پژوهشنامه ادب حماسی
پژوهشنامه فرهنگ و ادب سال پنجم و ششم زمستان 1388 و بهار و تابستان 1389 شماره 9 جلد دوم
مقالات
حوزه های تخصصی:
مقالة پیش رو، حاوی نکاتی پیرامون فریدون بن احمد اسفهسالار (سپه سالار) و رسالة مشهور او پیرامون زندگی و شرح احوال مولانا جلال الدین محمد بلخی است. سپه سالار تنها شرح حال نویسی است که به گفتة خود چهل سال سر بر آستان مولانا داشته است و از میان معاصران تنها او به شرح و تقریر رویدادهای زندگی مولانا اقدام کرده است.
این مقاله ضمن معرفی صاحب رساله و ریشهیابی در وجوه تسمیه لقب «سپه سالار» و نیز لقب دیگر او «چلبی» و بازجست شواهدی در اشعار ترکی و فارسی به معرفی مختص مندرجات رساله سپه سالار میپردازد.
پدر و پسـر؛ معشوق آنان کیست؟
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر تأملی است بر گفتار بهاءولد مندرج در کتاب مشهور او معارف بهاء ولد (که به همت استاد فروزان فر در سال 1333 به زیور طبع آراسته شد) و مقایسة ویژگیهای معشوق در سخن بهاء ولد با آن چه مولانا بویژه در طول غزلیات خود از مراد ومحبوب خود ـ شمس تبریز ـ تصویر میکند.
نویسنده از ره گذر این تطبیق و قیاس، شیرازة اشتراکی را در برگ های اندیشة پدر و پسر میجوید و نقطه افتراقی را نیز در نقطة عزیمت فکری آن دو آشکار میسازد.
مسأله جبر و اختیار در اندیشة مولانا
حوزه های تخصصی:
یکی از پیچیده ترین مسائل فلسفی و کلامی، مسألة جبر است و اختیار. این مسأله هرگاه با مسائلی دیگر چون «جبر و تفویض»، «خیر و شر»، «حق و تکلیف» و نظایر آن ها گره بخورد، پیچیده تر میشود. مولانا در خلال مثنوی و دیوان شمس تبریزی این مسألة غامض را با چاشنی اندیشة چاره جوی و ذوق سرشار خود شکافته و هرچند پاسخی روشن برای آن نیافته، لیکن به تر از هر متکلمی در این عرصه پر تزاحم ظاهر شده است.
این مقاله، نظری و گذری است بر این مسأله، با توجه به نگرش مولانا جلال الدین محمد بلخی.
سماع و مولانا
حوزه های تخصصی:
سماع نوعی بوجد آمدن در هنگام از خود بدرشدگی عارفان است، که هویت آن را با مولانا میشناسند.
مولانا جلال الدین محمد بلخی، موسیقی و حقیقت نهفته در آن را دریافته، توانسته است بشنود که از هر ذره صدایی برمیآید و خدا را میخواند و این دریافت همواره او را از خود بیخود کرده و به سماعش واداشته است.
در این نوشتار پس از شرح نحوة سماع در زمان ابوسعید ابوالخیر و نیز زمان مولانا و بررسی ارتباط ها و تفاوت های آن دو، به کیفیت سماع در دورة مولانا پرداخته شده است.
حسام الدین چلبی و جای گاه او
حوزه های تخصصی:
مولانا، عارف بزرگ ایران در قرن هفتم هجری، پیش از حشر و نشر با بزرگ مردانی چون شمس تبریزی، صلاح الدین زرکوب و حسام الدین چلبی، در میان مردم، هم چون پدرش، بهاءولد، از پایه و مقامی خاص برخوردار بوده، همواره در مجالس وعظ او شرکت میجسته و او را فرمان میبردند، لیکن پس از آشنایی با شمس دگرگون شد و پس از مرگ شمس هم روحیات مولانا به آن چه که در گذشته بوده بازنگشت، اما پس از آن صلاح الدین زرکوب و حسام الدین چلبی جای شمس را به نوعی پرکردند.
در این مقاله تأثیر و خدمت بزرگ حسام الدین چلبی به ادبیات فارسی و ایرانیان، محور اصلی بررسی است و از میان سخنان مولانا نکاتی مفید و قابل تأمل در این باب استخراج شده است.
معنویت مولانا در دوران معاصر
حوزه های تخصصی:
نویسنده در این مقاله کوشیده است مبانی معنوی و اخلاقی که در خلال سخنان مولانا اعم از مثنوی، غزلیات شمس و فیه ما فیه موجود است بر کشیده، نشان دهد که در بحران تشنجات و آشفتگی های جهان حاضر چه گونه این مبانی غنی اخلاقی می تواند روشن گر و آرامش بخش انسان مضطرب معاصر باشد.
هم دلی، شفقت بر خلق، روی گردانی از ستم، سعه صدر و تسامح از دیگر مواردی است که نویسنده از میان اندیشه های متکثّر مولانا مورد تأکید قرار می دهد.
نگاه دیگرگونة مولانا به مسأله جبر و اختیار
حوزه های تخصصی:
جبر و اختیار از مسائل مهم کلامی ـ دینی است که در عرفان و فلسفه نیز مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. با پذیرش جبر، معمای مسؤولیت انسان و معمای خلق گناه از سوی خدا مطرح می شود و با قبول اختیار (تفویض) معمای محدود شدن قدرت خدا و استثناپذیری، قانون استثناناپذیر علّیّت چهره می نماید.
متکلمان، فلاسفه و عرفا، هر یک با معیارهای خود کوشیده اند به حل معماها نایل آیند.
مولانا با نگاهی دیگرگونه به موضوع: اولاً بیان می کند که جبر و اختیار چونان هر مسأله فلسفی دیگر جدلیّ الطرفین و بحث درباره آن پایان ناپذیر است؛
ثانیاً نشان می دهد که به لحاظ عملی، هر دو مسأله مورد نیاز انسان است و انسان برحسب نیاز خود گاهی بدین و گاهی بدان روی می آورد؛
ثالثاً چون مسأله را از منظر کثرت گرایی یا دوگرایی می نگرد، چونان یک فیلسوف خردگرای آزاداندیش به تبیین و توجیه اختیار می پردازد و چون از منظر یک گرایی
(وحدت گرایی) به موضوع می پردازد، همانند هر عارف وحدت گرا در برابر خود جبری می بیند که عین اختیار و برتر از اختیار است و بر آن نام «جبر چو جان» می نهد.
رفتارهای هنری در رباعیات مولانا
حوزه های تخصصی:
رباعی از قالب های شناخته شدة شعر فارسی است که بسیاری از سخن سرایان ایرانی و از آن جمله جلال الدین مولانا سرودن در این قالب را صدها بار تجربه کرده اند. مولانا از دیرباز با دو اثر برجستة خود، یعنی مثنوی و غزلیات شمس، در کانون توجه بسیاری از پژوهش گران ادبی بوده است و حال آن که جهان رباعیات او نیز مانند غزلیات و مثنوی، پر از تجربه های شاعرانه و هنرورزیهایی درنگ آمیز است. اما ارزش ادبی و هنری رباعیات زیر پرتو خیره کنندة آثار یادشده رنگ باخته و کم فروغ گردیده است. در این جستار برخی از انگیزش های هنری و شگردهای ادبی مولانا در رباعیات باز نموده شده است. در نوشته ای دیگر این رفتارهای هنری بررسی و تحلیل خواهد شد. منبع پژوهش در این نوشته کلیات شمس تبریزی، به کوشش دکتر توفیق سبحانی است که در سال 1381 از سوی انتشارات قطره منتشر شده است. شمار رباعیات در این اثر 1983 رباعی است.
حدیث مولانا و مثنویِ او در مجالس و سخنان عارفان هند
حوزه های تخصصی:
عارفان بزرگ هند، همواره با عارفان ایرانی ارتباط داشته اند. مهاجرت عارفان به سرزمین هند و ورود مسلمانان از خراسانِ قدیم به این سرزمین به گسترش این ارتباط ها مدد میکرد. همواره عارفانِ هند پیران و وابستگانی در خراسان داشته اند و این وابستگیها تا دیر زمان ادامه داشته است.
یکی از عارفان نام دار و سرشناس ایرانی، مولانا جلال الدین محمد بلخی است که در زمان خود، سلسلة معنوی و عرفانیش در هند ناشناخته ماند، با این وجود همواره مورد عنایت فقیران و عارفان هندی قرار گرفت و مثنوی و غزلیاتش در مجالس و سخنان عارفان هندی طنین انداز شد. عارفان همواره برای تصدیق و تأیید سخنانِ عرفانی خود و بویژه دربارة وحدت وجود از ابیاتِ مثنوی بهره میجستند؛ عارفانی هم چون بوعلیشاه قلندر، شیخ امان الله پانیپتی، شیخ حسن بدخشی و ....
در این پژوهش چگونگی تأثیرپذیری عارفانِ هندی از مولانا هم راه با شواهد و نمونه هایی بررسی میشود.
مولانا و قرآن و حدیث
حوزه های تخصصی:
عمق و گستردگی تفکر و اندیشه مولانا در پیوندی استوار با تسلط وی بر علوم قرآنی است. نگاهی به کثرت مفاهیم قرآنی در مثنوی نشان میدهد که مولانا موجبات رستگاری و نجات انسان را تنها در قلمرو وحی میجوید.
مولانا معانی و مضامین آیات قرآن را به گونه ای خلاّق در حکایات خود درج کرده و توجه به این حکایات، بیان گر روش های تأویل گرایانه مولانا در مثنوی است.
نفوذ و اثرگذاری مولانا بر متفکران جهان بویژه اندیش مندان شبه قاره
حوزه های تخصصی:
اندیشه های والا و تاب ناک مولانا از درخشان ترین تجلیات معنویت و روحانیت در مشرق زمین بشمار میرود و همین معنویت اصیل است که در جهان امروز که ماده پرستی از هر سویی بشریت را تهدید میکند، اهمیتی فوق العاده یافته است. در حقیقت، ذوق زایدالوصف و اندیشه های بلند و آسمانی و روح عمیق و عرفانی مولانا بزرگ ترین گنجینه و ارمغانی ارزنده بوده که امکان دارد ملتی به فرهنگ و ادب و تمدن جهان اهدا کرده باشد؛ تا آن جا که فروغ تاب ناک معنویت او از سرزمین های دور و نزدیک از افکار شاعر و متفکر بلندآوازة شبه قاره، یعنی علامه اقبال تا پروفسور نیکلسون مستشرق شهیر انگلستان و مصحح و شارح مثنوی مولانا در غرب همه را تحت تأثیر اندیشه های بلند و انسان ساز خود قرار داده است.
نگارنده در این مقاله کوشیده است تا گوشه ها و نمونه هایی از این تأثیرات شگرف مولانا را بر متفکران جهان، بویژه ادیبان و عارفان شبه قاره نشان دهد.
کیفیت شعری مولانا
حوزه های تخصصی:
جوهرة ناب شعری در سخن شاعران بزرگ امری است بدیهی که در کمال آن مسایل و تکنیکهای ادبی تأثیری فراوان دارد. شعر شاعرانی چون حافظ و سعدی از چنین جوهره ای ناب و والا برخوردار است و در مقایسه با شعر مولانا شاید بتوان گفت که شعر تر است. لیکن آن چه به شعر مولانا تشخص و والایی میبخشد عشق خاص و نوع بیان احساس مافیالضمیر مولاناست.
بطور کلی دو عامل اصلی موسیقی و عشق در القا نمودن احساسات پاک مولانا به خواننده، تأثیری شگرف دارد. در این نوشتار سعی شده است تا چگونگی کارکرد موسیقی و عوامل آن در شعر مولانا و بازتاب عشق خاصّ وی در این اشعار مورد بررسی قرار گیرد.
مولانا و جهان صلح یکرنگ
حوزه های تخصصی:
نوشتة حاضر در پاسخ این سؤال تنظیم شده است که آیا مولانا در بنیان اندیشه های متکثر خود اساساً مروّج صلح جهانی و عدم خشونت (به معنای رایج در جهان مدرن) است یا خیر؟ بدین منظور تلاش شده است تا ضمن بدست دادن نمونه هایی از مواجهة مولانا با پدیدة تاتار و خشونت عریان در قرن هفتم، محورهای اصلی تفکر او در قیاس با ساختار فکری مروجان و سردمداران اندیشه عدم خشونت نظیر گاندی، مارتین لوترکینگ، دزموند توتو و... مورد بررسی قرار گرفته، بر روی موارد اشتراک و افتراق داوری روشن گرانه ای صورت گیرد.
مولانا و مفهوم «من»
حوزه های تخصصی:
با غور در شعر مولانا به طور مشخص به دو نوع ""من""بر میخوریم: یک من دروغین که تنها تصویر و سایه ای از من حقیقی است ؛در برابر منی دیگرکه حقیقی است ومفهوم واقعی هستی انسان را تشکیل میدهد.
در این مقاله بر آنیم تا ویژگی های این دو نوع ""من""را برشماریم،شباهت ها و تفاوت های آن دو را باز یابیم و در نهایت چگونگی گذر از من کاذب به من حقیقی را نشان دهیم.در این رهگذر از روان شناسی نیز بهره برده ایم.چه،تجلی آن من دروغین بویژه در نوعی اختلال شخصیت به نام اختلال شخصیت خود شیفته دیده میشود. مولانا در برابر چنین روی کردی به جهان ایستادگی میکند و تمرکز اصلی خویش را بیش از هر موضوعی دیگر بر مبارزه با این حس خودبزرگ بینی سراب گونه مینهد. او به انسان برای نیازش به تمجید هشدار میدهد و از طریق نشان دادن ارزش واقعی انسان به او – از طریق عشق- حس حقارت بشر را که منجر به خودبزرگ بینی میشود از او میستاند. او عشق را در جهان بی ثبات عاطفی درمان دردها میخواند. از سوی دیگر او با رسیدن به حقیقت اصلی خویش ، در شوری از وجد و عاطفه، حالتی خداگونه میپذیرد که تفکیک آن از ادعایی حاکی از خودشیفتگی محض و تصویر دروغین آن، ضروری است و گاهی دشوار. او در اوج تجربیات وجدآسای خویش در سطح فرامن، قدرت، دانایی و حضور مطلق مییابد و آسیب ناپذیر و بی نظیر است. نشان دادن تفاوت این دو عرصه و دو گونه از حالات شخصیتی که ظاهری یک سان دارد و بیان حساسیت مولانا در نمودن این تفاوت مورد توجه این مقاله قرار گرفته است.
با ساز کنِ چنگِ شعرِ مثنوی (سیمای حسام الدین چلبی در مثنوی)
حوزه های تخصصی:
حسام الدین چلبی از مریدان و نزدیکان ویژه مولانا بوده، نقشی بارز در آفرینش مثنوی و جهت دهی و گسترش آن داشته است. تأثیر او بر حضرت خداوندگار بحدی بوده است که به خواهش او سرودن مثنوی را آغاز کرد و هرگاه حسام الدین حضور نداشت، مولانا رغبتی به سرودن نداشت. از آن جا که جاذبه های انسان های از خود رسته میتواند انگیزه بخش عارفان در بیان لطیفه های عشق الاهی باشد، مولانا در دوران مصاحبت با او از جاذبه های نرم و نوازش گر مریدش به آرامش و سرودن دست یافت. آرامشی که نتیجه اش مثنوی مولاناست. علاقه و عنایت مولانا به مریدش بدان حد است که شناخت مراد از مرید مشکل است. سخن از حسام الدین که به تعبیر مولانا «ضیاءالحق»، «حیات دل»، «صقال روح»، «سلطان الهدی» و «صورت گر و جان بخش مثنوی» است، در مثنوی جایگاهی ویژه دارد، تا جایی که مولانا هدف خود را از مثنوی، حسام الدین میداند، هرچند در جایی که لازم است ـ مقدمة دفتر دوم ـ او را با لطفی قهرآمیز مورد خطاب قرار میدهد، تا شرط آینگی بودن مردان خدا را فروگذار نکرده باشد.
این مقاله ابتدا به شرحی مختصر از زندگی حسام الدین میپردازد، سپس نقش حسام الدین در آفرینش مثنوی بیان میگردد و سرانجام چهرة معنوی حسام الدین و تأثیرات او بر مولانا از لابه لای ابیات مثنوی نمایانده میشود.
بازتاب مسایل اجتماعی ـ فرهنگی در مثنوی معنوی مولانا (نگاهی به مثنوی از منظر جامعه شناسی ادبیات)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله راه یافتن به پیش زمینه های اجتماعی ـ فرهنگی در قصه های مثنوی مولاناست، تا از این طریق بتوان به تصویری از سیمای جامعة عصر وی دست یافت. به همین منظور پس از گزینش نود قصه از شش دفتر مثنوی که دارای زمینه های اجتماعی آشکارتر بوده، به طبقه بندی طبقات، اصناف و مشاغل اجتماعی و تحلیل مباحث اجتماعی ـ فرهنگیِ بازتاب یافته در این قصه ها پرداخته شده است.
در این پژوهش بیش تر به یکی از لایه های متن یعنی مسایل اجتماعی ـ فرهنگی و نقطة عزیمت در روایت ها که همانا واقعیت های خوب یا بد اجتماعی ـ فرهنگی است توجه شده است. نتیجة بدست آمده، جامعة عصر شاعر را گرفتار آداب و رسوم تقلیدی، ستم، فساد، دروغ و ریاکاری، بلاهت و جهل، سطحی نگری، ستیز، قتل، دزدی و... نشان میدهد.
مولانا شناسی در هند؛ شارحان برجسته مثنوی معنوی با ابعاد مختلف
حوزه های تخصصی:
مثنوی مولانا، بدون شک یکی از شاهکارهای جهان ادب بشمار میرود که در میان ملّت های مختلف مقبولیتی ویژه یافته است. از جمله کشورهایی که همواره به مثنوی از ابعاد مختلف پرداخته اند، هندوستان است که فرهنگ و ادب پارسی، در این کشور از مرتبتی ویژه برخوردار است.
مثنوی معنوی در طول سالیان گذشته، در هند بارها بچاپ رسیده و مورد شرح قرار گرفته است. این کار توسط دانش مندانی بزرگ و ادیبانی گران قدر هم چون عبداللطیف گجراتی، سیدعبدالفتاح الحسینی، افضل الله آبادی و... انجام یافته است.
در این پژوهش، نگارنده سعی نموده تا نمایی از این شرح را ارائه داده و گوشه ای از جریان مولانا شناسی در هند را معرفی کند.
عقل جزئی و کلی در اندیشه مولانا؛ تحلیلی موضوعی با نظر به کتاب مثنوی معنوی
حوزه های تخصصی:
مولانا هم از عقل جزیی و هم از عقل کلی یادکرده است. علاوه براین، وی عقل کلی را هم از منظر معرفت شناسانه و هم از منظر هستیشناسانه بررسی کرده است. اینکه هر کدام از سه معنای فوق الذّکر چه جایگاهی در اندیشه بشری دارد و چه نسبتی میان آن هاست، دو موضوع مستقل بشمار میرود که این نوشتار درصدد است آن ها را در اندیشه مولانا تحلیل کند. در این خصوص از دیدگاه های افلاطون پیرامون «دیانویا» (عقل جزئی) و « نوس» (عقل کلی) و نسبت این دو با انسان، جهان و خدا نیز کمک گرفته شده است.
تبیینی از جبرگراییِ روان شناختی و اختیارگراییِ جامعه شناختی نزد مولانا
حوزه های تخصصی:
بزرگ ترین دشواری اختیار، تردید و اضطرابِ ماست، اما آفتِ بزرگِ جبر، بیمسؤولیتی است. مولانا با جمعِ اختیار و جبر، نظریه ای را بنیان مینهد که خود آن را جبّاری مینامد. معنیِ جبّاری نزد مولانا، پذیرش جبر است از منظرِ روان شناختی و قبول اختیار از نظرگاه جامعه شناختی؛ نزد خود بپذیر که هر آن چه رخ داده باید میبوده و بدین سان نه از خود متنفّر باش، نه از دیگری. لیکن هم مسؤولیتِ رفتارِخود را آگاهانه بپذیر و هم مسؤولیتِ دیگری را از او بخواه.
قراءت آثار مولانا جلال الدین محمد بلخی در غرب
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تلاش شده است تا گزارشی فشرده و مختصر درخصوص قراءت های تازه از آثار مولانا در غرب ارائه گردد. قراءت هایی که به لحاظ کمّی و کیفی سیر صعودی دارد و گاهی به دیدگاه ها و بصیرت هایی میرسد که برای خوانندگان شرقی و فارسی زبانان نیز تازگی دارد. در بخش هایی از مقاله نیز خواننده با چگونگی تداول نام «رومی» در زندگی مدرن دنیای غرب و اقبال فزاینده نسبت به او با ذکر شواهدی آشنایی خواهد یافت.
پیام مولانا برای جهان امروز و انسان معاصر
حوزه های تخصصی:
جهان امروز دارای تفاوت هایی بسیار با دوران گذشته است. عنصر اصلی تفاوت های مربوط را میتوان در «کیفیت عقلانیت» و «نوع خردورزی» خلاصه کرد. عقلانیت نوین و مدرن، با وجود قابلیت ها و تواناییها، کاستیهایی نیز دارد که محتاج بازاندیشیهای گسترده است.
از آن جا که «مولانا جلال الدین محمد بلخی»، دارای دیدگاه های بدیع، جامع و انتقادی نسبت به عقلانیت است، در این مقاله با الهام از اندیشه ها و افکار بلند وی، به شرح مباحث مربوط به «عقلانیت» پرداخته و تبیین اجمالی حلقه مفقوده عقلانیت مدرن در عصر کنونی پرداخته شده است. مقاله درصدد پاسخ گویی به دو سؤال اساسی است:
1- مؤلفه های بهره گیری مناسب از عقل چیست؟
2- آثار بهره گیری مناسب از عقل چیست؟
در پاسخ به سؤال اول، به تجزیه و تحلیل ابعاد گوناگون و ملزومات بنیانی شکوفایی عقل هم چون «یادگیری» و «هم بستگی عقل و قلب» پرداخته شده و در پاسخ به سؤال دوم، نسبت به ریشهیابی روابط تنگاتنگ «دانایی» و «عقلانیت» با «توانایی» و «قدرت» که از آثار اصلی و اساسی بهره گیری مناسب از عقل محسوب میشود، اقدام گردیده است.
تأثر مولانا از بهاء ولد در مقولة روح
حوزه های تخصصی:
نوشتة حاضر بازتاب اندیشه های بهاءالدین ولد در کتاب معارف را در غزلیات و رباعیات مولانا پیرامون مقوله «روح» میکاود. موضوعات گزینش شده در این مقاله هر یک بیان گر جهتی مشترک در نگرش و اتخاذ روش مشابه در بیان است. مشترکات مورد نظر اغلب به عقاید صوفیه پیشین نیز متکی است و در مواردی خلاف آن چیزی مینماید که در میان صوفیان رایج بوده و بیان شده است.
جلال الدین محمد در بحث هایی مانند منشأ و مبدأ روح، ویژگیهای متنوع روح، روح دیگر موجودات جهان برین و فرودین، و نیز غایت و منتهای روح، با پدر خود هم عقیده است. با نگاهی گذرا به هم گونیهای محتوایی ـ صوری و بدون دقیق شدن در ریشه های مباحث، میتوان تأکید کرد که جلال الدین محمد از اندیشه های پدر متأثر بوده است.
«مولانا و مینی مالیسم» (بررسی داستان های مینی مالیستی در دیوان کبیر)
حوزه های تخصصی:
یکی از تصورات رایج، اما قطعاً نادرست در مورد نظریه و نقد ادبی، آن است که نظریه و نقد ادبی را فقط در متون معاصر میتوان اعمال کرد. حال آنکه نقد یک ابزار علمی است و هر متن ادبی، خواه کلاسیک و خواه معاصر، از دیدگاه مدرنیستی قابل نقد و بررسی است. یکی از گونه های ادبی که در طول سال های اخیر دست خوش تغییراتی مهم بوده است داستان کوتاه است و شکلی نوین از روایت داستانی که هر روز، کوتاه و کوتاه تر میشود، مینیمالیسم (minimalism) است که آن را در زبان فارسی «خردگرایی» و «حداقل گرایی» نامیده اند که دارای ویژگیهایی مشترک است.
در ادبیات غنی کلاسیک فارسی، چه در نثر و چه در نظم، حکایت ها و داستان هایی فراوان وجود دارد که از جهاتی بسیار قابل انطباق با خصوصیات داستان های مینی مالیستی است. مقاله حاضر میکوشد با ارائه و بررسی نمونه هایی از داستان های بسیار کوتاه دیوان کبیر مولانا، ویژگیهایی را که برای سبک مینیمالیسم برشمرده اند تبیین نماید.
نگاهی بر بازنویسیهای مثنوی معنوی، برای کودکان و نوجوانان
حوزه های تخصصی:
زبان و ادبیات کهن فارسی، گنجینه ای است نادر از داستان ها و حکایت های حکمت آمیز و انسان ساز که انتقال آن به کودکان و نوجوانان به عهده نویسندگان متعهد و اهل قلم هوشیار ایران زمین است. بیشک روش انتقال این میراث ارزش مند، درک عمیق از آن ها و آشنایی با ویژگیهای این گروه مخاطب و بکارگیری شیوه های جدید و خلاق را میطلبد.
در این مقاله پس از بررسی آثار منتشر شده در پنجاه سال گذشته، سعی شده است، میزان توجه و چگونگی رویکرد نویسندگان کودک و نوجوان در بازنویسی حکایت های مثنوی و آشنایی با مولانا جلال الدین محمد بلخی بررسی شود.
مولانا این رستخیز ناگهان
حوزه های تخصصی:
مولانا جلال الّدین محّمد بلخی، از بزرگ ترین متفکران و سخن سرایان قرن هفتم هجری قمری است که دو اثر ارزندة بی مانند او، مثنوی معنوی و غزلیّات شمس، از بزرگ ترین آثار جهان بشری بشمار میرود. هر چند پیرامون چندی و چونی این دو اثر چشم گیر تاکنون پژوهش ها کرده و سخن ها گفته و نوشته اند؛ باز، جای پژوهش های تازه در پهنة ساختار درون مایه های شگفت انگیر آن ها، هم چنان باقی است.
این گفتار برآمد پژوهشی است گذرا در پنهة اندیشه و تخیل وعاطفه و احساس مولانا و ساختار شعر و زبان سحر آفرین او که جهانی را با نبوغ خویش مسخر و شگفت زده کرده است.
زبان بدن از نگاه مولانا در مثنوی معنوی
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی ابیاتی از اشعار مولانا در مثنوی معنوی است که مربوط به حرکات و حالات و اشارات و نگاه مولانا به چگونگی انتقال پیام از طریق حرکات و اشارات است. بسیاری از ابیات که به ارتباط انسانی از طریق حرکات و اشارات ربط داشته در این مقاله دسته بندی شده است. علاوه بر آن، برای آنکه نگاه مولانا به زبان بدن را صرفاً به مثنوی محدود نکرده باشیم، از ابیاتی دیگر از اشعارش بهره برده ایم.
هم چنین، از اشعار شاعران دیگر که مربوط به موضوع است و یا قصص قرآن که مولانا به آن اشاره دارد، استفاده شده است. از آن جا که بخشی زیاد از ارتباط انسانی به زبان بدن اختصاص دارد و از سوی دیگر ارتباط نزدیک روان آدمی با حرکات و اشارات صادر شده از وی و نیمه آگاهانه بودن آن، زبانی صادقانه تر است، توجه مولانا به این بخش از ارتباط بررسی شده است.
از بررسیهای انجام شده و کنکاش در ابیات مربوط به موضوع در مثنوی، به اعتقاد و باور مولانا به زبان بدن دست یافته ایم و اینکه او زبان بدن را صادقانه تر از زبان کلامی (verbal communication) میداند.
«مثنوی» و «غزل» دو عرصه تجلی شعر فارسی و منزلت مولانا در این دو قلمرو
حوزه های تخصصی:
می دانیم که در شعر فارسی دری، 10 قالب شعری عرصه هنرنمایی سخن وران توانای پارسی گوی در بیش از هزار سال بوده است، اما هم از نظر حجم و کمیت و هم از حیث دل نشینی و کیفیت این قالب ها در یک ردیف نیست و چند قالب شعری، بیش از دیگر قالب ها ارزش شعر فارسی را نمایان ساخته است. از میان آن چند قالب «مثنوی» و «غزل» جای گاهی ویژه دارد.
مولانا در این دو عرصه شهرتی تمام یافت و با سرودن مثنوی و غزلیات شمس بدین دو قالب شعری، اعتباری خاص بخشید.
بررسی کارنامة مثنوی پژوهی در ایران
حوزه های تخصصی:
از میان آثار مولانا، کتاب گران سنگ مثنوی از دیرباز در بسیاری از کشورها بویژه در ایران، ترکیه و شبه قارة هند، مورد توجه گروه های مختلف قرار گرفته و آثاری فراوان در پیوند با آن بوجود آمده است؛ اما دربارة این آثار بوجود آمده، تاکنون گزارشی مدون و بایسته ارائه نشده است.
بدست دادن گزارش هایی علمی و آماری از چگونگی سیر مثنوی پژوهی در کشورهای مختلف، از یکسو پایگاه مولانا و مثنوی را در آن دیار روشن تر میکند و از سویی اهمیت فرهنگ و زبان فارسی را بیش از پیش بیان نشان میدهد و از سویی نیز راه دیگر پژوهش گران حوزة مولانا پژوهی را هموارتر میکند. بر همین اساس، در این مقاله سعی شده است کارنامة مثنویپژوهی در ایران، به دو دورة زمانی تقسیم شود و در حدّ توان همة آثاری که از گذشته تا سال 1383 خورشیدی دربارة مثنوی به صورت های تألیف، تصحیح و ترجمه چاپ گردیده است، بررسی، موضوع بندی و طرح شود.
بنابراین مقالة حاضر محصول پژوهشی است که در آن 114 عنوان کتاب، در 210 جلد و 98210 صفحه نقد و بررسی شده است. از این 114 عنوان کتاب، 86 مورد در 139 جلد و 63732 صفحه بصورت تألیف و 16 مورد در 34 جلد و 17039 صفحه بصورت تصحیح و 12 مورد نیز در 37 جلد و 17439 صفحه بصورت ترجمه بوده است.
بررسی ردیف های فعلی در سه دفتر اول مثنوی
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر، به معرفی و بررسی ردیف های فعلی موجود در سه دفتر نخست مثنوی اختصاص دارد. این منظومة مفصل و جامع عرفانی، از عالی ترین نمونه های شعر عرفانی فارسی و منشأ تقلید و ایجاد اثرهای فراوان در قرن های بعد بشمار می رود.
در این مجال ابتدا فعل و مقوله هایی نظیر ماده های اصلی و جعلی و در نهایت اقسام افعالی که در قالب ردیف آمده است، با ذکر نمونه هایی معرفی خواهد شد.
« پلّه پلّه تا ملاقات خدا » و ترجمة انگلیسی آن
حوزه های تخصصی:
مثنوی در ترازوی لفظ (کتابی در دست تهیه)
حوزه های تخصصی: