فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۴۱ تا ۲٬۱۶۰ مورد از کل ۵۱٬۷۰۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
هفت خوان رستم به طور اخص و هفت خوان های دیگر ایرانی، همچون هفت خوان اسفندیار یا شبه هفت خوان گرشاسپ، نوعی جستجوی جاودانگی است. نوعی نبرد با نفس درون و با هدف آسان کردن دشواری هاست، دشواری های راه تکامل و عروج انسان. پژوهش حاضر با بررسی و تحلیل هفت خوان های ایرانی بر آن است که در خوان چهارمِ همه هفت خوان ها، با وجود آنکه ظاهراً بن مایه آن ها مواجهه پهلوان با زن است؛ اما در پس این مواجهه باید نمادهای اسطوره ای دیگری را جستجو کرد. خوان چهارم که در ظاهر نبرد میان مرد (پهلوان، قهرمان) و زن است در اساس و ریشه نبردی میان آتش و آب است. آتش پسر اهورامزدا است و آب دشمن آن است. آب که روزگاری نماد تقدّس و پاکی اهورا بود، در عصر ساسانی و پس از تسلّط افکار زروانی بر دستگاه دینی عصر، به عنصری اهریمنی تبدیل گشت. با تجزیه و تحلیل خوان چهارم رستم، اسفندیار، گرشاسپ، هراکلس و نیم نگاهی به داستان های زال و رودابه، سام نامه خواجوی کرمانی، خسرو و شیرین نظامی و کلیدر محمود دولت آبادی به اثبات این نظریه پرداخته ایم.
نامه ای از داستایوسکی
منبع:
صدف آذر ۱۳۳۶ شماره ۳
حوزه های تخصصی:
فرمالیسم و شعر حجم
دلایل پیکرگردانی در داستان های هزار و یک شب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از موتیف های رایج افسانه ها و داستان های کهن، پیکرگردانی (Metamorphosis) یا تغییر شکل ظاهری موجودات با استفاده از نیرویی ماوراءالطبیعی یا جادو است. بسیاری از پیکرگردانی ها در داستان ها حامل بار معنایی اسطوره ای-روان شناختی هستند و تبیین آن ها مستلزم گوش فرادادن به امواج «ناخودآگاهی جمعی» در ژرفای تاریک-روشنِ افسانه ها است. در بررسی حکایت های هزار و یک شب با گستره ی وسیعی از فرافکنی های روان انسان در قالب موجودات و اشیاء مواجه هستیم که تا حدودی بیانگر اضطراب و آلام روح آدمی در مسیر زندگی است. کارکردهای مشترک پیکرگردانی در داستان های هزار و یک شب را باید در شباهت های بیرونی و کارکردهای غیرمشترک آن را در حقایق متفاوتی که شخص از آن آگاه می شود جست و جو کرد؛ حقایقی که به صورت مکاشفه وار موجب غلبه بر ترس، ایجاد حس پرستش و رسیدن به آگاهی قهرمان از ماهیت زمان و اندیشه و ناخودآگاهی می شود. دلایل به دست آمده برای پیکرگردانی در پژوهش حاضر، یافته های حاصل از بررسی داستان های هزار و یک شب با نگاهی رمزپردازانه است که در سه سطح داستانی، روانکاوی- فردی و تأویل های رازآموزانه ظهور و بروز می-یابد. در این مقاله فرآیند فردیت به عنوان مهم ترین عامل روان شناختی پیکرگردانی مورد بحث قرار می گیرد؛ همچنین میل به جاودانگی مهم ترین عامل اسطوره ایـ دینی، و طنز، پنهان کاری، سرگرمی و نیرنگ نیز از دلایل دیگر شگردهای داستانی دگردیسی است.
مضامین و موضوعات مشترک در حبسیه های فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حبسیه به قصیده ای اطلاق می گردد که شاعر آن را در وصف وضعیت زندان و زندانی سروده باشد و از خلال این سروده، به وصف ظاهری (برونی) زندان و آن چه که در آن وجود دارد (در و دیوار، غل و زنجیر، زندانیان، زندانبان و...) بپردازد. افزون بر این اوصاف ظاهری، شاعر از حالات درونی خود نیز در حبسیه ابیاتی را می آورد و در آن، از بی گناهی خود، جدایی از خویشان و نزدیکان، شب زندان، توسل جستن به دیگران برای رهایی و ... سخن می گوید. در این میان، شعر فارسی و عربی باتوجه به پیشینه فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و دینی مشترک، در این زمینه (حبسیه سرایی) مضامین و موضوعات مشترکی دارند که نشان از آمیختگی و نزدیکی این دو زبان و اثرپذیری آنها از یکدیگر است.
ایجاد انگیزه کتابخوانی و مطالعه در کودکان و نوجوانان (مشکلات و راه حلها)
حوزه های تخصصی:
تحلیل تقابل سنت و مدرنیته در رمان اجتماعی پس از انقلاب اسلامی
حوزه های تخصصی:
رمان اجتماعی، عرصه ای مناسب برای بازنمایی و بازآفرینی واقعیت اجتماعی در آیینه
ادبیات است. چالش میان سنت و مدرنیته از مضامینی است که از دورة مشروطه در ادبیات
فارسی بازتاب یافته و در هر دوره به شکلی متناسب با تحولات اجتماعی آن دوره بازنمایی
شده است. پس از انقلاب اسلامی، رمان اجتماعی رشد کمی و کیفی قابل توجهی پیدا کرد و
کمتر رمانی در این دوره وجود دارد که مضامین اجتماعی در آن طرح نشده باشد. مسئله
اصلی این پژوهش، بررسی تقابل مفاهیم سنت و مدرنیسم در رمان های اجتماعی پس از
انقلاب اسلامی است. هدف از پژوهش، بررسی و مقایسه تطبیقی رویکرد نویسندگان به این
موضوع، در دهه شصت، هفتاد و هشتاد شمسی است.
این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده
است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که در رمان های دهه شصت این تقابل به شکلی آشکار و
بارز، به ویژه در اعتراض به صنعتی شدن، مظاهر مادی مدرنیته و از دست رفتن سنت ها دیده
می شود، اما در دهة هفتاد و هشتاد، این تجربه درونی شده و به شکل تردید، سرگردانی
و گاه سنت گرایی بروز یافته است. در عین حال، پذیرش تحولاتی که در دهة شصت، یک
چالش محسوب می شد، در دهة هفتاد و هشتاد، نشان دهندة حرکت روبه رشد مدرنیته به خصوص
در جامعة شهری و طبقة تحصیل کرده است.
گذری بر ارزش ادبی نهج البلاغه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هر ملتی به طور حتم از لحاظ ادبی دارای آثاری است که به عنوان برگ زرینی در تاریخ آن ملت می درخشد و از افتخارات آنها محسوب می شود. ولی باید اذعان نمود که این شاهکارها از جنبه خاصی شاهکار محسوب می شوند، نه از همه ابعاد و جنبه ها. اما تامل در نهج البلاغه، گویای این حقیقت می باشد که سخنان علی (ع) محدود به زمینه خاصی نیست چرا که او انسان تکامل یافته ای در همه ابعاد وجود بشری است؛ شگفتی این مطلب زمانی دو چندان می شود که خالق این اثر نفیس، به ظاهر در هیچ کلاس درسی شرکت نداشته و از هیچ دانشمندی تلمذ ننموده است. در تایید این مطلب می توان به سخن ابن ابی الحدید اشاره کرد، که می نویسد:«فصاحت را ببین که چگونه زمام خود را به دست این مرد سپرده است ... سبحان الله! جوانی از عرب در شهری مانند مکه بزرگ می شود، با هیچ حکیمی برخورد نکرده است اما سخنانش در حکمت نظری بالا دست افلاطون و ارسطو قرار گرفته است؛ با اهل حکمت عملی شرکت نکرده اما از سقراط بالا رفته است ... » (شرح ابن ابی الحدید، ... ج 145:16). ولی در عمل زانوی ادب در محضر بزرگترین و حکیم ترین معلم بشریت زده تا آنجا که پیامبر گرامی (ص) او را دروازه شهر علم خود دانسته است و اینجاست که به فرموده امام خمینی (ره) باید با جرات و شهامت گفت: و ما مفتخریم که کتاب نهج البلاغه از امام معصوم ما است.
معنا و آزادی در شعر حافظ
منبع:
کیان ۱۳۷۹ شماره ۵۴
حوزه های تخصصی:
تحلیل مقایسه مضامین برجسته شعر فرخی یزدی و عارف قزوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عارف قزوینی و فرخی یزدی دو تن از چهره های شعری دورة مشروطه اند که زندگی شان با حوادث و رخدادهای عصر خویش پیوند خورده است. آن ها با سلاح شعرشان علیه بیدادگری ها و ظلم و ستم های روزگار به مبارزه برمی خیزند. از همان آغاز، طرف داری و حمایت خود را از نهضت مشروطه اعلام و در سروده هایشان منعکس می کنند. بعد از استقرار مشروطیت نیز، به مبارزة خود با عوامل استبداد داخلی و استعمار خارجی ادامه می دهند و در این راه سختی ها و رنج های فراوانی متحمل می شوند، ولی دست از مبارزه برنمی دارند. سرانجام نیز یکی به دست دژخیمان در زندان کشته می شود و دیگری در تبعید و تنهایی و انزوا جان می سپارد.
وظیفة خطیر اشعار فرخی و عارف بیداری تودة مردم است. جهان بینی آن ها بر اساس حوادث و مقتضیات زمان شکل می گیرد. مضمون اغلب اشعارشان بر محور آزادی، وطن، دفاع از طبقة رنجبر، مبارزه با جهل و خرافات، و انتقادهای اجتماعی می چرخد. مقایسة اندیشه های سیاسی ـ اجتماعی آن ها نشان می دهد، که با وجود اختلافات بسیار ، نقاط اشتراکشان نیز کم نیست. در این مقاله تلاش می شود نقاط اختلاف و اشتراک اندیشه های این دو شاعر برجستة عصر مشروطه در موضوعاتی چون آزادی، وطن، انتقاد از عملکرد دستگاه های دولتی، عشق، و اسطوره با شواهد شعری آن ها نشان داده شود.
ساخت های همپایه و نقش زیبا شناختی آن در کلیله و دمنه
حوزه های تخصصی:
استفاده از ساخت های همپایه در کلیله و دمنه یکی از تمهیدات زبانی نصراله منشی در پدید آوردن نثر فنی است. منظور از ساخت های همپایه، تشکیل گروه های واژگانی یا جمله از طریق ساختار همپایگی با ادات همپایه ساز است. ساخت های همپایه در کلیله و دمنه با توجه به تعداد سازه ها، از ساخت های دو سازه ای تا ساخت های همپایه زنجیره ای را شامل می شود. سازه های سازنده ساخت های همپایه نیز از یک واژه تا یک عبارت چند جمله ای را در بر می گیرد که از لحاظ معنایی دارای روابطی از قبیل ترادف، تضاد، تقابل، تجانس و غیره هستند. ساخت های همپایه در کلیله و دمنه از نظر توزیع نحوی در محور همنشینی زبان در جایگاه همه نقش های نحوی قرار می گیرد. مهم ترین بهره نصراله منشی از ساخت های همپایه، نقش زیبا شناختی آنها در ساختار کلام است که سخن او را به مرز شعر نزدیک کرده است. مقاله حاضر نتیجه پژوهشی است که به منظور بررسی و تحلیل ساخت های همپایه در کلیله و دمنه انجام شده است
بررسی تطبیقی «روایت پردازی» در «رسالة الطیر غزالی» و«منطق الطیر عطار»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان تجربه ها و آموزه های عرفانی از طریق متون روایی نمادین، پیشینه ای طولانی دارد. متونی از این دست به دلیل بهره گیری از ابزاری کارآمد جهت انتقال مخاطب از حقیقت به عینیت و هدایت ذهن «روایت-گیر» در سیری استعلایی، موجبات استحالة وی را در جهت انفکاک از من تجربی و دست یافتن به جهانی آرمانی فراهم می آورد. در این میان «رسالة الطیر غزالی» و«منطق الطیر عطار» حکایت هایی تمام عیار و با پردازشی ماهرانه هستند که با نگرشی نمادین به قلم درآمده اند و در حقیقت نوعی «حماسة عرفانی» به شمار می روند که سفر فکرت قلبی را در قالب هجرتی پرمخاطره به تصویر می کشند.
با وجود وجوه افتراق در ساختار و پرداخت دو حکایت، از جمله توجه ویژه عطار به بهره گیری از حکایت های میانی، استفاده از عناوین ابتدایی، شرح و تفصیل ماجراها و بر صحنه آوردن شخصیت هایی گسترده و همه جانبه، عنایت خاص غزالی به خط روایی متصل، به تصویر کشیدن قهرمانان ناشناس و رعایت حداکثر ایجاز در روایت پردازی، موارد تشابه دو حکایت نیز درخور توجه هستند که از آن جمله اند: بهره گیری از راوی دانای کل و بن مایة «سفر» در هر دو حکایت، اشتراک مقصد نهایی سفر پویایی و استحالة شخصیت ها و حاکمیت بی چون و چرای اقتدار الهی که در نهایت راهگشای تفکر مخاطب در بررفتن از محسوس به معقول و تعین به شهود می شود.
هدف اصلی این نوشتار، انجام پژوهشی تطبیقی میان دو حکایت برای دست یابی به موارد اشتراک و افتراق دو اثر و واکاوی ابزار کارآمد روایت برای پردازش متنی اثرگذار است.
تحلیل حکایت های گلستان و بوستان بر اساس نظریة تودوروف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکایت پردازی در آثار سعدی جایگاه ویژه ای دارد؛ به همین سبب معرفی و تحلیل گونه های حکایت های گلستانو بوستانسعدی، هدف اصلی این پژوهش است. بررسی حکایت های این دو اثر برپایة دیدگاه تزوتان تودوروف از منظر نوع شناسی، هم چنین شناخت و معرفی قواعد و قوانین حاکم بر ساخت این حکایات، هدف دیگر این جستار است. این بررسی نشان می دهد به سبب وجود ویژگی هایی، بیشتر حکایت های این دو اثر با نظریه روایتی تودوروف مطابقت دارد؛ این ویژگی ها عبارت است از: حادثه محوربودن حکایات، اصل علّیّت بی واسطه، تأکید بر کنش شخصیت ها، نبود روان شناسی، وجود زمان و مکان فرضی، حضور شخصیت های نمونه وار، مطلق بودن برخی از شخصیت ها و... . درواقع با یافتن مشابهت های داستانی بین نظریه تودوروف و حکایت های گلستانو بوستان،این حکایات را در سه گونه اسطوره ای، معرفت شناختی و ایدئولوژیک می توان طبقه بندی کرد. باتوجه به بررسی حکایت ها، درمجموع و به ترتیبِ فراوانی، بیشترین حکایات گلستاندر گونه اسطوره ای، با تعداد 39 حکایت (48 درصد) و کم ترین آن با تعداد 12 حکایت (حدود 15 درصد) در گونه ایدئولوژیک قرار می گیرند. بیشترین و کم ترین گونه های حکایات بوستاننیز به ترتیب، گونه معرفت شناختی با 25 حکایت (52/59 درصد) و گونه ایدئولوژیک با 3 حکایت (15/7 درصد) است. بنابراین، کمترین تعداد حکایت های هر دو اثر از گونه ایدئولوژیک است؛ البته بیشترین گونه های حکایات در این دو اثر متفاوت است و از یک نوع نیست.
ساعتی با مولف تذکره خیر البیان و کتاب احیاء الملوک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به معرفی ملک شاه حسین سیستانی و آثار او پرداخته است. ملک شاه حسین سیستانی یکی از شاهزادگان صفاری سیستان است که به گفته خود او نسبش به عمر و لیث صفاری می رسد. او در نیمه دوم سده دهم و نیمه اول قرن یازدهم می زیسته است. کتاب تذکره خیر البیان و کتاب احیاء الملوک دو اثر ارزنده به جا مانده از این شاهزاده سیستانی است. تذکره خیرالبیان تذکره ای است عمومی در شرح احوال ادیبان و شاعران از قدیم الایام تا زمان مولف. و ملک شاه حسین آن را در مقدمه و دو فصل و خاتمه و ختم خاتمه تالیف کرده است. بخش خاتمه آن به سبب احتوای بر شرح احوال معاصران مولف از اهمیت ویژه ای برخوردار است. و کتاب احیاء الملوک برای معرفی بزرگان تاریخ سیستان از قدیم ترین ازمنه تا زمان مولف است و در یک مقدمه و سه فصل و خاتمه تالیف شده است و بخش خاتمه آن به سبب حضور مولف در جریان حوادث و وقایع از ارزش بیشتری برخوردار است. در خاتمه مقاله مثنوی های مولف و دیوان او معرفی می شود.
تاثیر پذیری منوچهری دامغانی از معلقه امروالقیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منوچهری دامغانی از جمله شاعران طراز اول ایران در نیمه اول قرن پنجم هجری است . او بر ادب عربی و اشعار شاعران عرب و بر احوال و آثار شاعران پارسی احاطه داشت و نیز بر علوم دینی و ادب و طب و نجوم واقف بود . منوچهری به اظهار علم و فضل در شعر اصرار داشت ، از این رو نام بسیاری از شاعران پارسی و تازی و اصطلاحات مهجور عربی را استعمال کرده ، اما هیچ یک از اینها از جذابیت شعر او نکاسته است . تشبیهات وی بدیع و زیباست و او مبتکر قالب شعری مسمط است . هدف مقاله ، این است که با بررسی سه قصیده و ابیاتی چند از دیگر قصاید دیوان منوچهری ، تاثیرپذیری او را از معلقه امروالقیس و مضامین و مفاهیم شعری او نشان دهد .
بررسی تحلیلی رمانتیسم سیاه در سروده های نصرت رحمانی
حوزه های تخصصی:
وضعیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هر دوره، تأثیر مستقیم بر دیدگاه های شاعران بر جا می گذارد. ادبیات رمانتیک، از نوع سیاه و بدبینانه آن به عنوان یک گونه ادبی، پس از یک دهه تحرک و تنش در عرصه های مختلف اجتماعی و سیاسی در جامعه ایران پا به عرصه وجود گذاشت؛ در واقع گونه ای اعتراض به پیامدهای ویرانگر کودتای سال 1332 بود که بسیاری از فعالیت های فرهنگی و سیاسی را به یکباره در افول مطلق فرو برد. شاعران در این عصر، اعتراضات خود را با وجود اختناق و سانسور گسترده، به گونه های مختلف، گاه به صورت نیمه آشکار و زمانی به شیوه غیر مستقیم بیان کردند. سمبولیسم، یکی از شیوه های ناآشکار برای مبارزه با سانسور بود؛ اما ادبیات سیاه و رمانتیک گونه ای مبارزه آشکار و پنهان و البته تا حدی منفی با انسداد سیاسی بود که عصیان و اعتراض شاعر را با تمرکز بر پیامدهای مخرب ناشی از کودتا در حوزه مسائل سیاسی اجتماعی و فرهنگی بازگو می کرد. در این مقاله سعی بر آن است تا به بررسی برخی از عوامل پیدایش این گونه ادبی و بازتاب آن در شعر «نصرت رحمانی» به عنوان شاعر شعر سیاه پرداخته شود.
مدح پیامبر (ص) از دیدگاه صفی الدین حلی
حوزه های تخصصی:
مدح پیامبر اکرم (ص) تاریخی دیرینه دارد . به یقین این تاریخ از زمان حیات خود آن حضرت شروع شده است و در تاریخ ادبیات عرب کمتر شاعری است که در اشعار خود به گونه ای از آن حضرت ذکری به میان نیاورده باشد. اوج مدح ایشان به دوره انحدار برمیگردد. دوره ای که شعر‘بالندگی خود را از کف داده است .با این وصف‘برده بوبصیری و بدیعیه صفی الدین و ابن حجه رونق دیگری به این دوره داده است . مدح پیامبر اکرم (ص) در دیوان صفی الدین جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده است . در این مقاله به تحلیل مدایحی که شاعر در وصف پیامبر (ص) سروده است پرداخته شده و نتایج زیر به دست آمده است . 1- شروع مدایح از تخیل قوی و تفوق شاعر حکایت می کند‘ولی وقتی به اصل مدح می رسد استعاره ها جان میدهند و تشبیه ها غروب میکنند و گویی نقلی منظوم در پیش روی خواننده است . 2- بعضی صفی الدین را شیعه متعصب معرفی کرده اند. در این مقاله این نظریه مردود گشته و صفی الدین از نظر مذهبی فردی معتدل و سازگار با محیط و شرایط معرفی شده است . 3- مفاهیم واحد در قصیده های مختلف تکرار می شود. گویی شاعر برای مدح پیامبر (ص) خود را در وقایع و رویدادهای تاریخی و آیات قرآن محصور می بیند و از ارتباط با طبیعت و وام گرفتن از تشبیه های طبیعی غفلت می ورزد. 4- شاعر بیش از هرچیز به کرامات یا مفاهیم کلی پرداخته است و از ذکر ویژگیهای اجتماعی در روح عدالت طلب پیامبر(ص) باز مانده است . 5- مدایح النبی صفی الدین متأثر از اندیشه های کلامی است که متفکرین زمان را به خود مشغول داشته است .
بازتاب مسایل اجتماعی ـ فرهنگی در مثنوی معنوی مولانا (نگاهی به مثنوی از منظر جامعه شناسی ادبیات)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله راه یافتن به پیش زمینه های اجتماعی ـ فرهنگی در قصه های مثنوی مولاناست، تا از این طریق بتوان به تصویری از سیمای جامعة عصر وی دست یافت. به همین منظور پس از گزینش نود قصه از شش دفتر مثنوی که دارای زمینه های اجتماعی آشکارتر بوده، به طبقه بندی طبقات، اصناف و مشاغل اجتماعی و تحلیل مباحث اجتماعی ـ فرهنگیِ بازتاب یافته در این قصه ها پرداخته شده است.
در این پژوهش بیش تر به یکی از لایه های متن یعنی مسایل اجتماعی ـ فرهنگی و نقطة عزیمت در روایت ها که همانا واقعیت های خوب یا بد اجتماعی ـ فرهنگی است توجه شده است. نتیجة بدست آمده، جامعة عصر شاعر را گرفتار آداب و رسوم تقلیدی، ستم، فساد، دروغ و ریاکاری، بلاهت و جهل، سطحی نگری، ستیز، قتل، دزدی و... نشان میدهد.
شگردهای نوقدمایی در سبک هوشنگ گلشیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هوشنگ گلشیری یکی از برجسته ترین داستان نویسان نسل دوم ایران بود که نوآوری در صناعت داستان نویسی را بیشتر از طریق احیای شیوه های رایج در فرهنگ روایتی کهن و ترکیب آنها با شگردهای مدرن جستجو می کرد. او شیوه داستانهای تو در تو و تمثیلی ، روایت پاره پاره و اشارتی را که از اوستا، قرآن ، و روایتهای مذهبی و عرفانی وام گرفته بود با شیوه های متداول امروزی درهم می آمیخت تا به یک سبک بومی و ابتکاری دست پیدا کند. تمثیلهای او، با آن که ساختاری ساده و کوتاه دارند اما از جنبه های نیرومند تاریخی، تفکرانگیزی و غنای اندیشگانی برخوردارند. شگردهای اشارتی و بافت پاره پاره در روایت نیز، با همه سادگی و صمیمیت در زبان و بیان، موجب سنت شکنی از ساختارهای مرسوم و پویایی دادن به ذهن خواننده می شوند.