فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۴۱ تا ۱٬۸۶۰ مورد از کل ۵۱٬۳۹۰ مورد.
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۵ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴۵
97 - 124
حوزه های تخصصی:
جمشیدنامه، یکی از حماسه های منثور بی سابقه ادب فارسی است که گزارش بدیع آن منحصر بر احوال جمشید پیشدادی بوده و از این منظر، می توان آن را در شمار روایت های مستقلّی نظیر: گرشاسپ نامه و کوش نامه قرار داد که با فراز و فرودهای زندگی یکی از شخصیّت های اساطیری ایران مرتبط است. راوی جمشیدنامه کوشیده تا بر برهه ای تاریک و مبهم از زندگانی جمشید متمرکز شود که تمامی منابع ادبی و تاریخی در رابطه با گزارش آن معطّل مانده اند. آن چه از جمشید در شاهنامه و دیگر آبشخورها ذکر شده، بیشتر بر عصر پادشاهی، زوال و قتل جم به فرمان ضحّاک محدود شده است، امّا جمشیدنامه برخلاف دیگر منابع، به طور مشخّص، تنها به وقایع پیش از رویارویی جمشید با ضحّاک نظر داشته و توصیف راوی از زندگی شگفت جمشید، دوره زمانی کودکی تا پادشاهی او بر هفت اقلیم را در بر می گیرد. پژوهش حاضر، برای نخستین بار به روش استقرایی بر آن شده تا ضمن معرّفی حماسه جمشیدنامه، مشخّصات دست نویس های فارسی، ترکی، اردو و دیگر نسخ هم نام ناشناخته آن را بررسی کند.
بررسی پارادوکس و کارکردهای آن در بیان تجربه وحدت وجود در شعر عهد تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۵ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴۵
125 - 148
حوزه های تخصصی:
عرفا برای تبیین اندیشه ها و تجارب عرفانی و انتقال این مفاهیم به دیگران و اقناع مخاطبان خویش، از ظرفیت های هنری زبان در قالب بیان پارادوکسی و متناقض نمایی بهره برده اند. عارفان تجارب عرفانی خود را فراتر از حدّ تقریر و توصیف می دانند و عده ای نیز بیان و توصیف آن را حتی ناممکن می شمارند. این حقایق و معارف بنا به احوال سالک، بسیار متفاوت و متغیر خواهند بود؛ اما آنچه هست اینکه چرا بازتاب این موارد در ساخت زبان به راحتی امکان پذیر نیست و اصولاً چرا پس از بازتاب زبانی آن ها، گزاره های حاصل، غیر قابل درک به نظر می رسند و در برخورد اول گاه متناقض و خلاف عادت جلوه می کنند که می توان متناقض گونگی را از ویژگی تجربه عرفانی محسوب نمود. شعر عرفانی و هنری حوزه هرات عهد تیموری، یکی از شاهکارهای ادب عرفانی در ادوار گذشته به شمار می رود که در گسترش و رونق بخشیدن عرفان تعلیمی نقش بارز دارد که متاسفانه جلوه های مفاهیم عرفانی و ابزار بیانی آن، کم تر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است و شهرت آن بیشتر در تجلی هنر است. این پژوهش، کارکرد پارادکس را به عنوان یک ابزار بیانی زبان عرفان تبیین نموده و نقش آن را در بازخوانی تجربه وحدت وجود در شعر عرفانی حوزه هرات برجسته ساخته است. حاصل بدست آمده از این تحقیق، عبارت از آن است که ابزار بیانی متناقض نما، با توجه به تناقض نمائی تجربه .وحدت وجود و شرایط گوینده و مخاطب جامعه عهد تیموری در حوزه هرات، یکی از بهترین و زیباترین شیوه بیان هنرمندانه و عارفانه است.
کی عروسک باز را جامه عروسی درخور است؛ «تأملی بر رویکرد متون ادبی- تاریخی دوره قاجار به پدیده کودک همسری»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۵ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴۵
149 - 175
حوزه های تخصصی:
پدیده ای که امروزه «کودک همسری» نامیده شده و از مسائل و آسیب های مهم اجتماعی و فرهنگی مربوط به زنان به شمار می رود، مسئله و موضوعی تاریخی است که در عصر قاجار در کشاکش سنت و تجدد، به تدریج به مسئله و موضوع مهمی دست کم در میان اقشاری از جامعه ایران تبدیل شد. کودک همسری یا ازدواج دختران در سنین پایین با اینکه پدیده ای مرسوم در ایران پیشامدرن بوده اما به این معنی نیست که این پدیده به عنوان آسیب اجتماعی و پدیده ای انتقادی به حساب نیاید. در سکوت منابع تاریخ نگارانه، رسمی و حتی سیاسی در مواجهه با این مسئله، متون ادبی که از منابع و سرچشمه های اصلی تاریخ اجتماعی ایران به شمار می روند این مسئله مهم را دستمایه نقد اجتماعی قرار داده و به شکل قابل تأمل و توجهی آن را در اشعار و نوشته های خود بازتاب دادند. این مقاله با اتکا به متون و منابع ادبی عصر قاجار و مشروطه و تحقیقات جدید رویکرد متون به مسئله کودک همسری را به روش توصیفی-تبیینی به تحلیل و بررسی گذاشته است.
منشأ گفتمان تصوّف سیاسی در ایران و تحلیل آن براساس نظریه گفتمان لاکلائو و موفه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۸
153 - 187
حوزه های تخصصی:
مانویان و مزدکیان بر اندیشه های پس از خود تأثیر گذاشتند. یکی از ویژگی های برخی نحله های عارفانه و صوفیانه، اعتراض به ستم حکّام جبّار و وضعیت ناعادلانه در جامعه بوده است. در این پژوهش، با مطالعه ادبیات زرتشتی و مانوی و متون عصر اسلامی، منشأ ظلم ستیزیِ برخی گفتمان های عارفانه و صوفیانه مشخص شده و از منظر انتقادی مورد تحلیل قرار گرفته است. مبنای این تحلیل نظریه گفتمان لاکلائو و موفه (1985) است. تصور غالب در دوره اسلامی (مخصوصاً در عصر عباسی) این بود که عقاید مانویان و مزدکیان منشأ فکریِ جریان های مخالف دستگاه خلافت بغداد است. این نهاد قدرت، در فرایند طرد و به حاشیه رانیِ مخالفانش به اتهام «زندقه»، آنان را به دو نحله یا طریقت مغضوب در نزد زرتشتیان (مانویان و مزدکیان) منسوب می کرد. به نظر می رسد که احتمالاً در منابع مکتوب، شیوه برخورد با عرفا و صوفیانِ مخالف قدرت حاکم و مجازات آنان به صورت عامدانه بسیار به شیوه کشتار مانویان و مزدکیان در عصر ساسانی نقل و تصویرگری می شد. در این پژوهش روشن می شود که دالّ مرکزیِ جریان های مخالف حکومت های ساسانی و عباسی، در روایت های حکومتی، «فساد اخلاقی» و «اباحی گری» است، در حالی که این گفتمان های مخالف حکومت ظاهراً «عدالت» را به عنوان «دالّ تهی» در جامعه برجسته کرده بودند.
نمود معنویت در داستان های کودک کلر ژوبرت براساس نظریه ی آگاهی ارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نمود معنویت در داستان های کودک کلر ژوبرت بر اساس نظریه ی آگاهی ارتباطی
فاطمه قانع*
محمدرضا نجاریان**
مجید پویان***
چکیده
معنویت یکی از موضوعاتی است که امروزه توجه پژوهشگران را حوزه ی ادبیات کودک و نوجوان به خود جلب کرده است. یکی از نظریات مطرح در حوزه ی روان شناسی کودک، نظریه ی آگاهی ارتباطی ربکا نای و دیوید هی است که معنویت و ابعاد آن را در ارتباط با کودکان بررسی می کند و ما از آن در تحلیل داستان کودک بهره برده ایم. در این نظریه پنج عنصر در بحث معنویت کودکان مطرح می شود: زمینه ها، شرایط، راهبردها، فرایندها و پیامدها. زمینه های ظهور معنویت کودکان در چهار حوزه ی ارتباطی آن ها صورت می گیرد: رابطه ی کودک با خدا، رابطه ی کودک با دیگران، رابطه ی کودک با جهان و رابطه ی کودک با خود. در این مقاله چهار اثر از کلر ژوبرت، یکی از نویسندگان مطرح حوزه داستان کودک، بر اساس چهار زمینه ی مطرح در نظریه ی آگاهی ارتباطی، نقد و بررسی می شود. بررسی ها نشان می دهد که ابعاد مختلف معنویت کودکان با نگاهی ظریف و هنرمندانه در آثار داستانی این نویسنده ی فارسی زبان نمود یافته است.
واژه های کلیدی: آگاهی ارتباطی، دیوید هی، ربکا نای، کلر ژوبرت، معنویت کودکان.
* دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه یزد fateme.ghane@gmail.com
** استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه یزد reza.najjarian@gmail.com (نویسنده ی مسئول)
*** استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه یزد pooyan@yazd.ac.ir
تاریخ دریافت مقاله: 17/8/ 1399 تاریخ پذیرش مقاله: 21/4/1400
بررسی تأثیر جایزه بوکر بر ترجمه متون روایی عربی در ایران با تکیه بر نظریه میدان پییر بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرآیند ترجمه یکی از فعال ترین مراحل ساخت و پرداخت کالای فرهنگی است که امروزه فعالانه در شکل دهی ذائقه ادبی مخاطب نقش ایفا می کند. متن ترجمه شده در درجه اول با توجه به موقعیت های فرهنگی به بازار نشر روانه می شود. احتمالاً در برخی عرصه ها، ترجمه با فشاری از رویکردهای همگن گرا به طور کاملاً ضمنی و خزنده مواجه است که با مقیاس ها و معیارهایی، چهارچوب اثر ادبی «مناسب» را تعیین می کنند. نظام های کلان، نهادهای ارزش گذار، پروتکل و جوایز ادبی- فرهنگی، همگی بخش مهمی از بافت فرامتنی و فرآیند گزینش متن و ترجمه آن را تشکیل می دهد. بنابراین، اهمیت دارد که بدانیم چگونه یک ترجمه، می تواند ورود و خروج کالاهای فرهنگی را تنظیم کند. در این میان مراسم اعطای جایزه بوکر رمان عربی، تحت تأثیر نهادهای ارزش گذار است که با معیارهای سنجش مختص به خود، سال هاست بازار نشر رمان عربی را به طور قابل توجهی در کنترل خود گرفته است. همچنین بازار ترجمه متون روایی عربی در ایران نیز تحت تأثیر این روند قرار گرفته است. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، درصدد تبیین نقش نهادها در دو ساحت گزینش، مصرف و پیامدهای آن در برساخت الگوی مصرف فرهنگی و ذائقه مخاطب در بازار نشر ترجمه با تکیه بر نظریه میدان پییر بوردیو است. از نتایج این پژوهش آن است که الگوی مصرفی متون روایی عربی در ایران با روی کار آمدن جایزه بوکر در جهان عرب، تبدیل به الگوی معنادار و کنش مدار شده است و سرمایه های میدان با تسلط بر عادت واره ها، هنجار ترجمه ای متون روایی عربی در ایران را تحت تأثیر قرار داد؛ به نحوی که نقش مترجم تبدیل به نقشی حقیقتاً فرودستانه شده است، به ویژه آنکه با قدرت گرفتن نهاد حمایتگری (Patronage)، کارآمدی مترجمان نسبت به دوره های پیشین افولی چشم گیر پیدا کرد.
تحلیل و بررسی عدالت اجتماعی با تکیه بر تاریخ و آگاهی طبقاتی لوکاچ و آئینه ای برای صداها و هزاره دوم آهوی کوهی شفیعی کدکنی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ششم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۰
173 - 197
حوزه های تخصصی:
کتاب های تاریخ و آگاهی طبقاتی از جورج لوکاچ و آئینه ای برای صداها و هزاره دوم آهوی کوهی از شفیعی کدکنی اگر چه از لحاظ صوری متفاوت و در قالب های غیر همگون به نظر می رسند، امّا در باطن دارای بنیانی همسان فکری هستند که حاصل تشابه دیدگاه های دو متفکّر غربی و شرقی در تبیین عدالت اجتماعی برای جامعه ای پویا است. هدف این پژوهش بررسی تطبیقی این آثار در جهت نشان دادن وحدت نیازهای انسان و جامه عمل پوشاندن به آرزو های انسان آرمانی با کرامت اجتماعی است که علی رغم تفاوت های مکانی به علّت همسانی مسائل زندگی در عصر حاضر است. روش انجام این پژوهش توصیفی– تحلیلی با بهره گیری از یاد داشت های کتابخانه ای است. هدف در پژوهش حاضر این است که با تکیه بر اساس نظریّه آگاهی طبقاتی فردی، واکنش عقلانی، ایجاد نیروی محرّکه و کاهش نابرابری ها برای توسعه اجتماعی و فرهنگی مورد کنکاش قرار گیرد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که روند شکل گیری آگاهی های اجتماعی با محتوای اجتماعی و فلسفی روشن بینانه این آثار از سه مرحله برخوردار است. مرحله آگاهی که به شکل شئ وارگی آشکار می گردد. در مرحله دوم اعتراض وارد شکل های نمادین می شود و در نهایت بر مرحله تثبیت می انجامد که هدف متعالی دو متفکّر آزادمنش است.
از تخت جمشید تا نقش رستم: نگاهی باستان شناختی به ماهیّت عنصر مکان در داستان «آتش پرست»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ششم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۰
198 - 221
حوزه های تخصصی:
آنچه که بر فرآیند خوانش و ارزیابی یک اثر غنای بیشتری می بخشد، بازیابی حضور دیگر متون و بازتولید آن در متن مورد مطالعه است. از دیگر سو، با مفروض دانستن علم باستان شناسی و مصادیق آن در کسوت یک متن، این سؤال مطرح می شود که ادبیات و باستان شناسی، به مثابه دو متن تأثیر گذار و مهم، و در طی مراحل روند رشد طبیعی خود در جامعه ایرانی، چگونه بر هم کنش داشته اند؟ بررسی های ابتدایی نشان می دهد که مسئله مذکور در آثار نویسندگان نام داری همچون صادق هدایت -که خود صاحب مطالعات نسبتاً گسترده ای در حوزه های مختلف جغرافیای تاریخی و اقلیم شناسی شهرهای کهن بوده و رویکردی تاریخ مدار و فضایی باستان گرایانه را در آثار خود دنبال نموده است- بیش از پیش به چشم می خورد. در میان آثار وی نیز، داستان «آتش پرست» با برقراری پیوند میان مکان-روایت خود با یکی از مهم ترین عناصر باستان شناختی ایران، بیش از آثار دیگر وی، زمینه را برای خوانش تطبیقی- بینامتنی اثر فراهم نموده است. از این رو، مطالعه حاضر، با مقایسه دو متن پسین («آتش پرست») و پیشین (سفرنامه اوژن فلاندن) (Eugène Flandin) و با یاری گرفتن از اصول نقد تطبیقی و بینامتنی، چرایی جابه جایی عنصر مکان را در داستان مذکور با تأکید بر واقعیّت های باستان شناختی توضیح داده و فرضیه تعمّدی بودن انتقال آن از تخت جمشید به نقش رستم را اثبات نموده است. همچنین این جابه جایی، سبب جدایی عناصر گفتمان اولیّه از بافت خود و قرار گرفتن در بافت دیگری شده است که به دنبال آن، بستر باستان شناختی غنی تری برای خوانش های فرامتنی اثر مذکور فراهم آمده است.
جایگاه تاج و کلاه در نمادپردازی متون عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نمادها و سمبل ها بخشی از زبان عرفانی و جایگاه ظهور حقایق اشراقی و باطنی هستند که در گذر زمان و پهنه مکان، تغییر یافته اند و مطالعه آنها برای شناخت صحیح عرفان ضروری است. سرپوش های عارفان و صوفیان در اشکال و رنگ های مختلف، نمونه کاملی از این نمادپردازی های عارفانه بوده اند، آن ها را «تاج فقر» نامیده اند و در رنگ «سفید» تقدس و صفا، در رنگ «سیاه» استهلاک در فقر، در رنگ «سرخ» قدرت و شهادت و در رنگ «ارزق»، امتزاج احوال را می دیده اند. در کلاه های ترک دار، هر ترک را نشانه ترک یکی از رذائل و طلب یکی از فضایل می دانسته اند. عرفا و صوفیه غالباً ساده ترین سرپوش ها را که بیشتر از نمد، پشم یا کرباس تهیه می شده برای نشان دادن بی اعتنایی خود به دنیا و پشت پا زدن به زرق و برق مادی استفاده می کرده اند. در این پژوهش که از نوع کتابخانه ای است به روش توصیفی – تحلیلی و با استناد به منابع دست اول و متون معتبر عرفانی به تفسیر و تحلیل داده ها پرداخته شده است.
گفتمان اخلاقی و ادب عشق در آثار غنایی فارسی با تأکید بر خسرو وشیرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عشق ورزی یکی از مظاهر تجلی عواطف انسانی است. به لحاظ منطقی، هیچ یک از دو طرف عاشقی، نمی توانند تعهد بدهند در همه حال به یک میزان طرف مقابل را دوست خواهند داشت. همین امر موجب شده تا فیلسوفان به این موضوع بیندیشند. هدف اخلاق عاشقی زیرپانگذاشتن فضایل است و ادب عاشقی بر رفتار پس از عاشقی تأکید دارد که هر کدام بر موفقیت یا عدم موفقیت این مسیر مؤثر هستند. پرسش ما این است؛ در مقایسه با برخی روایت های عاشقانه زودگذر معاصر، در روایت های غنایی کلاسیک نحوه تعامل عشاق چگونه بوده است؟ از آنجا که در آثار کلاسیکی چون «خسرو و شیرین» عشق به کمال تجلی یافته است، آن را به عنوان جامعه آماری برگزیده ایم. روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی است و به خوانش این متن بر مبنای مقاله اساس( مصطفی ملکیان) می پردازد که رعایت یا عدم رعایت اخلاق و ادب عاشقی چه تأثیری در روند عاشقی شخصیت های داستان می گذارد؟ به این نتیجه رسیدیم؛ عدول از موازین اخلاق عاشقی در آثار کلاسیک نیز جاری است و قهرمانان در زوایای مختلف روایی مرتکب بی اخلاقی و بداخلاقی در عشق ورزی می شوند و همین امر مسیر موفقیت آمیز عشق را با خطر مواجه می سازد؛ خسرو شروط اخلاقی و ادب را رعایت نکرده و به رابطه عاشقانه شان، صدمه می زند. اما شیرین هر دو را ارج می نهد، در عاشقی اش خرد حکمفرماست و تلاش برآن دارد، دو خصلت تقوا و عشق را در کنار یکدیگر قراردهد. این نکته نیز جالب است؛ رعایت اخلاق و ادب عاشقی از سوی زنان (در مقام معشوقی) بیشتر از مردان (عاشقان) است.
بررسی و تحلیل نقش دلاله در داستان زال و رودابه از شاهنامه فردوسی با رویکرد به مؤلفه های مددکاری فردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در متون حماسی، دلاله یا میانجی زنی است که شخصیت های اصلی را در برابر مشکلات راهنمایی می کند و موجب رشد و تعالی آن ها در ابعاد جسمانی و روانی می شود. در دنیای امروز، این نقش برای مددکاران در زندگی روزمره تعریف شده است. وجه اصلی شباهت دلاله و مددکار، یاری رسانی به افراد نیازمند است. در این تحقیق که با استفاده از منابع کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی پرداخته شده، نقش دلاله در داستان زال و رودابه از شاهنامه فردوسی، با رویکرد به شخصیت سیندخت و مبانی نظری مددکاری فردی کاویده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که اصلی ترین رسالت سیندخت در داستان، تضمین پیوند میان زال و رودابه و فراهم آوردن بسترهای لازم برای زاده شدن رستم و جهت دهی به مسیر حماسه است. همچنین، او با شخصیت شناسی دقیق و آسیب شناسی مشکل و بحران پیش آمده، مانع از شکل گیری نبردی خونین میان ایرانیان و حکومت کابل شده است. در این داستان، بازخوانی خویشکاری های سیندخت، مبین حضور چشم گیر زنان در عرصه های سیاسی- اجتماعی (نقش فراجنسیتی و ورای هنجارهای موجود) و نیز، نقش آفرینی در مسائل عاشقانه (نقش سنتی) است. سیندخت نماینده زنی پویا و تأثیرگذار در بهبود مناسبات بینا فردی و اجتماعی است. افزون بر سیندخت، زن نامه رسان هم در آغاز داستان، زال و رودابه را به هم نزدیک کرده و دل آن ها را به هم پیوند زده است.
بررسی نمادهای جانوری در نگارستان معین الدین جوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نمادها اغلب از طبیعت، آیین های ملی و اساطیری و دین و مذهب سرچشمه می گیرند و یکی از شیوه های ارتباط و انتقال مفاهیم اند. در ادبیات فارسی از نام انواع جانوران در موارد متعدّد و در معانی متنوّع استفاده شده است. جانورانی که نامشان گاه در معنای واقعی و گاه در معنای غیرواقعی و نمادین به کار رفته است. در پژوهش حاضر به بررسی نمادین چارپایان و پرندگان در کتاب نگارستان جوینی پرداخته شده و از جهت معنای نمادین و معنای واقعی دسته بندی شده، سپس بسامد هر مورد نیز آورده شده است. نگارستان معین الدین جوینی کتابی است که به تقلید از گلستان سعدی در قرن هشتم نوشته شده است. روش تحقیق بر پایه مبانی نظری و به شیوه توصیفی تحلیلی است و ابزار تحقیق، کتاب و کتابخانه و منابع اطلاعاتی در این زمینه بوده است. هدف از نگارش تحقیق این بوده که جانوران در نگارستان معین الدین جوینی در چه مفاهیم نمادینی به کار رفته اند و بسامد هرکدام را مشخص کند. نتیجه پژوهش نشان می دهد جوینی در کتاب نگارستان به ترتیب فراوانی از حیوانات و پرندگان، در مفهوم نمادین و مفهوم حقیقی استفاده کرده است. تعداد کاربرد مفاهیم حقیقی در همه گونه ها بیشتر از مفاهیم نمادین است.
بررسی عنصر آتش در ایران باستان و چگونگی بازتاب آن در اندیشه مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عناصر سازنده و بنیادی در جهان مادّی که همواره نقش ارزشمندی در زندگی بشر ایفا کرده است، «آتش» است. هر چه در جهان وجود دارد همگی به نوعی با این عنصر مقدّس در ارتباط است. آتش از دیرباز دراساطیر ایرانی، جایگاه ویژه داشته است. زرتشت به آن جنبه اخلاقی و معنوی داد و آن را علامت و نشانه زنده ای از پاکی و طهارت دانست. با توجه به راز آفرینی و شکوهمندی ذات آتش و نماد بودن آتش در اساطیر و افسانه های اقوام و ادیان گذشته و امروز، درمی یابیم که این عنصر همواره با زندگی و حیات انسان ها و مناسک و مراسم آیینی آن پیوند داشته است. مسلم است که آتش در پیشینه فرهنگی نیاکان ما، باور و اعتقادی دینی بوده است؛ اما امروز می توان آن را نماد پیوند در فرهنگ گذشته و حال دانست. عارف ایرانی مثل مولانا این آتش را در مکتب عشق و جمال به بیان های رمزی بیان نموده و دیدار با نور را چون زرتشت در مراحل سیر و سلوک نشان داده و در شهود باطنی به دیدار با نور رسیده است. این آتش همانی است که درگفته مولانا چنین انعکاس یافته است «هرکه این آتش ندارد نیست باد» و این آتش در شراب معنوی و موسیقی عرفانی و جمال معشوق بروز می کند و عرفان ایرانی را یکسره به رنگ خود درمی آورد. در این گفتار کوشیده می شود تا تفسیر و تحلیلی از آتش در دیدگاه مولانا با روش تحلیلی(کتابخانه ای) داده شود.
شگردهای طنزپردازی در آثار عبید زاکانی و کارکردهای ارتباطاتی آن براساس نظریه رهایی و تئوری بازی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داده های پژوهش، 62 متن از «کلیات عبید زاکانی»ست، که با روش توصیفی - تحلیلی (کتابخانه ای)، و بر پایه نمونه گیری غیراتفاقی به دست آمده، و تحلیل شده است. پس از تبیین ویژگی های ارتباطاتی و رسانه ای شگردهای طنز، این شگردها از منظر نظریه های رهایی، تسکین بخشی و بازی ها بررسی و بازتعریف شدند. نتایج به دست آمده از این پژوهش آن است که کارکرد رهایی و تسکین بخشی طنز (نظریه رهایی)، نوعی بازی با مخاطب است و کارکردی اثرگذار و درمان گر درعین آگاهی بخشی برای روان جمعی یک جامعه دارد؛ هم چنین سوای قضاوت منفی عام درمورد مفهوم «سوپاپ اطمینان»، طنز و شوخی با کارکرد رهایی و تسکین بخشی، می تواند با تأثیر در روان جمعی، و قابلیت گذار از زمان و مکان، هم چنین به روز شدن شگردها و تکنیک های طنزپردازی در قالب های نو، از آسیب های جدی به جامعه –چه روحی، چه فیزیکی- جلوگیری کند، و روحیه آرام تر و مطمئن تر به مخاطب خود ارزانی کند. بدین منظور، شگردهای: ایهام، نعل وارونه زدن/ اما، جعلیات، استدلال ناموجه و حسن تعلیل، واژه سازیِ مضحک، حاضرجوابی و لطیفه گویی، شخصیت سازیِ خیالی، تیپ سازی، آیرونی، و از بازی های زبانی: جناس، تکرار و واج آرایی بررسی شد و پس از تحلیل در 62 داده پژوهش، 6 متن امکان سوپاپ اطمینان بودن را داشت.
بررسی نام ها و جایگاه معشوق در غزل شاه نعمت الله ولی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
جایگاه معشوق در غزل و در سیر ادبیات فارسی از دیرباز تاکنون، دستخوش تحولات بسیاری شده است؛ به نوعی که در ادوار گوناگون شعر فارسی و نیز در شعر هر شاعری با توجه به نوع جهان بینی او، نسبت به معشوق و جایگاه آن، رویکردی ویژه وجود داشته است. این جایگاه در بسیاری موارد، تعیین کننده جهان بینی شاعر نیز بوده است. شاه نعمت الله ولی شاعر سده نهم نیز، مانند بسیاری دیگر از شاعران پارسی گوی در غزل های خود، رویکرد عرفانی به شعر، غزل و به طور اخص، معشوق داشته است که این نوشتار منبع تحقیقی برای یافتن ویژگی ها و مقام معشوق گردیده است. علاوه بر این، چگونگی کاربردها و جزئیات نام ها و برخی صفات معشوق در این مقاله به نگارش در آمده است که می تواند رهیافتی برای درک مظاهر عرفانی شعر شاه نعمت الله ولی دانسته شود. نتیجه اینکه، جایگاهی که شاه نعمت الله ولی برای معشوق در غزل خود قائل است، با تمام ویژگی های نامی و صفاتی او با انواع کاربردهای استعاری، تشبیهی و وصفی، مقامی است که در پرتو گنجینه اصطلاحات اهل تصوف که پیش از او برای معشوق وجود داشته است، مخصوص معشوقی حقیقی است. ویژگی های معشوقی که او با صفات مجازی به کار گرفته است، معدود بوده و همه در خدمت اندیشه های عرفانی او و خالی از ابداعات ویژه و مسبوق هستند.
بررسی تمثیلات عرفانی در نهج البلاغه و تذکره الاولیاء
حوزه های تخصصی:
نهج البلاغه از منابع معتبر اسلامی است که گاه شکل تمثیلی به خود می گیرد. در تذکرهالاولیا نیز شرح حال 97 تن از عارفان ذکر شده است که ضمن بیان احوال هرکدام، عقاید عرفا پیرامون مسائل مختلف بیان می شود. با توجه به گرایش عمومی به مسائل عرفانی و عدم اطلاع از جزئیات بعضی آداب و رسوم آن و افراط و تفریط های عرفا در امور زندگی، لازم است با بررسی علمی و منطقی این آثار و آسیب شناسی آن ها، شناخت دقیق و بهتری به دست آورد. هدف از پژوهش حاضر، یافتن پاسخ به این سؤالات است که مباحث و موضوعات این دو کتاب تا چه حدی در شیوه تمثیلی به همدیگر نزدیک است؟ چه تفاوت هایی بین نهج البلاغه و تذکره الاولیا در کاربرد تمثیلات عرفانی وجود دارد؟ تفاوت های موجود در نهج البلاغه و تذکره الاولیا نتیجه چه نگرش هایی است؟ در این پژوهش پس از بررسی موردی چند تمثیل عرفانی در نهج البلاغه و تذکره الاولیا و تطبیق آن با قرآن و حدیث به روش کتابخانه ای و استناد به منابع با شیوه توصیفی تحلیلی، مهم ترین آسیب های نظری و عملی سخنان عرفا تحلیل شده است. تمثیل مار و شیر، تمثیل زندان و دوزخ، تمثیل کوچ و کشتی طوفان زده و جنگ و غیره از تمثیل های بررسی شده در نهج البلاغه و تذکره الاولیا است.
تمثیل های متناقض نمای زن در لابه لای اصول تعلیمی تربیتی مثنوی معنوی
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۳
112 - 130
حوزه های تخصصی:
زن در عرصه فرهنگ و ادب پارسی ، سمبلها و نمادهای گوناگون و بعضا متضادی را به خود دیده است. دگرگونی این عنصر با توجه به دیدگاههای چامه سرایان و نویسندگان، سبب دگردیسی باورها و متون ادبی و در پاره ای جهات منجر به روابط بینامتنی با آثار و عقاید دیگران گردیده است. هدف این بررسی نمایان ساختن نقش های تمثیلی زن در مثنوی معنوی است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با بررسی نقش های تمثیلی زن در مثنوی معنوی صورت گرفته است. بر پایه این پژوهش مشخص می شود افزون بر نقش های مثبت زن، عناصر سمبلیک دیگری مانند: مکر، شهوت، عقل و ... در آشکار کردن تمثیل های منفی ذهنی بسیار سهم داشته که مولانا به صورت تمثیلی از این موضوع جهت بیان مقاصد خود و تفهیم نقطه نظرات خود استفاده می کرده است. نویسنده این پژوهش، تمثیل های مثنوی در مورد زنان را در دو جایگاه متفاوت و برپایه منسجم تری از مفاهیم یافته است.
بررسی رویکردهای ضروری در آموزش حروف اضافه به فارسی آموزان ِغیرفارسی زبانان
منبع:
مطالعات آموزش زبان فارسی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲
171 - 192
حوزه های تخصصی:
حروف اضافه را می توان از پرکاربردترین مباحث زبان فارسی دانست. هدف این جستار، بررسی چگونگی آموزش حروف اضافه به غیر فارسی زبانان است که سبب ایجاد مشکل در انتقال معنی می گردد. این پژوهش که به شیوه توصیفی تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای و روش سندکاوی صورت گرفته است، به دنبال پاسخ این سؤال است که روش ها و شیوه مورد استفاده در آموزش حروف اضافه در کلاس های آموزش زبان فارسی چگونه باید باشد؟ نتایج حاصل از این جستار نشان می دهد که دوری از شیوه های سنّتی آموزش حروف اضافه (مانند حفظ کردن معانی حروف) و تأکید و تکیه بر بهره گیری روش نوین (تکنیک های تصویری، تمرکز بر معنای کانونی و عینی، بهره گیری از ابزارها و وسایل فیزیکی، تقویت تمرین های گروهی درکلاس، انتخاب داستان های کوتاه برای مشخص ساختن حروف اضافه) همگی از جمله راهکارهای مفید و قابل استفاده در امرآموزش این مقوله می باشد.
واکاوی دستوری نوشتار فارسی آموزان چینی سطح فرامیانی؛ تحلیلی بر پایه دستور مقوله و میزان
منبع:
مطالعات آموزش زبان فارسی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲
225 - 254
حوزه های تخصصی:
یکی از گام های اساسی و ضروری در آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان (آزفا) جمع آوری و ثبت داده های خام زبانی و تهیه پیکره زبانی فارسی آموزان غیرایرانی و توصیف داده های آن با استفاده از نظریه های زبان شناسی است. پژوهش حاضر با هدف برداشتن گامی کوچک درراستای ایجاد پیکره تولیدی فارسی آموزان غیرایرانی و نیز آشنایی بیشتر با ویژگی های دستوری نوشتار فارسی آموزان انجام شده است. پرسش اصلی درباره ویژگی ساختمان دستوری نوشتار فارسی آموزان چینی سطح فرامیانی است. پرسش فرعی درباره میزان کارآمدی دستور مقوله و میزان در توصیف ساختمان دستوری زبان میانی فارسی آموزان است. پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی است و با استفاده از پیکره ای زبانی برگرفته از آزمون نگارش پایان دوره تکمیلی 36 فارسی آموز چینی مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) برپایه نظریه زبانی مقوله و میزان انجام شده است. یافته ها نشان داده ساختار جمله در نوشتار فارسی آموزان چینی سطح فرامیانی غالباً از نوع هسته ای، مرتبه بندی شده و مِهین است ولی بندهای وابسته و واژگون مرتبه هم در نوشته ها دیده می شوند. از یافته های دیگر آن است که به طور میانگین گروه فعلی هر جمله دارای مشخصاتی همچون خودایستای شخصی، معلوم و مثبت است و گروه فعلی خودایستای غیرشخصی و جهت مجهول تقریباً دیده نمی شود. مشخصه بارز گروه اسمی نیز بدون وابسته و تک وابسته بودن آن است؛ ولی گروه قیدی تقریباً به نسبت یکسان از نوع باعلامت و بدون علامت است. پژوهش همچنین کارایی دستور مقوله و میزان در توصیف دقیق نوشتار فارسی آموزان چینی را تایید کرده است.
مروری بر کتاب ویولون زن روی پل اثر خسرو باباخانی
منبع:
ادبیات متعهد دوره دوم شهریور ۱۴۰۱ شماره ۷
8 - 13
حوزه های تخصصی:
این نوشته، نگاهی متفاوتی است به کتاب ویولون زن روی پل اثر خسرو باباخانی که در سال 1401، انتشارات جام جم آن را به چاپ رسانده است. این کتاب، تجربه زیستی نویسنده در خصوص مصرف مواد مخدر و رهایی از آن است. در صفحه ابتدایی کتاب، یادداشتی به خط نویسنده خوش می درخشد که آبرویش را در کف دست گذاشته تا مگر بتواند انسان دربند موادی را آگاه کند و راه ظلمت به سوی نور را نشان او دهد. * «من بیش از سی سال در ظلمت زیسته ام ، اما راهی به نورنمی یافتم. تا آنکه خداوند ولی من شد و من را از ظلمت به سوی نور هدایت کرد.«من این خاطرات را نوشتم تا راه را به چند میلیون مصرف کننده مواد مخدر نشان دهم. ممکن است بگویند شاید یک نفر راه بیابد. من می گویم در این صورت هم اجرم را گرفته ام. در مقابل رنج بی انتهای مصرف کننده ها و خانواده هایشان آبرو و اعتبار خانواده من چه اعتباری دارد؟ هیچ.» وابستگی مصرف به هر نوع مواد، گاهی می تواند سرسره ای غیر قابل برگشت باشد. مسیری که متوقف نمی شود .