فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۱
143-166
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای خودکارآمدی در رابطه بین تکانشگری و مقابله اجتنابی با عود مصرف مواد مخدر انجام شده است. طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش در برگیرنده کلیّه افراد در حال ترک سوءمصرف مواد مخدّر با روش درمان نگهدارنده با متادون شهر تهران در سال 1396 بود. 129 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر شامل پرسشنامه کنترل شخصی، فرم کوتاه مقیاس تکانشگری بارت (2013)، زیرمقیاس مقابله اجتنابی اندلر و پارکر (1990) و مقیاس خودکارآمدی شوارتز (1981) بود. سپس، داده ها توسط نرم افزار SPSS.v21 و AMOS.v23 و آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. بر اساس یافته های پژوهش، ارتباط معناداری بین تکانشگری، مقابله اجتنابی و خودکارآمدی با عودمصرف مواد مخدر وجود دارد. همچنین، نتایج تحلیل مسیر نشان داد که خودکارآمدی در رابطه بین تکانشگری و عود مصرف مواد نقش واسطه ای دارد. بنابراین، به نظر می رسد با طراحی مداخلات روان شناختی بر اساس خودکارآمدی می توان عود مصرف مواد مخدر را در گروه های در معرض خطر را کاهش داد. مضامین نظری و کاربردی نتایج ارائه شده در پژوهش حاضر مورد بحث قرار گرفته است.
اثر بخشی گروه درمانی فعال ساز رفتاری بر کاهش گرایش به خودکشی و افزایش خویشتن پذیری افراد وابسته به مواد افیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۱
259-274
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین بررسی اثربخشی گروه درمانی فعال ساز رفتاری بر کاهش گرایش به خودکشی و افزایش خویشتن پذیری افراد وابسته به مواد افیونی انجام شد. روش: طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل مردان معتاد به انواع مواد مخدر در شهر اهواز بودند. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از معتادان وابسته به مواد افیونی بودند که به روش نمونه گیری در دسترس از بین معتادان مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد در شهر اهواز انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) گمارده شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: مقیاس گرایش به خودکشی بک و همکاران (1996)، پرسش نامه خویشتن پذیری بک و استیر (1974). گروه درمانی فعال ساز رفتاری به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش ارائه شد. یافته ها: نتایج نشان داد درمان گروهی فعال ساز رفتاری در کاهش گرایش به خودکشی وافزایش پذیرش خود مؤثر بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش، گروه درمانی فعال ساز رفتاری بر کاهش گرایش خودکشی و افزایش پذیرش خود در افراد وابسته به مواد افیونی مؤثر می باشد.
مطالعه کیفی اعتیاد در سالن های زیبایی و باشگاه های ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
51-82
حوزه های تخصصی:
هدف: گسترش الگوی جدید تبلیغات درباره مواد مخدر طی سال های اخیر، رشد آمار اعتیاد زنان در موارد پرخطری چون مواد روان گردان و محرک را در پی داشته است. تبلیغ و توزیع مواد مخدر صنعتی در برخی سالن های زیبایی و ورزشی از عوامل این افزایش معرفی شده است. این مطالعه به بررسی کیفی این پدیده نوظهور در جامعه ایرانی پرداخته است. روش: این تحقیق با رویکرد کیفی و با استفاده از مشاهده مشارکتی و مصاحبه عمیق و نیمه ساخت یافته با 42 نفر از زنانی که اصطلاحاً مشتریان، ویزیتورها و میزبانان نامگذاری شده اند انجام شده است. برای تحلیل اطلاعات از تکنیک نظریه زمینه ای و روش کدگذاری نظری استفاده شده است. یافته ها: غلبه هنجارهای مردانه، استرس اجتماعی، دیدگاه ظاهرگرایانه به بدن، جامعه پذیری جنسیتی، احساس فرودستی منزلت اجتماعی و تأثیرپذیری از رسانه های جمعی به عنوان شرایط علی؛ استفاده ابزاری از بدن و کسب هویت زنانه به عنوان شرایط بسترساز؛ جمع های زنانه و بازار پررونق به عنوان شرایط مداخله گر؛ دست کم گرفتن مواد، سهولت استعمال، مصرف خودسرانه و استفاده ابزاری از مواد به عنوان استراتژی ها و تشدید و تغییر الگوی مصرف مواد، طرد و بی اعتباری و احساس گناه به عنوان بعد پیامدی این پدیده شناسایی شده اند. نتیجه گیری: در بسیاری موارد مصرف تفننی مواد به مصرف دائمی منجر می شود. شیوع تجویز مواد در سالن های زیبایی و عرضه داروهای بدن سازی و قرص های لاغری در سالن های ورزشی می تواند این خطر را تشدید کند. بنابراین قرار گرفتن در معرض مصرف مواد به واسطه محیط های زنانه به منزله هسته مرکزی تحقیق به عنوان یک مسأله نوپدید رو به گسترش ضرورت توجه سیاستگزاران حوزه مقابله و پیشگیری را ایجاب می کند.
الگوی آمادگی به اعتیاد براساس صفات سه گانه تاریک شخصیت و ذهنیت های طرحواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۳
119-138
حوزه های تخصصی:
هدف : با توجه به میزان شیوع اعتیاد و عواقب ناگواری که در جامعه دارد ضرورت انجام پژوهش هایی در جهت شناسایی عوامل موثر براعتیاد وجود دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش ذهنیت های طرحواره ای و صفات سه گانه تاریک شخصیت در آمادگی به اعتیاد می باشد. روش: تعداد 120 نفر از جوانان بزهکار که در سال 1396در زندان های اردبیل دارای محکومیت قضایی بوده اند به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با استفاده از پرسش نامه ذهنیت های طرحواره ای و مقیاس صفات سه گانه تاریک شخصیت و پرسش نامه آمادگی به اعتیاد مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد عوامل ذهنیت طرحواره ای، شخصیت ضد اجتماعی، شخصیت خودشیفته و ماکیاویلیسم به ترتیب با ضرایب تاثیر 0/478، 0/442، 0/353- و 0/331 به ترتیب بیشترین تاثیر را بر آمادگی برای اعتیاد دارند. این تاثیرگذاری برای عوامل ذهنیت های طرحواره ای، شخصیت ضد اجتماعی و ماکیاویلیسم مثبت و برای عامل شخصیت خودشیفته منفی است. نتیجه گیری : اگرچه مولفه های ذهنیت های طرحواره ای و صفات سه گانه تاریک شخصیت بر آمادگی بر اعتیاد تاثیر دارند، ولی با در نظر گرفتن ضریب تاثیر، صفات سه گانه تاریک شخصیت نقش برجسته ای در آمادگی به اعتیاد ایفا می کنند.
فرایندهای فراتشخیص یا وابسته به تشخیص حساسیت به تقویت و سبک های دلبستگی در اختلال اعتیاد و اختلال پرخوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
275-292
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی فرایندهای فراتشخیص یا وابسته به تشخیص حساسیت به تقویت و سبک های دلبستگی در اختلال اعتیاد و اختلال پرخوری انجام شد. روش : طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل تمامی افراد مبتلا به اختلال پرخوری مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اراک و همچنین تمام افراد دارای تشخیص اعتیاد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد و انجمن معتادان گمنام شهر اراک در نیمه دوم سال ۱۳۹6 بودند. از این میان سه گروه ۳۲ نفری شامل گروه مبتلا به پرخوری، اعتیاد و بهنجار به روش نمونه گیری هدفمند و لحاظ کردن ملاک های ورود و خروج به پژوهش انتخاب شدند. از پرسش نامه های مقیاس دلبستگی بزرگسالان، مقیاس پرخوری و پرسش نامه ی پنج عاملی جکسون جهت گردآوری اطلاعات استفاده شد. یافته ها : نتایج نشان داد که گروه های مبتلا به پرخوری و اعتیاد در سیستم فعال ساز رفتاری و سیستم انجماد؛ و در سبک های دلبستگی ایمن و دوسوگرا تفاوت معناداری با یکدیگر ندارند. اما با گروه بهنجار تفاوت دارند. نتیجه گیری : سیستم فعال ساز رفتاری، سیستم انجماد و همچنین سبک های دلبستگی ایمن و دوسوگرا فرایندهای فراتشخیصی در اختلال اعتیاد و پرخوری می باشند و نقش حیاتی در ایجاد و تداوم این اختلالات دارند.
نقش شیوه های تربیتی، استعداد اعتیاد والدین و مزاج فرزند در پیش بینی استعداد اعتیاد دانش آموزان نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۴
127-146
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش شیوه های تربیتی، استعداد اعتیاد والدین و مزاج فرزند در پیش بینی استعداد اعتیاد دانش آموزان نوجوان انجام شد. روش: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانش آموزان نوجوان شهر خوی در سال تحصیلی 98-1397 به تعداد 2472 نفر بودند. بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 350 دانش آموز با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسش نامه های شیوه های تربیتی، استعداد اعتیاد والدین، مزاج تجدیدنظرشده و استعداد اعتیاد نوجوانان بود که در اردیبهشت سال 1398 توسط دانش آموزان و اولیای آن ها تکمیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که شیوه تربیتی مقتدر پدر و مادر و نمره مزاج فرزند با استعداد اعتیاد دانش آموزان نوجوان به طور کلی و هم در دخترها و پسرها رابطه منفی و شیوه های تربیتی مستبد و بی اعتنا پدر و مادر و استعداد اعتیاد پدر و مادر با استعداد اعتیاد دانش آموزان نوجوان به طور کلی و هم در دخترها و پسرها رابطه مثبت داشت. اما شیوه تربیتی سهل گیر پدر و مادر با استعداد اعتیاد دانش آموزان نوجوان به طور کلی و هم در دخترها و پسرها رابطه معناداری نداشت. همچنین شیوه های تربیتی، استعداد اعتیاد والدین و مزاج فرزند با هم به طور معناداری توانستند 6/38 درصد از تغییرات استعداد اعتیاد دانش آموزان نوجوان، 40/5 درصد از تغییرات استعداد اعتیاد دانش آموزان دختر و 46/6 درصد از تغییرات استعداد اعتیاد دانش آموزان پسر را پیش بینی نمایند. نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده نقش شیوه های تربیتی، استعداد اعتیاد والدین و مزاج فرزند در پیش بینی استعداد اعتیاد دانش آموزان نوجوان بود. ضروری است که متخصصان و مسئولان بر اساس نقش و سهم متغیرهای مذکور برنامه هایی برای کاهش استعداد اعتیاد دانش آموزان نوجوان طراحی و اجرا کنند.
اثربخشی ارائه زیرآستانه تصاویر مرتبط با موادمخدر و دخانیات بر باورهای مرتبط با مصرف مواد، عقاید وسوسه انگیز و ولع مصرف
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر ارائه زیرآستانه تصاویر مرتبط با موادمخدر و دخانیات بر عقاید وسوسه انگیز، باورهای مرتبط با مواد و ولع مصرف انجام شد. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش متشکل از مردان مصرف کننده مواد مخدر در سال 1397 بود که به کلینیک های ترک اعتیاد شهر رشت (ناحیه دو) مراجعه کرده بودند. در میان آن ها نمونه ای به حجم 100 شرکت کننده با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (50 نفر) و گروه گواه (50 نفر) گمارده شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه عقاید وسوسه انگیز (رایت، 1993)، پرسش نامه باورهای مرتبط با مواد (رایت، 1993) و مقیاس ولع مصرف مواد (سوموزا و همکاران، 1995) بودند. پس از اجرای پیش آزمون، تصاویر مرتبط با مواد مخدر (اختیاری و همکاران، 2010) و دخانیات (خزال و همکاران، 2012) به صورت زیرآستانه به گروه آزمایش ارائه شد، در حالیکه گروه گواه در معرض تصاویر زیرآستانه خنثی رنگی قرار گرفتند. پس از اتمام برنامه، هر دو گروه تحت انجام پس آزمون قرار گرفتند. نتایج پژوهش بیانگر افزایش نمرات پس آزمون عقاید وسوسه انگیز و ولع مصرف در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل پس از کنترل نمرات پیش آزمون بود. در حالیکه بین نمرات این دو گروه از نظر باورهای مرتبط با مواد تفاوت معناداری بدست نیامد. با توجه به تاثیر ارائه زیرآستانه تصاویر مرتبط با موادمخدر و دخانیات بر عقاید وسوسه انگیز و ولع مصرف مواد، می توان از روش ارائه زیرآستانه در زمینه های بالینی در افراد وابسته به مواد استفاده کرد.
اثربخشی آموزش هوش اخلاقی بر تغییر نگرش دانشجویان نسبت به موادمخدر
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تعیین اثربخشی آموزش هوش اخلاقی بر تغییر نگرش دانشجویان پسر نسبت به موادمخدر صورت گرفت. طرح پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون–پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان پسر مقطع کارشناسی دانشگاه فرهنگیان حضرت رسول اکرم (ص) اهواز بود که در سال تحصیلی ۹۷-۹۶ مشغول به تحصیل بودند. ۳۰ نفر از افراد واجد ملاک های ورود از طریق روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت مداخله آموزش هوش اخلاقی قرار گرفت. شرکت کنندگان پرسش نامه نگرش سنج مواد مخدر را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش هوش اخلاقی در تغییر نگرش دانشجویان نسبت به اثرات استفاده از موادمخدر، تمایل به مصرف مواد و خطرات استفاده از مواد مخدر مؤثر بوده است. به نظر می رسد که هوش اخلاقی نوعی توانایی اخلاقی یکپارچه کننده است که موجب افزایش خودکنترلی (یکی از فضیلت های هوش اخلاقی) افراد می شود. در مجموع، نتایج نشان داد آموزش هوش اخلاقی بر تغییر نگرش دانشجویان نسبت به مواد مخدر مؤثر است و می توان از آن استفاده کرد.
پیش بینی استعداد اعتیاد بر اساس خودتنظیمی ارادی و تحول مثبت نوجوانی در دانش آموزان دورۀ دوم متوسطۀ شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۴
109-125
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر پیش بینی استعداد اعتیاد بر اساس خودتنظیمی ارادی و تحول مثبت نوجوانی در دانش آموزان دورۀ دوم متوسطه شهر کرمانشاه بود. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعۀ آماری شامل دانش آموزان دورۀ دوم متوسطۀ شهر کرمانشاه بود. نمونه ای شامل 198 نفر به روش خوشه ای تصادفی چند مرحله ای از میان آن ها انتخاب شد. شرکت کنندگان مقیاس تحول مثبت نوجوانی (گلدوف و همکاران، 2010)، پرسش نامۀ خودتنظیمی ارادی (فروند و بالتز، 2002) و استعداد اعتیاد (وید و بوچر، 1992) را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج حاصل از رگرسیون همزمان نشان داد متغیرهای خودتنظیمی ارادی و تحول مثبت نوجوانی توان پیش بینی استعداد اعتیاد را دارند. نتیجه گیری: می توان با آموزش مهارت های خودتنظیمی و اجرای برنامه های ارتقا دهندۀ تحول مثبت نوجوانی گرایش افراد به اعتیاد را کاهش داد.
اثربخشی آموزش مدیریت استرس به شیوه مایکن بام بر توانمندسازی روان شناختی، مهارت های اجتماعی و کاهش ولع مصرف در معتادان کلینیک های ترک اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۴
265-278
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مدیریت استرس به شیوه مایکن بام بر توانمندسازی روان شناختی، مهارت های اجتماعی و کاهش ولع مصرف معتادان کلینیک های ترک اعتیاد بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری را بیماران تحت درمان با متادون کلینیک های ترک اعتیاد شهرمشهد در سال 1397 تشیل می دادند. تعداد30 نفر از جامعه به شیوه نمونه گیری هدفمند بر اساس معیارهای ورود به پژوهش انتخاب و به شیوه تصادفی ساده به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. هر دو گروه پرسش نامه های توانمندسازی روان شناختی استروم و همکاران (1997)، پرسش نامه مهارت های اجتماعی ثورپ و همکاران (1939) و پرسش نامه ولع مصرف فرانکن و همکاران (2000) را تکمیل نمودند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 1 ساعتی به صورت 2 جلسه در هفته تحت آموزش مدیریت استرس به شیوه مایکن بام قرار گرفتند. گروه گواه هیچگونه آموزشی دریافت نکردند. یافته ها: نتایج نشان داد میانگین نمرات توانمندسازی روان شناختی و مهارت های اجتماعی گروه آزمایش به طور معنی داری بیش از گروه گواه و میانگین نمرات ولع مصرف کمتر بود. نتیجه گیری: آموزش مدیریت استرس به شیوه مایکن بام توانسته زمینه ساز کاهش ولع مصرف و افزایش توانمندسازی روان شناختی و مهارت های اجتماعی شود. بنابراین می تواند به عنوان یک روش اثر بخش در بهبود وضعیت بیماران تحت درمان اعتیاد مورد استفاده قرار گیرد.
پیش بینی تمایل به اعتیاد بر اساس عاطفه مثبت و منفی و نظم جویی شناختی هیجانی و کارکردهای شناختی اجرایی مغز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
183-202
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه به منظور بررسی نقش کارکردهای شناختی اجرایی مغز، عاطفه مثبت و منفی و نظم جویی شناختی هیجانی در گرایش به مصرف مواد در دانشجویان انجام شد. روش : روش پژوهش همبستگی بود. جامعه آماری را دانشجویان شاغل به تحصیل دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد در سال تحصیلی 97-1396 تشکیل می دادند. از بین این دانشجویان نمونه ای به حجم 200 نفر با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شده و با استفاده از پرسش نامه های گرایش به اعتیاد وید و بوچر، مقیاس عاطفه مثبت و منفی واتسون و تلگن، مقیاس نظم جویی شناختی هیجانی گارنفسکی و آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد که بین مولفه های عاطفه مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت، تعداد طبقات، تمرکز مجدد مثبت و آمادگی به اعتیاد همبستگی منفی و معنادار و بین مولفه های عاطفه منفی، فاجعه سازی، ملامت دیگران، درجاماندگی و آمادگی به اعتیاد همبستگی مثبت و معنادار وجود داشت. اما بین مولفه های ملامت خویش، پذیرش، نشخوارگری، دیدگاه گیری و آمادگی به اعتیاد رابطه معناداری مشاهده نشد. نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد مولفه های عاطفه منفی، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی و ملامت دیگران قادرند تمایل دانشجویان به مصرف مواد را پیش بینی کنند. نتیجه گیری : نتایج پژوهش حاضر نشان داد که کارکردهای شناختی اجرایی مغز، عاطفه مثبت و منفی و نظم جویی شناختی هیجانی در گرایش دانشجویان به مصرف مواد موثر است.
مقایسه مشکلات بین فردی، جسمانی سازی و پذیرش اجتماعی در دانشجویان با گرایش بالا و پایین به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
217-234
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه مشکلات بین فردی، جسمانی سازی و پذیرش اجتماعی در دانشجویان با گرایش بالا و پایین به مواد انجام شد. روش: در قالب یک مطالعه علی مقایسه ای، از بین دانشجویان دانشگاه علمی کاربردی شهر تهران، 300 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و به پرسش نامه های تمایل به مصرف مواد، مشکلات بین فردی، جسمانی سازی و پذیرش اجتماعی پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد در نمرات مشکلات بین فردی، جسمانی سازی و پذیرش اجتماعی تفاوت بین دو گروه با گرایش بالا و پایین به مواد وجود دارد. یعنی دانشجویان با گرایش بالا به مواد مشکلات بین فردی و جسمانی سازی بالاتری نسبت به افراد با گرایش پایین دارند؛ درحالی که دانشجویان با گرایش بالا پذیرش اجتماعی کمتری نسبت به افراد با گرایش پایین به وابستگی به مواد دارند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به نظر می رسد کاهش مشکلات بین فردی و جسمانی سازی و افزایش پذیرش اجتماعی به عنوان سه عامل تأثیرگذار بر گرایش به مواد می تواند در مداخلات پیشگیرانه و رفتارهای خود مراقبتی گروه های در معرض خطر وابستگی به مواد مورد توجه قرار گیرد.
مقایسه احساس شرم، گناه و رشد اخلاقی بین دانش آموزان دختر با و بدون والد وابسته به مواد
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه احساس شرم، گناه و رشد اخلاقی بین دانش آموزان دختر با و بدون والد وابسته به مواد انجام شد. روش پژوهش از نوع علّی – مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان مشغول به تحصیل مقطع اول متوسطه شهرستان نیر در سال 97-96 بود. نمونه ای به حجم 60 نفر(30 دانش آموز با والد وابسته به مواد و 30 دانش آموز با والد بدون وابستگی به مواد) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. ابزار پژوهش پرسش نامه رشد اخلاقی لطف آبادی (2007) و مقیاس آمادگی شرم و گناه کوهن، ولف، پنتر و اینسکو (2011) بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین دانش آموزان دختر با و بدون والد وابسته به مواد در احساس شرم، گناه و رشد اخلاقی تفاوت معناداری وجود دارد. بدین صورت که دانش آموزان دارای والد وابسته به مواد در پرسش نامه احساس شرم و گناه نمرات بالاتر و در رشد اخلاقی نمرات کمتری داشتند . در مجموع نتایج حاکی از آن بود که دانش آموزان دارای والد وابسته به مواد احساس شرم و گناه بیشتر و رشد اخلاقی کمتری را نسبت به دانش آموزان بدون والد وابسته به مواد تجربه می کنند .
بررسی تاثیر متقابل اقدامات مقابله با عرضه و درمان (وکاهش آسیب) اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۳
55-76
حوزه های تخصصی:
هدف : اعتیاد و سوءمصرف مواد مخدر که در میان مردم به ب لای خانم ان س وز ش هرت یافت ه، امروزه به یکی از دغدغه های بزرگ جوامع ب شری تب دیل ش ده اس ت. هدف از انجام تحقیق، بررسی تاثیر متقابل اقدامات مقابله با عرضه و درمان (وکاهش آسیب) می باشد. روش : روش تحقیق، کاربردی و از نوع پیمایشی-تحلیلی بود. داده های مورد نظر از بین اعضای مرتبط با حوزه مبارزه با مواد مخدر کرمان اعم از مدیران، معاونین، کارکنان، کارشناسان، پزشکان، پرستاران و رزیدنت های این حوزه جمع آوری شد. ابزار پرسش نامه ای بود که روایی و اعتبار آن مورد تأیید قرار گرفته است. در مرحله اول به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی برای هر مرکز و در مرحله دوم به صورت نمونه گیری تصادفی ساده، نمونه گیری انجام شد. در نهایت داده های 287 پرسش نامه با نرم افزار آموس و اس پی اس اس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها : نتایج نشان داد بین اقدامات مقابله با عرضه مواد مخدر با کاهش آسیب اعتیاد رابطه وجود ندارد. از طرف دیگر اقدامات درمان بر کاهش آسیب اعتیاد تاثیر مثبت دارد. همچنین، اثر متقابل اقدامات مقابله با عرضه و اقدامات درمان نیز مورد تایید قرار گرفت. نتیجه گیری : یافته ها می تواند برای سیاست گذاری مقابله با عرضه مواد مخدر مورد نظر قرار گیرد.
پویایی شناسی اعتیاد: کارکردهای مبتنی بر پویایی سیستمی اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۴
9-30
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این تحقیق، توسعه نظریه های اعتیاد به منظور تفسیر و تحلیل کارآمدتر آن است. روش : روش تحقیق کیفی بود. از نسخه چارمزی نظریه زمینه ای برای تولید ایده ها و تفاسیر جدید استفاده شد. نمونه هدفمند و قضاوتی تحقیق شامل تعدادی از بهبود یافتگان با خودآگاهی بالا نسبت به تجربه اعتیاد و تعدادی از متخصصان مجرب حوزه اعتیاد بود. یافته ها : نتایج نشان داد اعتیاد یک سیستم پویاست. ساختاریابی آن بر اساس کارکردهای آن است. اعتیاد به عنوان یک سامانه مدیریت تنش های ناشی از تغییرات است. اعتیاد تغییرات بیرونی را به ساختاری پویا تبدیل کرده است. مواد به عنوان یک رسانه غیر زبانی و عام جدید است. کارایی و سرعت در شکل گیری ساختار کارکردی اعتیاد نقش دارند. اعتبار یافته ها مبتنی بر صلاحیت های تجربی و علمی مراجع اطلاع رسان و همسویی یافته های میدانی با تفاسیر جدید از نظریه های مهم جامعه شناسی است. نتیجه گیری : مصرف کنندگان مواد به کارکردهای ضربه گیر، تکمیلی و افزایشی مواد توجه داشته و سیستم اعتیاد پس از کژکارکردی سایرسیستم ها، برای برقراری تعادل پویا در نظام کلان اجتماعی ایفای کارکرد می نماید.
تحلیل محتوای ساختار مراکز درمان اعتیاد در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۳
77-96
حوزه های تخصصی:
هدف: در این پژوهش، ساختار مراکز درمان اعتیاد در ایران با بررسی دیدگاه صاحب نظران در این حوزه مورد بررسی قرار گرفت. روش : این مطالعه به روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار با استفاده از ابزار مصاحبه انجام شد. یافته ها : نتایج نشان داد ساختار کنگره60 و انجمن معتادان گمنام، به ساختار مأموریت ویژه نزدیک است. به دلیل داشتن تقسیم کار محدود، سلسله مراتب ساده و استراتژی ایدئولوژی محور، دارای انعطاف پذیری و پویایی است. اما، کمپ، مراکز اجتماع درمان مدار و متادون درمانی دارای ساختار آمیخته هستند. به این معنا که اگرچه ویژگی هایی از دیوان سالاری حرفه ای در آن ها دیده می شود اما بیش تر به دیوان سالاری ماشینی شبیه اند. نتیجه گیری : مراکز درمان اعتیاد چون دارای کادر و برنامه های تخصصی حرفه ای در زمینه ی درمان هستند به ساختار حرفه ای نزدیکند. اما وجود انبوه مقررات، سیستم اداری گسترده و دقیق آن ها را به ساختار دیوان سالاری ماشینی شبیه می کند.
بررسی اثربخشی آموزش تاب آوری بر کاهش استرس ادراک شده و مشکلات ارتباطی زنان دارای همسر معتاد در حال ترک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۱
71-88
حوزه های تخصصی:
هدف: جایگاه زنان دارای همسر معت اد، با توجه به مسائل فردی آن ان و نقش هایی ک ه در براب ر همس ر، فرزن دان و جامع ه دارن د، از حساسیت خاصی برخوردار است و توجه ویژه به این گروه ضروری است. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش تاب آوری بر کاهش استرس ادراک شده و مشکلات ارتباطی در زنان دارای همسر معتاد در حال ترک، بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و پیگیری 2 ماه بوده است. انتخاب نمونه از بین زنان دارای همسر معتاد در حال ترک که از خدمات مرکز ترک اعتیاد توحید اصفهان در تابستان 1396 بهره برده بودند، صورت گرفت. از بین 78 زن دارای همسر معتاد، تعداد 40 نفر به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار گردآوری داده ها مقیاس استرس ادراک شده و پرسشنامه مهارت های ارتباطی بود. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله تاب آوری باعث کاهش نمره های استرس ادراک شده و مشکلات ارتباطی در گروه آزمایش شد. یافته ها بعد از دو ماه نیز پایدار بودند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت آموزش تاب آوری یک روش مؤثر است که می تواند استرس و مشکلات ارتباطی را در این زنان کاهش دهد .
مقایسه ی میزان رفتارهای خود تخریب، باورهای غیرمنطقی و تحمل پریشانی هیجانی در مردان در حال بهبودی مواد افیونی و مواد محرک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
259-274
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای رفتارهای خود تخریبی، باورهای غیرمنطقی و تحمل پریشانی هیجانی در مردان در حال بهبودی مواد افیونی و مواد محرک بود. روش : روش پژوهش علی مقایسه ای و جامعه آماری شامل افراد معتاد به مواد مخدر در حال بهبودی بود. تعداد 51 نفر از در حال بهبودی از مواد افیونی و 51 نفر در حال بهبودی از مواد محرک به روش خوشه ای تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارگردآوری داده ها عبارت بودند از: پرسش نامه های سنجش رفتارهای خودتخریب محمدیان (1388)، باورهای غیر منطقی جونز، و تحمل پریشانی هیجانی. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که بین باورهای غیرمنطقی و تحمل پریشانی هیجانی، و رفتارهای خود تخریب کلی در دو گروه مردان در حال بهبودی مواد افیونی و مواد محرک تفاوت وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان گفت: باورهای ناسازگار و هیجانات کنترل نشده در گروه افراد درحال بهبودی مواد محرک بیشتر از افراد معتاد به مواد افیونی است. باورهای غیرمنطقی نقش مهمی در انتخاب و تداوم مکانیسم های مقابله ای ناسازگارو نهایتا عود دارد.
بررسی خودبازداری و نظام باورها در افرادمصرف کننده مت آمفتامین در شروع و پایان جلسات درمانی ماتریکس در مراکز درمانی ترک اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۱
89-106
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف از اجرای پژوهش حاضر بررسی خودبازداری و نظام باورها در افرادمصرف کننده مت آمفتامین در شروع و پایان جلسات درمانی ماتریکس در مراکز درمانی ترک اعتیاد شهر اصفهان درسال 1397بود. روش : این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون بود. نمونه آماری شامل 45 نفر مرد وابسته به مت آمفتامین مراجعه کننده به مراکز درمانی که به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. گروه نمونه دو پرسش نامه خودبازداری ( وینبرگرو شوارتز، 1990) و نظام باورها (هالند و همکاران، 1998) را در دو مرحله پاسخ دادند. گروه نمونه تحت جلسات درمانی ماتریکس قرار گرفت. یافته ها : نتایج نشان داد درمان ماتریکس بر بهبود خودبازداری (فرونشاندن خشم ، مسئولیت پذیری ومراعات دیگران) و نظام باورها (اعتقادات و اعمال مذهبی ، و حمایت اجتماعی) موثر بود. نتیجه گیری: جلسات درمانی ماتریکس در خود بازداری و نظام باورها در افراد وابسته به مت آمفتامین موثر است.
اثر تعارض بین فردی بر آمادگی به اعتیاد: نقش واسطه ای استرس شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۱
127-142
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر اثر مستقیم و غیرمستقیم تعارض بین فردی بر آمادگی به اعتیاد با نقش میانجی گر استرس شغلی بود. روش: جامعه آماری پژوهش را کارکنان شرکت بهره برداری نفت و گاز آغاجاری تشکیل می دادند که از بین آن ها تعداد 292 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی منظم (سیستماتیک) انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های آمادگی به اعتیاد، استرس شغلی و تعارض بین فردی بود. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای اس پی اس اس و اموس ویراست 21 انجام گرفت. یافته ها: نتایج حاکی از اثر مثبت تعارض بین فردی بر استرس شغلی، اثر مثبت تعارض بین فردی و استرس شغلی بر آمادگی به اعتیاد و اثر غیرمستقیم تعارض بین فردی بر آمادگی به اعتیاد از طریق استرس شغلی بود. به طور کلی، یافته ها نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش نسبتاً خوبی با داده ها برخوردار است. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت تعارض بین فردی به صورت مستقیم و از طریق استرس شغلی بر آمادگی به اعتیاد اثر می گذارد.