منوچهری دامغانی از جمله شاعران طراز اول ایران در نیمه اول قرن پنجم هجری است . او بر ادب عربی و اشعار شاعران عرب و بر احوال و آثار شاعران پارسی احاطه داشت و نیز بر علوم دینی و ادب و طب و نجوم واقف بود . منوچهری به اظهار علم و فضل در شعر اصرار داشت ، از این رو نام بسیاری از شاعران پارسی و تازی و اصطلاحات مهجور عربی را استعمال کرده ، اما هیچ یک از اینها از جذابیت شعر او نکاسته است . تشبیهات وی بدیع و زیباست و او مبتکر قالب شعری مسمط است . هدف مقاله ، این است که با بررسی سه قصیده و ابیاتی چند از دیگر قصاید دیوان منوچهری ، تاثیرپذیری او را از معلقه امروالقیس و مضامین و مفاهیم شعری او نشان دهد .