنا دار بودند. نتیجه گیری: مدل ارزیابی شده از برازندگی مطلوبی برخوردار است و گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر در آمادگی به اعتیاد است. بنابراین می تواند به عنوان الگویی مناسب برای تدوین و طراحی برنامه های پیشگیری از اعتیاد مفید فایده باشد.
مقایسه اثربخشی آموزش نوروفیدبک و نوروفیدبک به همراه بازتوانی شناختی در بهبود کودکان دارای اختلال کمبود توجه بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف اصلی پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی نوروفیدبک و نوروفیدبک به همراه بازتوانی شناختی در دانش آموزان دارای اختلال کمبود توجه بیش فعالی است. روش: بدین منظور 20 نفر از دانش آموزان دارای اختلال کمبود توجه بیش فعالی دوره ی ابتدایی با روش نمونه گیری هدفمند از مراجعه کنندگان به کلینیک شهر تهران انتخاب شدند. همه آزمودنی ها قبل و بعد از مداخله ی درمانی با آزمون کامپیوتری TOVA (به عنوان یک آزمون ارزیابی عملکرد مستمر) با هدف ارزیابی متغیرهای توجه مورد ارزیابی قرار گرفتند. دانش آموزان به دو گروه تقسیم شده و یک گروه 10 نفرِ در معرض درمان نوروفیدبک قرار گرفتند و گروه دیگر آموزش نوروفیدبک را به همراه بازتوانی شناختی دریافت کردند. جلسات برای هر دو گروه به مدت 10 هفته و هر هفته سه جلسه برگزار شد. داده ها با استفاده از آزمون کوواریانس تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد گروه نوروفیدبک همراه با بازتوانی شناختی، نسبت به آموزش نوروفیدبک به تنهایی، تأثیر معنادارتری بر کاهش مشکلات تکانشگری و افزایش توجه دارد. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که نوروفیدبک باعث کاهش علائم بیش فعالی می شود و اگر بازتوانی شناختی به آن اضافه گردد، اثر بیشتری خواهد داشت.
مقایسه طرحواره های سازش نیافته اولیه در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت وسواس- اجباری و گروه غیربالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی طرحواره های سازش نیافته اولیه در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت وسواس- اجباری و گروه غیربالینی بوده است. به این منظور تعداد 50 آزمودنی در دو گروه بیماران مبتلا به اختلال شخصیت وسواس- اجباری (7 زن و 18 مرد) و گروه غیربالینی(8 زن و 17 مرد) به روش تصادفی انتخاب و پرسشنامه طرحواره های سازش نایافته اولیه (EMSs) یانگ- فرم90 سؤالی را تکمیل نمودند. نتایج میانگین و انحراف استاندارد بین دو گروه در برخی طرحواره ها معنادار بود. تحلیل نتایج بدست آمده با استفاده از آزمون t مستقل نشان داد که تفاوت دو گروه در طرحواره های ایثار( t (2, 48)= 4.17; p<.001)، بازداری هیجانی ( t (2, 48)= 18.81; p<.001)، معیارهای پشتکار ( t (2, 48)= 18.6; p<.001)، محق بودن/برتری داشتن ( t (2, 48)= 2.82; p<.005)، خودتنبیهی ( t (2, 48)= 3.19; p<.005) معنادار می باشد. با توجه به یافته ها به نظر می رسد که مطالعهطرحواره ها یکی از روش های کارآمد برای پی بردن به عوامل زیربنایی مرتبط با مشکلات شخصیتی است. پیشنهاد می شود در پژوهش های بعدی، دیگر اختلالات شخصیتی نیز مورد بررسی قرار گیرد.
نقش تعدیل کننده راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین رویدادهای استرس زا و علایم افسردگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: شیوع علایم افسردگی به طور روزافزونی در حال افزایش است و اثرات مخرب آن بر روی فرد و جامعه بسیار گسترده می باشد. شناسايي عوامل خطر و محافظت کننده و درک فرایند ابتلا به علایم افسردگی به منظور پیشگیری به موقع و تلاش های مداخله ای اولیه، ضروری به نظر می رسد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی نقش تعدیل کننده راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین رویدادهای استرس زا و علایم افسردگی بود.
مواد و روش ها: جامعه آماري این مطالعه، دانشجويان مقطع كارشناسي بودند كه 357 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها، از پرسش نامه بررسی تجارب زندگی (Life Experiences Survey یا LES)، پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان (Cognitive Emotion Regulation Questionnaire یا CERQ) و پرسش نامه افسردگي Beck (Beck Depression Inventory یا BDI) استفاده گردید. فرضیه پژوهش از طریق روش تحليل رگرسيون مورد آزمون قرار گرفت.
یافته ها: راهبردهاي انطباقي تنظيم شناختي هيجان، رابطه بين رويدادهاي استرس زا و علایم افسردگي را تعديل نمود.
نتيجه گيري: افرادی که به دنبال تجربه رویدادهای استرس زا، به میزان بیشتری از راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان استفاده می کنند، علایم افسردگی کمتری را تجربه می نمایند و بر عکس افرادی که پس از تجربه رویدادهای استرس زا، به میزان کمتری از این راهبردها استفاده می کنند، تجربه علایم افسردگی بیشتری دارند. بر این اساس، مداخلات و برنامه های پیشگیرانه در زمینه علایم افسردگی، باید اهتمام ویژه ای به آموزش و ترویج راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان داشته باشند.
اگر بچه ای می ترسد...
مقایسه عملکرد حافظه دیداری در افراد وابسته به هروئین و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی عملکرد حافظه ی دیداری در افراد وابسته به هروئین با افراد بهنجار انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر علی-مقایس ه ای بود که روی دو گروه افراد وابسته به هروئین و بهنجار انجام شد. جامعه ی آماری این پژوهش، افراد وابسته به هروئین شهرستان گناباد بودند که در بازه ی زمانی فروردین تا شهریور ماه سال 1392 به مراکز ترک اعتیاد شهرگناباد مراجعه می نمودند. در نهایت 30 نفر وابسته به هروئین به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گروه مقایسه شامل 30 نفر از افراد عادی بودند که از میان همراهان بیمار انتخاب شدند و از لحاظ سن، جنس و تحصیلات با گروه افراد وابسته به هروئین همتاسازی شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که افراد وابسته به هروئین مشکلات بیشتری در حافظه ی دیداری داشتند و نمرات پایین تری در هر سه مرحله ی اجرای آزمون نسبت به گروه بهنجار کسب کردند. بحث و نتیجه گیری: مصرف مزمن هروئین، نقایص و آسیب های شناختی از جمله در عملکرد حافظه دیداری برای فرد به همراه دارد. می توان در برنامه های توان بخشی که برای بهبود شرایط معتادان و درمان آن ها در نظر گرفته می شود به این نوع از نقایص و تدوین برنامه هایی برای کاهش آن توجه شود.
اثربخشی آموزش مدیریت هدف بر توجه پایدار، حافظه آینده نگر، و بازداری پاسخ مصرف کنندگان مزمن مت آمفتامین در اوایل دوره پرهیز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش مدیریت هدف بر بهبود توجه پایدار، حافظه آینده نگر و بازداری پاسخ سوءمصرف کنندگان مت آمفتامین انجام شد. روش: در یک پژوهش شبه آزمایشی 40 مصرف کننده مت آمفتامین که در اوایل دوره بهبود خود بودند، به صورت تصادفی به دو گروه آموزش مدیریت هدف بعلاوه ی دارودرمانی و گروه دارودرمانی منتسب گشتند. به منظور بررسی توجه پایدار، حافظه آینده نگر و بازداری پاسخ شرکت کنندگان از آزمون های عملکرد پیوسته، پرسش نامه سنجش حافظه مربوط به آینده، و آزمون رنگ- واژه استروپ استفاده گردید. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد بین میانگین تمام مولفه های توجه پایدار و حافظه آینده نگر در دو گروه تفاوت وجود دارد (05/0P<). تفاوت میانگین خطای همخوان و ناهمخوان در آزمون مربوط به بازداری پاسخ نیز در دو گروه تفاوت داشت (05/0P<). نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد آموزش مدیریت هدف بهبود معنادار توجه پایدار، حافظه آینده نگر و بازداری پاسخ را در سوءمصرف کنندگان مت آمفتامین به همراه دارد. این یافته ها بیانگر تاثیر توانبخشی های عصب- روان شناختی در درمان وابستگی به داروهای مت آمفتامینی است.
مقایسه ی عملکرد تصمیم گیری در سوء مصرف کنندگان هروئین و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سوء مصرف هروئین عوارض و پیامدهای نامطلوبی در حوزه های مختلف از جمله جنبه های شناختی به همراه دارد. هدف پژوهش حاضر، مقایسه ی عملکرد تصمیم گیری در سوء مصرف کنندگان هروئین و افراد بهنجار بود.
روش: طرح پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسه ای بود. گروه سوء مصرف کننده ی مواد شامل 30 نفر مصرف کننده ی هروئین بود که به شیوه ی نمونه گیری در دسترس از بین افراد مراجعه کننده به مراکز درمان اعتیاد شهرستان گناباد انتخاب شدند. گروه مقایسه شامل 30 نفر از افراد عادی بود که به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیده و از لحاظ سن، جنس، تحصیلات با گروه اول همتاسازی شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از دو آزمون عملکرد تصمیم گیری و تصمیم گیری پرخطر، استفاده شد. داده های تحقیق با استفاده از نرم افزار SPSS و تحلیل واریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل داده های پژوهش نشان داد نمرات گروه سوء مصرف کننده هروئین در متغیر عملکرد تصمیم گیری نسبت به گروه بهنجار پایین تر و همچنین در متغیر تصمیم گیری پرخطر نمرات این گروه در مقایسه با گروه بهنجار بالاتر است. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که عملکرد گروه سوء مصرف کننده ی هروئین نسبت به گروه بهنجار در فرایند تصمیم گیری تفاوت معنی داری دارد )0001/0> .(P
نتیجه گیری: مصرف هروئین موجب تغییر در ساختار و عملکرد نواحی مغزی به خصوص قشر پیشانی و پیش پیشانی می شود و این امر موجب می شود سوء مصرف کنندگان هروئین مشکلات زیادی در فرایند تصمیم گیری و حل مساله داشته باشند.
مدل یابی ساختاری شدت اعتیاد بر اساس سلامت و حمایت خانواده اصلی با میانجی گری تمایزیافتگی خود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۶
137-156
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مدل یابی ساختاری شدت اعتیاد بر اساس سلامت و حمایت خانواده اصلی با میانجی گری تمایزیافتگی خود در گروهی از افراد معتاد به مواد مخدر شهر مشهد بود. روش: مطالعه حاضر از نوع توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. از 300 نفر از معتادان خودمعرف و یا ارجاع داده شده به مراکز دولتی ترک اعتیاد شهر مشهد بر اساس جدول مورگان 169 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند که 19 پرسش نامه به دلیل عدم پاسخ گویی شفاف از جریان تحلیل کنار گذاشته شدند. بنابراین تعداد 150نفر (75 نفر مرد و 75 نفر زن) به پرسش نامه های غربال گری مصرف تنباکو، الکل و مواد اعتیادآور، سلامت خانواده اصلی، حمایت اجتماعی ادراک شده چند بعدی و تمایزیافتگی خود پاسخ دادند. یافته ها: بر اساس نتایج، سلامت خانواده اصلی و همچنین حمایت اجتماعی در سطح خانواده به طور مستقیم پیش بین منفی برای شدت اعتیاد بودند (05/0> P ). تمایزیافتگی به طور مستقیم پیش بین منفی برای شدت اعتیاد نبود (05/0< P ). سلامت خانواده اصلی با میانجی گری تمایزیافتگی خود پیش بین منفی برای شدت اعتیاد بود(05/0> P ). حمایت اجتماعی در سطح خانواده با میانجی گری تمایزیافتگی خود پیش بین منفی برای شدت اعتیاد نبود (05/0< P ). نتیجه گیری: لازمه کاهش شدت اعتیاد افراد ارتقای سطح سلامت خانواده اصلی آن هاست که این ارتقا به افزایش میزان تمایزیافتگی و در نتیجه کاهش شدت اعتیاد منجر می شود. به علاوه ارتقای میزان حمایتی که خانواده به این افراد عرضه کرده و آن ها نیز آن را ادراک می کنند در کاهش شدت اعتیاد مؤثر می باشد.
تاثیر هنردرمانی ماندالا بر کاهش اضطراب، در زنان مبتلا به سوءمصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۳
269-284
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین بررسی تاثیر هنردرمانی ماندالا، بر کاهش اضطراب در زنان مبتلا به سوءمصرف مواد انجام شد. روش: طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان مبتلا به سوءمصرف مواد در شهرستان ساری بودند. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از مبتلایان بودند که به روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس از بین معتادان مراجعه کننده به مرکز ترک اعتیاد زنان انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه ( 15 نفر) تقسیم شدند. برای ابزار پژوهش از مقیاس خودسنجی اضطراب زانک استفاده شد. هنردرمانی ماندالا به مدت 8 جلسه60 دقیقه ای برای گروه آزمایش ارائه شد و گروه گواه تحت هیچ مداخله درمانی قرار نگرفت. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کواریانس نشان داد میانگین نمرات اضطراب در گروه آزمایش به طور معناداری کمتر از گروه گواه بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش، از هنردرمانیِ ماندالا می توان به عنوان یک راهکار غیر دارویی موثر برای کاهش اضطراب، در زنان مبتلا به سوءمصرف مواد استفاده نمود.
تاثیر آموزش گروهی عوارض سوءمصرف مواد بر نگرش به اعتیاد دانش آموزان دختر دبیرستانی دارای والد معتاد (مطالعه موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش گروهی عوارض سوءمصرف مواد بر نگرش دانش آموزان دختر دارای والد معتاد انجام گرفت. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با استفاده از روش پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش را 84 دانش آموزان دختر دارای والد معتاد تشکیل می دادند که در سال 1394در دوره دوم دبیرستان های شهر ششتمد مشغول به تحصیل بودند. از بین دانش آموزان داوطلب شرکت در برنامه آموزشی 60 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه به صورت تصادفی جای گرفتند. گروه آزمایش به مدت ۸ جلسه تحت برنامه آموزش گروهی قرار گرفتند و گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. داده های مورد نیاز پژوهش با استفاده از پرسش نامه نگرش نسبت به اعتیاد جمع آوری گردید. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش گروهی بر مولفه های نگرش به اعتیاد (01/0 P<) دانش آموزان دختر دارای والد معتاد تاثیر مثبت داشت. نتیجه گیری: با توجه به این که آموزش گروهی عوارض سوءمصرف مواد موجب نگرش منفی نسبت به اعتیاد در دانش آموزان دختر دبیرستانی دارای والد معتاد شد، لازم است که این گونه برنامه های آموزشی در دبیرستان ها و دانشگاه ها مورد توجه قرار گیرد.
اثربخشی روان درمانی تکمیلی بر اضطراب و افسردگی بیماران مبتلا به بدخیمی های خونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: روان درمانی تکمیلی یکی از درمان های مشتق شده از درمان شناختی-رفتاری است که از طریق کاهش آشفتگی های روانی و ایجاد روحیه مبارزه جویی، کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان را افزایش می دهد. در این مطالعه هدف این بود که تأثیر روان درمانی تکمیلی بر اضطراب و افسردگی بیماران مبتلا به بدخیمی خونی مورد بررسی قرار گیرد.روش: جامعه مورد مطالعه، بیماران مبتلا به بدخیمی خونی مراجعه کننده به بیمارستان طالقانی در سال 1394 بودند. در این پژوهش 5 آزمودنی با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. هر آزمودنی پرسشنامه اضطراب و افسردگی بیمارستان را تکمیل کرد.یافته ها: نتایج نشان داد روان درمانی تکمیلی موجب کاهش معنادار اضطراب و افسردگی بیماران مبتلا به بدخیمی های خونی شد. نتیجه گیری: روان درمانی تکمیلی می تواند به کاهش آشفتگی های روانی بیماران کمک کند.
اثربخشی راهبردهای مدیریت فرایندی هیجان در زود انگیختگی نوجوانان دختر مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای: یک پژوهش مورد منفرد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف :تنظیم هیجان، عامل مهمی در تعیین سلامتی و عملکرد موفق در تعاملات اجتماعی است و تأثیر آن بر اختلالات برون ریز به دلیل ماهیت انعطاف پذیر دوره نوجوانی و پایه ریزی الگوهای رفتار بزرگسالی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از این رو، مطالعه حاضر با هدف اثربخشی راهبردهای مدیریت فرایندی هیجان در زود انگیختگی نوجوانان دختر مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای انجام شد. مواد و روش ها:تعداد سه نفر به شیوه نمونه گیری هدفمند از بین کلیه دختران نوجوان 18-14 ساله مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای در مدارس شهرستان نجف آباد انتخاب شدند. پژوهش حاضر در چارچوب طرح های تجربی تک آزمودنی با استفاده از طرح خطوط پایه چندگانه ای پلکانی اجرا شد. بعد از موقعیت خط پایه، طی هشت جلسه مداخله انفرادی، آموزش راهبرد های مدیریت فرایندی هیجان مبتنی بر مدل Gross به آزمودنی ها ارایه گردید و یک ماه بعد، طی سه ماه متوالی مورد پیگیری قرار گرفتند. آزمودنی ها با استفاده از پرسش نامه زود انگیختگی Barratt (Barratt Impulsiveness Scale یا BIS)، 11 بار (4 بار خط پایه، 4 بار مداخله و 3 بار پیگیری) مورد ارزیابی قرار گرفتند. شاخص های تغییرات روند، شیب، اندازه اثر، شاخص Cohen و تفسیر فراز و فرود در نرم افزار SPSS ارایه گردید. یافته ها:مداخله مورد نظر موجب کاهش نمرات زود انگیختگی شد. بازبینی نمودارهای اثربخشی و اندازه ضریب تأثیر نیز بیانگر اثر معنی دار و قابل توجه شدت مداخله مورد نظر برای هر سه آزمودنی در متغیرهای مورد بررسی بود. نتیجه گیری:راهبردهای مدیریت فرایندی هیجان در زود انگیختگی نوجوانان دختر مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای مؤثر است. از این رو، تلویحات کاربردی مطلوبی در زمینه پیشگیری و درمان اختلال نافرمانی مقابله ای دارد.
عوامل فردی آشکارساز وسوسه در زنان معتاد در شهر تهران: یک مطالعه ی گراندد تئوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۵
47-82
حوزه های تخصصی:
هدف : وسوسه مهم ترین عامل مرتبط با عود مصرف مواد است. زنان نسبت به مردان، وسوسه ی بیش تری را تجربه می کنند و با وسوسه ی بیش تری نسبت به مردان در طول دوران درمانی خود مواجه می شوند. از این رو، هدف این پژوهش، کشف عوامل فردی آشکارساز وسوسه در زنان معتاد در شهر تهران بوده است. روش: روش این پژوهش، روش کیفی نظریه ی زمینه ای بود. جامعه ی پژوهش، زنان معتاد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر تهران و نمونه ی پژوهش ، 40 نفر از زنان معتاد مراجعه کننده ی مقیم مرکز ترک اعتیاد زنان بهبودگستران همگام (کمپ) در سال های 97 بود که با روش نمونه گیری نظری انتخاب شدند. یافته ها: پنج مقوله ی عوامل شناختی آشکارساز وسوسه، عوامل عاطفی- هیجانی آشکارساز وسوسه، عوامل جسمانی- فیزیولوژیک آشکارساز وسوسه، عوامل رفتاری آشکارساز وسوسه و صفات و ویژگی های شخصیتی آشکارساز وسوسه کشف شد. نتیجه گیری: با آموزش این عوامل به زنان معتاد و خانواده های آنان، از بروز وسوسه و متعاقب آن عود، پیشگیری می شود و سطح کارآمدی و توانمندی افراد در حال بهبودی، ارتقا پیدا می کند.
نقش ازخودبیگانگی تحصیلی و احساس تنهایی در پیش بینی گرایش نوجوانان به رفتارهای پرخطر
حوزه های تخصصی:
یکی از انواع مشکلات رفتاری که نوجوانان را تهدید می کند، گرایش به رفتارهای پرخطر است. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش ازخودبیگانگی تحصیلی و احساس تنهایی در پیش بینی گرایش نوجوانان به رفتارهای پرخطر انجام گرفت. پژوهش حاضر به روش همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان پسر و دختر دوره ی متوسطه مدارس دولتی شهرستان پارس آباد که در سال تحصیلی 96-1395 مشغول به تحصیل بودند تشکیل می دادند. از این جامعه نمونه ای به حجم 120 نفر انتخاب شدند و به پرسش نامه های رفتارهای خطرپذیری محمدی زاده و همکاران (1388)، ازخودبیگانگی تحصیلی جانسون (2005) و احساس تنهایی دیتوماسو و همکاران (2004) پاسخ دادند. داده ها نیز توسط شاخص های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون (گام به گام) تحلیل شدند. نتایج ضرایب همبستگی نشان داد که رفتار پرخطر با از خودبیگانگی و مؤلفه های آن و احساس تنهایی و مؤلفه های تنهایی اجتماعی، تنهایی رمانتیک و تنهایی خانوادگی ارتباط مثبت و معنادار دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که 45 درصد از کل واریانس رفتارهای پرخطر به وسیله ازخودبیگانگی تحصیلی و 28 درصد به وسیله احساس تنهایی تبیین می شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد که ازخودبیگانگی تحصیلی و احساس تنهایی توانایی پیش بینی گرایش نوجوانان به رفتارهای پرخطر را به صورت معنی داری دارند.
ارزیابی اثربخشی مداخلات آموزشی روانی گروهی بر عملکرد خانواده بیماران مبتلا به اختلالات خلقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی مداخلات آموزشی روانی گروهی بر عملکرد خانواده بیماران مبتلا به اختلالات خلقی انجام شد. روش: این پژوهش یک طرح نیمه آزمایشی با گروه کنترل و گمارش تصادفی بود. در این پژوهش، شش نفر بعنوان گروه آزمایشی و نه نفر بعنوان گروه کنترل شرکت داشتند. کلیه شرکت کنندگان که اعضای خانواده بیماران مبتلا به اختلالات خلقی را تشکیل می دادند ابزار سنجش عملکرد خانواده (FAD) را تکمیل نمودند. گروه آزمایش به مدت دوازده جلسه در جلسات مداخلات آموزشی روانی گروهی شرکت داشتند، ولی گروه کنترل در این مدت هیچگونه مداخله ای دریافت نکردند. همچنین به منظور تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده های پژوهش حاضر نشان دهنده بهبود معناداری در میانگین نمره عملکرد خانواده گروه آزمایشی بود. نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که مداخلات آموزشی روانی گروهی می تواند کارایی خانواده را بهبود بخشد#,
اثربخشی آموزش فراشناختی بر عملکرد حیطه های مختلف خواندن دانش آموزان پسر نارساخوان پایه ی سوم ابتدایی
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، تأثیر آموزش های فراشناختی بر بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان پسر نارسا خوان پایه ی سوم ابتدایی مورد بررسی قرار گرفته است. طرح پژوهش آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر نارسا خوان پایه ی سوم ابتدایی است که، در سال تحصیلی 92-91 در شهرستان آبیک به تحصیل مشغول بودند. نمونه ی پژوهش نیز شامل 30 نفر دانش آموز پسر نارساخوان است که، به روش تصادفی انتخاب و به تعداد مساوی در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین گردیدند. ابزار به کار رفته در این پژوهش شامل آزمون خواندن و نارسا خوانی (نما) و آزمون هوش وکسلر کودکان بود. در گروه آزمایش، آموزش های فراشناختی به مدت 8 جلسه ی 60 دقیقه ای ارائه گردید، در حالی که در گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای صورت نگرفت. پس از پایان مداخله، در هر دو گروه آزمون خواندن و نارسا خوانی اجرا شد. داده های به دست آمده با روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد که، آموزش های فراشناختی، بر بهبود عملکرد حیطه های مختلف خواندن دانش آموزان نارسا خوان اثر بخش بوده است.