مروری بر کتاب ویولون زن روی پل اثر خسرو باباخانی
آرشیو
چکیده
این نوشته، نگاهی متفاوتی است به کتاب ویولون زن روی پل اثر خسرو باباخانی که در سال 1401، انتشارات جام جم آن را به چاپ رسانده است. این کتاب، تجربه زیستی نویسنده در خصوص مصرف مواد مخدر و رهایی از آن است. در صفحه ابتدایی کتاب، یادداشتی به خط نویسنده خوش می درخشد که آبرویش را در کف دست گذاشته تا مگر بتواند انسان دربند موادی را آگاه کند و راه ظلمت به سوی نور را نشان او دهد. * «من بیش از سی سال در ظلمت زیسته ام ، اما راهی به نورنمی یافتم. تا آنکه خداوند ولی من شد و من را از ظلمت به سوی نور هدایت کرد.«من این خاطرات را نوشتم تا راه را به چند میلیون مصرف کننده مواد مخدر نشان دهم. ممکن است بگویند شاید یک نفر راه بیابد. من می گویم در این صورت هم اجرم را گرفته ام. در مقابل رنج بی انتهای مصرف کننده ها و خانواده هایشان آبرو و اعتبار خانواده من چه اعتباری دارد؟ هیچ.» وابستگی مصرف به هر نوع مواد، گاهی می تواند سرسره ای غیر قابل برگشت باشد. مسیری که متوقف نمی شود .A review of the book The Violinist on the Bridge by Khosrow Babakhani
This article is a different look at the book Violin Woman on the Bridge by Khosrow Babakhani, which was published by Jam Jam Publications in 1401. This book is the writer's biological experience regarding drug use and getting rid of it. On the first page of the book, there is a note in the handwriting of the author, who put his reputation in the palm of his hand so that he can inform the person who is surrounded by material and show him the path from darkness to light. * "I have lived in darkness for more than thirty years, but I did not find a way to light. Until God became my guardian and led me from darkness to light. "I wrote these memoirs to show the way to millions of drug users. They may say that maybe someone will find a way. I say that even in this case I have received my reward. In front of the endless suffering of consumers and their families, what is the reputation of my family? Nothing." Addiction to any type of substance can sometimes be an irreversible slide. A path that does not stop.