مقالات
حوزه های تخصصی:
حافظ ـ غزل سرای بزرگ تاریخ ـ از شعر پیشینیان بهره فراوان برده و گاه مضامینی را از آنان اخذ و یا اقتباس نموده است، اما بیشتر مضامین اقتباس شده از دیگران را بهتر از صاحبان اصلی آنها به تصویر کشیده است. پژوهشگران حافظ شناس، پیشینه الفاظ و تعابیر و معانی و مضامین حافظ از دیگران را در ادبیات منظوم و منثور پیش از او، از رودکی گرفته تا عصر خود حافظ و حتی شارحان بعد از وی، مورد تتبع و جست و جو قرار داده اند، اما از تاثیر شاعران پیش از رودکی و دوره های اول رواج و گسترش زبان و ادبیات فارسی بر حافظ سخنی به میان نیاورده اند. بهاءالدین خرمشاهی در کتاب ارزشمند حافظ نامه، تاثیرپذیری حافظ از بزرگان ادب پارسی از رودکی به بعد تا معاصرین وی، را بررسی کرده و از اینکه شاعر بزرگی چون مولوی چه در مثنوی و چه در غزل هایش تاثیری بر حافظ نداشته است، تعجب می کند و پژوهشگران را به تحقیق در این باره دعوت می کند. در این مقاله تاثیرپذیری حافظ از اشعار شاعران قرن سوم و چهارم هجری، از نظر معانی و مضامین مشابه و نیز ترکیب ها و تعابیر همانند و همچنین وزن و قافیه و ردیف و دیگر ظرافت های شعری، بررسی شده و جلوه های دیگری از هنرمندی این شاعر بزرگ به تصویر کشیده شده است.
تحول و تعالی اندیشه دنیای آرمانی در شعر فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشه دنیای آرمانی و آرزوی دستیابی به زندگی جاوید و سرشار از آرامش و کامیابی، اندیشه ای بسیار دیرین بوده که ذهن بشر را از دیرباز به خود مشغول داشته است و در پی چنین باوری، بسیاری از نویسندگان و شاعران، به شیوه های گوناگون، در آثار خویش بدان پرداخته اند. این مقاله به بررسی چگونگی نمود اندیشه دنیای آرمانی در شعر فروغ فرخزاد می پردازد و نشان می دهد که شاعر در اشعار خود به سبب ناخرسندی و نفرت از دنیای واقعیت و درشتناکی ها و ناکامی های آن و در آرزوی رهایی از این همه ناگواری، به آفرینش دنیایی سراسر شکوه و آرامش و کامرانی، در فراسوی واقعیت پرداخته است. همچنین نگارنده بر این باور است که اندیشه یاد شده، همواره در اشعار فروغ به یکسان بازتاب نیافته و همگام با تحوّل و پختگی اندیشه و شعرش، او در اندیشه دنیای آرمانی هم به نوعی تعالی دست یافته است.
چارچوب ادراکی رشته آموزش زبان فارسی در دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شواهد گوناگون حاکی از آن است که دانش آموزان و دانشجویان در مدارس و دانشگاه ها، زبان فارسی را به خوبی نمی آموزند و در فراگیری مهارت های چهارگانه زبان فارسی مشکلاتی دارند و این در حالی است که ساعات زیادی در مدارس و دانشگاه ها صرف آموزش زبان فارسی می شود، اما نتایج آن رضایت بخش نیست، چرا که تربیت متخصص آموزش زبان فارسی در دانشگاه ها و مراکز تربیت معلم پاسخ گوی نیازهای مدارس و دانشگاه ها نیست. بازنگری در برنامه درسی تربیت معلم زبان فارسی و توسعه این رشته در دوره تحصیلات تکمیلی می تواند نیروهای متخصص را به سامانه آموزش زبان فارسی وارد کند و بستر مناسب برای پژوهش در این حوزه را فراهم سازد. در این مقاله ضمن بررسی وضعیت کنونی تربیت متخصص زبان فارسی در دانشگاه ها و مراکز تربیت معلم، چارچوب مفهومی جدیدی با رویکرد میان رشته ای و درهم تنیده یا Interdiseiplinaryبرای تاسیس رشته آموزش زبان فارسی تعریف شده است.
حباب خانه به دوش (طرحی نو در طبقه بندی عناصر مضمون ساز دیوان صائب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صائب با هنر بی نظیر خویش، پیکره شعر را با تار و پود مضمون و ایهام و تشبیه و استعاره و مراعات النظیر چنان درهم می بافد و می تند که هوش هر خواننده ای را از سر می برد، چنان که بی اختیار به ایجاز و اعجاز کلامی و مضمون پردازی شاعر اقرار می کند. در ذهن صائب، همه چیز و همه حالات و همه موجودات، دست مایه مضمون آفرینی است. او بر این باور از هر آنچه دیده و شنیده، مضمون تراشیده و آن را در هاله و طیفی از مضامین گوناگون و بکر و نامکرر بازسازی و بازپروری کرده و به خواننده خود ارایه داده است. اشعار و ابیات صائب تنها در حیطه جفت های گردان سرگردان نیست، بلکه در دامنه و افقی وسیع پا از مرز دوتا بودن بیرون می نهد و تا افق پنج و شش عنصری هم پیش می رود. هدف در این مقاله، ارایه یک الگوی منظم و مرتب و منسجم و جامع، در مجموعه اشعار صائب به عنوان شاعر تمام عیارِ سبک هندی و نمونه بارز و شناخته شده مضمون آفرینی است تا با سرمشق قراردادن این الگو، بتوان یک طرح و معیار کاملا علمی برای طبقه بندی عناصرِ مضمون سازِ اشعار شاعران دیگر ارایه نمود.
عوامل ایجاد ابهام در شعر معاصر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابهام در یک شعر موفق، همان قدر نقش مثبت دارد که در یک شعر ناموفق، و ارزیابی این نقش برعهده نظام فکری و زیبایی شناسی هر دوره ادبی است. ابهام یکی از فرایندهای مهم و در عین حال کلیدی شعر معاصر ایران و به بیان بهتر، شعر امروز است. این سخن هرگز بدان معنا نیست که شعر گذشته ما ابهام نداشته، بلکه مساله این است که در شعر سنتی فارسی، ابهام بیشتر به سه شکل عمدی، طبیعی و عارضی اتفاق می افتد، اما در شعر امروز، ابهام یک ضرورت برای کشف دنیای جدید و از منظری دیگر، نتیجه همین دنیای پیچیده است، چرا که با فردی شدن جریان و به طبع تمام عناصر آن، شعر دیگر نمی تواند به وحدت های از پیش نوشته (وزن، قافیه، صور خیال و مناظر و مرایا و به ویژه مضامین شعر کهن) تن در دهد و در پی نگاهی تازه به هستی است و همین امر شعر را به ابهامی طبیعی و گاه غیرطبیعی سوق می دهد.
مضامین و موضوعات مشترک در حبسیه های فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حبسیه به قصیده ای اطلاق می گردد که شاعر آن را در وصف وضعیت زندان و زندانی سروده باشد و از خلال این سروده، به وصف ظاهری (برونی) زندان و آن چه که در آن وجود دارد (در و دیوار، غل و زنجیر، زندانیان، زندانبان و...) بپردازد. افزون بر این اوصاف ظاهری، شاعر از حالات درونی خود نیز در حبسیه ابیاتی را می آورد و در آن، از بی گناهی خود، جدایی از خویشان و نزدیکان، شب زندان، توسل جستن به دیگران برای رهایی و ... سخن می گوید. در این میان، شعر فارسی و عربی باتوجه به پیشینه فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و دینی مشترک، در این زمینه (حبسیه سرایی) مضامین و موضوعات مشترکی دارند که نشان از آمیختگی و نزدیکی این دو زبان و اثرپذیری آنها از یکدیگر است.
نقش بازتحلیل در تغییرات صرفی زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان شناسان بازتحلیل را در مقام یکی از ساز و کارهای مهم تغییر زبانی طبقه بندی کرده اند. بازتحلیل می تواند موجب تغییرات صرفی و نحوی شود. در بعضی از تغییرات صرفی، سخنگویان ساختار تاریخی و اولیه کلمه یا کلماتی را نادیده می گیرند و برای آنها ساختار ثانویه و کاملا متفاوتی قائل می شوند و از این راه، کلمات یا تک واژهای جدیدی پا به عرصه وجود می گذارد. این بازتحلیل و تلقی ثانویه، بیشتر حاصل ناآگاهی، کم سوادی و یا بی دقتی است. به طور معمول، در دستور سنتی، ساخت های حاصل از بازتحلیل را «غلط مشهور»، «اشتقاق عامیانه» و «صورت جعلی» می نامند. ولی شواهد مربوط به زبان فارسی و زبان های دیگر بیانگر آن است که بسیاری از ساخت های بازتحلیل شده، استعمال عام می یابند و به اصطلاح در زبان جا می افتند. ما در این تحقیق به بررسی نقش بازتحلیل در تغییرات صرفی زبان فارسی نو خواهیم پرداخت و با شواهد عینی که بیشتر از کتاب ها و مقالات دارای ماهیت تجویزی و ریشه شناختی استخراج کرده ایم، نشان خواهیم داد که در این زبان، بسیاری از تغییرات صرفی در نتیجه عملکرد بازتحلیل به وجود آمده است. منظور ما از فارسی نو، فارسی دوره اسلامی تاکنون است.